جواد
معادل 3 لک دالر
رشوه ی رسمی برای آقای ثابت اعطأ و
جهاد به فساد تبدیل شد
قبل از همه لازمه ی مختصر به یاد کرد خدمت آن دوستانی می دانم که حارنوال را سارنوال می نویسند. حارنه، در پشتو معنای جست و جو، تجسس و پالیدن را می دهد. و در برخی حالات هم تحقیق روی یک موضوع را می رساند.
((وال)) پسوندی است برای ترکیب و تکمیل جملات پشتو مثل پکتیاوال، پیژندوال، آریوب وال، حارنوال وغیره. پس ترکیب جمله ی حارنوال به زبان پشتو مأنوس تر و بهتر است که از اصالت و کیفیت آن هم نه می کاهد. اما، تحریر حارنوال به شروع حرف (س) دری و بعداً تکمیل کردن آن با پسوند پشتو یعنی وال اصلاً مفهومی را ارایه نه می کند. اگر می کند و من از آن آگاهی نه دارم خواهشمندم دلایل کافی برای اقنای خاطر بنده بنویسند. در غیر آن، حارنوال را حارنوال بنویسند نه (سارنوال). که آن گاه نه مفهوم دری خواهد داشت و نه مفهوم پشتو. و هر گاهی می خواهند به دری فارسی بنویسند مترادف حارنوال (دادستان ) است.
به هر حال، شما در روال کار سازنده گی، همای سعادت را به سر می داشته باشید اگر بخواهید نمونه ی خدمتی ارایه نمائید و صلابت مردم را در قوأم بخشیدن اهداف تان مددگار باشید.
اما وقتی می گوئید و عمل نه می کنید، آن گاه مداح بی بصیرتی هستید که راهی منجلاب خود خواهی شده اید.
در نظام آقای کرزی هم فراوان قلدرانی وجود دارند که حرف های زیادی دارند و سجل کار نامه ی شان (o) است.
هیچ کسی را نه دیدیم که وابسته ی نظام باشد و خدمت گاری صادقانه را هدف راه خود بر گزیند.
از خود آقای ثابت و اداره اش !
خوان غوغا و هیاهوی و حشت بار دادستانی را چنان در فضای کشور گسترده ساخت که قتل گاه مرموز حفیظ الله امین بر آن سر تسلیمی فرو کرد. فرق بین این اداره (دادستانی ) و قتل گاه حفیظ الله امین (کام) این است که او آدم را می کشت و می بست و سربه نیست می کرد .اما هدف سیاسی داشت و هیچ گاهی در پی اندوختن زر و سیم نه بود باآن همه سفاکی یی که داشت.
دادستانی امروز آقای ثابت هم هدف سیاسی در قبال دارد و هم هدف اقتصادی. با وحشت و رعب است که حالا داوران مسند دادستانی درب هر آن محلی را که می دانند چنگ شان می می چسپد دق الباب زورمندانه می کنند، می گیرند و می بندند. اما، بر خلاف امین به قتل گاه نه می برند . به زندان ها می برند و آن قدر از مقام شان سود می جویند و زر می اندوزند که پدران شان طی سده ها نه توانسته اند چنین کاری داشته باشند با عاید سرشار بی پرسان .
اطلاعات می رسانند که آقای ثابت توسط جنرال عبدالقدیر صافی رئیس دادستانی پلیس (قبلاً یک کارمند عادی جنایی و بادیگارد) و حالا توسط جنرال فتاح رئیس دادستانی امنیت ملی و تعدادی دیگر، به کار هایی مبادرت ورزیده و چنان منفعت جسته اند که هر گاه امروز از کرسی ها کنار روند دیگر ضرورتی به کار در ادارات نه دارند و با سرمایه های گزاف شان کمپنی ها می گشایند.
زمینی که آقای ثابت در وزیر اکبر خان جبراً غصب کرده و اراکین و شاروالی از ترس کشانیدن به محکمه و زندان توسط دادستان کل آن را برای وی بخشیده اند معادل حد اقل 3 صد هزار دالر است . حالا سوال این جااست اگر کارمندان دادستانی یا دادستانان پائین رتبه اشخاص را با نام ها و عناوین مختلف از جمله اختلاس، رشوه و فساد حتا با توجیه این که یک هزار افغانی رشوه گرفته به اختلاس متهم کرده است، به دادگاه و زندان می برند. چی مقامی و کدام فرصتی آقای ثابت را در جرم سئو استفاده از موقف و صلاحیت و ظیفه وی و کسب سرمایه با استفاده از کرسی داده شده ی خداوندی(ج) محکوم خواهد کرد؟
معاونین و رؤسای دادستانی را که شخصاً خود آقای ثابت در مصاحبه با تلویزیون آریانا و سایر تلویزیون ها متهم به سؤ استفاده نمود و حتا گفت که ناکام است و نه توانسته است مبارزه با فساد را در دادستانی عملی کند. آقای ثابت باید بگوید که چی تعداد از آنهایی را به محاکمه و زندان کشانیده است که به قول او در دادستانی از موقف شان سؤ استفاده کرده اند؟
آقای دادستان به فراخوان های شورای ملی وقعی نه می گذارد. آیا؟ او این اقدام خود را تمرد نه می داند. به خود چی؟ جزایی می دهد. چون شما در جزا دادن به دیگران مریضی سادیستی دارید حالا برای تان می گویم!
1- پروژه یی اخیراً از طریق بخش پروژه سازی وزارت انکشاف دهات در یکی از قرای مربوط ولسوالی خنجان ولایت بغلان بدون دیوار استنادی فقط به خاطر تغیر مسیر آب از ساحات سیلاب زده و جلو گیری از تخریبات به مبلغ 37 هزار دالر امریکایی منظوری داده شد. پروپوزلی که حالا روی آن پروژه ارایه شده است و از طریق و لایت بغلان و مراجع مربوط به آن در وزارت انکشاف دهات مواصلت ورزیده این رقم را به چهار صد هزار دالر بالابرده اند که با جعل کاری این کار را نموده اند. ابتدای منظوری چنین نه بوده است. که حتا معین وزارت انکشاف شهری هم وقتی به بغلان سفر می کند به موضوع جالبی بر می خورد و آن این که کار عملی هم وقت آغاز گردیده است و قتی با اسناد ابتدایی منظوری مقایسه می شود یک جعل است. این موضوع را پی گیری و به دادستانان تان توصیه کنید که به خاطر این ملت مظلوم رشوه نه گیرند و عاملین این موضوع را جداً تعقیب کنند.
2- بند آب گردان برای تولید برق در استالف کابل به هزینه ی دو ملیون هفتصد هزار دالر از طریق وزارت انکشاف عقد قرار داد گردید و با تکتیکی که زده شده یا به کار برده شده این مبلغ به سه ملیون دالر ارتقأ نموده است. به مجردی که سیلاب های موسمی جاری شد این بند حد اقل توان (15) دقیقه مقاومت را نه داشت وزیر بنا های آن چنان از هم گسیختند و فرو افتادند که گویی بر کوه گلی بامی از کاه ساخته اند. اصلاً معیار و میزان مقاومت در آن مدنظر گرفته نه شده است و حالا که هم نه برقی رسید و نه آب گردانی باقی ماند پس لازم است برای دو باره سازی آب گردان حد اقل (500) هزار دالر امریکایی هزینه داده شود. به دادستانانان وظیفه بدهید که این موضوع را بررسی کنند. اما رشوه نه گیرند که موضوع افشأ گردیده و پی گیری می شود.
3- خود شما با به دست آوردن زمینی در وزیر اکبر خان مینه در حقیقت رشوه ی رسمی معادل سه صد هزار دالر کم و زیاد گرفته اید. یا حالا آن را مسترد کنید و یا هنگام کنار رفتن تان از کرسی صلاحیت، انتظار دعوای حقوقی علیه خود را بکشید که زیر نام خیانت به دارایی عامه اقامه خواهد شد.
بررسی ها و مطالعات در مورد سایر استفاده جویی هایی شما بعداً نتایجی به بار خواهند آورد.