احمدسعيدی

 

نوشتهء : احمد سعیدی

 

حامدکرزی رئیس جمهورکشوربه ترکیه رفت

 

بنا به دعوت محترم طیب اوردغان صدراعظم ترکیه هیئت عالی رتبه یی تحت ریاست حامد کرزی رئیس جمهورافغانستان روزيکشنبه به انقره سفرکرد. هدف عمدهء این مسافرت را ملاقات با جنرال مشرف حاکم پاکستان به خاطر راه های بیرون رفت ازچنگال تروریزم وقطع مداخله ازآن طرف خط دیورند به افغانستان که تاهنوز به هدد وشدت زیاد جریان دارد ومردم مظلوم افغانستان هرروز بدون موجب به خاک وخون می غلطند تشکیل میدهد . پیش ازآن که دست آوردهای این سفررا مورد بررسی وتحلیل قراردهیم درقدم اول باید روی روابط دیرینه افغانستان وکشوردوست ترکیه مختصربحثی داشته باشیم .

1- مناسبات افغانستان و جمهوری ترکیه:

ریشه ها و پیوند های دوستانه سنتی و تاریخی میان افغانستان وترکیه به دوران های مهاجرت آریایی ها میرسد مردم ترک از اطراف دریای آمو به سوی غرب وشمال پراگنده شدند . در زمان کنشکای کبیر و امپراطوری سلجوقیان دو کشور افغانستان وترکیه امروزی در یک قلمرو واحد (از مرزهای ترکیه امروزی تا دهلی نو واز کاشغر تا اوقیانوس هند امتداد داشت ) قرارداشتند .

از نیمه نخست سده 16 تا پایان سده هژدهم امپراتوری عثمانی ادعای خلافت همه مسلمانان را داشت . ازین رو بی مورد نخواهد بود به گونه فشره ازپیوند های فرهنگی و سیاسی افغان ترک که دردرازای سده های گذشته نیز مستحکم بوده است یاد کرد . از جمله میتوان از ارادت مردم ورهبران ترک به مولانا نورالدین عبدالرحمن جامی هروی شخصیت شناخته شده فرهنگ و ادب خراسان زمین در سده پانزده ، روابط حسنه هوتکی ها در قندهار با دولت ترکیه در سده هفدهم ، مبادله پیام های دوستانه احمد شاه بابا و سلطان مصطفی در سده هژدهم وبالاخره مجد وجهد شخصیت های علمی ، نویسنده گان وژورنالیست های مشهور افغانی چون سید جمال الدین افغانی و محمود طرزی در پخش وا شاعه احساسات و آرمان مردمان منطقه و مبارزه آن ها درراه به دست آوردن استقلال یاد آوری نمود .

درسال 1877 افغانستان و ترکیه دوکشور از هم دور وباهم نزدیک دربرابر ابر قدرت های ربع چهارم سده 19 با دشواریهای هم مانند روبربودند . درچنین فضای نامساعد وفد ترکیه عثمانی به ریاست خولی افندی ماموریت گرفت تا به افغانستان بیاید. او یک نفر افغان را به نام لعل شاه نیز با خود همراه داشت .

نخستین معاهده دوستی میان افغانستان وترکیه در نتیجه حمایت و پشتیبانی کامل افغانستان ازقیام اتا ترک در اول مارچ 1921 به امضا رسیده است . امضای این معاهده سبب شد تا ترکیه بعد از اتحاد شوروی پیشین به حیث دومین کشوریست که استقلال افغانستان را به رسمیت بشناسد و افغانستان نیز به نوبه خود نخستین کشوری بود که استقلال ترکیه را به زعامت مصطفی کمال اتاترک 1923 به رسمیت شناخت. از سال 1921 مناسبات رسمی میان دولت رسما آغاز یافت و معاهده دوستی سال 1921 زمینه آن را فراهم نمود تا درپرتو آن بیش از بیست معاهده وموافقتنامه میان دوکشور درزمینه های گوناگون فرهنگی و اقتصادی عقد گردد.

باید یاد آورشدکه این معاهده دوستی با معاهده مورخ 25 می 1928 که هنگام سفررسمی امان الله خان به ترکیه ودیدارش با مصطفی کمال اتاترک به امضا رسید ، باردیگر مورد تایید قرارگرفته و قوت بیشتر یافت.

دردوره محمد داوود خان مناسبات افغانستان و ترکیه بیشتر تحکیم یافت و به اعمار سفارت جدید افغانستان اقدام صورت گرفت.

بعداز سال 1357 ترکیه رخداد های افغانستان را به نظر مساعد نمیدید وازجمله 42 کشوری بود که در نوامبر 1980 به مسوده فیصله نامه مجمع عمومی سازمان ملل به  هواداری از مواضع پاکستان در مخالفت با رژیم کابل رای مثبت داد. درسال 1981 جنرال کنعان ایورن ازپاکستان بازدید نمود درنتیجه به 4 هزار تا 5 هزار افغان مهاجر در پاکستان به ترکیه پناهنده گی داد.

دردوران طالبان روابط دو کشور به پایین ترین سطح رسید و طالبان را به رسمیت نشناخت .

حکومت ترکیه در ائتلاف ضد تروریزم پس از رخدادهای 11 سپتمبر 2001 شامل و همه امکانات خود را در اختیار متحدان قرارداد.

 

موافقتنامه هایی که بین افغانستان وترکیه امضا شده است:

اولین معاهده دوستی افغانستان وترکیه در سال 1299 مطابق 1921 به امضا رسیده است که اسناد مصدقه آن در سال 1307 مطابق 1928 توسط رئیس هیئت افغانی محترم سلطان احمد سدوزی تبادله گردید و به تعقیب آن موافقتنامه های ذیل بین دوکشور به امضا رسیده است.

2- معاهده مکاتیبه در مورد عقد قرار داد های دوستی در ساحه سیاسی، اقتصادی و غیره.

3- معاهده مودت و توجه مساعی سیاسی و اقتصادی بین افغانستان وترکیه .

4- اسناد مصدقه معاهده مودت و توسعه مساعی سیاسی و اقتصادی و تبادله اسناد مصدقه در سال 1377 مطابق 1985.

5- موافقتنامه حمل ونقل هوایی بین افغانستان وترکیه در سال 1388 مطابق به 1959.

6- اسناد مصدقه موافقتنامه هوایی وتبادله اسناد مصدقه.

7- موافقتنامه فرهنگی افغانستان و ترکیه ، صلاحیت نامه برای امضای موافقتنامه در سال 1344 مطابق به 1959.

8- اسناد مصدقه موافقتنامه فرهنگی پروتوکول تبادله اسناد ومصدقه در سال 1344 مطابق 1965.

9- پروتوکول مذاکرات راجع به تبادله فرهنگی بین افغانستان وترکیه در 1351 مطابق به 1972 .

10- نامه وزیر خارجه ترکیه به وزیر امورخارجه افغانستان راجع به رفع ویزه اتباع افغانی وترکی در کشورهای یکدیگر در سال 1354مطابق به 1957.

11- موافقتنامه تجارتی بین افغانستان وترکیه 1354 مطابق به 1975 .( سند مذکور به موافقه طرفین تا سال 1383 تمدید شده و مدار اعتبار بود تا اینکه هنگام سفرمحترم ذکی ایرگیزان وزیر فوائد عامه و اسکان جمهوری ترکیه به کابل از تاریخ 9- 11 جون 2004 موافقنامه های جدید در مورد (تجارت و همکاری اقتصادی) و ( موافقتنامه تشویق و حمایت سرمایه گذاری متقابل ) فی مابین افغانستان وترکیه توسط محترم سید مصطفی کاظمی وزیر تجارت افغانستان و محترم ذکی ایرگیزان امضاءشد.

12- پروگرام همکاری فرهنگی برای سال های 1976-1977 مطابق به 1354.

13- یاد داشت تفاهم بین دو کشور در ساحه تربیه محصلین افغانی در ترکیه 18 فبروری 1993 .

14- تمدید اعتبار پروتوکول همکاری اقتصادی وتخنیکی افغانستان وترکیه مورخ 11جنوری 1978 درسال 1381 .

15- بنا بر پیشنهاد ریاست امور دینی ترکیه "پروتوکول ساختمان پوهنحی شرعیات مزار شریف و مسایل همکاری مالی آن " با وزارت تحصیلات عالی ومسلکی به تاریخ 8 جوزا توسط محترم محمد شریف فایض وزیرتحصیلات عالی وسفیر ترکیه در کابل امضا شد . به اساس آن جانب ترکیه در پوهنحی شرعیات مزارشریف سه بلاک برای بخشهای تدریسی،اداری ولیلیه درجریان سه سال آینده اعمارمینماید.(هیواد10|3|82) اصل پروتوکول مواصلت نکرده است.

16 – یاد داشت تفاهم دوستی وبرادری میان شاروالان شهر های کابل وانقره به تاریخ 16|6|2003 مطابق 24|3|1382 توسط محترم محمد انور جگدلگ شاروال کابل و محترم ملیح گوکچک، شاروال انقره به امضا رسید که مطابق آن روابط تاریخی وفرهنگی میان کابل وانقره و پیوند برادری دوکشور توسعه وانکشاف مزید می یابد. مطابق ماده (5) جاده یی به نام "جاده افغانستان" درانقره وهمچنان در کابل جاده یی به نام"جاده ترکیه" رسماً نام گذاری و افتتاح میشود ومطابق ماده(6) آن پارکی در کابل به نام "پارک انقره" ودرانقره پارکی به نام "پارک کابل" ایجاد وافتتاح میشود.

17- سه پروتوکول ذیل :(1)" پروتوکول تطبیقی راجع به تعلیم درحربی پوهنتون و مکتب متوسطه نظامی".

18- (2)" پروتوکول تطبیقی راجع به تعلیم قوماندانی وافسران قطعه قرارگاه در اکادمی حربی ترکیه" .

19- (3) " پروتوکول تعلیم و همکاری "به تاریخ 7 اپریل 2004 فی مابین لوی درستیزیت جمهوری ترکیه ووزارت دفاع ملی دولت انتقالی اسلامی افغانستان به امضا رسیده و هرسه پروتوکول فوق با صدور قرار شماره(7642|2004) مورخ 21جولای 2004 شورای وزیران ترکیه تصویب شده است.

20- موافقتنامه جدید (تجارت وهمکاری اقتصادی ) فی مابین افغانستان وترکیه توسط محترم سید مصطفی کاظمی وزیر تجارت و محترم ذکی ایرگیزان وزیر فوائد عامه واسکان جمهوری ترکیه به کابل از تاریخ 9|-11 جون 2004 در کابل به امضا رسید.

21- (موافقتنامه تشویق وحمایت سرمایه گذاری متقابل ) فی مابین افغانستان وترکیه توسط محترم سید مصطفی کاظمی وزیر تجارت و محترم ذکی ایرگیزان وزیر فوائد عامه واسکان جمهوری ترکیه به کابل از تاریخ 9-11 جون 2004 در کابل به امضا رسید.

22- موافقتنامه همکاریهای تخنیکی ، علمی و اقتصادی در ساحه های مختلف زراعتی میان سید حسین انوری وزیر زراعت و مالداری دولت انتقالی اسلامی افغانستان وسامی گوچلووزیر زراعت و انکشاف دهات ترکیه ، اخیراً در انقره به امضا رسید که با اساس آ ن وزارت زراعت ترکیه در ساحه های نسلگیری ، صحت حیوانات ووترنری ، تخم های اصلاح شده ، مهیا ساختن زمینه تحصیلات عالی برای متخصصان افغان به سطح ماستری ودوکتورا ، تعلیمات تخنیکی کوتاه مدت در ساحه های وقایه نباتات ، باغداری و اداره آن ، آبیاری وانکشاف فارم ها ، استعمال کود کیمیاوی ، کوپراتیف ، انکشاف سکتور خصوصی وسرمایه گذاری و توظیف یک نفر متخصص ترکی در ساحه زراعت در افغانستان به وزارت زراعت ومالداری افغانستان همکاری مالی، علمی و تخنیکی مینماید .

23- امضای پروتوکول هکاری تخنیکی، علمی و اقتصادی در ساحه زراعت بین دولت جمهوری اسلامی افغاستان و جمهوری ترکیه به تاریخ 6 دسمبر 2004 در انتالیا . امضا کنندگان: عبدالغفور پویا فاریابی سفیر افغانستان در انقره وسمع گوچلووزیر زراعت و امور دهات ترکیه.

24- "موافقتنامه فی مابین جمهوری ترکیه ودولت انتقالی اسلامی افغانستان" راجع با اعطایه مبلغ 9/1ملیون دالر امریکایی برای سال 2003 مورخ 31 دسمبر 2003 منعقده کابل . امضا کننده گان : طرف افغانی : محترم عبدالسلام رحیمی ، معین وزارت مالیه طرف ترکی : محترم احمد رفعت اوگچون سفیر وکوردیناتور دروزارت خارجه ترکیه . موافقتنامه مذکور به اساس یادداشت شماره (2005/045) مورخ 6 فبروری 2005 سفارت ترکیه طی فیصله شماره 8379 مورخ 5 جنوری 2005 شورای وزیران ترکیه تصویب ومرعی الاجرا است .

25- "موافقتنامه فی مابین جمهوری ترکیه و دولت انتقالی اسلامی افغانستان" راجع به اعطایه مبلغ 1 ملیون دالرامریکایی برای سال 2004 مورخ 19 دسمبر 2004 منعقده کابل . امضا کننده گان : طرف افغانی : محترم معین وزارت مالیه . طرف ترکی : محترم بولنت تولون سفیر جمهوری ترکیه درکابل . موافقتنامه مذکور به اساس یادداشت شماره (2005/045) مورخ 6 فبر وری 2005 سفارت ترکیه طی فیصله شماره 8355 مورخ 12 جنوری 2005 شورای وزیران ترکیه تصویب ومرعی الاجرا است .

وموافقنامه های بسیار دیگری که تا فعلا به امضاء رسیده اند میباشد.

 

نقاط عمده قضایای مشترک ترکیه وافغانستان:

1- مبارزه علیه تروریزم ودهشت افگنی هدف واستراتیژی مشترک میان جمهوری اسلامی افغانستان و جمهوری ترکیه میباشد.

2- عملی نمودن صلح ودیموکراسی هم از اهداف مشترک دو کشور شمرده میشود .

3- داشتن روابط استراتیژیکی طویل المدت با کشور ایالات متحده امریکا علیه تروریزم بین المللی .

4- حمایت همه جانبه جمهوری اسلامی افغانستان از پیوستن و عضویت جمهوری ترکیه درشورای امینت ملل متحد .

 

روابط فرهنگی افغانستان با جمهوری ترکیه:

بادرنظرداشت روابط فرهنگی بین افغانستان وترکیه که منعقده آن اول می 1921 بوده است حکومت ترکیه برای افغانستان برعلاوه بورس های تحصیلی ، نظامی وملکی وهمچنان علاوه به تعداد (100) نفر متعلمین افغانی در موسسات فرهنگی ترکیه وهمچنان ازسال 1993 ، 1994 و 1997 درحدود 500 نفرجوانان بنا به پیشنهاد جنبش ملی اسلامی افغانستان به آن کشور به خاطر تحصیل فرستاده شده اند . همچنان وقف های مذهبی ترکیه درافغانستان لیسه های ذیل را اکمال ، تدریس و مصارف همه جانبه شان را عهده داراند . 1- لیسه آریانا افغان ترک درکابل 2- لیسه نسوان افغان ترک درکابل 3- لیسه مرتضی درمزارشریف 4 – لیسه اخوت درشبرغان 5- لیسه اخی ایورن درمیمنه .

 

نوع حکومت درترکیه:

نوع رژیم آن جمهوری بوده ونوع حکومت آن پارلمانی است جمهوری ترکیه دارای رئیس جمهور، رئیس پارلمان وصدراعظم است. رئیس جمهورازطریق پارلمان برای 7 سال تعین میگردد وصدراعظم ازطریق انتخابات پارلمانی برای 5 سال تعین میشود . احزاب سیاسی قبل از انتخابات آماده گی دارند واعضای حزب حاکم برسراقتدار فعلا حزب عدالت وتوسعه که به نام (akp) یاد میشود.

 

شخصیت های سیاسی ورهبران احزاب ترکیه:

رئیس جمهورموجوده ترکیه محترم احمد نجدت سیزر میباشد . محترم رجب طیب اردغان صد اعظم . محترم بولنت آرنچ رئیس پارلمان ، محترم عبدالله گل معاون صدراعظم ووزیرامورخارجه ، آقای عبدالقادراکسووزیرامورداخله ، آقای وجدی گونول وزیردفاع ، محترم سترجنرال یاشربویوک لوی دستیز. درترکیه به طور مجموع جمعا 52حزب سیاسی ثبت وراجستر هستند.

به خاطراینکه بتوانیم بعدا روابط پاکستان وترکیه را مفصل ترتوضیح دهیم بهتراست با گذشته سیاست افغانستان درمورد عدم اشتراک این کشور درپیمان (سنتو)بحث مختصری داشته باشیم .

عدم اشتراک افغانستان درپیمان نظامی (سنتو):

یکی از نکات مثبت وقابل دفاع د رعرصه سیاست خارجی افغانستان ، اعلام بی طرفی این کشور در هیاهوی جنگ جهانی دوم بود . این سیاست بی طرفی موجب گردید تا کشور ومردم افغانستان از درگیرشدن به یک جنگ استعماری وخانمانسور دور نگهداشته شوند وعواقب شوم این جنگ فلاکت بار دامنگیر مردم افغانستان نگردد . اگرچه هیئت های متفقین به خصوص نماینده گان کشورانگلیس ازیک سو و فرستاده های آلمان نازی از جانب دیگر وارد کابل گردیده و برای کشاندن افغانستان درمیدان جنگ تلاش های فراوانی انجام دادند اما حکومت کابل قاطعانه از موضوع بی طرفی خود دفاع کرد واعلام نمود که سیاست خارجی افغانستان براساس اصل بی طرفی وعدم مداخله درامورداخلی دیگران استوار است . وهیچگاه به نفع هیچ کشوری وعلیه هیچ کشوردیگری وارد جنگ وکشمکشهای نظامی نخواهد شد. برپایه همین سیاست بی طرفی درسال 1946 افغانستان به عضوین سازمان ملل متحد درآمد وتقریبا ده سال بعد ازآن درسال 1955 درکنفرانس ( باندونگ) که پایه گذارجنبش غیر متعهد ها بود به عنوان یکی از اعضای موسس این جنبش فعالانه شرکت کرد . درآن سالها افغانستان یکی از معدود کشورهایی بود که درعرصه سیاست خارجی ازاصل بیطرفی پیروی میکرد وبر مبنای همین سیاست بود که از عضویت درپیمان سنتو که درآن کشورهای ترکیه ، ایران ، پاکستان وهمچنین دوکشورخارج ازمنطقه یعنی امریکا وانگلیس شرکت داشتند خود داری نمود . درستگاه دپیلوماسی افغانستان دراین دوره با پیروی از سیاست بی طرفی به طور مستقل وبدون تاثیر پذیری از قدرت های بزرگ عمل میکرد .اما با انتصاب سردار محمد داود به عنوان صدر اعظم افغانستان درسال 1332 سیاست خارجی افغانستان به تدریج به سوی بلوک شرق واتحادشوروی وقت تمایل پیداکرد .دوران گرایش به اتحاد شوروی که نخستین سنگ تهداب آن به دست محمد داود گذاشته شد ت تقریتا 40 سال یعنی از سال 1332 تا کامیابی مجاهدین درسال 1371 خورشیدی درافغانستان ادامه داشت .

 

روابط ترکیه وپاکستان:

روابط جمهوری ترکیه با پاکستان بعد از تولد پاکستان که هنوز این کشورچند سالی از عمرش نگذشته بود آغاز شد . روابط دیپلوماتیک بین ترکیه وپاکستان آوانی برقرارشد که رهبری پاکستان را لیاقت علی خان جانشین محمدعلی جناح به عهده داشت و از سال 1949 تا اکنون روابط این دو کشور روی هم رفته حسنه بوده است . با تشکیل پیمان نظمی (سنتو) که درآن ترکیه ، پاکستان ، ایران ودو کشورخارج منطقه که عبارت از انگیس وامریکا اند عضویت داشتند افغانستان بامهارت خاص خویش را دور از پیمان نظامی ( سنتو) نگهداشت و آن وقت نسبت به افغانستان ترکیه وپاکستان یار ویاوران بهتر و موثرتری بودند . رابطه ترکیه با پاکستان درعرصه های مناسبات گوناگونی سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی ، مذهبی وفرهنگی وسعت داشته . به گونه مثال جمهوری ترکیه علاقمند آن است تا با سیاست های منطقوی دست بازتری داشته باشد . پاکستان نیز این آرمان را دروجود خویش پرورش میدهد . با وجود توقعات و همکاری های دایمی ترکیه وپاکستان کشورپاکستان از عضویت ترکیه دراتحادیه اروپا خاموشی اختیار کرد و همچنان پاکستان علاقمند آن نیست که ترکیه دایما درپیمان ناتو شامل بوده ودرباز سازی های افغانستان طوریکه درشرایط موجود سهم همه جانبه گرفته درآینده نیز بگیرد . همچنان یک سال قبل که پاکستان علاقمند آن بود تا ازجمله کشورهای پرقدرت درشورای امنیت وبلاخره حتی به خاطراینکه هندوستان حق ویتو را درملل متحد حاصل نکند خویش را نیز کاندید این مقام نموده بود .ترکیه درمورد پاکستان نه راه مثبت داد ونه منفی . روابط پاکستان وترکیه پیوند های تاریخی کهنی ندارند چون از عمر پاکستان مدت کمی میگذرد. با وجود آن هم به خاطرروابط درترکیه جاده یی به نام محمدعلی جناح قاعد اعظم پاکستان نامگذاری گردیده و هم دراسلام آباد مرکزپاکستان جاده یی به نام مصطفی کمال اتاترک زعیم بزرگ مردم ترک وجود دارد . درطول تاریخ عمر پاکستان بعد ازآنکه روابط دیپلوماتیک را با ترکیه برقرارنموده سفرای پاکستان درترکیه همه اشخاص نظامی بوده اند . چنانچه همین حالا تورنجنرال افتخارحسین شاه که قبلا به حیث رئیس استخبارات پاکستان ووالی صوبه سرحد ایفای وظیفه نموده است واز دوستان نزدیک جنرال مشرف است به حیث سفیر درکشورترکیه ازطرف پاکستان ایفای وظیفه مینماید . آگان سیاسی به این باورند که کشورترکیه ازنگاه نظام عسکری خویش خیلی مظبوت ومقتدراست پاکستان کوشش دارد تا نظامی های آن درآن کشورسفیرباشند واز حالات نظامی ترکیه ودست آورد های شان به اردوی پاکستان استفاده نمایند .

اکنون میخواهیم مروری برروابط افغانستان وپاکستان داشته باشیم تا درپرتو وفراز ونشیب این روابط بتوانیم پس منظرروابط بعدی را نظراندازی کنیم .

 

روابط افغانستان وپاکستان طی شش دهه یی که از عمرپاکستان میگذرد:

بعد از ترک انگلیس ها در سال 1947 از شبه قاره هند که منجر به تشکیل هند و پاکستان گردید در واقعیت امر یک رویداد بزرگ تاریخی به نفع جنبش رهائی بخش خلق ها در منطقه و جهان تلقی گردید اما زمامداران افغانستان از این رویداد به نفع خویش مبنی بر استرداد اراضی از دست رفته که در سال (1893) توسط انگلیس ها تحت نام خط فرضی دیورند از پیکر افغانستان جدا گردیده بود استفاده نه نموده و فرصت های لازم را مبنی بر حفظ و توسعه تمامیت ارضی کشور از دست دادند که این منازعه سرحدی الی اکنون میان افغانستان و پاکستان کماکان برحال خود باقیست و در طول تاریخ بهبود روابط واصل حسن همجواری میان این دو کشور هم کیش را مورد سوال قرار داده است که مسیر آن طی 58 سال گذشته مملو از فراز و نشیب های سخت و دشوار بوده که همواره بر تیره گی روابط افزوده و باعث جنگ سرد میان این دو کشور همسایه نیز گردیده است .

 محمد علی جناح بنیان گذار و اولین رهبر پاکستان که اندکی بعد از تشکیل پاکستان وفات یافت و نواب زاده لیاقت علی خان جانشین محمد علی جناح گردید که وی نیز در سال (1951) توسط یک تن از افغان های مهاجر که به قبیله جدران منسوب بود به قتل رسانیده شد . باید گفت که فرد قاتل یکی از سران قبیله جدران افغانی بوده که از اثر تحریک خود پاکستانی ها به قتل آن مبادرت ورزید و شخص قاتل یکی از مهاجرین دولت افغانی بوده که در پاکستان اقامت داشت . وقوع این حادثه نیز موجب ظهور یک بحران شدید میان این دو کشور همجوار گردید تا سال (1958) حکومت های کم دوام در پاکستان حکمرانی کردند که نتوانستند با تصویب قانون اساسی و اجرای انتخابات عمومی نظام دولتی که اراده مردم را تمثیل نماید استقرار بخشند . بنابر سیاست خارجی که توسط حکومت آن کشور طرح ریزی گردیده بود به تدریج به جانب ایالات متحده امریکا و انگلستان خود را نزدیکتر می ساخت که این نزدیکی آن باعث اشتراک آن در اتحادیه کشور های جنوب شرق آسیا معروف به (سیاتو) و اتحادیه کشور های شرق میانه معروف به (سنتو) گردید هدف این انسلاک جلب همکاری های نظامی ، سیاسی و اقتصادی جهان غرب بود تا از آن در منازعات کشمیر با هند و منازعه پشتونستان با افغانستان استفاده بیشتر نماید .

بعد از انعقاد پیمان نظامی سیاتو که در سال (1956) به میان آمد و ایالات متحده نیز عضویت آنرا داشت پاکستان رسماً در آن شامل و مسئله خط دیورند را بعنوان سرحد بین المللی پاکستان اعلان نموده که با این صورت از پشتیبانی کشور های عضو پیمان سیاتو در برابر ادعای افغانستان برخوردار گردید که علی لارغم این همه انکشافات که در منطقه بوقوع پیوست با آنهم امکانات بهبود روابط میان افغانستان و پاکستان در سال های 1955 و 1957 امکانات واقعی جهت یافتن راه حل های سیاسی در میان این دو کشور وجود داشت که از این فرصت ها نیز استفاده بعمل نیامد . اما بعداً زمامداران پاکستان هر یک سکندر میرزا و شهر وردی در سال های 1956 و 1957 در فضای نسبتاً مساعد تری بکابل مسافرت کردند و در عوض سردار محمد داود خان در سال (1956) به کراچی و در سال (1958) به واشنگتن سفر  نمود که در مورد منازعه سرحدی و مسایل ذیعلاقه دیگر با مقامات عالی رتبه ایالات متحده امریکا بحث و گفتگو نمود . اما هر دو جانب با پافشاری بر مواضیع خویش فرصت لازم در جهت بهبود مناسبات را از دست دادند . تمایل کشور های غرب بخصوص ایالات متحده امریکا بطرف پاکستان زیاد بوده که این تمایل باعث آن می گردید تا پاکستان برموقف خصمانه خویش در قبال افغانستان تأکید ورزد . اما در مورد تمایل با افغانستان باید گفت که سیاست های تحریک آمیز اتحاد شوروی سابق و کشور هند که هر دو به خرابی مناسبات افغانستان با پاکستان علاقمند بودند زیرا هند و اتحاد شوروی به مثابه دوستان عنعنوی در یک جهت واحد در برابر ایالات متحده امریکا و پاکستان قرار داشتند که همین صف بندی و شرایط نا مساعد داخلی منجر به فقدان نصب العین و خط حرکت ثابت مانع رسیدن به اهداف واقعی می گردید زیرا زمامداران افغانستان در آن زمان در حالیکه حل مسئله پشتونستان را از طریق مراجعه با آرای عمومی مردم آن سرزمین یعنی از طریق دموکراسی تقاضا می کردند در داخل کشور آزادی و دموکراسی در حالت فقدان قرار داشت که در همچو یک شرایط مردم سرحد آزاد نمی توانستند ادعای افغانستان را جدی گرفته به آن علاقمند شوند .

از جانب دیگر برخی از ملکان و بزرگان قبایل و مبلغین حرفوی بخاطر منافع شخصی از تحریک پشتونستان به عنوان حمایت و برخی دیگری در عکس آن از هر دو کشور یعنی افغانستان و پاکستان بهره برداری نماید ولی با آن هم این مرحله که از آرامش نسبی برخوردار بود در سال (1961) در اثر برخورد های مسلحانه میان دو تن از سران قبایل جندول و خار که خان جندول از طرف افغانستان و خان خار از طرف پاکستان حمایت می گردید به خرابی اوضاع میان دو کشور انجامید .

در ماه می سال (1961) پاکستان از مداخله افراد اردوی افغانستان که مدعی بود با لباس ملکی به طرفداری از خان جندول داخل آنکشور شده اند شکایت نمود و بر مسافرت کوچیان افغانی به پاکستان شرط موجودیت پاسپورت را وضع نمود . هر چند حکومت افغانستان از ارسال افراد نظامی به ماورای خط دیورند انکار ورزیدند ولی در ماه اکتوبر سال (1961) تنش های مسلحانه جدید در منطقه سرحد واقع بین کنر و باجور رخ داد که تلفات جانی را نیز به جا گذاشت و قبایلیان طرفدار پاکستان به دنبال برخورد های مسلحانه بداخل افغانستان پیشروی نموده تا رود خانه کنر یعنی نزدیکی اسمار رسیدند که حکومت افغانستان در زمینه دست بکار شده و افرادیکه داخل قلمرو گردیده بودند به اسرع وقت خارج نمود که البته بدون خونریزی این بحران پایان یافت .

بعد از پایان درگیری های مسلحانه جنگ تبلیغاتی به اوج خویش رسیده کسب شدت نمود . پاکستان فیصله خویش را مبنی بر مسدود ساختن قونسلگری ها و وکالت تجاری های افغانستان را در پشاور و کویته به عنوان مداخله کارمندان آن در امور داخلی پاکستان صادر نمود . حکومت افغانستان مقابلتاً توسط یادداشت مؤرخ 30 ماه اگست (1961) پاکستان را با قطع مناسبات سیاسی تهدید نمود چون جانب پاکستان با تصمیم خویش در رابطه با انسداد قونسلگری ها و وکالت تجاری ها در دو شهر پاکستان مانند قبل پافشاری نمود ، افغانستان بتاریخ (3) ماه سپتامبر (1961) سرحد را مسدود ساخته به دنبال آن مناسبات سیاسی اش را با پاکستان قطع کرد .

محمد داود خان با اتخاذ همچو یک تصمیم بعد از تحقق آن با مشکلات دیگر مواجه گردید که از جمله وسیله ارتباط را با جهان خارج با حق عبور اموال و افراد از خاک پاکستان و دست رسی به دریا های آزاد که در معاهدات دو جانبه و مقاوبله های بین المللی تسجیل گردیده بود داوطلبانه از دست داد و مشکلات نهایت مبرمی را برای اقتصاد کشور ، مردم ، بازرگانان ، کشور ها و مؤسسات مساعدت دهنده به افغانستان را فراهم ساخت . محمد داود خان بر این باور بود که کشور های جهان و از جمله ایالات متحده امریکا ، کشور های اسلامی بخصوص کشور ایران در بهبود و از سرگیری روابط مداخله خواهند نمود اما چنین نشد و در مقابل اتحاد شوروی سابق از چنین حالت نفع برده و با حرکات نمایشی ترانسپورت هوائی را از میدان های هوائی کابل و قندهار با میدان های هوائی تاشکند و ماسکو بازگشائی نمود که گویا افغانستان می تواند با اتکای همکاری های اتحاد شوروی همه مشکلات و پرابلم های خویش را مرفوع سازند .

طوریکه قبلاً متذکر شدیم پاکستان با کسب عضویت در پیمان سیاتو که ایالات متحده امریکا نیز در آن شامل بوده افغانستان راه عدم انسلاک فعال را در پیش گرفت . خاصیت عدم انسلاک مثبت و فعال که در کشور های مانند یوگوسلاوی ، هند و مصر تطبیق می شد ، افغانستان باوجود خود داری از شرکت در اتحادیه های نظامی در زمینه بین المللی روش انفعالی نداشت بلکه سعی می ورزید تا در حل قضایا نقش فعال داشته باشد اینکه سیاست خارجی افغانستان را عمدتاً اصل عدم انسلاک تشکیل می داد و با پیروی از آن سال های (1955 و 1961) در کنفرانس های باندونگ - اندونیشیا و بلگراد - یوگوسلاویا شرکت نمود .

افغانستان پیوسته تلاش ورزید تا مناسبات خویش را با سایر کشور های جهان تحکیم بخشد که روی تحقق همین هدف در سال (1955) جمهوریت مردم چین را برسمیت شناخت که بعداً مساعدت های مالی و تخنیکی را از آن بدست آورد و همچنان در میان کشور های جهان سوم روابط خویش را با هند دوستانه و تحکیم بیشتر بخشید . 

طوریکه در سطور قبلی نیز تذکر بعمل آمده است مناسبات پاکستان و افغانستان از بدوتأسیس پاکستان فراز و نشیب های متعدد را پشت سر گذاشته است که منتج بر تشنجات گردیده که باعث تیره گی روابط و وخامت اوضاع میان دو کشور گردیده است .

به گونه مثال زمانیکه مسئله عضویت پاکستان در سازمان ملل متحد در سال (1947) مطرح بحث گردید افغانستان به مخالفت آن پرداخت که این مخالفت از مسئله خط دیورند و حق خود ارادیت مردمان پشتون و بلوچ در ماورای خط دیورند نشئت می نمود .

به سلسله همین تشنجات و تیره گی روابط در سال (1956) بالای قونسلگری های پاکستان در شهر های جلال آباد و قندهار حملات صورت گرفت که بیش از پیش به تیره گی روابط میان دو کشور انجامید. این روابط تا حدی تیره گردید که در سال (1961) عملاً با  قطع روابط دپلوماتیکی منجر گردید ، اما در سال (1963) بنابر وساطت شاه ایران و تلاش های خیر خواهانه وی روابط دپلوماتیکی دوباره تأمین و اعاده گردید .

در سال (1966) فیلد مارشال محمد ایوب خان رئیس جمهور پاکستان بکابل مسافرت نمود و تلاش ورزید تا با مقامات عالی رتبه افغانی در جهت بهبود روابط مذاکرات سودمندی را انجام دهند .

در سال (1974) در دومین کنفرانس سران کشور های اسلامی که در شهر لاهور پاکستان برگزار گردید نماینده افغانستان ( داکتر نعمت الله پژواک ) با ایراد بیانیه با الفاظ تند و تیز پاکستان را در مورد مسئله پشتونستان مورد انتقاد قرار داد که فضای کنفرانس را نیز تشنج بار ساخت که در نتیجه رهبر لیبیا معمرالقزافی به شخص محمد داودخان رئیس جمهور تماس تلیفونی حاصل نموده و از وی جهت اشتراک در جلسات بعدی کنفرانس دعوت بعمل آورد ولی وی آنرا نپذیرفت و از شرکت خویش در کنفرانس امتناع ورزید .

در سال (1965) دومین جنگ میان هند و پاکستان از اثر مسئله کشمیر رخ داد که بوساطت اتحاد شوروی سابق بتاریخ (15) ماه جنوری سال (1966) در شهر تاشکند تحت نام معاهده تاشکند در حضور داشت لعل بهادر شاستری صدراعظم هند و فیلد مارشال محمد ایوب خان رهبر نظامی پاکستان بعد از حصول توافق به پایان رسید .

در جریان جنگ هند و پاکستان با وجود اینکه مناسبات میان افغانستان و پاکستان از حالت خوب برخوردار نبوده اما حکومت تحت صدارت دوکتور محمد یوسف در افغانستان بی طرفی و عدم مداخله را در خصوص جنگ هند و پاکستان اتخاذ و به آن وفادار باقی ماند .

در سال (1969) دیکتاتوری نظامی ده ساله فیلد مارشال محمد ایوب خان در پاکستان پایان یافت و جنرال یحیی خان جانشین وی با ابراز سپردن وعده ها در اعاده و تأمین دموکراسی و نظام واقعی جمهوری مردم را با آرامش دعوت نمود زیرا در زمان اقتدار محمد ایوب خان مردم از وی عدم رضایت خویش را در راه اندازی تظاهرات خیابانی بعد از پایان جنگ با هند ابراز داشته بود و خواهان دموکراسی و اعاده نظام جمهوری واقعی می گردید ، تحت اقتدار جنرال یحیی خان در سال (1970) اولین انتخابات عمومی انجام داده شد .

در انتخابات عمومی مردم بنگال شرقی که یکی از پرنفوس ترین قسمت پاکستان محسوب می گردید اکثریت ارا را به نفع حزب عوامی لیگ تحت رهبری شیخ مجیب الرحمن مورد استعمال قرار داد . شیخ مجیب الرحمن که قبلاً به موجب مطالبه آزادی وسیع و گسترده محلی به ارتکاب خیانت ملی متهم گردیده بود ولی با وجود آن بالای موقف اتخاذ شده خویش اتکا نمود و در صدد آن گردید تا با استفاده از نتیجه انتخابات برنامه دست داشته خویش را در مورد آزادی محلی یعنی پاکستان شرقی اجرأ نماید . زیرا حزب عوامی لیگ در سطح ملی از اکثریت پارلمانی برخوردار بود که روی همین فکتور حکومت آینده را تقاضا می نمود . هر چند این تقاضا از لحاظ حقوقی یک امر به جا و منطقی تلقی می گردید اما با واقعیت سیاسی در پاکستان مطابقت نداشت چون پاکستان از نظر موقعیت و ساختار جغرافیائی از دو پارچه یعنی پاکستان شرقی و غربی تشکیل یافته بود که توسط خاک هند از هم جدا و در فاصله تقریباً یکهزار میل از یکدیگر موقعیت داشت . با وجود اینکه اکثریت نفوس پاکستان در بنگال شرقی به سر می بردند اما مردم پاکستان غربی بخصوص مردم پنجاب که اکثریت بنیان گذاران پاکستان به آن منسوب بودند خود را مؤسس حقیقی کشور شمرده مقام رهبری را تقاضا می داشت از اینکه بعد از ایجاد پاکستان همه امتیازات سیاسی و اقتصادی را آنها تصاحب نموده بودند به هیچ صورت حاضر نبودند از آن به نفع مردم بنگال صرف نظر نمایند .

در پاکستان غربی ( پاکستان امروزی ) ذولفقار علی بوتو بانی حزب مردم پاکستان مؤفق گردید تا رهبری اکثریت پاکستان غربی را بدست آورده در برابر ادعای شیخ مجیب الرحمن و بنگالیان قد علم نماید . موصوف جنرال یحیی خان را معتقد ساخت تا شیخ مجیب را از ادعای خویش منصرف سازند اما شیخ مجیب با فشار های جنرال یحیی خان وقعی نگذاشت و با ادعای خویش کما فی السابق پافشاری نمود که توسط اردوی پاکستان که بطور اغلب از ساکنان پنجاب متشکل گردیده بود تحت توقیف قرار داده شد و نیروی نظامی در صدد آن گردید تا قیام آزادی خواهی بنگالیان را سرکوب و فرونشاند ولی بنگالیان به مبارزات آزادی خواهی و جدائی از پاکستان غربی ادامه داده و در برابر نیرو های نظامی مقاومت نموده جنگ های پارتیزانی و چریکی را علیه اردوی پاکستان آغاز نمود . از اثر وقوع چنین تنش های مسلحانه موجی عظیمی از پناهنده گان بنگالی بطرف هند سرا زیر گردید که حکومت هند تحت قیادت خانم اندراگاندی صدراعظم آن کشور به پاس احساس همدردی و دفاع حقوق حقه بنگالیان مداخله نظامی نموده که سر انجام تعداد (90) هزار لشکر پاکستانی را در بنگال شرقی تحت اسارت نیروی نظامی خویش در آورده که جنرال نیازی و جنرال تیکا خان نیز در جمله اسیران جنگی در قید قوای نظامی هند قرار گرفت و شهر داکه مرکز پاکستان شرقی با سقوط مواجه گردید که بعداً در ماه جنوری سال (1972) کشور آزاد و مستقل بنگله دیش تحت قیادت شیخ مجیب الرحمن در نقشه سیاسی جهان عرض وجود نمود . این رویداد تلخ ولی انکار ناپذیر برای پاکستان غربی یعنی پاکستان کنونی قابل قبول نبوده و رهبران آنرا سخت تحت فشار روحی و خجالت آور قرار داد . هر چند پاکستان این رویداد را با آسانی نپذیرفت اما به جزء اینکه به آن تن در دهند دیگر چاره نداشت و بعد از مدت کوتاه آنرا برسمیت شناخته روابط دپلوماتیکی را با آن تأمین نمود . حکومت افغانستان تحت صدارت دوکتور عبدالظاهر در قضایائیکه گذشت از سیاست بی طرفانه خویش استفاده نمود و کدام حرکت بر ضد پاکستان از خود نشان نداد که بنابر اتخاذ همین موقف ذولفقار علی بوتو صدراعظم پاکستان در ماه مارچ سال (1972) بکابل سفر نمود و مراتب احترام و سپاس از جانب خود و مردم پاکستان را با اعلیحضرت محمد ظاهر شاه ، شاه افغانستان و حکومت ابراز نمود .

بعد از ایجاد بنگله دیش ذولفقار علی بوتو به مقام صدارت نشسته و در سال (1973) قانون اساسی جدیدی را با احیای نظام فدرالی بوجود آورد که تمام احزاب مهم به شمول حزب عوامی ملی در ایالت شمال غربی با آن موافقه نمود زیرا حزب عوامی ملی که نسخه جدید حزب پیشین خدائی خدمتگاران تحت قیادت خان عبدالغفار خان بود تا آن وقت از تشکیل پشتونستان و ادعای افغانستان پشتیبانی می نمود اما بعد از انفاذ قانون اساسی جدید اذعان نمود که ایالت شمال غربی جزء لاینفک  پاکستان می باشد ، در نتیجه این سازش بوتو به حزب عوامی ملی فرصت داد تا در ایالت سرحد شمال غربی و بلوچستان بر مبنای نتایج انتخابات در حکومت شرکت نماید . در بلوچستان حزب مذکور کابینه ولایتی را تشکیل داد اما در ولایت شمال غربی در کابینه ائتلافی مولانا مفتی محمود رئیس جمعیت العلمای اسلام شرکت نمود ولی این حکومت دیرپای نبوده و بزودی با شکست و سقوط مواجه گردید زیرا بوتو که مردی جاه طلب و دسیسه کار بود سعی داشت تا حکومت های محلی را در ولایات سرحد و بلوچستان از داخل تخریب نموده زمام امور را در این ایالت ها نیز به حزب مردم پاکستان متعلق سازند .

در سال (1977) بار دیگر در پاکستان انتخابات عمومی صورت گرفت که حکومت با مداخله در جریان راه اندازی انتخابات متهم گردید که مردم دست به تظاهرات سراسری زده و اوضاع از کنترول حکومت خارج و منتج به مداخله اردو گردید که سر انجام بتاریخ (5) ماه جولای سال (1977) به رهبری جنرال ضیا الحق رئیس ارکان حرب پاکستان دست به کودتای نظامی زده و زمام امور را بدست گرفت .

با وجود مخالفت جامعه جهانی ذولفقار علی بوتو بتاریخ (4) اپریل سال (1979) توسط حکومت جنرال ضیاالحق به اعدام محکوم و بعداً اعدام گردید .

همزمان با کودتای نظامی در پاکستان توسط جنرال ضیاالحق محمد داود خان به حیث رئیس جمهور افغانستان زمام امور را بدست داشت که روابط میان افغانستان و پاکستان نهایت تیره و تاریک بوده و بعد از کودتا مسلحانه که علیه حکومت محمد داود در ماه اپریل سال (1978) صورت گرفت محمد داود با عده زیادی از اعضای حکومت اش بقتل رسیده و زمام امور را نور محمد تره کی رهبر حزب دموکراتیک خلق افغانستان در دست گرفت که با آمدن حکومت جدید مسئله پشتونستان بار دیگر به مثابه یک مسئله محوری در سیاست خارجی قرار گرفت و مناسبات این دو کشور بیش از پیش رو به وخامت گرائید .

 بتاریخ (27) ماه دسامبر سال (1979) با تهاجم نظامی اتحاد شوروی سابق و با قدرت رسیدن ببرک کارمل مناسبات میان افغانستان و پاکستان نهایت بحرانی و در یک مرحله عمیق خرابی قرار گرفت .

بتاریخ (17) اگست سال (1988) جنرال ضیاالحق در یک سانحه هوائی واقع بهاولپور با تعدادی از جنرالان عالی رتبه بشمول سفیر امریکا و به شمول جنرال اختر عبدالرحمان رئیس ارکان حرب بقتل رسید و غلام اسحق خان زمام امور کشور را بدست گرفت . همزمان با وقوع همین رویداد داکتر نجیب الله به حیث رئیس جمهور زمام امور را بدست داشت که روابط مانند گذشته میان دو کشور کماکان در وخامت قرار داشت .

در ماه اپریل سال (1992) که حکومت مجاهدین در افغانستان استقرار یافت جناب صبغت الله مجددی زمام امور را بدست گرفت .

میا محمد نواز شریف به حیث صدراعظم پاکستان ایفای وظیفه می نمود موصوف با پیروزی مجاهدین و استقرار دولت اسلامی افغانستان در ماه اپریل سال (1992) وارد کابل گردید و با زعامت جدید وعده هر نوع همکاری مالی و سیاسی را ابراز داشت .

از ایجاد دولت اسلامی افغانستان الی شکست طالبان روابط میان این دو کشور همجوار رو به بهبود گرائید و می توان آنرا یک صفحه جدید روابط در جهت بهبود تلقی نمود .

بعد از وقوع حوادث یازدهم سپتامبر سال (2001) در واشنگتن و نیویارک که اندکی بعد با سقوط رژیم طالبان انجامید و در ماه سپتامبر سال (2001) اداره انتقالی که بتأسی از تصامیم و فیصله های کنفرانس بن با حمایت جامعه جهانی تحت ریاست جلالتمآب حامد کرزی رئیس اداره مؤقت به میان آمد روابط میان افغانستان و پاکستان شکل جدیدی را بخود گرفت که با سفر های متقابل سران دو کشور این روابط بیش از پیش استحکام یافت . جلالتمآب حامد کرزی طی دوران زعامت شان شش مرتبه در رأس هیأت های عالی رتبه افغانی وارد پاکستان گردید و جنرال پرویز مشرف رئیس جمهور و شوکت عزیز صدراعظم پاکستان نیز در رأس هیأت های عالی رتبه طور جداگانه عازم افغانستان شد و میر ظفر الله خان جمال صدراعظم سابق پاکستان نیز به افغانستان سفر نموده است باید گفت که پاکستان اضافه از مبلغ  (200) ملیون دالر را جهت باز سازی افغانستان وعده نموده اعلام داشت و علاوه از آن در جنگ با تروریزم و دهشت افگنی همکاری متقابل میان این دو کشور پیوسته همکاری مینمایند که پاکستان درزمینه به خاطردرهم کوبیدن لانه های تروریزم همکاری نکرد.

باید گفت که روابط میان افغانستان و پاکستان در طی بیش از شش دهه الی اکنون فراز و نشیب های متعدد را پشت سر گذاشته که درج تاریخ هر دو کشور گردیده است ولی اکنون با تفسیر اوضاع جهانی و واقعیت های جدید که در داخل هر دو کشور بوقوع پیوسته است مستلزم آنست تا مشکلات و پرابلم هائیکه از گذشته ها لاینحل باقی مانده است با نظر داشت اصل حقوقی و تاریخی درین سفرباید جانب افغانی کوشش همه جانبه به خرج دهد تا پاکستان آماده آن گردد که به خاطردرهم کوبیدن تروریزم صادقانه عمل نموده وگام های درست وکارآمدی را درزمینه بردارد واین پرابلم ها که باعث خدشه دارشدن روابط بین دوکشورگردیده جهت  حل و فصل و نقطه پایان گذاشته شود که می توان آنرا به شرح ذیل برشمرد :

     حل و فصل مسئله مرزی یعنی خط دیورند که یکی از مسایل محوری و تشنج بار منحیث یک مسئله داغ تقابل و رویاروی در طول تاریخ قرار داشته و اکنون نیز لاینحل باقی مانده است ، با نظر داشت قوانین بین الدول با حفظ منافع ملی و تاریخی از طریق ارگان حقوقی و با صلاحیت جمهوری اسلامی افغانستان با غور و تعمق بیشتر موضوع را غور همه جانبه نموده بعداً با جانب پاکستان غرض بحث و گفتگو قرار داده شوذ که البته به زمان بیشتر جهت حل عادلانه و منطقی آن مسلماً نیاز وجود خواهند داشت .

    از اینکه جمهوری اسلامی افغانستان محاط به خشکه است پس ایجاب می نماید تا بر وفق قوانین بین المللی راه ترانزیتی را با یکی از بنادر که در کنار بحیره عرب قرار دارد جهت فراهم نمودن تسهیلات تجارتی و ترانزیتی در اختیار جمهوری اسلامی افغانستان قرار داده شود .

   به کشور هند اجازه داده شود تا اموال تجارتی را از طریق پاکستان به بندر طورخم و از آن با سایر نقاط و شهر های افغانستان صادر نماید و به همین گونه اموال تجارتی افغانی از طریق خاک پاکستان به هند صادر گردد .  

    تأمین ترانسپورت مسافربری کابل پشاور و پشاور کابل از طریق بندر طورخم و همچنان قندهار کویته و کویته قندهار از طریق بندر سپین بولدک با تفاهم وزارت ها ترانسپورت و مقامات ذیصلاح طرفین .

    حل مشکلات و پرابلم های ترانزیتی که از سال ها متمادی بدینسو از بندر کراچی الی بندر طورخم به حال خود باقیست از طریق وزارت های مسئول با نظرداشت پرنسیپ های قبول شده بین المللی مجدداً به حل آن پرداخته تا بیش از این برای تجار ملی و سکتور دولتی ممانعت ها را به بار نیاورند .

     منع راه اندازی تبلیغات سؤ از طریق مطبوعات و سایر رسانه های گروهی طرفین به منظور رشد بهبود روابط میان دو کشور .

  جلوگیری از آزار و اذیت مهاجرین افغان در پاکستان ازطرف پولیس آن کشور

در فرجام مطلب مورد مطمح خویش خاطر نشان باید نمود که جمهوری اسلامی افغانستان که طی جنگ های خانمان سوز همه نهاد های اقتصادی را از دست داده اکنون نیازمند به مساعدت های جامعه جهانی ، کشور های دوست و از جمله کشور های همسایه و همجوار می باشد که تحقق این امر مبرم و ضروری بدون اعتماد متقابل و رعایت اصل حسن همجواری میان افغانستان و پاکستان ممکن نیست لهذا با نظرداشت عوامل و فکتور های درج شده خواهانیم که مقامات ذیصلاح و ذیربط جمهوری اسلامی افغانستان به آن عطف توجه نموده آوانیکه غرض تطبیق آن به اقدامات لازمه متوصل می گردد آنرا در نظر گرفته که البته تحقق آن برای کشور عزیز ما افغانستان نافع و ممد تمام خواهند شد .

اکنون که روابط افغانستان با ترکیه وهمچنان روابط ترکیه با پاکستان وپرابلم های شش دهه اخیر که بین افغانستان وپاکستان وجود داشته تشریح گردیده با درنظرداشت آنچه که تا اینجا گفته آمدیم عوامل وانگیزه های وپیچ و خم های روابط پاکستان وافغانستان را برشمردیم تحلیل وتجزیه ما ازین سفرنکاتی زیرین را دربردارد:

باورمندی ما این است که با همچو نشست هایی یک شبه ودوشبه این سد کهن وآهنین تیره گی درروابط که بین افغانستان وپاکستان وجود دارد با وجود تلاش های دوستانه کشورترکیه وصدراعظم محترم شان جناب اردغان همه جانبه ازبین نخواهد رفت درحالیکه سیاست های منطقوی اخیر وزارت امورخارجه افغانستان روابط حسنه داکترسپنتا وزیرامورخارجه وگذشته تحصیلی یی که درترکیه دارد علاقمندی های ترکیه روی روابط باافغانستان ازگذشته بهتر وبهترشده میرود . ازجانب دیگر عضویت ترکیه ، پاکستان درسازمان ایکووخط سیر اموال تجارتی منحیث یک نقطه مهم که افغانستان درسرراه ازآن برخوردار است میتواند روی این مذاکرات که بین افغانستان وپاکستان درپادرمیانی ترکیه صورت میگیرد تاثیرگذارخواهد بود . اگرافغانستان با وضع جیوپلوتیکیی که درمنطقه دارد ایکورا همه جانبه همکاری نکند آن سازمان با چالش های گوناگونی مواجه خواهد شد . امید واری هایی وجود دارد که مخلص بودن ترکیه برروند صلح به افغانستان کمک کند تا چالش ها وپرابلم های موجود بین افغانستان وپاکستان راه برون رفتی به خود پیدا نماید .با وجود اینکه باورکامل داریم که کشورترکیه درین مذاکرات صادقانه عمل مینماید  و درتلاش آن است تابه این مشکل وپرابلم جهانی ومنطقوی که آن زاده مداخلات بیرون مرزی افغانستان است خاتمه داده شود . متاسفانه با درنظرداشت امید ها عقیده برآنیم که این کهنه زخم دیرینه که ازطرف پاکستان به وجود آمده به زودی تنها با ادویه یک روزه ترکیه همه جانبه تداوی نخواهد  شد میتواند تاثیرگذارباشد . چون سیاست های منطقوی اخیروزارت امورخارجه دررفع پرابلم ها تاثیرگذاربوده که این مذاکرات نیز با آن پیوندی دارد . عقیده آگاهان سیاسی این است که روی وصفه میزمذاکرات خیلی دلچسپ وامید وارکننده خواهد بود . اما به شهادت تاریخ عملکرد از جانب پاکستان طورشاید وباید به کوتاه مدت انتظاربرده نمیشود . چنانچه پاکستان درشرایط موجود با پرابلم های داخلی خویش چنان درگیروداراست که نمیتواند پرابلم های بیرونی را خواسته یا نخواسته از سرراه خود بردارد . ما باید فراموش نکنیم که روابط ما و پاکستان با درنظرداشت تاریخ گذشته وروبط دوجانبه کشورها مانند دریای بز رگیست که درزنده گی انسان ها وسیاست های آن ها منطقوی وفرامنطقوی درحرکت است  . روی این قوانین مشخص حرکت میکند ومسیر میپیماید کسانیکه این رود خانه را خوب ودقیق بشناسند میتوانند مسیرآینده آن را معین کنند . این رود خانه که از کوه پایه های گوناگون میگذرد ودربسترهای مختلف ، پستی ها وبلندی ها دره ها وصحرا ها حرکت میکند این حرکت ها یک شبه تصادفی و بی معنی به میان نیامده اند وبی معنی نبوده اند وتا هنوز نیستند . به اساس قوانین خاص مترادف وغیر مترادف نشیب وفراز مختلفی دارند . با همچومسیرپرمخاطره اگراین جریان که ما آن را مذاکره یا تفاهم میگوییم آنی و بدون تعمق رها کنیم خوشبینانه وبدون پشت پا دیدن چه ضمانتی وجود دارد که این دریا به کدام سو خواهد رفت و با کدام باطلاق خواهند افتید وبا کدام بحر یا درکدام سرزمین های شنی فرو خواهد رفت . اما برعکس عقلانیت ما به حکم وجدان به ما این عقیده را میدهد که بادرک دقیق از شرایط موجود به آنطرفی رهنمون شویم که فردا وفردای دیگری ملت ما روشن تر ، پرثمر تر واز صلح وآزادی خوب تری برخوردار باشد . ما باید درسیاست ها و جهش های موجود درکناردریا ننشینیم و موج هایی که درگذشته آمده اند حساب کنیم تا آن وقتیکه حساب از ذهن ما خارج شود باید امواج پرتلاطم امروز ر ا که درروی دریا درحرکت است دقیق محاسبه کنیم . موج های تازه را باخود بگیریم و مطابق آن ضربه های گذشته را خنثی و محاسبه موج های دریای پهناور دنیای متمدن امروز را به نفع خود بچرخانیم . این رامیدانیم که مهارکردن دریای سیاست دنیای کنونی مشکل است اما منطق وطراحی درست بلاخره راه گشایی برای مهارکردن این موج های دریای پرتلاطم خواهد گردید . درحالیکه به امید به آینده مینگریم با صلح ونیت نیک و حسن همجواری با کشورهای همسایه باورداریم دست برادری ما به طرف همه دراز است ازدیگران نیز توقع داریم که دست ما را به خاطربرادری بفشارند . امید واریم هیئت عالی رتبه افغانی حقایق موجود را که درکشورعزیزما از اثر مداخلات بیرونی به خصوص ازآنطرف خط دیورند به وجود آمده یکا یک به مقامات عالی رتبه کشورترکیه انعکاس دهند تادرپرتو آن حقایق برای پاکستان و زمام داران آن ازگذشته فشاری زیاد تری وارد گردد تا با حقایق تن دردهند وعملا درسرکوبی تروریزم گام بردارند .

 

پایان

 


بالا
 
بازگشت