طنز :
دمی در دکان نسوارفروشی ....
نوشته ء آ ء آزاد
اینه دیدی که نگفته بودم ؟ گفته بودم که همیطو میشه . اینه شد . دستخوش لالا ، بازاریت کم رنگ شده بود نی ؟ حالی رنگه سیل کو و کشه کاکا . مه خو مدام بریت می گفتم که رای نزن . بازار ، بازار ما و تو اس . بانی شان که یک چند روز دوران کنن . اونه کدن . خلاص شد . شنیدی یا نی ؟چرتی واری هستی . مثلی که گپ های مره نمی شنوی . گفتم ، اینه سیل کو ... باز... تو صبر کو همی مشتری ره هم خلاص کنم . خو بیادر ، چقه ؟ اینه هم یک خورد ، برابر طول کدی گی اس . یک مثقال هام کم نیس . اگه میگی بریت طول کنم ؟ خوبیش اس. بسیار خوبیش . یک کپه بزنی باز می بینی که چطو ده او دنیا می بریت و پس می آریت .عین واشنگتون ونیو یارکه بریت نشان میته . یک ذره بزنی ، عینی می بریت دهمو دوران حکومت جوانی های بابای ملت که بسیار اگه پشتیش دیق آورده باشی . قیمتش ؟ اونه سیل که روی پاکت نوشته اس . خیال کدی که ما نسوار فروشا از مغازه های رقم اروپایی کمی داریم ؟ نی بابا ، چند روز باد سیل کو که همی تولید و فروش نسوار ماره هم همو کمپنی های غربی به گردن بگیرن . نی بابا ، سیاست چه و گپ چه ؟ ماره به سیاست غرض نیس . مگه همیقه اس که اونا ، همی کمپنی های غربی میگن یا اروپایی میگن ، خانی شان آباد ! بسیار آدم ها ی جنتی استن . زحمت ماره کم می کنن و اختیارتمام کارهاره خودشان به گردن می گیرن . سیل نمی بینی که بازسازی ملک چطور چالان اس. از یک سو پول میتن وکانتنرهای دالر روان می کنن ، از اوطرف جای نرم و گرم خوده ایلا کده ده ای ملک ویرانه ی ما که هم جنگ اس و هم راکت و هم کشتن کشتن ، می آین ازاو سر دنیا اینجه همرای ما بازسازی می کنن. دل شان به ما می سوزه نی ؟ دل شان به زن ها ، به اشتوک های ما می سوزه . والله ره قسم که همینا ازما کده پیشتر جنت میرن . خدا یارجان شان . پر نمیگم . مهمان هم دارم . اینه رفیق جانا جای مه اینجه شیشته که کی مه از سودا خلاص شویم وباز هردوما کمی اختلاط کنیم . ... نفامیدم ، چه گفتی ؟ گفتی نسوار قیمت شده ؟ برو بیادر ، تو از دنیا خبر نداری . اگه نسواری باشی خو پشت از ی گپا نگشته می خری . او جان بیادر خبر داری که انتخابات ریاست جمهوری امریکا کدام طرف روان اس؟ اینه ایطو بگو که خبر ندارم که ما حساب خوده بفامیم . برو دیگه ، توهنوز خبر نداری که انتخابات ریاست جمهوری امریکا به نرخ نسوار دهان ما چه تاثیر داره ... برو ای نسواره بکش یک چند روز خبر هاره گوش کو باز می فامی ، برو، خانیت آباد ، ای پیسایت هم مثلی که از دوران امان الله خان اس . از مه کده فرسوده ، برو خیر س ، سلام بگو ، به امان خدا . خو رفیق گل ، قصه کو، نی ، ایطو جنجال داریم یگان مشتری پیدا می شه که از هیچ چیز خبر نمی داشته باشه ، چه کنیم دیگه ، کار سیاسی کده کار سیاسی کده جان ده کمر ما نماند . چطو شوه دیگه ، همی مه نکنم ، تو نکنی ، او نکنه ، خی کی کنه یک کار سیاسی مانده برما و اونه می بینی که از کجا از کجا ، از اوووو ه سرای دنیا خیستن ، آمدن که ملک ماره آباد کنن . ما دیگه از بیکاری چه کنیم غیراز کارسیاسی........ خو خسته نشی . بیگی اینه یک پیاله چای سبز و اینه ، از ای نسوار بیگی که عینی از کجا برمه آوردن ... نی ، او نسوارهای تو بر فروش اس . برمه یک همدیوالم کم از تو نباشه میاره ، عینی از پل متک ... خو چه می گفتیم ، اختلاط سری چه بود .... ها ، خی تو خبر نداری ؟ باز به خیر کار ما وتو رنگ و رونق می گیره . خبر داری که جمهوریخواه ها ده امریکا شکست خوردن و دموکرات ها میدانه بردن . ای گپ به فایده ما و توس . ازهمی حالی تنباکو و چونه ره ذخیره کده بروکه یک روز کم نیاری . می بینی که باز گپ خراب اس . باید ده غم آینده باشیم . چه میگی تو ؟ امروز یک جوالی هم سرنوشت خوده ده انتخابات ریاست جمهوری امریکا می بینه . او هم میگه که انتخابات ده امریکا سر زنده گی او تاثیر داره و باید متوجه حال و هوای خودش باشه . نمی شنوی که بعضی کته سرهای ملک ها هم ده ای باره گپ زدن . یکیش گفته که شکست جمهوری خواه ها ، پیروزی ملک اوس . دیگیش ابراز نگرانی کده . نی ... چه گفتی ؟ هنوز معلوم نیس که از دیگ چه می برایه ؟ معلوم اس برخوردار ... هر چه برایه ، به فایدی ماو تو س . . . توباش همی خریداره هم جواب بتم ... وعلیکم سلام یاره ووایه ...سومره ... دغه دی واخله ، ژوندای اوسه کاکا ، خدای په امان ، خو ، خبرنداری که دیگه چه گپا میشه .... مذاکره خو اونه همرای لالا گلاب الدین و ملا اومرجان و پاکستان هم چالان اس . تا دیروز لک ها روپیه بر سرازاینا جایزه می دادن ، حالی اوناره به مذاکره دعوت می کنن... به خیالم که گپا باز سرچپه میشه . ده عراق هم که پای شان ده لجن بند مانده ، یک راه گنجشکک برازیقه بی آبی خو جور شوه ... مقصد خو برآورده شده دیگه ، دیگه کس دیوانه باشه که خوده ده گل ولجن بند کنه . صدام خلاص شد ، اوغانستان خو همیشه ده دست خودشان بوده ، همو وقتی که روسها هم همرای قشون سرخ شان ده اوغانستان حکومت می چلاندند ، اوغانستان به دست از همینا بود .حالی چه فرق می کنه که به دست پاکستان باشه . چه خودش باشه ، چه پاکستان باشه ، کلیش یک گپ اس. اگر به پاکستانی هاهم تسلیم کنه ازخودش اس . انگریزا میگن اوغانیستان ده دست هرکس باشه ، به دست اونهاس .حالی اوغانستان هم ده حالی اس که از خود توان نفس کشیدن نداره . چه بریش ماندن ، از کمر و پای خلاص اس . پاکستان ازهمی خاطر اس که میگه اوغانستان چی وکار چی . حالی ما هستیم ، یک کشور قوی باسلاح ذروی و کشوری که در شمار کشورهای مطرح دنیا می آیه . اونه از همی خاطر اس که جرگه بازی ها و خط دیورند سازی ها که باز سازی میشه . چه فرق می کنه ؟ طالب حکومت بکنه ویا پنجابی و یا لالا گلاب الدین بیادر ما باشه و یا هر کس دیگه . اوغانستان مقصد دیگه نباید ده دیست روس وچین بی افته . روس ها خو دیگه صحیح سیل کده نمی تانن . اگه یگان کله کشک هم می کنن ، از او طرف های دیگه دویده می آین و یک گوش تاوی جانانه بریش میتن که دیگه چشم چرانی نکنه .خو، هنوز حساب چین همی یگانه پالوان دنیا مانده که بخیر خوبی برازوهم یک یازدهم سپتامبر ویک بن لادن جور می کنن. موادش را انداختن ، هنوز نرسیده . ده لابراتواراس . کله های چینی را خریدن واز اونا کار می گیرن
ای دفعه سیل کو . دم راه شان هیچکس نیس . همگی ره دی دی آر کدن . نی ، برازونا هم چیزی نماندن ، دی دی آر، دی دی آر گفته چاری کار همه گی ره کدن . نی دیگه ، میدانه شغالی ساختن . نی شیر ماند و نی پلنگ ... یک مه ماندیم و یک تو یک ... برامدن از عراق و اوغانستان چه معنی ؟ خو می براین . همینجه ده خلیج می باشن . زیر زنخ همگی . ده اونجه خو دست نشانده های شان باشه میشه دیگه . دیدن که ده ای چهارو پنج سال لشکر کشی یک مرد خدا نبود که ده رویشان ایستاد شوه و بگویه سیاه سیاهس و سفید سفید اس . ای یک امتحان بود که کدن ، چه میگن دهمی اخبار ورادیو ، ها یادم آمد ، مانور... مانور کدن . ده ای چند سال چقه دستاورد ، وقتی که شوروی هارا از هم پاش پاش کردیم ، بعداز و ایقه پیشروی بسیار پیشروی کلان اس. همی عراق واوغانستان مثال اس . ده همیقه وقت ، همیقه بس . همیقه پیشروی بس . حالی یک قدم عقب ، عقب خو نمیره . مقصد حالی کمی از نرمش کار می گیره . آخی فضا بسیار داغ شده ، حالی یک کمی سردش کنیم دیگه ، حریف بسیار هوشیار اس . به خیالش مردمای کل دنیا ره بازی میته . همه گی خوش میشن که اینه جمهوری خواه شکست خورده ، میگن اینه ما امریکاره شکست دادیم .... دل تان خوش بابا ، امریکایی ها اول خوب خوب سیل می کنن و می بینن که سیاست های شان چه نقص و چه فایده رسانده ، البته که بر خودشان . و سیل میکنن که ده آینده چه باید بکنن . سیل می کنن و می بینن که باز آیا از کدام طر ف کدام خطر وجود داره که اوناره تهدید می کنه ویا نی صبر کو اینه یک خریدار دیگه آمد .اوهغه بیادر، سلام . گفتی چقه کار داری ؟ یک خورد ، اینه ، ای پاکت یک خوردی اس .قیمتش سر پاکت نوشته اس . چرا ؟ قیمت شده ؟ تو خبرنداری که چرا نسوار قیمت شده ؟ تو خبر نداری که ده امریکا جمهوری خواه ها شکست خوردن و دموکرات ها کامییاب شدن . واضح اس که ما نسوار فروش ها طرفدار دموکرات ها هستیم . هی دیوانه ، چطو ارتباط نداره . ارتباط داره . صد فیصد انتخابات ریاست جمهوری به کار نسوار فروشی ما ارتباط داره .صدها بار ، هزار ها بار ارتباط داره ... همو قسمی که ریش تنک به کلاه قره قلی ارتباط داره و همو قسمی که کلاه قره قلی به چپن غره وی ارتیاط داره و همو قسمی که چپن غروی به پیراهن و تنبان و یخن پنجابی ارتباط داره ... تو خبر نداری که جمهوری خواها بعداز این شکست خو د چه کار های نو می کنن . باز دوران نسوار می رسه . نسوار قیمت میشه . قوطی نسوار کمیاب میشه . نسوارقحطی می آیه ... خاطری که نسوار کش ها و نسوار پک ها باز رویکار میشن و نیکتایی والا ها همراه بوجی های دالر که از ایجه جمع کدن ، بخیر میرن به خانه و کاشانی شان ، پیش زن و عیال شان ، او بیادر ، او بی خبر... برو یک ذره خبر هاره گوش کو . اینه از دنیا بی خبر !!
ختم نوامبر 2006