سريال طنز وسياست                                    

 حميد برنا

پيــــــوست به گذشته

مناظرهء

کاکه تيغون وکربلايی

 

بخش سی وهفتم

  چارم ماه جولای 2007 است، هوا بارانی وبه خزان بيشتر شباهت دارد تا تابستان ، هر دو دوست که ديريست باهم نه نشسته اند، جبراً در خانهء کاکه تيغون نشسته وبه منـــاظره خود مانند سابق ضمن چای خوردن ادامه ميدهند؛
کاکه تيغون: کربلايی جان، گرچی کتی مهمانا که ديرباد آمده بودن خوش بودم،امّا هموا(همان ها) بودن که مه وتو بسيار وخت شد که به تنهايی نه نشسته بوديم.

کربلايی: والله مام خوش بودم، وتوهميشه زير نظرم بودی، مهمانهـــــــای مه وتو از نيم کره جنوبی آمده بودن که ده اينجه تابستانه تير کنن، چراکه  اونجه روبه زمستــــــــان اس، اما از طالع اونا اينجام تقريبن زمستان بود.

   هر دو چند دقيقه برآب وهوای اروپا ميخندند وکاکه تيغون به ادامه می پُرسد:

کاکه تيغون: کربلايی جان ده ايقه دير وختی که نديديم، چه گپا ده وطن وده دنيا شده؟

کربلايی: اينه کاکه جان تا جای که مه تانيستيم خبراره گوش کديم وبازی شانه يادداشت کديم که بريت ميخانم، بيش از ده تن بايک فرمانده به تاريخ 8 جون ده زابل کشته شد، پنج پوليس وملا خواجه محمد در پنجوايی هم کشته شد ودمی 18 جوزا  جنرال دين محــــــــمد ده سرای خواجه، سر جبار ثابت لوی سارنوال حمله کد،پيش از او بتــاريخ 5 جون ژورنالست مسکين يار از شهــــــــر کابل ديدن کد وهمراه با رمضان بشردوست ويرانی های دو دهه جنگه که از جانب مجاهدين صورت گرفته بازديد کد که شامل رياست برق کابل، دهمزنگ، سينمای پامير، چمن حضـــــــــوری بود وبرعکس ده شير چور به گفتهء بشر دوست که شيـــــر پوره ميگه تعميرهـــای بسيار زيبا امّا به شکل پاکستانی ساخته شده هم ديدن  وبشر دوست گفت: که مه اسناد رشوت و قاچاق مقامهای بلند دولتی ره هم دارم که ده حدود 16 مليارددالر ميشه وده واديش به همه نشان ميتُم.

کاکه تيغون: کربلايی جان چند سال پيش آقای جلالی که وزير داخله بود هم گفته بود که اسناد مقامهای دولتی ره که قاچاق ميکنن داره، چه وخت، کی ای اسناده بره مردم نشان ميتن، ده واده گل نی؟ ای گپا بخيالم دورغ اس.

کربلايی: کاکه جان، جلالی گفتی ده يادم آمد که مصاحبه شه ده تلويزيون آريانای بيات مانده بودن، اُو حالِ کاملن تغيير کده بايد ميکد، چرا که به گفته يک داکتر روانی آقای "مفری" که مه نو کتابشه خاندم ( ادبيات وروان پزشکی - داستانهــــــــای از فردوسی) داکتر امير ناصر مفری، هر آدم حتا ده دو روز پی در پی تغيير ميکنه، حالِ ميگه که طالبا، طالبای نواستن که ده پاکستان تربيه ميشن، حالانکه ده سابقام ده همونجه ( در همــــــان جا) تربيه ميشدن، مه نفاميدم که همی خانم خبرنگار چرا از وُ نپرسيد که طالبا از کجــــــا تمويل ميشن که مثل مور وملخ هرروز زياد شده وسلاحای نوام استعمال ميکنن، که برازی چه جواب داشت؟ از طرف دگه خود آقای جلالی ميفامه وخوبام ميفامه که جنرال مشرف بدون اجازهء انگليس - امريکا

حتا آب هم نمی نوشه، چه رسد به ايکه ده خاک پاکستان، که حاکم مطلق آنست چطو ممکن اس طالب تربيه شوه وبه افغانستان وعراق روان شوه.

کاکه تيغون: کربلايی جان، کُل دنيا ميفامه که سر نخ ده دست  کيس؟

کربلايی: کاکه جان تو که ميفامی، دگا چطو نفامن( چطور نفهمند)، کلگی تيری خوده ميارن، حتا آقای جلالی، هر چه نباشه يک امريکائيس وراز دولت خوده فاش نميکنه، يک چيـــــزی دگه قابل تذکر اس، که همی مصاحبه اختصاصی بی مزه ره دوبار ده تلويزيون مـــاندن وبانه کدن که مردم فرمايش داده.

 هردو ميخندند وپياله های چای را تازه کرده وبه مناظره ادامه ميدهند:

کاکه تيغون: خوکربلايی جان دگه چی گپا شده ده ايقه وخت؟

کربلايی: کاکه جان همه رنج آور اس، اما ميگم برت، يک دختره بنـام ذکيه جان، که خبرنگار کدام تلويزيون محلی بود، ده خانيش ده پروان کُشتن، گفتن که باز کرزی ومشرف بری آشتی ده ترکيه ميرن وخود خبرنگار گفت: که ده امريکا که رفته بودن فـــــايده نکد، ده ترکيه چطو خات شد.

   ده پنجم جولای بی بی سی گفت که ده مدرسهء حَفصه ده لعــــــــل مسجد يانی مسجد سرخ پاکستان دولت پاکستان حمله کد ويک ملا بنام عبدالعزيز کتی چادری ميخـــــاست فرار کنه که گير آمد، ده همو مسجد تا حالی نآآراميس، يک جنرال پاکستانی ودوسه صـــد طالب زن ومرد وکودک کشته شدن، ازی مالوم ميشه دامی ره که پاکستان بری ديگرا مانده بود ای بار دامن گير خودش شد، ده همی پنج جولای آغـــــای کرزی بری دو روز عازم روم شد، که ده جلسه 26 کشور که ملل متحد تيار کده بود شرکت کنه، بخاطر ايکه باد ازی بايد ده امـــــور قضايی قانون وعدالت برقرار شوه وسه صـــــد هزار دالرم همو کشورا واده دادن، ديده شوه که چی ميشه، دِگه چه بگويم بدبختانه ده سراسر اوغانستان انفجــــــار وآدم کشتن اس، حتا چند نفر کانادايا وچند تا خارجيا دِگه هم کشته شدن، يک بم رقم بمای عراق ده جاده پولی تخنيک کابل کشف شد، ده تخار لغزش کوه بسيار مردمه کُشت، يک جنرال پوليس ده قندهار کُشته شد، ده غزنی روز يکشنبه 10 جون وقتی که کرزی کتی مردم اندل( اندر) صحبت داشت يک راکت فير شد که کسی کُشته نشد حتا مردمام وارخطا نشدن،ده تلويزيون بيات نشان داد.

  ده تاريخ 25 جون هفت کودک ده ولسوالی زرغون شار پکتيا ده اثر بمبــــارن هــوايی ناتو کُشته شد، گفتن ده او مسجد القايده بود، بی بی سی ده 29 جون گفت که ناتو ده هلمنــــد ده بمباران هوايی 50 نفره کُشته، کرزی اخطار داده واونا معذرت خاستن، اينه همی رقم هرروز

مردمه ميکشن باز معذرت ميخاين.

  ده پاکستان ده اثر طوفان بحری بسيار مردم کُشته شدن وپايه هـــــای برقام چپه شد وبسيار مردمه برقام کُشت.

کاکه تيغون: کربلايی جان، همی مردم بيچاره ده کُل دنيا کُشته ميشه!

کربلايی: کاکه جان، کُشتن کُشتن گّفتمت که بسيار اس، امّا ديده درايی ره سيل کو( ببين).

يک امريکايی که مسئول نظـــــــــامی عراق اس گفت: که امسال کُشتار مردم ده عراق مُثبت ارزيابی ميشه، زيرا تا حــــــــال صِرف ده پنج ماه گذشته 1241 نفر کُشته شده، حالانکه ده سالهای پيش، تعداد کشته شده بسيار زياد بود.

کاکه تيغون: کربلايی جان، بس اس دِگه خلقم تنگ شد، اگه کدام فکاهی يا شعر داری بخان،  خبرکُشتن، کُشتن بس اس.

کربلايی: کاکه جان چند روز پيش ديدن همو دوستم آقای جلاليار صاحب رفته بودم، يک شعر برادر مرحوم خود آغای نورالله صحرايی ره برم داد اينه بريت ميخانم.

مجلس ياران

برسرآنم که کاخ ظلم ويران کنــــــــم           خدمتی بهـــــرنجات ملت افغـــان کنم

آرزو دارم که باجمعی رفيقــــــان دلم          يا گروه خائنين رامـحوه يا انسان کنم

چون سحاب اندر فضای صاف وآزادوطن     گريه وافغان بسی از آه مظلومان کنم

ياکه قصروشوکت وراحت به ملت بسپرم      ياتمامش رابه اهل ظلم گورستان کنم

شربت مظلومی وغربت بريزم صبحُ شام     درگلوی خائينين وخلق را شادمان کنم

ای جوانانوطن دست مدد با من دهيد  زانکه ميخواهم بجان،کاری درين سامان کنم

من به تعمير وطن عشق جنون دارم بدل  عرض حال دل،ازين درمجلس ياران کنم

ای وطنداران فشار ظلم گشت از حد بيرون   يکدمی آئيد تامن چاره اش آسان کنم

خون تانرامُفت مانند خَسک خوردندليک   درعوض من نيزخون خائنين ارزان کنم

گرچه دست ظالمان وخائنين پُرقدرت است    ليک آنرا منهــــــدم با قوت ايمان کنم

در طريق ارتقاء مّلک، در علم وهنر

پيروی از گفته های احمد وقرآن کنم

کاکه تيغون: بسيار آلا کربلايی جان، هموروز 23 جــــون گفتی ده کنفرانس سراسری نهضت آينده اشتراک کدی، چه گپا بود، چی شد؟

کربلايی: کاکه جان جلسهء بسيار منظم ترتيب شده بود، مرامنامه شان هم خوب ساخته شده بود که مه هم اوره بايک امّا تائيد وتصديق کدم!

کاکه تيغون: اما يش چی بود؟

کربلايی: امّا، ای بود که مرامنــــــامه بری يک کشور مستقل ساخته شده بود، اوغانستان از اکتوبر 2000 باز مستعمره شده، امدفه مستعمره 26 کشور، يانی که استرداد استقلاله، پس استرداد کدن، يک استرداد دگه کار اس، که امدفه کار آسان وساده نيس، کاکه جان مقصد مه ای اس که ده همطو برنامه های سياسی اوّل بايد مسأله استرداد استقلال مطرح شوه وبااز او انکشاف وترقی ودموکراسی که ايتو آرمانهای بزرگ با ابعاد متنوع بدون استرداد مجــــــــدد غير ممکن اس!

هردو ميخندند وبه طرف جماعت خانه ميروند، البته باتأثر وزهر خند!!!

 

بخش های قبلی

 


بالا
 
بازگشت