نذ یر ظفر
موش و اولیا
موش که از جمله جانوران کثیر التوالد است ودر اسطوره ها و افسا نه ها سمبول ضعف ؛ ترس و نا توانیست ؛ آورده اند که روزی مو شی به یکی از اولیا مراجعه میکند و از وی میخواهد تا دعایی کند و او به پشک تبد یل شود ؛ زیرا پشک همیشه در پی آزار موش است و ازین خطر نجات پیدا کند ؛ این مرد متبحر دعا یی کرد و موش به پشک تبد یل شد چند روز بعد همین موش پشک شده دوباره آمد و از ین عا لم متبحر تقا ضای کمک کرد ؛ مرد عالم پر سید باز چه حا جت داری وچرا آمدی موش که تازه پشک شده بود با عذرو زاری گفت : مرا سگ های کو چه اذیت میکنند اگر مرا با دعایتان به سگ تبدیل کنید سپاسگذارم ؛ عا لم دوباره دعایی خیر کرد و پشک به سگ تبدیل شد ؛ پس از زما نی چند؛ همین سگ که از مر تبه موش بمقام سگ رسیده بود دوباره آمد و تقا ضا کرد تا وی را شیر بسازد تا سلطان جنگل باشد و دیگر کسی وی را اذیت و آزار ندهد و هم مزاحم این عا لم متبحر نگردد ؛ باز عا لم دعا یی کرد و این موش سگ شده به شیر مبدل شد و با خو شی فر یاد زد و هر طرف خرامید و شیون کشید و نزد همین عالمی که وی را از موش بودن به مقام شیر شدن تر فیع داده بود آمد و گفت من ترا میخورم ؛ عالم متو حش شد که با این همه خد مات و کمک ها و دعا ؛ حا لا قصد دارد مرا بخورد ؛ عالم به همین موش شیر شده گفت : تو برو دیگر حیوانات را شکار کن پشت خوردن من نگرد ؛ موش شیر شده گفت: وقتی من موش بودم و پشک و سگ ؛ خوراک من هم تفاوت داشت و حا لا با ید چیز های کلان و بزرگ را بخورم ؛ عالم دید که این حیوان ظر فیت کم دارد دفعتا دعای دوباره کرد و او دوباره به موش مبدل شد و پشکی آمد وی را نوش جان کرد و به سزای عملش رسید .
با در نظر داشت همین حکا یت افسانوی که جنبه انتبا هی دارد ملتفت میشو یم که کشور های غر بی از بچه های پر عقده و بیسواد مدارس به اصطلاح دینی ( جا یگاه تر بیت ترو ریزم ) یا مکان بنیاد گرا یی پا کستان که موش های تر سوی طالب را به طا لبان و از طا لبان را به قشون و از قشون آنها اردوی ترور و اختناق سا خت وامروز نه تنها این پرابلم دامنگیر غرب و غر بی هاست بلکه گسترش جهانی پیدا کرده است ؛ در اوایل با هر پیشرفت ترو ریستی و ظالمانه آنها کشور های خار جی نغاره شادی میزدند و امروز اشک تمسا میریزند و این ها همان نقا شانی استند که بعد از کشیدن تصویر ؛ خود شان از تصویر شان میهراسند ؛و عده یی از تحلیگران معتقد اند که اردو کشی راه حل نیست و با ید روی میز مذاکره نشست ولی تجارب نشان داده است که مذاکرات روی میز ها حتی در کعبه معظمه بی نتیجه مانده بود... اول باید گفت که تقویه بیش از حد طالبان با پشتیبانه عرب و پا کستان استوار است و ضعف و نا توانی ؛ سرقت اموال عامه ؛ اختلاص و غیره فساد های دولتی جرات آن ها را برای آینده باز آمدن زیاد کرد ؛ چه عواملی باعث نا بودی این اشرار خواهد شد؟ عده یی به این باور اند:-
در محو و نا بودی طالبان؛ امداد گران عقب پرده ؛ تمو یل کنند گان جاه و مال رول عمده دارند ؛ اگر حسا بات با نکی آنها کنترول شود و سر چشمه آن ها جستجو شود معلوم خواهد شدکه اغلب کشور های عر ب و پاکستان سلاح های مر گبار را در اختیار انها قرار مید هند نکته قا بل عطف فتوای علمای دین درین مورد است ؛ این ر سالت علمای کرام است که آنها نباید محا فظه کار باشند چون طالبان وها بی و القایده بد نام کننده گان شریعت غرای نبوی استند و تحت نام دین به هر جنایت دست میزنند که همه اعما لشان خلاف قوانین دین است ؛ علمای دین که مسوو لیت دارند تا حقایق را بمردم و خلق الله بر سانند باید توضح و تشریح کنند که اعمال این وها بی ها از اسلام فا صله دارد و اگر نعوذ با لله اعمال طالبان مطابق به شریعت است ؛ پس باید علما فتوا بد هند تا همه مسلمین از ین ها پشتیبانی کنند ؛ حا لت بی تفاوتی و محافظه کارانه در بین علمای دین نا شی از ترس و تردد است ؛ با آمدن قوای سرخ شوروی همه جهاد اعلان کردن و تا په های الحاد به رنگهای غرب و شرق تر شد مگر امروز که عملا دین و اسلام تو سط طالبان و القایده بد نام میشود مهر ها ی سکوت چون پوز بند در دهان ها افتاده است که این عمل با عث مدد غیر مستقیم به جانی های طالبان است وچیزیکه زیاد تر جا معه جها نی را مضطرب سا خته حملات انتحاری است ؛ که حکو مت فعلی کا بل با نداشتن استخبارات قوی فاقد کنترول شده وفکر میکند راه حلی وجود ندارد ؛در حا لیکه هر مشکل راه حل دارد.
با ید خا طر نشان کرد که انتحار در شر یعت غرای محمدی حرام است و برای شهود این بیان رجوع میکنیم به شمه یی از مصا حبه جناب آیت الله محترم سید محمود ها شمی ارزگانی که در یکی از وب سایت ها به نشر رسیده : ( سوال:- در عملیاتانتحاری طالبان که در آنها غیر نظا میان هم کشته میشوند ؛ طالبان به این نظرند که افراد بی گناه که کشته میشوند هم به بهشت میروند آیا این گونه اظهارات حملات انتحاری آنانرا از لحاظ شر عی تو جیه میکند و نظر شر یعت درین خصوص چیست؟)
( جواب:- این مطلب که هم قا تل و هم مقتول به بهشت میروند چیزی است که نه عقل میپذ یرد و نه شرع بلکه در شرع عکس این قضیه و جود دارد که قا تل و مقتول هر دو در جهنم بروند مثل اینکه یکی تجاوز گر باشد و دیگر انتحار کننده ولی هیچ موردی وجود ندارد که هر دو قا تل و مقتول به بهشت بروند لذا این شخص است غیر دینی وغیرعقلانی)
(سوال:- حمله کننده گان به این باور اند که وقتی حمله یی علیه خارجی ها مثل امر یکا یی ها صورت میگیرد و تعداد از آنان کشته شوند و درین میان چنا نچه تعدادی غیر نظا می نیز کشته شود آن غیر نظا میان هم مثل انتحار کننده در بهشت میرود؟)
( جواب :- درین حا لت قا تل سزاوار جهنم است چون بر خلاف نظام سیا سی و اولی الامر و خلاف دستورات دینی خود را به کشتن داده است البته کسا نی که غیر نظا می میبا شند و کشته میشوند چون بیگناه و مسلمان هستند مستحق آن میباشند که بهشت بروند ولی خداوند عا لم و دانای مطلق است که درین خصوص حق هر کس را مشخص میسازد اما انتحار کننده که هم خود را به کشتن داده وهم قا تل مسلمانان محسوب میشود ؛ چون افراد بیگناه را کشته است مستحق جهنم است و مثل این است که طبق گفته های قران عظیم ؛ تمام انسانها را کشته با شد)
از مصا حبه جناب محترم آیت الله سید محمود ارزگانی استنباط میشود که انتحار خلاف موازین شریعت غرای نبوی است ؛ چون عالم متبحر درین زمینه پژوهش نموده و با مسو ولیت تام صحبت کرده و گروه جبار و غدار طالب عده یی را با تو سل به زور و عده یی را با استفاده از عقا ید شان مورد استفاده قرار میدهند و اغراض سیا سیو جا سو سی شانرا پیش میبرند که روز بروز ما هیت خبیثه شان افشا میگردد. .
بالا
بازگشت