دوکتوراحدوفامعصومی
کوهِ فاشیزم
دکتر احد وفامعصومی
در قِصص آمــــده
که اندر چین
کوهی حائل به
مرزِِ(تیانشین)
(1)
سخت وبالا
بلند و مستحـکم
پر زاشجار وسنگ خاره،
شکم
سبز وخرم به
ظاهر و پُربَر
اندرونش، پر از دُر
وگوهر
لیک درچشم خلق
همچون خار
مردمان با همـــه
از او، بی زار
قوم ها چون،
نموده بود جـــدا
زین سبب درنظر، بی ارز
وبها
کرده بود ایـل
ها، دوتا ازهــم
درمیان کوه نه بلکه،
درد والم
دوستان را
فراق دوستان بود
کوه چون سد، میانِ
یاران بود
اینطرف، کوه
خصم میشمُردند
آنطرف، پیکرش همی کندند
کوه باید،
تباه می گـــردید
باغِ صلحی بناء می
گردید
زین جهت عزمِ
کَندَنَش کردند
فکرِ برباد دادنش کردند
سال ها با
قبول زحمت وکار
همچو مور وملخ به گندم
زار
حمله بر کوه
زهردوسو بردند
چوب وخاکش شرار او
کردند
کوه برداشتند
زهم سوئی
شاد گشتند ز جمع ودل
جوئی
احترام زبان
ودین کردند
دوستی ها به آن واین
کردند
کوه حائل
میانِ مردم ما
بدتر ازمار وگژدم است
اما :
منفورتر، ز
کوهِ (تیانشین)
ناپسندتر ازآن، ندیده
زمین
این کوۀ گنده،
کوۀ فاشیزم است
کوۀ آتش فشانِ نازیزم
است
پر زجهل
وشرنگ، وگندیده
یک قلم، باتلاقِ بوئیده
حافظ این
جَبَل اجیران است
دشمن خاوران وانسان است
برکَنَد این
کوه،گرکسی زمیان
بشکند تاج فخرِ،
هردوجهان
بایدا ! این
سد ازمیان ببریم
قصرِ نحسش زپا،
فروریزیم
حال گرازخوست
ویابدخشانی
ازهری، سبزوار، وبغلانی
گر زسیستان
ویا ارزگانی
گر ز بامیان ویا
شبرغانی
یا زگردیز
وغزنین ولغمان
همه بالندگان یک بوستان
نزنید کــــم،
توان وقــــوت
خویش
نکنید پست شأن وهمت
خویش
ای عزیزان هم
تبار ودیار
مشکل خلق ها چو کوه
بِشمار
ظلم باشد زهم
جدا گشتن
«موئی اندر خمیر پالیدن
»
کم مدان خلق
هم دیارِخـویش
دوست دارش چو
یارِغارِخویش
کوۀ دوئی،
زهمســــوئی
برگیر
نیست تصمیمی، بِه ازین
تدبیر
من اگــــــر
من وتو اگر توئی
برده ایم کی ز قرن ها،
بوئی
کرده ایم خود
بدست خویش ذلیل
خوار وبیمار وناتوان و
علیل
قرن ها شد که
خانه ویرانیم
دشـــمن شهرتِ خراسانیم
قبلۀ خــــــاک
ما ز دزدانست
گه زانگریزوروس
ونیوکانست
(2)
دست ازمـــا
نمیگــــیرد
انگلیس
دشمن خلق هاست،این
ابلیس
تاکه فاشیزم
است وپاکستان
دوِئی ها پا نمی کشد
زمیان
ننگ باشد زهم،
جـــــداگشتن
شرم است گر بهم نه
پیوستن
(کوه)
چون(کاه)ازوفاق شود
(کاه) چون (کوه) ازنفاق
شود
کوه شود زائل
ازدَهــــــاء
وصفا
سنگ شود آب از وفاق و
(وفا)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) تیانشین یا تیانشان منطقه ایست درچین.
(2) مراد از نیوکان (کانزرویتیف جدید) یا سردمداران برسراقتدار امریکا میباشد.