ژورنالزم در زیر چکمه های به خون آغشتهء بنیاد گرایی
بومان علی قاسمی
پس از سقوط حاکمیت سیاه طالبان و روی کار امدن حکومت های موقت ، انتقالی و انتخابی به رهبری حامد کرزی ، و اعلان دموکراسی ، ازادی بیان ، ازادی مطبوعات ، برابری حقوق زن و مرد و غیره شعارهای مترقی در افغانستان ، شماری از رهبران و اعضای باند های ناقضین حقوق بشر که در عصر حاکمیت های ضد انسانی شان با خون انسانها تجارت داشتند ،اینده خود هارا در تاریکی دیدند و بنأ بنام دروغین نگهبانان دین مقدس اسلام در افغانستان خود هارا در لباس اسلام پیچانده و سر از جبه یی روحانیت و مولویت بیرون اوردند .
که در حقیقت اینها نه روحانی هستند و نه مولوی و نه از علوم اسلامی اگاهی دارند و موضوع علمای حقیقی و ازاده که فکر و اندیشه باز دارند جدا از این دسته جانی است .
اینها افرادی هستند که تمام ملت افغانستان را مدیون خود میدانند و تمام جنایت ها و وطن فروشی های سه دهه خود را بنام اسلام و جهاد در راه خدا ، بر روی مردم مظلوم افغانستان میکشند.
این افراد پس از سقوط حاکمیت سیاه طالبان جای نیروی بی نماز و بی بند و بار امر به معروف و نهی از منکر طالبان را گرفته اند که هر چند مدتی بعد فقط ژورنالستان را تحت چکمه های شان قرار داده و مجازات میکنند.
در سال 2004 ترور شیما رضایی یکی از مجریان تلویزیون طلوع توسط افراد همین باند که او را متهم به ترویج فساد مینمودند و به ادامه ان تعقیب همکارش شکیب ایثار توسط افراد همین باند که منجر به فرار و مهاجرت شکیب از کشور شد . اما در نتیجه دستگاه های امنیتی ،عدلی و قضایی کشور دوسیه قتل شیما رضایی را به خانواده اش نسبت داده و خانواده داغدارش را متهم به قتل دخترشان نمود و دنبال قاتلین اصلی را رها نمودند .
در سال 2005 دستگیری و صدور حکم اعدام اقای علی محقق نسب مدیر مجله حقوق زن ، به بهانه توهین به مقدسات اسلامی ، توسط داد گاه ابتدایی در شهر کابل و صدور فتوای کفریت بالای وی از سوی شیخ اصف محسنی و همدستانش.که درنتیجه تلاش ها و پا فشاری شماری از علمای حقیقی و همچنین تلاش های اتحادیه های ژورنالستی اقای محقق نسب از بند ازاد گردید .
ترور سانگه اماج ژورنالست و نطاق تلویزیون شمشاد در سال 2007 میلادی در خانه شان ، مانند تروز شیما رضایی ، توسط افراد باند تیکه داران اسلام . که در نتیجه دوباره دستگاه های امنیتی کشور بی شرمانه رخ دوسیه را به سوی خانواده اش برگردانده و خانواده اش را متهم ساختند تا با استفاده از روش فشار انان را مجبور سازند که از گواهی علیه قاتلین اصلی دست بردارند .
در سال 2007 اسارت و بعد شهادت مظلومانه اجمل نقشبندی توسط همقطاران دیگر همین تیکه داران اسلام . به نحوی بی رحمانه که خبرنگار فرانسوی در بدل پول و تبادله با زندانیان طالبان ازاد میشود اما اجمل نقشبندی خبرنگار جوان افغان به علت بی توجهی مقامات دولت افغانستان ، توسط باند دیگر بنیاد گرایان و ترورستان نامردانه به شهادت میرسد.
زندانی شدن و شکنجه کامران میرهزار روزنامه نگار و مدیر سایت کابل پریس توسط نیروهای امنیت ملی که مسئولین این اداره همان غلامان حلقه بگوش و گماشته گان باند ناقضین حقوق بشر هستند . و مسدود شدن سایت کابل پرس به جرم نشر حقایق .
زندانی شدن و شکنجه شماری زیادی از گزارشگران رسانه های ازاد توسط نیروهای امنیتی و حتی لت و کوب فروغ بهسودی خبرنگار تلویزیون دولتی افغانستان توسط محافظین کریم خرم وزیر اطلاعات و فرهنگ افغانستان که از همپیاله های گلبدین و طالبان است .
یورش بی رحمانه و وحشیانه نیروهای امنیتی بالای دفترتلویزیون طلوع به حکم لوی سارنوال و صدور حکم بازداشت خبرنگاران و مسئولین نشریان این تلویزیون .
باز داشت و مطالبه حکم اعدام بالای غوث زلمی نویسنده و ژورنالست افغان به بهانه ترجمه غلط قران مجید .
در اخیر دستگیری و بعد خبر نا خوش ایند و تکان دهنده در مورد صدور حکم اعدام بالای پرویز کامبخش خبرنگار ازاد در ولایت بلخ .
جای تعجب اینجا است که محکمه ابتدایی ولایت بلخ بدون موجودیت وحتی تعین و کیل مدافع یک متهم را روی کدام قانون عجولانه به اشد مجازات یعنی اعدام محکوم مینماید .
ممکن در پشت پرده پول های هنگفتی به سارنوال و لایت و قاضی صاحبان پرداخته شده و یا اینکه پنجه های به خون اغشته بنیاد گرایان یا تیکه داران اسلام انان را وادار ساخته تا در این کار عجله نمایند .
جای تعجب این است که ناقضین حقوق بشر، قاتلین هزاران انسان بی گناه ، اختطاف کننده گان ، ادم ربایان ، قاچاقبران مواد مخدر، سارقین و صد ها جنایت کار دیگر نه تنها اینکه ازادانه به زندگی خود ادامه میدهند بلکه سهم مستقیم در قدرت دارند و تصمیم گیرنده در مسائل بشمار میروند اما ژورنالستان یگانه قشری که میخواهند حقایق را به سمع مردم و جهانیان برسانند ، نوشته های شان سانسود میشود . به کتاب های شان اجازه نشر داده نمیشود . سایت های شان مسدود میگردد و خود ایشان به اشد مجازات یعنی مرگ محکوم میگردند.
بنده به عنوان یک ژورنالست ازاد افغان ، از اگاهانی که در راه ازادی بیان و اندیشه گام برمیدارند و بران باور و عقیده دارند تقاضا دارم که ژورنالستان ، مطبوعات و رسانه های همگانی کشور را از زیر چکمه های یاوه گویان بنیاد گرا رهایی بخشند و این ناقضین حقوق بشر و تیکه داران دروغین اسلام مقدس را که محافظ اصلی این دین پاک جز خداوند (ج) کسی دیگر شده نمیتواند ، چه رسد به این جنایت کاران بی رحم ، به محکمه حقیقی بکشانند و در راستای ازادی بیان و اندیشه ، در افغانستان تلاش ورزند .
همچنین از اتحادیه های ژورنالستی تقاضا دارم که دست به دست هم داده و نقاب سفید را از چهره های سیاه این دونان بردارند تا درسی برای دیگران باشد . و دیگر مهلت ندهند که هر ازاده یی را متهم قرار داده و حکم اعدام را صادر کنند.
ما امید واریم که خون شیما ها ، اماج ها و اجمل ها رنگ خواهد اورد و روزی گلو گیر این دسته جنایت کار و قاتلان حرفوی خواهد شد .
تاخون نداد قومی هرگز نگشت ازاد ماراست نیز سهمی زاین افتخار اخر