فرهاد خلیلی

 

رشوه و فساد اداری در دستگاه جاری حاکمه افغانستان:

 

یکی از مهم ترین عواملی که نظام اداری را تهدید می کند، فساد اداری است. از فساد اداری تعاریف مختلفی به عمل آمده است و هر یک به نوبه ی خود، در معرّفی این پدیده ی شوم، مؤثر هستند. امّا آن چه افراد معمولی – صرف نظر از بحث ها ی کارشناسی – از فساد اداری می فهمند، چیست؟ هنگامی که وجود فساد اداری را در اداره یا سازمانی تأیید می کنیم، معمولاً به این معناست که قانون به خوبی، اجرا نمی شود و یا به صورت گزینشی اجرا می شود. به عبارتی، اجرای قانون مورد سوء استفاده واقع می شود، تا افراد، به اهداف سوء خودشان برسند. این اهداف می تواند مادی و مالی باشد و می تواند شامل راضی کردن غیر معقولانه ی دیگران باشد.

در فرهنگ فساد اداری، به افراد به عنوان یک مهره و ابزار نگاه می شود و مناسبات انسانی بسیار ضعیف است. معمولاً آن چه به نام مناسبات انسانی در این موارد دیده می شود، بسیار متظاهرانه و ریاکارانه است و اگر به مسائل، دقیق نگاه شود، در می یابیم که این مناسبات نه تنها انسانی نیست، بلکه بر اساس راز بقا بنا شده است. یعنی قوی برای ماندن، باید ضعیف را طبق قانون جنگل بکشد. اگر می بینید كه افراد در یک مجموعه با چنین ویژگی هایی، متحد هستند این اتحاد همان اتحاد مذموم و ناپسند است. آن ها برای بقای خودشان با هم متحد می شوند و مانند برخی از سارقان هنگام تقسیم اموال، قصد کنار زدن رقیب را دارند.

بدون تردید فساد در کشور ما در دستگاه دولت، اساسی ترین چالش و مانع فراروی پروسه دولت سازی در افغانستان به شمار می رود. افزایش روز مره و نهادینه شدن آن در ادارات دولتی، به یک نگرانی همگانی مردم افغانستان و جامعه جهانی مبدل شده است. باگذشت هر سال، فساد اداری نه تنها کاهش نمی یابد که از حالت فردی و شخصی بیرون امده شکل مافیایی را بخود می گیرد. در حال حاظر مبارزه با فساد اداری در حکومت افغانستان به مفهومی مبارزه با باندهای منظم و ریشه داری است که در اکثر موارد حلقه های از کابینه و مقامات عالی رتبه این حکومت را نیز بخود وصل می کند.

مسلم است تا زمانی که فساد و قانون شکنی در کشور از بین نرود، از ثبات و امنیت در افغانستان خبری نخواهد بود.

آنچه که زمینه ساز فساد اداری و رشوه در افغانستان گردیده است عبارتند از خلای مدیریت متخصص، عدم پا بندی به قوانین جاری کشور، ضعف وجدان اخلاقی، نا کار آمده گی ارگانهای عدلی و قضایی، سطح پایین مشارکت جمعی، نبود شفافیت و پاسخگویی، فقدان کنترل بر سیستم کاری اداری، عوامل بازدارنده ء است که فساد اداری را تشدید نموده و سو ء مدیریت را در حد بالای آن رسانیده است.

 

اختلاس:

اختلاس، به معنی ربودن مال غیر از راه خدعه می‌باشد – و یکی از مظاهر دیگر از فساد اداری است. امروز در افغانستان به دلیل حضور گسترده ء انجوها، شرکت های داخلی و خارجی، این نوع فساد ابعاد خطرناک و گسترده یافته است. حتی برخی از اقتدارمندان دولتی یاخود دارای انجو اند و یا قویاً در عقب انجوهای خارجی قرار دارند. قرارداد ها خرید و فروش می شود و حتی این دادوستد تا دست دهم، می رسد. طبیعی است که در این دست به دست شدنها، میلیونها دالر در جیب های شخصی می ریزد. وقتی که آخرین نفر مجری این قرارداد باشد، معلوم است که اگر پروژه های ساختمانی شامل این امر گردد چه بر سر ساختمان ها خواهد آمد.

برجسته ترین مظاهر فساد اداری " رشوه " است که متاسفانه امروز در ادارات افغانستان رشوه به عنوان یک قانون اعلان ناشده عمل می کند. گرچه رشوه گیری در افغانستان پیشینه ء طولانی دارد اما تا این حد به اوج خود نرسیده بود. پدیده ء رشوه گیری بر خاسته از ضعف یک نظام است که کارمندان دولتی آن به هیچ گونه ضابطه ای قانونی و اخلاقی پابند نبوده وبه ثبات مندی و بقای دولت در دراز مدت باور نداشته و غارت دارایی های عامه را تا وقتی که در قدرت هستند ادامه می دهند.

 

 رشوه چیست؟

آنچه را دادخواه یا دیگری برای گرفتن حکم به نفع خود میدهد رشوه می گویند؛ یا کارمندی که حقوقی از خزانه دریافت میکند و وظیفه دارد که کار مردم را در مقابل حقوقی که میگیرد انجام دهد، چنانچه اضافه بر حقوقش چیزی از کسی گرفت تا همان کاری را که وظیفه اش حکم میکند انجام دهد آنچه را میگیرد یا آنچه را به او می دهند رشوه است. که هم رشوه دهند و هم رشوه گیرند خطا بزرگی را مرتکب شده است.

 

 پیامد های رشوه دادن و رشوه گرفتن:

یکی از کار های ناپسندی که عواقب زشت و ناپسندی برای انسان و جامعه دارد رشوه دادن و رشوه گرفتن است.

یکی از اعمالی که ریشه ای حیات و نظام اجتماعی را می سوزاند و رشته ای ملیت را پاره میکند رشوه گرفتن و رشوه دادن و ترویج آن در جامعه است.

عاملان اگر می دانست چه جنایت بزرگی را مرتکب شده چگونه زنجیر عدل و داد را سائیده و پاره کرده است و پیکر ملت اش را ریز ریز و جریحه دار کرده به خود می لرزید و پیرامون این کردار ناهنجار نمی گشت.

 ولی متا سفانه بعضی از مردم نام دیگری به رشوه داده اند و آن را هدیه یا ارمغان یا پیش کشی می نامند، در حالیکه هدیه و ارمغان و پیش کش جزو بذل و بخشش است و نباید در قبال آن توقعی انتظار داشت.

و اما برای مبارزه با فساد اداری چه باید کرد؟ اجرای گزینه های زیر میتواند در جلوگیری از بسط و ترویج فساد اداری مثمر ثمر باشد.

 - اعمال مجازات های قانونی برای مرتکبان به فساد دولتی

- افزایش حقوق کارکنان بخش دولتی

- ایجاد سازمان های نظارتی دقیق و عملی و بی طرف و مبارزه کننده با فساد

- اصلاح نظام مالیاتی بر اساس روش های علمی و تجربه شده

- کم کردن مراحل انجام کار و تسریع در پاسخگویی

- بهره گیری از وسایل ارتباط جمعی در انتشار خبرهای مربوط به فساد

- وجود اراده سیاسی قوی لازم برای حمایت از تلاش های ضد فساد اداری

- تلاش مستمر در بهبود سیستم ها و سادگی رویه های کاری سازمان های دولتی ارائه دهنده خدمات عمومی در جهت شفافیت بیشتر فرآیندها و تقویت کنترل های داخلی آنها.

- استفاده از نیروهای کارآمد و آموزش دیده و با تجربه

- انتشار اخبار موارد فساد و نتایج آنها برای اطلاع جامعه

. - و این همه ممکن نخواهد بود بجز اینکه افرادی دلسوز، شجاع و متعهد به امانت داری داریی های عامه در راس کمسیون مبارزه با فساد اداری قرار گیرند.

 

برخی بر این اعتقادند که مشکل اصلی، نقص قوانین و مقررات است و تدوین قوانین، راه حل فساد اداری است. اما واقعیت این است که گرچه در برخی موارد، نقص در قوانین وجود دارد، اما با همین قوانین موجود هم می توان نظام اداری سالمی داشت، البته اگر بخواهیم. به امید آن روز!

فرهاد خلیلی

 

 


بالا
 
بازگشت