هزاره ها، چهل وچهارسال انتظاربرای یک سرک!

 

نوشته رضا ضیایی

 

 

شنبه, 10 حمل 1387    سخن نخست: سرک وجاده بعنوان خط ارتباط دهنده واحد ها و مجمو عه های شهری وروستای یک کشور چون، شریان زندگی یک کشور وجامعه انسانی بحساب می اید، یعنی کشور ومناطق که از داشتن سرک وجاده های خوب واساسی محروم هستند مانند، یک بدن مشلول ورک بریده می ماند که قادر به هیچ نوع حرکت نبوده و نمی تواند به اینده امیدوار باشد.که تداوم بخشیدن به زندگی نیرو- باور وانگیزه می طلبد. این سخن انچنان روشن ومورد اتفاق واجماع خرد ورزان وعقلا می باشد-که نیاز به تحلیل و استناد کردن به مراجع دیگر  هم ندارد.جایگاه ونقش سازنده سرکهای اساسی وپخته در کشورهای جنگ زده  مثل وطن ما بیشتر از مناطق دیگر حیاتی وضروری می باشد. 

با این یاد اوری  به بررسی تاریخ وموقعیت یک سرک معما گونه در کشور مان می پردازیم این سرک که هنوز هم در سطح یک طرح وپلان قرار دارد اما بخاطر بعض ملا حظات بررسی ان خالی از لطف نیست.سرک یادشده بنام  شاخه شاه راه اسیایی  یاد می شود، که بنا بود از هرات،غور،بامیان وکابل گذر نموده استانبول ترکیه ترکیه را الی سریلانکا در شرق اسیا پیوند بدهد.

   این سرک بخاطر اینکه در حدود ۸۰۰ کیلو متر در سر زمین هزار جریان می یابد، از دوجانب اما بطور معکوس و متضاد، مورد توجه قرار داشته است، ازطرف هزاره ها  تقاضای جدی واز جانب حکومتهای سابق ومستبد افغانستان  محالفت وبی میلی شدید، باعث تداوم یک نوع جنجال نیمه سیاسی در مدت چهل وچهار سال گزشته گردیده است.

 اما  اینک بعد از نزدیک به نیم قرن از طرح اساسی ان داعیه یی ساخت وساز فوری این سرک، به خاطررونق دادن اموراقتصادی، یاری رساندن به برقراری صلح ،اغازخوب برای بازسازی اساسی، وثبات بخشیدن به امنیت پایدار، ازجمله موارد ومطالبات، اساسی هزاره ها مطرح می باشد این خواست درجا معه هزاره بحد حساس وجدی گردیده است که، حتی کودکان مکتب نر فته هزاره نیزازان گپ می زنند و پیر زنان و پیر مزدان انها نیز باهزاران امید وارزو به ابادی وایجاد ان چشم دوخته اند.

   ایستادگی حکومتها در برابر خواسته بحق وابتدایی هزاره ها وعدم اجرایی نمودن این برنامه انکشافی و سود مند ملی( ایجاد سرک کابل، بامیان و هرات)  باعث نا امیدی ویاس انها نگردیده است، گوی که این مردم ستمدیده و محروم، خواسته  های شان را برحق دانسته و بر پیروزی ارمان خود وعملی شدن ان باور کامل داشته اند.

  بی انصافیها وبی توجهیها، حتی توفانها و تند بادهای زمانه وتازیانه های نا گوار حوادث  وبی عدالتیها نیز، موفق نشده است که هزاره را از موضع و خواست عادلانه وبرحق شان  که همان حق خواهی در جهت اباد گری است، بعقب بنشانند، که هزاره درک نموده است، زندگی یعنی بدست اوردن حق، وحق هم چیز است که زندگی می طلبد وقانون از ان حمایت می نماید.

  همین فراز مندی فکری وارمانی هزاره، در راستای بدست اوردن حقوق جمعی است که: جامعه ما را در این عرصه نیرو مند تر وشجاع ترساخته است. چون هزاره میخواهد همه ای مردم افغانستان در اداره کشور شان مشارکت واقعی وعالدانه وتصمیم گیرانه داشته باشند،ودر پر توی  همین عدالت وبرابری بطورمسا ویانه از امکانات ملی شان استفاده کرده وبرای خود سرک،شفا خانه،برق، تعلیم وتربیت، صحت وسلامت، تحصیلات عالی  پدید بیاورند.

  هزاره ها با پایداری شان در برابر تلخ کامیها و سختیهای مرارت بار، زندگی فضای جدید را بو جود اورده اند، واینک با پشتوانه قوی،قانون مداری، فرهنگی، تبلیغی  وسیاسی برای اعاده حق تلف شده ای شان بگونه مسالمت امیز ومنطقی  کاروان زندگی را جلو داری نموده ، وبنا دارند که در جهت تعمیل ارمانهای ملی وانسانی شان به هیچ وجه از هیچگونه  تلاش وپشتکاری دست بر ندارند.

        هزاره ها شناخت اولویتها وپا فشاری برای بدست اوردن حق و اجرای عدالت.

از موارد این ادعا تأ کید بجا وهوشمندانه هزاره ها روی عملی شدن پروژه  سرک کابل، بامیان،غور وهرات است.این پروژه قدیمی ترین پلان انکشافی افغانستان شاید در کل جهان باشد که از روز طرح وبر نامه ریزی خود تا حال مورد در خواست جدی مردم هزاره قرار داشته  و با تمام احتمالات بد ونا گوار روی ایجاد واعمار ان پا فشاری نموده اند.       

      لجاجت قدرتمدران تبعیض گر از یک طرف سر سختی وسماجت مردم در اجرایی نمودن این پلان از جانب دیگر این صحنه را دیدنی و این قصه را شنیدنی نموده است. هزاره ها گرچه صد ها خواسته و حق پایمال شده ای  دیگر را در پرونده خواستهای شهر وندی وملی خود ها دردست دارند اما اولویت دادن به این طرح  از سلامت موضع گیری وبیداری ملی انها حکایت می نماید.

       برای هزاره  ها اشتراک در دولت و تصمیم گیریهای ملی،ساختن مکتب، دانشگاه، تعدیل ادارات دولتی  وساخت شفا خا نه و برق ..از خواستهای بسیار مهم شان می باشد، اما انها می دانند که موارد دیگر ازهر جهت، به ساخت وساز و اکمال این سرک بستگی دارد، اگر این سرک ایجاد و اعمار شود، خواستهای بعدی بخودی خود اجرا خواهد شد.

       روی همین باوروحساسیت هزاره ها، واهمیت حیاتی سرک یاد شده است که نام ویاد ان درعرصه های فرهنگی وتاریخی نیزنفوذ نموده ودر نوشته های هزاره ها  بعنوان خواسته جمعی  مردم، برای خود جای مناسب  باز نموده است بحد که ، بیشترین نوشته ها: مقالات، مجلات، روزنامه ها و کتابهای که، در مدت چهل و چهار سال گزشته خصوص سه دهه اخیر، توسط هزاره ها نوشته  ومنتشر شده اند به، نحوی از ضرورت ایجاد این سرک در سرزمین کوهستانی ودر حرمان گزاشته شده ای شان یاد اوری نموده وسخن گفته اند، بطور مثال انچه که ما دیده ایم، کتابهای مرحوم حسین نایل، ماه نامه الغوچک، گاهنامه کاتب وماهنامه بامیان از جمله، نمو نه های اندک از این داد نامه های مدون تاریخی هزاره می باشند که، هر کدام به تعبیرات مختلف از ارمان و حق تاریخی هزاره سخن گفته اند.

      همراهی با مردم، برجسته نمودن خواستهای حیاتی انها است.

      در بالا گفته شد که روشنفکران هزاره برای همراهی با خواست و حقوق مردم خود، هر ازگاهی در نوشته های شان روی ایجاد سرک پخته هزاره  تکیه نموده و از ضرورت ایجاد و اعمار ان نوشته اند. سخن در این است که، ایا این سرک، اهمیت وارزش ان را دارد، تا این همه در نوشته ها وسایتها از ان حرف بزنیم و عمده اش بسازیم،؟

 این یک سوال بسیار بجا و خوب است  اما این قلم باهمین باور یعنی اهمیت داشتن سرک مورد بحث، وهم بخاطرحد اقل زنده ماندن، محتوی این دوسیه حقوقی به، طرح وبحث سرک هزاره ویا شاه راه اسیایی اقدام نموده است، تابدین جهت، مطالبات اساسی وعزم راسخ وشتابنده ،هزاره برای ایجاد واعمارجاده پخته کابل بامیان غور وهرات ، بگوش بزرگان سیاست وتصمیم گیران این وطن و نسل جدید واینده هزاره خوانده و تجدید شود. 

   ۱   یکی از چهره های بزرگ فرهنگی هزاره که در سا لهای پیشین ودورتر از امروز روی این قضیه زیاد تکیه نموده واز ان نوشته است استاد حسین نایل است،این مورخ اگاه وزیبا نویس کشور، درکتاب سایه روشنهای از جا معه هزاره می نویسند: سخن احداث شاخه شاهراه اسیایی که کابل و هرات را از طریق هزارجات وصل می کند در سال۱۳۴۳به زبانها اورده شد سر انجام سروی ان توسط تیم ایتال کانسلت در سال ۱۹۹۶ به انجام امد و را پور ان با تصاویر ونقشه ها و گرافها و احصایه های لازم در همان سال در  ۳۵۳ صفحه به زبان انگلیسی در روم ایتالیا به چاپ رسید و سروی نهای و انجام ان نیز در سالهای ۱۳۴۷- ۱۳۴۸ به کمک ملل متحد عملی گردید اما با همه گفت و گزارها احداث ان صورت عملی به خود نگرفت *. اقای نایل در کتاب دیگر خود بنام رجال و سرزمین هزارجات در باره اهمیت این شاه راه و بعد تعطیل نمودن عمدی ان پروژه می نویسند: الغای پروژه شاه راه کابل و هرات از راه مناطق مرکزی که سه سال تمام بدان مردم را امید وار ساخت بودند دست ردی است که به سینه مردم زده شده است *.

   ۲   سر دبیر مجله وزین بامیان منتشره کابل- سال ۱۳۸۲- در باره اهمیت این سرک می نویسند: سرک کابل- هرات از مسیر هزارجات به نظر این مردم همان جاده عدالتست که عبور ان بیا نگر استقرار حا کمیت عادلانه بوده  و همان سانیکه از دامنه های بابا و هندوکش عبور می کند،نوید مساوات و سعادتمندی را در پهنه مسیر خود گسترش خواهد داد *.

         برهمگان روشن است که: اهمیت حیاتی، ایجاد واعمارراه وجاده های، اساسی برای ابادگری یک کشورجنگ زده خصوص در مناطق شدیدا محروم وتوسعه نادیده ای چون هزراه، حرف اول وگام نخست ان است، بگونه که، قبل ازان سخن گفتن ازابادگری یک حرف مفت وفریبکارانه خواهد بود.در اینجا بد نیست غرض اطلاع از زبان و گفته یک از کار شناسان مهم وشنا خته شده بین المللی در امور اباد گری وباز سازی که، حضور دوامدار و مسولانه هم در ارطبات با باز سازی منطقه هزاره داشته است، بررسی مان را ادا مه بدهیم.

     اقای پیتر ماکسویل برتانیایی هما هنگ کننده کمکهای بشر دوستانه در  مناطق هزاره در سال ۲۰۰۲ میلادی در مصاحبه با مجله الغوچک در پاسخ این سوال که کدام پروژه ها را برای انکشاف اینده هزاره جات ضوری و مهم می دانید؟ می گویند: پروژه های مربوط انکشاف سرکها وارتباطات ترانسپورتی برای انکشاف اینده هزاره جات ضروری است باید سرکها به صورت درست واساسی برای تسهیل فعالیت های ترانسپورتی اعمار گردد*.گزشته از همه، ایجاد واعمار این سرک هنوز هم یعنی بعد از چهل وچهار سال بی مهری و نا انصافی در حق هزاره ها، جدای از دیگر ثمرات حتمی وبزرگ ان، یکی از مطالبات اصلی و اساسی مردم ما می باشد،حساسیت و درنگ روشنفکران هزاره روی این مطلب مهم و حیاتی بیانگر همین باور وداعیه ملی است. 

         اما قصه این سرک وتاریخ معما گونه ان ازچه قرار است؟

 چهل و چهار سال پیش از این و براساس مطالعات دوامدار بر نامه ریزان داخلی و بین المللی، طرح  اساسی واصولی ،ایجاد واعمار شاخه شاه راه اسیایی (استانبول ترکیه الی سریلانکا) بعنوان یک  گام واقدام ،مهم انکشافی وملی از طریق هرات غور وبامیان  بسوی کابل، بعنوان کوتاه ترین وامن ترین راه در داخل افغانستان،  انتخاب و فیصله رسمی گردیده است.این سرک  از طریق هزاره  با فاصله( ۸۲۰ )* کیلو متر کابل وهرات را بهم دیگر متصل می نماید.

 سرک یاد شده که به شاخه بزرگ راه اسیایی شناخته می شود. دقیقا در ۱۳۴۳ در بر نامه های انکشافی دولت و حکومت افغانستا مطرح و سروی ان در سال ۱۹۶۶ توسط تیم ایتال  کانسلت، به انجام رسیده است. از نوشته های دقیق ومتین مرحوم حسین نایل  که بخشهای از ان را در بالا خواندیم، بر می اید که دولت و حکو مت وقت برای بهر ه برداریهای سیاسی و احیانا مالی ازپروژه مورد بحث تبلیغ نموده و اجرای انرا گام برای انکشاف افغانستان قلم داد می نمودند، اما بعد از سه سال هیا هوی مردم فریبانه، به تعبیر استاد نایل با الغا نمودن ان پلان دست رد بر سینه مردم می زنند.

مجله الغوچک در بخش از تحلیل خودد می نویسد: این سرک که قرار بود طی پلان پنج ساله دولتی احداث و از طریق هزاره جات کابل را به هرات وصل نماید،ولی به دلیل حوادث سیاسی که درافغنستان بو جود امد کار احداث ان معطل شد. صرف در سال۱۹۷۴ قسمتی از این طرح به نام پروژه گردن دیوار پنجاب تطبیق شد. بر اساس معلومات دقیق که نویسنده  در بهار- ۱۳۸۲- اززبان وزرای اولین کابینه اقای کرزی شنیده بودم مسله این سرک چندین بار از جانب وزرای هزاره ، درهیت دولت مطرح اما  توسط گروپ فشار و تمایت خواه  حکو مت با بهانه های غیر عاقلانه  در خواست مردم رد می گردید. 

 واخرین بار که پرونده ودوسیه این سرک بطور رسمی وعلنی باز وبا جدیت مطرح گردید  در سال ۱۳۸۵ بود، همان گونه که در خبر رسمی  قبلا خواندیم  نمایندگان مردم در پارلمان، بخاطراصرار ودرخواستهای مکرر مردم هزاره و مسولیت که خود شان احساس می نمودند، وهم به دلیل اهمیت  ایجاد سرک پخته در ولایات هزاره،  درجوزای سال ۱۳۸۵ ضمن دیدار شان با رییس جمهور حامد کرزی،پرونده خاک گرفته این سرک را باز خوانی نموده و خوا هان اقدام جدی دولت در باز نمودن دوسیه چهل وچهار ساله پروژه یاد شده و ایجاد و اعمار فوری سرک بر اساس ان گردیدند. اما از ان روزبیشتر از یک سال می گزرد ولی با تأسف جزوقت کوشی واتش زدن بعض از امکانات ملی کار اساسی ان اغاز نگردیده است و انگونه که از اوضاع سیاسی و خانه تصمیم گیری افغانستان بر می اید اینست که این سرک در صد چهل وچهار سال  دیگرهم اعمار نخواهد شد، مگر اینکه  هزاره خود به ابادی ان کمر همت بر بندد.

            ودر ادامه پشتکار و درخواستهای مداوم بزرگان و نمایندگان هزاره بود که، جلا لت مأب حامد کرزی بتاریخ ۱۵ -۳ - ۱۳۸۵ در حضور نمایندگان مزکور به وزاری مالیه، فوایدعامه وسر پرست وزارت اقتصاد هدایت دادند که، با سر ما یه یک ونیم میلیون دالر از بودجه انکشافی سالجاری( ۱۳۸۵)  کار سروی سرک در خواستی مردمان ولایت یاد شده، اغاز گردد.*  به ادا مه ان وجهت پی گیری مسله شخص رییس جمهور همراه معاون شان اقای خلیلی و هیت بلند رتبه دولتی مر کب  از وزرا  کا بینه و نمایندگان پارلمان و والی بامیان ونمایندگان از موسیسات خارجی  ومقامات محلی (بتاریخ ۵-۶-۱۳۸۵ )  طی مراسیم  رسمی در میدان شهر مرکز ولایت وردک، بر نامه کار ابتدایی ان سرک را اساس گزاری و افتیتاح نمودند.*

    تعلل معنی دار صاحبان قدرت درگزشته ها، واجرا نکردن بمو قع این پلان انکشافی وسود مند ملی، ضمن محروم کردن مردم  هزاره  از اسایش و ارامش روانی واقتصادی، تمام مردم و ترانسپورت تجارتی کشوررا نیز با مشکلات مهم رو برو نموده ،وباعث بسته ماندن بخش وسیع کشور در میان کوها و دره ها وانکشاف نیافتن مالداری وزراعت، تجارت وتعلیم، صحت وتحصیلات عالی  ان گردیده است، زیان وضرری که هیچگاهی در این زودیها قابل جبران نمی باشد.

         ولی حال که ما مدعی اغاز دوره جدید و دمو کراسی هستیم با زهم می بینیم که، سر نوشت  ان بنا حق توسط، گروه واپس گرا وگمراه کننده  اما با نیات تفر قه افکنانه و برخلاف فیصله ودستورات اکید وقانونی ریس جمهور کشور، وبغرض بد بین نمودن هزاره به اهنگ دموکراسی و وضعیت جدید ودوری انها از شخص ریس جمهور حامد کرزی، به یک بحث جنجال برانگیزسیاسی وقصه تابو شکل، تبدیل می گردد. اهمیت و ضرورت، انکار نا پذیر این سرک برای انکشاف وتوسعه همه جانبه افغانستان، بگونه بوده است که بعلاوه مردم هزاره از (ظاهر شاه  الی جلات ماب حامد کرزی) در باره  ان سخنانی گفته و برایجاد واعمار ان، برای مردم  وعده ها سپرده  وبعضا در بعض مراحل تاریخی که ایجاب می نموده است، اقدامات محدودی  را نیز انجام داده اند، که یاد اوری مفصل ازانها دراین فرصت اندک میسر نمی باشد، اما بخاطراهمیت داشتن اقدامات دلسوزانه اقای حامد کرزی، در جهت اعمار و اکمال سرک  کابل،بامیان، غور وهرات. وبعد  تعلل وتخریب نفاق افکنانه ای تعداد از بد خوا هان ابادی افغانستان ومخالفان وحدت ملی که با زرنگی وریاکاری در برابر امر رییس جمهور واجرای طرح ملی سنگ اندازی می نمایند از موضوعات قابل تأمل می باشد،لذا ما روی این بخش کمی بیشتر به  بررسی می پردازیم وبا این سوال

          چرا وچه کسانی با خواست مردم وابادی کشورمخالفت می نمایند؟ 

           همان گونه که در بالا ازاقدامات رییس جمهور کشور اقای حامد کرزی یاد اوری نمودیم، ما باور داریم که، ایشان معتقد به برابری شهر وندان و حقوق  انسانی انها بوده ،وکوشیده است که مناسبات نابرابر و رنج اور گزشته را تعدیل  وقابل پسند  همه بسازند، اما نیرو های تندرو، تبعیض طلب وامتیاز خواه  وبجا مانده از قرون سیاه نابرابری ملی از اقدامات ابتدایی رییس جمهور بخشم امده و در نهان نفرت  ونفاق پرا کنی می نمایند. و با تمام قوا و توانمندی شان می کوشند که شکاف میان مردم را وسیع ترواختلاف ودوری میان مردم ورییس جمهور  بیشتر نمایند.

         لذا با بها نه های واهی وخنده اور، به وقت کوشی پرداخته و مانع اجرای  این پروژه ملی می شوند از  روز که رییس جمهور در حضور نمایندگان مردم ، وزرای یاد شده را موظف به اغز کار روی پروژه  کابل وبامیان کرده اند،تا زمان نوشته این مقاله، بیشتر از یک سال می گذرد، همه می دانند که،چه کسانی پروسه دموکراسی و ملت سازی به مسخره واستهزا گرفته وبا خواست مردم وامر رسمی ولازم الا جرای رییس جمهور با خیره سری مخالفت می کنند؟ انچه معلوم و روشن است ان می باشد که، مسولان اجرایی کشور، درسطح وزرا و مدریتهای دولتی، ما نند گز شته با حفظ افکار جا هلی و مرتجعانه، نا ساز گاری شان با مردم را بر ملا نموده و تشدی کرده اند، و با ارتکاب خلاف وجرم عدم اطاعت از اوامر رییس جمهور قانونی ومشروع کشور، وبدن کدام ترس وهراس از پنجه قانون و مراجع سوال کننده قانونی، دشمنی شان را با یکپارچگی وو حدت ملی مردمان افغانستان نیز اعلام می کنند.

   انها ضمن اینکه به دستورات رییس جمهور کشور بهای نداده و مردم را بازهم در نا امیدی وشک وتر دید های کشنده  قرارمی دهند، از با سازی کشور هم با فریب و دورویی جلو گیری می نمایند. این درزمان است که اجرا کردن این طرح مفید و مبارک ملی برای دولت و حکومت افغانستان هیچ گونه خرچ و مصرف داخلی نیز ندارد، چون بنا بر اعلام مکرر کشورهای خارجی چون ژاپن و ایتالیا و موسسات بین المللی ومنطقه ای دیگر، انگو نه که دراول این نوشته امده است مصارف این جاده استراتیژیک را تقبل کرده و می پردازند.

فعلا نیز همین پروژه  سرک  هزاره،  مبلغ صد ملیون دالر هزینه نقدی در اختیار دارد، وطبق براوردهای مو جود و تجربیات عملی، در سرکهای تازه اعمارشده هرات وقندهار کرشک وخوست ... یک میلیون دالر برای۲ کیلومتر راه بیشتر کفایت می نماید.وبا این حساب دوصد کیلومتر سرک از این شاه راه با همین بودجه حاضر قابل تعمیر است،چون فاصله کابل و با میان نزدیک به ۱۴۰ کیلو متری می باشد.  وبا این اقدام،  حد اقل و در وهله اول ،بامیان از رنج نداشتن یک سرک پخته و اساسی رها می گردد واین اقدام  ما را در اجرای اسان تر ی با قی ما نده پروژه کمک خواهد نمود.

  بنا براین روشن است که: برخلاف گفته ها و بهانه های  تکراری مخربان وحدت ملی و سازندگی کشور، این سرک نه بخاطر بی پولی ونداشتن بودجه وهزینه کافی بلکه بخاطر نگاه های  کوشنده وتبعیض امیز سیاسی ،وزیر سوال بردن دمو کراسی و شخص اقای حامد کرزی، ازدید ها بدور مانده است. والا همه می دانند که بعد ازروی کار امدن حکومت جدید افغانستان بالا ترین امکانات، در تاریخ معاصر ما وبخاطر سازندگی همه جانبه و سراسر افغانستان، ازکشورهای خارجی وسازمانهای بین المللی به این کشور سرازیر گردیده است.گز شته از ان، همه می دانند که بعد از رخداد های اخیر سرکهای فرعی و نچندان مهمی که، اصلا در بر نامه های  فوری، سازندگی مطرح نبوده اند با مصرف شدن میلیونها دالرازکمکهای بین المللی ساخته و پخته شده اند.

             جالب این است که این گروه از مجریان با ریا کاری و زرنگی خاص وبرای خلاصی از محکمه  وپرسان  مردم  و جهت  سبک جلوه دادن خلاف کاریهای شان مبنی بر عدم اجرای ا وامر با لا ترین مقام سیاسی و اجرای کشور ومخالفت با خواستها وحقوق مسلم شهر وندان ان، می کو شند که قصاب نه گسفندان زیر کارت تیره روزی و فقر ومحرومیت را گناه کار حساب نمایند، بدین گونه که هر کسی از جو انان وروشنفکران با نوشته و گزارش از دا عییه مردم خود حمایت نمایند، بعنوان، قوم گرا ومجرم ملی تلقی ومعرفی می نمایند.

            دقیقا همین گروه مخرب که در تمامی نظامهای مردمی چون سموم کشنده رسوپ ونفوذ می نمایند،به علاوه  ضربه زدن زندگی و حیات هزاره در پی سر نگونی دموکراسی وشخصی ریس جمهور کرزی نیز می باشند،این دسته  پس مانده های همان حلقات خود محور وتنگ نظر وسود جوی هستند که نهضت استقلال و شخص امان الله خان را با نا کامی روبرو نمودند.وامروز هم مسول پی امد های نا گوار این اعمال  واجرات گزینیشی، نفاق افکنانه ملی، بعهده ای  تصمیم گیران وطراحان می باشند که چون ذالو در حلق و گردن نظام نو پای ملی، چنگ ازمندی وتناب دار انداخته وتنیده اند.  که بر اساس تجر بیات نچندان دور سیاسی کشوراین دسته ها از سعادت، وهما هنگی وهمنوای مردمان افغانستان رنج می برند.اینها زندگی خود را در مرک دیگران جستجو می نمایند. واز رنج مردم محروم لذت می برند. 

     جالب است که، همین سیاست گزاران درظاهر امر و در تبلیغات (لالکهای پاک )، سروران این اب وخاک و صاحبان اصلی این سر زمین حساب می شوند اما اند سته از مردم که، زیر سم اسپهای  انها از درد و گرسنگی ناله نموده وخواهان رفع ستم از خودها  هستند، گناه کار وضد مصالح  و منافع علیای ملی و تجزیه طلب قلم داد می شوند. ایا توانمندی این دسته تا کجا  خواهد بود؟ وتا چه زمانی اینگونه به تاخت وتاز بی باکانه شان ادا مه خواهند داد؟ طبیعی است که عمر این گره همیشه به  دانش و اگاهی عمومی مردم بستگی دارد، هراندازه که درجه گرما و حرارت  اگاهی ودانش جانبخش مردم بالا می رود ستم و ستم کار گرفتار تنگ نفسی خواهد شد.

  از وظایف وحق ما است  که، از رفتار نا پسند عمال اجرایی دولت با اسناد و مدارک انتقاد نموده و خوا هان تصحیح کژیها گردیم، ما از همین کشوریم ،واز شهر وندان مالیه بده وعساکرمدافع، ونگهبان استقلال این سر زمین، ما در ساخت وساز این کشور خصوص سرکهای مهم حیرتان کابل جلال اباد وکابل نقش اساسی واولیه را داشته ایم . لذا از حق مسلم ما است که، به اندازه دیگران داشته باشیم، سرک، برق، شفا خانه و مکتب ودانشگاه از حقوق ابتدا یی و اولیه ای هر شهر وند این کشور است.

   سوال اساسی  این است که، ایا این ظلم  های مداوم ،حساب شده و تحقیرهای شکننده، می تواند برنامه، ملت سازی را کمک رسانیده و وحدت ملی را تأمین نماید وصلح وثبات را به ارمغان بیاورد؟   این ستم  وتبعیض با اعمال خرابکارانه و سر بریدن دانش اموزان افغانی، و اتش زدن مکاتب توسط، طالبان چه تفاوت دارد؟

     ستم ستم است چه فرق می کند که توسط چه کسی به انجام می رسد وبنام چه وبا کدام شعار عملی می گردد؟  امارت اسلامی، دولت اسلامی ، حکو مت پرولتری ویا دمو کراسی و جمهوری اسلامی ، ستم وتبعیض گندابه، ازار دهنده  زندگی بشریت و اتش سوزنده هستی انسانها، وسیل بنیان کن تمدنها و زیبای ها می باشد.اجرا وعمل بر اساس سیستم، تبعیض و ظلم در میان یک ملت و شهر وندان یک کشور خدمت  به دشمنان استقلال و وحدت ملی ان کشور است،و هر گیز ودر هیچ شرایطی قابل توجیه وقبول نمی باشد. دولت افغانستان چه بپذیرد و چه قبول نکند تبعیض  ونابرابری در صحنه های عملی ورفتاری،چنان لکه سیاه وشرم اور، سیمای کشور را تیره و خشن ساخته است، و از طرف این اعمال برای دولتی که بنام دمو کراسی، ازادی وبرابری و شعارهای افغانستان سر بلند، توسعه و باز سازی متوازن روی کار امده است،کاملا سوال برانگیز و حقارت اور خواهد بود، اعمال برتری خوا هانه ونژاد پرستانه، دمو کراسی و شعار های همزاد اورا به مسخره گر فته وبرای همیش در قبر نفرت وتباهی دفنش خواهد نمود. 

       واز جانب دیگر، با شعار های دمو کراسی و حقوق شهر وندی ومتساویانه همه افراد کشور .. نمی توان  راه قدرتمداران و حا کمیت  های گزشته که جز سر افکندگی و ویرانی افغانستان دست اورد نداشته اند را، ادامه داد، زمان وسیر تاریخی، افکار و اندیشه های  اگاهی بخش مردمی، مسیر زندگی  جوامع را تغییرداده و متحول کرده است.، مشکل است بعد از این با زور وسر نیزه تنها سلاح و ابزار ستم و فرماندهی  نفاق ویکه تازی، بر مردم حکو مت نمود، واینک بجای زور وقدرت نظامی وسیاسی، اگاهی ،اراده و خواست مردم ،تعیین کننده می باشد.

     ومردم هزاره،  از جمله جوامع است که به این اصل  باور کامل دارند، انها می داند و با صراحت می گویند: تخریب ویا به تعویق انداختن یک پروژه ملی وبا اهمیت خود یک جرم است، جرمی که، عا ملان ان باید تحت پرسان وپی گرد قانون قرار بگیرند،بی توجهی به خواستهای قانونی یک بخش وسیع از مردم این کشور مسله نیست که قابل چشم پوشی ویا بخشودنی باشد.با ادامه دادن با سیاستهای شکست خورده گزشته نمی شود۷ ملت وکشور اباد ساخت. ستیزه گری با یک قشر ولو ضعیف وفقیر هزینه بزرگ و غیر قابل پیش بینی می خواهد.واز طرف دیگر دولت ما مشخصا به هزاره ها در مدت این شش سال چه کرده است و در برابر این پر سشها چه جواب دارد.  و با این وضعیت غیر عا دلانه  که با شتاب جریان یا فته است، هزاره چگونه باور نماید که  دولت و حکو مت شان نسبت به انها با، تبعیض سیستماتیک رفتار نمی نمایند؟ هزاره چگونه قبول نماید که، دولت و حکو مت، مردم هزاره و مصالح و اسودگی انها را باور داشته وانها را  از افغانستان می دانند؟

     هزاره می پرسد که، چگونه است برای ابادی قندهار و پروان وخوست وهرات هزینه و سر مایه موجود است اما برای بادغیس،غور، بامیان،سرپل، فاریاب وارزگان شمالی  که امن ترین مناطق کشور محسوب می شوند، قحتی پول پیش می اید؟ رفتار یک بام ودو هوا نسبت به مناطق و مردمان وشهر وندان این کشور انچنان خجالت اور است که حتی خارجیها نیز از این اپارتاید عملی وسیاسی  مطلع، متنفر و منزجرگردیده اند. چون خارجیها در جریان کلی طرح وبر نا مه های سازندگی و هم مقدار کمکهای داده شده به افغانستان قرار دارند.از جمله انها از سر نوشت تاریک وتاریخ پر وپیج خم، سرک  مورد بحث ما  نیز با خبرند، و انها می دانندکه: چهل وچهار سال است  دولتها وحکو مات، افغاسنتان به بهانه ایجاد و اعمار این سرک از انها پول وامکا نات دریافت می نمایند.

     بهر حال و با تأ سف بازهم همان بازی ادامه و همان درامه تراژیک  با هزاره و سر نوشت شان تکرار می گردد. منتهی با گردانندگان و بها نه های دیگری. که برای هزاره ها محل تامل وتفکر است .

  کارشناسان وطراحان مسایل اقتصادی و تجارتی باور دارند که با ایجاد و اعمار این سرک، تجارت و ترانسپورت افغانستان از خطرات و تهدات که دامنگیرجاده مسیرغزنی قندهار وهرات است خلاصی می یابد.با فعال شدن این سرک، تجارت و ترانسپورت ملی ازوابستگی به یک جاده (قندهار هرات) رها می شود.  با راه اندازی وفعال شدن این سرک، ما مجبور نخواهیم بود که برای انتقال اموال تجارتی خود هر روزه با مشکلات ساختگی وشرایط نا عدلانه پاکستان رو برو گردیم وبرای انجام یک عمل قانونی و تجارتی توصیه وخواسته های پاکستان را را قبول وعمل نمایم.  با ایجاد این سرک دوبندر تجارتی مهم، اسلام قلعه و تورغندی  با فاصله بسیار کمتر از راه هرات وقندهار به پایتخت  و مرکزسیاسی کشور متصل می گردد. در نهیات تجارت وترانسپورت ملی افغانستان با تحول شگرف وانقلاب مانند روبرو خواهد شد. و مهمتر از همه در صورت اعمار وایجاد این سرک میلیونها انسان محروم ازغور، بادغیس، بامیان وارزگان شمالی دایکند ی الی کابل ضمن اینکه با برادران و هم میهنان شان از هر جهت در ارتباط وتماس دایمی می گردند مردم دیگر مناطق، ازراه های مبادلات اموال مادی و تجارب فکری، ازثمرات تولیدی منحصربفرد مناطق هزاره ، خصوص در زمینه های  مواد معدنی، بافندگی، غذایی، لبنایتی ودیگرفرا اورده های سالم سرزمین وسیع کو هستانی کشور، وهم چنین ازفرهنگ و اخلاق سازنده، استعداد وجوهره  شگرف ودست نخورده کاری وسازندگی، مردمان، کنار گزاشاته شده  هزاره بهر مند میشوند.وهمچنین مردمان  سر زمین یاد شده، بعد از صد ها سال با دولت و هم میهنان شان بیشترازپیش اشنا گردیده و نسبت به دولت و برادران هم وطن شان احساس نزدیکی و برادری بهتر،خواهند نمودند.طبیعی خواهد بود که روابط دوستانه، یک ملت که با اصول عدالت وبرابری تنظیم ورواج می یابد باعث، تلطیف روحی و روانی انها نسبت به یک دیگر وسر نوشت مشترک وخانه مشترک شان خواهد شد، ودر پرتوی این ساخت وساز سیاسی واجتماعی کم لطفی های گزشته نسبت به هزاره ها نیز ازخاطره های شان زدوده خواهدگردید.

     خارج شدن میلیونها انسان، فقیرومحروم ازچهار دیواری یک منطقه کو هستانی  روی زندگی اجتماعی  ورونق یافتن امور مادی و معیشتی مردم اثر سازنده وبالنده خواهد گزاشت،همچنین باکشایش اقصادی مردم زمینه های تعلیم وتربیه وتحصیلات عالی، خدمات صحی  فرزندان محروم ولایات یاد شده نیز بخوبی اماده می گردد،ودر مجموع زندگی مادی و معنوی مردم، تحول توسعه رو برشد خواهد یافت،ودر انصورت زمینه محرومیت زدای از منطقه اماده، و درنهایت ازرنج وعذاب دیر پای میلوینها انسان رنج دیده کاسته خواهد شد. براورده شدن خواستهای برحق وجدی مردم، ودست اورد های  بلند و حتمی  که در بالا شمرده وبه نمونه های اندکی از ان اشاره شد، میتواند متضمن منافع ومصالح  ملی ما گردد، بدون شک همچون یک فرایندی نیک  باعث استقرار وامنیت  دایمی، ثبات  سیاسی ،توسعه ورشد فرهنگی کشور ما می گردد، واین نتایج وثمرات برای ملت افغانستان و دولت ان، چیزی اندک وساده ای نیست.

   پیشنهاد ما اینست که، صا حبان تصمیم کشور از یکه تازی دست بر داشته  وبه قدرت اگاهی و لازم الاجرا بودن، حق مردم تن در بدهند. طبق امر رییس جمهور کشور کار اعمار سرک  هزاره را هر چه زود تر اغاز گردد، بدون شک با شروع کار جدی این سرک دستان توان مند جوانان هزاره و همت زنان ومردان دیار  محروم ما به کمک   دولت و سازندگان کشور امده و در سازندگی سراسری کشور شان سهم مهم و تعیین خواهند گرفتند.واین کار بنفع همه خواهد بود.

         سخن پایانی ، انچه که مر بوط به مردم و روشن فکران هزاره می باشد چیست؟

   به باور این قلم گزشته از انچه که گفته امد، مسولیت روشنفکران و نویسندگان مردم ما درقبال سرنوشت و خواسته های قا نونی مردم کمتر، ازوظایف حکومت و دولت گران نیست. ما بایداست که در حد توان وبگونه ای مسالمت امیز و قا نونی اما با جدیت صداقت،  پایمردی وصراحت، ازداعیه ومطالبات مردم خود  بطور هما هنگ  وروشن حمایت وتبلیغ نمایم.

      واین تنها راهی است که ما درپیش روداریم.و بدانیم که، گپ زدن از هزاره، وحق انها هیچگاه یک مسله ضد ملی و ضد انسانی ویا نژاد پرستانه نمی باشد،  چون هزاره هم انسان است و هم جز ازاین ملت، وگزشته از ان  هزاره ها در طول نزدیک به سه صد سال  ازمحروم ترین مردم  این کشور بوده اند.ودراین مدت طولانی از تما می حقوق  مشروع وشهر وندی شان محروم بوده اند. رفع ستم از این مردم در حقیقت  دفاع از انسانیت، ازادگی و کرامتهای بشری می باشد.

 درخواست ایجاد سرک  پخته هزاره که مطلب اصلی این نوشته است، از مطالبات اساسی ومهم فعلی مردم ما می باشد،چون همه می دانند تا زمانیکه این سرک  در هزاره ایجاد نشده است هیچ طرح  و برنامه بازسازی و سازندگی حتی فرهنگی و تعلیمی، درولایات هزاره به توفیق نخواهد رسید چون اساسی ترین شرط درسازندگی وباز سازی هر کشور جنگ زده و ویران شده ایجاد واعمارسرک و راها ی مواصلاتی ان می باشد .

هزاره ها وکارشناسان اقتصادی وسازندگی انها باور دارند که: اگر این سرک در هزاره تمدید و ساخته نشود ساختن چهار دیواری های بنام مکتب و کلینیک  وساختن سرکهای خامه و نا کار امد، در بعض از مناطق ان جز اتش زدن منابع ملی چیزی نخواهد بود، وبا ساختن یک مکتب بی درو پیکرو یک حلقه چاه اب، روزمردم همچنان سیاه باقی خواهد ماند. این اصل بحد مهم می باشد که صاحب نظران داخلی و خارجی، براین باوراست که پیش ازساختن سرکهای مطمن دریک کشورتخریب شده وجنگ زده  دیگر اقدامت و تطبیق پروژه های خورد وکوچک سوزاندن و بر باد دادن امکانات وتوانمندی های ملی وفر صت های بر گشت نا پذیر بین المللی می باشد.  از طرف دیگر  پیروزی و تأ مین حا کمیت، دموکراسی وشعایر دلچسپ مر بوط به ان، به همان مقیاس که به ازادی بیان و تأمین حقوق بشر .. بستگی دارد، به ایجاد سرک  اساسی وپخته و تمدید برق سراسری بیشتر نیاز مند است. چون کودک دموکراسی زاده  محیط منعطف،برنامه های سنجیده شده  اقتصادی، رفاه و اسایش اجتماعی ، کارخانجات صنعتی و ساز وبرگ تکنلوژی مدرن می باشد.

       مردم هزاره باید بداند برفرض اگر دولت فعلی هم مانند حکو متها و دولتهای دیگر سرنا ساز گاری  با هزاره هارا بگیرد، بر مردم هزاره است که خود دست بکار گردیده و برای ساختن سرک شان فکر اساسی نمایند. بنظر من این توانمندی در هزاره وجود دارد که ده ها سرک مثل این را بسازد.اگر هزاره عزم نماید این مهم را می تواند به فرجام بر ساند. بعد از این هزاره نباید منتظر کمکهای کسی بنشیند اگر بنا باشد دولت ما مثل گزشته سمتی و قومی کار و عمل نماید پیش روی هزاره جز راهی که پیشنهاد شد  انتخاب دیگری با قی نمی ماند. انتظار ازدولتها بس است. انتظار کشنده است، نه سازنده انتظار مارا تنبل و سر خورده می نماید. ونیروهای موجود ما را هم به تحلیل می برد.بیاید از این فا جعه جلو گیری نمایم.خانه، راه، دانشگاه وشفا خانه  خودرا خود بسازیم، بعنوان نمونه اگر ما در مدتی چهل وچهار سال گزشته منتظر اقدام وکار حکومتها نمی ماندیم و سالا نه فقط چهار کیلو متراز این سرک را خود کار می نمودیم اکنون با سر بلندی صاحب بهترین جاده تجارتی می بودیم. وحال هم دیر نشده است.

مدارک نقل قولها.

*سایت بامیان، از برهانی 

* سایت وحدت

* سایه روشنهای از وضع جامعه هزاره -تجدید چاپ در ایران -سال ۱۳۷۲

*سر زمین ورجال هزارجات-  چاپ در ایران- منتشر شده از مرکز نویسندگان افغانستان سال ۱۳۷۹

* مجله بامیان سال اول شماره دوم چاپ کابل- ثور ۱۳۸۲

*مجله الغوچک سال سوم شماره ۶- ۷ چاپ کاب-۱۳۸۱

گاهنامه کاتب،سال سوم شماره -۱۵- نشرشده در سوریه- میزان ۱۳۸۱

 

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت