افغان  مش ستاره

مشاهير در كتابهاي درسي

آغازگر خوش نيت ليبراليسم ؟

ليبراليسم فلسفه مصرف كاپيتاليسم !.

جان استوارت  ميل .John Stuart  Mill  1806 – 1873     

   -------------------------------------

خطاب به دفتر برنامه ريزي و تاليف كتابهاي درسي فارسي زبان!.

خانم ها و آقايان مسئول برنامه ريزي كتابهاي درسي كشورهاي مورد نظر.

بدينوسيله به همراه ، بيوگرافي مختصر يكي از مشاهير جهان غرب  به آدرس آن مؤسسه ارسال ميشود تاچنانچه ضروري مي بينيد آنرا در يكي از كتابهاي درسي يا آموزشي آن كشور درج نماييد . درصورت تقاضا،مطالب ديگري تهيه وبه آدرس تان ارسال خواهند شد تا باجهاني شدن فرهنگ، نسل آينده آن كشور نيز آماده گي لازم با مكاتب و متفكرين غيرمسلمان جهان را داشته باشند . توضيح اينكه اخيرا رسانه ها، پيرامون درسي با عنوان “امنيت ملي“!دركشور تركيه يراي دانش آموزان مدارس خبرداده اند.  

با احترام       

افغان . م. س

 

    تاچندروزديگر دويست و يكمين سالروز تولد جان استوارت ميل ، فيلسوف ، مصلح اجتمايي، منطق و اقتصاددان انگليسي است . وي فرزند مرحوم جيمز ميل ، يكي از مورخان، فيلسوفان ، و اقتصاددانان اسكاتلندي بود.

وي گرچه نظام سرمايه داري زمان خودرا نظمي طبيعي ميدانست و حدود 35 سال در خدمت “كمپاني هند شرقي“ انگليس بكارمشغول شد ، ميگفت كه كارعلمي فيلسوفان بايد به نفع انسان و جامعه باشد ، چون آزادي فرد را موجب تحول و ترقي اجتماعي ميدانست. وي با تكيه بر مكتب ليبراليسم آنزمان،خواهان : برابري حقوق زن و مرد ، حقوق دمكراتيك كارگران، حقوق اقليت ها ، و حق راي براي زنان شد.

وي تنها دليل محدوديت براي آزادي شخصي را دفاع ازآزادي ديگران دانست و مي گفت كه هركس ،تا فاصله اي ميتواند مشت اش را پرتاب كند كه مرز دماغ ديگري شروع ميشود !. وي ميگفت درعلوم تحقيقي بايد مدام پرسيد كه چه چيز هايي براي انسان مفيد هستند . امروزه ميتوان گفت كه ليبراليسم افرادي چون ميل، فلسفه مورد نياز نظام سرمايه داري بود. چون انسان آزاد و فردگرا ميتواند با تكيه برنياز و امكان انتخاب كالا، خريد نمايد تا هم سرمايه داري كالايي را بفروشد و هم كارگران انگيزه اي براي فروش نيروي كار خودرا داشته باشند.

   استوارت ميل ، نماينده مكتب مثبت گرايي (پوزيويتيسم) با تمايلات ماده گرا يانه (آته ايستي) است. اوكوشيد تا “مثبت گرايي“ را به يك فلسفه انساني تبديل كند،چون از علم خواست كه نه تنها براي فرد بلكه براي جامعه نيز مفيد باشد. فلسفه اخلاق و فلسفه سياسي-اجتماعي او براساس مكتب مثبت گرايي است.اورا يكي از نمايندگان مهم مثبت گرايي تجربي(امپريستي) و فايده گرايي ( اوتيليتاريسمي ) تجربي نيز ميدانند. او خلاف سنت مثبت گرايان ،به مكتب ايده آليسم آلماني بسيار نزديك است .

   مكتب فايده گرايي ، فلسفه آنزمان مورد نياز سرمايه داري براي خريد، مصرف و لذت بيشتر از كالا ، نه تنها ريشه در قرن 18 داشت بلكه اپيكور، متفكر يوناني نيزاز آغازگران نظريات لذت و فايده گرايي و مصرف بحساب مي آيد. روش و مكتب “فايده گرايي“ به همه چيز از موضع مفيدبودن مي نگرد و خواهان بزرگترين سعادت براي بيشترين رقم انسان ها، دريك جامعه است. نظريه پردازان آن ميگفتند كه لذت و سعادت رابايد به حداكثر و درد و رنج را بايد به حداقل رساند . ميل غير از فلسفه اخلاق فايده گرا ، خالق يك سيستم منطقي استقرايي نيز است . ليبراليسم و فلسفه مصرف او هردو درخدمت نظام سرمايه داري دويست ساله آنزمان انگليس بودند. وي با اشاره به گذر از لذت كمي به كيفي، تاكيدي هم روي لذت ناشي از علوم ادبي و فلسفي نمود. نيچه به تمسخر گفته بود كه :انسانها تنها براي تفريح زندگي نمي كنند ؛ اين كاررا فقط انگليسي ها انجام ميدهند! . استوارت ميل ميگفت كه بالاترين هدف هررفتار و كرداري بايد استفاده و فايده رساني به ساير انسانها باشد و هر عمل و فكر سياسي-اجتماعي نيز بايد موجب بزرگترين سعادت براي بيشترين رقم انسانها گردد.

  او نه تنها منطق را علم علوم دانست بلكه آنرا “علم اثبات“ تعريف نمود.علم منطق اودرعلوم اجتماعي و انساني براساس تجربه بنا شده اند. وي ميگفت كه گرچه ازروش علوم طبيعي ميتوان درعلوم انساني استفاده نمود، ولي آنهااهميت و دقت علوم تجربي را نخواهند داشت. اقتصاد سياسي - ملي و علم منطق ،دو زمينه مهم كار اوبودند. او با كمك نظرات كنت ،خواهان استفاده از روش علوم تجربي در رشته فلسفه و تحقيقات اجتماعي گرديد . بين علم منطق او و نظريه شناخت و علم متافيزيك بايد فرقي قائل گرديد . وي به اهميت علم منطق در رشته روانشناسي و نظريه شناخت نيزاشاره كرده است.

  جان استوارت ميل درتمام عمر خود مدافع آزادي شخصي درچهارچوب سرمايه داري بود و ميگفت كه آزادي شخصي، بهترين راه سعادت براي جامعه است و آزادي شخصي بايد درخدمت رفاه عمومي و پيشرفت جامعه باشد. وآزادي بايد جايي محدود شود كه ديگران را تهديد كند. او در اين رابطه از : آزادي بيان ، بحث، جمع، و وجدان  نام ميبرد.حقوق آزادي شخصي در ليبراليسم سياسي او در مقابل اجبارهاي دولتي و يا اجتماعي مطرح ميگردند. گرچه نظرات ميل بيان كلاسيك ليبراليسم است ، اودرپايان عمر تمايلاتي به سوسياليست هاي تخيلي فرانسه يافت.

  فلسفه اخلاقي او مدعي سعادت ممكن براي بيشترين رقم انسان در يك جامعه است . درنظر او علم اخلاق بايد انگيزه و هدف عمل اخلاقي را مورد توجه قرار دهد.افكارفلسفي و اخلاقي او موجب تحولي جديد دردومكتب “فايده گرايي“ و ليبراليسم سياسي شدند. نظرات فلسفه اخلاق اوامروزه درمحافل بورژوايي مورد توجه و بحث قرارميگيرند.اوغيراز فلسفه حقوق، نظريه پرداز فلسفه سياسي نيز بحساب مي آيد.بعدها مكتب “پديده شناسي“ و نظريه شناخت نيز تحت تاثير نظرات او قرارگرفتند. روانشناسي براي او يكي از علوم پايه است چون جريان آگاهي انسان را ميتوان درآنجا تحقيق نمود. استوارت ميل، اساس شناخت را ولي تجربيات حسي ميدانست . درفلسفه زبان و علم منطق او تكيه مهمي روي شرح اسم عام و خاص ميكند.

    او شخصا با فيلسوف اجتماعي و سوسياليست تخيلي فرانسه يعني سن سيمون ديدار كرد و تاثير مهمي از آگوست كنت گرفت. غير از كنت و سن سيمون، در شاخه هاي گوناگون علوم، زير نظرات : هيوم. اسميت، بنتهام ،و ريكاردو،بود. هيوم گفته است كه يك “بايد“ را نبايد هيچگاه از يك “هست“ نتيجه گرفت. خلاف امروز، درزمان او : علوم مثبت گرايي، ايده آليسم آلماني، ليبراليسم آنگلو زاكسني، و تعليم و تربيت روسو گرايي، با هم فاصله و اختلاف زيادي نداشتند.

   از جمله آثار او : اصول اقتصاد سياسي، پيرامون آزادي، درباره منطق ،علوم اخلاقي، اطاعت زن، متفكري با نام بنتهام ، اتوبيوگرافي ، و مجموعه آثار،وي هستند .

  جان استوارت ميل بين سالهاي 1806 تا 1873 درانگليس زندگي نمود.پدرش جيمز  ميل ، فيلسوف، روانشناس ، مورخ ، و اقتصاددان اسكاتلندي بود. جان استوارت ميل درمحافل اصلاحگرايان با يكي اززنان مبارز فمينيست بنام هاريت تايلور آشنا شد و تحت تاثير او مدافع حقوق برابري زن و مرد گرديد. آنها در سال 1851 ازدواج نمودند ولي هاريت تايلور درسال 1858 دست بخودكشي زد. جان استوارت ميل در سالهاي جواني بدليل سخت گيريهاي تربيتي پدر، دچار بحران روحي شد ولي بعد ازجدايي از مكتب مثبت گرايي، مدتي به مطالعات آثار رمانتيك پرداخت كه بي تاثير در درمان وي نبودند.

 


بالا
 
بازگشت