محمد امين ميرزاد
Mif_1967@yahoo.com
افغانستان از كلمبيا سرمشق بگيرد
افغانستان در حالي از روز جهاني مبارزه با مواد مخدر استقبال مي كند كه بيش از يك ميليون معتاد به مواد مخدر دارد و و بيش از 90 درصد مواد مخدر جهان را توليد مي كند و در اين زمينه حرف اول را در جهان مي زند. براساس گزارش سالانه وزارت خارجه امريكا كه در اين گزارش وضعيت 120 كشور جهان را بررسي كرده است، در اين گزارش افغانستان مقام نخست را در كشت، توليد و قاچاق مواد مخدردارد و بيش از 90 درصد مواد مخدر كل دنيا را تامين مي كند. در كنار اين افزايش، آمار معتادان به مواد مخدر نيز افزايش چشم گير يافته است و حتي تعداد زيادي از كودكان آلوده به مواد افيوني شده اند. قرار گزارش ها بيش از يك ميليون نفر معتاد هم اكنون در افغانستان وجود دارد. اين تعداد افراد با توجه به جمعيت سي ميليوني افغانستان وحشت ناك است و با توجه به جمعيت چهار ميليوني معتادان در ايران با جمعيت 70 ميليون نفر، افغانستان دومين كشور معتاد به مواد مخدر به شمار مي رود.جنرال خداداد معاون وزارت مبارزه با مواد مخدر مي گويد: 80 در صد معتادان در افغانستان را مردان ، 13 درصد زنان و 7 در صد را کودکان تشکيل می دهند.بر اساس آمار اداره مبارزه با مواد مخدر سازمان ملل متحد بيش از 15 درصد از معتادان افغانستان تزريقي هستند.
همانطوري كه گزارش سالانه وزارت خارجه امريكا نيز تاكيد مي كند ناامني و فعاليت گسترده طالبان در جنوب افغانستان عامل اصلي گسترش كشت و توليد مواد مخدربوده است. اگر به روند كشت ترياك در افغانستان طي پنج سال گذشته توجه شود، نشاندهنده اين واقعيت است كه كشت ترياك در افغانستان از سال 1382 سير نزولي خود را آغاز كرد، اين سير نزولي تا سال 1383 ادامه پيداكرد، اما از آنجاييكه هيچ تضميني براي وادار ساختن كشاورزان براي روي آوردن به كشت بديل وجود نداشت و از تبليغ و تشويق كشاورزان توسط مافياي موادمخدر براي كشت دوباره، جلو گيري نشد، از سال 1384 تا حال بار ديگر ميزان كشت ترياك در افغانستان سير صعودي خود را آغاز كرد.در كنار اين معزل ارتباط برخي از مقامات دولتي با مافياي مواد مخدر اين سازمان زنجيره اي را تشكيلاتي تر وسازمان يافته ترگردانيد، طوري كه موافقان و مخالفان دولت دستان شان به اين مواد افيوني آلوده گرديد، يكي از ارگانهاي خارجي با اسفبار خواندن گسترش كشت، توليد وقاچاق مواد مخدر درافغانستان، اعلام كرده است كه مقامات بلند پايه دولتي افغانستان با مافياي موادمخدر دست دارند. يكي از عوامل اصلي نا امني در افغانستان همكاري گروه طالبان با مافياي مواد مخدر و دست داشتن بعضي از مقامات دولتي با مافيا است، زيرا كشت ترياك در سرزميني ميسر مي گردد كه نا امني و شورش باشد، ترياك در سرزمين آرام در سايه صلح به بار نمي نشيند، به همين دليل افغانستان بايد در هر بهارش نا آرامي ها و شورش ها را در نقاط مختلف خود تجربه كند تا دهها ميليارد دالردر جيب مافياي مواد مخدر برود. در حالي كه بدنامي بين المللي آن نصيب مردم افغانستان مي گردد سود كلان آن در جيب مافياي موامخدر مي رود كه از افغانستان تا سراسر قاره آسيا و اروپاو امريكا گستر ده است. قرار گزارش هاي رسمي از سال 2004 به بعد حدود 60% در آمد داخلي افغانستان را مواد مخدر تشكيل داده است كه در آمد آن حدود دوونيم ميليارد دالر برآورد گرديده است و مافياي مواد مخدر چندين برابر اين مبلغ را كه دهها ميليارد دالر بالغ مي گردد سود بدست مي آورد، زيرا كمتر از 30% عوايد مواد مخدر براي كشاورزان و واسطه هاي داخلي مي ماند و 70% ديگر آن را مافياي مواد مخدر به جيب ميزند. همين ميزان از درآمد داخلي كافي است كه جنوب افغانستان هر ساله نا امن باشد تا بتواند بوته هاي خشخاش در سايه نا امني و جنگ به شيره هاي ترياك تبديل گردد. ولايات هلمند، قندهار، ارزگان، فراه، ننگرهار، پكتيا و زابل از نا امن ترين ولايات افغانستان به شمار ميرود كه بيشترين كشت ترياك را نيز دارا مي باشد، طي پنج سال گذشته هرقدر ناامني در اين مناطق افزايش يافته است، كشت ترياك نيز به همان ميزان افزايش يافته است.
اكنون سئوال اين است كه چرا دولت افغانستان در مبارزه با موادمخدر نا توان است؟ طبيعي است كه يكي از عوامل دست داشتن بعضي ازمقامات دولتي به مافياي مواد مخدر مي تواند باشد، اما آنچه در اين ناكامي مهم به نظر مي رسد نبود يك طرح جامع و قاطع در راستاي مبارزه با مواد مخدر است. با آن كه در افغانستان وزارت خانه اي به نام مبارزه با موادمخدر وجود دارد وكشور هاي بين المللي نيز در تلاشند تا معضله مواد مخدر را در افغانستان حل كنند. اما باز هم در اين راستانتوانسته اند يك طرح جامع و فراگير و قاطع را در دست اجرا بگذارند. طرح كشت بديل يكي از طرح هاي بود كه بدون پشتوانه ارايه گرديد و هيچ ضمانت اجرايي وجود نداشت كه كشاورزان را مجبور كنند كه در ازاي دريافت كمك از كشت بديل استفاده نمايند، يكي از راههاي ضمانت اجرايي كشت بديل سمپاشي مزارع ترياك بود كه با مخالفت دولت افغانستان كنار گذاشته شد و اين امر سبب گرديد كه هر ساله ميزان كشت خشخاش چندين برابر افزايش يابد، طبيعي است وقتي پشتوانه اي براي اجراي كشت بديل وجود نداشته باشد كشاورزان از درآمدي كه ترياك دارد نمي گذرند و كمك دولت و موسسات خارجي را به عنوان كشت بديل دريافت مي كنند و به قول معروف به ريش باباي آنان هم مي خندند! وترياك خود را هم مي كارند و هيچ ترسي هم ازاين كار ندارند. معلوم نيست دولت افغانستان با اين وضعيت چگونه با افزايش وحشت ناك كشت ترياك مبارزه مي كنند و چه دليلي براي مخالفت با طرح سم پاشي مزارع ترياك دارند. افغانستان در واقع با يك طرح تجربه شده و عملي و اصولي مخالفت مي كند در حالي كه اين طرح در كشور كلمبيا نتيجه بسيار مطلوب داده است زيرا كشور كلمبيا تا يك و نيم دهه پيش مقام اول را در توليد موادمخدر داشت. باندهای مواد مخدر در این کشور به اندازه ای قوی بودند که دولت این کشور هرگز قادر به مقابله با مافیای مواد مخدر نبودند. در واقع کشور کلمبیا توسط مافیای مواد مخدر اداره می گردید، زیرا سران و مقامات دولتی نیز از اعضای برجسته این باند بودند و کس دیگری نمی توانست خارج از این باند در کلمبیا حکومت کند. کسانی که خارج از تشکیلات مافیایی مواد مخدر بودند و توسط مردم و بر اساس توانمندی های خود در قدرت و حکومت در کلمبیا شامل می گردیدند چاره ای جز همکاری با مافیای مواد مخدر را نداشتند. اگر چنانچه این افراد با آنان همکاری نمی کردند، به زودترین فرصت، ترور می گردیدند و یا در یک تصادف و برنامه از پیش ساخته شده، از صحنه حذف می شدند. به همین خاطر کلمبیا در چند دهه گذشته به سرزمین وحشت و ترور و یکه تازی های باندهای قاچاق مواد مخدر و اسلحه تبدیل شده بود، از آنجاییکه حاکمیت قانون در این کشور وجود نداشت، انواع سلاح های سبک و سنگین نیز از کشورهای مختلف به این کشور سرازیر می گردید و باندهای تروریستی، گروههای مخالف دولت و ... نیازمندی های تسلیحاتی شان را از این کشور تهیه می کردند. تاریخ معاصر کلمبیا نشان می دهد که طی چند دهه گذشته درآمد ملی این کشور به درآمد و سود حاصل از قاچاق اسلحه و تولید و قاچاق مواد مخدر خلاصه شده بود و این کشور روز به روز در دامان این افیون خانمان برانداز فرو می غلطید. فقر، ناامنی، عدم توسعه، گرفتار آمدن در دامن اعتیاد، پیامدهای منفی بود که مردم کلمبیا در آن گرفتار بودند و باندهای مافیایی، بدور از درد و رنج مردم به تجارت سود آورشان مشغول بودند. تجارت بین المللی قاچاق مواد مخدر در کلمبیا سبب گردید تا این کشور به عنوان یک کشور بحران زده، آلوده به مواد مخدر و سرزمینی بدون قانون معرفی شود که چالش بین المللی اعتیاد را در جهان بوجود آورد و قاره هاي آمریکای شمالی و لاتین و اروپا و آفریقا را آلوده ساخت. به مرور زمان عزم جهانی برای از بین بردن مزارع خشخاش و تضعیف باندهای مافیایی تجارت مواد مخدر، شکل گرفت، آمریکا و چند کشور دیگر در کنار تلاش های سازمان ملل برای حل بحران کلمبیا تلاش های جدی را آغاز کردند، حمایت از دولت مرکزی کلمبیا، حمله به باندهای قاچاق مواد مخدر که در مناطق مختلف این کشور پراکنده شده بودند، سمپاشی مزارع و کشت زارهای تریاک، برنامه های دراز مدتی بود که در این کشور به مورد اجرا گذاشته شد و در طی چند سال مبارزه پی گیر، تحول چشمگیر در راستای مبارزه با مواد مخدر در این کشور رونما گردید. دولت و حکومت از وجود سران مافیای مواد مخدر پاکسازی گردید . باندهای مسلح قاچاق اسلحه و تریاک، تضعیف شد. هر چند که سمپاشی هوایی مزارع تریاک زیانهایی را برای مردم و دهقانان وارد کرد، اما ترس از این مسئله سبب شد که بسیاری زارعان از کشت کوکنار دست کشیده و به کشت بدیل روبیاورند.
اكنون افغانستان نيز چاره اي ندارد جزاينكه همان راهي را بپيمايد كه كشور كلمبيا درراستاي مبارزه با مواد مخدر پيموده است. اگر واقعا دولت افغانستان خود را براي مبارزه با مواد مخدر مصمم مي داند و به اين نتيجه رسيده است كه يكي از عوامل نا امني گسترش كشت مواد مخدر در افغانستان است، پس بايد با طرح سمپاشي مزارع خشخاش موافقت نمايد. اين طرح هر چند كه ضرر و زيان هاي جزيي ممكن است داشته باشد اما نفع آن به مراتب بيشتر از زيان آن است زيرا بسياري از كشاورزان از ترس سمپاشي تن به كشت بديدل مي دهند و به جاي كشت خشخاش محصولات ديگري را زير كشت مي برند. از طرف ديگر تلفات انساني كه در سايه جنگ و نا امني ها بوجود مي آيد و هزاران نفر در سال بر اثر جنگ كشته مي شوند، خسارت و زيان هاي آن به مراتب زياد تر از زيانهاي سمپاشي كشت ترياك خواهد بود، زيرا اگر كشت ترياك با سمپاشي از ميان برود، جنگ و نامني نيز در اين سرزمين كمتر مي شود و انسانهاي كمتري به كام مرگ مي روند.
به هر حال سمپاشي مزارع يگانه راه حل معقول، جامع و كارآمد است كه متاسفانه با اصرار عده اي كه ممكن است خود با مافياي مواد مخدر همكاري داشته باشد، كنار گذاشته شده است. اكنون اگر دولت افغانستان واقعا مصمم به مبارزه با مواد مخدر است بايد اين طرح را با همكاري جامعه بين المللي روي دست بگيرد و آن را به مورد اجرا بگذارد، در غير اين صورت كشت ترياك از اين سرزمين نابود نخواهد شد و اين ساقه هاي سرطاني و افيوني هم چنان بيشتر از هر سال ديگرقد خواهد كشيد و جنوب افغانستان همچنان در آتش نا امني ها خواهد سوخت.