سخی ارزگانی
افزایش غم انگیز گدایان و تن فروشی در افغانستان
تو کجا نالی از این خار که در پای منست؟ یا چه غم داری از این درد که بر جان تونیست؟
هرچند بهبود اوضاع اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، امنیتی، بهداشتی، بازسازی، نوسازی و... نسبت به عصر خونین امارت اسلامی طالبان در کشور ما قابل کتمان نمی باشند. ولی نسبت به مصائب بیشمار و بحران فراگیر کشور از یک سو و سرازیر شدن بیش از هجده میلیارد دالر کمک های جامعه جهانی از سوی دیگر، تحولات مثبت اندک می باشند. اکنون که 30 در صد آمار بیکاری در کشور بیداد می کند که در این فصل زمستان مشکلات اقتصادی- اجتماعی وغیره در سراسر کشور بسیار دامن گیر به خصوص اقشار ناتوان و بی بضاعت شده که از جمله به معضله استخوان سوز گدایان شهر کابل به این گذارش توجه نماییم:
1- گدایان شهر کابل:
« موجودیت بیش از شصت هزار گدا ی زن ومرد در شهر کابل
آژانس خبری روز: فقر و بیچاره گی تعداد از هموطنان زن و مرد، پیرو جوان را به پیشه گدایی کشانده و این پیشه رو به افزایش است.
تعداد از پسران و دختران جوان برای دریافت مقدار پول، دست گدایی به اتباع خارجی دراز می کنند که این خود به کلتور و فرهنگ کشور ما تاثیر منفی گذاشته و تعداد هم در گوشه و کنار جاده ها ، سرک ها و کوچه ها ی شهر کابل با سردادن کلمات تاثر آور و چهره های غم انگیز مردم را متوجه چهره های غمگین خویشن ساخته طلب کمک و یاری مینمایند.
محمد اصغر که 58 سال عمردارد، روی زینه های زیر زمینی برای پیدا کردن چند افغانی دست به گدایی دراز نموده به آژانس خبری روز چنین گفت : " به خاطر بدست آوردن پول یک لقمه نان خشک به اولادهایم مجبور شدم که گدایی کنم، از شرم در زیرزمینی نشستیم تا کس مرا نشناسد."
ضیا گل خانمی چادری دار که طفلی نیز در بغل دارد به آژانس خبرى روز گفت : " شوهرم مرده ودو سال است که بیوه هستم و سر پرست ندارم دیگر کار و بار هم نیست، مجبور هستم گدایی کنم."
حشمت الله که سیزده ساله است میگوید : " زمانیکه دستم را برای گدايى دراز میکنم برایم سخت تمام میشود ، گاهی کسانی نیز هستند که دستم را پس زده میگویند، کلان بچه ، کمرت شکسته که کار کنی ، مگر کار کجاست؟ "
نظیفه با داشتن شانزده سال عمر، با چشمان اشک آلود در حالیکه چهره اش خجالتی و سرخ شده بود به آژانس خبرى روز گفت: " مادر و دو برادرک خورد دارم، پدرم در جنگ ها شهید شده و چون سر پرست نداریم، مجبوریت مرا به این کار واداشته، و روزانه در حدود 40 یا 50 افغانی بدست میاورم ."
عنایت الله پسر 22 ساله، دلیل گدایی خود را بی توجه یی دولت و عدم موجودیت کار در سال های اخیر در کشور دانسته میگوید : " اگر دولت زمینه کار را مساعد سازد، چرا مردم دست به گدایی دراز کنند ، غیر از گدایی دیگر کدام کاری هم پیدا نمیشود. "... » ( 1)
2- شیوع فحشاء در مزار شریف:
در گذشته بارها به صورت مؤجز و گذرا نگارش گردید که انگیزها و عوامل سیه روزی، فقر، بی سرنوشتی و هزاران هزاران مصیبت انسانها و به ویژه از زنان نهایت گسترده و زیاد می باشند. ولی از جمله مصائب که در کشور ما و از آنهم خاص تر در قسمت زنان میهن عزیز ما می گذرد، خیلی درد آور، غم انگیز و استخوان شکن می باشند.
من گاه و بیگاه در عالم مهاجرت با توان ناچیز خویش از گوشه ای شکنجه، اهانت، بی سرنوشتی، ازدواج های اجباری، اسارت، خودسوزی، نکاح جبری با صغیران، بینی بریدن، گوش قطع گردن، تجاوز جنسی و کشتن زنان و دختران که توسط مرد سالاران بی خرد و سنگ دل در افغانستان ویرانه و بی وارث بالای اناث صورت می گیرند، اندکی پرده برداشته و از طریق برخی از سایت های انترنتی و نشریات درون مرزی و بیرونی به اطلاع عموم رسانیده ام.
در این مورد بازهم از جمله شاهد عوامل فساد اخلاقی و تن فروشی ناگزیری یک تعداد زنانی بی سرنوشت و بیچاره در کشور خویش هستیم که یکی از منابع خبری در این زمینه چنین گذارش می دهد:
« خبرگزاری صدای افغان: مسولان امور زنان وارگان های امنیتی درولایت بلخ معتقدند بیکاری و فقر از عمده عوامل روی آوردن بسیاری از زنان به مفاسد اخلاقی می باشد.
خانم ماه گل مسول شعبه حقوق ریاست امور زنان ولایت بلخ درمصاحبه با خبرگزاری صدای افغان عمده عوامل روی آوردن بسیاری از زنان به مفاسد اخلاقی را فقر و بیکاری در جامعه عنوان نموده گفت: مواردی که از آلوده شدن برخی از زنان فحشا به ریاست امور زنان گزارش می شود، بیانگر آن است که اکثر این خانم ها بدون سرپرست بوده و با وضعیت نا هنجار افتصادی مواجه می باشند و به گفته وی بسیار ناچیز و اندک اند زنانی که از روی هوا وهوس آلوده به مفاسد اخلاقی میگردند.
خانم ماه گل یکی دیگر از دلایل شیوع فحشا در جامعه را حضور برخی زنان بی بند و بار که به گفته وی ازخارج وارد افغانستان شده اند، ذکر نمود. این مقام مسول در ریاست امور زنان ولایت بلخ موضوع تن فروشی را از دیدگاه اسلام یک عمل حرام و از لحاظ قانونی جرم دانسته خواستار ترویج فرهنگ دینی و برخوردهای قانونی برای جلو گیری از گسترش وشیوع این عمل ناجایز از سوی علما ومسولان کشوری گردید. و...
عبدالقیوم انصاری مسول فرهنگی روضه مبارک امام علی علیه السلام در مزارشریف نیز با بر شمردن عوامل ترویج و گسترش فحشا و فساد اخلاقی در جامعه گفت: به اضافه فقر و وضعیت ناهنجار اقتصادی حاکم بر بسیاری از خانواده ها، هوسرانی های برخی مقامات و افراد برخوردار از امکانات مادی و سختگیری در امر ازدواج جوانان از سوی خانواده ها می تواند در رشد مفاسد اخلاقی در جامعه موثر باشد. و...
گفتنی است که طی هفته های اخیر دفتر میدیکا مندیل که یک انجوی اروپایی است و در بخش های اجتماعی فعالیت دارد با نشر گزارشی به علاوه فقر اقتصادی مواردی چون دست داشتن برخی مقامات امنیتی با افراد فاسد اخلاق، رانندگان وسایط نقلیه سنگین، صاحبان خودروهای داخل شهری و برخی زنان سالخورده حرفه ای را در ترویج و شیوع فحشا و مجبور کردن زنان به این عمل موثر دانسته است.» ( 2)
درگذارش های بالا موجودیت بیش از شصت هزاره زن و مرد گدایی گر در شهر کابل، شیوع تن فروشی و فحشاگری تعداد از زنان ناشی از فقر اقتصادی، ورود زنان هرزه از خارج، سختگیری خانواده ها در مورد ازدواج های جوانان، دلالی برخی از زنان سالخورده فقیر، فساد اخلاقی مقامات امنیتی و رانندگان وانمود گردیده است.
اگر در زمینه دقیقا عطف توجه گردد که علل اساسی و محوری این چنین ناهنجاری های نهایت فاجعه آفرین و استخوان سوز در «میکانیزم» جامعه افغانستان می باشند که از یک سو ریشه های آن در سوابق بستر تاریخ سیاسی- اجتماعی کشور ما نهفته و از سوی هم معلول سه دهه جنگ نافرجام و بحران مدحش میهن ما دارد که قابل تامل می باشد.
در تاریخ حاکمیت های خودکامه تک قبیلوی همواره بر سرغصب قدرت سیاسی کشور جنگ و جدال صورت گرفته، خون های طبقات استثمارشده و مردم محکوم ما در پای مصالح طبقاتی اربابان قبایلی ریخته و فرصت های بازسازی را از مردم گرفته اند که یک قسمت مهم از «بحران هویت ملی» کشور ما را که همانا اسارت و تضییع حقوق زنان در کشور نیز تشکیل می دهد. از اینکه از موضوع خارج نگردیم، در مورد چند عامل فقر اقتصادی گدایان و تن فروشی مکثی گذرا صورت می گیرد:
عامل اول:
اگر انگیزهای فقر اقتصادی، اسارت و بدبختی تاریخی زنان را هم از نظر دور نیاندازیم که به بحث مرتبط می گردند؛ علاوه برآن، عوامل از جمله گدایی و تن فروشی زنان به «سه دهه» جنگ و بحران افغانستان بر می گردند.
از وقت کودتای هفت ثور حفیظ الله امین تا سقوط امارت اسلامی طالبان، میلیون ها انسان شهید، معلول و آواره شدند؛ مسلما که به اقتصاد مردم صدمه رسید و تعداد چشمگیر از خانواده ها که «رییس و نان آور» خودها را از دست دادند، میلیون ها انسان معلول شدند که حتا شرایط گدایی هم برای شان موجود نبودند تا از آن طریق ولو که با خفت و شرمندگی همراه بوده، نان بخور و نمیر را بدست آورده و خود و فرزندان خویش را زنده نگه می داشتند. تنها راهی ناگزیری برای برخی از زنان که مسؤلیت چند طفل را به عهده داشت و هیچگونه عاید نداشتند، همانان «تن فروشی» مخفیانه و علنی بود که زنده ماندن یتمیان خویش را اگر تضمین گرده بتوانند. متأسفانه از روی مجبوری این چنین تن فروشی بعضی از زنان بیوه در جریان سه دهه جنگ در داخل و حتا از جمله در پاکستان نیز وجود داشته است.
مضاف برآن در اواخیر با بحران ارتشاء، ناامنی، ضعف ثبات سیاسی، عدم تطبیق قانون و امثالهم بوده که شیوع بیکاری، گدایی و تن فروشی نیز وسعت یافته و دولتمداران بنا بر عدم رهبری سالم خویش در زمینه توجه نکرده و ناهنجاری های طبقات ستمکش و نادار کشور بیشتر می گردند.
عامل دوم:
پس از سقوط حاکمیت قرون وسطایی طالبان و تأسیس دولت جدید و به خصوص با اعلان آمادگی حمایت همه جانبه جامعه جهانی از افغانستان قرار بود که از جمله حد اقل مشکلات اقتصادی فقرا و زنان بی سرپرست و آنهم اولاد دار کاهش یابد که متأسفانه نشد و مردم عامه مایوس شدند. علت آن، «نبود یک ساختار دولت ملی و ستراتژی هدف مند مستقل و دموکراتیک» بوده که از جمله مردم ناتوان و بی بضاعت را زیاد تر به مشکلات اقتصادی مواجه نمود که یکی آن هم متأسفانه همین افزایش گدایان در شهر کابل و شیوع تن فروشی برخی از زنان بی سرپرست و مظلوم در سراسر کشور است که از جمله اکنون در شهر مزارشریف می باشد.
اگر دولت از یک «جوهر» سازنده ملی و مدنی بهره مند می بود و «هدف» مشخص دموکراتیک را با برنامه های سازنده طرح و حد اقل آنرا عملی می نمود و همچنین مساعدت های جامعه جهانی حیف و میل نمی شدند و مشکل حد اوسط اقتصادی فقرا برطرف می شد؛ آن زمان مسلما که حتا کمتر از 30 درصد بیکار می داشتیم و تعداد گدایان نهایت ناچیز می بود و همچنان یک زنی هم پیدا نمی شد که دست به فساد اخلاقی و فحشاء می برد.
تا وقتیکه بافتار دولت به طور دموکراتیک اصلاح و نوسازی نگردد و اهداف ملی مشخص و برنامه سازنده طرح و تطبیق نگردند؛ در ضمن تداوم بحران، مشکل اقتصادی عامه مردم و این چنین زنان نیز حل نخواهد شد و دامنه گدایی، فقر و تن فروشی گسترش خواهد یافت.
عامل سوم:
همان گونه که جامعه جهانی در آغاز تعهد سپرده بود، اغلبا به وعده های خود در قبال افغانستان وفا نکرد و در این شش سال تمام معلوم گردید که بیشتر «منافع یک جانبه» برای آنان مطرح بوده تا منافع ملی مردم افغانستان. با وجود که قرار برخی از گذارشات بیشتر از هجده میلیارد دلار به نام کمک و بازسازی وارد کشور ما گردیده که بیش از نود درصد آن توسط انجوها و اجیران داخلی شان حیف و میل گردیدند. اگر حد اقل مناصفه مساعدت های جامعه جهانی به صورت سالم در افغانستان به مصرف می رسید، نه تنها عودت کنندگان ما از اثر بیکاری دوباره عازم ایران و پاکستان نمی گردیدند، بلکه شاهد این چنین گسترش تولید کوکنار، قاچاق، فساد اداری، افزایش تروریستان طالبی، عملیات انتحاری طالبی، قومگرایی، فقر اقتصادی، گدایی گری و شیوع تن فروشی برخی از زنان بی سرپرست و... هم در افغانستان نمی بودیم.
در ضمن ورود زنان هرزه و بدکار از خارج در چوکات مؤسسات و برنامه های کشورهای کمک دهنده از خارج و با مجوزه مقامات کلیدی دولت جمهوری اسلامی افغانستان صورت می گیرند، نیز به نوبه خود در اشاعه فحشا و بد اخلاقی کمک نموده اند. تا جائیکه از منابع تصویری، شنیداری و نشریات بدست آمده اند در جریان این شش سال خیلی از دختران تن فروش چینایی، کوریایی، اروپایی وغیره که در ظاهر به خاطر کار در افغانستان آمده بودند، با فحشاء دست می زدند که از کشور اخراج شدند. هنوز هم متأسفانه که خانمان تن فروش خارجی در مراکز شهر و به خصوص در کابل هستند که فحشاء و بد اخلاقی را در کشور ما اشاعه می دهند که دور از چشمدید قوای امنیتی و مقامات بلند دولتی نمی باشند. امید است که مقامات مسؤل در زمینه برخورد قانونی لازم نمایند و این سرطان ویژه ای را از کشور برطرف نمایند.
اگر سیاست ها و کنش های جامعه جهانی مطابق اراده و خواست مردم افغانستان سمت وسو نگیرند، بازهم از این ناحیه نه تنها بحران کاهش نخواهد یافت، بلکه معضله فقرا، تمام زنان و به ویژه مسأله فحشاء هم حل نخواهد شد.
عامل چهارم:
برخی از مقامات امنیتی به عوض اینکه عامل تطبیق قانون در جامعه گردد، آنها با انواع گوناگون در فساد اخلاقی ذیدخل می باشد. عده یی نه تنها مستقیما یک عده زنان بیوه و یا دختران را جهت شهوت رانی خود ها مورد بهره جویی قرار می دهند، بلکه از عاید تن فروشی این چنین زنان نیز استفاده اقتصادی می نمایند. این تعداد قوای امنیتی از یک طرف خود نیز به مشکل اقتصادی مواجه هستند و در ضمن از اهمیت و ارزش قانون هم آگاهی لازم ندارند و یا اگر از قانون مطلع اند، بنا فقر اقتصادی هم از جمله در فساد اخلاقی و درآمد مادی آن دخیل می باشند. اگر مشکل اقتصادی نیروهای امنیتی و ارتش تا حدود حل نگردد، آنها هم یکی از عامل فساد اداری، ناامنی، بد اخلاقی ، بی ثباتی و به مسخره گرفتن قانون در کشور به حساب می آیند.
در آخر:
هرچند برخی از ساختارهای زیر بنایی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی وغیره در جریان این شش سال اخیر خیلی تغییر مثبت نموده که شایسته تقدیر می باشد. اما در خیلی از مسایل از قبیل گسترش تولید کوکنار، چاقاق، آدم ربایی، عملیات انتحاری، تروریستان طالبی، فساد اداری، انحصار حاکمیت در ارگانهای دولتی و... ناکامی های نیز وجود داشته و دارند.
در باور این سطر، نخست باید «ستراتژی» کمک کنندگان جامعه جهانی و ناتو به صورت اساسی طبق خواست و اراده مردم افغانستان تغییر مثبت نماید. که از یک طرف مبارزه سرنوشت ساز علیه تروریزم طالبانی، تولید موخدر، قاچاق وغیره با همآهنگی کامل نیروهای دولت افغانستان صورت گیرد. و از طرف دیگر کمک های تعهد شده ای جامعه جهانی به صورت عادلانه و دموکراتیک در افغانستان به مصرف برسد که هم مصالح ملی مردم کشور ما قربانی دیگران نگردند و هم منافع عادلانه کشور های تمویل کننده ضایع نشوند. یعنی تراوزی عدالت و انصاف به هر دو جانب داخلی و خارجی عملا مطمح نظر باشد.
دوم اینکه باید «بافت دولت» افغانستان به طور ریشه ای بر پایه اراده و خواست مردم اصلاح و نوسازی گردد تا تمام شایسته لاران کشور با تناسب شعاع وجودی قومی خویش در آن حضور لازم و فعال داشته باشند. در صورت یک تغییر مثبت و منطقی در میکانیزم دولت بوده که زمینه های تمثیل اراده و خواست مردم در حاکمیت سیاسی کشور مساعد خواهد گردید. آن وقت است که از جمله زمینه های فقر زدایی اقتصادی، فحشاء، فساد اداری، کشت خشخاش و نظایر امور جامعه به صورت عینی، منطقی و لازم روی دست گرفته خواهند شد.
***
يکشنبه 16 جدی 1386 خورشيدی برابر با 6 جنوری 2008 ميلادی/ آلمان
--------------------------------------------------------------------------------------------
منابع:
( 1)- منبع: از سایت وزین آریایی/ چهار شنبه 2 جنوری 2008
( 2)- منبع: از سایت وزین آریایی/ «عوامل روی آوردن برخی زنان به مفاسد اخلاقی»/ دوشنبه 10 جدی 1386 خورشيدی برابر با 31 دسمبر2007 ميلادی.