خوشه چين
سیم خاردار
.جمع ازخرد مندان چراغها ویا گروپهای (( 100،200،500)) شمع میشوند،این هاروشن میسازند که سیم کشی سیم خاردارمانع جنگها شده نمیتواند،بلکه تورعنکبوتی است که گسترده شده از طرف متجاوزین برای شکارهای بعدی دردرازمدت وکوتاه مدت، خردمندان به کلمه ویا ضرب املثل وطنی پی برده اند که (( دوری ودوستی)) گوشوارۀ طلا ئی اگر گوش را می چکاند، ازداشتنش کرده نداشتنش بهتراست.
خط دیورند را درحکم تلک به حساب می آوریم
سیم های خاردارعبارت ازتوری است گسترده شده برای اهداف درازمدت به سوی آسیای میانه
در میان دوقچ جنگی پای میش میشکند.
مگر ما مردمان پای شکسته وسرشکسته هنوز زخم های ناشی ازین خط کشی ها جورنشده است که درگیر زخم های جدید میشویم. برای التیام این زخم های نا سورطبیب کاراست.آگاه باشید که هیچ تابلیت مسکن با عث علاج درد ها نمیشود ما باید درجستجوی علاج علت مرض شویم.
ای سیم خاردار افسوس که سوزش نوکهای تیزتورا کسی نمیداند.اگربدانند قبل برآ نکه بدا نند، قلب خودرا گرفته نمی توانند، به گریه رومی آورند.بخاطریکه سا کنین این طرف وآ نطرف یکدیگررا بیشترازجان دوست داشتند چراکه دارای فرهنگ مشترک دین وآئین مشترک اند، مسجد مشترک اند وقبرستان مشترک بودند وحتی خون مشترک دارند.افسوس صد افسوس که درینجا توده های بی خبرازمعامله های خائنانۀ قدرت مندان محلی قربانی داده اند ومیدهند. دریک زمان طولانی این طرف راازهمه چیزمحروم نگه داشتند آنطرف رادارای همه امکانات ساختند.ازین خاطربه آنسوی سیم خار دار نیازپیدا شد.دست طمع درازکردند صاحب جاه ومقام شدند،درمقابل رفع نیازمندی های خودشان، دارونداراین طرف را همه را بردند.
میشوداین سیم خار دار
خارچشم یکی دوسه
تا به چهار صوبه دار
وبه این مطلب پی برده اند که گفته میشود:
نوآ مد در بازار
کهنه شد دل آ زار
کهنه ها میگفتند:
"ساقی امشب باده از بالا بریز باده از خمخانۀ مولا بریز"
"باده ای بیرنگ و آتشگون بده زانچه پیشم دادۀ افزون بده"
ومن به قلم
مراجعه مینمایم و میگویم ای قلم حرف های دل مرا که به زبان میگویم کسی شنیده
نمی تواند، بنویس که کسی نمی داند دردل وطن پرستان خون موج میزند. اینها راز
وطن پرستی خودرا خود میدانند. اشک که از صورت وطن پرستان لولید ه پائین می
افتد، منظرۀ زیبا تولید مینماید. این اشکهای افتیده و ریختیده شرشرۀ آب سردی
است که برشعله آتش جنگ افروزان میریزدووطن پرستان صدا میکشند که ای وطن داران
برشکست عاشقانۀ ما خورده نگیرید. به یادعزیزان سفرکرده اشکهای ریخته به زمین
عطرآ گین شده اند. این شرشرۀ آ ب به یاد کاخ های آرزوی ویران شده وزمین
سوخته سرخ وسوزان زیرپای یتیمان را ترو نمناک ساخته وسرد مینماید وبه
قلم میگویم بنویس، بنویس بازهم بنویس که نسل های امروز وفردا بخوانند وبدانند
که زنده گی برای یک فردتان زیبا نیست. زیبا است تنها و تنها درهمکاری
وهمگرائی،همکاری وهمگرائی یعنی زنده گی کردن در کنار یکدیگر وهمدیگر، لحظات
زنده گی ازبام تا به شام زیبا است. زیبا است در همه باهم زیستن است.چگونه ؟اگرنمي
تواني درخت توت دربلندی بر فرازکوههای سربفلک ودره های پیچ در پیچ کشورباشی که
ازجاههای دور نمایان شوی وبرای میلۀ توت همراه با دوغ ومرچ، باعث جلب توجه مردم
شوی، لا اقل بتۀ باشی که دامنه های کوههای ما منظره زیبارا به خود بگیرند.
بتۀ باش از نوع بتۀ کاسنی، در دشت ودمن سبزکن، بتۀ کاسنی که آب تلخ داردوگل
آبی،آب تلخش مریض راشفا بخش است.ورنگ آبی اش معرف نشان حزب وطن است وبیان گرصلح
ودوستی رفاقت وبرادری است.
خوب اگر کاسنی شده نمیتوانی، لالۀ آزاد باش زیراکه
مکان تودردشت است. سرخی رنگت بیان حقیقت است. داغ دلت شکوه از عمرکوتاه و گرمی
حوادث داردو تو ترجمان حقایقی هستی که شخصیت های طراز یک را گرمی حوادث به سان
لالۀ دشت سوزان تشبه مینمائی این شخصیت ها همان افرادی اندبه ما نند گلهای لاله
عمر کوتاه داشتند ولی، شهامت مردانگی، رمزعیاری را و جوان مردی را و نصایح سود
مند از خود بجا گذاشته اند.
اگربتۀ کا سنی شده نمیتوانی، ویا اگر لالۀ آزاد شده نمیتوانی لا اقل کبل روی
چمن شو، اطراف را سرسبزوشاداب نگه کن. اگرنمیتوانی نهنگ باشی،بلی میدانم
که نهنگ شده نمیتوانی چراکه را های بحری مارا ، پیش قراول جنگهای خانمان سوز((
وطن داران خود ما)) طی سه صد سال اخیر، به حیث خادمان امپراطوران هم از طرف شرق
بریدند و هم از طرف غرب کشور، وهم ازطرف شمال، اگردرآریانا ی کبیر می بودیم ویا
خراسان درهردو صورت ما راه بحری خودرا داشتیم، نهنگ
میشد یم خوب اگر نهنگ نشدیم حد اقل ماهی کوچک دربین دریا های خروشان
هلمند ، کنر، آ مو باید شد . مگرماهی هوشیار وزرنگ که بی خبر در هنگام پرواز به
سوی جریان مخالف آ ب لقمۀ دهن خرس نشوی. بلی هرکس باربرقوی هیکل و کشتی تجاری
نمیتواند باشد. میتواند که کشتیران شود وفیل ران وشترچران. درراه سازنده گی
برای همه مسئو لیتی است بس بزرگ وکوچک. آ نچه را که ما میخواهیم به حساب وظیفه
انجام دهیم دوراز امکان نیست. این انسانهای توان مند زمینه ساز امکانات اند.
برای انتقا ل بارهای سنگین اگر نمیتوانی جادۀ عمومی باشی ، کوره راه با ید
شوی، اگر آ فتاب شدن برایت مشکل است. عیبی ندارد ستاره باش، ما برای انجام
وظایف انسانی باید که از جمله بهترین ها سر بالا نما ئیم.اگرچنین
کارهای انجام پذیرفت عاشقان د لباخته وطن میگویند که ای وطن
آن لحظه که با
توهستم، بهترین لحظۀ
زندگی من
است.
که دلم نمیخواهد
آن لحظه زود بگذرد!دلم
میخواهد آن
زمان که درآغوش
توهستم ای
مادروطن،
هیچگاه به پایان نرسد!
زیراکه زنده گی زیبا است. بلی
این زندگی درآغوش
تو
زیبا است،فقط
باعشق تو!
بخاطریکه تو پرورش دهندۀ هزاران عاشق دیگری میباشی.
وطند داران محترم! ما وشما همه ازیک دیگرمی آموزیم
تا اندازۀ می آموزیم که درمقابل تمامی سوالات هریک خودما پاسخ هارا ازعمق وجدان
خود ناخود آگاه آماده میگردانیم.ومیگوئیم
که حرکت
زمان برای
کسانیکه به سوی قلۀ آ رزو ها در حرکت اند به کندی پیش می آ ید،
اما به
استقبال افراد جبون وعملیۀ ترسوها غافل گیر می آ ید. برای سرخوشها وخوش گذرانان
خیلی ها زمان کوتاهی است.اما تعقیب درست مسیرحرکت زمان تحت سایه حوادث مثبت
بیان میکند رفتن به سوی آینده مثبت همه باهم درکنارهم حوادث منفی را دفع
مینماید. می گویم این حرفهای را که ما امروز می نویسیم دیگران هم قبل برین درین
باره نو شته های داده اند. ما با استفاده از مفاهیم آ نها در اینجا اینطور
مینگاریم:
درمیان مخلوقاتی که برای کفترترشدن آفریده شده است هرگز کرگس نمیشود. این خصلت درمیان هیچ یک ازمخلوقا ت نیست جز آد میان.... یعنی که بعضی از آدم ها راه وحشت را درپیش میگیرند باتانگ وتوپ بیگانه برای تباهی ملت بیچارۀ ما وارد صحنه میشوند.
وقتی که کفتر شروع به معاشرت با کلاغها میکند پرهایش سفید میماند، ولی قلبش سیاه میشود.... اگریک نفرافغان با بیگانه ها معاشرت مینماید، باطنش به بیگانه ها میگراید ظاهرش به افغان باقی میماند.
در زمان های قدیم دریکی از قریه جات کشور مرده کاوی پیدا شده بود. وظیفۀ این مرده کاو چه بود هر شب از قبرستان یک مرده را از قبر می کشید در عقب دروازه یک نفر مرده را می آ ورد و می انداخت ، مردم قریه پیر و جوان مرد و زن به تکلیف شده بودند. یکی ازجوان مردان قریه تن به تقدیر با تفنگ دست داشته اش در کمین نشسته این بار مرده کاو در دام افتید و مورد اصابت گلوله قرار گرفت فردا رفتند دیدند که این مرده کاو آ چهره اش از بنی آ دم است ، پا هایش به مانند سم خراست. پوست سرش به گونه پوست خنزیر« خوک» است. مردم قریه خیرات وصدقه دادند و دعا کردند که از شراین خنزیرنجات یافتند. خدا ملت افغا نستان را ازشر ظالمان خنزیر صفتان نجات بدهد.
ارزش هرانسان مساوی میشود به مجموع فعالیتهای او. پس کار کنید تا همه غصه‌ها و پریشانیهای خود را فراموش کنید.... اراده وتصمیم بهترین مکتبی است برای تربیت سالم.هیچ گاهی ما نمیتوانیم با مشت گره خورده همد یگر را بغل به بغل به گرمی فشار دهیم. ما نباید حرفهای وطن داران مارا خراب بشنویم وبد تلقین نمائیم، برویم که حقیقت را درلای کلمات زشت آ نها دریافت نمائیم.
درجائی نوشته شده بود به این عبارات:
- پیروزی آن نیست که هرگززمین نخوری، آنستکه بعدازهرزمین خوردنی برخیزی....
- انسان برای پیروزی آفریده شده است، اورا میتوان نابود کرد ولی نمیتوان شکست داد.
گر برســــر
نفس خود امیری مردی
بر کورو کر ار نکته نگیری مردی
مــــــردی نبود فـــتاده را پا ی زدن
گر دست فـــتاده را بگیری مردی
(رودکی)
به عنوان نتیجه از مطالب فوق می نویسم، اروپا ئیان بعد از جنگ های طولانی ، جنگ های صلیبی، جنگ های اول جهانی و دوم جهانی به این نتیجه رسیدند که باید بر حل مشکلات پرداخت تا ادامه به جنگ، جنگ به تباهی ملت ها افزود، فجایع بشری را پیاده کرد. اینها مسا یل مرزی خودرا حل کردند، ایبن خانه مشترک اورپائی خودرا سا ختند، این ها بازار مشتر ک خودرا سا ختند. اینها پول واحد خودرا ساختند اینها داردکه دیریازود قانون اساسی مشترک خودرا بسازند.ازینکه میگویند روزنۀ امید بلی بجا گفته شده است، روزنۀ امید.امید تنها وتنها درخوابیدن ولمیدن حاصل نمیشود.تکیه به امید انسان را تنبل میسازد، حقیروفقیر،کسانی که به امید تن درداده اند درفرجام درجمع فرو مایگان حساب شده اند.خردمندان هریک درذات خود شمع اندکه خود در روغن خود میسوزند وآب میشوند، دیگران را ازتاریکیهای خطرناک نجات میدهند.جمع ازخرد مندان چراغها ویا گروپهای (( 100،200،500)) شمع میشوند،این هاروشن میسازند که سیم کشی سیم خاردارمانع جنگها شده نمیتواند،بلکه تورعنکبوتی است که گسترده شده از طرف متجاوزین برای شکارهای بعدی دردرازمدت وکوتاه مدت، خردمندان به کلمه ویا ضرب املثل وطنی پی برده اند که (( دوری ودوستی)) گوشوارۀ طلا ئی اگر گوش را می چکاند، ازداشتنش کرده نداشتنش بهتراست.
خط دیورند را در حکم تلک به حساب می آ وریم
سیم های خاردارعبارت ازتوری است گسترده شده برای اهداف درازمدت به سوی آ سیای میانه
در میان دوقچ جنگی پای میش میشکند.
مگر ما مردمان پای شکسته وسرشکسته هنوز زخم های ناشی ازین خط کشی ها جورنشده است که درگیر زخم های جدید میشویم. برای التیام این زخم های نا سورطبیب کاراست.آگاه باشید که هیچ تابلیت مسکن با عث علاج درد ها نمیشود ما باید درجستجوی علاج علت مرض شویم.
بالا
بازگشت