خوشه چين
وحد ت جنبش چپ را به گو نه فراگیرمطرح مینما یند
ولی از فرا گیر شدن نهضت میهنی عمدآ فرار کرده اند
من گناه نمیکنم! این یک ثواب است. اگر صریحآ می نویسم و حقایق را بیان میدارم.
برای رسیدن به
آرامش عجله دارم،
برای پیاده شدن صلح در کشور عجله دارم
عجله دارم ... که برسم به جایی که انرژیم را
فقط صرف عشق
به وطن خود
کنم ... صرف راه
خدمت به ا نسان بی
نوای و طن خود کنم و صرف یاران
خوابیده در زیر خاک و طن خود نما یم
...
دیراست...
دوراست
... وقت ما
کم
است ...پیر
شده ایم ، عمر ما
هر لحظه زیاد می
شود ما
باید برای آ یند ه گان خود با قی بگذاریم ، تحفه ما با ید که وطن آ زاد با شد
...
دوران جوانی
ما که به بی تجربه گی سپری گردید، بلی تجارب خردمندی به بار می آ ورد. نمی
خواهم که بی خردی را به نسل های بعدی به میراث بگذاریم.
وباید
که ازجا
بجنبم
...
شاد باش میگو
ئیم آ نعده یارانی را که مارا درین راه همرا هی مینما یند.
بلی توقلم خوب کردی که مطالب فوق را نو شتی و باز به تو میگو یم، ای قلم!
ای قلم!
ای قلم به تومی آمو زانم! که نباید تنها ا ستدلال کنی ونباید روی اهداف غائی توقف کنی ورنگت خلاص شود، اهداف غا ئی هم کهنه میشود. و بعضآ اهداف غائی بی ثمر از آ ب بیرون آ مده اند. تو فقط ، ازآ مدن زمان و گذشت بی و قفه آ ن و حا صل تجارب از گذ شته ها بنو یسی و بنویس که آ ینده ها همه می آ یند با چیز های نوینی می آ یند و تو شرایط تطبیقی حا لات نو را با پدیده های مثبت زمان گذ شته که به حیث علم و تغیر نا پذیر به جا مانده اند، بنو یسی. که آ یند ه گان ا شتباه نکنند. و بنویس که سگ ها با سگ ها ، به خاطر تسلط با لای لاش خر گندیده با هم می جنگند. مرغگان به خاطر کمبود دانه با هم می جنگند و قچ ها با قچ ها به خاطر به دست آ وردن میش مقبول می جنگند وعا قبت پای میش بیچاره در میان جنگ دو قچ میشکند. اگرقچ های دا خل ارگ سلطنتی ، تعقل به خرچ میدادند، کشور بیچاره ما دست به دست نمی شد و ملت ما پا مال اهدا ف خا ئنانه قرار نمی گرفت ، اگریکی دو قچ درون جنبش مترقی ، میش مقبولی را هدف قرار نمی دادند و برای بدست آ وردن میش تا به سرحد بدنام سا ختن و تحقیرکردن وغیره غیره تاسرحد تباهی کشورگام فرا نمی گذا شتند واکنون بخش عظیم جنبش مترقی کشور،مصروف اعمال بدرفتاری وبد اخلاقی، دو نفر نمی بودند. این دو نفر با استفاده ازموقف بلند بالای دولتی نه حیثیت ونه آبروبه خانواده خود مانده اند ونه به جنبش مترقی و نه به کشور خود ما نده اند.
حقیقت تلخ است و بیان حقیقت تلخ تر ازآ ن.
قلم به تو میگویم ای قلم بنویس، بنویس که سیاست مداران از جهان بی خبر هنوز از ا شتباهات شرمگین و ننگین خود به خود نیامده اند نمی دانند که و ضعیت اطراف و ا کناف ا فغانستان، آ نقدر پیچ در پیچ ا فتیده است که نه برای تو موقع میدهد و نه برای من و نه برای او، هست و بود همه را با خود می برد.
درخت توت میگیرد و توت با عث ایجاد شکرک می شود. اگر درخت نبا شد پس نه توتی و جود دارد و نه شکرکی.
به تو میگو یم ای قلم بنویس، و بگو که در منطقه ما جنگ بالای چشمه های شناور نفت مقدما تش از همین ا کنو ن تدارک دیده میشود و این جنگ تباه کن و خطر ناک تر از جنگ عمومی دوم جهانی است جنگی که زیاده از پنجاه ملیون ا نسان قربانی گرفت میباشد. واین جنگ درین مر تبه اگر به وقوع پیوست، همه انسانهای منطقه را با خود می بلعد. امریکا میخوا هد که جنگ را در بدهد. شیر اگر خون نه خورد میمیرد ، امریکا اگر به نفت دست رسی ندا شته با شد می میرد ، ارو پا اگر به نفت دست رسی ندا شته باشد، به مشکلات فراوان دچار می گردد. کشورهای شرقمیانه و آ سیای میانه به این عقیده رسیده اند که آ سیا مال آسیا ئی ها است. وباید که به آسیا تعلق دا شته باشد. امریکا و متحدینش تا حد اعظمی کو شش خودرا مینمایند که برد جنگ را به نفع خود تغیر بدهد و لو اگر در منطقه هیچ ا نسانی زنده نماند. یگانه برد امریکا و متحدینش درین است که از عناصر قبلآ به دام ا ندا خته خود، از کشورهای منطقه استفاده میبرد.عمده این است که چگونه از وقوع جنگ جلو گیری شود. تا که نه سیخ بسوزد و نه کباب و ضعیت همه را به کلمۀ چه باید کرد دعوت میدهد. وقتی میشود به کلمۀ چه باید کرد جواب قناعت بخش داد اول ضروراست که ما هیت دو کشور همسایه ( ایرا ن و پا کستان ) را باید شناخت و آ نرا تشریح و توضیح نمود. زیراکه پشک به دنبال موش است وبوش به دنبال هردویش است برای حل کلمۀ چه باید کرد. در سطح دا خلی کشورما ، در مجموع چپ یک قرار گاه سیاسی از نخبه گان خود ایجاد نما یند ودر مجموع را ست هم از نخبه گان خود یک قرار گاه سیا سی ایجاد نما یند. از مجموع ازین دو قرار گاه سیاسی ، یک سنتر کمیته ایجاد شود و این سنتر کمیته باید شرایط را به تصویب کنگره قانو ن اساسی آ ماده بگرداند و قانو ن اساسی با ید که ا نعکاس دهنده ارمان های مردم در چو کات جغرا فیای سیاسی افغا نستان بوده باشد، هر گاه کشور های منطقه و کشورهای همسایه از طرف افغا نستان خاطر جمع شدند که از خاک افغا نستان علیه شان حمله صورت نمی گیرد و مطمئین شدند، بنآ این مردم افغا نستان است که قدم های اولی را از وقوع جنگ حتمی در منطقه جلو گیری مینما یند.
قابل تو جه ا شتراک کننده گان همایش وسیع به میزبانی نهضت فراگیر سیاسی در داخل افغانستان.
قلم باز هم از شما دعوت میدهد که یادا شت بالا را با مطالب ذیل خوا نده ومقا یسه نما ئید. چند ین سالي است که ازکشور مارژیم های خون خوارسفاک، و واپس گرایان، جهنم تیارکرده اند و مردم ما دراین آ تش سوخته روان اند و برای نجات از این کا بوس به امید آ زادی ازین فضای و حشت و دهشت روز شماری می کنند. درین میان مخا لفین سنت گرا( را ست ترین و چپ ترین ها چپ های که به را ست تنزیل مقام یا فته اند) ظآ هرآ دعوای دارند که کشور را باید از بحرا ن نجات داد. مگر در جریان مبارزه وضعیت عکس مطلب را به گونه دیگر بیان میدارد. و تشریح مینماید که جریان مبارزه به اثبات رسانید. نه آن طوری نیست که گفته میشود بخاطرنجات وطن تلاش هادرجریان است.
مبارزه ها چندین بعدی شکل گرفته وبه یک شبکۀ کا ملآخطر ناک درآمده است. قرار معلوم یک عده از فعا لان سیاسی ( چپ نما های دیروز) به زیر یوغ گلب ا لدین حکمت یارگردن مانده اند. یک عده دیگر به دور پیش دسترخوان آ قای کرزی خو ش خدمتی مینما یند ویک عده دیگر خود را میراث خواران نادرخان میدا نند و به در باریان تعهد لفظی و خطی داده اند. این ها در مجموع به حیث سه ضلع یک مثلث آ ماده گی گرفه شده که جنبش رو شن فکری را در یک شبکه ما فیائی مواد مخدر تسلیم دهند. ا گر حقیت دا شته باشد این سه ضلع یک مثلث را به نام سیاه باید که شناخت.
درک از وضع ا نسان را در مو قعیتی قرار میدهد که از آ ینده ها نا امید باشد . چرا؟ تنها به بیان شفاهی نمیشود کشور را از بحران نجات داد. بخاطریکه درميان اپوزيسيون سنتی، ازراست ترين تا چپ ترين آن که مدعی این مطلب اند وآزادی خوا هی را نشخوا ر مینما یند.تمام جوانب کو شش می نما یند که جا نب مقابل را، نا کار آ مد نشان دهند خودرا بر تر و بهتر نسبت به دیگران معر فی نما یند. اینها کو شش کرده اند نجات افغا نستان را بر اساس خط کشی های خود ، فور مول بندی نما یند و مسایل اتحاد و ا ئتلاف ها را بر اداره وسمت دهی مد نظر دارند. ولی ازقبول اداره وسمت دهی به غیرازخود در وجود دیگران شا نه خالی مینما یند. این گو نه افراد به جای ا ینکه مسئله بود و نبود کشور را مورد بحث قرار دهند. به شکلی از اشکال خودرا مطرح می سازند.
آن هم اگر مگر ولی .... . غیره ازجانب مردم ميخوا هند.
وحد ت جنبش چپ را به گونه فرا گیر مطرح مینما یند ولی از فراگیر شدن نهضت میهنی عمدآ فرار کردند.
اما من
گفته بودم که
کفایت میکند
من میخواهم گفته هارا عملی کنیم
مانع ما نشو ید
که وقت گذران است
گفتم که
نگذارید
علیه تان به زور قرار گیرم
می فهمی؟
باز هم برایت میگویم
به
آغاز
کلام
به نام ا نسان
و بمقام انسان
سو گند یاد مینما
یم
و به پرواز کبوتر
صلح
که
از ذهنم
بیرون می آ ید
واژه
مقد س ا
ست
افسوس صد افسوس
که در کاسه الفاظ
محصور مانده است
چرا؟
میگویم
اگر
داغ دل بود ما دیده ایم
اگر خون دل بود ما خورده ایم
اگرصداقت
دلیل است
ما
کرده
ایم
کابل و ما ست گا و
کابل و ما ست گا و
قیماق شیر و پنیر همه خورده شد
فرزند تو از اینجا و آ نجا
ازجنگ فرار کرد
رخ به آ نطرف مزار کرد
فرزند دهقان و معلم
خون داد و شهید شد
دل پدر و مادر خودرا افگار کرد
نه خوردیم از آ شش کو ر شدیم از دو دش
مراجعه شود به آ رشیف آ ریائی سا ل 2007 بخش ا جتماعی عناوین ذیل را بخوا نید.
1- به گرداننده محترم سایت مشعل( چرا تابه الحا ل به سوا لات جواب داده نه شد، تو که توان مندی جواب دادن به سوا لات را نداری، روی کدام صلا حیت ا خلاقی خودرا میزبان جلسه بزرگ ا علا ن میداری)
2- به جوا ب گرا ننده محترم 28 اسد
3- یاربد به روز بد.
اشترا ک کننده گان محترم جلسه میتوا نند از مطالب استفاده اعظمی نما یند و با نظریات خا لصانه و عا قلانه خویش، جنبش را ازین سر در گمی نجات دهند.