نوای افغانستان تسلیت و همدردی خود را به نسبت وفات پوهاند محمد کاظم آهنگ به فامیل مرحومی ، دانشگا هیان و کافه ژورنالیستان کشور و بمردم کوهدامن که فرزند دیگری را پس از بیرنگ کوهدامنی از دست دادند و بهمه دوستان وی ابراز و به بازماندگان وی صبر آرزو میکند . روح این راد مرد شاد و یادش گرامی باد .
زندگینامهٔ کاظم آهنک کاظم آهنگ یک ژورنالیست بود، او سالهای متمادی استاد ژورنالیسم دانشکده ادبیات و مدت طولانی رئیس این دانشکده ، و مربی کورسهای ژورنالیسم بود . ولی از همه اولتر او یک انسان بود یک انسان آگاه و دانشمند . آهنگ یک روشنفکر و روشنگر مستقل بود که بمردم خود عشق میورزید و زندگی خود را در خدمت مردم افغانستان وقف کرد و شاگردان زیادی را در عرصه ژورنالیزم تربیه و به جامعه تقدیم داشته است . دربین روشنفکران کاظم آهنک بمثابه یک روشنفکر ساحبدل و روشن بین مطرح بود .
کاظم آهنگ درسال ۱۳۱۳ در قریه شیخان ولسوالی میربچه کوت ( کوهدامن ) ولایت کابل تولد شد، تعلیمات اولی را دردامان پدر و محیط مسجد قریه شیخان فراگرفت، تعلیمات ابتدائی را در مکتب میر بچه کوت به سر رسانید . در سال ۱۳۲۸ دردارالمعلمین کابل شامل گردید درسال ۱۳۳۴به پوهنحی ادبیات و علوم بشری شامل و در سال ۱۳۳۸ از پوهنحی ادبیات فارغ و کار روز نامه نگاری را در روز نامه اصلاح اغاز کرد . کاظم آهنگ دوره ماستری را در سال های ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۳ در یونیورستی میشیگان ستیت امریکا به پایان رسانید و دوباره به وطن برگشت او پس از بازگشت، به حیث معاون روزنامه اصلاح منصوب شد.
در فاصله سالهای ۱۳۳۸ تا ۱۳۴۵ خورشیدی، کاظم آهنگ سمت های مختلفی، از جمله ریاست خبرگزاری باختر، مدیریت روزنامه انگلیسی زبان افغانستان و ریاست ارتباط عامه در وزارت اطلاعات و فرهنگ را به عهده داشت. استاد آهنگ از جمله بنیانگذاران دانشکده ژورنالیزم در دانشگاه کابل و از تهیه کنندگان نصاب درسی این دانشکده بود و بیش از سی سال به عنوان استاد در این عرصه کار کرد. او در سال ۱۳۵۸ به عنوان استاد وارد دانشگاه کابل شد و تا پایان عمر این سمت را حفظ کرد. آقای آهنگ بیست سال عهده دار ریاست دانشکده ژورنالیزم دانشگاه کابل بود محمد کاظم اهنگ پس از احراز مقام های علمی در حوت سال۱۳۷۴ به رتبه علمی پوهاندی نایل امد ،
آهنگ علاوه بر زبان دری و پشتو به زبان انگلیسی نيز تسلط داشت . بیست اثر علمی در زمینه ژورنالیزم نوشته است .
محمد کاظم آهنگ را می توان از پیشگامان روزنامه نگاری نوین در افغانستان دانست. آقای آهنگ بیش از بیست کتاب و رساله در زمینه روزنامه نگاری تألیف و یا ترجمه کرده و در کنار آن، صدها مقاله از او به چاپ رسیده است.
*****************
غمنامه ء اکادمیسین دستگیر پنجشیری
به برادرعزیزالحاج محمد آصف ، خا نواده ، فرزندان نزدیکان
دوستان وهمه غمشریکان زنده یاد استاد محمد کاظم آهنگ .
بادریغ ودرد واندوه فراوان آگا هی یافتم که پوهاند محمد کاظم آهنگ به اثر یک حمله ء قلبی درشهر کابل وفات یافت ود ر دل و دامان تاکستانهای کوهدامن وسنگر گاه "عیاران خراسان " با همه افتخار وشرافت به خاک سپرده ودر دل دوستان مردم میهن جاودانه شد .
زنده یاد استاد محمد کاظم آهنگ درست شصت سال پیش ( 1326 خورشیدی) درسهای آغازین خودر ا درمکتب میربچه خان غازی ،به درجه ء اعلا به پایان رسانید .درآغاز سال 1327 در لیسه دارلمعلمین کابل ونخستین دارلمعلمین افغانستان حق وامتیاز تحصیل یافت درفردای جشن دهقانان وجشن نوروز هما نسال با این فرزند تاکستانهای گهر ریز وطن هم صنف همدرس وهم طبق شدیم پس از ختم آموزشهای دوره ثانوی وسپری کردن امتحان کنکور، درشعبه ادبیات وفلسفه ء دانشکده ء ادبیات دانشگاه کابل این با ر ما هردو ،با زنده نام استاد محمد صدیق روهی ( کوهی ) هم اتاق وهم صنف وهم سبق شد یم
چهار سال اتاق ما یکی از حوزه های تبادل نظر ومباحثات گرم فلسفی وسیاسی محصلان جنوب وشمال کشور بود ، نشر مقالات وترجمه های اجتماعی وفلسفی استاد علی محمد زهماء درمجله ء ادب وطنزها ی گزنده ء شفاهی ایشان علیه استبداد ، دربیداری شعور سیاسی ما نقش بیداری بخشی را ایفا میکرد دوران این مرحله ء تحصیل ما پر باربود از روانشاد استا د عبدالحق بیتاب استاد الفت زنده نام آکادمیسین جاوید استاد اعظمی استاد ا مان الدین انصاری تاریخ ادبیات فارسی دری پشتو و روانشناسی را می آموختیم و لی زبانشناسی وفلسفه را استاد ان امریکایی فرانسو ی ، انشای ابتکار ی وزبان انگلیسی را استاد علی محمد زهما ء واستاد میر حسین شاه تدریس میکردند استادان همکار ومترجمان پروفیسوران خارجی ما محترم دکتر احسان تره کی وزنده یاد محمد رحیم الهام بوده اند یاد زنده گان ورفته گان آ ن خد متگزاران جبهه ء فرهنگ وطن عزیز ما به خیر باد
سخن کوتاه که درچنین فضا ء وهوای فرهنگی وسیاسی پرتب وتاب جامعه زنده گی وتحصیل ومبارزه میکردیم زنده نام محمد صدیق روهی خط خوش مینوشت ودرزبان پشتو وگاه انگلیسی ازما پیشی میگرفت وهمواره اول نمبر صنف ما بود ند زنده یاد آهنگ ومن دوم وسوم نمبرو لی هرسه گواهینامه اعلا گرفتیم
درسال 1337 بازهم با زنده یاد محمد کاظم آهنگ یکجا به ریاست مستقل مطبوعات ووزارت فرهنگ امروزین ، معرفی شدیم مسوءولیت شعبه راپورتاژ های روزنامه ء اصلاح به زنده یاد استاد کاظم آهنگ ومسوءولیت عضویت تدقیق نشرات روزنامه ء انیس به من سپرده شد هردو مقابل مطبعه قدیم ودر نزدیکی ارگ شاهی ودر یک تعمیر کار میکردیم هردو به بسیاردشواری نخست در مراد خانی وسپس درشهر آرا اتاق کرایی یافتیم یکجا دوران کورسهای ضابطی احتیاط و مکلفیت نظامی را به پایان رسانیدیم این بار به بستهای بالاتری مقرر شدیم و توانایی کرایه یک تعمیر دو منزله را درده افغانان یافتیم فامیل وفرزندان او درمنزل بالا ومن با فامیل سیر فرزند پدر بازنشسته ء خود درمنزل پایین زنده گی میکردیم . او قادر به ادامه ء تحصیل در امریکا شد ومن راه دشوار وپر از خم وپیچ سیاست وزندانها را درپیش گرفتم ولی خانواده وفرزندان زنده یاد کاظم آهنگ نیز در نتیجه جبر خشن طالبان مجبور به مهاجرت شد وچند ماهی بازهم در پشاور دریک منزل زنده گی پراضطراب وتلخ میکردیم
ولی او درهمان شبها ی تیره وتار هجرت کتابی را درباره ژورنالیزم نوشت وچاپ کرد اوبه این مسلک عشق داشت به باورم پس از محمود طرزی تا هما ن سالها 1996-2001 هیچیکی از ژورنالستان افغانستان بیشتر وپیشتر ازو درین رشته کار پژوهشی مسلکی وکارشناسانه تری نتوانسته بود ه اند از استاد آهنگ آثار با ارزشی درین رشته بجا ماند ولی هیچ دولتی ؛ نه شاهی نه جمهوری نه چپی ، نه راستی و نه طالبی قدرکار وزحمت اورابگونه ای که باید وشاید نه شناخت این مرد سخت پیمان وپخته جوش تا کستا نهای میهن تا پایان عمر ازباغ تاک گور وگورستان پدران ونیا کان خویش ؛ جز چند ماهی درپشاور ، جدا نشد و سرانجام چند هفته پس از زنده نام عاقل بیرنگ کوهدا منی داغ دیگری دردلهای خونین جوانمردان جبهه ء فرهنگ میهن بجا نهاد
با شناخت ژرفی که ازین فرزند فرهیخته وخیل وتبار زحمتکش ا ین دانشمند وطن داشته ام
اینک به این وسیله مراتب تسلیت وهمدردی فامیل و فرزندان خودرا ازدیاران غربت به خانواده مصیبت رسیده ، فرزندان وفرزندان فرزندان ، نزدیکان خویشاوندان دوستا ن استاد ان وشاگردان دانشکده ژورنالیزم وادا ره دانشگاه کا بل به شاگردان و همکاران مسلکی زنده نام استاد محمد کاظم آهنگ درمطبوعات ورسانه های گروهی افغانستان وجهان صمیمانه تقدیم وبرای ایشان صبر جمیل پیروزی درکار زنده گی ومبارزه میهنپرستانه آرزومیکنم شاد واز القاعده طالبان ظلمت ، خاش خاشسالاران وشرکا ء بین المللی آنان نیرومند ترباشند
باعرض حرمت بی پایان
اکادمیسین دستگیر پنجشیری
ایالت واشنگتن – امریکا
16 جد ی 1386خورشیدی
*****************
پوهاند محمد کاظم اهنگ،چهره مطرح در عرصهء ژورنالیزم ، داعیهء اجل را لبیک گفت ،
بزرگمردی که شخصیتش با تجربه های در عمق سردی و گرمی روزگار و اندوخته هایش در داخل و خارج از کشور در عرصهء ژورنالیزم معاصر، به پختگی رسیده بود، چندین دورهء از فارغان فاکولته ء ژورنالیزم از او از الفباء مبادی تا بغرنجترین مسایل ژورنالیزم را اموختند .پوهاند اهنگ بیشترین قسمت از عمر خود را وقف ترویج و تدریس ژورنالیزم معاصر در کشورما نمود. استاد اهنگ همیشه برای انانیکه موفقانه تحصیلات خودرا در فاکولته ء ژورنالیزم به پایان می رساندند چنین توصیه می کرد" شما که فردا به حیث ژورنالیست اجرای وظیفه می نماید عصارهء همه ء اموزش تان این است که باید سیاه را سیاه و سپید را سپید بگوید و یا بنویسید ، هر چند که مسلک ژورنالیزم با جابجائی مناسب کلیمات ویا به اصطلاح بازی با کلیمات است اما شما ضمن بازی با کلیمات هنر بیان واقعیتها را در تهیه مصاحبه ، گزارش ، خبر ویا راپوتاژ داشته باشید .اموزش شماامروزدر عرصهء ژورنالیزم به پایان نمی رسد.شماعلاوه ازتجربه که در جریان کاربدست می اورید با مطالعه ء شخصی تان سلسه ء اموزش تانرا در مسلک ژورنالیزم ادامه بدهید " پوهاند محمد کاظم اهنگ ، استادی بود مهربان و با پشت کار . بیشترین نبشته ها ی او در غنامندی معلومات از ژورنالیزم را تشیکل می داد . که توشهء است به عنوان تصدیق جاویدانگی نام و شخصیت والای او در زمره ء مردان خدمتگار و صادق به وطنش . مرگ او نتنها غمی جدائی اموزگار مهربان به دست اندرکاران ژورنالیزم در کشورما است بلکه ازدست دادن شخصیتی است که موثریت اش نیاز بود برای مطبوعات نوپای کشورما . روحش شادباد.
فضل الر حیم رحیم خبرنگار ازاد
7.01.2007
**********
پوهاند کاظم آهنگ از زبان منيژه با ختري
دويچه ويله : هنوز چند ساعت ازپخش خبر مرگ پوهاند
محمد کاظم آهنگ توسط رسانه هاي گروهي داخلي وخارجي نگذشته بود که ای ميل يکي از
دوستان را دريافت نمودم . دوستم نوشته بود که با اندوه ودرد خبرشده است که پدرم
فوت نموده ، برايم تسليت داد و ازخداوند برايم صبروشکيبايي آرزو کرد. به دوستم
نوشتم که ازلطفش يک جهان سپاسگزارم؛ اما پدرم شکر با صحت وسلامتي درکانادا به سر
مي برد وهردو روز برايم زنگ مي زند که، فلان کتاب را خوانده اي ويا اينکه همان
کتا ب را برايم پيدا کن ويا اين نوشته را برايم بفرست...
واما پوهاند محمد کاظم آهنگ که بخش بيشترعمرش را با کتاب خواندن وکتاب نوشتن، آموختن وآموختاندن سپري نموده بود؛ ديگرصفحه اي را ورق نخواهد زد. قلمزن طوري که هميشه سبکش بوده است، بي مهابا وبه يکباره نقطه پاياني بر داستان زندگي مردي گذاشت که بيش از عمر نسل ما درراه ژورناليزم قدم گذاشته بود.
مانند هميشه درچنين مواقع اين پرسش مطرح گرديد که با کي درمورد کارکردها وارزش آثار مرحوم پوهاند آهنگ صحبت نمود. البته صحبتي که واقعاً خوبيها وخرابيهاي زحمات علمي چنين مردي را که دايماً درپژوهش بوده است ، سبک وسنگين کند. تصميم برآن شد که با خانم منيژه باختري تماس گرفت؛ زيرا او طي 5 سال گذشته همکار نزديک استاد آهنگ بوده است وبه حيث يک زن جرئت آن را دارد تا واقعيتها را مطرح کند؛ نه آن توصيفهاي قرار دادي را که معمولاً کارشناسان افغان دايماً بعد ازمرگ بزرگمرد ويا بزرگزني بر زبان مي آورند.
بخت نيک اينکه خانم باختري فرصت داشت وبدون درنگ آمادگي اش را براي گفتگو اعلام نمود. ازخانم باختري پرسيدم که آيا موافق است که برخلاف رسم افغاني که زندهء خوب ومردهء خراب وجود ندارد ، با او گفتگوي انتقادي اي درمورد استاد آهنگ داشته باشم؛ تا دين او را ادا کرده وارزش واقعي کارهاي وي را به شنوندگان معرفي نماييم؟ خانم باختري گفت : " بهرصورت ..."
ازخانم باختري پرسيدم که جايگاه علمي وفرهنگي پوهاند کاظم آهنگ را چگونه ارزيابي مي کند؟ خانم باختري به يک نکته اساسي اشاره نمود وآن اينکه، پوهاند کاظم آهنگ ازجمله بنيان گذاران ژوناليزم نوين درافغانستان به حساب مي رود. ژوناليزم نوين البته به اين معنا که پوهاند آهنگ پس از ختم تحصيلاتش درسال 1338 درافغانستان راهي امريکا مي گردد و درآنجا ماستري خود را در رشته ژوناليزم به دست مي آورد. استاد آهنگ بعد ازبرگشتش براي اولين بار ژورناليزم را به حيث يک شغل اکاديميک مطرح مي کند. او براي اولين بار اين موضوع را مطرح مي کند که يک ژورناليست بايد بداند که خبرچيست، کدام معيارها را دارد ويک خبرنگار به هنگام تهييه يک گزارش بايد کدام ارزشها را مدنظر داشته باشد.
ازخانم باختري پرسيدم که آيا پوهاند آهنگ طي سالهاي همکاري مشترک با او ازمشکلات کاري ژورناليستها درافغانستان گاهگاهي ياد کرده است؟- زيرا خبرنگاران به جز چند سال معدود هرگز دست باز درنوشتن مطالب نداشته اند. حکومتها که واژه ها را دربند خود درآورده بودند، به دقت تعيين مي کردند که کي ، چي وبا کدام کلمات بنويسد.
خانم باختري درپاسخ گفت: استاد دراين رابطه کمتر تماس گرفته است واين مطلب را ارائه مي کند که پوهاند آهنگ دايماً يک خبرنگار دولتي بوده، يعني همواره درخدمت دولت قرار داشته، واما طي ساليان اخير که آقاي کاظم آهنگ شايد تضاد بين منافع خود ودولت مشاهده مي کرده، يک مقدار ازاين گرايش دولتي دوري اختيار مي کند. خانم باختري ياد آور مي گردد که پوهاند کاظم آهنگ طي ساليان اخير بيشتر گرايش مردمي داشته واز وضعيت موجود انتقاد مي کرده است.
واما آثار پوهاند کاظم آهنگ: خانم باختري دراين رابطه به اين نتيجه رسيده است که آثار نخستين پوهاند آهنگ، به طور مثال سيرژورناليزم درافغانستان ويا ژوناليزم عملي ازجمله بهترين وپربارترين آثار او به شمار مي روند، اما نوشته هايي که طي پنج سال گذشته از استاد به چاپ رسيده اند، کمتربرمعيارهاي علمي استوار مي باشند. باختري به اين نکته اشاره مي کند که ازپوهاند آهنگ جمعاً 11 اثر به چاپ رسيده است وتنها پنج کتاب استاد آهنگ طي شش سال گذشته به بازار عرضه شده اند. خانم باختري مي گويد که او ازخود مي پرسد که چرا استاد درنوشتن اين آثار اينهمه شتابزدگي ازخود نشان داده است؟
ازخانم باختري درمورد چگونگي رفتارهاي پوهاند کاظم آهنگ به حيث استاد ورهنما مي پرسم . درجواب چنين مي آيد که: پوهاند کاظم آهنگ مردي بوده است خوش قلب وصميمي. درکارهاي رسمي خود ازانضباط سخت پيروي مي کرده است وآناني را که بي انضباط تلقي مي کرده است، سخت سرزنش مي نموده است.
خانم باختري ازخاطراتش مي گويد: دريکي از روزها بنابر دلايلي مورد انتقاد استاد قرار گرفته است ولي از سوي ديگر از طرف او " منيژه دخترم !" خطاب وبه نان چاشت دعوت شده است.
ازآنجايي که وقت برنامه هاي راديو عادتاً محدود است، ازخانم باختري براي اينکه وقتش را براي مصاحبه دراختيارما گذاشته است ابراز سپاسگزاري نموده و به او وبه همه کساني که به ياد پوهاند کاظم آهنگ استند، تسليت عرض کردم. روانش شاد ويادش گرامي باد!