ریشه های ایجاد بحران در دانشگاه ها
شریف حبیبی
ماجرای نصب تابلوها دردانشگاه بلخ وکابل ، حکایت از مسایل مهم ومبهمی دارد که متأسفانه ازهرسو وبه هردلایل توسط کسانی دامن زده شده وکم کم کاربه جایی رسیده است که دانشگاه ها ومراکز تحصیلات عالی نیز به محل نزاع وکشمکش های جریانی ، قومی ولسانی ، تبدیل شده است .
ایجاد اینگونه ماجراها چیزی نیست که مردم افغانستان ، آن را مقطعی وازروی احساسات توسط تعدادی از دانشجویان درمراکز علمی وتحصیلی به تماشا نشسته باشند ، با تأسف این ماجرا ها از جایی نشأت گرفته است که مردم افغانستان آن را مرکز حمایت ، ترقی وتصمیم گیری های داخلی وخارجی درامور علمی وفرهنگی کشور می دانند واعتقاد دارند که این مرکز می تواند نقش سازنده درایفای خدمت به فرهنگ وتمدن تمام مردم واقوام ساکن درکشور داشته باشد.
اما برخلاف انتظار مردم ، مدتی است که این مکان در راستای حمایت از فرهنگ ، زبان وپایه های علوم وتمدن علمی کشور نه ، بلکه دربرابرخواستهای حقیقی وحقوقی قشربزرگی ازجامعه که درطول تاریخ بارمشروع این ارزشهای باعظمت را به دوش داشته اند، ایستاده وباآنچه که خود اززاویه دید خویش می نگرند برخورد کرده وبه تعریف واژه ها وجدایی زبانهای ملی مردم افغانستان دست اندازی می نمایند .
بحران ایجاد حساسیت وبدبینی به خاطر داشتن لهجه وگوئیش فارسی یاپشتو بحرانی نیست که آن را بی ریشه ومقطعی دانست ، این مشکل ، تنها مشکلی بوده است که مردم افغانستان در طول سالهای زندگی درکنارهم بایکدیگر نداشته اند اما اینک عقاید ایجاد اختلاف وتفرقه ، به بهانه کشمکشهای لسانی درعمق افتخارات فرهنگی وعنعات مردم راه پیداکرده است که به یقین دستهای پنهان درپشت این ماجراها دخیل بوده وکارمی کند .
ریشه این تنش ها:
گفته می شودکریم خرم وزیر اطلاعات وفرهنگ کشور چند کارمند رادیو تلویزیون ملی دربلخ را به جرم ادای واژه های فارسی که گویا ! این واژه ها قبلاً درکشور کاربردنداشته است ازکازش برطرف کرد.
این کاروزیر اطلاعات وفرهنگ کشور آغاز ایجاد یک حساسیت بود، حساسیتی که رفته رفته تبدیل به یک بحران گردید ودامنه پنهان آن به تمامی مراکز علمی ، دفاتر وادارات دولتی وغیر دولتی ودانشگاه های کشور کشانیده شد.
حمایت های پنهان از این ماجرا :
این تنشها اگرچه درآغاز ازیک ولایت زبانه زد اما دیری نگذشت که سم آن دراکثریت ولایات کشور پخش شد وزهر آن دردل کینه های کهنه دوباره شعله زد وتمام مردم ، مخصوصاً قشر فرهنگی کشور را نصیب آسیب های جبران ناپذیر روحی ساخت .
همانگونه که می دانیم ایجاد یک بحران وزمینه سازی برای به وجود آمدن یک بحران درجایی به آسانی صورت می گیرد ولی دامنه های کوچک اینگونه مسایل به زودی به وسعتی می رسد که جمع ساختن آن کارحضرت فیل هم نیست. اما وقوع این گونه حوادث درجامعۀ مانند جامعه افغانی که به تازگی از شکنجه های روحی سه دهه جنگ برآمده اند دورتر ازمسایلی می باشد که برای دیگر جوامع فکر می شود. درافغانستان اما اندک ترین موارد بحرانزا ، بالخصوص این که این بحران ها ریشۀ قومی ، لسانی ومذهبی نیز داشته باشد به سرعت تمام درتمام نقاط این کشور پخش شده وبه همین سرعت پشتوانه های زیادی از هرگروه وسمت پیدا می کند که این پشتوانه درماجراهای اخیر واقدامات وزیر محترم اطلاعات وفرهنگ به طور پنهان وآشکار سر در ادارات ، محافل علمی ، رسانه ها وجای جای دیگر کشید وخط بندی هایی را به وجود آورد، این خط بندی خطرناک وملموس به مراکزی مانند مراکزپولیس ، امنیت ، دانشگاه ها و... خواسته وناخواسته راه یافت ودرجاهای مانند دانشگاه های کشور بحران آفرید.
پیامد اینگونه مسایل :
مسئول ایجاد این بحران درکشور به یقین کریم خرم وزیراطلاعات وفرهنگ است که بی باکانه وناسنجیده آستین بالازد وشمشیر ازغلاف کشید وبرای شروع جنگ زبانی درکشور پیش قدم شد. بنابراین او باید بداند غفلت درتداوم این بحران وشروع به کارنکردن برای خاتمه دادن به این جنجالها نیز کاری خواهد بود که خطرات کلان بعدی را به دنبال خواهد داشت وآنگاه همین وزیرمحترم باید پاسخگوی به وجود آمدن ویروس هایی باشد که رشد دهنده اصلی آن خودش بوده است .
پایان سخن :
اما فراموش نکنیم که کرامت زبان پارسی گوی اقبال لاهوری ، الفاظ را که هیچ ! قوم وقبیله ونژاد را نیز ازآئینه کوچک انسانهای متحجر نمی بیند
نه افغانیم ، نه ترک ونه تتاریم
چمــــــن زادیم وازیک نوبهاریم