از بحرا ن نظا مي تا كو د تا ي سيا سي
نو شته : سيروس
بحران افغانستان در ابعاد نظامي ، در اين اواخر كاهش يافته است ، اما در بعد سياسي اين بحران با چالش هاي نو رو در رو شده ودر حال كسب ابعاد متعدد است .
تباعد موقف و موضوع ميان پارلمان و حكومت ، بروز اختلافات جد يد ميان جنبش ملي و حكومت ، مشكلاتي اند كه در برابرحكومت اقاي حامد كرزي اعلام حضور نموده اند .
از جانبي ايجاد مشكلات سياسي ميان دولت انګليس ، امريكا ، جرمني و كانا دا در حال توسعه بوده و جوانب ذيد خل در مدت شش ماه اخير نتوانسته اند ، از طريق تفاهم و ديپلوماسي بر مشكلات خود فايق شوند .
توسعه مشكلات ميان دولت انگليس ، امريكا و جرمني دولت آقاي كرزي را مجبور كرده است ، تا موقف خود را در برابر مخالفين امريكا روشن كرده و مخالفت خودرا با راهكار هاي انگليس اعلام نمايد .
لهذاشك نيست كه يكي از موتلفه هاي نيرومند ايجاد افتراق در ميان پارلمان ، جنبش ملي و دولت آقاي كرزي ، اختلاف امريكا با انگليس باشد .
با توجه به حضور نيرومندي كه ، امريكاييها در شش سال اخير در افغانستان داشته اند، پيوسته تلاش كرده اند ، تا تصميم نخست و ابتكار عمل را در جهت سمت دهي رويداد ها داشته باشند .
اما از انجايي كه استراتيژي انگليس با اين اقدامات تعارض داشته و موجي از مخالفت روز بروز نه تنها ميان دولت انگليس و امريكا توسعه يافته است ، بلكه برخي جوانب ذيدخل در مسايل افغانستان نسبت به اقدامات امريكا د يد بدبينانه داشته اند .
در داخل كشور به دليل ناتواني وضعف مديريت در رهبري آقاي كرزي نه تنها افكار عامه نسبت به موثريت دولت در سمت دهي رو يداد ها و حل مشكلا ت مشكوك شده اند ، بلكه اكثر احزاب ، نهاد هاي سياسي و حتي پارلمان كشور ، چالش هاي موجود را مقدمه گسترش يك بحران جدي سيا سي تلقي ميكنند .
از انجايي كه آقاي كرزي در برابر رويدادها موقف فعال ، استراتيژيكي و مدبرانه نداشته ، در برابر اكثر مشكلات با نوعي ياس و نوميدي رو دررو شده است .
عوامل چالش ها :
اعتماد آقاي كرزي بالاي افراد غير متعهد دلسوز به منافع ملي و بي تخصص عامل اكثريت مشكلات بوده ، و روند جابجايي اشخاص بي تخصص و غير مسلكي تا هنوز ادامه دارد .
اكثر وزرا ، معينيان و والي ها به دلايل مصلحت هاي سياسي به بست هاي مهم دست يافته و معمولابه جاي ارج گذاري و خدمت در جستجوي تعميم منافع فردي و تنظيمي خود اند .
روند ترويج فساد و توليد مواد مخدر به صورت بي سابقه در حال افزايش بوده و دولت در اين زمينه به استثناي طرح چند شعار كلي كوچكترين اقدام عملي نداشته است .
مسوولين دولتي به سبك و سياق (( من درآوردي خود )) مصروف كارهاي پراكنده بوده و اين امر موجب بئ اعتمادي كشورهاي دونر و جامعه جهاني نسبت به دولت شده است .
فقر، بيكاري و غارت دارايي عامه مانند گذشته درحال توسعه بوده و دولت مانندمترصد غير فعال فقط شاهد نظاره فاجعه و بدبختي ملت است.
مشكلات وزراي داخله ، دفاع ، زراعت و تجارت باوجود آنكه زبان زد مردم كوچه و بازار است ، اما به هر عنوان و سبك كه بوده اين وزرا اعتماد آقاي كرزي راكسب و فرايند بي ثباتي در ابعاد مختلف ادامه دارد .
مناسبات دولت باوجود مساعي قلابي و كذايي با همسايگان حسنه نبوده و كشورهاي همسايه با اقدمات پنهان و آشكار در جستجوي چاق ساختن بحران افغانستان اند .
كمك هاي بلا عوض روسيه به والي مزار مويد اين واقعيت است كه ، حتي روسيه كشوري كه با اشد ، انفلاسيون ، تورم اقتصادي رودررو است ، تصميم دارد ، در برابر رويداد هاي افغانستان بعد از اين بي تفاوت نباشد .
درچنين جو و فضاي آقاي كرزي ميخواهد به نفع ثبات و اعاده امنيت ، جنرال دوستم را به تاديب و تنبيه دعوت كند .
اقدامي كه فرصت عملي كردن آنرا شش سال پيش ّقاي كرزي از دست داده و به دليل عدم شناخت رويداد ها فرصت هارا به تاراج داده است .
اما در يك چنين شرايط كه موج نا امني توسط كشور هاي همسايه ، كشور هاي حامي افغانستان درحال رشد است، ميخواهد ، مناطق شمال را به بحران گرفتار كرده و به اصطلاح در جهت اعاده ثبات سياسي و انزواي رقباي آينده اش اقدامات عملي انجام دهد .
اين حركت هم نوعي ماجراجويي و مظهر حضور نيرومند فسا د سياسي دركشور بوده و به هيچ صورت متضمن منافع ملي نيست .
زيرا جنبش تحت زعامت جنرال دوستم ، شش و نيم سال پيش با مداخله آشكار كشورهاي ترك تبار ، روسيه و حتي ايران قوام يافته ، و امروز كشورهاي مذكور به ويژه تركيه متحد امريكا كوچكترين علاقه يي به انزواي سياسي آن ندارند .
از جانبي با توجه به گرفتاري هاي جامعه جهاني در افغانستان اين كشور ها علاقمند نيستند ، تا شاهد تجربه كردن يك بحران مخوف در شمال افغانستان باشند .
فرض كنيم مشكلات كنوني ميان آقاي دوستم و اكبر باي بوده و دولت جهت تامين قانونيت به پيگرد آنها اقدام نموده است .
دولت فراموش نكند كه ، افغانستان به شمول تنديس نظام سياسي به باشگاه ناقضين حقوق بشر ، تروريزم و ترويج كننده گان مواد مخدر مبدل شده كه حضور و موجوديت تروريست ها و ناقضين حقوق بشر و حاميان قاچاق و توليد مواد مخدر ، به مراتب خطرناك تر از مشكلات آقاي دوستم و اكبر باي اند ، از جانبي آقاي دوستم با تا يد رئيس جمهور به منصب تشريفاتي رئيس اركان قواي مسلح منصوب شده ، و تبارز اختلاف ميان آقاي كرزي و دوستم و طرح دعواي آنها از طريق رسانه ها به معني كودتاي سياسي محسوب مي شود .