خوشه چين
شکاری ماهر کسی است که زبان شکار را میداند
متجا وزین
(( با یک دست شمشیر با دست دیگر قرآ ن به تباهی ملت ماکمربسته اند))
شاخه شمال، شاخه شمال، شاخه شمال، صدائی است که کلینرهای موترها هنگامی که سواری ها در بالای بام موترمی بودند، برای اینکه شا خ درخت به جان شان اصابت نکند وبه پائین از موتر نه افتند. یک بار صدا میکشند که شاخه شمال، شاخه شمال، شاخه شمال، را کبین « سواری» موتردر بالای بام موتر، متوجه خطر می شدند.خودرا ازخطر« بچ میکردند» نجات می دادند.درینجا من بحیث کلینر حلقۀ عیاران، شاخه شمال، شاخه شمال،شاخه شمال میگویم وبه نو شته های ذیل دعوت میدهم و میگویم که:وطن داران عزیز درین صفحه لحظۀ با من باشید. ما وشما باید هرآن لحظاتی را با ارزش بدانیم. لحظۀ با من بودن یعنی ازجانب من بیان احساس و ازجانب شما دیدن به صفحه و سپردن به شعور نا خود آ گاه، لحظۀ است که همه باهم از دیدن و شنیدن مطالب راضی خواهیم شد و مردم از وسوسه های دیروز و فردا خاطرشان آ رام.
کوکنارخیلی ها گل زیبا دارد، این زیبائی گل کو کنار است که جهانیان را به طرف خود جلب ساخته است.خصوصآ امریکا و انگلستان را. بخاطر بدست آ وردن گل کو کنار سر مایه گذاری های فراوان صورت میگیرد. بدانید که مارو پلنگ هردو خال دار اند. مار زهر داردو پلنگ چنگ و دندان، هردوی آ نها دشمن انسان میباشند.(( عساکر به اصطلاح انتر نا سیو نا لیزم هم دریش های خا لدارداشت مگرآنهارا با کوکنار وطلا کاری نبود آ نها از محیط سرد به دنبال آ ب گرم سر گردان بودند))وفعلآ ((عساکرناتوهم چنان دریشیهای خال دار دارند))
پلنگ خا ل دار، بر ای بدست آ وردن طعمه بزرگ خوابیده و مار خال دار اطراف برای نگهبانی زر و طلا خوابیده اند.
همان طوریکه گل کو کنار با دا شتن رنگ های زیبا و مقبولش منطقه را چرا غان ساخته است. و هلمند را به حیث منطقه بسیار با اهمیت معرفی کرده است. اما شما باید با خبر شوید که درزیرریشۀ کونار واقع درهلمند (( قلعه موسی)) معدن طلا موجود است که روشنی آ فتاب دارد در مسابقه زیبائی با طلا کم آ ید. بنآ درین منطقه نه اینکه مبارزه و مجادله روی غوزه های کو کنار در جریان است. بلکه این مبارزه حرف را به ریشه میبرد. ازین خاطر است من میگویم که شاخه شمال، شاخه شمال، شا خه شمال، چرا که موتورجنگ بالای منابع روی زمین و زیر زمین افغا نستان چنان به صدا در آ مده است که صدایش گو ش شنونده را در افغا نستان کر ساخته است کسی نمی فهمد که صدا از چی است. طیر ها با چنان سرعت به روی زمین خاکی به چرخ آمده است که خاک را به چشم توده های بی دفاع کشورما پا ش داده اند آنهاچیزی رادیده نمیتوانند.
این همه نشنیدنها ، ندیدنها، نگفتنها، نوع از به دام اندا ختن شکار است. منطقۀ قلعه موسی مربوط ولایت هلمند خوب. خوب لحظۀ هلمند را میگذاریم تابازگشت بعدی به هلمند. میرویم به طرف کوهستان،سید خیل اطراف ونواحی بگرام وقراء وقصبات بگرام آ نها هر کدام برای شما هنر به دام اندا ختن مرغان هوانی را میدا نند و حتی از پرنده های شکار ی را هم برای شما قصه مینمایند. آ نها انواع و اقسام وسا یلیکه تو سط آ ن شکا ر صورت میگیرد طریقه ها ومیتودیکه ازا ن کا گرفته میشود برای تان معرفی میدارند. اگر ازانواع و اقسام پرنده ها نام گرفته شو و اگر از و سایلیکه این پرنده توسط آ ن شکار میشوند . ویا از پرنده های شکاری چون(( قزلاق، جل، جو خورک ، اگن ، کلنگ ، قر قره و اق، اوقار، مرغابی و غیره پرندد ها که به حیث نعرهء )) برای به دام انداختن دیگران ازشان استفاده میشود. نامگرفته شود به درازنای صفحات می انجامد، دل خو اننده را درین صفحه میزند.
ضرورت پیش میشود که از دنیای شکار و شکا ر چیان که در بر گیرنده دنیای از هنر هنر مندی است برای شکار و به دام اندا ختن کتابی رانوشت. تا نسل های بعدی ازکارنامه های گذ شتگان خویش با خبر شوند. خواندن وفهمیدن این کتاب خودش دنیای است برای درک ازسیاست های ماهرانه و زیرکانه دشمن درمقابل کشورما امید که به همکاری وطنداران کو هستانی و سید خیلی و نواحی چهاریکار و بگرام چنین یک کتابی تهیه دیده شود.
شکاری ماهر کسی است که زبان شکار را میداند و آ هنگ شکار را خوب زمزمه کرده میتواند و هنر به دام انداختن شکار را میداند،هکذا شکار چی ماهر کسی است . مرغان شکاری را ، باز عقاب ، باشه ازین خانواده فراوان. به دام می اندازد.
انگلیسها نیش افغانهارا نوش جان کرده اند. و ضربات سه دوره ئی ر ا در افغا نستان دیده اند. فعلآ بگونۀ دیگر از اعتقا دات مردم سوء استفاده مینمایند این سرباز که می بینید.سر باز امارات متحده عرب است. آ نها در میان مردم میروند، زمانیکه مردم میدانند این سرباز امریکائی و ا نگلیسی نیست و به زبان عربی حرف میزند و میگوید که من مسلمان میباشم با هما ن قلب پاکی دارند. نمی دانند که این عرب یکی از مزدورا ن انگلیس است برای انگلیس و امریکائی ها خدمت منماید. اکثریت مطلق توده های زحمت کش افغا نستان ، پاره بغدادی را در مسکد خوانده اند. قرآن را خوانده اند. هیچ افغانی را سراغ ندا شته باشی که در خانه اش قرآن مجید موجود نباشد. این را پذیرفته اند که برای فرد فرد افغان لازم است که قرآ ن در خانه خود داشته باشند. و با هزار احترام قرآن پوش کرده اند و وقت ونا وقت تلاوت مینمایند.
ضرورتی به تحفه های که به حیث حلقۀ دام فرا روی توده ها گسترده میشود نیست.
متجاوزین
(( با یک دست شمشیر با دست دیگر قرآ ن به تباهی ملت ما کمر بسته اند))
مطالب زیر را بخوانید ، بخوانید، بخوانید. تا بدانید و بعد به توده ها بفهمانیدفرانک گاردنر، گزارشگر امور امنیتی بی بی سی، پی برده است که سربازان عرب در ماموریت های خطرناک در کنار نیروهای آمریکایی در افغانستان شرکت جسته اند.
نیروهای امارات متحده عربی سرگرم رساندن کمک های انساندوستانه؟( دشمن صفتانه) بوده اند و گاه نیز برای مقابله با شبیخون طالبان درگیر نبرد شده اند. هرچند نیروهای اردنی بخشی از وظایف امنیتی در پایگاه ها را انجام داده اند، نیروهای اماراتی تنها سربازان عرب هستند که در درگیری های تمام عیار در افغانستان شرکت می کنند.استقرار آنها تا امروز چنان محرمانه نگاه داشته شده بود که حتی هموطنانشان از آن خبر نداشتند.
در اتاقی بی پنجره، که اطراف آن را کیسه های شن پوشانده، فرمانده گشت اماراتی نیروهای خود را برای ماموریت فردا آماده می کند: بازدیدی از یک روستای افغان که هدف آن جلب نظر و همکاری مردم است.
نیروهای او اونیفورم های خاکی کمرنگ به تن و شماغ های ماسه ای رنگ - سرپیچ های سنتی منطقه خلیج فارس - به سر دارند.
وقتی گشت اماراتی لای دره ها راه می افتد، مثل هر کاروان دیگر نیروهای تحت رهبری آمریکا جلوه می کند.
اماراتی ها که نگران شبیخون یا بمب های کنار جاده ای هستند همواره گوش به زنگ هستند.
در آخرین دقیقه، روستایی که اصلا قرار بود از آن بازدید کنند بیش از حد خطرناک ارزیابی شد: آمریکایی ها گفتند نمی توانند پشتیبانی هوایی را در صورت وقوع حادثه تضمین کنند.
به همین دلیل آنها به روستایی سر می زنند که قبلا از آن دیدن کرده اند تا هدایایی توزیع کنند و در مورد پروژه های لازم برای آنجا گفتگو کنند.
آنها به عنوان هم کیشان مسلمان با استقبال گرم مردم روستا مواجه می شوند. از پاکی و صداقت روستائیان مان سوء استفاده مینما یند.
یک مرد جوان افغان می گوید: "اول فکرکردم اینها سربازان آمریکایی هستند و می خواستم اینجا را ترک کنند اما وقتی گفتند که مسلمان هستند می دانستم برادران ما هستند." این ها برادران نمک حرام اند.
حاجی فضل الله دیگر ساکن روستا می گوید: "نیروهای عرب به کشور و روستای ما می آیند و ما خیلی خوشحال هستیم."
حاجی فضل ا لله سفیدی کفن را دیده است تاریکی قبر را ندیده است.
خطر آشوب:
البته نیازی به توضیح نیست که اینها تنها نیروهای ائتلافی نیستند که به افغان ها کمک می رسانند. اما آنچه واقعا دل و نظر افغان ها را جلب می کند پیوند اسلامی آنهاست.
در حیاطی روستایی زیرنوردرخشان آفتاب، پسربچه ای قرآن را ازحفظ میخواند، درحالی که پدرش با افتخار نگاهش می کند و سرگرد غانم المعذوری نیز آنجا به نظاره ایستاده است.
بدانید که این سرباز عرب هم دریشی خال دار به رنگ پلنگ و اژدهار دارد.
نیروهای عرب از دین مشترک بر ار تباط با افغا نها ا ستفاده مینما یند
وی برخلاف افسران غربی، دو سال را صرف آشنایی با این روستاییان کرده است، سر سفره آنها نشسته و با آنها نماز خوانده است.
اما توزیع کمک در افغانستان به آن سادگی که به نظر می رسد نیست.
با جمع شدن مردم شایعه می افتد که کمک کافی برای همه موجود نیست و مردم یورش می آورند.
پلیس افغان دخالت می کند تا روستاییان را با فشار و ضرب و شتم عقب براند.
سرگرد غانم در مواردی مجبور به مهار ماموران پلیس شده است. در فقدان برخوردی ملایم، اوضاع به راحتی می تواند به آشوب بکشد.
حتی بر سر جعبه های خالی مقوایی هم بین مردم رقابت هست.
اما در نهایت نیروهای عرب موفق می شوند نظم را برقرار کنند و بدون شلیک حتی یک گلوله روستا را ترک می کنند.
'آمده ایم برای کمک'
با این حال، برای اکثر مردم شگف آور است که برای پنج سال گذشته، یک ارتش مسلمان عرب اینجا در افغانستان مشغول عملیات در کنار نیروهای آمریکایی به عنوان بخشی از ائتلاف بوده است.
برای همین از سرگرد غانم می پرسم آیا نگران است که برخی از مردم در جهان عرب ممکن است به این خبر واکنش نشان دهند.
وی گفت: "ما برایش پاسخی داریم. این سوال چه در امارات متحده عربی مطرح شود یا در خلیج (فارس)، یا اینجا، جواب آن یکی است."
"ما با ارتش آمریکا قرار داد می بندیم تا به مردم اینجا کمک کنیم، نه اینکه بجنگیم." در نقش تور برای گرفتن بودنه و ظیفه انجام میدهند.
اما به او یادآوری می کنم که در واقع نیروهای او علاوه بر توزیع آذوقه درگیر نبرد هم شده اند.
او جواب می دهد: "اگر شخصا هدف هرگونه حمله قرار گیریم با آتش به آن پاسخ می گوییم. و بعد از آن سراغ بزرگان این ناحیه می رویم: چرا به ما شلیک می کنید؟ ما آمده ایم اینجا کمک کنیم."
"اگر همه نیروهای ائتلافی را یکسان می دانید، بدانید که ما فرق می کنیم. ما آمده ایم اینجا تا به شما کمک کنیم."
"و ما سعی می کنیم مردم را درباره آمریکا و بریتانیایی ها قانع کنیم. که آنها آمده اند اینجا برای کمک به صلح."
الگویی برای افغانستان
حامد الشمسی، هماهنگ کننده کمک های انساندوستانه امارات متحده عربی، کسی است که تلاش های انساندوستانه عرب در افغانستان را پنج سال قبل شروع کرد.
او که مسلمانی متدین، پدر ده فرزند، و خلبان سابق جت های جنگی است، در سراسر افغانستان سفر کرده که اغلب با خطرات شخصی زیادی برایش همراه بوده است.
او معتقد است که تلاش های کشورش راه را برای باقی نیروهای ائتلاف هموار می کند.
آقای الشمسی می گوید: "اگر ما سرگرم دیدار از جایی باشیم، مثل این روستا، و خدماتی به آنها برسانیم، در آن صورت ائتلاف می داند که وقتی به اینجا نزدیک می شود، کسی از طرف آنها قبلا اینجا بوده که به آنها اعتماد هست."
"به این ترتیب روابط، آسان تر از زمانی خواهد بود که آنها مستقیما بدون تماس اولیه اینجا می آمدند."
برخی افغان هایی که با آنها ملاقات می کنیم، از جمله فرماندار مراج الدین پتان ؟بر اظهارات آقای الشمسی صحه می گذارند.
آقای پتان که در سرمایه گذاری پول امارات در استان پرمشکل خوست نقش محوری داشت می گوید: "مردم هراسی ندارند که اماراتی ها دین آنها را تهدید کنند، یا به مسجد بی احترامی کنند یا مسجد را بسوزانند یا چیز هایی از این قبیل."
"مردم خیلی با آنها دوستانه رفتار می کنند. هرکسی آنها را می بیند برای نهار یا شام دعوتشان می کند."
این عملیات فتح قلوب و اذهان در موثرترین حالت است - نوشیدن چای با افغان ها، صحبت درباره اینکه چه کمکی می توان کرد.
رویکرد اماراتی ها ابتدا رفع نیازهای مذهبی هم کیشان مسلمان است، بعد ساختن مدرسه و درمانگاه.
اما برای اینکه این رویکرد تاثیری وسیع، ماندگار و ملی داشته باشد، طرحی لازم است تا در سایر نقاط تکرار و بسط داده شود، بارها و بارها و در سراسر افغانستان.
و اینکه چنین اتفاقی در آینده نزدیک بیافتد احتمالش کم است.