سید موسی "عثمان"
دزد به سرخود پردارد!
"محمود نکته دان" درنقش تورن "کانولی" انگلیس از "ملا نصوح نکته دان" جد جاسوس خود با بی شرمی دفاع کرد.
قبل از دادن جواب به اولاده "ملا نصوح" این بخش از تاریخ را به خاطر بسپارید.
به تاریخ 29 سپتمبر1840 میلادی سر"رابرت سیل" قلعه واستحکامات "علی خان" تتمدره ای را که از شاهزادگان غور بود ودر تتمدره پروان به دنیا آمده بود ودرتحریک مردم وقیام به مقابل انگلیس نقش ورول مهم دربین اقوام پروان وکاپیسا داشت؛ مورد حمله قرار داد. قلعه "علیخان" ازسنگرهای مستحکم وشش برج بزرگ ساخته شده بود در درون این قلعه که من درآن بزرگ شده ام وبه نام قلعه ای شش برج "علیخان" مشهور است، از طرف انگلیس ها مجاهدین به محاصره کشانیده شدند. وطن پرستان واقعی پیش ازاینکه قلعه را ترک بگویند دیدند که یک اوقی از انگلیس ها به نام "کانوالی" درحالیکه از طرف انگلیس ها موظف به جنگ نیست اسپ خودرا به شکل خود نمایی این طرف وآن طرف می دواند ومی خواهد به سپاه انگلیس جرات جنگ کردن را بدهد "صحبت خان طلایی" که پسر ارشد "علیخان" تتمدره یی بود، روی خود را به طرف "علیخان" غازی کرده می گوید:
پدربه من اجازه بدهید که ازبالای این دیوارپائین شوم. پدر می گوید این دیوانگی است که تو خود را ازدیوار پائین می اندازی برای چی ؟ "صحبت خان طلایی" می گوید که پدرآن انگلیس اسپ سوار را می بینی که در میدان جنگ تاخت وتاز وخود نمایی دارد باید بت آن را من بشکنانم در غیرآن من از قلعه خارج نمی شوم.پدرمی گوید، بالای تورن "کانوالی" که دوست نزدیگ"موهن لال"است ازاینجا فیر کن "صحبت خان طلایی" می گوید نی پدر من اورا دزدانه نمی زنم من خودرا نشان می دهم واورا به نام یک دشمن رویا روی می زنم. پدرتبسم می کند می گوید مقصد از زدن است ما چه می شناسیم که این کی است "صحبت خان" می گوید روح مطلب همین است که به اصطلاح این درمیدان خود را گوساله ،گوساله می کندومن کسی رامی زنم که خودرابه اصطلاح گوساله ،گوساله می کند باید بت همین را شگست بالاخره خان بزرگ "علیخان غازی" تن به حرفهای "صحبت خان" می دهد. پیشانی صحبت خان را می بوسد می گوید آفرین جان پدرازبالای دیوار پائین شده با برادرت "برزو خان"هر دو نفر، کار او را بسازید. "صحبت خان" می گوید نی پدر من غیرت خود را تقسیم نمی کنم این هدف را من تعیین کرده ام باید تورن "کونوالی" را من بزنم. حرکات وی نشان می دهد که تماشا وساعت تیری می خواهد. به دنبال این گفت وگو "صحبت خان طلایی"خودراازبرج پائین می اندازد. درهمین اثنا تورن "کانولی" اسپ خود را به تندی به طرف قلعه می راند، وقتی به "صحبت خان" نزدیک شد، نامبرده اول خودرا به او نشان داده بعد قلبش را هدف تیر خود قرار داد که در نتیجه "کانوالی"مانند گوساله بزکشی برروی زمین ازاسپ پائین افتاد."موهن لال" نوشته است که "کانولی" را سر دستان خود در تخت روان آوردند جنرال "سیل"که دیدازشجاعت "صحبت خان طلایی"انگشت به دهن گرفت"موهن لال" می نویسد که من دوستی نزدیگ با تورن "کانولی" وبرادرانش داشتم او مرد نهایت شریف و کرکترعالی داشت. مثلیکه سایت "ویس ناصری"ازتو قدردانی کرده وتو رامهره شطرنج خودساخته است .
آقای "محمود نکته دان" به سرشما وبا داران شما قسم است که من نمی دانستم که شما متعلق به خانواده "ملا نصوح" جاسوس انگلیس بوده ونوشته من به شما برمی خورد واین را هم نمی دانستم که شما دستان کثیف تان را در دامن "سید احمد خان" مبارز پاک می کنید. آقای "نکته دان"، "کاکا سید احمد" با وجودیکه ادامه فزیولوژیک "ملا نصوح" بود در عمل به اثبات رسانید که وی را با آن خاین هیچ گونه قرابت فکری وجود ندارد اما تو وامثال تو چطور؟
به نظر من به همان اندازه که اثبات رابطه فزیکی بین تو وامثال تو با"ملا نصوح" نیاز به تحقیق دارد، در اینکه از لحاظ معنوی ادامه آن خاین هستید ، هیچ شکی در آن نمی توان کرد.
باید "کانولی" ها بدانند که آفتاب به دوانگشت پت نمی شود برخورد من با سایت "جرمن- جرمن آنلاین" ــ در به کاربردن نام اشتباهی در کار نیست زیرا بر طبق معلومات موثق "افغانها" از آن سایت بدنام خارج شده ودیگر هرچه مانده همان "جرمن – جرمن " می باشدــ از زمانی شروع شد که یک انسان بی وجدان که از افراد ضبط احوالات شاه وداود بوده وظیفه جاسوسی را در وزارت مخابرات در لباس ما مور عادی پیش می برد، به خاطر دستبردی که به نوشته کسی دیگری زد و سایت را که حد اقل تعدادی از انسان های شریف در آن قلم می زدند، به اثر این بی وجدانی خود مثل اتوم تجزیه کرد؛ به چنان عمل زشتی دست زد. وقتی بعد از آن پراگندگی به نام های نویسندگان سایت ومقاله های موافقین آن دزدی، نظر اندازی می شود، می بینیم که از یک طرف جاسوس پاریس نشین غیب شده است واز طرف دیگر به گفته شاعر:
زمین ترکید وبر آمد کله ی خر
فردی دیگری با همان سبک نوشته وهمان ظرفیت تفتین وتملق به مانند سمارق بی کون در یکشب از بطن بویناک استخبارات سلطنت، ، شوروی و فرانسه پا به دنیا گذاشته، همان گند وکثافات قبلی را این بار زیر نام دیگری به " پرتو" افشانی گرفتند.
باور کن اگر خودت به سرت دست نمی کشیدی هیچ کس شمارا تا امروز نمی شناخت که از خاندان همان "ملا نصوح نکته دان" هستید. شما وقتی حریفان را غایب و میدان را شغالی دیدید، "حوصله" تان با تمام کشادی تنگ شده، مانند تورن "کانولی" در میدان قلم به تاخت وتاز ولگد پرانی شروع کردید و من را مجبور ساختید که بت قلم شمارا بشکنانم.
با آنکه خوشبختانه به حساب سابقه تحصیل واشتغال به وظیفه قضاوت همان قدر از دین وآیات قرآن اطلاع دارم تا افراد "تازه مسلمانی" چون تورا که در زمان صحتمندی با "عرق" وضو می ساختید؛ ادب نمایم، مگربه پاس احترامی که به اعتقادات خود دارم نمی خواهم چهره سیاه تورا به اساس احادیث نبوی وآیات قرآن افشا نمایم. زیرا به عقیده من عظمت قران وحدیث بالاتر از آن است که در مقابله با فردی چون تو ترسو وبی همت به کار گرفته شوند. در عوض من همان طوریکه در برابر سایر خاینین از شمشیر قلم وجوهر منطق کار می گیرم ، در این مورد نیزضرورت نمی بینم که چون جناب عالی واسلام پناهان هم کاسه ی تان ، دست به تجارت دینی بزنم.
من در نوشته قبلی خود گفته بودم که اگراولاده "ملا نصوح" از کدام سایتی به نام مستعار سر کشید حق سایت دار بی وجدان را می دهم. اینکه تو خودرا خود با بی شرمی از اولاده "ملا نصوح" جاسوس معرفی کردی آفرین به شیری که خوردی!! آدم باید همین طور کاکه باشد که وقتی گ. . . را خورد قاشق آنرا نیز به کمر بزند. مگر به خاطر یک بحث جدی که تو هلاک آن هستی( بیچاره گک ببین که چه قسم دنبال یک بحث جدی می باشد) هنوز هم و تازمانیکه تو خود را با شهرت مکمله ات معرفی نکرده ای ونامی را که اسلاف هزار پدر ه ات بر تو گذاشته اند بر زبان نیاورده ای ، آن طوری که باید با تو کاری ندارم چه همینکه تیر قلم من به قلب "کانولی" اصابت کرده؛ کفایت می کند. همین که شما به حق خود رسیده اید وغیر مستقیم از اجداد تان دفاع کردید، نصف مطلب حاصل شده است.
وقتی یکی از دوستان از علایق تو با "ملا نصوح" آگاه شد از من خواست تا بیش ازاین با تو وامثال تو سخن رد وبدل نکنم زیرا به گفته وی که گفت " پیش آیدت دری پستی خمیده رو"،فرزندان معنوی "ملانصوح" و"سایت مومن لال" ارزش آنرا ندارند که با آنها هم کلام شد.
ولی من به این عقیده نیستم. درپست را با لگد می زنم وبه دور می اندازم و خودرا خمیده نمی سازم چون در قاموس اجداد من خمیدن جا نداشته به شما وتمام مردمانی که در سایت شما باشما همکار هستند، صاف وپوست کنده می گویم :
تا چلوصاف تان را ازآب گنده ی اسلام نمایی تان بیرون نکشیده وافشاء نکنم شما ودیگر داره مال های شمارا نمی گذارم که به نام این وآن در سایت ها تجارت دانشمندی وتجارت دین ومذهبی کنید. شما "نادر" پرست ها 50 سال زیر همین نقاب سیاه وتاریک خودرا پنهان نمودید، وبا این نام نان بی غیرتی خوردید، هر کسی که سر بالا کرد اورا با استفاده از نیرنگ جد تان "ملانصوح" ها تکفیر کردید.
من باز می گویم پنجاه وپنج سال گندو کثافت جاسوسان، وطن فروشان، دین فروشان مسلمان نما، شارلتانان وداره مالان را با قلم بیرون کرده ام شمارا هم تا خاموش نکنم مفت نمی گذارم که از پیش قلم من فرار کنید.اگر به راستی پدر تان را می شناسید با اسم اصلی تان به میدان بیایید!