عزیزه عنایت
جوانان در بین دو کلتور
جوانان نیروی فعال جامعه هستند . وقتی از جوانان و دوره ء جوانی سخن بمیـا ن می آید توجه مان در قدم نخست بتوان فکری و ذهن جوانان معطوف میگرددو سوالات درذهن خطور میکند که آیا جوانان یک جامعه واقعاً بحیث نیروی فعال بادریافت تحصیــــلات لازم در عصر حاضر موفق بوده میتوانند یا خیر ؟
یک جوان هنگامی در جامعه مفید واقع میشود که با فــــرا گـــیری علم و دانـــش آماده ء هر نوع کار مثمر برای جامعه با شد . با داشتن روابط حسنه با دیگران , اخـــــلاق نیکو , احترام به بزرگان , کمک به افتاده گان و امثال اینها .
ولی جوانانیکه دور از وطن اصلی خویش یعنی در کشور میزبان زندگی میکننــــد در بین دو کلتو ر قرار میگیرند . زیرا در جامعهء که در آن زیست مینمایند با کلتوروزبا ن دیگری سرو کار دارند که این عـــده از جـــــوانـــان دچــــآر مشکلات های زیـــــــاد ی بوده و میبا شنــد. چـــه و الدین و فا میل های آنان تــو قع دارنـــد کـــه کلتــــور و زبا ن اصــلی خویـــش را فرامـــــوش نکــــرده بــــه زند گـــی ادامه بدهـــند که در حقیقـــــــت والدین را نیز حق بجانب میدانیم . اما جوانانیکه داخل محیط زیست میشوند با کلتور و زبا ن دیگر پرورش یافته که به مرور زمان از کلتور وزبان اصلی خویش بدور میما نند که ایــن شیوه با عث جارو جنجال در بین خانواده ها وبعضا ً اقارب میگردد.چه بعضی ازجوانانیکه در کشــور میزبان رشــد میکـنند و تحت تاثیر محیط زیسـت قرار میگیر نــدتوقع دارنـــد
هر وقــت شب دلشان خـواست به منزل بر گردندو والدین را حق پرسش ند هنـــــد یا بعضاً آزادی های را داشته با شند که قبول این نوع آزادی مخصوصا ً برای دختران جوان, برای والدین مسلمان غـــیر تحمل میبا شد . از اینجاست که در فا مــیل ها روی همــــین مسایل یک سلسله بگو مگو ها آغاز میگرددکه بلاخره بعضی ازپسران جوان نظربه آزادی ها یکه در کشور میزبان به جوانان وجود دارد از خانواده جدا شده و در محل دیگری بادوست مورد نظرخویش به زندگی جدید آغاز میکنند که این رفتار پسران جوان بالای روحیه وا لـد ین تاثیرمنفی گذاشته به امرا ض گوناگون و تکا لیف روانی و غـیره ســـر دچار میشو نــد.
فلهذا از هر دو جانب هم از والدین و هم از جوانانیکه در کشور میزبان زیست مینمایند تقا ضا میگردد که والدین موقف جوانانرا درک کرده آنچانکه لازم است قیودات وضع نکنند اما همیشه با اندرز های موثر وراه نشاندهنده, فرزندان جوان خود را به راه نیک عامه پسند تشویق نمایند. و با صحبت های صمیمانه ضرر افراد مضر جامعه را مانند مافیائی, مودمخدر برای فرزندان خویش گوشزد نموده آنان را متوجه بدیهای زندگی نمایند.بکوشندکه صمیمت های بیشتر را در زمینه ایجاد کنند . و فا صله ء که بین والدین و جگر گوشه های شان بمیان میا ید دور ســـــازند. گر چه جوانان تحصیل کرده با فهم و دانش که دارند مسئولیت های خویش را خوبـترو بهتـردرک مینمایند بآنهم اگر نصیحت والدین و بزرگان خانواده رارهنمای عمل درزند گــی قـــرار دهند هیچگاه در گمراهی قرار نخواهند گرفت . و همچنان جوانان با ید در قدم نخست احترام به والدین را مدنظر داشته کلتور وزبان کـــــه والدین به آن ارج میگذارند احترام بگذارند و از جانب دیگـــر بکوشند که زبـــان مـــادری خویش را فراموش نکنندو در پهلوی دروس محیط زیست لا اقل نیم سا عت در هفته بــــه آموختن زبان مادری مبادرت ورزند, و برای والدین چنین جوانان لازم است که ارتباط با اقارب و فا میل ها را با خود داشته با شند . زیرا روابط حسنه در میان فا میل ها ی وطـن اصلی , این شیوه را محکم نگهداشته و جوانان یکی از دیگری زبان و کلتور را میآموزند . چون شرایط سن و سال ,ذوق و علاقه با یکدیگر این نظم را خود بخـــود بوجــــود مـــــی آورد .دیالوک و تبادل افکار و بمیان کشیدن قصه های جا لــــب از وطن به زبـــان مادری نیــزدر تقویه ء زبان مادری و خانوادگی موءثر واقع میگردد . بااحترام
عزیزه عنایت
23/1/2009