نویسنده :    مهرالدین مشید

 

 

جهانی شدن درفرازوفرودتحولات جوامع بشری وبازتاب آن دراندیشۀ بزرگان

قسمت دوم

بیرابطه نخواهدتادرکنارابعادگوناگون جهانی شدن اقتصاد،فرهنگ ، ارتباطات واطلاعات اشاره یی به ایجاداندیشۀ جهانی شدن دربسترزمان نماییم . ارمطالعات متون تاریخ برمی آیدکه اندیشۀ جهانی شدن درطول زمانه هابه گونه یی درافکارواندیشه های بزرگان ، مصلحین اجتماعی وپیامبران انعکاس یافته است . جهانی شدن جایگاۀ ژرفی درتاریخ بشری داردکه مفهوم آن حتابه نحوی درامپراطوریهای روم ،چین وایران نیزمطرح شده بودواین مسأله جهانی شد ن رابحیث یک پدیدۀ تاریخی یی ارایه میداردکه صرف متعلق به دنیای جدیدنیست . نمونه های بارزآنرامیتوان درامپراطوری روم  باستان ذکرکرد، زمانیکه امپراطورروم درسال 146میلادی یونان باستان رااشغال کردوازآن به بعدزمینۀ گسترش ابعادگوناگون فرهنگی ،فلسفی ،مذهبی وهنری روم به یونان فراهم گردید. این جریان توسعۀ فرهنگی ،سیاسی واقتصادی راتادورترین مرزهای روم میتوان جهانی شدن درزمان باستان خواندوآنرانمونه های اول جهانی شدن نامید.

اینکه جهانی شدن چه زمانی آغازشده است. دراین مورداختلاف وجوددارد؛ولی دانشمندانی چون داکترمحمدحسین رفیعی (1)شروع جهانی شدن رابه 3000قبل ودورانی نسبت میدهدکه فراعنۀ مصرواسکندرمقدونی ادعای جهانی کردن حکومت خودراداشتند. هرگاه فلسفۀ وجودی ادیان بزرگ مطالعه شودوآرمانهای های عالی آنهامطرح بحث قراربگیرند. هردینی درمقطع خاصی اززمان حامی وتوسعه دهندۀ فرهنگ ناب دینی باابعادگوناگونش درراستای جهانی شدن بوده اند. ازبوداتالائوتسه ، کنفوسیوس ، ابراهیم ،موسی ، عیسی ومحمدهمه تلاش کرده اندتادین خویش رابه نحوی جهانی بسازند. آشکاراست که دراین روندارزشهای دینی درابعادفرهنگی ،سیاسی واقتصادی آن درقلمروهای وسیعی بایست سیرمیکرد.البته بااین تفاوت که ازلحاظ بارمعنایی جهانی شدن ازدیروزتاامروزخیلی هامتفاوت است ؛ولی باآنهم تفاوت نامبرده نمیتواند، چنان دیواری بزرگی رابروی یکدیگرایجادنمایدکه ازآنهادومفهوم جداگانه ارایه کرد.

ازجمله ادیان بزرگ آسمانی اسلام به نحوی پیام جهان شدن رازیرعنوان "آیندۀ جهان درقلمرواسلام "ازقبل ارایه کرده است وپیامبراسلام ماموریت یافته بودتاپیام الهی رابرای تامین وتحکیم پایه های توحیدوعدالت درابعادمختلف اقتصادی ، سیاسی واجتماعی ونفی هرنوع شرک درحوزه های نامبرده برای جهانیان برساند.

مفهوم جهانی شدن رادراروپاوامریکامیتوان ،به گونۀ های اولیۀ شرقی آن سراغ کرد. آنچه غرب درآنزمان جذب کرد، عبارت ازآمیزش همزمان تفکرشرقی برخاسته ازمدنیتهای مصر،کلده وآسوردرچهارچوب افکاریهودی ، افلاطونی ، عرفانی ومانی وبه صورت کل خواستگاۀ تفکرشرقی  به انضمام فرقه های گوناگون عرفانی عرفانی وصوفیانه مثل فرقه های میترایی بودکه درسپاۀ یونان باستان وعلوم مسلمانان بواسطۀ مسلمانان اندلس به غرب راه پیداکرده بود.(2)ازلحاظ تاریخی میتوان گفت که این نمونه های دیگری ازجهانی شدن درتاریخ بشری میباشد.

پس ازعصررونسانس دراروپاوظهورفلاسفۀ بزرگی چون کانت، هیگل ،ماکس وبروغیره اندیشۀ جهانی شدن دراین قاره جان گرفت. برای اولین بارامانویل کانت دراثرش زیرنام "تاریخ جهانی بشر"این مسأله رامطرح  کرد.اونوشته است :"تاریخ بشرنقطۀ پایان ومقصدنهایی خواهدداشت که درقابلیت های جاری آدمی متصورمیباشد." برای کانت وهمچنین برای هیگل ومارکس وبعدازاواین نقطۀ پایان تحقق آزادی انسان است که به عنوان جهانی شدن قانون عدالت تعریف شده است . ازنظرکانت زمانیکه تمام دولتهااین قانون رابپذیرندوبایک شکل جمهوری خودرابه آن منطبق بگردانند. دراینصورت مخاصمات جهانی پایان مییابند. پس ازماکس وبرمدرنیتۀ لیبرال سرمایه داری معنای بروژوازی پروتستانیزم رابخودگرفت . ازاین دیدگاه تجددتمام جهان رابه سمت اقتصادتک جهانی ویاپروتستانیزم سوق میدهد. این پروسه بالاخره همه فرهنگهاوهویتهای جهانی راباخودهمراه میسازد. گرچه مارکس بااین نظرمخالف است . ازدیدگاۀ او"مدرنیتۀ لیبرال" سرمایه داری برپایۀ ایده ئولوژی بروژوازی مشخص میگردد . درحالیکه ماکس وبرریشه های مدرنیتۀ جهانی رادرپروتستان جستجوکرده است . درواقع مفهوم جهانی شدن محصول رشد نظام سرمایه داری است که ازقرن 16 و17میلادی تجلی یافته است که پس ازفتح سرزمین های دیگربعداقتصادی به آن نیزافزوده شدوازلحاظ اقتصادی این جهانگشایی رابه وجودآورد.

شماری اندیشمندان جهانی شدن راپس ازانقلاب صنعتی ، شماری هم پس ازجنگ دوم جهانی وعده یی هم بعدازفروپاشی نظام دوقطبی میدانند که "انتونی گیدنز"به نقل از"دیویدهلد"مرحلۀ اول آنراعلمی واکادمیک ندانسته وطرفداران آنرا"ناباوران به جهانی شدن "عنوان کرده است.دیویدهلد (3)یکی ازازبرجسته ترین نویسنده گان انگیسی است که کتابی نیزدرموردجهانی شدن نوشته وازجملۀ تاثیرگذارترین کتابهادرزمینۀ جهانی شدن است . دراین کتاب به چگونگی پیدایش دولت مدرن ازقرون وسطی تااوایل قرن بیستم پرداخته شده است ودریک دوره بندی انواع حکومتهاراازمطلقه تامشروطه برشمرده است وسپس به دولتهای مدرن پرداخته است .وی دراین تحقیقات خودگسترش بازاررابحیث عامل تعیین کننده درشکل گیری دولت مدرن نمیداند.

مرحلۀ دوم جهانی شدن که درحدود 30 یا40سال بدینسوعمردارد. دراین مرحله که به نظر"گیدنز"این مرحله که مردم رابه خیابانهاریخت وپیامدآن ایجادجنبش عظیم ضدجهانی شدن میباشد.به باور"رونالدراترتسون"واژۀ جهانی شدن تااواسط دهۀ 1980درمحافل دانشگاهی چندان برسمیت شناخته نمیشدودرنیمۀ دوم 1980بودکه واژۀ جهانی شدن به سرعت رشد کرد.ازهمین روفرهنگهایی چون "آکسفورد"ازآن "آگاهی جهانی" تفسیرکرده است که این کاربردمتاثرازنظریۀ "مارشال مک لوهان"دربارۀ "دهکدۀ جهانی "میباشد. وی درسال 1960آنراطرح کرده بود.

احمدگل محمدی (4)درکتاب  خودزیرعنوان "جهانی شدن فرهنگ وهویت"نظریۀ  جهانی شدن رادرسه نسل موردارزیابی قرارداده است که نسل اول راشامل حامعه شناسان ونظریه پردازان کلاسیک نظیرسن سیمون ،آگوست کنت ، دورکیم ،ماکس وبروکارل مارکس ؛نسل دوم راشامل نظریه پردازانی چون پارسونز، دانیل، بل ، نیکلاس ،لوهمان ووالرشتاین ونسل سوم راشامل نظریه پردازان اخیرچون آنتونی گیدنز، اولریش بک ،واتزر، اسکلیرووغیره دانسته است.

نسل اولی چون "سن سیمون" جامعه شناس فرانسه یی درفرایندجهانی شدن دوعامل صنعتی شدن وعلم اجتماعی (جامعه شناسی)رابارزمیداندکه ازاثرتلاش نیروهای همگون سازمرزهای سیاسی وفرهنگی شکننده میشوند؛شاگرداوآگوست کنت به این باوررسیدکه سرانجام تمام جوامع باعبورازمرحلۀ خداشناسی ومرحلۀ مابعدطبیعی به مرحلۀ اثباتی تحت مدیریت مدیرهای صنعتی ورهبری دانشمندان به جهانی شدن گام میگذارند.

نسل دوم ازجمله "پارسونز"باورداردکه درنتیجۀ دگرگونیهای پیهم بشریت به تحول مشترکی دست مییابدکه همانافرایندجهانی شدن میباشد؛"دانیل بل"به دورۀ پس ازسالهای 1960اشاره داردکه باتقسیم جوامع چون زراعتی ،صنعتی واطلاعات محور وتوسعۀ فناوریهاراسبب همگرایی درسطح جهانی میداند؛"والرشتاین"پس ازتقسیمات جوامع به نظامهای کوچک ، امپراطوری های جهانی واقتصادهای جهانی ،اقتصادجهانی رابسترپرورش جامعۀ جهانی عنوان مینماید.

نسل سوم چون "دیویدهاروی"اندیشمندعرصه های علوم مختلف انسانی واجتماعی جهانی شدن رافشرده گی "زمان ومکان"میخواندکه درنتیجۀ توسعۀ فناوریهای اطلاعاتی وارتباطاتی بوجودآمده است. ؛"آنتونی گیدنز"فرایند جهانی شدن رامحصول برهم خوردن نظم سنتی فضا- زمان میداندوجهانی شدن راآشکارترین نمودجنبه های جدایی فضا- زمان وتقاطع حضوروغیاب ارزیابی میداردچندان برنظام اقتصادی تاکیدندارد.

جهانی شدن قبل ازدهۀ 1990همگونی فرهنگی تلقی میشود؛ولی پس ازدهۀ 1990ازآن تعبیرتکثرهویتی – فرهنگی درطول وعرض بعمل آمده است.

ازآنچه گفته آمدبرمی آیدکه جهانی شدن مفهومی نیست که تنهااسترتیژیست های امریکاآنرادرقرن 20مطرح کرده اند. جهانی شدن به مفهوم امرروزی اش محصول چنددهۀ اخیراست که پس ازسال 1970بوجودآمده است . درسال 1990به اوج خودرسیدوبافروپاشی شوروی سابق اهمیت بیشتری پیداکرد. پس ازسال 1990 دهکدۀ "داووس"درکشورسویس یکی ازمشهورترین مکانهای جهان بحیث مرکزاصلی گفت وگوپیرامون پدیدۀ جهانی شدن به ویژه درحوزۀ اقتصادی مبدل شده است . نشست داووس برای اولین باربه ابتکاریک استاداقتصادبه نام داکتر"کلاوس شوآب" (klus schwab) برای تقویۀ علم مدیریت اقتصادی وتوسعۀ اقتصادی درشهرنامبرده برگزارشدکه پس ازآن  هرسال درآخرجون واوایل فبروری اجلاس بزرگی زیرنام "مجمع اقتصادجهانی"دردهکدۀ یادشده برگزارمیشودورهنمودهای اصلی واساسی جهانی سازی توسط کارشناسان اقتصادی ،سیاسی وبرجسته ترین متخصصین علوم انسانی وتجربی جهان سرمایه داری درآن تعیین میشود. شرکت کننده گان اصلی اجلاس داووس رارهبران کشورهاوصاحب نظران جامعۀ جهانی تشکیل میدهند.دراجلاس سالانۀ داووس شمارزیادی ازرهبران جهان باوجودمخالفت های شدیدسیاسی بین یکدیگردرآن اشتراک میکنند.

 به نظرکلاوس شاپ "مجمع اقتصادی داووس غیررسمی ترین نشست های اقتصادی جهان است که درآن نه موافقتنامه یی امضامیشودونه قانونی به تصویب میرسد؛بلکه پایه گذارسیاست های آنی اقتصادجهان بشمارمیرود."

دلیل موفقیت نشست داووس راشکل گیری موفقانۀ اقتصادجهانی پس ازفروپاشی شوروی و اجتماع رهبران جهان برای برقراری دموکراسی وتامین عدالت درکشورهای آنهاعنوان کرده اند.

دستاوردهای نشست داووس راپس ازتبدیل شدن آن از"مجمع مدیریت اروپا"به"مجمع اقتصادی جهانی "چنین ذکرکرده اند: تقاضای "هانس دیترش وزیرخارجۀ آلمان درسال 1987 ازشرکت کننده گان داووس مبنی برشانس دادن برای گرباچف که نقطۀ عطفی درجنگ سردخوانده شد،قرارگذاشتن ترکیه ویونان درسال 1988برای پایان گذاشتن به خصومتهای چندین ساله دراین نشست،نشست وزیران کشورهای کرۀ شمالی وجنوبی درسال 1989، ملاقات رییس جمهورافریقای جنوبی درسال 1992بانلسن مندیلا،طرح موافقتنامۀ شیمون پرس ویاسرعرفات درسال 1994درموردنوارغزه واریحا ،اعلان معاهدۀ جهانی بازارآزاددرسال 1999ازطرف کوفی عنان منشی سازمان ملل درآنزمان،ملاقات روزنامه نگاران امریکایی درسال 1998باداکترمعصومه ابتکارمعاون رییس جمهورایران،ملاقات وزرای خارجۀ ایران ومصربرای اولین بارپس ازانقلاب ایران درسال 1999وملاقات مدیران شرکتهای بوینگ وشورون تکزاکوباخاتمی رادرسال 2004یادآورشده اند.  

دراین نشست بودکه رهبران بزرگ جهان چون شاۀ سابق ایران ،خرازی وزیرخارجۀ ایران ،بیل گیتس رییس کمپنی مکروسافت ،کوفی عنان منشی عمومی ملل متحددرگذشته ،یاسرعرفات ، واسلاوهاول رییس جمهورچک ،هیلمون کهل صدراعظم آلمان ،خاورسولانامنشی عمومی ناتو،  لی پنگ رییس جمهورچین وبسیاری ازریس های  جمهورکشورهای دیگرکشورهاورییس های سازمانهای بزرگ جهانی مانندبانک جهانی ازجمله مشتریان قابل یادآوری اندکه دراجلاس داووس اشتراک کرده اند. این نشست هرسال یکبارزیرنام"مجمع اقتصادی جهان"درشهر"داووس" سویس برگزارمی شودکه رهبران جهان درآن اشتراک مینمایند. چنانچه حامدکرزی درنشست سال جاری آن درداووس 2500تن از 8کشورجهان برگزارگردیدکه درمیان آنها27رییس جمهوروصدراعظم و113وزیرشامل بود. حامدکرزی رییس جمهورافغانستان ازاین تریبیون اجهانی یکباردیگرباعنوان کردن تروریزم بحیث ماربااین حرف :"امیداست کسانیکه مارهارتربیه کرده بودند ،ازتربیه کردن مارهاعبرت گرفته باشند." پاکستان رابه گونه یی موردحمله قرارداد.بل گیتس رییس کمپنی مکروسافت دراین نشست ابرازآماده گی کردکه اوکمپنیهای چندین ملیتی رادرکشورهای انکشاف نایافته کمک خواهدکردودراین کنفرانس شماری ازاشتراک کننده گان به درخواست  حامدکرزی رییس چمهورافغانستان مبنی به سرمایه گذاری دراین کشورحاضربه همکاری شدند. ازاشارات حامدکرزی آشکارمیشودکه این مجمع گرچه بظاهرپوشش اقتصادی دارد ؛ولی بارمانورپردازیهای آن بیشتررنگ سیاسی وحتانظامی دارد.

 پس ازسالهای 1990بودکه چندین جریان به ضدنشست داووس خودنمایی کردند. ازجمله جنبش های آسیایی موسوم به نیروی مردمی وکنفرانس ضدنیولیبرالیزم که توسط زاپاتیست های شیاپاس ،جنبش داووسی دیگرچون نشست بین المللی پاریس به ابتکارجنبش اتاس(Attac )وغیره کم کم دربرابرنشست داووس قدرت نمایی کردندتاآنکه درسال 1999درسیاتل ،درسال 2001درژن،درسال 2003درکانکون قوام بیشتریافتند تابالاخره فرصت یافتندکه باگردهمایی بزرگی زیرنام همایش اجتماعی جهانی پورتوالگره" (FSM) درمقابل نشست جهانی اقتصادی درداووس تبارزکنند.

بنابراین جهانی شدن به مفهوم لیبرال جدیدآن بیانگرتلاش درجهت جهانی نمودن مدرنیته لیبرال – سرمایه داری به کمک میکانیزم های اقتصادی وفناوری ارتباطات واطلاعات است که درحقیقت ازطریق همگون سازی سیاسی ،اقتصادی وفرهنگی درسطح جهان شکل میگیردکه امروزحامی پروژۀ لیبرال امریکاوهم پیمانهایش درناتووگروۀ هفت است. 

این پروژه درواقع دردست امریکااست که به کمک سازمان تجارت جهانی ورسانه های ارتباطی واطلاعاتی ازکشورهاودولتهاحمایت مینمایدکه بااین پروژۀ لیبرال همسوباشند. این پروژه میتوانست درنزدیکی فرهنگهاوتمدنهاکارآیی خوبی داشته باشد؛ولی حالادرخدمت پروژۀ لیبرالی قرارگرفته است وبه فرهنگ های دیگرهرگزفرصت مانورانمیدهد. بلندپروازیهای امریکادرراستای این پروژه حتازمینه های بهره گیری مثبت ومفیدازتمدن وفرهنگ غرب راهم زیرسوال برده است. بلندپروزیهای امریکارامیتوان درنوشته های نویسنده گان آن نیزبه صورت آشکارادید. چنانچه "مالدین البرایت "نویسندۀ امریکایی مینویسد:"امریکاملتی است که نمیتوان ازآن چشم پوشید. این کشوربرقله یی ایستاده است که بهترازکشورهای جهان نظاره گرجهان است ." به خاطرهمین بلندپروازیهای غرب بویژه امریکااست که حتارادیوبی بی سی درهنگام پخس خبرنوارویدویی اسامه حاضرنیست تانام تلویزیون الجزیره رابحیث سندخبری ارایه بدهد؛درحالیکه تلویزیون الجزیره دیگرجهانی شده است .

این موضعگیری های امریکادرقبال دیگرکشورهااست که نظریه های جنگ تمدنهاوفرهنگهارابرانگیخته است. نویسنده گانی چون "الماندجرا"بنیانگذارنظریۀ "جنگ تمدنی "راواداشت تا درشهرساپولوی برازیل در6جون 2004چنین ابرازنظرکند:"چگونه ممکن است که کمتراز5درصد290ملیون ازجمعیت جهان میتواندارزشهای خودرابالای تمام جهان تحمیل کند. الماندجرا سخنان خودرادراین کنفرانس بین المللی به نقل ازدواندیشمندجنوب (شرق). بااین شعرشرقی :

درمحفلی که خورشیداندرشمارذره است

خودرابزرگ دیدن شرط ادب       نباشد

آغازمینمایدوبااین حرف مهاتماگاندی به پایان میرساند:"من میخواهم فرهنگهای تمام جهان به دورخانه ام بوزندونفسی تازه کنند، آزادانه تاحدی که ممکن است و بااین هم من هرگزاجازه نمیدهم هیچ کدام ازآن وزش هاباپاهایم چیره گردند.این بیان الماندجراشعرشفیعی کدکنی رابه خاطرمی آورد:

ای کاش آدمی

وطنش را

همچون بنفشه ها(درجعبه های خاک )

یک روزمی توانست همراۀ خویشتن ببرد

هرکجاکه خواست

درروشنایی باران ، درآفتاب پاک

آری  چقدرزیبااست ،دوست داشتن وطن وعشق داشتن به میهن که ذره ذره های تنم وپاره های وجودم فرمان بی قیدوشرط آنرابه سرودوش میکشندوبه جان ودل می پذیرند.

 بایدیادآورشدکه جهانی شدن درمفهوم اولی اش همراه بازوروسلطه گری بود ؛ولی درمفهوم دوم  آن یکی چندبعدی بودن آن ودیگری جهانی شدن آن باابزارهای زورواردکشوری نمیشوند؛بلکه ازطریق مسالمت آمیزخانه بخانه راه پیدامیکنندومخاطب باخاطرآرام به استقبال آن می شتابد.

جهانی شدن درشرایط کنونی به معنای سوم آن ازویژه گیهای دیگری برخوردارشده است که باسرعت وشتاب فراگیری بدون توسل به زوروقوه راۀ خودرامیپیماید. درزمان کوتاهی شاید قلب مخاطبان خودراتسخیرنمایدومخاطبان خویش رادردقایق کوتاهی به وسیلۀ امکانات ارتباطی جدیدفتح نماید. ویژه گیهای پست مدرن ازویژه گیهای چهارم آن خوانده شده است که برخلاف کذشته الگوهای رقیب دربرابرآن وجودندارد .البته بادرنظرداشت اینکه کدام مفهوم آنرااول بایددرنظرگرفت.این مربوط به شرایط کشورهاوزمینه های پذیرش ونفی آن درآنهابرای جهانی شدن است که درهرکشور متفاوت است .ازهمین رواست که آغازوطرح مسألۀ جهانی شدن متفاوت پنداشته شده است. شگفت آوراینکه  جهانی شدن رودی راماندکه ازگسستگیهای پیاپی به نوعی پیوست ووحدت میرسدوبعدازطی کردن مسیرهای پرخم وپیج  گسستگیهاوناپیوستگیهای پیهم قامتش رامی شکند. برای رهایی ازگسستگیهاونجات رودجهانی شدن ازهمپاشیده گیهانه تنهااندیشه وتدبر؛بلکه هنرپیوستمداری نیزدرکاراست تابتوان برای پیدایی کلافۀ سردرگم آن آغازوطرح سالم وکارآیی دریافت.

 

 

 

1 -  داکترحسین رفیعی ،  آن سوی جهانی سازی   ،    صفحۀ  47

2 -  نشریۀ بازتاب   ، اندیشه درمطبوعات روزایران ، شمارۀ 17 ، مرداد1380،مرکزتحقیقات اسلامی صداوسیما ، صفحۀ 60

3-    k.sadeghi@chnpress.com

4-   گل محمد، احمدی  ، جهانی شدن فرهنگ ،هویت ،نشرنی 1383

 

 

 


بالا
 
بازگشت