انجنیــر خلیل الله روًوفــی

 

             اهدا به افسران پاکبازیکه  درراه آزادی وطن جان داده اند

 

آیا نیروهای قـراردادی را دریک نظام

میتوان قوتهای مـلی نامــید ؟

 

یکی ازعوامل مهـم بحران درعــرصهً امنیت، نبود ثبات وپایداری مطمئن دربرابرمخالفــــان مسلح کـه  امروزدولت افغانستان را درحوادث خونبارخود فــروبرده وبا گــــذشت زمان جامعه را بسوی آشفتـــه گی های سردرگم به پیش میبرد همانا نبود یک اردوی مستقـــل ونیرومند مـلی وفقـدان دکتورین سازندهً

دفاعی درساختارقــــوتهـای مسلح افغانستان ویکجا باآن ضعف مورال رزمی ومهارت مسلکی منسوبان اردو وپلیس درمقیاس دفــاع مملکت بوده که انگیزه های اصلی این بحـــران را تشکیل میدهد.

درارایهً این مطلب کوشش بعمل آمده است تا اوضاع آشفتهً سیاسی دولت افغانستان را با مســا یل حاد و پیچیدهً نظامی ریشه یابی کرده ونقش اردو را بمثابه ستون فقرات مملکت که اصولاً باید پاسدارحیثــــیت ملی ومدافع استقلال وتمامیت ارضی کشور باشد، به بررسی بگیریم ، حالـتیکه متاًسفانه امروزکشــــور افغانستان درنبود چنین نیروئی به پرابلمهای دشواردفاعی ودست نگـــری به قوتهای جنگی بیگانه گــان سخت احتیاج پیداکــرده است. احتیاجی که ازآغازدولت موًقت تا امروزهـرگــزتوجه زمامداران حاکــــم بویژه ارکـان دفــاعی کشوررا بخود جلب نکرد. سخن پردازان وبلند گـویان وزار  تهـــای دفاع وداخـله با وصف آنکه واحدهای جنگی  شان درانجـــام مانورهای محاربوی مستقل نبوده ودرصف پاسیف قرار داشته اند مگر همیشه ازموقف پیروزی وپیشرفت درعملیاتها، داد سخن داده اند وبخاطرحفظ امتیـــــازو قدرت، حوادث را بگونهً دیگــری برخ مردم کشـیـده اند تا اولــی الامرای داخلی وخارجی را ازین بابت خوش و راضی نگهــدارند درحالیکه بهمگان آ شکــار است که انسیاتـــیف وقوماندهً اینهمه پیروزی هاو یا هم شکست ها درسوق وادارهً قطعات درجبهات جنگ با طالبان بدست کیها بــوده وکیها ازآن به نفـــع سیاسی خود به تبلیغات نمایشی پرداخته اند.

اردوی جدیدالتشـکیل افغانستان که پروگرامهای آموزش تکتیکی و مسلکی آن به اساس ضرورت عاجل دفـاعی واستعجالیت سیاسی زمان طــرح ریزی گردیده است، دارای   خصوصیات مختص بخــــودبوده که ازتیپ اردوهـــــــای گذشته بکلی درمغــایرت قراردار دارد. درپذیرش واستخــــــــدام افراد داوًطلب درصفوف این اردو، هیچگــونه شرط ومعیاری در خصوص سطح سواد ومکتب خوانده گـــــــــــی آنها مدنظــرگرفته نشده وآموزش شان درکورسهای قصیرالمــــدت با شتاب زده گیهای که اصلاً وجایب ملی ومیهنی دران ارزشی نداشته است اکمال وزیرنام اردوی ملی به جبهات سوق شده اند.

روی آوردن این افــراد به صفوف نظام نه بخاطــرانجام وجیبهً مــلی که دراصطلاح نظامی آنرا خـدمت زیربیرق خوانـند بلکه ازنهایت فــقـر واحتیـــــاج روزگــارمنشاً میگیرد که هــرجوان بیکارمتعـــــلق به هـرکیش و تنظیم وگـروهی که بوده به صفوف اردووپلیس ثبت نام کـرده ودربدل حقوق ماهواردالــــری تن به خدمت داده است.  آموزش منسوبان تنها درفن تکتــــیک صحـرائی وچند قوماندهً مختصـرخلاصه میشود، ازجمله آنکه باقوماندهً فـرماندهان مافــــــوق چگــونه باید برق آسا به حرکــــت افتاد ودرشرایط دشوار علیـــــه دشمن چه گـونه باید  تیر را به هدف اصابت داد.  ولی ازوجیــبهً والا ومقـدس خـدمت به پای مادروطن ویا تقــدیـس دین معنوی آنها دررابطــهً حفظ ارزشهای ملی ودفاع جانبـــــازانه ازحیثیـت خاک وشــرف مردمان پاکبــــاز این  جغــــــــــــــرافــیای واحـد، هـرگـزکســـــی درس ومضمــونی را درگـــــــوش شان زمزمه نکـرده ومعنای عاشـــقانهً سـربازی درراه اعتلای میهن ومحبت انسان وطن را برای شان تفسیر وتعبیرنه نموده است.

سـرنوشت این جــزوتام های محـــــاربوی که امروز به کمیت نسبتاً بالائی هــم درصفوف اردو وهـــــم در قوتهای امنیتی پولیس رسیده ا ست طـی چندســالی است که درمناطق آشوب زدهً کشــورازدستی بــه دستــــی وازادارهً به ادارهً تحـــــــویل داده شده اند.  درعملیاتهای مختلف ضـربتی دربرابرخرابـــکاران وتروریستان مسلح بحیث پیشقراولان جبهات زمینی که اکثراً با تلفات چشمگیرهمـــراه بوده است، افراز شده وتا حدتوان درمقابله با طالبان دست وپنجه نــرم کرده اند.  

استعمال وبکارگـیری این قطعات درهــر سنـگری که بوده اند تحت ادارهً مستقیم فرماندهان امریکائی و یا ناتوانجام یافته ووزارت دفاع افغانستان اصلاً ازین پلانهای ا وپراتـیــــفی آنها دربی خبری قرارداشته است یعنی بدون آنکه درسوق واعزام قطعات اردوو استعمال آنهـا درجبهات جنگ، با مقام وزارت دفاع کوردینه ًمشترک صورت میگرفت، خود مستقلانه داخل عمل شده وسوق الجـــیش جــزوتام هارا بدست گرفتند  ، مطابــق پلان عملیــــاتی ازین واحـــدها درمقابـــله با طالبان شورشی خلاهای جبههً زمینی را  پر ساختــند.  اما درین اواخــــــرکه اکثرعملــیاتهای نظامی شان درهلمنــــد و  مناطـق جنوب بی نتیجه ازآب برآمـــد فرمانـــدهـــان امریکائی و ناتومتــیـقــن گــردیدند که تنها ازطــریق بمبــارد هوائــی آنهـم درمناطق صعب العبــــورو کوهسار، قسماً ساحهً نفوذ طالبــــها که تلـــــفات مردم ملکی محل را همیشه باخود داشتــه است، نمیتوان ظفـــــــــر را کمائی کرد بناً به تکتیک های جدید دیگــری متوسل گـردیدند ازجمـــــله به برقراری هم آهنگی مشترک ا وپراتیــفی با قطعات اردو وپلیس افغان، که درگـذشته ها به آن اهمیتی قایل نبودند.

هــرچند انسیاتیف سوق واداره این جـــزوتامها بازهـم بدست ناتواست ولی بهرحال اتخاذ چنین تکتیــکی یگانه وسیلهً بوده که زمینهً دفاع مطمئن تر وپیشروی سـالم تری رادرحــرکات تصفــــیوی فرمــــاندهان  ناتو، میســرخواهد ساخت.

اگــرخصلت وماهیت اصـــــــلی قوتهای دفاعی تیپ جدید کشورازآغاز تشکل تا امروزبا اینهمه بودجــه سرسـام آورتحت  مطالعـه قرارگیرد چنین برمی آید که قابلیت های رزمی ودفاعی این صفوف هنوزهم درسطح ضعیف ومتزلــــــــزل قراردارد وبا این سطح احضارات بی کیفیت هرگزامکانات آنرا ندارد تا به گونـهً   مستقل پاسخگوی آرمان دفاعـــی کشورخود باشـــد، زیرا تجـلی گاه این آرمان میتواند فقــــط دروجودجانبازانی جای خودرا پیداکند که تعهــــــد خدمت صادقانه درپای مادروطن وحفاظت ازنوامیس ملی، با مقد س ترین پیمان زنده گی آنها پـیـــــــــوند خورده باشد.  وقتـیکه از اردوی ملی ویا پلیس ملی صحبت بمیان میآید کلمــــهً « مـــلی » بمانندروح زندهً این نیروها دراذهـــان تداعی میشود وهمین کلمهً گرانسنگ وپربار« ملـــــی » است که درصورت بکاربــرد واقعــــــی آن همهً ارزشهای مشترک مادی ومعنوی وتاریخی یک ملت واحـد درمحدودهً یک جغرا فیای واحـد باهم گـره خورده وراه خودرا بسوی رستگاری وتمدن بازمیکند.  مگــر دردستگاه عدالت نظامی که  ازارکان رهبری نظامی تا ملــــــکی آن آلوده درفساد باشد کجاست چنین تعهــد راستین که رسالتش برصحیفهً تاریخ وطن ماندگارمانده بتواند.  اگـــرمردانی هم درین راستا سربلنـد کرده اند بادریغ که درفریاد داد خـــــواهانهً  خود، درمعـرض آماج ضربات سیاسی عقب گرایان تاریخ قــرارگرفته اند.

درینجا سخن برسر ماهییت اردوو پلیس جدیدالتشکیل کشوراست که درپسوند آنها کلمهً مــلی بکــاربرده شده وبرنامه ریزی آنرا بامشروعیت همین واژهً اصیل که فراخوان یکپارچه گی ملت وملت سازی بایــد می بود، آغاز کــرده اند.  ملــی بودن وملــی شدن را صادقانه باید بیاموزیم تا ازیکسو،اردو دردرخشش این واژهً زیبا، نیرومندی معنـــــوی خودرا باز می یافت وازسوی دیــگربا استفاده ازچانــس های عظیم کمک مـالی جامعهً ملل، وزنهً استراتیژی دفاعی واستقلالیت خودرا درمنطقه دوباره بدست میگــرفت.

ساختــاراردوی جدید افغانستان مطابق با سیستم کشــورهای پیشرفته ، که خدمت درنظام  با قــــــرارداد اجرت دالری به امضا میرســد، تهداب گــذاری گردید. جلب  وجــذب افــراد  درچوکات همین برنــامــه با عجـلهً فـراوان آغاز  وباسرعت هـرچه تمامـــترکمــیت آن روبه افزایــش گــذاشت.  سیستمــی کــــــه درکشورهای  فـقــرزده ومحتاج به مانند افغانستان هـرگزقابل هضم وپذیرش نیست.  دولت های ضعیف ودست نگــرقادرنیستند ازتمویل چنین هــزینهً آسمانی به ساده گی بدرآیند.

درهمچوشرایط دشوارکشورما، بدیل موجه ترآن میتوانــست دروجـــود اردوی سیستم مکلفــیت این خلاً ستراتیژی را چاره سازی کنـد. پس از فــروپاشی طالبان کشوربقدرکافی ازنیروی بزرگ انسانی اعم از جوانان ومیانسالان، برخوردار بود که بعدازیک دورهً وحشتناک تشنهً بازسازی وآمادهً خدمت به وطــن خود بودند ، درصورت  فـراخوانی سراسری به خدمت مکلفیت، به یقین اردو لـبریزازجوانانی میشد که ازیکسوهزینهً آن ناچیزوازجانبی تشکیل منظــــم خودرا با روحیهً ایثاردردفاع ازتمامـیت ارضی وحـفظ ارزشهای معنوی کشور، دوباره بازمی یافت. مگـرحال چنین گرهی را بادندان هم نمیتوان بازکرد.

سال گذشته زمانیکه امریکا بدولت آقای کـــرزی پیشنهاد کرد که بعــد یکسال دیگرافغانستان خود بــایـد مصرف اردو وپـلیس را ازعواید داخــلی خود متقبــــــــل شود، آقای احــدی وزیر مالیه با سراسیمه گی مظلومانهً گفت : حقــوق ماهـواراردو را مقامات امریکائی بدون مشوره با دولت افغانستان دریک سطح

بلند دالـــــری به میل خود تعین کرده انــد ، دولت افغانستان ظرفیت وتوانائی آنرا ندارد که حتی درچندین سال آیندهً دیگر هم بتواند ازپرداخت چنین هزینهً بزرگ بدرآید.

پس چه بایدکــرد؟ سوالیست نگـــران کننده.  امریکا نیزکه مکلف نیست تا این مصرف کمرشکن را مادام العمــربه اردو آنهــم ازکمک های بازسازی افغانستان بپردازد،  بناءً پس ازیکی دوسال دیگــرکــه این کمکها سرانجام پایان یابد، مصارف اردو وپلیس که ماهانه بالغ برده ها ملیون دالرمیشود آیا ازکــدام عواید داخلی پرداخته خواهد شد!  آیا دکتورین نظامی پنتاگون درمورد این پرابلم قابل تشویش کشـــــور افغانستان که نه بمانند عــراق سرشار ازنفت است ونه به قسم پاکستان سلاحهای پیشــــرفتهً   اتومی د ر

اختیارش گذاشته اند، چه پیش بینی دوستانه ایرا بکارخواهد بست تا درطــرح یک ستراتیژی مشـــترک دولت افغانستان را درآینده های دور ویا نزدیک ازین نگــرانی فارغ ساختـه وبدینگونه کشور افغانستان توانسته باشد یک اردوی مستقل ونیرومند را درتناسب منطقه دراختیارخود داشته باشد.

اگردرگذشته ها شاهان وسلاطین مستقـل ویا دست نشانده ، بخاطـربقـای قدرت وحفظ منافع خانواده گــی خود، اردوهای دست داشته را بمثابه ابزار شکنجه وارعاب درسرکـــوب نهضتهای دادخواهانهً ملت ویا دفاع ازاهداف ملی، بخدمت می گماشتند، بی هیچ تردیدی،  افراد این اردوها با همان عقیدهً مومنانه وبی خبرازهرنوع رازهای استعماری با حقوق بسیار اندک درچوکات خدمت مکلفیت کمر می بستند وحتـــی چنین خدمتی را یکی ازوجایب مقدس ملی ومکلفیـت عقید تی خود به حساب می آوردند.  اردو به صفت یک کانـــون آموزشی علاوه ازتعلیمات مسلکی، مبانی دینی وسوادآموزی ، اخلاق اجتماعی، آشـنائی با تاریخ وجغرافیای کشور، آمیزش ومعرفت بین الافغانی با سایرملیتها، روحیهً عشق به وطن  وآزادی را به منسوبان اردوکه درمجموع ازنعمت سواد بی بهره بودند، آموزش میداد وبعد ازختم عسکری بمثابـــه یک فـرد با سواد وتعلیم دیده ، یک سروگردن نسبت به سایر جوانان قریه وده خود جلوه گری میکردند.

اما امروزدرآستانهً قــرن بیست ویک اردوی جدید افغانستان تولـد خودرا با انهدام ارتش کارآزمــــوده و مجرب سابقه، ازبطن تحولات دیگری آغاز کرده است که کمییت آن با حمایهً جامعهً بین المللی بسرعت روبه افزایش است. ولی با اینهمه رشد وتکاپو،  مشکل مینماید که این اردو را ازنگاه خصلت عقیـده تی  وحب وطن پرستی با آن افراد ساده دل اردوی سابقه مقایسه کرد که بی هیچ امتیــازی فـریضهً دفـــــاع  مملکت را با خون جان خود به محاسبه میگرفتند.

امروزسیستم اردوی سابقه یکجا با سلاحهای ضــربتی آن کاملاً برهم خورده ودرفضائی آگنده ازبحران اعتماد وضعف اداره ودسپلــین نفس میکشـــــــد.  شمارزیادی ازتحصیل کرده گان مجرب ومتخصصان رشته های مختلف نظامی  با تعصب قطب بندیهای گـــروهی، تنظیــمی وسیاسی قدرت سالاران از خود وبیگانه همین اکنون اجباراً ازوظا یف تخصصی سبکــدوش گردیده وحقوق خدمت گزاری آن هــــــا به شاخ آهـــــو بسته شده است.  یکجا با آن بجای آنکه دولت به بازسازی وتقویهً اردوی مستقل توجـــــــــه بخرچ میداد وبدون تبعیض سیاسی به مرمت واحیای آنهمه سلاحهای پرقدرت ضـربوی قوتهای هــوائی وزمینی میپرداخت برعکس دردگرگــونی اردو وامحای قدرت وتوانائی تخنیک محاربوی آن دست بـــه کارشد. جزوتام های پرقدرت دفاعی کشورشامل نیروهای زمینی وهوائی، قطعات تانک وزرهی، واحد های آتشی لوناها واوره گان که صاعقهً آن همسایه گان متخاصم را درمحـــدودهً جغـــرافیای خودشان به اضطراب وسراسیمه گی وا میداشت، ازبین برده شد.  نه فقط این ها ، بلکه کانونها وموسسات تحصیـلی  نظامی مانند حربی پوهنتون، لیسهً عسکری ، دانشگاهای هوائی وامثال آن بی هیچ بدیل دیگری مسدود گشت.  گذشته ازان ساحات وتعلیم گاهای اکثراین موًسسات وگارنیزیون های نظامی ومیدانهای سپورتی کلوپ عسکری بشمـــول گارنیزیون تاریخی شیرپورکه همه متعــــلق به وزارت دفاع ملی بود، ازجانب زورمندان جنگ سالار، به چور چپاول برده شد. بسیاری آن با قباله های جعـــــــلی دوران امیرشهید ها بالا ی ثروتمندان مافیای خاشخاش درمعرض فروش قرارگرفت یا دربین قدرت منـــدان ویا وزرای  دو تابعته وبقایای سلطنت، بخش وترکه گــردید.

زمانیکه درروزهای رای گیری وزرای کابینه درشورای ملی ازآقای عبد الرحیم وردک وزیر دفاع ملی سوال شد آیا درمورد غصب ملکیتهای مربوط وزارت دفاع بویژه درساحــات شیرپور وکلوپ عسکری که به مسًولیت شخص وزیرصاحب دفاع تعلق میگیرد،  چـه اقداماتی به عمل آورده است ! 

اما چون جناب شان کدام دستاویزکاری ودلســـوزانه یی دراین مورد نداشت بناءً ازارایهً  پاســـخ قناعت  بخش دربرابرکمیسیون دفاعی پارلمان به کوتاهی مواجه گشت. 

باگذشت پنجسال که پروسهً ایجاد وآموزش اردو وپولیس ملی به صدها ملیــون دالرهـزینه برداشته است ولی هنوزهم ازپرنسیپ های اساسی یک اردوی منظم وبا کیفیت که مجهــزبا مورال عالی ومعیــارهای  مسلکی بوده باشد، درفاصله های دوری قــراردارد.

اساس تشکیل یک جـزوتام مدرن نظامی درقــدم نخست ازمسلک بستی وممارست مسلکی آن آغازمییابد که مهمترین عنصرهمآهنگی مشترک دربین واحدهای تکتیکی بـــوده و در پیروزی محتمل یک جزوتام  نقش اساسی را بازی میکند.  مگــرچنین پرنسیبــی درتشکیلات اردو وپولیس امـروزی وجود ندارد. به همینگونه ازابزارومیتودهای  تبلیغی که ممد بلندرفتن مورال ومعنویات پـرسونل شده، روحیهً خودجوش ووطنپرستانه را دربین آنها بسیج سازد، کاری به چشم نمیخورد.  وتنها همین ابزارمادی یعنی حقـــــوق ماهـواردالری است که این لشـکربیشمار را که اکنون قوتهای پولیس ملیشه ای یا کمکی نیزبا آن ملحــق شده است وادار بخدمت سازد.

ازجانب دیگــرانصافــاً باید فـراموش نکنیـــم که منسوبان اردو وپولیس، گذشتــــه ازنیازاقتصادی با بسا پرابلم های دشواردیگـری نیز دست وگریبان انــد  که غالـبــــــاً باعث کندی ودلسردی وسرانجام ضعف مورال دفـاعی آنها، دربرابردشمنان مشترک شان گــردیده است.

چندی پیش یکی ازقوماندانان قطعهً انگلیس مربوط قوای ناتو درعملیات هلمند، ازواحدهای اوپــراتیــفی پولیس مستقـردرآنولایت شکایت داشت ومیگفت :  افـراد پولیس هلمند درســـاحات مسئولـیت خود بدون  توجه به وضع امنیتی ،  به آزارمردم منطقه دست درازکـرده وازآنها به زورپول وسایر مواد مطالبــــه میکنند ازین رو مردم محل باورخودرا نسبت به نیروهای پولیس روز تا روز ازدست میدهند.

درمقابل یکتن ازافسران پولیس هلمند مشکلات خودرا چنین بیان میکرد :

با آنکه قطعات پولیس درهلمند شب وروزدرعملیات های تصفــیوی دشـوار وخطرناک سـهم فعال دارند ولی هرگزتوجهی به مشکلات آنها مبــــــــــذول نگردیده وحتی حقوق ماهوار شان دروقت وزمان معین پرداخته نمیشود. وی علت اکثرنا بسامانیهای منطقه را دروجود نیروهای ملیشه که بنام پولیس کمکی یاد میشوند قلمداد کـرد وگفت که پس ازتشکیل این واحدها نظم ودسپلین دربین جــــزوتام ها برهم خورده و شکایت اهالی روزافزون شده است. چون پولیس کمکی با یونیفـــورم واحد نظامی ملبس نیست ازین رو تفکیک آنها ازعناصر مخالف ویا طالبها مشکلاتی را ببارآورده است.  علاوه برآن قطعات پولیس هلمند با سلاح عصری مجهزنیست تنها کلاشنکوف نمیتواند درمقابله با طالبان آنهم درخط مقــدم جبهه ظفــــر را ازان خود سازد. قطعات ما به سختی اکمال میشود فقط چشم به امید اکمــــــالات ناتو بسته ایم تا با ما همکاری کند.  گاهگاهی ازطرف منسوبان ناتو کنایتاً به ما گفته میشود دردفاع ازخاک خود شما باید در خطوط مقدم جبهه موقعییت داشته باشید.

بناءً درموجودیت چنین بی نظمی های سردرگم وعدم رسیده گی به حقوق مادی ومعنوی سربازان اردو وپولیس چه گــونه میتوان صلح وامنیت را درمنطقه انتظاربـرد ؟

ازسوی دیگــرسوال مهمی بمیان میآید وآن اینکه ازجملهً کمک ده ملیـــارد دالری امریکا به افغانســتان که درین اواخـربه تصویب رسید هشت ملیارد دالــــرآن تنها به آموزش وتجهیزات مدرن دفاعی اردو و پولیس افغانستان اختصاص یافته است. درصورتیکه این وجوه عظیم پولی واقعاً دربخش اردو وپولــیس بمصرف برسد بدون تردید قوای مســلح افغانستان بمثابه یک نیروی مستحکم وشکست ناپذیردفا عی در سطح منطقه چهره برخواهد افراشت واستقلالــــیت سوق الجیش را درخود پیدا خواهد کـرد.  اما معــلوم نیست که این وعده ها وکمک ها،  بمانند همین نیم دههً اخیـــر ازکدام طریق وارد وازکـدام کانال دوباره خارج خواهد شد. زیرا درعرصهً بازسازی نظامی بقسم سایربخشها،  آنگــونه که نیازدفاعــــی کشوررا بر آورده میساخت تاحال کدام دگـر گونی عمده وحیاتی ملموس نیست وپرسونل اردو وپولیس هنوزهم با همان کلاشنکوف روسی درسنگـرهای دفاعــــی خود ایستاده اند،  پرابلم ها وخواستهای شان بویــژه در   موضع های اوپراتیفی روزافــزون است.

درعملیاتی که همین اکـــنون درمناطق جنوب وهلمـند ادامه دارد، علی رغم آنکه چارهـزار وپنجصد تن از نیروهای مجهزناتو ویکهزارافسروعسکرقــــــوتهای داخلی دران شرکت دارند مگربا آنهــــم نتیجـــهً شفاف وفیصله کن درتصفیهً این منــاطق دردست نیست. درجریان چنین عملیاتهای مهم آنچیـــزی را که دولت درنمایش تبلیغی خود بکارمیبرد درمقایسه با قدرت جهانی ناتوبسیارناچیـــــــز است به گونهً مثال کشته شدن ویا به اسارت آوردن چند طالب درجریان عملیات که یک کارعادی است ازجانب بی بی سی

ویا رسانه های دولتی خیلی بلند جلوه داده میشود. یا اینکه دراثنای گزارش اخبار،  که فکر کنی تحـــول مهمــی رخ داده باشـد نطاق دفعتاً اعلان میکند ، خبری که همین اکـــــــنون بدست ما رسیده : درجریان عملیات تصفیوی درهلمند سه طالب به شمول ملا ..... قوماندان شناخته شدهً آنها نابود گردیده است .

بناءً مبادرت به چنین تبلیغات ضعیف نه تنها به قدرت واتوریتهً ناتو صدمـه میزند بلکه بطرف مقـــــابل مورال وجرئت بیشتر بخشیده توانائی آنها را دراذهان عمومی جهان ، همپای ناتو به تصویرمیکشد.

مگـر آنچیزیکه درین عملیات مهم است واپس گیـری چار ولسوالی ولایت هلمند است که هــنوزدردست طالبان قراردارد. اما درین اواخرچون حملات  شدت بیشترپـیدا کرد، قوتهای ناتوموفق به آن گردیدند تا ولسـوالی سنگین   ر ا ازتصرف طالبان آزاد سازند.  ولی  باآنهم درین عملیات تصفیوی قوتهای ناتــو وافغان، یکنوع کندی و مصلحت های پرازابهــام احساس میشود که دربین مردم سوال برانگیــــزگردیده است. آقای وردک وزیر دفاع نیزدرزمینــــه بگونهً مغشوش اظهــــــــارداشت " روی بعضی ملحوظات مصلحتــی ومنطقوی عملیات تصفیوی ما به آهسته گی پیش میرود"  آیا عملیات تصفیوی که به استقلال وسرنوشت ملت ومحدودهً جغرافیای کشورتعلــــق میگیرد " ملحوظــات مصلحتی ومنطقوی " به گفتــهً آقای وردک چه معنی یی می تواند داشته باشد!

وزارت دفاع افغانستان درساختارتشکیلاتی اردو وپروگرامهای تعلیمی ومسلکی منسوبیـــــن خود نه بر اساس شرایط خاص کشور وموازین نظامی قبول شدهً آن ، انسیاتیف کاری واستقلالیت را بدست گرفت بلکه نظر به دستوروستراتیژی کشورهای ناتو وامریکا سرنوشت اردوی جدید را درآزمـــــون تجزیه و دگرگونیها قرارداد.  آزمونیکه بدون یک هــزینهً سرشار کمکی، ازبارسنگین مالی آن درآینده ها هیــــچ دولتی برامده نخواهد توانست.

آنگونه که شواهد تلخ تاریخ نشان میدهد هرنظامی که درافغانستان براریکهً قدرت تکیه زد، نه دلـــش به ویرانی مملکت سوخت ونه آواره گی وگرسنه گی ملت وملت سازی خاطرش را نگــران ساخت. فقــــط درهمان تنگنای خاص قومی وخانواده گی مدت زمانی ملت بیچاره را به چالش گرفت وتوســـــن مــراد راند مگردرآخرکار، بازهــم به زوال تاریخ سقوط کرد.  سیاستی که هم اکنــــون ارگانهای بالائی دولت جناب کرزی ازان به حیث " سنگ پرکلوخی "  کارمیگیرند. خود براحتی ازآب میگذرند اما وا بحــــال جانشینان بعدی که ازیکسو کاربازسازی به لجن زاررفته باشد وازسوی دیگرتمویل وادارهً چنین اردو و پولیس اجــــرتی آنهم با خزانهً خالی، برایش بکلی خارج ازامکان باشد.    آقای احدی با استفاده ازهمین روال، ازمقامات امریکائی درخواست کرد تا برای دوسه سال آینده معاش دالـــــری اردو را ازکمکهای بازسازی مساعدت کند. بعدازان یاالله ویانصیب.

ناتو درنظردارد بخاطــرآموزش ومدرنیزه ساختن کادرهای اردو وپولیس، ازمجمع کشـورهای اروپائی خود تعــــدا د زیاد کارشناسان نظامی یکجا با حقوق دانان ارتشی را وارد افغانستان سازد.  هــرچند این کاریک اقدام نیک وقابل پذیرش است اما تنوع اینهمــه متخصصین خارجی آنهـــم ازبیست وشش کشور ناتو که هرکدام آموزش کدرها وسربازان اردو وپولیس را بدون مشوره وملاحظهً شرایط بحــــــــــرانی افغانستان، مطابق معیارها وخصوصیات اردوهــــای خود به پیش برند، آیا نتایج آن درین کشاکش وچند دسته گیهای تعلیمی سرانجام بکجا خواهد انجامید !  آیا سیستم تعلیـمی منسوبین اردو وپولیس یک کشور  که اساساً خالی ازروحیهً معنوی ودرک وجیبهً ملی بوده وصرف با محاسبهً کمیت ، دراستقامت اهداف خاص طرح ریزی شود، میتوان قابلیت رزمی آنرا درمقابله با دشمن مثبت ارزیابی کرد ! که هرگزنه. حماسه سرای بزرگ طوسی چه بجا فـــرموده است :

                     سیاهــی لشــکر نیاید به کـــار        دوصد مـرد جنگی به ازصد هـزار

 

پالیسی سازان وزارت دفاع وداخله قبل ازهــرچیزدیگـر ازیکسو به هزینهً پولی وحقوق ماهـــواردالری منسوبان خود نگران اند وازسوی دیگربه مسئلهً کمیت آن دلبستـــــه گی دارند وما می بینیم که رشدکمی نیروهای خودرا همیشه به رخ مردم کشیده اند، ولی به جنبه های کیفی آموزش که ریشهً آن به مقدسات میهنی، روحیهً وطنپرستی وقربانی بخاطر دفاع ازمحدودهً خاک وارزشهای معنوی وانسانی آن، تعلـــق میگیرد، اهمیت چندانی قایل نیستند . ازهمین جاست که پسوند کلمهً " ملی "  بنام قـوتهای اردو و پولیس کشور هنوزسازگاری ندارد. کورسهای مستعجل مسلک نــظامی که ازظرفیت تحصیل عالی ومفکــورهً اکادمیک به دورقراردارد ، طبعـــاً افــراد را با روحیــهً خشک تکتیکی وفارغ ازتفکربه حوادث جاری درجامعه، به بارمی آورد. بویژه اینکه  در آمــــوزش مسلکی کــادرها وســــــــربازان افغان، استـــادان ومتخصصین خارجی حضورمستقیـــم داشته باشند، زیرا این آمــوزگـــاران خارجی هرگز مجبـــوریتی را بخاطــــرکسب دانش  معنوی ویا ارتقای  مورال ملی آنها  درپروگرام درسی خود احساس نمیکنند.

درساختارقوتهای مسلح میبایست موازنهً این دو عنصرمهم یعنی کمیت وکیفیت نیروها همیشــــه درنظر گرفته شده وموازی با هــم درحرکت باشند.  تجارب جنگی نشانداده است درصورتیکه این موازنه برهم میخورد آنوقت است که امیدی به پیروزی باقی نمی ماند.

 

تذکـــراینهمه خلاها وشکست هائیکه امروز دامنگیر قوتهای دفاعــی کشوربوده وسرنوشت آیـــــندهً آنرا بسوی نا باوری ها ویا بازهم دست نگری ها به پیش میبرد، یک حقیقت انکار نا پذیـــــــرودرعین زمان سخت قابل نگرانی است که میبایست عاملانه راهای برون رفت آنرا جستجو کرد.

خواننده گان گرامی ونظامیان مومن وخدمت گاروطن که آرمان صلح وترقی وپیشرفت افغانستـان عزیز را درسینه دارند، بدرستی میدانند که با این مصارف ملیاردها دالری هنوزقوای مسلح ما درکدام مـرحلهً دفاعی قراردارد   وهنوزبه خودکفـائی واستقلالیت اردوچه سالهای دور ودرازی درپیش است. واگر باز هم بگوئیــم که وزارت دفاع افغانستان درطول پنجسال ظرفیت آنرا پیدانکـرد تا یک طــرح ستراتــیژی مستقل ودفاعی را البته درمشورهً دوستانه ودلسوزانـه با قوتهــای امریکا وناتو، دربرابرملت اعلان  کند  سخنی است کاملاً بجا که به مهـروصحهً تاریخ نیـزرسیده است .  ستراتیژی که میتوانست  با استفــــاده ازنیروهای مسلح ملی درمقابله با بی امنی وآماج  تعـرض مرزی همسایه گــــــــان ،  بمثابه سپرمطمئن دفاعی عرض وجود کند.

وزارت داخلهً کشورنیزبا اینهمه تشــکل پرشاخ وبردرتامین امنیت داخلی ونابودی کشت خاشخاش کـــه صد ها ملییون دالر دربدیل معشیتـــی آن سرازیر شده ، به کوتاهی های سوال برانگیــــزی مواجه گشته است که رنگ بازی های پشت پردهً آن، واقعیت جامعه را تحت الشعاع خود قرارداده است.

این بود محتــوای مقالــهً یی که شمهً ازنارسائی های تشویش برانگـیـزحال وآیندهً قــوتهای اردو وپولیس کشوررا درخود انعکاس داده است.  حقایقی که نه ازتریبیون تماشاچیان این سوی مــرزها، حرف میزند بلکه دامنهً آن ازکــوران هزاران درد مردم عبور کرده ، تجارب مسلکی وچشم دیدهای تلخ نظامهای نه گــانهً این سه دهــهً غمبار را باخود دارد.

امید است گــرداننده گان نظام بخصوص وزارتهای دفاع وداخله با استفاده ازین چانس تاریخی مبنی بر کمکهای بیدریغ پولی وتکنالوژی معاصرجامعهً ملل، متوجه خلاهای ستراتیژی قوتهای دفاعی مملکت خود شده با احساس مسئولیت تاریخی، درپی ریزی یک اردوی نیرومند ومستقل درعمل، نه درتبلیغات  واهـی، دست بکار شوند. واین یگــانه راهیست که میتواند امنیت سراسری را درکشور تامین ودشمن را با ایقاظ ایستاده باش،  درسرجایش میخکــوب سازد. 

 

انجنیــر خلیل الله روًوفی ــ آلمان

اپریل 2007

 

 


بالا
 
بازگشت