احمد ویکاس

خرمن بی دانه را باد کردن چه سود ؟

 

از گذشته های دور و نزدیک معلوم و مشهود اینست که ( جرگه ) یک رسم و عنعنه پذیرفته مربوط به گذشته های یک قوم از اقوام ساکن کشور ما بوده که مربوط , منوط به اوضاع , احوال و شرایط  فرهنگی گذشته های دورقوم محترم پشتون بادیه نشین و کوچی آنزمان میگردد. به این دلیل که  پشتونان قدیم  افغانستان دارای ساختار سنتی بودند.   کوچی متشکل از قبیله ها  بود وانسجام  اداره و تجمع در آنزمان در بین آنها به دلیل سیار بودن شیوه زنده گی اوشان ناممکن و غیر قابل تطبیق بود. زیرا شرایط وشیوه زنده گی سده های دیرین به نسبت عدم ارتباطات و نزدیکی و همچنان ضعف فرهنگی و عقبگرای صنعتی و هم خودپرستی و قدرت طلبی افراد جامعه آنروز باعث ایجاد همچو تشکیل غیر قابل قبول بر سایرین قبولانده شده بود.

شیوه عملکرد جرگه خود بیانگر و تحقق بخشنده استبداد و جبر بود . حق و منطق افراد جامعه را ساکت ساختن وبه اراده ا فراد یا  فرد سپردن بوده است.چناچه این فورمول پوشش خوبی برای سلطه گران و جباران دیروز و امروز در تاریخ کشور ما بخشیده است.

ما باید منطقی و عاقلانه بیندیشیم نه آنکه کور کورانه دنباله رو زیرا امروز دیگر همه چیز در همه ابعاد زنده گی ملیتهای ساکن کشور در جهت مثبت رشد و ترقی کرده. لازم نیست تا یک حرف و عنعنه کهنه وبوسیده نابکار یک قوم را بالای سایر اقوام ساکن و مستحق کشور تحمیل کرد. همینقدر کافی که در طی سالهای متمادی این جبر صورت گرفته و به فتوا, فیصله همچو مرتجعین و تشکیلات استبدادی به قیمت عقبمانده گی جامعه افغان با  سرنوشت  ملت به اشاره استعمارگران ( انگلیس آبلیس ) و هنر نماییهای مداریان زمان( سران قوم و یا اشخاص صاحب رسوخ جامعه مذهبی از قبیل شیخ ملا حضرت  امثالهم) بازی صورت گرفت.

حالا جا و لزومی ندارد که ما در عصر کمییوتر و تکنلوژی قرن( 21 )  وسایل کار و راه حل مشکلات را در مغاره ها جستجو نماییم. در حالیکه ما مدعی سیستم اداری پیشرفته و تجهیز با صنعت امروز و دپلماسی مدرن هستیم. پس منطق کجا خواهد بود که ما همه این تشکیلات و سیتم را زیر پا گذاشته و دنباله رو روشهای پوسیده و پوچ قرون وسطایی گردیم.

مفهوم و قدرت یا توانایی  جرگه مربوط ومنوط به یک گروه یا قومی میشود که اختلافات پیش آمده قبیلوی را در حدود تسلط همان قبیله یا قوم حل نماید.

نه آنکه در تصامیم بزرگ و تعین کننده سرنوشت چندین ملیون انسان ساکن یک جغرافیه سیاسی تحمیلانه تداخل داده شود.

اوضاع و احوالات کنونی جامعه افغان و زجر کشیدن ملت افغان نتیجه تصامیم نا عادلانه و غیر منطقی همین روش قبیلوی ( جرگه ) میباشد. در هیچ نقطه دنیا و در دور نزدیک همسایه های ما هیچ نماد و یا مثال از این قبیل تشکیلات نه می بینیم

حنجره دولتمداران و مشایخ مداری, شعبده باز مارکیت معامله گری اوضاع داغ امروز یکبار دیگر نغاره و دهل ( جرگه ) با پاکستان را به اشاره استعمار کهنه کار( انگلیس آبلیس ) کور کورانه نیفه بر زده و به صدا در آورده اند.

در حالیکه این نوع نشستها نزد زعمای خردمند حکاک پاکستانی  حیثیت  تابلیت مسکن را دارا بوده و از آغاز آن آنجام سود آور ش را به نفع کشور خود میدانند. زیرا سیستم اداری و دولتی کشور پاکستان تابع اینچنین روشهای کهن و بومی نه تنها بوده نمیتواند بلکه جای هم ندارد. کشوری که سیاست کادری درست و دارای تشکیلات منظم اداری است خود را متعهد به انجام فیصله های نشست بداند که در اداراتش رسمیت نداشته و مورد اجرا ندارد.

ای معامله گران اوضاع نا به سامان و ای کرسی نشینان  ساده لوح بیدار شوید و فریب همچو خیال بافان ریش خینه را نخورید و ملت را در زنجیر های بافته شده سران ومشایخ که خود طوق برده گی انگلیس به گردن دارند نپیچانید.

بجای باد کردن خرمن بیدانه ( برگذاری جرگه به اصطلاح امن )  راه حل معضله با همسایه بد نیت را در چهار چوب دپلماسی امروزی بجویند و انتخاب نمایند.

 

به امید بیدار شدن خفته های کرسی نشین چوکی های گرم و نرم و خواب آور ارکان تشکیلات دولتی دولت خواب برده افغانستان

 

با نهایت حرمت حضور همه اقوام محترم ساکن حدود جغرافیای سیاسی افغانستان

 

احمد ویکاس امید دیار غربت کپنهاگن

 


بالا
 
بازگشت