دکتور ظفری
ایجاد فربریکه ذوب فلزات عاملی اساسی منع صدور مواد خام منرالی، محرک بزرگ رشد و انکشاف صنعت ضامن نجات مردم از فقر و بیکاری
یعنی:
(متشبثين خصوصی نميتوانند مالک منابع معدنی اين کشور به خاکستر نشسته ما باشند).
همگان به وضوح اطلاع دارند که مقام محترم وزارت معادن و صنايع توأم با عناصر تماميتخواه دولتی زير دستور سياست پردازان آزمند خارجی، بازار آزاد و سکتور خصوصی ئی نه قانونمند، بل غارتگر و لجام گسيخته ئی را ذهنی گرايآنه به طور غير عملی و شتاب زده گی ئی بی حد و حصر در شرايط کنونی کشور که هيچ زمينه ويا بستر نرم برای پذيرش، رشد و انکشاف آن و جود ندارد، ميخواهند بالای مردم به خون و خاکستر نشسته اين سرزمين به اجبار تحميل نمايند. بدين ارتباط بايد خاطرنشان ساخت که جز از پلان مرحله ئی ايجاد تأسيسات فابريکه ذوب فلز و به کار برد تمامی گروپ های معادن فلزی و قسماً غير فلزی (نفت، گاز، ذغالسنگ)، هرگونه معامله گريهای ديگر در مورد فروش، اجاره، تکس و ماليه معادن ما کاملاً با منافع و مصالح جوامع امروز و فردای اين سرزمين دست و پا بريده، منافات دارد.
من با سرمايه گذاری های قانونمند بازار آزاد که تحت کنترول دولت های قانونمند با مديريت سالم ملی باشند از يک سو، و متشبثين خصوصی ئی که در نهاد های توليدی (فابريکه ها، کارخانه ها، دستگاه های بند برق، آبگردان ها و توسعه فارم های زراعتی در دشتهای لامزروع و دامنه های وسيع بايرکوه ها و نهاد های توليدی ديگر) سرمايه گذاری کنند موافق بوده و از جانب ديگر ميتوان احترامانه ارج گذاشت، نه به بازار آزاد ثروت اندوز فقر افزای غارتگر و لجام گسيخته امروزی.
در بخش منابع سرشار معدنی ما چنين ميتوان ابراز نظر نمود که به هيچ وجه به متشبثين خصوصی بايد اجازه نداد که مالک منابع معدنی ما شوند. زيرا منابع معدنی مال بيت المال شمرده ميشوند و آنها مال نسل های امروز و فردا های اين سرزمين است. يا به طور قاطع از آنها حفاظت به عمل آيد ويآ از طريق ايجاد فابريکه ذوب فلز که يکی از زيرساخت های عظيم اقتصادی و توليدی است و به مثابه قلب پرتحرک در پيکر جامعه فعاليت مينمايد، در معرض استفاده عام مردم قرارداده شوند. فابريکه ذوب فلز جامعه را در تمامی ابعاد حياتی اش به تحرک آورده، از معلول بودن و مصرفی بودن نجات داده و در راه رشد و انکشافش استقامت ميدهد.
بديهی است اگر قرارداديان و اجاره کاران به خود آيند و توجه ژرفتر، مسئولانه و دلسوزانه تری را در اين زمينه به خرچ دهند از (37) سی و هفت کشوری که به مردم ما وعده کمک داده اند، طلب نمايند که يگانه همکاری سالم و با دست آورد عظيم، ميتواند برای ابد، تروريست ها، کشت و ترافيک مواد مخدره، انفجارات، انتهارات، جدال های بيهوده و نا امنی ها را با ده ها عمل نا شايست غير انسانی و نا روا از سرزمين ما و حتا فرامرز های اين خطه در مدت کوتاه از بيخ و بن ريشه کن ميسازد، تنها و تنها ايجاد همان تأسيسات فابريکه ذوب فلز و نهاد های گوناگون وابسته به آن است. افزون بر اينکه جامعه مصرفی و معلول ما را به جامعه توليدی و فعال و مرفع مبدل ميکند، زير چتر های بی شمار و گسترده ئی پروژه های خود روند، رشد وحدت قومی، قبيله ئی و عشيره ئی ما را به فراسوی وحدت ملی به دور يک سفره نازنين ميهنی و شهروندی مساعد ميسازد وبس. ساير پروژه ها کاملاً اغفال کننده و در حيات توليدی جامعه غير مؤثر بوده و روند مصرفی بودن جامعه را به درازا ميشکد.
فابريکه ذوب فلز (که به نام ميتالورژی سياه و رنگه نيز ياد ميشود) بدون ترديد تمامی فلزات رنگه، سياه وسبک و راديواکتيفی را از يک سو، معادن نفت و گاز، ذغالسنگ و سنگ های آتشزای ديگر را به مثابه انرژی حرارتی از سوی ديگر پس از استخراج و غنی سازی به خود جذب ميکند ]1[. در اين فابريکه به ده ها، صد ها، هزار ها و سرانجام به ميليون تا دو ميليون انسان اين جامعه کار مزد بگير پيدا شده حتا هزار ها انسان اين سرزمين صاحب کسب و فن ميگردند. صد ها کاسب و متخصصين ديگر مصروف کار ميشوند.
با اطمينان باور داريم در صورتی که شوروی وقت پيشنهاد مستمر ايجاد فابريکه ذوب فلز را يکی بعد ديگر با آقای محمد ظاهر پادشاه وقت، پس از مدتی به دوکتور نجيب الله رئيس دولت آن زمان پيشکش نمودند. اما آنها بنابر ملاحظاتی که داشتند هر يک به نوبه خود موافقه نشان نداده از پذيرش اين پيشنهاد معذرت خواستند. بيان اين امر بر اين است که در روزگاران ما بيش از (37) سی و هفت کشور جهان که مسئولانه به مردم و در رأس آقای حامد کرزی وعده همکاری داده اند، چگونه نميتوانند به ايجاد اين فابريکه اقدام نمايند؟!!
پيداست مطابق اصول نافذ معادن در جهان مقدار ذخاير دو معدن مختلف النوع بينظير يا دو معدن بينظير و بزرگ ويا يک معدن بزرگ و چندين معدن متوسط فلزی توأم با موجوديت انرژی حرارتی (نفت و گاز، ذغالسنگ و عناصر راديواکتيفی) ميتوانند جايگاه ستراتيژيک فابريکه ذوب فلز را در چوکات يکی از کتگوری های (1 تا 3) تعيين نمايند.
بناءً در کشور ما مقدار ذخاير معدن آهن حاجيگک بيش از سه مليارد تُن و مقدار ذخاير معدن مس عينک توأم با ظواهر معدنی پراگنده آن در زون کابل بيش از (20) بيست ميليون تُن داشته و از نگاه ذخاير در سطح معادن جهان، بينظير شمرده ميشوند. اين دو معدن آهن و مس باتمامی فلزاتيکه مناسبت تنگاتنگ با آنها دارند، جايگاه ستراتيژيک فابريکه ذوب فلز را درکشور به درجه اول مشخص ميسازند.
اين فابريکه ذوب فلز دو بخش بزرگ (ميتالورژی فلزات سياه الياژ دهنده و ميتالورژی فلزات رنگه الياژ دهنده) را به طور اساسی دارا ميباشد.
دو تيپ معادن فلزات سياه و رنگه به هنگام ذوب مطابق نياز منديهای صنايع مختلف تمامی عناصر فلزی قيمتی را که ذيلاً از آنها ياد آوری مينمائيم در نفس هم، با هم ميآميزند و الياژ های متنوع و گوناگون به وجود ميآورند.
بدين موجب در صورت فروش و يا به اجاره سپردن اين دو نوع معادن (آهن و مس) گروپ های عناصر فلزی ديگر الياژ دهنده که متمم و مکمل کيفيت معادن با ذخاير بزرگ در کوره های ذوب پنداشته شده رابطه تنگاتنگ که با فلزات سياه و رنگه در کوره های ذوب دارند، به طور متروک بيفايده، بی سرنوشت و بيهوده در سينه زمين باقی خواهد ماند. ضمناً شرايط ايجاد فابريکه مزبور را در آتيه های دور محدود، منحصر، مقيد و حتا ناممکن خواهد ساخت.
در اينجا به منظور شناسائی بيشتر نسبت به اين دو معدن در مجموع به توضيح انواع صنعتی معادن مواد مفيده فلزی و مشخصات شرايط کوهی – جيولوجيکی و دستيابی آنها ميپردازيم:
معادن فلزی:-
در روزگاران ما (2000 تا 2004) بيش از (70)فيصد فلزات مورد نياز از سنگ های فلزخيز بعد از پروسه جداسازی در صنايع گوناگون به طور گسترده استفاده مينمايند.
صنف بندی صنعتی فلزات که گروپ های مشخص آنها را تعيين ميکند، خيلی متفاوت بوده و تا حدودی ميتواند به طور شرطی صورت گيرد، به موجت اينگه بر مبنای اصول و قواعد زيادی اساسگذاری ميشوند گاهی حتا در يک صنف بندی، بخش ها و يا ساحات گوناگون صنعت، خواص فزيکی و کيمياوی، نحوه های گسترش و انتشار آنها را به گروپ های زير جدا ميسازند:
1- فلزات سياه و الياژ دهنده (با هم آميز):- آهن (Fe)، منگنيز (Mn)، کروم (Cr)، تيتان (Ti)، وناديم (V)، نکل (Ni)، کوبالت (Co)، ولفرام (W) و غيره.
2- فلزات رنگه:- المونيم (Al)، مس (Cu)، جست (Zn)، سرب (Pb)، قلعی (Sn)، سرمه (Sb)، بيسموت (Bi) و سيماب (Hg).
3- فلزات نجيبه:- طلا (Au)، نقره (Ag)، فلزات گروپ پلاتين {پلاديم (Pd)، ايريديم (Ir)، روديم (Rh)، روتينيم (Ru)، اوسميم (Os)}.
4- عناصر راديواکتيف:- اورانيم (U)، راديم (Ra)، توريم (Th).
5- فلزات نادره و پاشان:- ليتيم (Li)، بيريليم (Be)، روبيديم (Rb)، سيزيم (Cs)، هافنيم (Hf)، سکانديم (Sc)، گاليم (Ga)، رينيم (Re)، کادميم (Cd)، اِنديم (In)، تاليم (Tl)، جرمنيم (Ge)، سيلينيم (Se)، تيلوريم (Te)، تانتاليم (Ta)، نيوبيم (Nb) و سرکونيم (Zr).
6- عناصر فلزی نادره زمينی:- لنتان (La)، سيريم (Ce)، پرازيديم (Pr)، نيوديم (Nd)، پروميتيم (Pm)، سماريم (Sm)، ايتيريم (Y)، يوروپيم (Eu)، گادونيم (Gd)، تيربيم (Tb)، ديسپروزيم (Dy)، هالميم (Ho)، ايربيم (Er)، توليم (Tm)، ايتيربيم (Yb) و لوتيسيم (Lu).
ياد آوری از تمامی فلزات و گروپ های گونه گون به موجب است دولت در مورد سرنوشت بيشتر از اين فلزات که به طور معجز آسا در کشور ما انباشته های معدنی را به مقياسات مختلف تشکيل داده اند، بايد به طور بی اعتنا و دهنی گرايانه به معامله های سطحی و مقطعی که مانع آهنگ رشد اقتصاد ملی از طريق همين منابع فلزی در ميتالورژی زنده گی ساز جامعه است دست نزنند و رشد اقتصاد ملی در تمامی عرصه های حياتی جامعه ما را از اين بيشتر معلول و مصرفی نسازند.نامی ترين دانشمندان و پژوهشگران جيولوجی و معادن و هم ورزيده ترين انديشورزان اقتصاد بدين باور اند که مهمترين و مؤثرترين نهاد در رشد و انکشاف اقتصاد ملی به مثابه قلب سالم و پرطپش در پيکر جامعه همانا ميتالورژی فلزات رنگه و سياه (فابريکه ذوب فلزات) است.
ميتالورژی فلزات سياه:-
سنگ های معدنی تيپيک فلزات سياه (آهن، منگان، کروم وغيره)، مواد خام مگنيزيت، گل های مقاوم آتش و مواد ديگر را توليد ميکند. در برخی از معادن در همراهی با معادن اصلی مواد خام غيرفلزی را بدست ميآورند که برای بخش های ديگر صنعت مورد کاربرد دارد.
ميتالورژی فلزات رنگه:-
افزون بر سنگ های معدنی فلزات رنگه - فلزات نجيبه، فلزات نادره و پاشان و فلزات نادره زمينی که در بالا از آن يادآوری شد نيز استخراج ميشوند.
فلزات الياژ دهنده که برای ذوب فولاد اختصاصی و مذاب و هم برای مؤسسات ميتالورژی رنگه ضرورت است، توليد ميشود.
فلزات راديواکتيفی:-
يورانيم، راديم و توريم که شامل فلزات اند به طور اساسی به مثابه کالوری بلند حرارتی در منابع انرژيک اين مؤسسات ميتالورژی شايسته ترين جايگاه را دارا ميباشد.
معادن مواد مفيده فلزی مرکب از اسوسيشن عناصر و منرال های کيمياوی است که از نگاه ويژگيهای مکانی – مورفولوجيکی مجموع فکتور های مگماتيکی، ليتولوجيکی، ستراتيگرافيکی و سترکچری که مستلزم پروسه های جنتيکی معدنی اند، تعيين ميگردند. به هنگام گروپ بندی انواع صنعتی تنها از صنف بندی جنتيکی معادن مواد مفيده استفاده ميشود.
بارزترين نشانی هائی که دستيابی به صنعتی بودن مواد مفيده فلزی را تعيين ميکنند، علايم زير تثبيت شده اند:
1- ترکيب مادی سنگ های معدنی که مشخص کننده ترکيب و مناسبت عناصر کيمياوی و اجزای منرالی، سترکچری سنگ های معدنی و هم نوسانات عناصر و اجزای مفيده در اجسام معدنی ميباشد.
سنگ های معدنی فلزی ميتوانند به انواع ذيل باشند:
مونوميتال (يک فلزی):- آهنی، کرومی وغيره که اساساً از آن يک فلز به طور عمده استخراج ميگردد و اما غالباً با آنها عناصر اکسيسوری نيز گسترش ميداشته باشند (فلزات همراه يا فرعی).
بی ميتال (دو فلزی):- دارای تجمعات صنعتی دوفلزه مانند سرب – جستی، مس – مولبدينی، سرمه – سيمابی وعناصر مضاعف ديگر است. درينجا نيز عناصر اکسيسوری آنها را همراهی ميکنند. بنابر تکنالوژی دقيق امروزی ميتواند برخی از آنها قابل استخراج باشند.
پولی ميتالی (چندين فلزی):- در اين گونه معادن ميتوان چندين فلز را بدست آورد مانند معادن پولی ميتال مس – کلچيدانی، مس – نکلی و فلزات ديگر درينجا نيز فلزات ويژه فرعی خود را دارند.
لازم به يادآوری است که در سنگ های معدنی معادن زياد از کشور ها به گونه ويژه عناصر نادره و پاشان که در بالا از آنها يادآوری شد، وجود دارند و در حالات ممکن جداسازی و دستيابی آنها در حد قابل ملاحظه ئی قيمت مواد خام منرالی مورد استخراج را بالا ميبرد.
شاخص های ترکيب مواد سنگ های معدنی مستلزم مشخصات عمومی و شيمای ويژه و بازکاری تکنالوژيک و هم در محاسبات نهائی تعيين قيمت معدن و سنگ های معدنی نظر به ارزيابی مختلف جداسازی فلزات از سنگ های معدنی ميباشد.
2- پارامتر های مکانی – مورفولوژيک اجسام معدنی، تعيين کننده فورم، اندازه، وضعيت مکانی، شرايط موقعيت در ميان احجار جادهنده شمرده ميشود. اين علايم و شاخص ها تا حد زياد بالای شرايط استخراج به طور مؤثری تأثير گذار ميباشد (شيمای گشايش، طرق و سيستم استخراج). اجسام بزرگ معدنی در ژرفای نزديک به سطح، حتا در صورت بالا نبودن کيفيت سنگ های معدنی استخراج آنها از طريق "کرير" (حفاری های سرباز) مناسب و مفيد پنداشته ميشود. در چنين حالات مقدار فيصدی متوسط اصغری صنعتی را پائين ميآورد. اجسام معدنی کوچک رگ های معدنی در ژرفای نسبت به سطح و دارای ضخامت نه چندان بزرگ ميتواند به طريقه زيرزمينی با مقادير زياد بدون بيرون سازی احجار غير معدنی، استخراج شوند. چيزيکه تنها با فلزات با قيمت بلند بارآور، مؤثر و باصرفه شمرده ميشود.
3- مقياس معادن مواد مفيده يعنی مقادير ذخاير سنگ های معدنی عناصر اساسی و عمده فلزی و اجزای همراهی کننده آن به طور غير مستقيم شاخص های اقتصادی استخراج صنعتی را تعيين ميکنند.
اگر اين شاخص های اقتصادی با آنچه در بالا توجيه شد به هنگام حتا معاملات خريد و فروش در نظر گرفته نشود جفای ديگری در برابر مردم و منابع معدنی اين سرزمين است.
مـس
بگونه ئی که در بالا با تعريف کوتاهی اشاره نموديم، فلز مزبور در جمله عناصر فلزی يکی از شمار فلزات مهم رنگه آن به شماره ميرود و دارای ويژه گيهای خاص خود ميباشند: هدايت دهندهٴ حرارت و برق، قابليت پهن شدن و کشش را داشته و از نگاه کيميای خيلی با ثبات و استوار شمرده ميشود. بنابر اين استعداد ها در بخش های گوناگون صنعت چون: الکتروتخنيک بحيث وسيله ارتباط (50)فيصد، کارخانه های ماشين سازی (25)فيصد، در صنعت ساختمانی، در صنايع غذائی و کيميايی (25)فيصد به ميزان گسترده مورد کاربرد دارد.
مذابه مس در آميزش با مذاب های قلعی، سرب، المونيم، سليسيوم، بيريليم، برنج، جهت سامان آلات برنجی، لوازم مختلط از مس و نکل برنگ سفيد (لاتون)، يعنی الياژ فعال را با فلزات مزبور بوجود ميآورد.
کلارک يا اوسط ترکيب فيصدی مس (Cu) در قشر زمين (0.01)فيصد و ضريب کانسنتريشن (200) دارد. تا الحان (240) منرال مس شناخته شده، که اهميت صنعتی را در اين ميان منرال های چون مس خالص، چلکوبيريت CuFeS2 (34) فيصد، بورنيت CuFeS4 (63.3) فيصد، کاويلين CuS (66.4) فيصد و خلکوزين Cu2S (74.8) فيصد Cu3(As Sb)S3 در حدود (52 تا 57)فيصد اکسايد مس، کوپريت (88.8)فيصد، ملخيت CuCO3 (57.4)فيصد، آزوريت Cu3(CO3)2 (55.3)فيصد و خريزوکولا CuSi3.nH2O (36.1)فيصد ميباشد.
انواع سنگ های کانديشنی سنگ های معدنی مس به دو نوع (سلفيدی و اکسايدی) صنعتی جدا ميشود.
از نوع سنگهای معدنی سلفيدی آن بعد از ذوب (90)فيصد مس بدست ميآيد. باقی آن از مس خالص اکسيد ها، کاربنات ها وغيره حاصل ميگردد.
در همراهی مس سنگهای معدنی سلفيدی عناصر چون : موليبدن (Mo)، جست (Zn)، سرب (Pb)، طلا (Au)، رينيم (Re)، کادميم (Cd)، انديم (In)، بيسموت (Bi)، نکل (Ni)، کوبالت (Co)، پلاتين ها (Pt) {پلاديم (Pd)، ايريديم (Ir)، روديم (Rh)، روتينيم (Ru) و اوسميم (Os)}، سيلينيم (Se)، تيلوريم (Te)، سلفر (S) و عناصر ديگر نيز وجود ميداشته باشند.
اهميت متقاضی به سنگهای معدنی را همين عناصر که رابطه تنگاتنگ به ترکيب آنها دارند، تعيين ميکنند.
اهميت متقاضي ديگر به سنگهاي معدني را ترکيب فيصدي متوسط اصغري مس در آنها تعيين مينمايد.
معادن کوچک يک فلزي ( مونوميتال ) در صورتي که ترکيب فيصدي متوسط اصغري تا (2-3)فيصد باشد، و براي معادن بزرگ اين ترکيب فيصدي متوسط اصغري تا (1)فيصد پايين ميآيد، اما در صورت موجوديت عناصر همراهي کننده مس، که قابليت استخراج را يکجا با مس داشته باشد، اين ترکيب نظر به مقدار قابل استخراج فلزات همراهي کننده کمتر از (1)فيصد به محاسبه گرفته ميشود. و همچنان در صورت استخراج مونومتيال به طريقه باز مقدار اصغري (0.5) فيصد تعيين شده است و اما در حالات موجوديت عناصر فلزي همراهي کننده مقدار فيصدي اصغري پايينتر از (0.5) تثبيت گرديده است . هکذا براي معادن بزرگ کامپلکسي مقدار دقيق اين رقم تا (3)فيصد، صنعتي و مجاز شمرده ميشود.
قيمت مس در بازار جهاني از (1300 تا 1600) دالر دريک تن تعيين شده است. ابراز قيمت مس در بازار جهاني بيانگر موافقه ما به فروش و يا اجاره دادن آن به سکتور خصوصي نيست، صرف اشاره ئی محض نسبت معلومات عمومی در مورد آن در سال 2004 پنداشته ميشود.
معادن صنعتی مس از نگاه جنتيکی برمنبای کميسيون جيولوژی دول جهان به انواع زير جدا گرديده اند:
مگماتيکی، هايدروترمالی، پلوتونوجنی، سکارنی، رسوبی_ولکانوجنی، رسوبی _ هايدروترمالی (ستراتيفورمی).
هريک از اين معادن با منشأ آفرينش ويژه خود عناصر گونا گون خاص خود را دارند.
انواع صنعتی معادن را به گونه زير معرفی نموده اند:
1. رسوبی _ هايدروترمالی (با ذخاير 34 فيصد و 29فيصد قابل استخراج) مانند جسکازگان (قزاقستان)، روان، انتيلوپ ،جمبشی، نچانگه (زامبيا).
2. ولکانوجنی _ رسوبی مس کلچيدانی (17.5فيصد ذخاير و 23فيصد قابل استخراج) مانند معادن ديکتارسک، اوچايگانی، سيبای (اورال)، اوروپ، الاويردی شاملونگ (قفقاز)، رينو_ تينگتو (هسپانيا)، بور (يوگوسلاويا)، ايرگانی (ترکيه)، بوليدين (سويس)، کيدکريک (کانادا)، يونايتل- ويردی (ايالات متحده)، شيدا، بلخاب (افغانستان) و معادن ديگر.
3. معادن هايدروترمالی مس – پرفيری:- اين معادن دارای 18فيصد ذخاير و 16فيصد قابل استخراج اند) مانند: کوانراد، بوشيقول (قزاقستان)، کالماکير (آسيای مرکزی)، کاجران، گاراک (قفقاز)، کورسک (سايبريای غربی)، معادن بزرگ ميديت، اساريل (بلغاريا)، سرچشمه (ايران)، ايردينت (منگوليا)، کالياماکس، بنگيم (ايالات متحده)، ويلی، کوپير (کاندادا)، توکی پالا (پيرو)، ايل، تينی بنت، چوکی، کامانا (چيلی).
انواع معادن که با ذخاير بزرگ در گستره کمربند بحيره مدينترانه انکشاف يافته اند:
زون شيندند – کيشماماران بادور نهای خوب مس – پرفيری، در زون ارغنداب – تيرين ساحه کفترغار، همچنان معادن مس – پرفيری خراسان، انارک، کرمان (ايران). اين همه معادن و ظواهر معدنی ساحات کمربند بحيره مديترانه بهترين کمک براي تفحص و اکتشاف معادن اين نوع پنداشته ميشود.
فرآورد ها و پيشنهاد ها
1. تداوم اينگونه سرمايه گذاری ها ی فقر افزای بازار آزاد را شرايط رقت بار جامعه ما بر مبنای فکتور های عينی زيرين با قاطعيت نفی نموده و کاملا مخالف منافع و مصالح مردم بخاک و خون نشسته کشور ما می پندارند.
- عدم زير ساخت های مساعد و بستر نرم برای پذيرش آن.
- نا کار آيی و ناتوانايی اراکين ذيصلاح دولتی در امر مهار سازی و کنترول دستبازي ها و حق تلفی ها.
- فساد سراسری ادارات دولتی نابسامانی ها و خود کامگی های که به لجام گسيختگی های بازار آزاد بطور ظالمانه می افزايد، سرانجام جای آلام زدايی را فقر افزايی و غارتگري های بحران زای خواهد گرفت که قطعا کنترول نا پذير. اگر چه بازار آزاد اقتصادی و کاربرد سکتور خصوصی يکی از مشخصه های فاز اول سرمايه داری است، نه از ساختار کهنه قرون و سطايی، با آنهم پيشنهاد ميگردد که هيأت رهبری دولت از مدل سازی امريکايی و انگليسی جوانمردانه منصرف شوند. وارد سيستم تطبيقی سرمايه گذاری های در هم آميخته خصوصی و دولتی گردند، و با ساختار کهنه موروثی دست و پا گير اقتصادی و ذلت زای فرهنگی دولتی وداع کند و دولت را در يک ساختار سيستما تيک، قانونمند معاصر و سالم و مردم پذير عاری از تعصب و تماميت خواهی های تعلقاتی قرار دهند.
2. بديهی است منابع معدنی مال بيت المال و يکی از حقوق حقه جوامع امروز و فرداهای اين سرزمين است. بدين جهت متشبثين خود کامه خصوصی به هيچ وجه نمی توانند مالک منابع سرشار معدنی ما شوند. قرار دادهای معامله گران، اجاره ، تکس، ماليه، استخراج و صدور مواد خام منرالی از کشور اشتباه جبران ناپذير بوده امکانات ايجاد فابريکه ذوب فلز را که يگانه نهاد زاينده، رشد و انکشاف دهنده صنايع گوناگون، دستگاه های توليدی، کار خانه ها و صد ها صنايع خورد و متوسط و بزرگ ديگر در جوامع امروز و فرداهای ما خواهد بود، متأسفانه تا افق های دور اين سرزمين چنين امکانات را بی رحمانه تا ابد مسدود ساخته، دو ميليون انسانيکه در بخش های گوناگون اين فابريکه مصروف کار بايد شوند نيز تا ابد محروم ، بی سرنوشت و گدايی گر تر خواهد ساخت.
پيشنهاد ما بر اين است که وضع و شرايط فعلی کشور نسبت به هر زمان ديگر بهترين و مساعدترين موقع است، که کليه کشور های جهان به نحوی توجه ويژه در راه امن و اعمار اين سرزمين ويران شده دارند. بدين جهت بهتر و مسئولانه تر خواهد بود که شاغلی رئيس دولت و عناصر با صلاحيت و متنفذ ديگر دولتی همت گمارند تا توجه هر چه بيشتر نمايندگان 37 کشوريکه با ميل و اراده و احساس انسانی خود به کشور ما وعده همکاری داده اند، به ايجاد فابريکه ذوب فلز در يک پلان مرحله ئی با ژرف دقت جلب نمايند. از پروژه های مصرفی بی بند وبار و بی دستاورد مقطعی و اغفال کننده منصرف شوند کار اين پروژه زندگی ساز را که قلب پر تحرک جامعه ما خواهد بود روی دست گرفته و بکار آغاز نمايند، تا باشد جامعه معلول ومصرفی ما را بطور افتخار آميز به يک جامعه فعال و توليدی تبديل نمايد.
آيا درد آور و ننگين و اسفناک نيست، که ورود سرسام آور سامان آلات، اجناس و لوازم فلزی بی کيفيت کمر اقتصادی جامعه ما را در حاليکه خود همه چيز داريم تا به زانو خم نموده است، چه خوب که اين فابريکه جلو واردات يک طرفه را ميگيرد و واردات وصادرات سامان آلات را متوازن ميسازد و به جامعه ما آبرو، رفاه و آزادی می بخشد.
3. اکثر کميسيون های ارزيابی کننده ذخاير معادن جهان ذخاير معادن بی نظير آهن را در حد از يک و نيم ميليارد تن، بزرگ را (300) ميليون تا يک ميليارد تن متوسط (50 تا 300) ميليون تن، کوچک را (50) ميليون تن تثبيت نموده اند.
بدين اساس ذخاير آهن معدن حاجيگک (ولايت باميان) نظر به ذخاير بيش از سه ميليارد تن خود جايگاه ذخاير بی نظير آهن را در راس بزرگترين معادن جهان احراز نموده است.
ذخاير معادن مس در جهان بدين گونه نشان داده شده است
بی نظير (107)، بزرگ (106)، متوسط (105)، کوچک (104) (سال های1975 – 1980). با در نظر داشت معيار های معاصر ذخاير معدن مس عينک با ذخاير ساحات دربرگيرش (جوهر، دربند....) می تواند بيش از (20) ميليون تُن بالغ گردد، که ميتواند با اين ذخاير معدن بی نظير جهان شمرده می شود.
با تکرار احسن – اين دو تيپ معادن فلزی سياه و رنگه (هردو بی نظير) جايگاه ستراتژيک فابريکه ذوب فلز (ميتالورژی سياه و رنگه) را تعيين می نمايند. اين جايگاه فابريکه درجه اول در کشور می باشد. بايد برای جلب توجه بيشتر هموطنان تأکيد نمود که اين دو نوع معدن مناسبت تنگاتنگی با تمامی فلزات الياژ دهنده دارد (رجوع به اسکيچ 1). يعنی دو معدن ستون فقرات فابريکه ذوب فلز را تشکيل می دهد. بدين سان است که نبود اين دو معدن صدها معادن خورد و متوسط و انباشته های کوچکتر اين سرزمين را با در نظر داشت قيمت بودن و با اهميت بودن آنها با تأسف بطور بی فايده متروک و بی سرنوشت در سينه زمين برای ابد باقی می ماند.
4. سنگهای معدنی فلزی در مجموع ميتوانند مونوميتالی (يک فلزی)، بی مييتالی (دوفلزی)، پولی ميتالی (چندين فلزی) باشند. يعنی در اينگونه معادن يک فلز، دو فلز و سه فلز به طور عمده و اساسی پنداشته ميشوند. اما عناصر فلزی ديگر متشکله اين معادن بگونه همراه يا فرعی به ويژه در ترکيب سنگهای معدنی سلفيدی ميتونند در هر يک آن تا (10 – 20) فلز به گونه همراهی کننده مس وجود داشته باشد. شمار زياد آنها به اساس تکنالوژی پيشرفته امروز ميتوانند قابل استخراج باشند. موجوديت اين عناصر فلزی در اينگونه معادن مسبب بالا بردن ارزش معادن ميشوند. اين فلزات همراه که در سنگهای سلفيدی بيشتر گسترش دارند مانند: In - ، بيسموت Bi - ، نکل Ni -، کوبالت Co -،پلاتين - Pt، سيلنيم – Se، تيلوريم Te، تانتال – Ta، سلفر – S و عناصر ديگر در معادن مختلف قسماً بطور متفاوت وجود دارند.
5. ترکيب فيصدی متوسط مجاز اصغری در معادن با ذخاير گونه گون:
- در معادن کوچک مونو ميتالی – ترکيب فيصدی متوسط مجاز اصغری مس ميتواند (2 تا 3)فيصد باشد.
- در معادن بزرگ – ترکيب فيصدی متوسط مجاز اصغری تا يک فيصد پائين می آيد و اما اين رقم در صورت موجوديت عناصر فلزی همراه مس که قابليت استخراج را داشته باشند کمتر از يک فيصد به محاسبه گرفته ميشود.
- در معادن بی نظير اين رقم پائين تر از (0.5)فيصد در نظر گرفته ميشوند. (مس عينک).
- در حاليکه استخراج مس بطريقه برهنه (از طريق کرير) صورت گيرد مقدار فيصدی مجاز اصغری پائين تر از (0.2)فيصد تثبيت گرديده است.
- در صورت معادن با مقياس بزرگ کامپلکسی ای که چندين فلز در سطح عناصر عمده و اساسی معدن (درجات تا 3 و 4) را داشته باشد و همزمان با عنصر عمده استخراج گردند اين رقم مجاز اصغری تا (0.3)فيصد صنعتی شمرده ميشود.
معدن مس عنيک از منظر نوعيت صنعتی بودن به رسوبی – هايدرو ترمالی – ستراتيفوری (با ذخاير 34 فيصد، استخراج 29 فيصد) تعيين گرديده است.
پيشنهاد ميگردد اگر در مورد موجوديت فلزات ديگر در سنگهای معدنی يکجا با مس، هيئت رهبری وزارت معادن و صنايع شکی داشته باشند، در چنين حالات معمول است بيش از 20 حلقه چاه کنترولی – اکتشافی با در نظر داشت ژرفای اجسام معدنی آنها در نقاط مشخص برمه کاری شود، در نتيجه از يکطرف تعداد ترکيب عناصر فلزی در سنگهای معدنی تثبيت ميگردد، از جانب ديگر اوسط ترکيب فيصدی مجاز اصغری مس (در هر معدن يک امر اساسی شمرده ميشود) در سنگهای معدنی دقيق و مشخصتر شده و از جانب هم تشويش بود و نبود ها، کم و زيادها کاملاً رفع ميگردد.
قابل ياد آوريست که موضوع فروش، اجاره، تکس و ماليه، استخراج و صدور مواد خام منرالی اين سرزمين را در اخير سال 1384 که آغاز قرار داد ها در زمينه بود به جانب رئيس صاحب پارلمان آقای محمد يونس «قانونی» وجمعی از وکلای محترم که در منزل شان حضور داشتند مطرح و مفصلاً توضيح دادم. پانزده (15) روز بعد به طور انفرادی با جناب اکادميسين دوکتور محمد کبير «رنجبر» طرح و اين عمل ناشايست و تاراج گونه را با استادان دانشگاه پوليتخنيک دانشجويان و انجنيران و پرسونل وزارت محترم معادن و صنايع در ميان گذاشتم اين موضوع را در شرايط کنونی کشور بطور اخص و فروش آنها را در مجموع نفی و مخالف منافع عليای مردم دانسته و اشتباه جبران ناپذير ميداشتند.
در فرجام از مقام محترم وزارت معادن و صنايع طلب داريم، که بگونه ساير وزارت خانه های جهان يک کميسيون با صلاحيت متشکل از متخصصين مجرب دانشکده جيولوژی و معادن دانشگاه پوليتخنيک کابل، دانشکده زمين شناسی دانشگاه کابل، بخش علوم طبعی رياست محترم اکادمی علوم، رياست سروی جيولوژی و معادن، از مقام رهبری وزارت مزبور تعيين گردد و موضوعات مربوط به تثبيت ذخاير معادن و معاملات ديگر مربوط منابع معدنی را مسئولانه، دوستانه و بطور دقيق با در نظر داشت تمام جوانب آن حل نمايند.
بااحترام
دکتور ظفری