اکادمیسین دستگیر پنجشیری

 

دو روز  خونین تاریخ

          

از  " نای " وقلم که آتش افروز بود 

پر سوز و  خروشنده  شب وروز بود

ای دوست شنو راز دل  خسته ء  ما

فر یاد   زمان  واستخو انسوز   بود

"فروغ هستی"

                                                بخش دوم

          

    تصرف قدرت سیاسی د ر قصر دلکشا .           

ارگ سلطنتی امیر عبد لرحمان و قصر دلکشای امیر حبیب  لله سراج   یکی ازمراکز غم انگیز ترین تصامیم امیران وشاهان  خون آشام پایان قرن نزدهم  ورهبران حزبی ودولتی افغا نستان قرن بیستم بوده است.  محمد نادرشاه تصمیم  خودرا در بیرون  دروازهء قصر  دلکشا  علیه زنده گی پر افتخار عبد لرحمان لودین  مشروطه خواه آتشین ،شخصیت ملی، سیاسی  وفرهنگی افغانستان، در ماه اسد 1309خورشیدی  بدون حکم  محکمه صادرو بیدرنگ اورابه شیوه ء مستبدانه ووحشیانه  سرکوب خونین  کرد وبه شهادت  رسانید . این شاه تشنه بخون وانتقامجو  تصمیم اعدام سپهسالار غلام نبی چرخی را نیز در 9نوامبر  سالهای 1932 م در قصر دلکشا  گرفت ودر بیرون قصر اورا نیز سرکوب کردند. کوته سخن که تصامیم توطیه گرانه ء  سر کوب خونین این شخصیتهای اجتماعی و ملی وطن ،به مستبدانه ترین و وحشیانه ترین شکلیدربیرون این قصر  تهی از داد  و آزادی  ازقوه به فعل آمد  .

واکنش داد خواهانه وتاریخی  عبدلخالق هزاره  نیز  درروز 17 ماه  عقرب  1312  خورشیدی  ( برابر  به 8نوامبر 1933 م ) ،  درست  یکسا ل پس  از سرکوب خونین سپهسا لار غلام نبی چرخی  ،درباغ همین ارگ شاهی و درپیش چشمان باز نسل جوان وطن جلوه ءپردرخشش و  جاودانی یافت . مجازات سنگین محمد نادر شاه بضرب تفنگچه ء زنده نام عبدلخالق  تزلزل ناپذیری  اراده  ء فرزندان مردم  با شهامت هزارستان وهمه ظلم دیده گان تاریخ  و ناتوانی  شاهان جبون و امیران بیدادگر کشور  را به نمایش گذاشت .                                             درهمین قصرفرایند انتقال قدرت از ببرک کارمل به دکتر نجیب درنتیجه زد وبندبا رهبران قوای مسلح  بتاریخ  14ثور 1365 خورشیدی بدون خونریزی  وبرخورد مسلحانه انجام یافت وببرک کارمل قهرا  مجبور به استعفا شد ولی جناح خلق ازین تجارت سیاسی با دکتر نجیب لله نه تنها سودی نکرد  بل به علت پالیسی دنباله روانه ء خود زیانهای فراوانی هم دید . درجلسه ایکه این تصمیم اتخاذ میشد سربلند یگانه عضو کمیته ء مرکزی طرفدار کارمل بود که گرفتاری شبانه  وگرو گا نگیری اوپراتیفی  طرفداران  کارمل را "خیمه شب بازی "  مسخره آمیز  خواند .درهمین قصر موضوع سبکدوشی  نور احمد نور منشی کمیته ء مرکزی به بهانه بیماری  وتقرر ایشان  به سفارت پولیند ازسوی دکتر نجیب  مطرح شد.  دکتر نجیب  این موضوع تشکیلاتی را  زیرکانه در آغاز کار  به رأی پرسی  گذاشت

چونکه نور احمد نور  منشی تشکیلات بود و در بالا کشیدن  دو ثلث  اعضای کمیته ء مرکزی در دوران کارمل  نقش  فعالی داشت هیچیکی از اعضای کمیته مرکزی پرچم وخلق  جرأت نتوانست تا به سبب حیای حضور پا سخ مثبت یا منفی بدهد ولی من این سکوت راشکسته بزبان  وزور توده ها   گفتم که : "  جان جور پا دشاهیست "  بسیار خوب میشود  .از شنیدن  این مثل مردمی همه شرکت  کنند ه گان خند ید ند فضا ی جلسه تغییر کرد وبا بالا شدن دست  نجیب تکلیف دیگران  نیز روشن شد وبه اتفاق آرا این سنگ بزرگ رانیز گویا پیروزمندانه وبدون جار وجنجال ورویارویی نظامی  دور توانست .
موجز اینکه  در همین قصر پر ما جرا ی دلکشا ،  درماه  25سنبله ء 1358 برابر به 15 ماه  سپتمبر 1979   جلسه ء دفتر سیا سی "حزب دموکراتیک خلق افغانستان " از سوی حفیظ الله امین  دعوت ودایر شد. با شگفتی باید  یاد  کرد  که حفیظ الله امین  برای نخستین با ر با چشمان اشکبار وارد اتاق جلسه گردید  درچنین یک فضای پر هیجانی ، نخست   به گزارش مرگ  داوءود ترون یاور و زخمی شدن زیرک محافظ  خود پرداخت  و سپس روانشاد نورمحمد تره کی رهبر حزبی ، دولتی ویگانه حا می  خودرا بدون  احساس اندکترین مهر ووفا ی مردمی ، عامل اصلی قتل یاور خویش قلمداد  کرد  وخلاف احکام قانون ،ارزشهای اعلامیه  ءجهانی حقوق بشر و حکم محکمه به طرح این پیشنهاد  پرداخت که   نورمحمد تره کی منشی عمومی  کمیته ء مرکزی و رییس شورای انقلابی ج.د.اازتمام  مقا ما ت رهبری کننده ء حزبی ودولتی سبکدوش  شود
.  ولی تاجاییکه  از  نوشتهء میر صاحب کاروال سابق  منشی وعضو دفتر سیاسی  کمیته ء مرکزی   حزب دموکراتیک خلق افغانستان و موءلف  کتاب  " درسهای تلخ  وعبرت انگیز افغانستان "  فهمیده  میشود   داود ترون  بدلیل  عمل تحریک آمیز خودش علیه یاوران نورمحمد تره کی کشته شد  . داود  ترون نخست  خلاف راه ورسم ومقررات گارد جمهوری       د رپیشاپیش حفیظ لله  امین ، مسلحانه   حرکت میکرد محا فظان قصر  رییس شورای  انقلابی  وقوماند ان اعلای قوای مسلح به  ترون  اجاز ه نداند  که مسلحانه به مقر رهبر حزبی ودولتی وبه منزل دوم  قصر جمهوری  بالاشود  ولی او سلاح  خودرا برزمین نگذاشت  یاوران  نورمحمد  تره کی  درجریان تهدید مسلحانه ءداود  ترون   وظایف  دفاعی خودرا   تا قربا نی سروجان وواکنش متقابل دفاعی    شجاعانه  انجام داد بوده اند  بر اساس این روایت قریب به یقین ومنطق طبیعی  نظامی میتوان گفت که  در قتل  داوءو دترون نورمحمد- تره کی رهبر حزب  اسا سا  دستی ودخلی نداشته است    ولی  بقول معروف " تاریخ  بسود  پیروزمندان  نوشته میشود "  برای  داوءود  ترون آرامگاه  شاهانه  درپهلوی گور نادرشا ه وخاندان سلطان محمد طلایی آبا د  شد نام  شهر تاریخی  جلال آباد  به "ترون شهر " تبدیل وروان محمد گل خان مهمند شاد گردید  ولی از ببرک  وقاسم  دویاور وظیفه شناس وجوانمرگ  دارای یونیفورم زمینی و هوایی نورمحمد تره کی  وا زین  شهید ان  گمنام که وظیفه  ء خودرا با شایسته گی انجام  داده بوده اند  تاکنون  درمطبوعات وخاطرات رهبران قوای مسلح جمهوری دموکراتیک افغا نستان حتا یادی وذکر خیری نشده است  روان این شهیدان گمنام  وبی گور وکفن  خلق وطن شاد با د

 فضای  این  جلسه  تیره وتار بود مردم  را  بدورنمای روشنی نوید وپیام  نمی بخشید  هرچند    میر محمد صدیق فرهنگ  موءرخ  مشهور  " افغانستان درپنج قرن اخیر " پیرامون فضای این نشست دفتر سیاسی  ، نوشته اند که  "  درین وقت خوف ودهشت  چنان محیط را فرا گرفته بود که هیچکس در برابر تصمیمات  او  جر أت  ابراز چون وچرا نداشت "  ولی در آنروز میر محمد صدیق فرهنگ   درقصر دلکشا حضور نداشته اند   ودر نوشته ایشان  اند کی  مبالغه صورت گرفته است  زیرا  خلاف  این  داوری بد بینانهء فرهنگ   ، من  در همان  فضای تیره وتار و هراسناک  واکنش بجا نشاندا د م .چون وچرا کردم   و گفتم : " به حیث رییس کنترول  ووجدان حزب پیشنهاد میکنم که :  به نور محمد تره کی منشی عمومی  ح.دخ.ا    ورییس شورای انقلابی  جمهوری دموکراتیک افغانستان نیز اصولا امکان  فراهم شود  تا درجلسه ء دفتر سیاسی  مستقیما  اشتراک کند و از خود دفاع آزادانه  بتواند "  ازمیان تمام  اعضای دفتر سیاسی  تنها کریم میثاق سکوت راشکست  واز طرح من پشتیبانی کرد.  اعضای دیگری نیز  دران جلسه اشتراک وحضورداشتند  که سبکدوشی  نورمحمد تره کی را لطمه ء جدی بوحدت فرکسیون خلق  وتضعیف مواضع دولت ج.د.خ. ا  پیشبینی وارزیابی درست  میکرد ند ولی دران  لحظه خلاف  مو ضعگیریهای قبلی  وقلبی خویش  خا موشی را روا پنداشتند .

باید دانست که حفیظ ا لله امین ویگانه مدعی قدرت سیاسی ا گرچه از پشتیبانی دوثلث  آرای دفتر سیاسی برخوردار بود  باز هم موافقت خودرا به دعوت وحضور نور محمد تره کی درجلسه ء دفتر سیا سی  ابراز کرد  ولی   او سنگ بزرگی را   پیش پای ما نهاد و گفت :

" چونکه  تمام اعضای خا نواده ء نورمحمد تره کی مسلح میباشند  من شخصا قا در بد  عوت اوشده نمیتوانم شما خود اورا  دعوت کنید "   حفیظ ا لله امین  به این نکته نیز  اشاره کرد  که : " هرگاه از داخل حرمسرای فیری بر شما صورت بگیرد  این مسوء و لیت را من  بعهده گرفته نمیتوانم"   

ازفضای مسلط بحران اعتما د سیاسی  و دود آگین  همان لحظه ء حساس  چنین استنباط وپیش بینی میشد  که هرگاه من دکتر صلح محمد  زیری یا کریم میثاق  حاضر بدعوت میشدیم بدون تردید  بر  یکا یک ما توسط  افراد وفا دار  به دولت  حفیظ  لله امین ومحافظان تا دندان مسلح حرمسرای   فیر صورت میگرفت . رهبر حزبی ودولتی  ،  مسوءو ل قتل وترو ر ما شناخته میشد  وبه این نیرنگ بار اشتباهات نورمحمد تره کی وبرادر وبرادر زاده گان ایشان  سنگین و سنگین تر میگردید.  کوته سخن که ؛ حفیظ ا لله امین به  یک تیر دوهدف را نشانه گرفته بود   یکی:  محو فزیکی ما  ودیگری سنگین شدن بار مسوءولیت نورمحمد تره کی  رهبر حزبی  ودولتی  جمهوری دموکراتیک افغانستان .

بادرک این نیات آزادی کش حفیظ ا لله امین ، ودرهمان فضای بحرانی  بازهم روی این  طرح اصولی خویش پافشاری کردم  وبا صراحت لهجه  گفتم  : نیروهای که رییس شورای انقلابی  وخاندان مسلح ایشان را  در خانه خلق  (ارگ  جمهوری ) توقیف می توانند ؛ این مسوءولیت را نیز دارند  ومیتوانند که نورمحمد تره کی ورهبر حزبی  را درجلسه حاضر کنند  .به این پیشنهادم  باز هم تمکین نشد . وخلاف  اصول  دموکر اسی آزادی و مخفی بودن  آرا   ، رأی گیری علنی  صورت گرفت   وطرح  ح.امین  تصویب شد  هرگاه رفیق ما میر صاحب کاروال نیز در آن جلسه حضور میداشته اند  بدون ترس از اشتباه  جز دنباله روی ا ز دکتر  صالح محمد زیری ،  سکوت خموشی وبالا کردن  دست ودادن  رأی علنی ، کدام کارنا مه ء درخشان وپر افتخار  تاریخی دیگری انجام داده نمیتوانسته اند زیرا  حفیظ لله امین از پشتیبانی  دوثلث  اعضای دفتر سیاسی برخورد ا ر بود  هرگا ه  رأی گیری آزاد  دموکراتیک  و مخفی نیز صورت میگرفت بدون تردید اکثریت رابدست  می آورد . ومخالفت بیهوده بود

شایسته  ء گفتن است  که کینه ء  حفیظ  لله  امین در برابر  دکتر صالح محمد  زیری کریم میثاق  واینجانب  حد ومرز را نه میشناخت او همه  اهرمهای قدرت را انحصار کرده بود  در اسناد محرمی که پس از  فروپا شی نظام شوروی پرپایه ء اسناد راست ودروغ  دوران جنگ سرد درینجا وآ نجا بزبانهای فارسی وانگلیسی  انتشار یافته  است این  موضوع  بازتاب روشن دارد که : "   درهمان نخستین  ماههای  تحول هفتم  ثور باری  امین تصمیم داشته است  که همزمان باگرفتاری محمد طاهر بد خشی سلطان علی کشتمند وجنرال قادر ، من ، کریم  میثاق و  دکتر صالح زیری  ر انیز زندانی کند  در آن هنگام  اسد الله  سروری رییس "اکسا " ( اداره پولیس مخفی ) کشور . به  حبس ما  مخالفت کرده بود  و به  ااین بهانه  که این  گرفتاری موجبات  ناراحتی    فعالان کشور ی ولشکری حزب را فراهم میکند  از بازداشت ما هوشمندانه  و گذرا نظر  ح .امین را  تغییر د اده  بود . .این حقیقت نیز با ید به تلخی  افشاگری شود که درگرما گرم  اصلاحات ارضی  چندتن از خویشاوندان نزدیکان  دکانداران وما لکان سرویسها ولاریها

را بنام فیودال  وسرمایه دار ازپنجشیر  گرفتار کرده  وبکابل فرستاده بودند و ح .امین درپای مکتوب ولایت پروان احکام صادر کرده بود که  برخورد انقلابی  شود  من به اسدلله سروری گفتم که نخست درپنجشیر هیچ خانواده  ء نه تنها  بالاتر از سی جریب  بل سی جریب زمین ندارد قرض ونقد دوکا نداران پنجشیر بیک صد هزار ان افغانی نمیرسد  ملک مصطفی  تاصنف شش تحصیل کرده است وعملا توسط  کارسیاسی   روشنفکران  وتحصیلکرده  گان  بسته به بیست خیل قریه ما ازسوی مردم قریه ء قا بضان  برگزید ه شده مرد پرهیزگار است  بمردم خدمت میکند  ومالکان موترها نیز موتر وانی اند که  یک یا دو  عراده موتر  به قسط خریداری کرده خود روی آن کار میکنند  در روشنی  مرامنامه ء دموکراتیک خلق این اشخاص همه خلق ودوستان  خلق و بخشی از  نیرو های محرکه ء انقلاب ملی ودموکراتیک کشور اند .

سروری گفت  پس چکنیم  ؟ گفتم  ایشان را  بیدرنگ  آزاد کنید واین خود  برخورد  انقلابی است

دوروز پس برایم تیلفون کرد که به مسجد شاه بوبو جان در کنار جاده  صدارت بیایید  وطنداران  خودرا  تسلیم شوید این نزدیکان ما  به هدایت  اسدلله  سروری آزاد شدند  به  این مردم  بیگنه که شمار آنان  نزدیک  به بیست نفر میرسید  به امر اسدالله سروری  ،  سی پاره قران شرایط  وضو نماز  و سه وقت نان  مساعد شده بود آرزومندم  که بپاس  این نیکوکاری دلاورانه ء خود ازین بیداد گاهها  ی آگنده از تبعیض سیاسی  ویکسونگرانه رهایی یابند وبجای او  رییس شورای انسجام  ودیگر قاتلان آشکار  مردم شهر کابل محاکمه وبه عدالت سپرده شوند .

بهرحال این بار اسدلله امین  برادر زاده وداماد  حفیظ الله امین درین اداره حاکمیت مطلق داشت  امکان  مرگ زندان زود رس  وشکنجه های زندان  درانتظارما  بود بنابرین تلاش  میکردیم که فرآیند گرفتاری ما  کند شود و زنده گی وزمان برای  ح . امین  مسا یل دشوار تر و عمده تر دیگری را ایجا د کند . دلیل عمده این برخورد  انتقامجویانه  ح . امین ،  با ما  این بوده است  که  :  پیش از تحول وقیام  هفتم  ثور 1357  ، ودر آستانه وحدت 12 سرطان   1356  خورشیدی از هوادارن  حفیظ  لله  امین و استاد خیبر  سخنانی  شنیده وزمزمه  میشد  که  دفتر سیاسی هردو فرکسیون  جمعیت دموکراتیک  خلق   با دو عضو دیگر  فرکسیونهای قبلی  "خلق " و "پرچم "  توسعه مییابد  ح.  امین  مشتاقانه تلاش  میکرد  تا عضویت  دفتر سیاسی  جمعیت  .د.خ  ودار لانشا  ء را  بدست آورد   برای  نیل  به  این  مقصد  ازهمه امکانات بویژه  از نفوذ  نورمحمد تره کی رهبر حزب  استفاده غیر دموکراتیک وغیر اصولی میکرد  ولی دکتر  صالح محمد  زیری کریم میثاق اسماعیل  دانش  وبویژه من ، سید  عبد الحکیم  شرعی جوزجا نی  نایب رییس کنگره ء اول  جمعیت دموکراتیک  خلق ،  ازبک تبار و تحصیلکرده دانشکده  شرعیات وآگاه بزبان وادبیات ازبکی وهمرزم  وهمراه  دوران مبارزات "خلق کارگر " خود را مستحق عضویت دفتر سیاسی میپنداشتم  وارتقای  اورا  بسود  غنامندی ترکیب  قومی  ومنطقه یی وهمبسته  گی ملی  خلق افغانستان  ارزیابی میکردیم  هرچند   به  اساس خواهش رهبر حزب،   شرعی از حق انتصاب یا انتخاب  خود به سود  حفیظ الله  امین   صرفنظر کرد و دکتر شاه و لی منشی کمیته ء  مرکز ی نیز از همان  آغا  ز تأسیس حزب   از مواضع   نور محمد تره کی  منشی عمومی  پشتیبانی میکرد  ولی اراده ء  اکثریت  رهبری فرکسیون خلق  برای نخستین بار  پس از تأسیس  کنگره ء اول  جمعیت دموکراتیک خلق (اول جنوری  1965 م) بر ضد ار تقای ح .امین   نمایش دموکراتیک  یافت  به تلخی باید یاد کرد که  پس از وحدت  دوجناح "خلق " و "پرچم "  (12سرطان   1356 خورشیدی ) و درگرماگرم  همین مبارزه ء درو ن حزبی برای کسب عضویت دفتر سیاسی ، تاریخ چرخش تند کرد  واستاد خیبر به شهادت رسید  دولت بیروکراتیک نظامی  سردار محمد  داوءود  واژگون شد  ودرنتیجه ء  قیام مسلحانه ء هفتم ثور  1357خورشیدی و آغاز فرایند انقلاب ضد فیودالی وضد امپریالستی درکشور ، نقش  حفیظ لله  امین برجسته گردید همه اهرمهای قدرت را انحصار  کرد وپیوند  دکتر زیری ومن  با  کارها وکادرها وفعالان وسازمانهای حزبی  به اساس یک مکتوب رسمی دارلانشا کاملا  گسسته  شد  و د ر گام  نخست بدون  هیچگونه دلیل منطقی  مرا خلاف رشته ء تحصیلی ام  از وزارت تعلیم  وتربیت به  وزارت  فواید  عامه تبدیل کرد " زمین سخت بود  و آسمان بلند "  راه بیرون رفت  به خارج  و داخل  ازما  سلب شد ه بود در قوای مسلح نیز توازن  بسود امین بود  فقط یک راه در دسترس من  بود که  کارهای  داوطلبانه ساختما نی را سازماندهی کنم وبسوی کارگران خانه سازی ،راهسازی  وفاتحان هندوکش بیدار بروم با  کارگران  ساختمانی در کارها ی داوطلبانه اشتراک فعا ل ومستقیم کنم از کارگران سپری پولادین   بسازم وپس از کارهای داوطلبانه سخنرانی کنم و  به نقش دیگر گون کننده ورهگشای نماینده گان آگاه کارگران پیشرو در تحولات کیفی جامعه پافشاری نمایم   . وبه این  بهانه طرح جانشینی اردو بجای کارگران را  که از سوی حفیظ الله امین پیش شده بود بی اعتبار کنم.                                                                     دومین  عقده  تراکم یافته ء  حفیظ  لله  امین  بویژه  علیه من  این  بود که چهار ماه  پیش از قیام مسلحانه ء هفتم  ثور بحیث  رییس  یک  هیا ت کنترول حزبی یکجا با سلیمان لایق ویک عضو دیگر کنترول  حزبی موظف شدیم  تا   به مقصد کشف توطیه ء  ترور علی احمد خرم  وزیر پلانگذاری  حکومت  جمهوری سردار داوءود  ، به  ولایت کندز برویم  .  علی احمد خرم بتاریخ  25 ماه عقرب  1356  از سوی مرجان معلم  علی آباد  ولایت  کندز  به شهادت رسیده و در کابل زندانی  بود   دران ولایت نظام الدین  تهذیب بحیث  منشی حرفه یی  کمیتهء ولایت کندز کار و ومبارزه  میکرد  ومرجان معلم  نیز یکی  از شاگردان ح.  امین بود  پیش از وحدت 12 سرطان  1356 فرکسیونهای  خلق وپرچم  توسط حفیظ الله امین  به حیث عضو جریان دموکراتیک خلق  به آن کمیته ء حزبی معرفی و تنظیم  شده بود  تحقیقات درمنزل نظام الدین  تهذیب صورت میگرفت  تحقیقات چهار  ر وز تمام ادامه یافت  بیش از صد  تن  از فعالان سیاسی شهر وولسوالیهای کندز مخفیانه وجدا وجدا  درمنزل ایشان  می آمد و به پرسشهای هیات پاسخ میگفت و درباره ء عضویت مرجان گواهی میداد از  نتایج تحقیقات بوضوح کامل آشکار شد  که : مرجان در جمعیت دموکراتیک خلق ازسوی  حفیظ الله امین  تنظیم ومعرفی  شده بوده است .

هدف وپلان شخصی حفیظ لله امین احتما لا  این بوده است  تا نخست  مرجان معلم ، خرم رابه اثر  تهدید مسلحانه   با خود نزد سردار محمد داوءود  در ارگ جمهوری انتقال دهد  سپس علیه رییس دولت حمله ترورستی انجام یابد  و بهنگام اعلان  حالت اضطرار،  قدرت نظامی- سیاسی را توسط  قیام  مسلحانه  بدست آورد  وسرانجام  مخالفان ورقیبان سیاسی خودرا  یک بار وبرای همیشه سرکوب کند .ولی  روشن روان "خرم"   به امرونهی وتهدید مسلحانه ء مرجان سر فرود نیاو رد . سینه  خودرا سپر تیر تفنگچه ء  مرجان قاتل  وافزار بی شعور تاریخ  کرد  مرجان گرفتار محاکمه  ومجازات سنگین  شد

 درنتیجه ء کشف این توطیه به پیشنهاد کمسیون کنترول  حزبی ؛  بیدرنگ  به تمام سازمانهای حزبی یک "اطلاعیه ء شفاهی " پخش شد  که  :  جریان دموکراتیک خلق  ترور علی احمد خرم وزیر پلانگذاری را  تقبیح میکند  وضد اصول  مبارزه مسالمت آمیز خود  ارز یابی مینماید 

وسپس  موضوع اخراج حفیظ لله امین  از کمیته ء مرکزی  ودردرجه ء اول  سلب مسوءولیت وسبکدوشی اواز  ساز مان " مخفی   نظامی  " در یک جلسه ء  دیگر  دفتر سیاسی  مطرح بحث  قرار گرفت . کریم میثا ق  متن این مصوبه را نیز  بقلم خود نوشت   ولی نورمحمد تره کی منشی عمومی  وببرک کارمل  منشی کمیتهء مرکزی  ،  مانع  صدور   مصوبه گردیدند  منطق منشیان  کمیته ء مرکزی این بود که   مد تی ضرورت است تا رهبر حزب  با فعالان سیاسی اردو کار توضیحی کند   و سازمانهای نظامی  اردو  به  فعالان دیگری سپرده شود وپیوند آنان با     ح . امین  قطع گردد و از زیر نفوذ   ح. امین کاملا  بیرون شو ند  آنگاه برکناری او دریک پلنوم کمیته ء مرکزی  به تصویب برسد.دران زمان سازمانهای  نظامی هردو فرکسیون  بصورت جداگانه  کار ومبارزه میکرد ند ومسوءولان  سازمان نظامی  فرکسیون خلق دکتر شاه ولی وحفیظ لله امین  واز  فرکسیون پرچم  نور احمد نور  وعبد الوکیل  بود

ولی این منطق کند روانه ء وکم شتاب  اعضای دار الا نشا ء ، قناعت  اکثریت نزد یک  به اتفاق اعضای دفتر سیاسی را فراهم نمی توانست واقعیت هنوزهم روشن نشده است  داوری دقیق وصحیح بران د شوار است  شاید زنده گی وزمان  به  حل این معما   وگره پیچیده ء   تاریخ مبارزه ء درون حزبی ح. د.خ.ا   توانایی یابد  وپرده ها از رازها  بیرون افتد واسناد مادی  قابل پذیرشی  دردسترس نسلهای امروز وفردای وطن قرار  بگیرد  و مردم ازین بازیهای سیاسی وتشکیلاتی   پشت پردهء  آگاهی  بیشتر وگسترده تر بدست آورند   و پخته گی سیاسی وتجربه کسب کنند .     ولی آنچه که   صحت نظریه ها  ، نتیجه گیریها وپیشنهادهای کمسیون کنترول  حزبی  را به ثبوت میرسا ند این حقیقت آ فتابی بوده است که  نخستین اقدام  ح.امین  درهمان فردای  تشکیل حکومت جمهوری دموکراتیک افغانستان ،  پذیرش  زندانیان  حادثه ء ترور خرم  آزاد کردن  ومساعدتهای مادی  دولت نوبنیاد  به تعداد ی از آنان بود .باید دانست  که ازمیان زندانیان  این رویداد ناکام  ترورستی تنها  مرجان  قاتل   علی احمد  خرم  رهایی نیافت .  از گزارش  جریان تحقیق  کمسیون کنترول حزبی و این قصه ء تلخ تاریخ و  روزگار سیاه مردم وطن که بگذریم  ؛ در  صبح  25 ماه سنبله 1358 خورشیدی  ( 15  ماه سپتمبر 1979 )  ،  جلسه ء  دفتر سیاسی  به شیوه ء غیر دموکرا تیک وبالا کردن دستان اعضای جلسه  بسود حفیظ ا لله  امین  پایان یافت  وبلا فاصله پلنوم کمیته ء مرکزی نیز درمنزل با لایی  قصر دلکشا  این مرکزتوطیه های ریشه دار  سلاطین وامیران  سنگین دل افغانستان دایر  گردید  ونورمحمد تره کی به اتفاق آرا از همه مقامات رهبری کنندهء حزبی ودولتی  سبکدوش شد  وحفیظ ا لله امین  عالیترین مقامات رهبری کننده ء حزبی ودولتی را ازمجاری غیر دموکراتیک و  با توسل به زور  به تصرف در آورد و سرانجام   بتاریخ  5 1  سپتمبر   1979  م به  سرمنزل مقصود خویش نایل گردید وشام 16 سپتمبر  1979 این  خبر عاری از افتخا ر از طریق رادیو افغانستان رسما  انتشار یافت  اگر روز تصویب انتصاب حفیظ الله امین برهبری دولت وحکومت مدار اعتبار گیرد خلاف نوشته ء محمد اکرم اندیشمند و محمد صدیق فرهنگ دوران فرمانروایی  حفیظ ا لله امین درست  یکصدو ویک روز بوده است  نه یکصد روز .

بهرحال حفیظ ا لله امین  درچنین  یک شرایط پیچیده  ودشوار تاریخی قدرت را به شیوه ء غیر دموکراتیک   و با توسل بزور غصب کرد  که از درون وبیرون کشور ،  ازسوی دوستان  و دشمنان زیر ضربات  هماهنگ قرارگرفته بود  وبا مخالفان آشتی ناپذیر و آشتی پذیر  در دور ن  حاکمیت  حزب  وقوای مسلح   مشت ویخن به نظر میرسید

ازجمله :قهرمانان برجسته ء   قیام مسلحانه ء هفتم ثور  بویژه جنرال قادر هراتی  اسلم وطنجار  اسد لله سروری سید محمد  گلابزوی  شیر جان مزدور یار و جنرال رفیع به بهانه ها ی گونه  گون  ازکار برکنار  بی نقش زندانی  پنهان واز صحنه ء نبرد فعال مبارزه ء نظامی وسیاسی  دور  شده بودند

فرکسیون پرچم برهبری ببرک کارمل  ازهمان نخستین لحظات  قیام هفتم ثور 1357  با اقدامات امین به شیوه ء آشکار وپنهان  درینجا و آنجا  مخالفت خودرا پنهان نه میکرد   برخلاف در مقابل انحصار قدرت کیش شخصیت و نقض ناهنجار موازین  ا ساسنامه  مرامنامهء حزبی  حقوق وآزادیهای دموکراتیک مردم  واکنشهای گسترده سیاسی وتبلیغاتی  نشان میداد و سلطان علی کشتمند وزیر پلانگذاری ، نجم الدین  کاویانی  ، و شمار دیگری ازسازماندهان و فعالان سیاسی  این فرکسیون نیز درجریان مبارزات مخفی ،    بکام    دستگاه امنیتی "  کام افتاد ه بود ند سلیمان لایق   شا هپور احمد زی لوی درستیز و دکتر میر علی اکبر نیز به دلایل میان تهی و  نا موجهی  ز ندانی  شده بودند

بخشی از رزمنده گان حزبی وغیر حزبی  درگوشه گوشه ء افغانستان  قربانی تعصبات فرکسیونی حواریون حفیظ لله امین زندانی یا مجازات سنگین وغیر قانونی  میشد ند

محمد طاهر بدخشی  دکتر زرغون  ظاهر افق  ودیگر  شاخه های انشعابی  جمعیت دموکراتیک   طرفداران اندیشه های دموکراتیک نوین  تکنوکراتان،  استاد ان دیگر اندیش دانشگاه کابل  ومراکز تحصیلات عالی  غالبا زندانی وخود سرانه  تجرید وسرکوب میشد ند  پس از مقاومت  مسلحانه ءناکام  فرقه ء ننگرهار  وکشته  شدن روانشاد  بهرام  فرما نده آن فرقه، برشاخه نظامی افغان ملت نیز ،   ضربات دردناکی وارد شد ه بود  همه این افراط کاریهای مستبدانه  به فرمان  شخصی  حفیظ لله  امین  انجام میشد نور محمد تره کی علیه این خودسریهای  حفیظ الله  امین  باری به بهانه  ء  اعدام  خودسرانه موسی شفیق صدراعظم دهه ء    د موکراسی  تصمیم به استعفا  گرفت ولی با پوزش خواهی  ومیانجیگری نظامیان بلند پایه ءقوای مسلح  به کار آغاز  کرد   پس از  انقلاب اسلامی ایران  ح.امین  بدون هیچگونه دلیل جرمی  بر بیست تن از رهبران مذهب شیعه افغانستان حمله جنون آمیز کرد با  مرگ اسماعیل مبلغ  ودیگر عالمان وواعظان مذهب شیعه حتا روی امیر  عبد لرحمان را سرخ ساخت دریکی از جلسات  شورای وزیران  کریم میثاق وزیر مالیه  علیه این افراطکاری مستبدانه ونسل کشی  پرخاش غم انگیز ودرد ناک وبسیار آتشین  نشان داد  و اسماعیل دانش  این برخورد را مغایر اصول مرامی  واصول ستراتیژیک  مرحله  ء انقلاب ملی ودموکراتیک ارزیابی کرد  ومن نیز  پرخاش کردم که چرا  اینگونه تصامیم  بسیار عمده ء ملی  دور از نظر مقامات  رهبری کننده ء حزبی ودولتی خودسرانه  گرفته  واجرا  میشود . ومردم بیگناه وبی سلاح  بدون حکم  دادگاه  ازحق زنده گی آزاد خود قهرا محروم میشوند.

همچنین تلاشهای  محمد هاشم  میوندوال  ملا فیضانی  میراحمدشاه  فرقه مشر انجنیر حبیب لرحمان  وبطور کلی نهضت اسلامی  نوظهور کشور ، قبلا از سوی سردار محمد دا وءود یکی از عاقل ترین دیوانه گان  "خاندان  طلایی "   تا ر ومار وسرکوب خونین گردیده بود  .                               

موجز اینکه : درین وضع  مشخص  نظامی وسیاسی  یگانه نیروی سیا سی ، که ازداخل  حزب حاکم  ودو لت   جمهور ی دموکراتیک افغانستان مقاومت مسلحانه  ومبارزات علنی ومخفی سیاسی را علیه امرونهی  وتمرکز خونین  حفیظ لله امین  سازما ندهی میتوانست  بازهم فعالان سیاسی لشکری وکشوری  فرکسیونها ی خلق وپرچم  شاخه های انشعابی آن  ودیگر نیروهای طرفدار آزادی وتحولات کیفی دموکراتیک وملی  درکشور بود  ه اند.

خاندانهای روحا نی وبا نفوذی که  مریدان مخلص  باغستانهای شاداب  مزارع حاصلخیز  کاخهای زمستانی وتا بستا نی ونذر ونیازهای سنتی خودرا  ازدست داده بودند با آگاهی ازین وضع پر تب وتاب درون جامعه  جنبش و حزب دموکراتیک خلق،   پیش از دیگر تنظیمهای تندرووکندرو  بگونه ء پدران خویش  وارد  صحنه پیکار تبلیغاتی  وتحریک دهقانان  خوشباور روستا های ننگرهار کنر پکتیکا   وقبایل  دوسوی مرز استعماری دیورند  شدند  ودر ساحه  های نفوذ سنتی خود  به طبع ونشر شبنامه ها  ودعوتنامه ها  وتحریکهای مسلحانه می پرداخته  ود هقا نان  ساده دل نوار مرزی کشور را بگونه ء امروز وبا تکیه به پشتیبانی نهانی محافل رهبری کننده ء پاکستان  وبسود منافع میراثخواران بریتانیا ی کبیر وایالات متحده ء امریکا علیه جمهوری دموکراتیک افغانستان  به مقاومتهای پراگنده  دعوت میکردند 

درنیروهای مسلح افغانستان نیز  پس از کودتا  ها  قیامها ی مسلحانه  وتصفیه های  پیاپی ، آن شور وشوق آگاهانه انقلابی واعتماد رفیقانه ء  دوران  آغاز انقلاب دموکراتیک  ملی  به نظر نمیرسید   در چنین وضع آشفته ء نظامی روانی ونبود اعتماد سیاسی  ،  آخرین  نیروهای سازمان یافته ء  لشکری وکشوری  "  فرکسیون خلق "  ، برای نجات  جان  نور محمد تر ه کی  رهبر حزبی ودولتی  ، دکتر  زرغون  ودیگر نیروهای دموکراتیک جامعه بلادیده ءما اززنجیرهای  اسارت بار  حفیظ لله امین  دل به دریا زد ند ،  از فرقه  ء پیاده ء ریشخور سربلند کرد ند .   ولی  بعلت  نبود (فقدان ) ارتباط و  هماهنگی  میان  نیروهای  زرهدار  ،قوای هوایی  ونفوذ دستگاه امنیتی درصفوف قیام مسلح  ، این آخرین موج سازمانیافته  "جناح خلق  " نیز  ازسوی هوادار ان  حفیظ لله  امین درهم شکست  تا جاییکه بیاد دارم  12 تن از فعالان  شایسته   جمعیت دموکراتیک خلق ؛ از جمله : استاد گل اغا  باییس (نیازمند ) سابق فعال برجسته ءسیاسی مدیر عمومی معارف ووالی هرات ، عزیز بسام استاد پولی تخنیک ملا لعل پاچا   سلام  هیلمندی  زکریا   رسول کهسان وچند تن  دیگر از استاد ان دانشگاه  وکادرهای تحصیلکرده به جاودانه گی پیو ستند وعبدلرحمان بسام  شاه محمود حصین  خانجان  دین محمد  ظاهر چوپان  استاد  جمعه نو پرور و صد ها تن از افسران  وفعالان      سیا سی  ولایات وشهر کابل گرفتار  توقیف و  شکنجه شدند  وپس از روز 6 ماه جدی  1358 خورشیدی  (27دسامبر 1979 )،   بصورت نیمه جان وبیمار از زندان پلچرخی  رها گردیدند   . شا یسته گفتن است ;که نبیرهء " مسکین " سلطان محمد طلایی  که  شب وروز  ازطریق رسانه های یک سر وهزاران  زبان  گنجبران  و د زدان رنجهای بیکران مردم جهان ،  این همه قربانیهای فرزندان خلق افغانستان را  بخاطر تأمین    آز ادی دموکراسی  ورشد مستقل ملی  وتأمین تساوی حقوق ملل ومردمان   ستمد یده  افغانستان توجیهات  منفی ونقب گذاری غیر عادلانه میکنند   فقط آب به آسیاب بنیادگرایان ، طاعون طالبان  زمینداری-  اربابی خاشخا شسالاران  و نظامات قبیله سالاری کشور وگنجبران جهان  میرزند وباور دارم که اینگونه   شطحیات نه تنها در دلهای زخمی  وخونین مردم میهن چنگ نمی زند ، بل  خشم وخروش ستمدیده ترین  اقشار و لایه های  جامعه  ء بلادیدهء  ما   را ،علیه هجو سرایان  و غا صبان تاریخی  حق حاکمیت توده های مردم و  "دزدان با چراغ " اشرافیت کهن  بیش از پیش شعله ور میکند.

خلاصه  :  درچنین شرایطی  که درجامعه ء   پرتب وتاب ما  ،  تضادهای  فکری سیا سی اجتماعی ملی مذهبی وجها نی جلوه های سخت  غمنا کی داشت  وافغانستان به یکی از گرهگاههای تضادهای بین لمللی  مبدل شده بود  بقول کوردویز  نویسنده ء کتاب ".. پشت پرده ء شوروی "  حفیظ لله امین  ،بادرک وشناخت وضع وتوازن  نوین قوای جهانی "  به این نتیجه  رسید که : پیرامون شنا خت مرزهای قبول شده ء   بین لمللی  ( خط  استعماری " دیورند " ) ،  بدست آوردن   حق ترانزیت آزاد از پاکستان ، مذاکراتی را آغاز و  با نظامیگران  پاکستان توافقات واسنادی را   امضا ء ودر سیاست بیطرفی فعال  خارجی  افغانستان  چرخش تندی را وارد  کند به اساس گفتگوی رادیویی دکتر شاه ولی وزیر امور  خارجه ء حکومت ح . امین به بهانه ء بیست وپنجمین  سالگرد  تجاوز قشون شوروی در بی.بی.سی  "  در همان روزها ی نزدیک  ، آقا شاهی وزیر امور خارجه ء  پاکستا ن ، به دعوت  وزارت خارجه ء افغانستان برای انجام چنین ملاقاتی  وارد کابل میشد "    ولی  زنده گی زمان ومارگیران قبلا سازمانیافته ء امنیتی شوروی ، حفیظ الله  امین  را مجا ل "چپگرد " پسرفت و "مصالحه "  درحریم امنیتی کشور خود نداد  وازسوی  قشون شوروی  مورد تهاجم وحمله ء برق آسا قرارگرفت  بیدرنگ سا قط  سرکوب خونین  وقربانی سیاست  جهانی ومنطقه یی دو  اردوگاهها ی تجاوزکار  جهانی  وابرقدرتها  شد .                                                                          

  دریغا  که   دکتر نجیب لله نیز ، ازین بازیها ی سیا سی و معامله  های  پشت  پرده پند وعبرت تاریخی  گرفته نتوانست  واین درسهای تلخ  حزب دموکراتیک خلق وتاریخ  رافراموش کرد  وباهمه زیرکی بدام افتاد  حزب دموکراتیک خلق  وحزب وطن واردوی آبدیده منظم ملی وهزاران  انسان بیگناه را ،   قربانی سیاست  دنباله روانه  ء "تفکر نوین "  گرباچوف ،و  غرایز سرکش   سیطره  جویانه ء  قبیله یی وملی خود کرد ودر یک قمار سیا سی  باخت وپراگنده  ساخت  .  اینک  پس از  پانزده سال باز تاریخ در شرایط وارونه با   پیچ ومهره های دیگری درکشورما تکرار میشود   ورییس منتخب  دولت  اسلامی مایل است  که  باز بگونه موسی شفیق  آخرین  صدراعظم دهه ء دموکراسی  شاهانه  حفیظ الله  امین  ودکتر نجیب بدون  پشتوانه ء قوی سازمانی  سیاسی ومردمی وشناخت ژرف از  تناسب وتوازن  نوین قوای ملی منطقه وجهانی خیزبلند وبلند  پروازانه زند  و اشتباهات تاریخی نیروهای راستی وچپی را بار دیگر ودر شرایط دیگر  تکرار کنند  وباز زیر شعار و جا ل "مصالحه ملی!"  و تفاهم بین قبایل دوسوی نوار مرزی  " ، بدام " "طالبان  خودی وخاکستری !"   با شه های دست آموز  " اداره نظامی پاکستان " ودیگر میراثخواران استعمار بریتانیا ی کبیر ،  گرفتا ر  و خوشباورانه  بر چوبه های دار بالا  شود. و منافع ملی را  " قربان وعده های سر خرمن "  با بنیادگرایان وپیمان شکنان حرفه یی تاریخ معاصر  کنند .

نتیحه  :  دولتمردان افغانستان باید ا زین  پند وپیام  مردم عا قل خود یک لحظه  غافل نباشند که :-

  "شتر دزدی و پلوان خزی"  با منطق  توده ها ی وطن ما سازگار  ی ندارد  معا ملات سیاسی و پشت  پرده  با این یا آن ابر قدرت ،از شاه شجا ع (1838 م ) تاکنون  جز رسوایی و شکست  تلخ   دستا وردی نداشته است   ود ر آینده نیز نباید   چشم  به لطف خاشخاش سالاران   ما فیای  ترانسپورتی  سر براورده گان قبایل  وفادار به القاعده  طالبان ظلمت  ومولانا فضل ا لرحمان  دوخت  و زیر  شعار به  " ظاهر ! " خوشایند   "تفاهم یکطرفه  "  با دشمنان آشتی ناپذیر ملی  وجها نی ،   خود  ومردم  ستمدیده خودرا  فریفت   وباسرنوشت  تمامی گروههای قومی ومذهبی افغانستان  بازی سوداگرانه  وخاش خاشسالارانه  کرد  

منافع همه قبایل گرو ههای خورد وبزرگ قومی  ومذهبی  افغا نستان  به نحو آمرانه  حکم میکند تا  موضوع  خط دیورند فقط  ازطریق مراجعه  به  آرای عمومی مردم افغانستان  بدون تقلب وتزویر  ، زیر نظر نماینده گان ملل متحد   نماینده گا ن کشورهای همسایه جنبش عدم انسلاک  وکشورهای  عضو ایکو و شانگهای  ناتو  ونهادهای دموکراتیک ومدنی جها ن  بسود  صلح وثبات وامنیت  پایه دار افغانستان  پاکستان  کشورهای همسایه منطقه  وجهان حل وفصل عادلا نه و صلح  آمیز شود   فقط  بر اساس چنین ریفرندم  وتضمینهای  بین  المللی استواری  میتوان به آینده روشن  مناسبات  صلح آمیز دوستی وهمکاری برابر حقوق  ملل ومردمان افغانستان پاکستان  اعتماد  وباور اطمینان بخش  کرد  ودیوارهای بلند  وضخیم  بی اعتمادی را در قلب قاره ء آسیا ی بیدار  فروریخت                                                                                                      به امید  غلبه  ء سیاست صلح  دوستی وهمکاری  برابر حقوق بین  ملل  ومردمان جمهوری افغانستان مستقل  دموکراتیک و  متحد    و  جمهوری پاکستان دموکراتیک متحد و دیگر کشورهای صلحدوست  منطقه  وجهان ما  .

                                      باعرض حرمت

پایان بخش دوم   

اکادمیسین دستگیر پنجشیری

ایالت واشنگتن –امریکا

15سپتمبر   2006

 

 ********************************

 

روز های -  24 25  سنبله 8 135 برابربه  ( 14     و 15ماه  سپتامبر  1979 ) روزهای دردناک برخوردها  ی خو نین یاران  نورمحمد تره کی منشی عمومی حزب دموکراتیک خلق افغانستان  با  حفیظ ا لله امین نخست وزیر بوده است

   تا قیام  مسلحانه  اپریل  78 19 ع .  امین یکی از وفادار ترین وقابل اعتمادترین عضو کمیته ء  مرکزی برای  نورمحمد تره کی  بود به همین دلیل مسوؤلیت سازمانهای مخفی نظامی اردو را به او  سپرده و به او اعتماد  بی چون وچرا  کرده بود. هردو پشتون تبار واز شاخه های تره کی و خروتی قبیله غلجایی وبسته به  گروه قومی (ملیت ) پشتون افغانستان بوده ا  ند . شهید نورمحمد تره کی  فرزند نداشت ، درمراسم  توزیع  کارت عضویت حزبی  حفیظ لله امین را  شا گرد وفادار خویش خواند وبالاتر از فرزند به او ارزش قایل شد. انشعابات  ببرک کارمل ، زنده نام محمد طاهر بد خشی رهبر سازا، امان لله استوار رهبر گروه کار ، ظاهر افق ، زنده یاد  دکتر زرغون ،گروه کارگران جوان ابراهیم سامل ودیگر شاخه های رویندهً فرکسیون خلق  همه به علت حضور ونفوذ فعا ل  حفیظ ا لله امین در رهبری جمعیت  دموکراتیک خلق صورت گرفت

 ولی اختلاف  نورمحمد تره کی  با حفیظ الله امین  پس از  تصرف قدرت  سیاسی آغازیافت  وازهمان آغاز قیا م مسلحانه اردو وواژگونی  دولت سردار محمد داوؤد ، حفیظ ا لله امین   اختلاف  نظرهای  آشکاری  در موضوع  نشر اعلامیهً رادیویی قیام ، مشروعیت قیام در برخورد با مسأله ء مرگ وزنده گی  سردار محمد داوؤد ، تشکیل شورای انقلابی و نخستین حکومت جمهوری دموکراتیک افغا نستان،  مسأله پخش خطوط اساسی  وظایف انقلابی وتوسعه ء کمیته ء مرکزی  میان حفیظ الله امین وببرک  ونور محمد تره کی  وحفیظالله امین  آشکار گردید.  بخشی ازین اختلا فات وتفاوتهای د ید رهبران جناحهای خلق وپرچم   قبلا در بخش دوم  کتاب  ظهور وزوال دموکراتیک خلق  بازتاب روشن یافته است ولی از ذکر  اختلافات میان حفیظ لله امین  و نورمحمد تره کی  به هنگام نشر کتاب ودر دوران سلطه ء بنیا دگرایان  بخاطر حفظ مصوءنیت فعالان سیا سی  قصدا  چشم پوشی کرده بودم.  اکنون که پیروان این رهبران احزاب مخالف ومختلفی دارند به نظرم  نشر این واقعیتهای تلخ تاریخ  برای عبرت اندوزی از اشتباهات گذشته بویژه  برای نسل جوان  وفعالان سیا سی روینده ء امروزین کشورما سودمند میبا شد. اینک همان واقعیتهای تلخ درون حزبی را  تاجاییکه به صحت ان باوردارم درین مقالت به نشر میسپارم. باید به تلخی یادکرد که نقض  قانونیت دموکراتیک ،گرایش به کیش شخصیت، تمرکزخونین  انحصار قدرت ، بلند پروازی، خود محوری   وبد آموزی ازهمان روز اول قیام هفتم ثور  در گفتار وکردار حفیظ لله امین  جلوه های هراس انگیز وخطر ناکی داشت. بگونه ء مثال او درهمان شب نخستین قیام مسلحانه  با وصف  مخالفت شدید شهید نورمحمد  تره کی و ببرک کارمل   به قیام کننده گان دستور صادر کرد  تا  جگرن  هاشم خوستی  وجگر ن  هاشم  قندهاری ودگرمن سروری  قوماندان کندک ترانسپورت هوایی  را  به شیوه ء نظامی محاکمه  ومجازات کنند.  هنگامیکه کارمل  به این فرمان نظامیگرانه ء امین اعتراض کرد  به پاسخ او  گفت این افسران به قیام خیانت کرده آب به  آسیاب قاتل خیبر شهید ریخته اند.

در زمینه ء برخورد با  سردار محمد داوءو د نیز نظرات متفاوت بیان شد ولی ببرک کارمل  طرفدار برخورد با انعطاف ونرمش با  سردار محمد داوءود  وخاندانش بود او اصرار میکرد  که با سردار محمد داوءود  وخاندانش  برخورد محترمانه شود  زنده بدست آید .هرگاه به  خاندان سلطنتی به شیوه ء مسالمت آمیز برخورد  شود  نخست  ماهیت هوما نستی انسانی ودموکراتیک انقلاب ما آشکار میشود ثانیا سنن اخلاقی ملی دینی وقبیله یی مردم افغانستان احترام میشود  ثالثا  پیوندهای ایشان با پاکستان ایران کشورهای عربی خاورمیاته مصر واپسگرایان وامپریالزم کشف وافشا میگردد ودر آخر انقلاب از پشتیبانی  بین لمللی و اخلاقی تود ه های مردم جهان  برخوردار میشود.   حفیظ لله امین از شنیدن این دلایل و پیشنهادهای ببرک کارمل  سخت بر افروخته شد و حساسیت شدید  نشانداد  و  کار را تابه آنجا  رسانید  که در غیاب کارمل وبه هنگامیکه ببرک کارمل باجگرن هاشم خوستی درمدخل رادیو افغانستان  به حالت گفتگو بود ؛ ازنور محمد  تره کی اجازه خواست تا کارمل رانیز به بهانه وابسته گی با سردار محمد دا وءود محاکمه ء صحرایی کند  ولی  نور تره کی گفت پس درین صورت نظامیان  خود  قیام خودرا  رهبری کنند  من  ورفقای کمیته ء مرکزی با قیام شما همراهی نمیکنیم.  یکی از دلایلی که قیام از سوی حفیظالله امین  واعلامیه ها  توسط اسلم وطنجار  ودگروال قادر هراتی در هما ن لحظه ء بسیار حساس  بزبان پشتو ودری  در رادیو افغانستان خوانده شده بود همین موضعگیری بسیار قاطع اصولی ودور اند یشانه نورمحمد تره کی درهمان لحظه ء حسا س تاریخ  بود.

حفیظ الله امین به علت موضعگیری قاطع نور محمد تره کی از محاکمه نظامی ببرک کارمل صرف نظر کرد. خلاصه  ح. امین رفته رفته  برکمیته ء حزبی شهر کابل نیز سیطره یافت  و به سه تن از  اعضای دفتر سیاسی  فرکسیون خلق  رسما مکاتیبی  صا درکرد که تنها کارهای وزارتخانه های خودرا انجام  دهند ودر جلسات تصمیم گیری به اشتراک آنان ضرورتی نمیبا شد.  وزارت  فرهنگ واطلاعات  دولت جمهوری دموکراتیک افغانستان  نیز در خدمت ح.امین قرارگرفت.  شب وروز  بسود کیش شخصیت  حفیظ الله امین و" قهرمان سپیده دم انقلاب ! " تبلیغات میکرد. به این ترتیب اختلاف  نورمحمد تره کی  رهبر حزبی ودولتی  با رهبری فردی ،انحصارگرانه وتمرکز خونین ح.امین  آغاز شد  و اندک اندک تا  فعالان لشکری وکشوری حزب  گسترش یافت.

باید گفت که مسأله ء اساسی هر انقلاب  تصرف قدرت  سیاسی، درهم شکستن دولت کهن ،استقرار دولت نوین، نظم  نوین ، اقتصاد وفرهنگ  نوین است. با قیام مسلحانه ء  ثور  نیز دولت بیروکراتیک نظامی واشرافی سردار محمد داوءود  درهم شکست  . پس از پیروزی قیام بیدرنگ استقرار قدرت دولت  تشکیل حکومت جدید  خدمتگذار  طبقات  واقشار ملی –دموکراتیک  مطرح گردید . خطوط اسا سی وظایف انقلابی  تنظیم شد ، راه رشد مستقل ملی ،اصلاحات دموکراتیک ارضی  وتحولات بنیادی اجتماعی اقتصادی وفرهنگی  دردستور روز قرارگرفت .

به مقصد  انجام  بی خطا ودرست اهداف ستراتیژیک  وافزایش نقش  رهبری کننده ء حزب  باید دستگاه نوین کمیته ء مرکزی  وشعب آن  متناسب به شرایط نوین   پایه گذاری میشد. مقامات مورد منظوری کمیتهء مرکزی  وکمیته های حزبی ولایتی  مشخص میگردید.  فعالان  و رهبران شایسته با رعایت  اصول وموازین  اساسنامه  ومقامات مورد منظوری  به شیوه اصولی ودموکراتیک  بر اساس  شایسته گی ، تجربه  وکفایت به مقامات  قدرت  دولتی  وحاکمیت توده های مردم وصفوف حزبی  انتخاب و انتصاب میگردید. با دریغ ودرد باید گفت  که ازهمان آغاز انقلاب  مواز ین اساسنامه ء حزبی  وضابطه ها قربان  رابطه ها شد. کشمکش وزور آزمایی  مانور سیاسی  وقدرت نمایی آغاز یافت. وضع بحرانی شد. از مرزهای غربی وجنوب کشور  نیز  خبر نقل وانتقالات  در رسانه های گروهی خارجی انتشاریافت.  شوروی نیز ضمن اعلامیه ء ویژه  یی اعلان کرد که  تحولات افغانستان موضوع داخلی افغا نستان است  هیچ کشوری حق مداخله ودخالت در امور داخلی افغانستان را   ندارد.  پوزانوف سفیرکبیر  شوروی نخستین سفیری بود  که در روز 9  ثور  1357 درمرکز  فرماندهی   نظامی  وسیاسی  حضور یافت و  تشویش  دولت  خودرا نسبت  به  بحرانی شدن وضع منطقه واستقرار دولت نوین افغانستان بیان کرد واز احتما ل لشکر کشی  ایران شهنشاهی به هرات رهبر ی را  برحذر ساخت وخواستار هرچه شتابنده تر  تشکیل دولت وحکومت  جدید شد.

درهمین روز نخستین جلسه ء شورای انقلابی  در مقر وزارت دفاع  وقرار گاه رهبر حزب  به مناسبت  نامگذاری دولت ، تعیین رییس شورای انقلابی ، معاون شورای انقلابی وصدر اعظم دایر گردید  دگروال قادرهراتی  فرمانده نیروهای هوایی باز هم  طرح روز اول خودرا  تایید وتصریح کرد وگفت که  حزب دموکراتیک خلق نقش رهبری کننده ء خودرا  بصورت نها نی ودر سایه ایفاکند وشورای نظامی درظاهر وظایف انقلابی را طبق تصامیم رهبری حزبی اجرانماید .

این طرح فرمانده جسور هوایی  به مخالفت و مقاومت قاطع نورمحمد تره کی ودیگر اعضای فرکسیون خلق مواجه گرد ید. ازوضع چنین استنباط  میشد که قادر هراتی  این طرح را با تکیه بر پشتیبانی  افسران  فرکسیون پرچم و احتمالا  سازا ،  گروه کار  ، طرفداران محتاط   ودیگر  حلقه های مخالف  حفیظ الله امین   وفرکسیون  خلق  به پیش کشیده بود. 

در ین لحظه ء بسیار حساس وپیچیده  تاریخ وتکامل حزب جنبش وجامعه  در ان نشست که موضوع  مرگ وزنده گی رهبری لشکری وکشوری  فرکسیون خلق مطرح بحث بود وگرایش به تمرکز قدرت  بدست سازمان نظامی به نظر میرسید  استعداد تره کی به نحو درخشانی نمایش یافت  وآخرین سخنرانی خودرا بز بان دری وطی نزدیک به یک ساعت  با فصاحت بیسابقه وبسیار جدی ایرادکرد  وگفت :

 قیام مسلحانه ء هفتم  ثور  نتیجه ء مستقیم  مبارزه ء طولانی خلق افغانستان ودر د رجه ء اول نتیجه مبارزه آگاهانه  حزب ما میباشد. او با لحن قاطع  با سخنان خو ادامه داد وگفت که : " این حزب بود  که خلق کشور وازجمله افسران  وطنپرست اردو را در شرایط   سلطهء  استبداد  سلطنتی واختناق  بسیچ کرد  .این حزب مابود که سازمانهای نظامی خودرا   از لحا ظ سیاسی برای قیام مسلحانه  متشکل و برای واژگونسازی  دولت کهن اشرافی  بسیچ کرد. 

قوای مسلح وسازمان نظامی حزب فقط وظیفه ساده ء انقلابی خودرا با شرافت و قهرمانی انجام داده است. پس ازین حزب خواهد بود که وظایف رهبری اردو  جنبش جامعه  ودولت را بعهده خواهند گرفت. "  درپایان این سخنرانی پرحرارت  وجدی  که با کف زدنها استقبا ل شد شاد روان اسلم وطنجار؛ فرما نده نیروهای انقلابی  قوای چهار  زره دار،  بپا خاست  با فروتنی وصراحت اظهار کرد که : " ما سپاهی حزب خود هستیم  فقط حزب ورهبری آن میتوانند وباید  که  حزب  جنبش  جامعه  وقوای مسلح قهرمان مارا رهبری کند.  درین جلسه  نورمحمد تره کی به حیث رییس شورای انقلابی جمهوری دموکراتیک افغا نستان وببرک کارمل به حیث  معاون شورای  انقلابی  واعضای  شورای انقلابی   نیز از رهبران سیاسی ونظامی حزب  به آرای علنی انتصاب گردیدند  و جمعیت دموکراتیک خلق پس از چهارده سال مبارزه ء دشوار وپیجیده سیاسی سازمانی  مسالمت آمیز قانونی ،علنی ، مخفی وقهر آمیز به حزب حاکم مبدل شد 

روز دهم ثور  1357  باز شورای انقلابی  درقصر صدارت  تشکیل جلسه کرد. مانورهای سیاسی قدرت نمایی  تلاش برای کسب مقامات کلیدی حکومت آغاز یافت. در جریان این مبارزه از سوی فرکسیون خلق حفیظ الله امین  واز سوی جناح ببرک کارمل  وارد میدان شده بود. منطق اساسی  حفیظ الله امین  این بود که آغاز وانجام پیروزمندانه  قیام توسط سازمان نظامی جناح  خلق صورت گرفته است  بنابرین پرچمداران حق ندارند ونباید که درمقامات کلیدی حکومت ازجمله وزارت دفاع ،خارجه ،داخله وامنیت  مقرر شوند  زیرا  درقیا م نه تنها اشتراک فعال نکرده اند بل مدافع سرسخت ، حاکمیت سردار محمد  داوءود بوده اند  ولی ببرک کارمل میگفت که به سازمانهای افسری ما  دستور قیام انتقال نیافته بود  بنابرین  نظامیان  تقصیری ندارند. ولی با آگاهی از سوی حزب همه سازمانهای لشکری وکشوری ما در سراسر افغانستان  از انقلاب دفاع میکنند.

بنابرین به اساس  مصوبه ء کنفرانس  وحدت مورخ  12سرطان  1356 باید هردو جانب  با حقوق مساوی  در اداره وسیاست اشتراک کنند. درنتیجه ء چانه زدنهای طولانی  ح. امین  به اکثریت آراء  تمامی اهرمهای قدرت سیاسی را انحصار کرد. بویژه رهبری وزارت خارجه ، دفاع ملی وریاست دستگاه پولیس مخفی  ووزار ت اطلاعات وفرهنگ را عملا  دردست گرفت وتنها نور احمد نور مدت کوتاهی به وزارت داخله تعیین شد.   

درچنین وضع  به احتمال قریب به یقین دیپلوماتها ی کشورهای سوسیالستی  اروپای شرقی  ازجمله  نایب سفیر  المان دموکراتیک  نیز درتشدید اختلاف میان  نورمحمد تره کی وحفیظ الله امین تلاشهای موذیانه  وشک برانگیز میکرده  ودانه های  بی اعتمادی را میان استاد وشاگرد می پاشیده اند. بگونه ء مثال به تره کی گزارش وهوشیار باش میداده اند که  حفیظ الله امین  علیه شما  کودتا میکند . نورمحمد تره کی  بیدرنگ این اطلاعات را در دسترس گلاب زوی ، اسلم  وطنجار، اسد لله  سروری  و مزدور یار ا ین چها ر یار وفادار خود قرار میداد. آگاهانه یا غیر آگاهانه  موجبات بحران اعتماد  میان نورمحمد تره کی وحفیظ ا لله امین  فراهم میگرد ید. 

این بازیهای سیاسی در یکی از مجلدات کتاب  "لانه ء جاسوسی "  محصلان  پیرو خط امام نیز انتشار یافته است. ولی تاجاییکه  پس از فروپاشی شوروی  درمطبوعات  شوروی  وحزب دموکراتیک خلق و در مقالات طرفداران  ح .امین  بازتاب روشن یافت  اساسا  پس ازکنفرانس جنبش عدم انسلاک  درکیوبا ، زمینه ء آشتی نورمحمد تره کی با  ببرک کارمل ووحدت  مجدد  هردوفرکسیون خلق وپرچم با برابری حقوق  ورهبری تره کی درمسکو  مساعد شد ه بود.  بیاد باید آورد که  رهبران  پرچم درنخستین ماههای پیروزی قیام هفتم ثور نخست  به سفارتها ی امریکا ،چکو سلواکیا ، یوگوسلاویا ،ایران  ،پاکستان وبریتانیا  تعیین شده  وسپس  ازتمامی مقامات حزبی ودو لتی برکنار شده بحالت تبعید زنده گی  میکردند.  مذاکرات پشت پرده  وغیر رسمی رهبران خلق وپرچم   نهان ازنظر   دکتر شاه ولی  وزیر امور خارجه  ،در مسکو سازماندهی شده بود   ولی حفیظ ا لله امین  بوسیله ء سید داوءو د ترون ویاور نظا می نورمحمد تره کی ازین تما سهای پشت پرده آگاهی یافته بود.  از ان پس  بحران اعتماد میان استاد وشاگرد  به شکل بحران سیاسی انکشاف کرد . نورمحمد تره کی  پیش ازینکه  حفیظ ا لله امین واین سنگ بزرگ را آبرومندانه  وبا نام نیک ازجلو خود بردارد ودورکند، حفیظ ا لله امین  پیشدستی کرد  وطنجار ،مزدور یار ،گلابزوی  و اسدلله سروری واین  چهار یار و چهار پایه نظامی نور محمد  تره کی را خودسرانه سبکدوش ساخت وخبر برکناری آنانرا از رادیو افغانستان نشرکرد.  درنتیجه این بازیهای پشت پرده برای حفظ وکسب قدرت سیاسی  قهرمانان قیام ثور ،مخفی وغالبا به شوروی پناهنده شدند. نورمحمد تره کی عملا  بی نقش شد وحفیظ الله امین بر قوای مسلح وسازمانهای حزبی  سلطه ء بی چون وچرایافت واز گزارشدهی اوضاع سیاسی –نظامی افغانستان نیز به بهانه  ء نبود  اعتماد متقابل  گردنکشی کرد. سرانجام  بوساطت سفیر کبیر ومقامات بلند پایه ء نظامی اتحاد شور وی و با تدابیر شدید امنیتی  به نزد  تره کی وبه خانه ء خلق آمد وبهنگام بالاشدن به زینه های قصر  ازسوی یاوران  نظامی نورمحمد تره کی  علیه حفیظ الله امین بروز 14 سپتمبر 1979  (  24سنبله ء 1358 ) فیر صورت گرفت .  سید داوء ود ترون   یاور نظامی قبلی  نورمحمد   تره کی  وگماشته  ء امین   کشته  وزیرک بادی گرد امین زخمی شد  ح.  امین بسیار  ما هرانه  ومعجزه آسا خودرا زنده کشید وسفیر شوروی نیز  از محل واقعه فرار کرد.  بیدرنگ  خانواده ء برادر  وبرادر زاد ه گان  نورمحمد تره  کی بخانه ء خلق (  ارگ) انتقال یافت وعملا محاصره وبازداشت  شد ند  وپیوند رهبر حزبی ودولتی به این ترتیب با داخل وخارج کاملا قطع شد  وحفیظ لله امین  جلسه دفتر سیاسی وشورای  انقلابی  جمهوری  دموکراتیک  خلق افغانستان را بروز 15سپتامبر   1979  دعوت کرد .    

 پایان بخش  اول

                           باعرض حرمت

اکادمیسین  دستگیر پنجشیری

ایالت واشنگتن  -امریکا

15سپتامبر  2006

 

  


بالا
 
بازگشت