+

 

خوشه چين

 

ازدیدگاه«عیاران»

 تنها اتحاداست که رسیدن به پیروزی راآسان میسازد!

     سفردرتاریکی دردشتهای بیکران مسافررا به بیراهه میبرد. مگراینکه سمت حرکت ستارۀ چوپان را «1،2،3» فراموش نکرده باشی.

    هنگام هرتغیراوضاع جوی درایام بهاران،آسمان ابری،رعدوبرق میزند. صدا های مهیب و خطرناک تولید مینماید.درروشنی رعد وبرق،انواع سمارق اززیرخاک سربیرون میآورند.اما کسی نمیداند که کدام یکی ازین سمارقها آ لوده به زهرمیباشد وکدام یک ازینها قابل خوردن. تنها سمارق شناسان که میان جنگل(( توده ها)) رفت و آمد دارند سمارق آ لوده به زهر را میشناسند. پیشنهاد برین است که  سمارق های آلوده به زهر ازسمارقهای بی خطرتشخیص گردند تا که د رمیان یک تکری جمع نشوند بخاطریکه همه زهری میشوند.

دررا ه انجام فعا لیت های انسانی واخلاقی بخاطر سعادت و خوشبختی هموطنان بلا کشیده وزجردیدۀ خود مان،با صداقت و اخلاص کامل ایمان داری و وفا به عهد و پیمان، همیشه آماده بوده ایم.

 بگوئید که شما این مسیررا چقدر پیموده اید؟ اگرمجموع مبارزات تنها روی کاغذ نوشته شده باشد، کاغذهای بیجان را فردا درباطله دانی می اندازند.

ازهمه عمده ترکه گفتار وکردارهردوبایدهم سطح هم باشند.

هفت سال تلاش پیگیرما درراه اتحادخانوادۀ جنبش چپ ونیروها ی ملی وآزادی

 خواه کشورهیچ چیزی را برای ما نداد.

 فقط تعین نقطه حد فاصل بین صداقت وخیانت بوطن را برای ما به ارمغان آ ورد.

 چند نفرمحدود وانگشت شماری اند که هزاران درو دروازه بیگانگان را دق الباب مینمایند که به بارکشی بیگانگان گردن نهند وهزاران انسان روشن فکروطن را گردن زنند. قماربازکه بباخت زیورات خانۀ خودرا به گرومیگذارد.چه رسد که ذکری ازناموس وطن برده شود.   

  بیجا نخواهد بود اگرفعالیتهای همگون ومشابه حلقات وگروه های مختلف سیاسی را به بررسی بگیریم.

    گروه های مختلفی که بعد ازسقوط وشکست حاکمیت سیاسی (چپ) درین جا وآنجا جدا جدا و پرا گنده  ازهم«شعار» اتحاد سیاسی وایجاد جبهه را ورد زبان خود قرار داده اند. مگرنتو انسته اند که به نتیجۀ منطقی وقابل هضم وفهم برسند.

تذکر میدهم که« عیاران» حلقۀ جسورانسان دوست وناموس پرورونیروی هم آهنگ کنندۀ اتحادهای بزرگ اند. خواهان این مطلب اند.

    فعا لیتهای خا نوادۀ جنبش چپ را به دورازانحصارطلبی وفرقه گرائی بخاطر ایجاد شرایط بهتر زندگی انسانی، روی جادۀ مشترک سمت وسوداد.      
هدف از شعار جادۀ مشترک این می باشد که پرچم عیاران را(( همه وطن پرستان میخواهند)) روی آن نوشته شود "استقلال"آزادی وعدا لت اجتماعی به نفع انسان((زحمت کش ومظلوم))افغانستان حمل گردد.

    جمع رهروان روی جادۀ مشترک همانا نما ینده گان سیاسی  طبقات واقشارگونا گون  اجتماعی میباشند.

این فرضیه بما امکان میدهد که اکثریت قابل ملا حظۀ  نیروهای با لقوه و با لفعل را برای تغییر و تحول و خو استه های برحق مردم در زیر یک سقف گردهم آ ورد.   

 چرا؟  به این خاطر است که پراگندگی و تفرقه در راه مبارزۀ عادلانه و انسانی درمقابل دشمنان سعادت و خو شبختی انسان « انسان زحمت کش» به ما نندموریانۀ جنبش عمل مینماید یعنی که جنبش را همیش از درون خورده و میخورد.

   خود خوا ئیها، برتری طلبی ها، خود محوریها، یکه تازیها، جدائیها وپراگنده گیها  به همان رخنه های میماند که راه را برای عمل آ گاهانۀ دشمن هموارمیسازد.  مثال زندۀ آن حزب دمو کراتیک «خلق» افغا نستان«حزب وطن» میباشد که به زانوافتادودیگرسربالا نکرد.

عیاران معاصر یگانه سازمان اجتماعی وسیاسی « نمک پرستان» است ((همه مواد خوراکی گنده میشود اما نمک گنده نمیشود.)) که از ابتدای شکل گیری خود« خود جوش» نیرو های سیاسی پیش رو عصر را حلقات بدرد بخور جا معۀ افغا نی پندا شته است. به حیث نیروی هم آ هنگ کننده  نقش آ نها را برای ثبات اوضاع سیاسی موجو د و آ ینده افغا نستان مهم ارزیابی نموده و وحدت آ نهارا حلال مشکل افغا نستان ، منطقه وجهان می پندارد.

 عیاران مبارزۀ علیه بیعدا لتیها ، استبداد ، بیگانگان را مربوط و منوط به یک گروه و یک حلقه ندا نسته ، معتقد اند که تمامی نیروهای سیاسی وطن دوست ووطن پرست، این و جیبه را حق مشروع خود می دانند. وباید که به مبارزۀ همگانی ارزش قایل شد و احترام گذاشت.

اوسیاست بازبتومیگویم:ايكاش درنگاها یت اگرازهمان آغازشک وتردیدی را مشاهده میکردم دروجودم ترس موجود می بود ازعشق نا فرجام.

حلقۀ «عیارا ن» این مطلب راجزء اخلاق خود پندا شته اند. که آشکارا بیان نمایند     

  درشرایط موجود درافغا نستان « انسانیت» مورد سوال قرارگرفته است. بیا ئید که اول انسان بودن خودرا به اثبات برسانیم، اثبات انسا نیت درحقیقت دفاع ازحق انسانی خود است.انسانی که ازخوددفاع کرده نتواند نباید بگوید که انسان است.                      درجوامع انسانی انسانها زنده گی مینمایند.آن اجتماع اگر درمجموع نتوانند ازحقوق اجتماعی انسانی خود دفاع نمایند حق آنرا ندارند که بگویند آنها انسان اند.

      دگراندیشان:

  نتیجه همه زحمات و تکالیف انسان عبارت از کاردوام دارهزار ها سال، خود ارادیت و آگاهی است برای بقای حیات خود.

  انسان پیش رونده است.راه میرود، برخلاف دیگرحیوانات،احساس میکند،عکس العمل نشان میدهد. می خندد ، گریه می کند.  وسایل ایجاد مینماید ذریعۀ این وسایل طبعیت را تسخیرمینماید.

عقب گرایان:

 بلی! انسان میتواند درسطح حیوانات درنده خوی وحشی ویرانگر و تبه کار سقوط نماید.

  بنآ این خود انسان است که باید دربارۀ خود تصمیم بگیرد وسرنوشت نهائی خودرا تعین نماید.

آ یا وطن پرستان توان و صلاحیت آنرا ندارند که دربارۀ خود و آ زادی وطن خود شان به دوراز بیگانگان تصمیم بگیرند؟

  انسان بودن و درسطح انسانیت رشد کردن حق طبعی هر فرد و اجتماع است.

بلی انسانها در یک جائی تولد میشوند. درآنجارشد مینمایند ونمومیکنند. ازآبش مینوشند وازهوایش تنفس مینمایند. حق دارند که آن محیط و آن فضارا برای استفاده خود تسخیر نمایند و زیبا بسازند.

حلقۀ«عیاران» ابرازنظرمینمایند:   

   علیک گرفتن سلام قچ رمه از جانب گرگ ناشی ازمهربانی اونیست. گرگ میداند که این قچ «زنگوله» به گردن نگهبان ورهنمای رمه است.

نماینده گی کردن به طورغیررسمی، از فرد، حلقه، گروه ، سازمان ،حزب سیاسی، درفرجام ازمردم افغانستان، درهیج فضائی، درهیج کشوری،نزد هیج مقامی از صلا حیت هیج فردی نیست. وقیه گذاشتن به همچو وعده ووعیدهای بیجا و بی مورد در حکم معا ملۀ شخصی است که وطن ما را یک بار دیگر به مانند اصلاف خود غرقه به خون میسازند.

 من از تو میخواهم بیا به مردم خود وعده بده برای مردم خود بگو شما واقعآ حق آن را دارید که از شما بیاموزیم ما اماده میباشیم که زبان شمارا بیاموزیم با زبان شما تکلم کنیم  و برای شما خدمت کنیم، توده ها در ذات خود دشمن ندارند دشمن توده ها همانا بیگانه نگه داشتن آ نها از واقعیتهای که جامعه را درخون غرق کرده است درغیاب مردم تماس گرفتن با بیگانه گان دشمنی با ملت است.

           آن محیط وآن فضا عبارت از وطن است.

عیبی ندارد

سمت غرب وجنوب

 حوزه های قندهار، هرات

سمت شرق و شمال

 حوزه های ننگرهاروقطغن است

باشندهای این سر زمین

بنام انسان

از همه ا قوام گرفته

    تابه تر کمن است

این محیط برای هیچ کسی تنگ نیست

هم برای تو است

 هم برای او است

هم برای من است.

اگر کسی به گفته های فوق ایمان ندارد

مه نمیگویم شما بگوئید که.....ن است

   بیائید که اول از حق انسانی خود دفاع نمائیم دارای کشور آ زاد و واحد شویم . بعد ازان انتخاب، مسکن ، مسلک ، دین ، مذهب، زبان اختیاری است.

   یادداشت:زبان« زبان» نباید به حیث شمشیرسرسبز جامعۀ  انسانی مارا سربزند.

مشکلات درذات خودزبان گویای خودرا دارد، گوش شنوای خودرا دارد وچشمان بینای خودرا دارد.

1- پیام کمیته سازماندهی امورنیروهای ملی، مترقی ودموکرات کشور دراروپا پیرامون نزدیکی دوجریان سیاسی(( حزب متحد ملی وفرا گیرسیاسی))

2- نامهً نهضت آيندهً افغانستان عنوانی سازمانهای چپ، دموکرات، مترقی و شخصيتهای جنبش چپ افغانی.

مارگزیده ازریسمان درازمیترسد.

 یکی دوازنمونه های اند که اندیشه های انسانی را بازتاب میدهند.  بند بند هر نوشته پیام خوبی دارد.امید است که این گفته ها صرف یک دعوت نبوده باشد برای اطاعت کورکورانه از یگان خود محور وگردن کلفت وتجاران سیاسی به شیوۀ مدرن.

 حلقۀ «عیاران» به‌خصوص درین مقطع زمانی و تاریخی سرنوشت‌ساز کشور بیان میدارد: هرکس اگر فرد است یا جمع که طرفدارآزادی باشد و خواهان عقیده وبیان باشد به  نفع مملکت کارکند وسعادت وخوش بختی مردم ناتوان را جز ارمان خود پذیرفته باشد .برای ازمیان بردن رنجها وبدبختیها ی مردم  قدم برداردوبرای فقراوغربا،مساکین کارگران دهاقین،معلمین وروشن فکران دراجتماع ،همان حقی را که ازدریچۀ انسانیت دیده میشود بشناسد مورد قبول است دوست همکار رفیق و برادر به جان برابر میشناسد.

    وطنپرستان حقیقی ومبارزین و اقعی ووطن دوستان را درهرموقف اجتماعی که هستند ازهرمحلی که هستند به هرملیتی تعلق دارند.به هرزبانی که تکلم مینمایند پیروهردین ومذهبی اند تقدیر کرد.

   جنایتکاررا درهرمقام وموقفی که وجود دارد ازخود براند و به دست عدالت بسپارد«عیاران» اورا ازخود می‌دانند.

   همین اکنون اغلب ازگردانندگان سیاسی، درتشکلات سیاسی اتحاد های بزرگ جایگاه خاصی را برای خود تدارک دیده نمیتو انند ازمدت هفت سال به این طرف دست به سبو تاژها می زنند مانع نزدیکی ها واتحا دها گردیده اند ومیشوند یکی دونفر ازینها هما ن خو اننده های اند که اگردر با لای ستیژ به خواندن آ غاز نماید تالار از وجود تما شاچی تخلیه می گردد.

حلقۀ «عیاران»براین باوراست که،مشکل تاریخی مردم افغا نستان درنبود برنامۀ مشترک وعدم اتحاد وهمکاری وتبادل نظرنیروهای سیاسی درموجودیت(عناصر خودخواه،مغرورازخودراضی) بوده وموجب آن شده است.هرتحول مثبتی که درکشور بوقوع پیوسته است.درمقابل آن موانع ایجادکرده اند سرانجام تحولات مثبت به ناکامی کشانده شده است.علتش عدم توانای پاسخ به موقع به نیازمند یهای ایدیولوژیکی،مسایل قابل قبول وحساس ملی،مذهبی، زبانی،اتنیکی وغیره بوده است. 

 تاریخ مدعای این مطلب است که درجریان تقریبآ سه صد سال ازآ غازتا به امروز جنبش‌های مردمی عمدتاً به دلیل تفرقۀ نیروهای سیاسی،ملی ونژادی وزبانی  به نا کامی منجرشده است.  این نا کامی خود زمینه را برای دیکتاتوری های جدید وریختن خون  صدها آزادی‌ خواهان آ ماده گردانیده است.

1-     دورۀ عبد الرحمن

2-      نادرخان

3-      داوود خان

4-     کو دتای ثور(( حضور نظامی شوروی)) جنگ سرد

5-     مجاهدین

6-      طا لبان

7-      و بن (( حضورنظامی ناتو)) اشغال خاک افغا نستان توسط امریکا

کنفرانس بن

 مرد نه

مرگ آ فرینی کرد

گند ه گی وکثافت

درشهر کابل

 مردمه  به بینی کرد 

دشمنی را با خلق خود

 به نفع بیگانه

یکی تئوری آ فرید

 دیگری قاب چینی کرد

 

در نتیجه برای پاسخ دادن به این نیازمندیها، باید که با کنار گذاشتن هرنوع پیش‌داوری و گروه‌گرایی فرقه‌گرایانه به نیاز جامعه مبنی بر ایجاد یک اتحاد بزرگ دورعمده‌ترین شعارها وخواسته‌های عمومی پاسخ مثبت داد. این یک نیاز تاریخی و یک وظیفه تأخیر ناپذیرملی وانسانی است.

 باید همه میهن‌پرستان و آزادی‌خواهان افغان هرچه زودتر به این وظیفۀ مهم انسانی دست بزنند.

   حلقۀ«عیاران»آمادگی خودرا دراین زمینه بارها اعلان کرده است ومعتقد است که هرگونه پیش داوری قبل ازموقع وتحمیل نظرفردی وگروهی مشکل آفریده است ومشکل می آفریند. 

   احترام گذاشتن به ارزشهای انسانی ومهرتائید گذاشتن به نقش وطن دوستان همنظر وهمفکرمهم است.

    مهم است ازجهت اینکه

ازاتحاد زنبورعسل.

 شهد حاصل میشود

ازگفت وشنودقول قرار

وفابه عهدحاصل میشود

 قول وقراروفا به عهد مبارزه بخاطر ارمان واهداف انسانی وظیفۀ مردان است.

 مادر«عیار»

 این گهواره جنبان زمان

 چنبه بد ستش

 للو کنان میخواند

به این آواز که

ازاتحاد آگاهان امور

خردمندان با شعور

مبارزین صبور

چوچۀ «عیار» من

برای زنده گی تو

افغا نستان آ زاده

برای پرورش تو

و تربیت تو

 مهد حاصل میشود.

    امید است که تربیت نسل جدیدزنبورعسل، به کرکتروطن پرستان مبدل شود.

 


بالا
 
بازگشت