چرا فعالیت رسانه ها محدود میشود ؟
نجیب برید
با تاسیس تلویزیون های خصوصی و ایجاد فضای جدید فـرهنگی و کلتوری وبا طنین آواز جــوانان افغانستانی از لابلای نشرات این تلویزیون ها، بنیاد گــــرایان و محافظه کاران در داخـــل و خارج کشور سراسیمه گردیده اند، علـــت سراسیمه گی این تاریک اندیشان در نحوه اجرای برنامه تلویزیـونی شکیب ایثار گویندۀ تلویزیون طلوع آشـکار شـده، خشم و غضب ایشان را برانگیخته، زیرا شکیب ایثار به یــــکی از چهره های دوست داشتنی نسل جوان کشور تبدیل شده است. او با مـــوهای شق شده، پطلون پاره جین و لبخندی که به لب دارد مقابل کــمره تلویزیون می ایستد، در پیشکش و اجـرای برنامه اش خیلی موفق بوده و به هیچ وجه چنین تصوری را که گویا حرکات او فاسد کننده اخلاق جــــوانان باشـــد در ذهن هیچ انسان دارای عقل سلـیم بوجود نمی آورد ، اما مـــحافظه کاران تندرو غیر از این می اندیشند.
برنامه هـــــای شـــاد کــــه از جانب دست اندرکاران تلویزیون های خصوصی انتشار می یابد روح و روان هموطنان مان را شاد می سازد و همچنان ژورنالیستان پـــیوسته کوشش دارند تا با افشای جنایات بیشماری که طی چندین سال جنگ در کشور ویران شده ما صورت گرفته، پرده از رخ مسببین آن بردارند و چهره واقعی شانرا به نمایش بگذارند. اینجاست که آن عــده از صاحبان قدرت که دستهای شان به خون ملــت آلوده است به وحشت می افتند و با بهانــــه قرار دادن اینکه گویا نمایش چنین بـــرنامه های غیر اخلاقی اند، میخواهند جلوروشن شدن ذهنیت مردم را بگیرنـد . یک ضرب المثل مشهورمردم ماست که میگوید"دزد بر سـر خود پردارد " که این ضرب المثل عامیانه در چنین مواردی کاملا ً صدق مینماید. همـــچنان تلـــویزیون های خصوصی بـــا پیشکش نــــمودن گزارش ها درمورد سوء اســـــتفاده جنسی از کودکان، سـوء استفاده بنیاد گرایان ازقدرت ، دست داشتن مستقیم شان در قاچاق مواد مـــخدر و آثار باستانی کشور، دزدی ، رشوه ستانی ، حیف و میل دارایی عامه، باج گیری از مردم را افشاء وهدف بازگشت دوباره طالبان رابه عرصۀ قدرت سیاسی بازتاب می دهند. پخش چنین برنامه ها باعـث شـــــد تا دو مقام دولتی به اتهام اخذ رشوه دستگیر و بــــه چنگ قــانون سپرده شوند.
روزنامه نگاران بایدشهامت اینگونه افشاگری ها رادرخود داشته باشند، اما جانب احتیاط را هم نباید از دست بدهند. بلای را کـه محافظه کاران بــر ســـر امــید یکتا منش گـــزارشگر تلویزیون طلــوع در پارلمان آوردنــــد و هیچ مرجع حقوقی و قانونی پیدا نشد تا دردفاع از حــق آزادی بیان برخیزد مصداق این مدعای ماست. بدون شک چنین وقایــع به گروه های محافظه کار وهـــم پیمانان طالـــب شان موقع می دهـــــد تا آواز رسـای عدالـــت خـــواهی ژورنالیستان زحمت کش مان را در گلو خفه سازند و یا ایشان را تهدید به مرگ نمایند.
بــه گفته آقــای محسنی« مـــحافظه کاران از فرهنگ تازه جوانان احساس خطر می کنند ، زیراازآن سر در نمی آورند . افغانستان یکی ازجوان تــرین جمعیت هــای جــــهان است و مـحافـــظه کاران از آن بیم دارنـــد کـــه دیگر کسی به نظریات آنان اهمیت نخواهد داد ».
همه میدانند که دولــت افغانستان متشکل است از افــراد بنیاد گرا، مــحافظه کاران و گــروه طالبان که سخت علاقه دارند تا اعمال خلاف قانــون و ضـــد دمـــوکراتیک شان بــه گوش جهانیان نرسد وبدون شک هم پیمانان نظامی شان امریکا و انگلیس نیز با ایشان همنوا اند، روی هـــمین منظور با اشاره و هــمکاری دو کشور متجاوز فهرست دو صفحه ای مبنی بر محدوديت های کاری بر کار گزارشـــگران ، روزنامـــه نــگاران رســـانه هـــا ی خبری و تصویری دولتی و خصوصی، توسط سازمان اطلاعـــات افغانستان و بــه همکاری مستقیم سازمان جاســـوسی امـــریکا ( ســیا ) ترتیب گردید و به مسئولین این رسانه هــــا گوشزد شد، در صورت سرپیچی از مندرجات ايــــن سند منتظرعواقب آن باشند. ایـن سند وظایف فوق العاده سختگیرانه و جدی را برسرراه فعالیــت رسانه ها قـــرار داده اســـت و دست انـــــدرکاران نشرات صـــوتی و تصویری و روزنامه نگاران را به مشکل روبرو ساخته و آزادی مطبوعات را در کشور مــــحبوب مان زیر سوال برده است.
در این سند دسـتورات مشخص به مسوولین داده شده، تا وظایف ژورنالستی شان را قرار خواســت اشغالگران وهـــم پیمانانشان عـــیار سازند. در سند متذگره قانون مطبوعات که از طــــرف خـــود سردمداران دولـــت ترتیب وتصویـــب گــردیده رعایـــت نــــشده ، حقوق ژورنالیستان را پای مال وآزادی های شان را سلب مینماید. هدف این است تا واقعیت های جامــعه ما به جهان و جهانیان هویدا نگردد و هـــر نوع ظلم و ستم را که اشغالگران بالای مردم ما روا مــی دارند افشا نشود و نوکران گوش بفرمانشان نیز بدون درد سربالای ملت رنج دیده مـــا حکمرانی نمایند تا ماستر پلان طرح شده اشغالگران هرچه آسانتر بتواند در منطقه عملی گردد.
درینجا پرسشهای زیادی خلق میشوند که چرا دولت دست نشانده باوجود پشتیبانی وسیــع از جانب اشغالگران ، ازقــدرت قلم ژورنالیستان مـی هراسد ؟ البته پاسخ نیز واضح و آشکار است، دولت خود کامه کابل می خـواهد بیداد گری هایش را که در این بـــرهه تاریخ بالای مردم صورت گرفته و میگیرد وتاریخ جهان نظیر آنرا تا امروز ندیده است. با خفه نـــمودن آواز ژورنالیستان پرده پوشد تا خشم و نفرت توده هـــای میهن زیبای مــان را برنینگیزد، زیــــرا آنها خوب می دانند کــــه خــشم مردم طوفانیست که جلو آن با تانک و تــوپ گرفته نمی شود.
همچنان دولت دست نشانده بیم از آن دارد که از اعتبار امریکا نیز در جهان کاسته میشود، روی همین منظور در اين سند، انتقاد از ائتلاف تحت رهبری آمريکا يا ماموريــت ناتو درافغانستان طور جدی ممنوع قرارداده شده است. رسانه ها همچنين از مصاحبه، يا فیلمبرداری و عکس گـــرفتن از کسانی که " فرما نداران تروریست ها " توصیف شده اند منع گردیده اند.
در اين دستور آمده کـــه ضعیف جـــلوه دادن نيروهای مسلح کشور و انتشار مصاحبه ها و خبرها عليه سياســت خارجی دولـــت به طور جدی ممنوع است .
همچنين به رادیو تلويزيون های خصوصی و دولتی اکیدا هدایـــت داده شـــده کــه از انتشار اخبارمربوط به فعاليت های تروريستی، مانند بمبگذاری های انتحاری ويا جاده ای در رأس برنامه های خبری خود بپرهیزند.
ایــن دسـتورالعمل سازمان اطلاعاتی دولـــت خلاف مـــاده 34 قانون اساسی جاری کــشور مـــی باشد. اگرچـــه سخنگوی رئیس دولـــت افغانستان ایــن مــــوضوع را ابتکار سازمان اطلاعات میداند، مــگر کـــدام عقل سلیم گفته های ایشان را باور مـــی کند ؟ سازمانی کــه مستقیما تحت نظر نهاد ریاست جمهوری و زیرنفوذ مشاورین خارجی فعالیت مینماید هرگز نمیتواند بدون حمایـت شخص رئیس جمهور اقدام به صدور چنین فرمان بکند.
پس از گفته های فوق به این نتیجه میرسـیم کــه وضــع شکننده امنیتی و نظامی کـشور باعث شده اســـت تا گلوی ژورنالیستان را با صدور دساتیر ضــد دمـــوکراتیک زیــر چنگال مستبدانۀ شـــان بفشارند، نــوک قلم های شان را بشکنند تا ژورنالستان نتوانند رسالت شان را طـــور شاید و باید اجــرا و واقعیتهای جامعۀ شانرا به جهان و جهانیان افشا نمایند.
و اما باوجود تمام قیوداتیکه دولــت سرراه ژورنالیستان قرار داده اخیرا ًیـک نسخه از این دستورالعمل به دسـت گزارشگر بی بی سی در کابل افتاد. در ایــن دستورالعمل اکیداً تذکر داده شده است:
" تـــوزیع و تکثیر این نامه بطور قطعی ممنوع میباشد ».
ایـــن نامه پـــس از گـردهمایی خبرنگاران صوتی و تصویری و روزنامه نـگاران به دسترس دست اندرکاران رسانه های خبری داخلی قرارداده شد .
نــــماینده گان رسانه ها بــعد از دریافـــــت اطلاعیه چنین ابراز نظر کردند:
ایـــن ابلاغیه تلاش بزدلانۀ بـــرای مـحدود کردن آزادی بیان کـــه بـــعد از سرنگونی رژیــم بنیاد گـــرای طالبان از اسارت آزاد گردید، می باشد.
همـــین اکـنون تعداد زیادی ازشـــبکه های خصوصی رادیویی و تلویزیونی، روزنامه هـا ، هفته نامه ها ، ماه نامه ها در کشـــور فعالیت دارند کـــــه تعداد زیادی از آنها از کارکردهای دولت به شدت انتقاد می کنند .
خبر نگارما در کابل می افزاید، اظهارات مقامات دولت افغانستان نشان دهنده یاس و نا امیدی شان نسبت به وضع وخیم امنیتی کشور میباشد.
بایـــد دانســت کــه آزادی بیان یک گرایش قطعی و نـــیاز مبرم مـــردم ماســـت که با حمایت دولـــت و مسئولین امور و یا بدون حــــمایت شان ایــن مبارزه ادامه خـــواهد داشت. دیگر آن روزها گذشتند که دولـــت بتواند رسانه هـــــای آزاد را بدور محـــور سیاست های خود بـچــرخاند.
ازاین روتهدید رسانه ها ومحدودیت آزادی بیان نه تنها خلاف قانـون اساسی کشور و قانون مطبوعات اســـت بلکه فاصــــله بین حکومت ومردم را نیز بیشتر از این خواهد ساخت.
بنا ً تـــرس از آزادی بیان تــرس از بازتاب واقعیت است، و سردمداران دولت باید بدانند که بیش از ایــن نمی توان حقایق را از انظار مردم پنهان کرد .
آگاهان عـــــرصه مطبوعات معتقدند، دشمنان آزادی بیان هر کسی و هــر جای که باشند در این عصر انقلاب اطلاع رسانی نمیتوانند قفل بـــر قلــم و زبان ژورنالیستان بزنند و آزادی مردم را در ساحه اقتدار خود محدود بسازند. سردمداران سیاســـت امروزی افغانستان این نکته را فـــراموش نه کنند کـــه شبکه هـــای رادیویــی ، تلویزیونی، روزنامه ها، ماه نامه ها ، هفته نامه های زیـــادی بیرون از کشـور فعالیت مـــی نمایند و ایشان هرگز نمی توانند آنها را زیر کنترول خود در آورند، خواهـــی نخواهی مردم به حقایق دست خواهند یافت و برای دشمنان آزادی بیان جز شرمـساری چیز دیگری به ارمغان نخواهد ماند.
همچنان باید دانست که مبارزه بخاطر آزادی بیان صرف محدود به چند سال اخیر نمیشود، مبارزین زیادی به خاطر بدست آوردن این هدف مقدس زندگی خود را وقف نموده اند. ازمبازرات مشروطه خــــواهان اول گرفته تا شخصیت های برجسته فعلی .
ما معتقدیم کـــه آزادی بیان نه تحفه حکومــت دست نشانده اســـت و نه احسان کشـــورهای غرب که هر زمان دل شان خواست برای مـا هـــدیه نمایند هر زمان کـــه دل شان شــد پس بگیرند، بلکه ایـــن نتیجه مبارزات طـــولانی مردم ماست کـــه مانند مردمک چشـــم از آن حراست خواهند کرد. /
گرفته از نشریه پرستو ها