انتخابات محدود وکاندید های نا محدود

ناصر همراز

زمان انتخابات ریاست جمهوری در حال فرا رسیدن است ولی درین میان از موانع ومشکلات فراوان نیز سخن بمیان میاید.برخی مشکلات طبیعی و برخی تصنعی وساختگی است .وقتی انتخابات میگویم چندین مسئله پیش رویم مجسم میشود مثلا زمان مناسب وفضای آزاد، هجوم مردم ودغدغه انفجار ها ونمائی صندوق های بی حد کاندیدان وحرف های تقلب وجعل نفوذ تفنگ سالار وجنگ سالار ،سلب آزادی بیان ونقض حقوق بشر  وغیره شعارها وادع های بازاری ومد روز.

اول روی انتخابات محدود باید صحبت کرد.انتخابات افغانستان با مشکلات فراوان همراه است مشکلات امنیتی، مشکلات ترانسپورتی ولوژستکی، مشکلات إعمال نفوذ ما فیا ئی قدرت ومشکلات ساختار اجتماعی ومناسبت های دیگر از قبیل بی طرفی شفافیت وعادلانه بودن پروسه وغیره که همه دست بدست هم داده محدودیت های فراوان را فرا راه انتخابات قرار داده است.

مشکلات امنینی از موانع بزرگ بحساب میرود که میتواند در راه بر گذاری انتخابات سد واقع شود ومشروعیت انتخابات را به چالش بکشد مثلا در برخی ولایات به استثنائی مراکز واحد های اداری مناطق وقریه جات تحت اداره وکنترول مخالفین دولت قرار دارد واگر عملا تسلط ایشان محسوس نباشد تهدید بالقوه وجود دارد که هر لحظه میتوانند پروسه انتخابات را سبوتاژ نمایند ویا خدای نا خواسته با اجرای عملیات انتحاری عدۀ زیاد را بکام مرگ بفرستند.اینها مشکلاتی اند که باید از سر راه بر داشته شود .ولی نباید فراموش کرد که نبود امنیت مهمترین عنصر است که میتواند راه را بروی همه پرابلم های دیگر باز کند واگر امنیت تأمین باشد جلو بسیاری از ناگواری ها گرفته خواهد شد.

آیا انتخابات بوقت وزمانش بر گزار میگردد؟ضعف نظام وتحولات در آمریکا همه مسائل اند که به تأخیر افتادن انتخابات اثر میگذارند واز طرف دیگر کسانیکه در راه اندازی این پروسه نقش دارند ویا بنوع مؤثر اند نیز درین راستا به نوع اثر دارند مثلا جلسات سال گذشته رهبران سیاسی وجهادی کشور مبنی به تعویق افتادن انتخابات تا میزان سال 1388 که قبلا روی آن توافق شده بود.اما حالا برخی نهاد های سیاسی ومدنی وبر خی أعضای پارلمان به بر گذاری انتخابات در وقت وزمانش تأکید دارند.اینکه این مسئله ممکن است ویا خیر باید به شرائط افغانستان نگاه عمیق نمود.

بهانه تراشی ویا پاچه گیری:بسیاری ازشخصیت های سیاسی افغانستان بهانه تراش وپاچه گیر اند تا واقعیت گرا، مثلا ریاست پارلمان به جدیت از بر گزاری انتخابات طبق مواد قانون اساسی صحبت میکند ومیگوید اگر یک روز هم از زمان انتخابات سپری شود دیگر ریاست جمهوری مشروعیت ندارد این مسئله به معنی پاچه گیری ویا بهانه تراشی است .رئیس پارلمان این مسئله را درست میداند که انتخابات بوقت وزمانش بر گزار نمیشود وقلبا خوش هم هست که نشود گمان میکند وقتی مشروعیت زمامداری رئیس جمهور زیر سئوال برود تا بر گذاری انتخابات رئیس پارلمان رئیس حکومت هم خواهد شد یعنی برای ده روز هم که میشود باید رئیس جمهور شود. ویا اینکه رئیس جمهور امتیازات بدیل آنرا بدهد تا از ماجرا جوئی دست بر دارد. تا بتواند یکی از دوستان واقارب ایشان در پست های کلیدی جا بجا شود.والا منطقی این است تا با شرائط افغانستان هم آهنگ حرکت کرد تا انتخابات بر گذار وحتی المقدور مشروع باشد .البته تا جائیکه به نظر می رسد نا تو در نظر دارد بخاطر بر گذاری انتخابات نیرو های ویژه تأمین امنیت را به افغانستان بفرستد واین یک اقدام خوب به نظر می رسد اما زمان بکار دارد، اما طور معلوم میشود که بر خی حلقات میخواهند از صعوبت ها ومحدودیت های زمانی سود ببرند وبه بهانه عدم بر گذاری انتخابات مشروعیت دولت را زیر سئوال ببرند. خوب به هر حال سیاستمداران افغانستان پاچه گیر هستند از هر مشکل سود می برند ومدارا وگذشت در فرهنگ سیاسی شان جای ندارد.

اما کاندید های نامحدود:

دوستان ما در جریان اند که این انتخابات با همه محدودیت ها کاندیدان نا محدود دارد که طبق اطلاعات بدست آمده بنامهای برخی از ایشان اشاره میشود.

جناب حامد کرزی  بخاطر تطبیق برنامه های نا عملی شده  وخواب های نا تعبیرخودرا برای احراز کرسی ریاست جمهوری  متعهد میداند ویقینا یک کانید است.او هر چه باشد علاوه ازینکه ابتکار ومدیریت ندارد مشاورین وتیم بسیار ضعیفی دارد که جز بد نامی چیزی دیگری را برایش به ارمغان نیاورده اند، نام حکومتش با فساد اداری واختلاس ما فیا مواد مخدر وبی عدالتی گره خورده است با آنهم تا هنوز رقیب  که از وی هراس داشته باشدندارد.گذشته ازان رمضان بشر دوست وعبدالجبار ثابت با خصلت های مشابه خودرا کاندید کرده اند اینکه تا چه حد بخت با آنهاست معلوم نیست این قدر میدانم که افق دید بسیاری از تحلیلگران ما از ساحه شهر های کلان تجاوز نمیکند همان است که در پیش بینی دچار اشتباه می شوند. علاوه از خارنوال اسبق دوتن دیگر نیز از مشرقی کاندید این دور انتخابات ریاست جمهوری اند مانند انور الحق أحدی وزیر مالیه واستاد وزیر صافی از لغمان.

 در مورد تعداد کاندید ها از هر سمت وسوی افغانستان صدا بلند میشود مثلا  از دره پنجشیر هم چندین تن کاندید احتمالی اند.احمد ضیاء مسعود،محمد یونس قانونی، داکتر عبدالله  وداکتر فاروق نجرابی از دهن دره وشاید کسانی دیگر! واما از حوزه جنوب غرب نام های چند تن از جمله امیر اسماعیل خان احمد سعیدی تحلیل گر وکار شناس امور سیاسی وعبدالقادر امامی نماینده غور در پارلمان بر سر زبانهاست .از شمال کشور هم خبر می رسد که جنرال ارشد عبدالرشید دوستم ومحمد محقق واستاد أعطا محمد نور والی مزار خودرا کاندید مینمایند ویا کاندید مشترک را معرفی خواهند کرد.واز خانم ها هم فعلا نام بانو مسعوده جلال بر سر زبانهاست.البته از قندهار گل آقا شیر زی نیز آماده بخت آزمائی هست ولی تا هنوز رسما إعلان ننموده واشرف غنی أحمد زی نیز بحیث کاندیدان احتمالی نام میبرند.گر چه کاندیداتوری حق هر کس است ویکی ازین میان برنده خواهد شدوبعد از انتخابات معلوم خواهد شد که چه کسی در چه موقعیت قرار دارد فعلا کسی خودرا از کسی کم حساب نمیکند.

واما کاندید جبهه ملی:

ناظرین اوضاع سیاسی  جبهه ملی را من حیث اپوزیسیون پر قدرت در مقابل دولت فکر میکنند اما در مورد وحدت ویکپارچگی این تشکل نیز تردید های وجود دارد وگمان نمی رود ایشان به یک توافق برسند چون هر کدام نظر خودرا دارند.محمد قسیم فهیم مارشال باز نشسته میگوید تنها کرزی نباشد هر کسی میشود خیر است.اما قانونی  به این فکر است که تنها من برای همه انتخاب ها مناسب میباشم وبه عین تر تیب احمد ضیاء مسعود دارائی چنین اندیشه است چنانچه هیئت جبهه ملی بخاطر متقاعد ساختن وی تا از کاندیداتوری صرف نظر کند از یکهفته به این سو مجلس دارد اما مرغ وی یک لنگ دارد .گفته میشود پروفیسور ربانی هم محیط دور تر از فامیل وداماد خودرا نمی بنید وبه اثر تأکید هم پیمانان گاهی به طرف مصطفی ظاهر ویا داکتر عبدالله ویا پیوستن به جلالی می اندیشد گر چه سیل بین ها فکر می کنند مصطفی ظاهر کاندید جبهه ملی خواهد بود ولی تا هنوز درین راستا کاری نشده واز معاونیت داکتر عبدالله مورد حمایت جبهه در ریاست جلالی نیز حرف های شنیده میشود اما گمان میرود همزمان با تصمیم گیری نهائی عمر جبهه به پایان می رسد.جبهه ملی برهبری استاد ربانی بار ها از معرفی قریب الوقوع یک کاندید مناسب صحبت کرده اما طوریکه معلوم میشود ایشان کاندید خودرا ندارند صرف بخاطر امتیاز گیری بین کرزی وجلالی بر سر دوراهه قرار دارند وچانه زدن ادامه دارد.هر کدام ایشان که از نزدیکان استاد ربانی ویا فهیم برای خود معاون تعین کنند شاید مورد حمایت جبهه ملی برهبری استاد ربانی قرار گیرند اما یقینا جبهه ملی دارای نظر وسلیقه واحد نیستند هر کدام نظر وخواست خودرا دارند .درین میان شخصیت های چون علومی ،گلاب زوی وسائر افراد چپی نیز وجود دارند که باید نظر شان گرفته شود وراضی نگهداشته شوند والا جبهه جبهه ضعیف خواهد بود.

اینکه علی احمد جلالی ویا خلیل زاد وارد معرکه سیاسی افغانستان خواهند شد ویا خیر بستگی دارد به ایماء واشاره خارجیان ایشان اول غرب وبعد افغانستان را معیار برای انتخابات خود تعین کرده اند در صورتیکه برای پیروزی خود زمینه های را ببینند شاید خودرا کاندید کنند. وجبهه ملی منتظر است تا با کی معامله کند یا برای حفظ پست ویا حفظ حیثیت واعتبار سیاسی....

چرا کاندیدها رسما إعلان نشده اند؟

پیچیدهگی اوضاع سیاسی وامنیتی افغانستان چانس اعلان را از کاندید ها گرفته است وبسیاری بر این عقیده اند که اول انتخابات بر گذار نمیشود وثانیا اگر شود وقتی نیست که قانون اساسی پیش بینی نموده ورئیس پارلمان بر آن تأکید دارد.انتخابات اگر دائر هم شود شاید میزان سال 1388 باشد همان است که هر کس از احتیاط کار میگیرد ورنه 50% مردم افغانستان میخواهند رئیس جمهور باشند وهیچ کس خودرا از کسی دیگری کمتر حساب نمیکند.من برخی از کاندید هارا یاد آوری نمودم در حالیکه أحزاب سیاسی ومخالفین هر کدام آماده بدست گیری قدرت اند.اینکه خودرا رسما إعلان نکرده اند بخاطریکه نسبت بر گذاری انتخابات در وقت وزمانش مطمئن نیستند.خلاصه انتخابات خیلی محدود وکاندید ها نا محدود اند از حساب بیرون مانند تعداد احزاب ویا دکانهای معامله سیاسی.

 

 


بالا
 
بازگشت