سید موسی "عثمان"

 

سیدموسی عثمان مدیر مسوول ماهنامه طنزی وانتقادی بینام در تورنتوی کانادا

 

جوابی در خور لیاقت آقای "نکته دان" بخوانید "نوری"چوکره "عطایی"

 

آقای ولی نوری!!

 چه در نقش محمود نکته دان باد دل تان را خالی کنید ویا هم در نقش های "میرویس پویانپور، بلال شهسوار " ویا هر کس دیگری را که از حمام « . . .  در پاریس» به آن "صفحه چرکین" بالا بکشید، چون شگرد های شما را شناخته ام، مخاطب من خودت هستی وباز هم خواهی ماند.

آقای نوری !!

به اعتقاد من هدف از تحریر یک جمله ویا هزاران صفحه انتقال پیام محرر ویا صاحب نوشته است به خواننده . به همین منظور خلاف رسم شبش های نیفه ایزار اولاده سردار پاینده محمد خان همچو عطایی ها،  نوری ها و دیگران هر چه بیشتر می کوشم تا ساده تر بنویسم، تا هر چه بیشتر مورد پذیرش خوانندگان قرار گیرد.

واما در موردنوشته ببخشید فحشنامه اخیر تان از شما می پرسم:

1 :اگر شما به من تلفن نزده اید وراست می گوئید ووجدان خودرا زیر پا نمی کنید به من بگوئید که آیا با سایت خاوران هم تماس نگرفته بودید واین حرف را نگفته بودید که من دیگر به نویسنده های شما کاری ندارم به شرطیکه نوشته های دیگران را علیه من چاپ نکنید؟ صادقانه جواب دادن به این سؤال یک وجدان سالم می خواهد، متاُسف هستم که شما از آن بی بهره هستید.

2 : نظر شما آن است که من باید خاموش بمانم زیرا از یک خانواده سرشناس برخاسته ام ، یعنی ، به خاطرحفظ شرافت ونجابت خانواده گی خود بگذارم تا افرادی از قماش شما به ما توهین کنند ، اتهام بندندو مارا از خبث طینت تکفیر کنند، مگر من سکوت نمایم.

آقای نوری ببخشید نکته دان!

بین سرشناس شدن خانواده من وسرشناسی خانواده هایی امثال خانواده خودت به علاوه سایر فرق ها ، یک فرق برجسته دیگر نیز وجود دارد ، که آن سکوت "نجیبانه" شما در مقابل ارباب زور وزر است واز ما فریاد اعتراض بر آنها کشیدن . من از شما نمی خواهم که به فریاد کشی ما بپیوندید، شما نیز از من نخواهید که رسم"خاک کشی" را از شما بیاموزم.

از آن گذشته شما در همه جا می خواهید به کمک این ویا آن "خاک کشی" تان را در پشت یکی دو حدیث وآیت پنهان  سازید، اما من عکس شما ضمن آنکه قران وحدیث را آنقدرکوچک نمی سازم که در مواجهه با افرادی چون شما از آن استمداد جویم از چنین عمل ریاکارانه که در ذات خود توهین به قران وحدیث هم است، به شدت نیز نفرت داشته ، در حد توان جلو دین فروشان را که عمدتاً در دور دسترخوان خاندان نادر غدار بزرگ شده اند، نیز گرفته وخواهم گرفت ، چه شما از آن خوش شوید ویا بازهم دچار سکته ای دیگری گردید.

3 : من شنیده بودم که دربین اقسام دروغ ، یکنوع آن را دروغ شاخدار می گویند، اما متاسفانه آنرا نشنیده بودم . در این جا هم خوشحال هستم وهم از شما تشکر مینمایم که به من افتخار شنیدن ودرک دروغ شاخدار را برای اولین مر تبه از زبان وقلم مبارک خویش عنایت فرمودید.

آقای نوری ببخشید نکته دان !

وقتی من متوجه شدم که شما وآن بزرگوار که شما را "بچه" خود می داند، به کمک چند پرچم زاده درخاد پرورش یافته ، میخواهید در جامعه افغانها به مثابه نوکرشاه شجاع زمانه قد علم نموده این بار "خاک کشی" را با خاک فروشی یک جا بسازید، من اسم ملانصوح را به میان آوردم تا هم دیگران هوشدار داده باشم وهم ماهیت استخباراتی شما وهمقطاران جرمن – جرمن تان را برملا نموده به خصوص خلایق را از علایق شما  و هم مسلکان تان به دستگاه های شوم استخباراتی کشور های میزبان تان آگاه نموده باشم.  اینکه گفته اند دزد بر سر خود پر دارند در عمل به اثبات رسیده شما به خاطر دفاع از جاسوسان وهم قماشان گستاخی را از حد گذرانیده خواستید با پیش کشیدن نام سید احمد خان ، آب را گل آلود وماهی جاسوسی خویش را به دست آورید. اما وقتی بر دهان خود خوردید بازهم به دستور بادران بعد از مدتی سکوت ، سر از زیر چادری دیگری سربیرون کرده ، به منظور مصروف ساختن من وگم کردن سر کلاوه از نزد من جبهه جدیدی را باز نمودید . با تاسف برای شما، که در این تصور کور خوانده بودید زیرا من فریب جبهه جدید را نخورده ویخن خودت را رها نکردم ، با درس گیری از استادت "عطایی" که از آن بالا ها رقص "استرپتیز" تو را  به تماشا نشسته است ، مستعار نویسی وچادری پوشی را ادامه دادید.

آقای نوری ، نکته دان ، شهسوار، پویانپورو . . !!

هر نامی که می خواهی بر خود بگذار ، اکنون من تورا شناخته ام وبه دیگران نیز تو را خواهم شناساند. اگر صد بار وهزاران بار دیگرنیز زیر چادری مستعار نویسی به من دشنام بدهی ویا با تکبر نمایی یک خاک کش توبه نمایی، من نمی گذارم که از زیر ریش مردم خر سوار تیر شده ، وطن فروشی وخاک کشی تان در لای حدیث وآیت بپیچانید. مگر اینکه با اسم وهویت اصلی داخل میدان شده ، سرک وپچک تان را معلوم نمائید. آقای نوری ، نکته دان....!!

جؤاب دهی متقابل تو برای من مهم نیست ، می خواهی جؤاب بده نمی خواهی نده.  این مسئله در اصل قضیه تغییری نمی دهد. به علاوه آنکه باید هویت اصلی ات را اقرار نمایی ، می باید به تمام سؤالها منجمله 12 سؤال وقضیه رابطه ات با خاوران نیز جواب بنویسی . واما به مناسبت تصحیح املایی تان در مورد کلمه سماوات .

حاجت به توضیح ندارد که در آنجا منظور از سماوات معنای عربی آن که آسمانها می باشد؛ نیست. بلکه استعمال اصطلاحی آن بین مردم در سراسر افغانستان می باشد . شما اگر مصروفیت های خاک کشی برای دربار برایتان وقت گذاشته باشد که باری در داخل افغانستان سیر وسیاحتی نموده در عوض حمام".... در پاریس" سری هم به "پاتو"ی زده باشید ، حتماً از زبان مردم می شنیدید ، که برخلاف نظر شما ، مردم هر چند کلمه روسی سماوار را به همان مفهوم "ظرفیکه در آن آب جوش داده می شود" به کار بردند ومی برند، آن محل را که ایرانی ها چایخانه می نامند؛ سماوات نام گذاشته اند. به صورت مثال هر گاه جناب عالی صاحب همچو محلی باشد وصد ها تن در آن آمد وشد داشته باشند ، هیچیک از آنها نخواهند گفت که ما در سماوار نوری رفته بودیم ، هر چند به مفهوم دیگر صد بار هم به آن سماوار آب ریخته باشند. بلکه همه خواهند گفت که به سماوات نوری چای خوردیم. باور ندارید این گز واین میدان . بیائید برویم بین مردم وتحقیق کنیم. از آن گذشته درست است که افغانها از سایت رفته اند ودیگر جرمن – جرمن شده اید، مگر به این زودی به تحقیقات آنها که منبع اصلی زبان مردم را میدانستند ، پشت نکنید ، هرچند پشت گردانیدن شما را عادتی نیز باشد.

یک نکته دیگر رانیز متوجه باشید که دامن شما بیشتر از آن بالا رفته است که با چند دشنام به استقامت قاضی موسی بخواهید آنجا های تان را از مردم پنهان دارید، بر علاوه سؤالات من هموطن های زیادی با شما تصفیه حساب پیش رو دارند، سؤالات من ومقاله ارزشمند آقای شیون در سایت خاوران ، سپیده سحر است ، تاروز به ظهر وشان برسد مطمئن باشید، آنچنان منفور متعفن خواهید شد که حتی نهاد های استخباراتی کشور های میزبانتان نیز بر شما خواهند شرمید.

سحر افشاء گری ها را روز گرم وپر حرارتی در قفاست. منتظر باشید، چشمتان به آن روشن خواهد شد. 

 


بالا
 
بازگشت