خواننده گان گرامی وهم وطنان عزیز! روز نو وامید ها وآرزوهای نو شما درسال نو
خورشیدی خجسته وپربار باد.
جشن باستانی نوروز از زمانهای باستان تاکنون باشکوهمندی
تمام در سرزمين افغانستان تجليل می شود. اين جشن باستانی که نويدبخش پايان
زمستان و آغازگر بهار است، پيشينه کهنی دارد
نوروز از آريانای کهن تا امروز به اشکال گوناگون، چه در
ايران، چه در افغانستان و چه در ماوراءالنهر تجليل می شود و در قبال خود سنتها
و عنعناتی دارد که نشانه های آن در خطه وسيع وباستانی کشور ما هنوز هم پا
برجاست.میدانم همشریان درد دیده ورنج کشیدۀ ما سالیان دراز از تجلیل این روز
محروم بوده اند.اما امید وارم اشعه زرین آفتاب صلح، صفا وامنیت بر فضائی زندگی
مردم ماه برای همیش تابنده بماند.تا بتوانند لحظات نو زندهگی خودرا با یاران
دوستان واقارب خود به شادی بنشینند.
نورزوز در گذشته ها.
در روایات تاریخی آمده که نوروز
سابقه تاريخی از زمان جمشيد يا يما پادشاه، شاه چهارم پيشداديان دارد. يعنی از
زمانيکه جمشيد در بلخ به تخت می نشست و پرچم های سپيد در 'بلخ بامی' بلند می
کرد و به روايتی ديگر در اين روز يما پادشاه توسط ديوان به هوا برده می شد، که
مصادف به روز اول سال ویا اول ماه حمل بوده است.
اما روايت ها در اين زمينه گوناگون
است، چنانکه عبدالحی حبيبی در تاريخ قبل از اسلام می نويسد: "نوروز به زبان دری
است و اعراب آن را يوم الجديد گويند و اين روز از بزرگترين اعياد باستانی مردم
خراسان است که روز اول ماه فروردين{حمل}
مصادف 21 مارچ آغاز آنست."
هر چند امروز به طور کوتاه وفشرده
ازین روز تجلیل میکنند اما در گذشته چندین روز را بخاطر جشن نوروز تخصیص داده
بودند در اين ايام پنج روز اول ماه حمل به نام نوروز عامه و روز ششم به نام
نوروز بزرگ يا نوروز خاصه بوده است.
امرای اسلامی هم به مناسبت نوروز
هدايايی ميپذيرفتند و اين هدايا در زمان امرای اموی از مردم عجم به ده ميليون
درهم بالغ ميشده است."بايد اضافه نمود که هر کدام از سلسله امرای اسلامی و
مردمان تحت سلطه شان از خود ويژگی هایی در تجليل از مراسم نوروز داشته اند که
عباسيان، غزنويان، سامانيان، غوريان و به ويژه
تيموريان، شان دارترين
تجليل را از مراسم نوروز به جا می آورده اند که امروز فراموش شده است و حتی
نامی هم از آنها باقی نمانده است.
نوروز در شهر های مختلف
افغانستان.
در افغانستان کنونی بگونه های
مختلف در شهر های مختلف از روز نوروز تجلیل بعمل میآید. در ولایاا افغانستان
بلا استثنا از روز اول بنام روز دهقان، وروز دوم بنام روز معارف تجلیل میگردد.
در روز اول مسئولین دولتی ضمن تبریک گفتن سال نو به مردم وهمشهریان شان، برنامه
وپلانهای های کاری خودرا به مردم تشریح مینمایند. وبعدا دهقانان با نمایش ابزار
کار از حلول سال نو استقبال میکنند وترانه های زیبائی می سرایند.ودر آخر همه یک
یک نهال در محیط زندهگی خویش بخاطر سرسبزی محیط شان غرس میکنند.روز دوم هم با
بر نامه های معارف، تعلیم وتربیه با سرودها وترانه های دختران وپسران چون
بلبلان خوش الحان باغ معارف به پایان میرسد.
نوروز ومیلۀ گل سرخ در شهـــر مزار شریف.:
بزرگترين ميله عنعنوی که بيشتر
صبغه ورنگ مذهبی دارد، ميله گل سرخ در مزار شريف است که در روز اول نوروز، تکه
های هر رنگ بنام جهنده{ بیرق}
سخی در صحن مزار منصوب به حضرت علی با اشتراک هزاران نفر از سراسر کشور بلند می
شود و تا چهل روز برافراشته باقی می ماند. ومعمول است که یکی از افراد بلند
رتبۀ دولت این جهنده را بر می افرازد.مردمی که عقیده دارند مریض های خودرا درین
فصل بزیارت مزار شریف میآورند تا شفا یابد.در اين جريان بازی های بزکشی در دشت
شاديان و ديگر نمايشات برای سرگرمی مردم نيز اجرا می شود. که متآسفانه درین
اواخر شتر جنگی نیز رواج یافته است.
تجليل نوروز در کابل:
در کابل نيز نوروز در دامنه کوه های آسمايی يا کارته سخی در جوار مزار سخی
برگزار می شود . در همين روز در مندوی کابل نيز توغ (پرچم مندوی) از سوی شهردار
کابل برافراشته شده و آرزوی فراوانی نعمت های خداوندی در سال پيش رو برای مردم
می شود.در
قبال آن در زيارت خواجه صفا، شاه شهيد، تپه مرنجان، باغ زنانه و ورزشگاه کابل،
استالف کاريز مير، گلغندی، چاريکار، هوفيان شريف و ديگر اطراف و اکناف مراسمی
به مناسبت اين روز برپا می شود.
در دو سه دهه پيش که در افغانستان
امنيت و آرامش نسبی وجود داشت، مردم کابل با خاطر راحت با فرارسيدن نوروز، خانه
های خود را پاککاری می کردند، ديوارها را رنگ می نمودند و برای پذيرايی مهمانان
نوروزی، هفت ميوه (خسته،
پسته، نخود، کشکمش،ا زردآلوی خشک، سنجد و بادام)
تهيه می نمایند. با آنکه در سالهای جنگ این رسم در حال فراموشی بود اما
خوشبختانه با بهتر شدن اوضاع امنیتی دوباره این رسم إحیاء شده ومردم در روز اول
سال بنام نوروز تبرکا هفت میوه میکنند.
در هــــــــرات. چهار شنبه سوری
درشهر باستانی هرات که به کشور
ایران نزدیک اند ومردمان ایشان در سالهای هجرت به کشور ایران پناه برده بودند
بر خلاف سائر ولایات جشن چهار شنبه سوری بر پا میشود، به این ترتیب که در شب
چهارشنبه آخر سال، بعضی خانواده ها آتش روشن می کنند و دختران دم بخت از روی
آن می جهند و کوزه پر آبی را از پشت بام خانه به بيرون پرتاب می کنند، يعنی به
اين گونه روشنايی را به خانه می اورند و کدورت زمستان را با آب می شويند. هر
چند در سائر ولایات افغانستان چهار شنبه سوری رائج نیست.
اما در روز نوروز.
برای روز نوروز يا اول حمل که سال
نو تحويل می شود، از يک ماه پيش تدارک گرفته می شود، به اين معنی که بعضی
خانواده ها سبزه می اندازند و گندم يا عدس و يا جو را در بين بشقابی يا بر روی
کوزه با آب مرطوب می کنند و می گزارند تا روز نوروز سبز شود و در آن روز آن را
روی سفره هفت سين با
سيب، سير، سنجد، سمنک (سمنو) سپند و سرکهمی گزارند، تا سال آينده پر از
لطافت و شادابی و خوشبويی باشد.
بعد از نوروز هم زن ها چهارشنبه
اول سال و روز سيزده نوروز را بنام سیزده سفر به تجليل می نشينند.
به ويژه که دختران دم بخت به سبزه
زارها روی می آورند و با گره زدن سبزه، بخت خويش را می آزمايند و مراد می
خواهند و به سبزه می گويند "زردی من از تو، سبزی تو از من."
سنت های نوروزی: از سالها به اينسو
در هرات ميله های تخت سفر رواج داشته است{تخت سفر تپه است در شمال شرق شهر هرات
که در دامن آن از گذشته پارک های تفریحی وجود داشته در دوران جنگ با روس ها
ازبین رفته بود .خوشبختانه حالا زیبا تر از گذشته إحیا شده است} مردم يک ماه
پيش از روز نوروز خيمه و خرگاه ميوه فروشان و سماواريها (چايخانه ها) و هتل ها
خورا در دامنه تخت صفر، رحل اقامت افکنده و هر روز جمعه مردم هرات همراه
فرزندان خردسال خود از صبح تا شام در آنجا به گلگشت و ميله می پردا زند و
کودکان با انواع وسايل تفريحی، چون چرخ فلک، اسبهای گردان چوبی وغیره سرگرم شده
به شادی می پردازند.
در اين اواخر روز اول سال به نام
ميله نهال شانی نيز تجليل می شود، آنگونه که اراکين و بزرگان شهر در ورزشگاه
شهر جمع می شوند و از نمايشات پهلوانی، اسب دوانی، نيزه بازی و رژه حيوانات
اهلی ديدن می کنند...
روزهای نوروز برای تمام مردم
افغانستان جشن شادمانی و سرور است، به خصوص کودکان و زنان در اين ايام به
تفريحگاه ها و تفرجگاه ها می روند و عموم مردم از مسابقات مرغ جنگی، گاو جنگی،
نشان زنی، تخم جنگی،تا شتر جنگی، پهلوانی، اسب دوانی، گاو دوانی، کبک جنگی،
کاغذ پرانی، بزکشی، آواز خوانی، اتن ملی، نيزه بازی و امثال آن ديدن می
کنند.امیدواریم در سالهای آینده جنگ حیوانات از میله هموطنان ما حذف شود.آثار
تأثر وتألم در سیمائی إنسان وحیوان افغانستان مشاهده نگردد.آمین.
شعر عبدالحی: شبگیر، بمناسبت نوروز.
نوروز...
گویید به نوروز که نو نیست غمی ما
از حسرت خونین کفنان چشم نمی ما
از وحشت آق پــدران پشت خمــی ما
گوئید به نوروز
که هر سال بیاید
هرسال بیاید در غم خانه گشاید
زآئینه دل زنگ جراحت بزداید
بلبـل، الـم ملت بیچــاره ســـراید
گوئید به نوروز
که هر سال بیاید
تا میهن ما پایگهــی بهــر، شــــکار است
در گلشن ما کشتن نو، غنچه بهــار است
هر بیشه مزاراست و مزاردل زار است
گوئید به نوروز
که هر سال بیاید
گوئید به نوروز که رزمـیده بیاید
از سنگر مردان شرف دیده بیاید
از گور شهیدان گل غم چیده بیاید
گوئید به نوروز
که شب و روز بیاید
دیگر نرسد نــالـه مرغان گــرفتــار
گل پوش کند مرقــد مردان وفـــادار
جاوید کند عمر فری برق شرر بـا ر
گوئید به نوروز
شب و روز بیاید
دل خواه و دل آگاه و فراموز بیاید
با خنده و گریان جگر ســـوز بیاید
بـر گلشن سرمــا زده فیــروز بیایـد
گوئید به نوروز
شب و روز بیاید
عاشق نکنــد یاد گل افشان وطـن وای
شاعــر نرسد بر در امــداد سخـن وای
خون میدمد از خاک شهیدان وطن وای
ای وای چمن وای
سخن وای وطن وای
گرد آورنده: زهرا رحیمی رئیس انجمن دختران
افغان در غربت.