وحید ادا
آ ب روا ن
باغ و راغ. میهن.ما آنچنان آ لوده شد کآ ب.چشمه از سموم. جانستان آ لوده شد
از سیاست های مردم سوز.این کیمیا گران هم زمین آ تش گرفت هم آ سمان آ لوده شد
قائد. ملت چو شد غارتگر. سرگرد نه محتسب گند ش برامد پاسبا ن آ لوده شد
در تجاوز بر صغیرا ن کشور.ما اول است زین نجاست خا مۀ ما را زبان آ لوده شد
مدعی بر شعر. من گر خرده میگیرد چه غم از بصیرت بی نصیب ا فتاد ا زان آ لوده شد
گاه. آ نست تا که حق بر جای خود گیرد قرار کز دو رویی ها کنون یکسر جها ن آ لوده شد
بار. دیگر حزب.ما کوس سعادت ها زند گر چه از بهتا ن. مشتی نا کسا ن آ لوده شد
نام. بریا لی بماند تا ا بد محمود و پا ک کی ز نول. کرگسا ن آ ب. روان آ لوده شد
مادر
صدای زنگ ناقوس ها بلند شد
صدا ی مرغ در بوستان سرشد
به کوه هم انعکا س رعد پیوست
چمن از آب باران پر ثمر شد
کسی را اشک و ناله سر بلند شد
کسی از رحم مادر پا بدر شد
کسی را اشک و خنده بال و پر شد
صدای دلکش فرزند بلند شد
طنین افگند بر گوش های فرزند
که مهر مادرش اول اثر شد
به آغوشش بخفت ومهر مادر
به شیر مادرش چشم ونظر شد
به خود با لید مادر باورش شد
که دین میهنش هم بیشتر شد
به سوز د ل ز خود آوآز سر داد
به آسمان خدا یارب خبر شد
نگهدارش نما پروردگارم
به گیتی هم جنت را خبر شد
تو ای مادر به تو سوگند گویم
به راه ی میروم خیر بشر شد
سر تعظیم بر تو میگزارم
که جانم خاک پای مادرم شد
صدای مادرم بر من اثر شد
دعای مادرم بر من ثمر شد
14-5-2006
انتظار بهار
دلم بهار تو خواهد تو انتظار بهاری به خدا
اگر خزان منست قلب من جوان ماند
زشاخه شاخه باغم دلی بهار جوید
دل غمدیده من شوق صد بهار جوید
بیا به باغ دلم تو یک نگاه بنگر
که باغهای گلی بوی یک بهار جوید
من از خزان نه هراسم چو خوش بهار دارم
کنار یار که نشینم . بوی نو بهار آرید
آپریل 2007
امید
گام عشق بیدار مند آنکه عاشق پیشه است
در ره عشق راستی منزلگه امید ماست
""""""""
انتظار عشق سخت است .حرف دل دیر پا بماند
ما برای محبتت سالهای دیگر زنده ایم
"""""""
چشم من باران ندارد تا به دل رخنه زند
سوز ما آسان نشاید تا به کس خنجر زند
""""""
سالها بر دل بگفتم کاش امروز بهتری
تا نشاید تصمیم ما ناوقت بر منزل رسد
""""""
یار دیرین قصه جانانه باز آمد به یاد
کی شود دیدار ما تا برگی از دفتر دهم
25-12-2009 ن- برهان
بالا
بازگشت