محمداسحاق فياض

اخراج مهاجران از ايران و ضرورت يك طرح جامع

 

اول ثور زماني كه دولت ايران طرح ضربتي و گسترده اخراج اجباري مهاجرين افغان را آغاز كردند، مقامات افغاني هيچ گونه اطلاعي از اين طرح نداشتند، هرچند مقامات ايراني مي گويند كه ما قبلا از از طريق اخبار اين تصميم خود را اعلام كرده بوديم و مقامات افغاني بايد آمادگي هاي لازم را  در برابر اين طرح مي گرفتند.

در اين كه مقامات وزارت خارجه و وزارت عودت مهاجرين در اين زمينه كوتاهي كرده اند و هشدارهاي لازم را به مقامات ايراني نداده اند و پيش از پيش با دولت ايران راه تفاهم و گفتگو را باز نكرده اند ونيز پيش از پيش بانمايدگان سازمان ملل در امور مهاجرين اين موضوع را در ميان نگذاشته اند و مشكلات موجود در افغانستان را براي اين مقامات تشريح نكرده اند، هردو وزارت خانه مقصر هستند و در اين زمينه كوتاهي كرده اند.

هر چند و ظيفه دولت جمهوري اسلامي اين بود كه طي يك نامه رسمي اين تصميم را به مقامات افغاني اعلام مي كرد، زيرا عرف ديپلماتيك و روابط دوستانه ميان دو كشور همسايه تقاضا مي كند، هر تصميمي كه مربوط به دوكشور با شد بايد به اطلاع يك ديگر برسانند و پيش از پيش در اين مورد رايزني هاي لازم را انجام دهند، اما متاسفانه مقامات جمهوري اسلامي، نه تنها اين موضوع را به صورت رسمي به اطلاع مقامات دولت افغانستان رسانيد، بلكه خشونت و لت و كوب و توهين و تحقيرافغانها را نيز هنگام جمع آوري در دستور كار خود قرار دادند و بدين ترتيب هزاران مهاجرافغاني مضروب و مجروح  و يا توهين و تحقير شده طرد مرزگرديدند.

 با توجه به اين پيش آمد، در عين حالي كه دولت ايران به صورت رسمي اين تصميم را به اطلاع دولت افغانستان نرسانده بود، وزارت خارجه و وزارت مهاجرين افغانستان وظيفه داشت كه تصميم هاي پيش گيرانه را در اين زمينه اتخاذ مي كردند، تا مهاجراني كه بدون هيچ گونه سرپناهي طرد مرز شده بودند و تعداد زيادي از آنان مضروب و مجروح بودند، در نوار مرز دوكشور بدون آب و نان و سر پناه رها نمي گرديدند.

به هرحال اينكه دووزارت ياد شده در قبال اخراج اجباري مهاجران از سوي مقامات ايراني، امكانات لازم را در اختيار مهاجران قرار نداده اند و نيز از ديپلماسي لازم در اين زمينه كار گرفته نتوانسته است، كوتاهي اين دو وزرات خانه را در اين موارد مي رساند. بخصوص اين كوتاهي زماني آشكار مي گردد كه آقاي اسپنتا چند روز قبل از برنامه گسترده اخراج اجباري مهاجران، به ايران سفر كرده بود، اما در اين سفر هرگز موضوع مهاجران به صورت جدي با مقامات ايراني مطرح نشد و مدت زمان اين سفر در خوشگذاراني ها و تعارفات سياسي گذشت، از آن جايي كه اين سفرمقارن با اخراج افغانها از ايران بود، اين خبر در ايران و افغانستان شايع شده بود كه ايران با وزير خارجه افغانستان در مورد اخراج اجباري افغانها از ايران به توافق رسيده اند!

هر چند كه اين خبر قابل باور نيست و شايعه بيش نمي باشد، اما برخورد ضعيف و بدون برنامه جناب وزيردراين سفر، كم تراز اين توافق به شمار نمي رود، زيرا او در اين سفر كوچك ترين دستآوردي نداشت و اصلا معلوم نبود كه آقاي وزير براي چه  هدفي به ايران سفر كرده است؟. در حالي كه روابط سياسي و تجاري ميان افغانستان و ايران به پايين ترين حد خود طي 5 سال گذشته رسيده است، همه به اين گمان بودند كه وي بدان دليل به ايران سفر كرده تا بار ديگر روابط سياسي ميان تهران و كابل رونق تازه اي پيدا كنند، طبيعي بود كه وزير خارجه بايد اولين موضوع را براي  گرمي روابط سياسي ميان دو كشور مسئله مهاجران افغاني را موضوع صحبت هاي جدي خود قرار مي داد، ولي متاسفانه اين موضوع مهم در لابلاي تعارفات سياسي گم شد و جناب وزير بدون هيچ دستاوردي از تهران به كابل بازگشت.

اكنون با توجه به اين وضعيت آيا استيضاح اين وزيران دردي را دوامي كند؟

اگر واقعيت را در نظر بگيريم مجلس ملي افغانستان خود در قبال اخراج مهاجران افغاني كوتاهي كرده اند، در روزهاي اول زماني صدها مهاجر مضروب و مجروح  در مرز ميان دوكشوربدون آب ونان و سرپناه سر گردان بودند، چرا هردو مجلس افغانستان واكنش مقتضي را از خود نشان ندادند و چرا دو وزير ياد شده را پس از آن كه 18 روز از اين واقعه گذشته است استيضاح مي كنند، آيا پارلمان افغانستان نمي توانست درهمان روزهاي اول اخراج مهاجران، پرسش هاي لازم را از اين دو وزير بكنند؟ آيا اين  بدان معني آن نيست كه پارلمان افغانستان نيز در قبال اين قضيه در خواب بوده و كمي دير باخبر شده است كه بر سراين مهاجران چه آمده است؟

با توجه به اين وضعيت استيضاح دو وزير ياد شده  نيز فرايند اخراج اجباري مهاجران را بغرنج تر خواهد كرد، زيرا دولت و مجلس شوراي ملي افغانستان به جاي اين كه راه حل جامعي را براي   روند اخراج مهاجران پيدا كنند، خود در گير مسايل حاشيه اي گرديده اند، مسئله استيضاح دو وزير ياد شده با توجه به اتفاقاتي كه رخ داده است  يك ضروت است، اما به نظر اين قلم ولسي جرگه  افغانستان قبل از آن كه موضوع استيضاح را پيش مي كشيدند  در كنار دولت، بايد مي نشستند و يك راه حل جامع و موضع مشترك را در مورد روند اخراج اجباري مهاجران افغاني از ايران اتخاذ مي كردند، زيرا فعلا آنچه در شرايط فعلي ضرورت است، استيضاح  و راي اعتماد و عدم اعتماد دو وزير ياد شده نيست، آنچه در قدم اول ضرور به نظر مي رسد، بدست اوردند يك راهكار و راه حل جامع و معقول در قبال اخراج مهاجران از ايران است كه دولت و پارلمان افغانستان، تا هنوز هم روي آن فكري نكرده اند و يك استراتژي جامع  را روي دست ندارند.

نكته ديگري كه جاي تعجب است، اين است كه سازمان ملل در قبال اين موضوع شانه خالي مي كند و فقط محكوميت لفظي از سوي اين سازمان كافي نيست. سئوال اساسي اين است كه دولت و پارلمان افغانستان چرا سازمان ملل و بويژه كميسارياي عالي سازمان ملل در امور پناهندگان را  زير فشار قرار نمي دهد؟ در حالي كه اين كميساريا بار ها اعلام كرده است كه افغانستان توان پذيرش مهاجران را در شرايط فعلي ندارد پس چرا در مورد اخراج اجباري افغانها از ايران در چنين شرايطي از تحرك لازم برخوردار نيست؟ و چرا دولت و پارلمان  افغانستان نمايندگي اين سازمان را در كابل زير فشار قرار نمي دهند كه اين سازمان در اين زمينه اقدامات جدي انجام دهند. آيا با شانه خالي كردن و مسئوليت اين قضيه را بدوش دولت افغانستان و ايران انداختن دردي را دوا مي كند؟ اگر اين قضيه  به اين اساني قابل حل بودي، با صحبت تلفني كه آقاي  قانوني رئيس پارلمان افغانستان با حدادعادل و نامه آقاي كرزي رئيس جمهورافغانستان به احمدي نژاد رئيس جمهور ايران، حل شده بود. اما مقامات ايراني به شدت و حدت تمام اصرار بر اخراج اجباري مهاجران دارند و اين مسئله از مذاكرات و رايزني هايي ميان دوكشور گذشته است  و در اين زمينه وظيفه سازمان ملل است كه بايد دخالت نمايد و دولت و مجلس شوراي ملي افغانستان نيز بايد بر اين سازمان در كابل فشارهاي لازم را بياورند.

به هر حال اين قلم بيم آن دارد كه پارلمان افغانستان  وقت خود را با اين استيضاح هاهدر بدهد و كار لازم را در مورد مهاجران انجام داده نتواند. بهتر بود كه اين استيضاح بعد از بدست آمدن يك راه حل جامع  در باره مهاجران روي دست گرفته مي شد، اما حالا كه برنامه استيضاح را در پيش رو دارند، نمايدگان محترم بايد هر چه زود تربه اين مسئله پايان دهد و بفكر يك طرح جامع و راهكارمعقول در مورد اخراج اجباري مهاجران باشد.

 

محمداسحاق فياض

Mif_1967@yahoo.com

 

 


بالا
 
بازگشت