نیلاب سلام
گشایش زندان هفده میلیونی در افغانستان, سمبول برای ارج گذاری به دیوار و میله
امروز, گاهی که مهمانان پیشینه و عزیزی را از شهر دگری مهماندار گشته بودیم و همه ای خانواده گاه با توجه خاص به اخبار که از طریق شبکه ای جهانی تلویزیون آریانای افغانستان پخش میشد, گوش میدادیم و باز سخنانی از این در و آن در بر زبان می آوردیم و تبصره های سیاسی و غیر سیاسی را به آن ها زیاد میکردیم, خبری توجه همه را سخت به خود معطوف داشت و احساس انزجار مان را بر انگیخت.
آزادی در اوج ابراز جملات فریبنده و رویایی دنیای دموکراسی بار بار و این بار نه تنها بی رحمانه, بل حتی وقیحانه به دار آویخته میشود.
کار زندان که در جوار زندان پل چرخی اعمار گردیده است و حالا بخش از زندان نامبرده را تشکیل میدهد به پایان رسید. این زندان به مصرف حدود هفده میلیون دالر بنا گردیده است, در سه طبقه, شامل سه صد سلول است. قرار است, زندانی های اردوگاه گوانتانامو و زندان بگرام ـ تحت نظارت قوای امریکا در افغانستان ـ به این زندان انتقال بیابند در حال حاضر حدود پنجاه زندانی افغان در گوانتانامو و سه صد دگر در زندان مربوط به قوای نظامی امریکا در بگرام در حبس به سر می برند. این بخش تازه اعمار گردیده ای زندان پل چرخی زیر نظر نظامیان امریکایی در افغانستان "به کار آغاز خواهد کرد."
زندان, امروز با شکوه فراوان, در حالی که آقای صبغت الله مجددی و جنرال عبدالرحیم وردک, وزیر دفاع افغانستان بیانیه های شان را ایراد نمودند, با بریدن کلیشه ای فیته گشایش یافت.
زندان نامبرده توسط اردوی ملی افغانستان که زیر نظر متخصصین امریکایی تعلیم دیده اند, زیر نظارت قرار خواهد داشت.
آیا این در کنار این که یک درامه ای مضحک است, یک بی شرمی نیست؟
1. زندان قتل گاه آزادی است, ولو جنایت کاران در آن جا در حبس به سر برند. تاریخ نشان داده است که هرگز همه ای زندانیان, جنایت کاران نیستند, به ویژه آنانی که در وابسته گی با نهم یازده ( نه, سپتامبر) زیر نام القا عده ای, طالبی و همگون این ها توسط عسکر امریکایی دستگیر و به شکنجه گاه گوانتانامو و زندان بگرام انتقال داده شده اند. اگر یک زندان باشکوه فراوان گشایش می یابد, پس یک مدرسه یا یک بیمارستان چه گونه باید گشایش بیابد؟
2. در کشوری که ملت غیور در زمستان گذشته, بسان زمستان های بی شمار دگر در میان زباله دانی ها در جستجوی لقمه نانی یا به دست آوردن کاغذ ناتوانی برای به آتش کشیدن آن و از این راه گرم نمودن دستش سرگردان بوده است, برای اعمار یک زندان سه صد سلولی حدود هفده میلیون دالر به مصرف میرسد. آیا این عمل خود سمبول برای بی تفاوتی به حال انسان زجر کشیده ای میهنم, ارج گذاری به دیوار و میله و کوبیدن و بستن آزادی به مفهوم والا نیست؟
3. آن گونه که همه ای ما و شما در جریانیم, از جانب ملل متحد , پارلمان امریکا و عالی ترین محکمه ای امریکا دستور برای بستن آن صادر گردید. اعتراضات جدی مردمان آزادی خواه در گوشه و کنار, در کشور های متعدد برا ی بستن شکنجه گاه گوانتانامو سر و صدا را بلند ساخت. برای دولت امریکا راه دگری جز بستن این اردوگاه وحشتناک در کوبا باقی نماند. افتتاح و آغاز جنایت در این زندان تازه بنا یافته زیر نام جنگ علیه جنایت یعنی گشایش یک گوانتانامو دگر در افغانستان.
« آزادی!
شعری برای گریه
سرودی برای رقص
شهری برای حادثه
کوهی برای جنگ
آهی برای حوصله
طبلی برای خشم
...
آزادی!
نامی همیشه در غل و زنجیر
زیبایی مدام در آتش
تا نام ازش بلند کنی بسته می شوی
کفری میان عادت و ایمان
آن گونه بی دریغ و ریا
و آن چنان سترگ
کاندر کنایتی
باری اگر ز برگ گل سرخ و قد یار
با شوق استعاره اش بکنی
کشته میشوی
آزادی!
...
قهار عاصی»
25.03.2007