محمد اسحاق فياض 

Mif_1967@yahoo.com

 

     

آيارهبران تند رو طالبان منزوي خواهند شد؟

 

روز دهم دسمبر براي نخستين بار و به صورت غير منتظره آقاي گوردون براون نخست وزير انگليس به افغانستان سفر كرد و با اقاي حامد كرزي رئيس جمهور افغانستان ديدار و گفتگو نمود. او سپس به ولايت آشوب زده هلمندسفر كرد و با سربازان بريتانيايي كه دراين منطقه با طالبان و تروريزم مصاف مي دهند، ديدار كرد. ديدار او از هلمند همزمان شده بود با تهاجم گسترده اردوي ملي و نيروهاي انگليسي ناتو به ولسوالي موسي قلعه، به همين دليل او كمك هاي بيشتري را به اين ولسوالي وعده نمود و در كنفرانس مطبوعاتي مشتركي كه با آقاي كرزي داشت برادامه حمايت لندن از دولت كابل و ادامه كمك ها به افغانستان خبرداد.

اين سفر سبب گرديد كه او پس از بازگشت به لندن سياست هاي كلي دولت خود را در قبال افغانستان و راهكارهاي مبارزه با تروريسم را درمجلس عوام انگليس تشريح نمايد. سخنراني او در دوازدهم دسمبر در مجلس عوام انگليس درباره سياست هاي اين كشوردرقبال افغانستان از اهميت ويژه اي برخوردارد است. زيرا بريتانيا دومين كشور خارجي  پس ازامريكا است كه نقش اساسي را درباز سازي و امنيت افغانستان بازي مي كند. براين اساس طرح سياست هاي كلي دولت اين كشور توسط اين سياست مدار، براي كشور ما اهميت زيادي دارد. او در سخنرانيش در مجلس عوام گفت: ما در حال برنده شدن در نبرد علیه شورشیان در افغانستان هستیم. بریتانیا و متحدانش در افغانستان، در حال منزوی کردن و ازبین بردن رهبری طالبان هستند. نیروهای بریتانیایی به همراه دیگر سربازان ناتو و ارتش افغانستان، شورشیان را از مخفیگاه های شان بیرون کشیده و مانع سازماندهی مجدد آنها شده اند.اوكمك  بيشتربه دولت افغانستان را استرتژي اصلي دولتش خواند وگفت: قصد دارد به جای اعزام نیروی بیشتر به افغانستان، به دولت آن کشور کمک کند تا مسئولیت بیشتری در قبال تامین امنیت و پیشرفت اقتصادی خود داشته باشد.

سياست جديد اين كشور كه به طور رسمي از سوي آقاي براون اعلام شده است مذاكره با برخي از مقامات طالبان است كه او روي آن دراين سخنراني تاكيد زيادي كرده است. او از زمان فرارسيدن گفتگو ها با طالبان سخن گفته و ياد آورشده است که می خواهد به دولت آقاي کرزی، در راه مصالحه سیاسی با بدنه گروه طالبان کمک کند. استفاده از نهادهای سنتی و تماس و گفتگو با ریش سفیدان برای حل مسایل افغانستان يكي از طرح هايي است او از آن حمایت کرده است. اما اين مذاكرات به صورت رو در رو از سوي بريتانيا با طالبان نخواهد بود.بلكه مقام های اين كشوردر تلاشند تا از چگونگی اقدامات طالبان در برقراری تماس با افراد محلی و جلب حمایت آنان در برخی مناطق افغانستان آگاه شوند و تلاش مي كنند تا اعضای میانه‌ رو طالبان و هواداران آنان را به پذیرفتن حکومت مرکزی و مشارکت در فعالیت های سیاسی به جای دست زدن به خشونت ترغیب کنند تا نيروهاي تند رو طالبان تضعيف گرديده و منزوي گردند و نيزبراوان گفته است كه جامعه بین المللی برای انجام کار دقیق با افغان ها، باید بیشتر از اینها تلاش کند. زيرا این امیدواری وجود دارد که اگر به جای راه حل نظامی به راه حل های سیاسی و اقتصادی برای حل مشکلات این کشور توجه شود، آنگاه شورشیان تضعیف خواهند شد.

بريتانيا يكي از كشور هاي است قبل از اين نيز براي گفتگو با طالبان اسرارزيادي داشت. حتي وزير دفاع انگليس چندي پيش در يك مصاحبه گفته بود كه افكار طالباني يك حقيقت است و مدت ها طول خواهد كشيد.

  اما اين كه آيا انگلستان درقبال اين سياست تا چه اندازه مي تواند موفق شود، سئوالي است كه هنوز هم پاسخ روشني ندارد، زيرا سخن گفتن از طرح مذاكره با طالبان چندين ماه است كه آغاز گشته و سازمان ملل نيز برادامه گفتگوها با طالبان تاكيد كرده است، اما درطول اين مدت گروه طالبان فقط يكبار يكي از سخنگويانش گفته است كه حاضر به مذاكره با دولت است و بدنبال آن شرايط سختي را فراروي مذاكره گذاشت كه يكي ازآنها خروج نيروهاي خارجي ناتو و ائتلاف ازافغانستان و تغيير درقانون اساسي افغانستان بود. درحاليكه دولت كابل بارها آمادگي خود را براي مذاكره با طالبان اعلام كرده است و حتي آقاي كرزي از ملاعمر و آقاي حكمتيار آدرس خواست تا به ديدار آنان برود، ولي نه تنها گروه طالبان دربرابر آن اعلام آمادگي كرده اند بلكه جنگ ها و شورش ها و عمليات هاي انتحاري را بيشتر از گذشته تشديد بخشيده است.

باتوجه به وضعيت اقتصادي افغانستان و درآمد هنگفتي كه كشت، توليد و قاچاق مواد مخدر براي مردم بومي و گروه طالبان به بار مي آورد، دولت و كشور هاي خارجي چه اندازه مي توانند به آنان كمك كنند كه از جنگ و خشونت دست بردارند؟ درحالي  كه هم اكنون 60 درصد از مردم درشهرها بي كار هستند و بزرگ ترين مشكل زندگي شان بي كاري است و دولت و كشورهاي خارجي نمي توانند مشكلات آنان را برطرف نمايند، چگونه قادر خواهد بود تا مشكلات بي كاري مردم چندين ولايت را برطرف نمايد و براي تمامي مزارع كوكنار كشت بديل تهيه نمايد و براي افراد طالبان آنقدر پول بدهند تا از جنگ و خشونت دست بكشند. برفرض كه اين روش كارآمد باشد، ممكن است بسياري از كساني دست به خشونت نزده بودند براي بدست آوردند يك لقمه نان هم كه شده دست به خشونت هاي جديد دراين كشور بزنند.

اما مهمترين مشكل دولت و نيروهاي خارجي درافغانستان با آن مواجه هستند عقيده و باور خشونت طلبانه طالبان و القاعده است كه آنان از اسلام دارند. آيا دولت افغانستان و نيروهاي خارجي قادر به تغيير اين باورها شده است؟ بسياري از افراد طالبان وقتي دست به اسلحه برده اند ويا اقدام به عمليات هاي انتحاري مي كنند، به خاطر بيكاري و يا پول نيست، بلكه باورهاي خشونت طلبانه است كه آنان را بدين سو كشانده است. تا زماني كه اين مشكل حل نشود  پديده خشونت از افغانستان و شمال پاكستان برچيده نخواهد شد. دولت و كشورهاي خارجي هرقدرامتياز به طالبان بدهند، آنان رهبران افراطي خود را ها نخواهند كرد و همچنان به جنگ و خشونت ادامه خواهند داد. در حالي كه دولت و جامعه بين الملل برادامه مذاكره با طالبان تاكيد مي كنند، آنان اصل حضور نيروهاي خارجي و دولت افغانستان را قبول ندارند و عليه آنان مي جنگند. طبيعي است كه با چنين نگاهي تمامي زمينه هاي مذاكره را از بين مي برد، اصل مذاكره براين محور استوار است كه هردو طرف موجوديت يك ديگر و حضور يك ديگر را بپذيرند، آنگاه است زمينه مذاكره بوجود مي آيد، درحالي كه طالبان با اصل حضور نيروهاي خارجي دركشور مخالف است و دولت كرزي و قانون اساسي كشوررا از ريشه رد مي كند.

مشكل اساسي ديگري كه فراروي مذاكره وجود دارد و طالبان نيازي به اين مذاكرات نمي بينند، عقبه امني است كه درپاكستان وجود دارد، تازماني كه ايالت سرحد همچنان ناامن باشد و سران ورهبران القاعده و طالبان درآن جا با خيال راحت و در امنيت كامل ، درآنجا به سرببرند چگونه برخي از طالبان راضي خواهند شده كه بادولت از در مذاكره وارد گردد و رهبران تند روخود را به انزوا بكشاند؟

 درچنين فرايندي اگر واقعا دولت افغانستان و جامعه جهاني مي خواهد افغانستان را از چنين وضعيت ناهنجار نجات دهند، اين است كه درقدم اول بايد براي نابودي كشت كوكنار اقدامات قهرآميزو جدي نمايد، زيرا بيشترين درآمد طالبان از اين طريق تامين مي گردد. دومين راه تلاش براي ناامن كردن لانه هاي امن و مستحكم رهبران طالبان و القاعده در ايالت سرحد پاكستان است، بايد زمينه تقويت طالبان از وراي مرزهاي افغانستان گرفته شود ونيزبه ديگر كشورهاي همسايه اي كه اقدام به تقويت و كمك رساني تسليحاتي به طالبان مي كنند، هشدار داده شود و راههاي كمك رساني به طالبان قطع گردد.

يكي از كارهاي مفيدي كه درآينده درصلح و ثبات افغانستان بسيار كارگرد واقع خواهد شد، تقويت اردوي ملي و دولت افغانستان توسط جامعه جهاني است، اما اين كمك ها نبايد درجيب چند رئيس قبيله و كلان قومي برود كه معاملات رابطه باطالبان و دولت را انجام مي دهند، بلكه بايد براي نيازمندي هاي كساني هزينه گردد كه طي شش سال فقر و بدبختي و بيكاري را متحمل شده اند، اما دست به خشونت هم نزده اند، آنها از همه مستحق ترند كه كار و شغل براي شان داده شود و از تسهيلات رفاهي برخوردار گردند. طبيعي است نيروهاي طالباني كه براي فقر و تنگ دستي دست به شورش زده اند وقتي رفاهي را كه دولت آقاي كرزي براي مردم ارايه دائه است، مشاهده كنند، ازخشونت دست خواهند كشيد، ديگر نيازي نيست كه براي آنان پول و باج داده شود، وقتي آسايش را دراين طرف مشاهده كنند، خود به خود انگيزه خشونت را ازدست ميدهند. اما اگر فقط به آنان باج داده شود و هيچ تغييري در زندگي مردم رونما نگردد، نيروهاي طالبان پيوسته به دولت به اساني دوباره طالب خواهند شد، زيرا باجي كه به آنان داده مي شود موقتي است و ادامه نخواهند يافت.

به هرحال طرح تقويت دولت افغانستان و كمك به رفاه عمومي درسايه ايجاد اشتغال و تقويت بنيه اقتصادي كشور از سوي جامعه جهاني و نيزتاكيد اقاي براون در مجلس عوام انگليس كاري است نكو و راهكاري است بسيار مفيد و اميد وار كننده، زيرا دولت افغانستان و جامعه  جهاني به جاي آن كه به فكرباج دهي به نيروهاي شورشي باشند،رفاه عمومي مردم عادي را بالا ببرند تا فرهنگ شهروندي  و رعايت قانون درميان توده هاي مردم تقويت گردد.


بالا
 
بازگشت