محمد عارف صخره

 

                                            باز هم سوء استفاده از نام((مهاجر))

 

آنگونه که خواننده گان عزیز مستشعرند من یاداشتی را تحت عنوان "مکثی بر اعلامیه فدراسیونی ها ....." به دست نشرسپرده ،موضع نا سالم فدراسیون (فارو )را علیه پناهجویان مظلوم افغان در هالند که زنده گی رقتبار را سپری مسنمایند،انعکاس داده بودم .

                 انتظار داشتم که فدراسیونی ها بخاطر قناعت جامعه مهاجرهالند، عکس العمل لازم وقناعت بخشی ارائه نمایند ،مگر آنها مانند همیشه خودرا به کوچه حسن چپ زده ،از نام شخص مجهول الهویه به اسم ((مهاجر)) سیاه مشقی را تحت عنوان "وای وطنفروشا ن هنوزهم میغرند " درسایت انترنتی "گفتمان" ،نشر نموده اند.

                 ازسراپای این نوشته کینه ،عقده،بغض،عداوت وخصومت میبارد. خواننده آنقدردرمیان ناسزاها،دشنامها وتهمت ها گم میشود که نمیداند منظورآقای نویسنده اصلآچه است ؟

    "مهاجر"نام هربد و ردی که در چانته داشته بیان کرده ،تا سرحدی که تف دهن وباد شکم راهم ازریختن بروی کاغذبازنمانده است.

                 من اصولآواخلاقآ ناسزارابا ناسزاپاسخ نخواهم داد ومعتقدم که هر نوشته باید هدف سازنده و ثمر بخش داشته باشد .

                 آنجا که منطق کار بدهد حاجت به دشنام نیست. سعی مینمایم بر خلاف "مهاجر"نام با رعایت عفت کلام وادب قلم عرایض خودرابه خوانندگان تقدیم نمایم .

                

 دشنامهاراه  بجائی نخواهدبردوباچنین ناسزائی گویی ها نمیتوان دردهای مردم را درمان کرد.

   اماچرا دشنامنامه نویس هویتش رامخفی نگهداشته است؟ این امر ازدوامکان خالی نیست:

  الف-اوکسی است که گناهی را مرتکب شده که از افشای نامش میشرمد .

  ب-از آنچه روی کاغذ سیاه کرده خجالت میکشد وفکر میکند مبادا خواننده براوونوشته اش لعنت بفرستد.           

                 در غیرآنصورت دردنیائی که خودآقااز "عدالت" ،" فریادعدالتخواهی "  و"قانون انسانی"که در هالند حاکم است می غردومی بالدودیگران رابه سپردن دردادگاه عدالت آن اخطار میدهد،چرا جرئت نکرده که نام وهویت اصلی اش رادر پهلوی نوشته ناچیزیش،درج کند؟

                 به هر صورت از عصبانیت و هیجان هستریک آقای" مهاجر" که بگذریم ،آنچه در یادداشت دیده میشود، در چند نکته مختصر روی آن مکث مینمایم:

1-"مهاجر "نام از جمله مسولین دست اول فدراسیون هالندی بوده، تلاش ورزیده تا در پهلوی دفاع از فدراسیون ((فارو))از سازمانهای مائوستی "ساما"و"رهائی "که متعصب ترین وخشک اندیش ترین سازمانهای چپ افراطی اند ،قاطعانه دفاع نماید.

2- فدراسیون هالندی ها و"فارو"کدام سازمان اجتماعی یا پناهنده گی نبوده ،بلکه یک سازمان متعصب سیاسی -

ایدیولوژیک است که از چند مائویست افراطی تشکیل شده و با استفاده از نام پناهندگان واعتماد دولت هالند،رقبای سیاسی خود،بخصوص منسوبین رژیم جمهوری افغانستان را زیر ضربه قرارداده ومیدهد .

3-"مهاجر "نام از صدهاهزارایرو،پولی که فدراسیونی ها بنام مهاجرین درهالند اخذ وحیف ومیل نموده اند ،هیچ تذکری نداده، شاید چیز، چیزی نصیب خودش هم شده باشد ،که مهر سکوت برلب زده است.

                     4- آقای مهاجر هنوزهم ازرفتن افغانها به کشور شان مخالفت نشان داده و اقامت در هالند رابیشتر تاًکید مینماید  آدم نمیداند که این آقایون از کدام" شیر"بزرگ شده اند که اینقدر از رفتن افغانها به میهن شان حساسیت نشان داده وهی مینویسند که هالند جای عدل و انصاف و بهشت برین است.

5-آقای مهاجروشرکا که تادیروز "سرمایه داری پیشرفته"راببر کاغذی گفته مذاکره ونشست به آن رابه امر آرمانهائی مائوتسه دونگ خیانت میدانسستند،امروزدردامان دنیای سرمایه چنان"اصلاح" شده اند که از"محاکم "آن بمثابه فریاد"عدل وقانون انسانی"حرف زده وبه سائر مهاجرین جهت کشاندن به این محاکم"عادلانه "،عربده کنا ن التیما توم صادرمینمایند.

  6-سازمان سیاسی فدراسیون برای مبارزه با رقبای سیاسی،همه پناجویان دهه90 را حریف سیاسی دانسته وهمه را ناقض حقوق بشر و مجرم جنگی قلمدادودرعذاب بی سرنوشتی مبتلاساخته است .

                 زن ها خو،خیر حتی اطفا ل گهواره ئی هم تحت این قلمدادی ناقض حقوق بشردرکمپها بحالت  بی جوابی وبی سرنوشتی زندگی رقتباررا سپری مینمایند.

                 نمیدانم به کشور ما چه داغ لعنت نازل شده که انسانش را در قلب اروپاهم آرام نمیگذارند.

7-اگر بر چسب های ناچسب واتهامات بی بنیاد آقای"مهاجر "را رده بندی کنیم ،درمیان آنهاکلمه "وطنفروش" نمره اعلی را میبرد زیرا از فرق سر تا شصت پای آن کم از کم ده مرتبه "وطنفروش معروف" را علیه اعضای حزب وطن ومنسوبین رژیم داکتر نجیب اله بکاربرده است

                 فکر میکنم آقای "مهاجر"که به من ووابستگان رژیم ج .ا "وطنفروش معروف"را خطاب نموده ،((وطنفروش))بی پسوندرابرای خود ویارانش باقی گذاشته باشد،اما به نظرمن وطنفروش،وطنفروش است چه "معروف" باشد یا نباشد.

                 برچسپ"وطنفروش"به وابستگان رژیم ج -ا حرف تازه نیست که آقای "مهاجر"کشف نموده باشد.

                 این کلمه را آقای گلب الدین حکمتیار و سائر بنیاد گرایان اسلامی در زمانیکه میخواستند،افغانستان را تحت نام" فدراسیون"به پاکستان ملحق سازند بارها بنام اعضای حزب وطن چسپاندند،اما هیچگاه نچسپیدکه نچسپیید!

                 یکی از افتخارات اعضای حزب وطن ومتحدین سیاسی آن این بوده است که در دفاع از وطن جا نبازانه رزمیده وبزرگترین قربانی را داده اند.

                 بیش از 50000(پنجاهزار) ،عضوحزب وطن "ح -د-خ-ا" یکجا با دهها هزار سرباز و افسر اعم ازاعضای سازمانهای سیاسی متحد رژیم وسائر وطنپرستان غیرحزبی و غیر سازمانی در دفاع از میهن عزیز خویش جان باختند(روح شان شاد باد)-تپه های شهداشاهد انکار ناپذیراین مدعاست وفقط کوردلان میتوانندازنقش مردانه که رژیم ج-ا در برابر تجاوزات مکررومکررپاکستان مردانه وبا تمام قربانی وقهرمانی ایستاد ،انکار نمایند.

                 اگر امروز پاکستان اعضای حزب وطن ومتحدین سیاسی آنرا دشمنان درجه یک خود میشناسد ودر پهلوی دوسیه های هرمهاجر افغان در هالند که بعد از سال 1992 پناهنده شده اند،یک یک دوسیه پر از اتهام صادرشده از راولپندی پاکستان(( یک جا با فعالیت های ناشر "البدر" از حزب اسلامی وفدراسیونی های آقای "مهاجر"))وجود دارد ودر سیاه روزی پناهجویان نقش داشته است ناشی از وطنپرستی ودفاع جانانه در برابر تجاوزات پاکستان بوده است .

جنگ جلال آباد را همه بخاطر دارند درآنوقت هیچ خارجی در پهلوی رژیم جمهوری افعانستان قرار نداشت.

فقط اعضای حزب وطن ،متحدین سیاسی آن یکجا با هموطنان با شهامت ما ،بزرگترین تهاجم وحشیانه پاکستان را که پادوهای بنیادگرای داخلی هم آنهارا همراهی میکرد ،به شکست مفتضحانه مواجه ساخت.

                 اعضای حزب وطن ومتحدین آنها هیچگاه وبه هیچ قیمتی بالای خاک مقدس خود معامله آشکار ویا پنهانی نکرده وچنین عملی را ننگ وشرم ابدی میدانند

                 همه بیاد داریم در حالیکه رژیم با اعلان مصالحه ملی ،آشتی ملی ،پلورالیزم سیاسی ،حکومت ائتلافی ومذاکرات بین الافغانی میخواست مسئله افغانستان توسط خود افغانهاحل وفصل شود .اما این مخالفین بودند که از حل نظامی با رژیم یک قدم فراتر نرفته ومذاکرات رافقط با خارجی ها مطرح مینمودند.

                 با ارتباط اتحادشوروی باید گفت که این حزب وطن ومتحدین سیاسی آن بود که با شعار دفاع مستقلانه از وطن ومساعد ساختن فضای لازم، زمینه برگشت نظامی اتحادشوروی را فراهم ساخت .

                 چنانچه بعد از خروج نظامیان شوروی رژیم سه سال دیگر در حالیکه همه دنیااز پاکستان شروع تا امریکا ،چین وحتی روسیه ،علیه آن موضع گرفتند،مقاومت کرد. مخالفین رژیم بجای مذاکره و تفاهم با رهبری جمهوری افغانستان چندین مرتبه با روس ها وارد مذاکره شدند.تابا لاخره فدراسیون روسیه تحت رهبری بوریس یلسن طی معاملهء با هئیت مجاهدین به رهبری برهان الدین ربانی هر نوع همکاری وحمایت خوداز دولت داکتر نجیب اله را قطع واقتدار مجاهدین را به رسمیت شناخت،این تاثیر پذیری مداخله خارجی ها عامل اساسی استقرار حکومت مجاهدین در کابل گردید .

                 حوادث بعد از1992نشان داد که چگونه آنانیکه وابستگان  رژیم ج-ا را دست نشاندگان روس گفته ودست دادن به روسها را الحاد وکفر میگفتندخود به نزدیکترین هم سفره های روسها تبدیل شدند.

                 دولتمردان روسی حتی حاضر نشدند بعد ازسال 1992به بازمانده های رژیم ج.ا ،ویزه اقامت صادر نمایند.

                 این فکت های عینی نشان میدهد که حامیان رژیم ج- ا به هیچ کشوری معامله نکرده اند. اعضای حزب وطن ،متحدین سیاسی آن ومردم شرافتمند افغانستان ثابت نموده اند که از وجب وجب خاک وطن به قیمت قطره قطره خون خویش جانانه دفاع نموده و مینمایند.

ما در معامله بالای وطن نه دالر هائی ،نه ایروهائی ،نه بلند منزل هائی، نه پاسپورت های رنگارنگی ،نه کرسی ومقامی .....هیچ چیزی بدست نیاورده ایم.

                 مردم حق بین افغانستان نیک میدانند که ما با دست های پاک ووجدانهای شسته زندگی شرافتمندانه را سپری نموده و مینمائم.        

اگر معاندین از جمله "مهاجر" نام بر چسپ "وطنفروشی" را به خاطری وارد میدانند که چون اعضای حزب وطن (ح. د. خ .ا) هنگام حضور نظامی شوروی در دولت وقت کار میکردند و کار کردن در تحت حمایت و موجودیت قوای نظامی خارجی "خیانت به وطن" و "وطنفروشی" است ، به اینصورت در حال حاضر که قوای ائتلاف بین المللی تحت قوماندهء ایالات متحده امریکا به شمول نظامیان هالند در افغانستان حضور نظامی دارند ، پس آیا به نظر شما آقای "مهاجر" و شرکاً، تمام کارکنان رژیم جمهوری اسلامی شروع از رئیس دولت ،وزیر خارجه، رئیس کمیسیون حقوق بشر تا آخرین فردی که مصروف کار دولتی اند "خائن به وطن" و " وطنفروش" گفته میشوند؟

  همینگونه چون بعداز جنگ جهانی دوم تا امروز قوای ایالات متحده امریکا در اروپا از جمله در هالند حضور نظامی داشته است ، پس همه آنانیکه طی این سالها دراین کشور ها بشمول هالند کار دولتی داشته اند از نظر شما "خائن به وطن" و "وطنفروش" محاسبه می شوند؟ اگر پاسخ شما فدراسیونی ها مثبت باشد ، خود شما آقایون که در خدمت دولت هالند قرار دارید هم در جمله محکومین قرار گرفته و خود را هم نفرین بفرستید.

  اما این همه هیاهوی تبلیغاتی علیه هواداران رژیم جمهوری افغانستان در حالیکه در قدرت سیاسی و حاکمیت هم نقشی ندارند، برای چیست؟

 به عقیده من جوهر آنها در موضع اصولی و تسلیم نا پذیری آنها نهفته است.ارواح خبیثه با صد هیکل و یک صدا، دست به دست هم داده تا آنها را از صفحه هستی سیاسی بزدایند. ایقان راسخ دارم همهء بدخواهانی که آرزوی حذف دادخواهان وترقیخواهان را ازمیدان مبارزات سیاسی کشور داشته باشند، چنین آرزوئی را با خود به گور خواهند برد.

   در نهایت میدان محاسبه ما با بدنیتان سیاه دل نه واشنگتن است و نه لندن، نه امستردام است و نه مسکو، فقط کشور زیبای ما جای حساب دهی وحسابگیری خواهد بود.بگذار محاسبه ملت باکسانی باشد که زندگی شان در خصومت و چپاول مردم و در فریبکاری سیاسی سپری شده است. به آرزوی آن روزی که همه حقایق ، آشکار و نقاب ها دریده شود، اصلیت آدمها با نیات شوم شان برملا گردد، و این مخاصمین انسان و انسانیت در دادگاه منصفانه و برحق مردم افغانستان به محاکمه کشانده شده و پرچم عدل وانصاف برای ابدبر فضای نیلگون کشور ما بر افراشته گردد.

  تذکر:هنگامیکه من این یادداشت را برای نشر میفرستادم چشمم به اعلامیه جدید( چیز جدیدی که نداشت) فدراسیونی ها در یکی از سایت ها خورد، که مانند گذشته از کینه و کدورت ضد خلقی و ضد پرچمی تواًم با ناسزاهائیکه فدراسیونی های اصلاح ناپذیر همواره نشخوار کرده اند،پر بوده وبالاتر ازهجویات آقای "مهاجر" ارزشی نداشت.اعلامیه سازمان سیاسی متعصب " فارو" حرف تازه برای گفتن ندارد. تنها چیز جدیدیکه به نظرمیرسد تقاضاازوابستگان این جنس نا میمون"فارو" برای جاسوسی ومخبری است که باردیگردرمورد پناهندگان اسنادجعلی تهیه ودوسیه بسازند،تا از آنطریق عدهء دیگری رابه دام انداخته وبه محاکمه باداران شان بکشانند:  (( اینست وظیفه دفاع از پناهندگان به شیوه فدراسیونی و فاروئی)) ========

باردیگر به  تمام مخاصمین سعادت و آرامش مردم نفرین میفرستیم .دور نیست آن روزی که سرنوشت هموطنان عزیز ما از تاًثیر و سیطرهء اجنبیان فارغ و عدالت انسانی فضای کشور را فروزان سازد.

ُ    سعادت و خوشبختی قرین زندگی هموطنان ما باد.                            

 

2006/06/02 

 

 


بالا
 
بازگشت