پاكستان از رشد طالبان احساس خطر كرده است
محمد اسحاق فياض
Mif_1967@yahoo.com
روز نامه نيويورك تايمز در شماره روز شنبه خود نوشته است كه پرویز مشرف رییس جمهور پاکستان به مقامات لشكري و كشوري خود هشدار داده در صورتیکه وی اقدام سریع و قاطعی اتخاذ نکند، گروه شبه نظامی طالبان به زودی در سراسر پاکستان گسترش خواهد یافت.
پرويزمشرف اين هشدار را زماني داده است كه نیروهای امنیتی و نظامي پاكستان در ولایت سرحد شمال غربی اين كشور توسط نيروهاي طالبان پاكستاني خلع سلاح گرديده اند. اين روزنامه به سندي 15 صفحه اي از سوي وزارت داخله پاكستان اشاره كرده كه دراين سند گزارشي از خلع سلاح نيروهاي پاكستاني توسط طالبان پاكستاني ارايه گرديده و تاكيد دارد كه نيروهاي طالبان چندين برابر نيروهاي مسلح و امنيتي پاكستان در اين مناطق است.هم چنين در اين سند آمده است كه سياست كلي نرمش پاكستان دربرابر طالبان اين گروه را جسور و بي باك كرده است. نیویورک تایمز درگزارش خود نوشته است كه این سند پانزده صفحه ای به دليلي اهميت موضوع در شورای امنیت ملی پاکستان و در حضور مشرف به صورت سري مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. این روزنامه به نقل از یک دیپلمات پاكستاني که مایل نبود نامش فاش شود، این سند را توصیف دقیقی از خنجری دانست که قلب پاکستان را هدف گرفته است. اين روز نامه در پايان گزارش خود مي نويسد كه گزارش ياد شده در شرایطی منتشرمي شود که امریکا در پنج سال گذشته، هر سال در حدود یک میلیارد دالر به پاکستان در خصوص تلاشهایش برای مبارزه با تروریسم در مرز این کشور با افغانستان کمک کرده است.
انتشاراين سند سري از سوي اين روزنامه نشان مي دهد كه كنترول و اداره گروههاي تند رو و افراطي از اختيار پاكستان خارج شده است، اما مقامات پاكستاني به اين واقعيت تلخ تاكنون اعتراف نكرده اند. كارشناسان سياسي و نظامي بار ها در تحليل خود اذعان داشته اند كه دولت پاكستان چند سال است كه توانايي كنترول گروههاي تند رو و افراطي را از دست داده است و دو ايالت سرحد و بلوچستان به منطقه امن براي تروريست هايي تبديل شده اند كه از هيچ حكومتي متابعت نمي كنند.
در حالي كه پاكستان تنها درايالت سرحد بيش از 80 هزار نيروي نظامي را در مناطق مختلف اين ايالت مستقر كرده است اما باز هم نيروهاي طالبان بر اين نيروها فايق آمده و تعدادي ازاين نيروها را خلع سلاح كرده اند. با آن كه افغانستان بارها پاكستان را متهم كرده است كه از نيروهاي طالبان پشتيباني مي كنند، اما پرويز مشرف بارها افراطي گري مذهبي را خطر بزرگ براي پاكستان خوانده است ولي از آنجايي كه تعدادي از جنرالان باز نشسته پاكستاني با طالبان همدست هستند هميشه انگشت اتهام به سوي پاكستان دراز بوده است. اما واقعيت اين است كه فضاي سياسي و نظامي در ايالت سرحد غير ازآن چيزي است كه در ديگر ايالات پاكستان جريان دارد، حتي اداره اين ايالت نيز دردست گروههاي تند رو مذهبي است و به همين دليل، سال گذشته جنرال پرویز مشرف درمصاحبه بایک كانال تلویزیون هندی گفته بود كه حکومت صوبه سرحد بدست جاهلان مذهبی است.
رشد فزاينده مدارسي كه طالبان را آموزش و شستشوي مغزي مي دهند، نوع ساختار قدرتي كه در شمال پاكستان شكل گرفته است و نيز عملياتهاي تروريستي كه در داخل خاك پاكستان انجام مي شود، نشان مي دهد كه اين كشور قادر به مهار و كنترول جريانهاي افراطي نيست و به نا چار با آنان سر سازش پيشه ساخته است، درصوبه سرحد اکثریت اعضای پارلمان ايالتي را اعضای مجلس متحد عمل تشكيل مي دهند كه عبارت است از: جمعیت العلمای اسلام به رهبري مولانا فضل الرحمان،جمعیت العلما اسلام شاخه مولانا سمیع الحق، جماعت اسلامی قاضی حسین احمد، شاخته مولانا نورانی و جماعت الحدیث و غیره كه قريب به اتفاق آنان حامي و پشتيبان طالبان هستند و نيروهاي طالبان را در اين ايالت تربيت و پرورش مي دهند، دریک اتحاد سياسي گرد هم آمده اند و در اين ايالت حكومت مي كنند، وزیراعلی ايالت سرحد اکرم خان درانی است كه چندسال قبل به عنوان وزيراعلي انتخاب شد و به جمعیت العلما مولانا فضل الرحمان تعلق دارد. طبيعي است كه دولت مركزي پاكستان بر خلاف چنين قدرتي نمي تواند تصميم گيري نمايد. آقاي مشرف سال گذشته درشهرلاهور گفته بود: مشکل و مانع رشد و ترقی پاکستان، بنیاد گرایی مذهبی و تروریزم است تا وقتیکه تروریزم و بنیاد گرایی موجود باشد، ما نمیتوانیم چالش های موجود را از سر راه خود برداریم.اماآقاي مشرف در كتاب خود به نام«خط آتش» به تربيت و تقويت طالبان اعتراف مي كند و آنها را نيروي مي داند كه حتي خود اين كشور توان اداره و كنترل طالبان و حاميان آنهارا در پاكستان ندارد. او مي نويسد:« مساله سوم زیرساخت های اقتصادی پاکستان بود که ظرف نیم قرن ساخته شده است و احتمال می رفت در این جنگ( حمله احتمالي آمريكا به پاكستان در صورت همكاري نكردن با آمريكا در زدن القاعده در افغانستان) یکشبه متحمل خسارات سنگین شود.بنابر این، سئوال نهایی که وجود داشت این بود که آیا ویرانی پاکستان در راه طالبان، در جهت منافع ملی این کشور هست؟ آیا طالبان ارزش آنرا داشتند که ما به خاطر شان دست به انتحار می زدیم؟ پاسخ این سوال یک« نه» محکم است. درست است که پس از عقب نشینی نیروهای شوروی، افغانستان از سوی ایالات متحده آمریکا به حال خود رها شده بود و ما برای ظهور طالبان در این کشور کمک کردیم... اما آنها دچار تعصب بی جای مذهبی شدند. تعصبی که از سوی نیمچه ملاهای تاریک اندیش تلقین شده بود؛ تعصبی که مخالف مدرنیته، دانش، روحیه پیشرونده اسلام و اکثریت مردم پاکستان بود».
ناتواني مقامات پاكستاني در برابر مهار افراطيت مذهبي سبب شد كه اين كشور امتيازات زيادي را نيز از دست بدهد، چنانچه كه توني بلر سال گذشته نزديك به يك ميليارد دالر را براي اصلاح مدارس ديني در اين كشور پيشنهاد كرده بود اما دولت پاكستان در برابر تغيير مواد درسي مدارس ديني كه طالبان درآن شستشوي مغزي مي گردند ناكام ماند و از اين كمك هنگفت محروم گرديد.
بهرحال اكنون آشكار شده است كه دولت پاكستان توان مقابله جدي با گروههاي تند رومذهبي را در كشور خود ندارد، در چنين شرايطي بايد با نيروهاي بين المللي و دولت افغانستان همكاري صميانه نمايند تا ريشه هاي افراطيت مذهبي از اين كشور ريشه كن گردد و راهكارهاي زير را در برنامه هاي خود براي مقابله با افراطيت مذهبي دردست بگيرد.
اولين راهكار تلاش دولت هاي اسلام آباد و كابل براي برگزاري جرگه امن منطقه اي است، زيرا اولين دستآورد اين جرگه آن است كه دايره نفوذ طالبان را در مناطقي از دوطرف خط ديورند محدود مي سازد و از طرف ديگر قبايلي كه از گروه طالبان و القاعده در دو طرف خط ديورند حمايت مي كنند و يا نمي كنند، شناسايي مي شوند و با توجه به تعهداتي كه از سران قبايل گرفته مي شود آنان را ملزم مي سازد كه از گروههاي طالبان و القاعده پشتيباني نكنند.
دوم اين كه پاكستان اجازه دهد كه نيروهاي بين المللي پايگاهها و مراكز تجمع، آموزش و انبارهاي تسليحاتي گروههاي طالبان و القاعده را در ايالات سرحد و بلوچستان مورد هدف هوايي قراردهند و مانع سازماندهي مجدد اين گروهها در پاكستان شوند.
سوم اين كه براي تغيير مواد درسي مدارس ديني در پاكستان تلاش هاي مجدد صورت گيرد، متاسفانه اين مدارس به جاي دانش اندوزي و آموختن سيره و روش پيامبر بزرگ اسلام، به مراكزترويستي تبديل گرديده است كه با تزريق انديشه هاي تندروانه فقط به فكر خشونت و ترور و انتحار هستند.بر اين اساس عالمان ديني كه درك عميقي از اسلام دارند در كنار دولت پاكستان تلاش نمايند تا تغييرات اساسي در مواد و متون درسي مدارس ديني در اين كشور ايجاد نمايد.
به هرحال جريانهاي افراطي و تروريستي كه امروز دامن گير برخي از كشورهاي اسلامي گرديده معضله بزرگي براي جهان اسلام به شمار مي رود كه نه تنها دولت پاكستان در مقابله باآن در خاك خود درمانده است بلكه چندين كشور اسلامي با اين جريانهاي افراطي درگير هستند و تاكنون نتوانسته اند ريشه هاي افراطي گري را در كشورهاي شان نابود سازد. براين اساس مبازره با افراطي گري نياز به يك همكاري بين المللي و جمعي است تا با برنامه هاي درزامدت و كوتاه مدت ريشه هاي خشونت و افراطي گري در كشورهاي اسلامي و جهان خشكانده شود.