بصیر احمد مهاجر
سلام هموطن !
من به خاطر این همه نابسامانی های که در وطنم وجود دارد ،که از بیخردی های حاکمان وطن بر ما تحمیل شده قطعه شعری از شهید راه آزادی و حق را که جز علامه شهید سید اسمعیل بلخی را که در به تاریخ 1336، 12، 28 درزندان
دهمزنگ کابل سروده،به شما آزادی خواهان و جوینده گان راه حق تقدیم میدارم. بلی شعر یک بزرگمرد را که همه عمرش درزندان های ظلم و استبداد گذشته وبلاخره در این زندان ها به شهادت رسیده به شما مینویسم و ببینید که با چه دردی آمیخته است .
هم وطن !
هر کس که این شهید راه آزادی را بشناسد بر خود نمیپذیرد که ماده 158 قانون اساسی را قبول کند.
از همه سایت های هموطنان خواهش دارم که نوشته ها و اشعار این شهید آزاده را در صفحات انترنتی خود بگنجانند تا همه هموطنان به آسانی دست رسی داشته باشند، که این حق آن شهید در گردن ماست، زیرا او به خاطر ما مبارزه کرده و جانش را فدا نموده. روحش شاد باد. بصیراحمد مهاجر
آزادی
حاجتی نیست به پرسش که چه نام است اینجا جهل را مسند و بر فقر مقام است اینجا
علم وفضل وهنروسعی و تفکر ممنوع آنچه در شرع حلال است حرام است اینجا
سیر پرگاربسی طی شد ودور گیتی همه جا پرتو صبح آمد و شام است اینجا
فکر مجموع در این قافله جز حیرت نیست زانکه اندر کف یک فرد زمام است اینجا
مگر ازصحنه بستان طبیعت دوریم پخته شد میوه هرکشور و خام است اینجا
ما از این مدرسه نا کام روانیم چرا کامجویان همه در جستن کام است اینجا
بردگان سرخوش وآزاد به هر جا اما ملتی بر در یک شخص غلام است اینجا
دیگران را به فلک سبقت و دانش به دوام رفتن ما به عقب هم به دوام است اینجا
بلخیا نکبت و ادبار زسستی پیداست
چاره این همه یکبار قیام است اینجا
زندان دهمزنگ کابل
1336. 12. 28