جنرال، پاکستان را به کدام سو سوق می‌دهد؟

توسلی غرجستانی

با اعلام و ضعيت فوق العاده و اضطراری و تعلیق قانون اساسی و حبس گسترده سیاست‌مداران، حقوق دانان، فعالان حقوق بشر و برخی از رهبران احزاب سیاسی؛ وضعيت پاکستان بیش از گذشته بحرانی و فوق العاده به نظر می‌رسد. کشور پاکستان که می‌توان آن را مملکت جنرالها و اردو نام گذاشت، از بدو تأسیس تا کنون مکررا صحنه تاخت و تاز نظاميان بوده است و هر ازگاهی يک افسر و جنرال نظامی برای حفظ موقعيت اردو و عساکر پاکستان که جهت تداوم بحران با کشورهای همسایه نقش تعیین کننده دارند، دست به کودتا زده و سیاست مداران مستقل را یکی پس از دیگری از گردونه سیاست و حکومت به بهانه تحکیم دموکراسی و صیانت از استقلال کشور دور می‌کنند.!

حوادث چند روز اخیر و اعلام وضعیت فوق العاده در این کشور بعد از بازگشت ناموفق نواز شریف نخست وزیر پشین و باز گشت موفقیت آمیز بی نظیر بوتو نخست وزیر قبلی، جنرال مشرف قدرت سیاسی خویش را رو به افول دیده و برای حفظ موقعیت کنونی دست به این کار زد. جنرال مشرف که از حمایت مادی و معنوی برخی از بازیگران غربی که در منطقه سرگرم بازی منطقه‌ای هستند، برخوردار است بدون توجه به افکار عمومی پاکستان دست به این مانور قدرت جهت به تعویق انداختن انتخابات آتی زده و به بهانه مبارزه با افراط گرایی اسلامی و تروریزم چراغ سبز آمریکا و انگلیس را نیز در این پروسه به همراه دارد. دستگیری و برخورد خشن و گسترده با بخشی از مخالفان و مدارا با برخی دیگر از گروه های دارای قدرت و پشتوانه مردمی نظیر جمعیت العلماء به رهبری مولانا فضل الرحمان و حزب مردم به رهبری بی نظیر بوتو با هدف تحلیل و تضعیف توان مخالفان به کار گرفته شده است. بر اساس برخی گزارشها، جنرال برای بقای قدرت خویش با طالبان پاکستانی در حال مذاکره و گفتگو است و سعی دارد تا حمایت آنان را جلب نموده و از این طریق بر سایر گروه های معارض و مخالف حکومت جنرال، غلبه نماید.  

البته جنرال مشرف نیک می‌داند که ممکن است همان بازی سرنوشت جنرال ضیاء الحق و دیگر زمامداران نظامی و سیاسی پاکستان دامن وی را نیز گرفته و همان سرنوشت را رقم بزند همچنانکه در روز گذشته بر اساس برخی گزارشهای تأئید نشده خبر از حبس خانگی جنرال مشرف توسط معاون فرمانده ارتش پاکستان منتشر شد که بعدا تکذيب گردید. در کشور جنرال ها همه چیز ممکن است اتفاق بیفتند و سرنوشت سیاست مداران در گرو عزم و اراده و پالیسی اردو استوار است. آنچه که در این بحران ممکن است نصیب جنرال مشرف شود، حفظ قدرت و شوکت و دست یازیدن به حمایت بیش از گذشته غربی هاست اما از قراین و شواهد چنین بر می‌آید که مخالفان جنرال برای به زیر کشیدن وی از هرم قدرت، از تمام پتانسیل و ظرفیت خود بهره می‌گیرند و در صورت تداوم وضعیت موجود حساسیت‌ها نسبت به عملکرد جنرال و تصمیمات بزرگ وی "به تعبیر خود جنرال" جنرال‌ها و افسران دیگر اردو را برای خاتمه بخشیدن به وضعیت موجود وسوسه نموده و وارد بازی سیاسی کنند. که این امر نه به نفع سیاست مداران پاکستانی است و نه به نفع مردم آن کشور.

تأثیر تداوم بحران پاکستان بر افغانستان

طبیعی است که افغانستان نیز از تبعات و نتایج منفی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بحران جاری پاکستان بی بهره نخواهد ماند. همانگونه که سیاست مداران افغانی نیز از این جهت اظهار نگرانی کرده اند. مبارزه با تروریزم روزی کالای دارای مشتری بسیار و طرفداران بی شمار بود، الآن به صورت افتضاح آمیز درآمده و برای سرکوبی هر جنبش و اعتراضی اتهام تروریزم و بنیادگرایی بسته می شود و باور مردم منطقه نیز از شعارهای جذاب و دل انگیز مدعیان مبارزه با تروریزم تبدیل به سراب گردیده است چون بعد از شش سال افراد و گروههای که به عنوان تروریزم به مردم القا گردیده بود، بیش از گذشته قدرتمند گردیده و حکومت خود مختار غیر رسمی را در مناطق همرز با پاکستان به وجود آورده اند و هر روز شاهد اشغال ولسوالی های متعدد و گوناگون در این نواحی می‌باشیم.! تداوم بحران طالب و طالبانیسم دقیقا توسط خود مدعیان مبارزه با تروریزم در راستای بهره برداری سیاسی و توجیه حضور نظامی در افغانستان صورت می‌گیرد. بر اساس گزارشهای موثق مردمی نیروهای آمریکایی و ناتو اگر به منطقه‌ی که طالبان در آن حضور مشهود دارند، سرازیر شوند؛ قبل از قبل طالبان را در جریان گذاشته و به آنان توصیه می‌کنند که بعد از ورود ما به منطقه و ولایت مورد نظر، خود را از منظر عمومی غایب سازند که در این میان نقش جنرالهای باز نشسته پاکستانی و سرویسهای اطلاعاتی آن کشور به عنوان واسطه نقش مهم و تأثیر گذاری داشته و دارند.

از دیگر سو؛ افغانستان که بیشترین خطوط مرزی غیر کنترل شده را با پاکستان دارد، این مظنه وجود دارد که با سرازیر شدن سلاح و مهمات مورد نیاز طالبان از پاکستان توسط برخی از عوامل تشدید کننده بحران در آن سوی مرز، برای انحراف افکار عمومی پاکستان به خارج، پروسه دولت سازی و حکومت مستقل پشتونستان را مطرح سازند که این امر در کوتا مدت افکار درگیر اختلافات داخلی پاکستان را به خارج مرزها و مسأله مهمتر پشتونستان متوجه نموده و سوق دهند. که این امر نیز باتوجه به حساسیت بالای که در افغانستان وجود دارد، اوضاع کشور را بیش از گذشته متشنج تر خواهد کرد.

البته تمام آنچه گفته شد بستگی به مديریت بحران توسط جنرالها و حامیان خارجی آن دارد که چگونه از این مسیر کاروان آرمانی خویش را عبور داده و به سوی هدف اصلی و بنیادی که همان حفظ موقعیت کنونی و قدرت است، گام بردارند. 

 


بالا
 
بازگشت