تاريخ سخن ميگويد: چگونه آمريکا شکارافراطيون شد؟

 

تهيه ، تدوين وپژوهش )راد مرد)

)قسمت هشتم)

افغانستان چگونه تاراج شد ؟

دشمن گرفته خاك وطن را ، تفنگ كو
گيرم تفنگ يافت شود ، مرد جنـگ كو
جنجال زاغ و كركس و كفتارها بپاست
در بيشه زار ، غـرش شيـر و پلنـگ كو
دامـان پـاك مـيـهـن مـا لـكـه دار شــد
آنكس كه هست در دل او بيم ننگ كو
در جام روزگار ، مي خوشگوار نيست
لوطي قلنـدري كه بنوشد شـرنگ كو
مردي كه از فشار غم مرز و بوم خويش
گشته بخون ديده رخش سرخ رنگ كو
بـاران سنـگهـاي بلا بـي تـرحــم اسـت
در اين ميان سري كه نترسد ز سنگ كو
آن عاشقي كه دست بشويد ز جان خود
وانـرا فـداي عشـق كـنـد بـي درنـگ كـو
آزا ده اي كـه در هـمـه ا حـوال زنـد گـي
حفظ شرف نموده به دندان و چنگ كو
در ظاهر ايستاده و در خود نشسته ايم
در پـاي راست ، همـت تـيـمـور لنـگ كـو .

گيبرنا مي گويد :( بنيادگراها به جاي شرمند گي از عقب ماندگي خود نسبت به کشورهاي پيشرفته غربي ، معتقدند به دکترين و عقيده اي كه در آن استعمار غرب علت اصلي آن عقب ماندگي معرفي می شود و معتقدند اين عقيده مي تواند روح تازه اي در کالبد اجتماع بدمد و خطاهاي ميليونها مردمي را که بسياري از آنان در شرايط فقر زندگي مي کنند ، اصلاح نمايد و از اين اعتقاد خود احساس غرور مي کنند) آيا عناصر داخلي و انحراف آنان نقشي در اين عقب ماندگي ها ندارد؟ جریان بنیاد گرای اسلامی گرفتار انفعال و در سراشیب سقوط راه حل بحران بزرگی را که با آن روبروست در رجعت به باور های کهنه و پوسیده ی خود می جوید. بنیاد گرایان اسلامی آخرین و اصیل ترین سلاح خود یعنی تحمیق و تخدیر توده ها به وسیله ی خرافات و اوهام را در حالی می کوشند به کار گیرند که رسانه های آزاد و جهانی فرصتی برای بروز و ظهور به آنان نمی دهد، و آنان به تلخی در می یابند که در قرن بیست و یکم جایی برای شمشیر کشی وجود ندارد. اگر روزی فرماندار انگليسی می‌توانست با راجاي هندی و رييس قبيله افريقايی كنار بيايد و هر كدام را به شيوه زندگی خود بگذارد تا بتواند غنايم مالی آ ن‌ها را بدون درد سر تاراج كند، امروز چنين كاری عملی نيست. از يك طرف مردم اين سرزمين‌ها به يمن وسايل ارتباط سريع جهانی به شيوه های زندگی استعمارگران امروزين آشنايند و مشابه آ ن را برای خود می‌خواهند. از سوی ديگر، همين امكانات ارتباطی و فنی سا ده و ارزان به مستضعفان جهان امروز اجازه می‌دهد كه در مقام ضربه زنی به اربابان زور و زر جهانی برآيند و به نوعی از آنان انتقام بگيرند . حمله متقابل و انتقامگيرانه جهان ضعيف به دنيای غرب با موج بنيادگرايی مذهبی در نيمه دوم قرن گذشته در خاورميانه شروع شد.

اين حركت تنها هدفش ضربه زدن به منافع اقتصادی و سياسی غرب نبود و بلكه ارزش‌های دموكراتيك و شيوه زندگی آن را نيز هدف قرار می‌داد. گروگانگيری ماموران سفارت امريكا در ايران ضربه پذيری بزرگترين قدرت جهانی روز را در برابر كاربرد ابتدايی ترين سلاح‌های نامتعارف نشان داد و با شكستن تابوهای معمول ديپلماتيك و قوانين بين المللی راه تازه‌ای برای مبارزه با قدرت‌های غربی در پيش بنيادگرايان جهان سوم گشود . جهان غرب در ابتدا اين خطر را جدی نيافت و گاه از آن به عنوان فرصتي برای ضربه زدن به حريف پيشين خود (شوروی) نيز بهره گرفت. ولی در فاصله دو دهه ، از استقرار افراطيون افغا نستا ن درزيرچتر حمايت فراوان خارجي ها تا حادثه تروريستی ١١ سپتامبر ٢٠٠١، غرب بارها در معرض ضربات پيا پی اين جنبش در ايران و لبنان و اروپا و امريكا قرار گرفت ، و در عين حال راه چاره موثری برای دفع اين ضربات و جلوگيری از آ ن‌ها پيدا نكرد. نه حمايت غرب از رژيم در عراق در جنگ هشت ساله ايران و عراق توانست رژيم ايران را از پا در آورد، نه رشوه‌های مخفيانه حكومت ريگن به جمهوری اسلامی كمكی به كاهش مخالفت اين رژيم با امريكا كرد، نه آسانگيری حكومت‌های اروپايی در برابر موج تروريسم ايران و ليبيا و الجزاير مانع از حادثه انفجار هواپيما در لاكربی شد، و نه كمك‌های مستقيم آمريكا به طالبان و بن لادن توانست اين كشور را در برابر فرهنگ ضد دموكراتيك طالبان و القاعده بيمه كند و از ضربات آن‌ها در امان نگه دارد. غرب با تجربه استعمار گذشته خود ابتدا می‌انديشيد كه بوميان اين يا آن منطقه اگر همديگر را هم بخورند، به "اربابان " خود كاری ندارند. استبداد و ديكتاتوری و بنيادگرايی حاكم ممكن است مردم اين كشور‌ها را سركوب و تضعيف كند و يا به قهقرا بكشاند، ولی تا آن جا كه به غرب صدمه‌ای نزند مسئله‌ای نيست و می‌توان از آن گذشت. بايد تا آن جا كه عملی است با اينان معامله كرد: نفت و الماس و قهوه خريد، و اسلحه و ماشين و تخصص فروخت. ديگر به ما چه مربوط كه يك خروار شاهزا ده عربستان سعودی با پول نفت در گوشه و كنار دنيا به قمار و عياشی می‌پردازند و در مقابل مردم خود را هفته‌ای يك بار پس از نماز جمعه به سر بريدن در ملا عام يك مفلوك بنگله د يشی يا فيليپينی سر گرم می‌كنند، و يا فلان قدرت طلب آفريقايی با پول الماس هزاران پسرنادا ن را به ميدان جنگ می‌كشاند و معلول و مقتول می‌كند؟ ولی ضرباتی كه در اين دو دهه از سوی بنيادگرايان به غرب وارد شده اين روياها را بهم ريخت. گروگانگيری سفارت آمريكا در ايران صورت گرفت كه تا يك سال پيش از آن مهم ترين متحد آمريكا در منطقه بشمار می‌رفت و كارتر از آن به عنوان "يك جزيره ثبات" ياد می‌كرد. حمله انتحاری ١١ سپتامبر نيز به دست كسانی نقشه ريزی شد كه چند سال پيشتر با كمك‌های مستقيم آمريكا توانسته بودند قدرت را در يك رژيم قرون وسطايی به دست بگيرند، و عاملان اجرای آن تبعه عربستان سعودی ، مهم ترين متحد نظامی آمريكا در منطقه خليج فارس ، بودند. اكنون ديگر برای غرب روشن شده بود كه نه می‌توان در جهان به شدت به هم پيوسته امروزين جزيره وار از گزند درگيری‌ها و مناقشات محلی يا ضربه نيروهای ضد دموكراتيك در امان بود، و نه قدرت‌های ديكتاتوری حاكم بر كشورهای جهان سومی می‌توانند امنيت و ثبات آن‌ها، و در نتيجه ، منافع غرب ، را تضمين كنند. حركت استعماری جديد غرب را بايد در اين راستا ديد. جهانی گری اقتصادی به امنيت و ثبات نياز دارد و ديكتاتورهای محلی از تامين آن عاجزند . جنبش‌های بنيادگرايانه و تروريستی فقط مردم خود را تهديد نمی‌كنند و بلكه همه جهان را به ترس انداخته‌اند. جنبش‌های دموكراتيك جهان سومی ضعيف تر از آنند كه در مقابل اين حركت‌ها بايستند و آ ن‌ها را خنثی كنند. آمريكا، اگر نه به دلايل انسانی و دموكرات منشانه ، و بلكه از ديد دفاع از خود و منافع خود، چاره‌ای جز دخالت مستقيم در سرنوشت مردم كشورهايی كه از سوی آ ن‌ها احساس خطر می‌كند ندا رد. اگر روزی لشکر كشی غرب به كشورهای فقير جهان سوم به منظور اعمال سلطه مستقيم استعماری و غارت منابع آنان بود، امروز حمله نظامی آمريكا به افغانستان و عراق جنبه دفاع از خود نيز دا رد. آمريكا می‌آيد تا خاورميانه را برای خود و متحدا نش (اسراييل و انگليس) "امن" كند.

به لبها يم مز ن قفل خمو شي
كه در دل قصه اي نا گفته د ا رم
ز پا يم با ز كن بند گرا ن ر ا
كز ين سودا د لي آ شفته دا رم
.

وقتی ايالات متحده نيروهاي مقاومت را به موشکهای «ستينگر» مسلح کرد. با اينهمه وقتی نيروهای نظامی اتحاد جماهير شوروی ‏افغانستان را ترک کردند مجاهدين هنوز حتی يک شهر عمده را در ا فغانستان به کنترول خود ‏ نياورده بودند. اينها همچنان زير کنترول جمهوری افغانستان و مدافعانش در حزب وطن بودند. ‏ حزب وطن نام جديد حزب دمکراتيک خلق افغانستان بود که با ديد «آشتی ملی» نام خود را تغيير داده ‏بود. ‏
باخروج نيروهاي شوروي ا زافغا نستا ن نه تنها جنگ ؛ وحشت وبربريت پايا ن نيا فت بلکه با اشاره هاي اجنبي واجنبي پرستا ن باوسعت بي سابقه وباجنگ هاي ذات ا لبيني اين کشمکش وماجراازسرگرفته شد. سرانجام درثور1371خورشيدي باتصرف کابل توسط گروههاي به اصطلاح مقاومت که درپاکستا ن وزيرحمايت آي . ا س . آ ي - شکل گرفته بود وازحمايت کشورهاي چون : ايالا ت متحده ، اسرائيل ، چين ، فرانسه ... برخورداربود قد رت را بد ست گرفت . حضرت صبغت الله مجددي نتوا نست به مدت طولا ني حکومت را اداره نمايد وبرها ن الدين رباني با عجله بي سابقه که درکمين نشسته بود قدرت را به قبضه خويش د رآورد .
طولي نکشيد که اختلا فات شديدي بين رئيس جمهور(رباني ) وصد راعظم (حکمتيار) که درخارج ا زکابل مستقربود پديدآ مد وبادرگيري اين دوقدرت خسارات وتلفات زيادي به مرد م بي دفاع کابل وارد وشهربه ويرانه تبديل گرديد .
وطن خود را از اين بدتر نديده
چنين بي حرمتي ديگر نديده
هر آنچه ديد از دست مسلمان
كه تا امروز ا ز كا فر نديده

حکمتيارکه مورد حما يت پا کستا ن بود وهدفش تصرف کابل وخواها ن برقراري حکومت د ست نشانده و فدريشن افغا نستا ن با پاکستا ن بود وهنگا ميکه د راثرمقاومت قوتهاي شمال مربوط به جنبش ملي اسلا مي افغا نستان وقوتهاي شوراي نظار اين دسيسه را د راوا يل حکومت اسلا مي خنثي نمودند پاکستا ن حکمتيار راکنارگذاشته وبرنامه ديگري را روي د ست گرفت بدين معنا که ؛ پاکستا ن وعربستا ن به همياري متحد ين بين المللي خو يش که خواها ن جايگزني حکومت يک پارچه وفرما ن بردار د رافغا نستا ن بودند ؛ احساس کردند که به اهداف شان د ست نيافته اند وا دامه اين روند کاملآ د رتضاد با خواست ومنافع آنا ن قرا ردارد د رتلا ش براي ايجاد نيروي سوم شد ند که اين نيرو بعد ترتحريک اسلا مي طالبا ن نا ميده شد ند . د راثراين جنگ هاي خانما نسوزوويرا ن گرتلفا ت بي شمارانساني وويراني شهرکابل وبربادي داروندا رکشوررا د رپي دا شت. ایالات متحده ازهمان ابتدا حرکت، مجاهدین را حمایت نموده و سیلی ازکمک های مالی خودرا ازطریق اسلام آباد به آدرس آنان سرازیر نمود. اسلام آباد درست به همین دلیل بعد ها به خود حق داد که به عنوان قیم جهاد افغانستان درمورد سرنوشت آن تصمیم گیری کند. پس ازسرازیر شدن امداد های خارجی به سرکردگی آمریکا- به سوی مجاهدین ، افغانستان به محل رقابت جدی دو ابرقدرت جهانی تبدیل شد. مجاهدین با قدرت وصف نا پذیری که کسب کرده بودند دریک خلاء سیا سی قرارگرفتند . حتی عده ای ازرهبران جهادی آرزو داشتند که حکومت جمهوری افغانستان چند صبا حی بیشتر دوام بیاورد. حضورمجاهدین درکابل به دلیل اختلافات فراوان درونی منجر به خلاء قدرت مشروع ودرنتیجه نزاع بی پایان گردید.
با ورود مجاهدين به کابل در هشت ثور 1992 ، چورو چپاول دارائي هاي عامه، از جمله موزيم کابل آغاز يافت. هر يک از گروه ها هر کدام باالنوبه هرآنچه در دست شان آ مد به يغما بردند وآنرا دربازارهاي پاکستان به قيمت ناچيزبفروش رسانيدند. ساختمان و يک تعداد آثارموزيم کابل دراثرجنگ هاي ذات البيني تخريب گرديد. حکومت رباني در ماه مي همان سال، هوتل کابل را جهت نگهداري آثار باقيمانده تاريخي برگزيد و آنچه را که بيست درصد باقيمانده مجموع آثار تاريخي موزيم کابل محسوب ميگرديد بدانجا انتقال داد و تا اشغال کابل توسط طالبان، اين آثاردرين گدام نگهداري ميشد. گروپ هاي مشخص هنگام فراراز کابل درسال 1996 ، بسياري ازين آثار ارزشمند را و بخصوص آنچه درزيرزميني هاي د افغانستان بانک بود با خود برده و بمرور زمان به خارج انتقال دادند و بفروش رسانيدند. پس از فرار رباني از کابل و آمدن طالبان درين شهر، در جملة ديگر فرامين شان يکي هم منع عکس برداري و رسامي از تمام زنده جان چون انسان ، حيوان ، خزنده و پرنده بود. طبق اطلاع مطبوعات ، عدة از طالبان يک تعداد البوم ها و مجسمه هاي مربوط به آرشيف هاي مختلف را که در هوتل کابل ذخيره شده بود خودسرانه تخريب ونابود کردند. راديو کابل ضمن اطلاعية مردم را مطلع ساخت که آثار فرهنگي و تاريخي مورد حمايت دولت قرار خواهد گرفت و هوشدار داد که تمام کسانيکه آثارموزيم کابل را مورد دستبرد قرارداده اند مطابق شريعت مجازات خواهند شد. درهنگام تصرف کابل توسط طالبان در حدود يازده مجسمة که قابل انتقال به هوتل کابل نبودند کما کان درموزيم کابل واقع دارالامان کابل قرار داشتند. از جملة اين آثار مجسمة کنشکا و بيست و پنج آثار گرانبهاي مربوط معبد کوشان از قرن سوم که از سرخ کوتل در شمال هندو کش بدست آمده بود را شامل بود. در ماه اپريل 1997 ، هنگام تصرف باميان توسط طالبان، يک قوماندان طالب تصميم داشت تا مجسمة بود ا را منفجر نمايد ولي در اثر اعتراضات بين المللي، مقامات عاليرتبه شان در قندهار ظاهرا حمايت شانرا از حفظ و نگهداشت بودا اعلام کردند. ولي مجسمة بودا بتاريخ 13 مارچ 2001 بدستور ملاعمر و باداران پاکستاني او تخريب شد. اين عمل ضد ملي طالبان مغاير معيار ها و ارزش هاي مدنيت و فرهنگ جهاني بشمار ميرود. اقدام به چنين جنايت غير قابل جبران که بمقصد امحا و نابودي هويت ملي و تاريخي کشور باستاني ما انجام شد، عمل جنايتکارانه بشمار ميرود. اين اقدام ضد منافع ملي افغانستان نتيجة عملکرد رژيمي بود که با حمايت دولت پاکستان بر ملت افغانستان تحميل گرديده بود. در حدود يکهزارو هشتصد سال قبل، کاروانهاي تجارتي زيادي از آسيا و اروپا به قصد مسافرت به چين از افغانستان عبورمينمودند.اين جاده در عصر شاهان کوشاني و بويژه دردورة کنشکا رونق زيادي کسب نمود. شمار زيادي از زائرين چين نيزازين راه عبور ميکردند. آنها به هند يعني جائيکه بودا بيش از دو هزار سال قبل در آنجا متولد گرديده بود سفر ميکردند. زائرين بودائي اول به بلخ مي آمدند و در راه سفر از بلخ به هند عبور ميکردند.
 آنها در وسط راه در وادي آرام و زيباي باميان بمنظور استراحت توقف مينمودند. ديري نگذشت که زائرين به اين فکر افتادند که درين منطقه به اعمار معابد بپردازند. در سمت شمال در باميان صخرة مرتفعي قرار دارد که از ريگ و سنگ تشکيل گرديده است ، درهمين نقطه زائرين مغاره هائي براي اقامت شان ساختند. شماري ازين مغاره ها به حجره هائي مبدل شدند که راهبان درآنجا اقامت دائمي گزيدند. در ديگر مغاره ها به انجام مراسم ديني خويش مي پرداختند. به مرور زمان ، بعضي ازين محل هاي مقدس با تصاويراراسته شد. مرکز تجمع اين مجتمعات مذهبي دو مجسمة بودا بود. مجسمة واقع درناحيه شرقي که 38 متر ارتفاع داشت و ارتفاع مجسمه ديگري که درسمت غرب موقعت داشت، 53 متر بود. اين دو مجسمه بزرگترين مجسمه هاي بودا در جهان بودند و از عجائب جهان بشمار ميروند. رواقها مملو از تصاوير بودا بودند. تصاوير بالائي بوداي بزرگ ، نمايانگر صحنه هائي از بهشت بود. گفته ميشود که يک معبد بودائي در اروزگان نيز وجود داشت که بمرور زمان از بين رفته است. يک صومعة بودائي در گلدرة لوگر وجود داشت که آنهم در سال هاي اخير آسيب ديده است. منارچکري که در عصرکوشانيان که آئين بودائي در منطقه ترويج گرديد، ساخته شد. اين منار استوانة که داراي 20 متر ارتفاع بود، توسط سنگ ها بنا يافته که بطرز خيلي ماهرانه قطع و تراشيده شده بود. اين صنعت سنگ تراشي گلدار ناميده ميشد. عصر کوشاني ها بخاطر اين صنعت شهرت خاصي داشت. در ماه حمل سال 1377 اين منار مورد اصابت راکت قرار گرفت و بعدا فروريخت. تعداد زيادي از دلالان پاکستاني با حيله و تذويربه يک تعداد قوماندانان محلي پول دادند و آ نها را تشويق کردند تا بخاطر منفعت شخصي وبدست آوردن پول در بعضي نقاط کشور دست به حفرياتي بزنند. از جمله از آي خانم ، هرات ، از نواحي قيصار مربوط ولايت ميمنه، آثار بدست آمده به پول ناچيز خريداري و به پاکستان انتقال داده شد. گفته ميشود که در نواحي قيصار يک حميل بزرگ که داراي دانه هاي بزرگ از الماس و زمرد به وزن 4،5 پوند بدست آمده است و به پاکستانيها به فروش رسانيده شده است. در قريه للمه ولايت ننگرهار، آثار گرانبهاي تاريخي ما توسط بلدوزر ها و تراکتور هاي پاکستاني به کمک قوماندانان منفعت طلب محلي بيرون کشيده شده و فروخته شد.

ا فغا نستا ن کشو ر یست که همیشه د رکشمکش وستیزبا بیگا نه ها آ را م ند ا شته ا ست ، هربیگا نه آ مد ه کشور را چو رو چپا ول و مر د م را قتل عا م و میرا ث ها ی فرهنگی آ نرا به غا رت بر ده ا ند ، و لی د ر آ خیرخو د نیزنا بو د و تا رو ما ر شد ه ا ست . گاهی بخود می اند یشید م آیا این واقعیت دارد در افغانستان که زمانی مهد تمدن های بشری مهد دانشمندان و بزرگان علم و ادب بود ، چنین وحشت و بربریت جریان دارد ؟ آیا این همان افغانستان  است که ما روزی به فرهنگ غنی آن  به پیشینه مد نی و به آ ثا ر  تا ریخی  و پر افتخار آن می نازید یم ؟ اما همه د ید یم  که عده بی فرهنگ نه  تنها کشور و جامعه ما را به فقر فرهنگی کشانیده بو د، بلکه با اقدامت جاهلانه و عقب گرایانه شان  خوا ستند جامعه بشری را فاقد بعضی از غنایم فرهنگی و هنری باستانی بسا ز ند . دیروز متاسفانه سر نوشت کشوری که در درازنای تاریخ درخشان ترین فرهنگ را داشته و به جهان بشریت نوابغ ، دانشمندان و پیش کسو تان علم و صنعت را ارائه کرده به دست مشتی جاهل و کودن افتید که به استشاره خارجیان ، کشور و جامعه خود را نه تنها از نظر اقتصادی و اجتماعی چند ین صد سال به عقب کشا ند ،  بلکه شیرازه زندگی متمد ن و انسانی را نیز از بین برد و از نظر فرهنگی و معنوی نیز چهار اسپه به قهقرا  بردند. طالبان ، این جنایت کاران وحشی قتل عام ها و کشتار های مردم بیگناه و جنایات علیه تمد ن بشری یعنی از بین بردن آثار و غنایم فرهنگی و تاریخی کشور  را بنام اسلام انجام دادند پس واضع است  که افغانستان بحیث یکی از قدیمی ترین جوامع متمدن بشری ، قبل از اسلام وجود داشت  و مانند هرکشور قدیمی اسلام مثل ایران ، مصر ، عراق و غیره آثار دینی و مذهبی و غنایم فرهنگی و تا ر یخی قبل از اسلام را داراست که نمایانگر غنای فرهنگی و تاریخی کشورمی باشد . این آثار و غنایم فرهنگی قبل از اسلام خطری را متوجه دین مقد س اسلام نمی  کرد و بنا بر ان مسلمانان واقعی د ر  صدر اسلام و بعد از آن تخریب آنرا روا نداشتند مخصوصآ اینکه بعد از اسلام استفاده دینی و عقید تی  نداشته و چون معارضه ای به دین و مذهبی و عقیده مسلمانان بشمار نمی رفت بنا بر ان ویران کردن آنرا لازم ندانستند . ثانیا کشور های فراوان اسلامی وجود دارد که در آن مجسمه های ارباب الا نواع ادیان قدیمی و باستانی بوفرت وجود دارد و مانند افغانستان معرف پیشینه فرهنگی آن کشور ها بشما می رود . این کشور ها نه تنا دست به تخریب آثار تاریخی و فرهنگی شان نزد اند بلکه در حفظ و نگهداشت آنها نیز کوشیده اند .

تازه در ماه دسمبر 1999 بود ، که ملا قدرت الله وزیر اطلاعات و فرهنگی طالبان گفت که ( ملا عمر فرامینی صادر کرده و در آن خواهان حفظ و مراقبت آثار تا ر یخی و با ستا نی بحیث سر مایه های ملی افغان ها شده است .) وی همچنان گفته بود که (( وظیفه وزارت فرهنگ است که میراث باستانی را حفا ظت  و مراقبت کند و امارت به این مسله توجه خاص مبذول دارد.)) دیری نپائید که معنی این (( توجه خاص))امارت را دانستیم می د ید یم و می شنود یم که چگونه طالبان با توپ و تانگ و هاوان از این (( سرمایه های ملی افغان ها)) حفا ظت و مراقبت بعمل می آور د ند.این اعمال ناجوانمردانه و غیر مسولانه طالبان از یک سو باعث نابودی آثار گران بهای تاریخی کشور  و فقر فرهنگی  گر د ید و از سوی دیگر باعث تحریکات جدی غیر مسلمانان مخصوصآ بودائیان شد .آیا پایه های اسلامیت مردم ما آنقدر ضعیف است که با موجودیت مجسمه ها در عقاید شان خد شه وارد می شد و یا د ین و مذهب شان  به مخاطره می افیتد ؟ آیا این همان منطق و هما ن جهالت نیست که می گفتند ، زنان نباید در هنگام راه رفتن بوت های شان صدا بدهد زیرا مردان تحریک می شود ؟

 بد تر ین عکس العمل به این جهالت طالبان بی احترامی به قران شریف در هند بود که در آن هندوان متعصب و طالب نما اورا قی از کلام الله مجید را به آتش کشید ند. آیا می توان گفت هند وا ن چنین  حق دا شتند که به   ا سلا م عز یزبی حرمتی کر د ند ؟ بلی مقصرا صلی بعد از ا ین هند و ها طا لبا ن  بو د ند ، ز یرا حرمت د ین آ نا نرا  مرا عا ت نکر د ند . از دید یک مسلمان کا ر هند وا ن جنا یت نا بخشید نی ا ست . ا ما از دیده غیر مسلمان این یک امر عاد یست زیرا مجسمه های بامیان نه تنها به افغانستان بلکه به تمام جهان مخصوصآ بودائی ها تعلق  دا شت و دارد  و اگر کسی حرمت آنرا حفظ نکند ، حرمت به دین خود را به مخاطره می افگند. ما با صراحت این عمل و هر اقدام دیگری را که د ر راه فرهنگی زدائی در کشور پر افتخار افغانستان انجام گیرد تقبیح می کنیم .این اعمال کار کسانی است که بدستور  اربابان شان در خارج نه تنها در نا بو دی آثار تاریخی و فرهنگی اقدام می کنند بلکه تصفیه نژادی و جنایت در مقابل تمام مردم مظلو م و مخصوصآ زنان وا قوا م با هم برا د ر و برا بر ا فغا نستا ن  در سر لوحه کار شان بو د و است .  مانند گذ شته ها ، د و را نی ا ز و حشت ، قتل ، جنا یت و بیگا نه پر ستی که  یک دور گذرا در تاریخ افغانستان است و آ نر و ز زیاد دور نسیت که این  فرهنگ ستیزان بیگانه پرست توسط مردم افغانستان به گورستان تاریخ سپرده شوند و نام ملا عمر در ردیف شاه شجا ع  و... نه تنها بحیث یک وطن فروش و دست نشانده اجانب بلکه بحیث یک آدمکش و ا جیر و بیگا نه پر ست ثبت تاریخ گردد . به امید آنروز.    

موزیم ملی ا فغانستان یکی از غنی ترین موزیم ها در سطح منطقه بشمار میرفت که این کانون بزرگ فرهنگی توانست درطول ادوار مختلف هزاران اثر باستانی را حفظ وآنرا بصورت قسمی به نمایش بگذارد. این کانون با عظمت در سال 1919 م درتعمیر باغ بالا گشایش یافت و آثاریکه جمع آوری شده بود مشتمل بود بر مجموعه های تاریخی – اسلحه باب – البسهء زر دوزی خامکدوزی– نسخ خطی وغیره . درسال 1925 – م این مجموعه به قصرکوتی باغچه ( ارگ) انتقال یافت ، قصر کوتی باغچه نسبت ضیقی جای جوابگوی نیازمندی های موزیم نبوده بار دیگر این مجموعه ها درسال 1931 م به تعمیر موجوده واقع دارالامان منتقل گرد د . ازآنجائیکه حفریات غیر قانونی در ساحات باستانی کشور انجام میگرفت قاچاقچیان دزدانه اثار گرانبهای باستانی را بخارج کشور انتقال میکردند که این پروسه تا سال 1919 م ( ختم جنگ جهانی اول ) ادامه داشت . ولی خوشبختانه درسال 1922 م دولت آنوقت نخستین بار در بخش حفریات علمی قرار دادی بین دولتین افغانستان وفرا نسه عقد نمود که به این ترتیب باساس کاوشهای قانونی مطابق به قرار داد در تعداد گنجینه های فرهنگی و تاریخی موزیم ملی افغانستان فزونی بعمل آمد. موزیم ملی از بدو تأسیس تاسال 1992 – م یکصد هزار قلم آثار باستانی کشور را حفظ وحراست مینمود که این مجموعه ها شامل بود به حوزه های مختلف و ادوار مختلف – که از جمله میتوان از حوزه های سرخ کوتل – ای خانم – بگرام – کاپیسا – هده – مندیگک - طلا تپه شبرغان شورتوغی – فندقستان – بامیان – حوزهء باختر – شترک – پایتاوه – دلبر جین تپه تپهء فلول – تپه خزانه – تپه مرنجان – هزار سم سمنگان و ده ها حوزهء دیگر را نام برد . که این مجموعه ها ا دوا ر مختلف ، از قبل التاریخ آغاز و تاقرن بیستم رادربر میگرفت . باتأسف فراوان طی سالهای 1992- 1995 دست نابکار جنگ قسمیکه درهمه عرصه های اجتماعی – اقتصادی وفرهنگی خسارات جبران ناپذیری به بار آورد موزیم ملی نیز از گزند این حوادث دلخراش مصئون نمانده دزدان و دشمنان فرهنگ این خاک، ازین حالت جنگی استفاده اعظمی نمودند . موزیم ملی تقریباً هفتاد فیصد اثار ناب و منحصر بفرد خویش را در طول این مدت زمان از دست داد. موزیم ملی نه تنها آثار باستانی خویش را از دست داد بلکه تمامی آثاثیه – تجهیزات – مفروشات – ویترین های نمایشی – اسناد آ رشیفی – البوم ها – کارت ها و تعداد زیادی کتب و بالاخره حریق منزل فوقا نی موزیم ملی درماه می سال 1993 م به اثر اصابت راکت ها و خمپاره ها انجام پذیرفت . دشمنان فرهنگ با آنهم به این ویرانی ها و غارتگری ها بسنده نبوده چنانچه دردورهء سیاه طالبان به این کانون فرهنگی ضربهء دیگری وارد آمد که همانا شکستاندن تعداد بیش از دو هزار مجسمه ها پورتریت های دورهء اسلامی و قبل از اسلام وغیره بود که به شکل بیرحمانه تخریب نمودند اما با وجود شرایط ناگوار و بحراناتی که درطول مدت زمان بالای آثار موزیم ملی واقع گردید از کار نامه های اعضای موزیم ملی یاد آوری نمود که با عشق به مسلک و علاقمندی بوظیفه توانستند یک عده آثار را از دستبرد های پی در پی وشکستاندن نجات دهند . خلاصه اینکه موزیم ملی درسال 1993 – م قسماً ویران وبه یک کتلهء خاکی مبدل گردید که خوشبختانه با استقرار دولت انقالی کار ساختمان وباز سازی موزیم ملی دراوایل سال 2003 به کمک مالی کشور یونان وایالات متحدهء امریکا و به همکاری ادارات محترم سپک ویونسکو شروع گردید که کار ساختمان تعمیر درین اواخر بانجام رسیده وصرفاً رنگمالی نمای بیرونی تعمیر موزیم ملی جریان دارد. همین اکنون دیپارتمنت های ترمیم آثار – موزیولوژی وفوتو گرا فی موزیم ملی بصورت قسمتی با وسایل جدید تجهیز گردیده که عملاً مورد بهره برداری قرار دارد . دردیپارتمنت ترمیم آثار موزیم ملی از بدو استقرار ادارهء موقت افغانستان الی اکنون تعداد ( 1161) پارچه اثار سنگی – گلی – سیرامیک ستوک – برونز و چوبی پاک کاری و وقایه گردیده است . همچنا ن از جمله آثاریکه توسط رژیم طالبان شکستانده شده تعداد (106) اثر دوباره ترمیم وبه دیپو ها جابجا شده که منجمله تعداد (7) اثر آن فعلاً درمعرض نمایش درمنزل تحتانی موزیم ملی قرار دا ده شده است . همچنان تعداد (1434 ) قلم آثار مختلف النوع که توسط افراد غیر مسوول حفریات ویا ذریعهء قاچاقبران بخارج کشور انتقال می یافت به اثر سعی وتلاش ارگانهای امنیتی کشف وبدست آمده که عند الموقع بموزیم ملی تسلیم دا ده شده است.

گاهي د م ا زحماسه و ا زجنگ ميزنيد
ا ما ميا ن معر كه ها لنگ مي ز نيد
اين جاده هاي خسته صد نفرين ميدهند
بر سينه سنگ هيبت فرسنگ مي زنيد
ما نند پا ره آهن پو سيده بر زمين
در لا به لا ي حا د ثه ها زنگ مي زنيد
با بستن مد رسه وبا پوشا ند ن حجا ب
درگيسوي دختران وطن چنگ مي زنيد.

يكي از دردناكترين ويراني هاي كابل نابودي مكمل كارخانجات جنگلك است. دهها تعمير كوچك و بزرگ سوراخ سوراخ و صدها موتر و وسايل فلزي تكه تكه شده اند. از ماشين هاي خورد و بزرگ كه تعداد شان به ده ها پايه مي رسيد كوچكترين اثري نمانده است. وقتي در صحن آن قدم مي گذاري نقش انگشتان هلاكو و چنگيز را بر در و ديوار آن مي بيني. جنگ سالاران هيچ شرمي ازين همه گناهي ندارند كه در حق مردم روا داشته اند. اگر اينان مرتكب هيچ ويراني ديگري نمي شدند و صرف جنگلك را به اين روز مي انداختند بازهم سزاوار محاكمه بودند. آنان از «قهرماني» هاي خود ياد كرده و خود را مستحق حاكميت و «غمخواران» مردم مي‌نامند. بيانات يكي ازين دستور دهندگان در مجلس به اصطلاح «حل وعقد» كه «ما كابل را ويران كرده خاك آن را به توبره كشيده‌ايم و اگر كدام ديواري باقيمانده باشد كلنگ را گرفته آنرا هم ويران مي‌كنيم» ‌در كارخانجات جنگلك مصداق واقعي خود را پيدا كرده است. اين ويرانگران تاريخ اگر در تمام زمينه ها تزوير، دروغ و دورويي داشته اند اين بيان صادقانه ترين اعتراف شان بوده است. نياز محمد «حامز» معين اداري كارخانجات جنگلك چنين توضيح مي دهد: كارخانجات جنگلك در سال ۱۳۳۳ توسط آلمان بخاطر ساختن پرزه جات فابريكه نساجي گلبهار بوجود آمد. در ۱۳۳۹ به شركت سهامي مبدل و در سال ۱۳۵۹ دوباره دولتي شد. در ۱۳۷۲ غارتگران حرفوي آنرا به اين روز انداختند. حزب اسلامي گلبدين، وحدت و جنبش درين منطقه حضور داشتند. در ۱۳۷۴ وقتي درگيري ها فروكش كرد به همت كارگران و انجنيران فابريكه توانستيم بخشهايي از آن را دوباره احيا نماييم. جنگلك در اوج فعاليت خود ۹۰ پايه ماشين، ۱۸۰۰ نفر كارگر و ۹ بخش توليدي داشت. ضمناً كورس هايي را جهت آموزش كارگران هميشه بر پا مي كرد. حال كه خصوصي سازي سياست اقتصادي دولت است، جنگلك هم بزودي به بخش خصوصي فروخته خواهد شد. ازين ناحيه كاركنان و كارگران كارخانه بشدت نگرانند زيرا بعد از فروش، بيكاري عده‌ي زيادي از آنان را تهديد خواهد كرد. ما طرحي داريم كه بشكل سهامي با بخش خصوصي بمانيم. چيزي كه هنوز معلوم نيست مورد قبول قرار ميگيرد يا خير. متشبثين خصوصي بايد تمامي تكنولوژي و ضمايم آنرا از نو بسازند چون فقط ساحه و تعمير هاي سوراخ سوراخ و غلتيده‌ي آن باقي مانده است. تنظيم هاي درگير ماشين هاي سبك را مكمل و ماشين هاي بزرگ را با اره توته توته كرده به پاكستان بردند. اكسيجن كه يكي از ضروريات جدي كشور بود درين كارخانه بقدر كافي توليد مي‌شد. حال تمام اين گاز از پاكستان وارد مي‌شود. همچنان در بخش هاي فلزكاري و ريخته گري، ما تمام فرمايشات بخشهاي خصوصي و دولتي را بر آورده مي‌ساختيم درحاليكه اكنون پاكستان تهيه كننده اين همه ضروريات ماست. بخوبي روشن است كه پاكستان از ويراني افغانستان چه منافعي را پيش بيني كرده بود. معاون توليدي كارخانجات جنگلك كه از انجنيران ماهر كشور مي باشد توضيح مي دارد: حال سه بخش خرادي، ساختمان فلز و ريخته گري با ۲۳۷ نفر كارگر و پرسونل در جنگلك بكار اشتغال دارند كه معاش آنان از عايد همين تصدي پرداخته مي‌شود. ماشين هاي ريخته گري و ذوب فلز كه تماماً برقي و از كار آيي خوبي برخوردار بودند با آهن هاي ضمايم آن بوسيله‌ي تنظيم ها به پاكستان برد ه شد. ما ماشين ذوب چدن از كار افتاده‌ي داشتيم كه توته توته شده و تا گلباغ انتقال يافته بود. اين توته ها را كارگران بوسيله خرگادي دوباره جمع و وصل نموده حال از آن جهت ذوب و ريخته گري استفاده مي‌كنيم كه با كُوكس كار مي كند. محمد هاشم كارگر ۶۲ ساله در بخش خرادي كه عمرش را بپاي ماشين در چند فابريكه گذرانده با عصبانيت مي گويد: «تمام اين ماشين ها را گلبدين بيدين دزدي كرد و به پاكستان برد و از چار طرف در و ديوارش را چنان كوفتند كه جايي سالم باقي نماند. ما درينجا از كوچكترين امكاناتي برخوردار نيستيم. ۲۶۰۰ افغاني معاش دارم، ‌شهر بدست جنگ سالاران است هر طور دل شان بخواهد نرخ را تعيين مي‌كنند. آينده ما هم ناروشن است كه بخش خصوصي با ما چه برخورد خواهد كرد. ما درين بخش سنگ هاي اوزان متريك را ريخته گري كرده بعد خرادي ميكنيم. اين كارخانجات در منطقه نام داشت حال بجز چند ديوار سوراخ شده چيز ديگري از آن باقي نمانده.» عبدالمنان كارگر بخـش ساختـمان فلز مي گويد: من يك كارگر فني هستم و ۲۲ سال است كه به پاي ماشين كار مي‌كنم. در گذشته ما از در و پنجره تا چوكي، ميز، الماري، چپركت و دهها توليد ديگر داشتيم. فرمايشات بخش هاي خصوصي و دولتي را برآورده مي‌ساختيم. حال چون امكانات تخنيكي و پولي نداريم صرف ميز، چوكي و دروازه مي‌سازيم. ما كوچكترين وسيله‌اي جهت انتقال نداريم. نان چاشت نداريم. ۲۴۰۰ افغاني مشكل ما را حل كرده نمي‌تواند چون كار ديگري نيست مجبور هستيم با همين مقدار پول بسازيم. اگر بخش خصوصي اين كارخانه ها را گرفت معلوم نيست سرنوشت ما چه خواهد شد؟ تا حال قانوني براي كار و كارگر وجود ندارد. ما اتحاديه‌اي داريم كه آقاي پوپل در راس آن قرار دارد . او شخص خوبي است و به مشكلات ما رسيدگي مي‌كند. ما كلينيكي هم داريم كه در مواقع ضرورت مي‌تواند زخم هاي كوچك ما را تداوي نمايد. دولت هيچ گونه سرمايه گذاري موثر برين فابريكه نكرده است، فقط يكبار در سال ۱۳۷۴ مبلغ ۲۰۰ لک افغاني امتياز داده كه بسيار ناچيز بود. انجنيران و كارگران جنگلك معتقد اند كه در چپاول اين كارخانجات پاكستان و مزدوران داخلي آن دخيل بوده و سياست اين كشور نابود كردن تمامي دارايي ها و ضعيف و ناتوان كردن ما بوده است. فعلاً همان بخشهاي توليدي بازار داخلي را كه قبلاً جنگلك تامين ميكرد تماماً از طريق پاكستان مرفوع مي‌گردند. سياست پاكستان نه تنها از بين بردن آثار فرهنگي مثل بت هاي باميان و ديگر يادگار هاي فرهنگي ما بوده كه از لحاظ اقتصادي بخصوص تكنولوژي هم مي‌خواسته تا افغانستان را ضعيف و ناتوان سازد. تعدادي از كارگران جنگلك در جنگهاي خاينانه‌ي  تنظيمي به شهادت رسيده اند و تعدادي هم در اثر غيرفعال شدن بخشهاي ديگر فابريكه بيكار مانده اند. ماشين هاي كارخانه جنگلك فروخته شد و از بين رفت ولي ننگ ابدي آن داغي بر جبين جنگ سالاران باقي ماند.

 من امشب مي روم در گوشه اي تنگ
و گوش دل به حرف ساده ي اشك
من امشب مي روم تا روح غربت
من امشب مي روم تا جاده ي اشك

موسسه کتا ب فروشي بيهقي :
افغا نستا ن ا زنظرطبع ونشرکتا ب ا زبسياري کشورها عقب مانده بود ، ولي طي نيم قرن گذ شته بهبود قابل ملا حظ به چشم مي خورد وبا گذ شت هرروزروبه ترقي وانکشا ف بود .
به وجود آمد ن سيستم طبع ونشرعصري ونيازمندي هاي جا معه تاثيربه سزايي د رنشرکتا ب ، اخباروجرايد داشت .
 تيرا ژ کتا ب هاي چاپ شده د رمطابع افغا نستا ن نيزد رسطح پا هين قرارداشته تعدا دی ا زکتا بهاي تا ريخي چو ن شا هنا مه فردوسي ، تاريخ بيهقي ، افغا نستان د رمسيرتاريخ …کتابهاي هنري وداستاني ، ادبي ، تعليمي وسياسي مخصوصآ بعد ا زسا ل 1359هـ .ش - که تيراژ عنوا ن کتا بها ي چا پ شده (500- 1000- 2000- و 5000 (جلد مي رسيد .  کتا بهاي تعليمي وقسمآ سيا سي د راين سا لها معمولآ رايگا ن ويا ا زطريق غرفه هاي فروش بيهقي به قيمت خيلي نازل بد ست خوانند گا ن قرارمي گرفت وکتابهاي ديگرا زطريق گردهمايي ها ي علمي وسيمينا رها ي که د رموار د مختلف تد ويرمي گرديد رايگا ن تو زيع ميگرديد . موسسه کتا ب فروشي بيهقي بزرگترين موسسه طبع ونشروفروش کتا ب د رافغا نستا ن بود اين موسسه که قبلآ بنا م موسسه چاپ کتا ب بيهقي د رچوکات رياست مطابع دولتي فعا ليت داشت د رسا ل 1357 به حيث يک تصدي مستقل تا سيس شد .
چون موسسه مذ کو ربحيث يک تصدي مستقل به فعاليت آغازنمود بنآ ر وابط رسمي آ ن با تما م موسسا ت ومنابع داخلي چا پ کتا ب وبعضي ا زمنا بع چا پ کتا ب اتحاد شوروي سابق تامين مي گرديد که آنها کتب مربوط خويش را غرض فروش به اين موسسه ا رسا ل داشته ود راينجا ا زطريق نمايند گي هاي کتا بفروشي بيهقي د رمقا بل کميشن معين به فروش رساند ه ميشد . موسسه کتا ب فروشي بيهقي قبل ا زسا ل 1357 خورشيدي - تنها درشهرکابل داراي (25) با ب نمايند گي بود . همچنا ن موسسه متذکره به تعد ا د (18) با ب نمايند گي هاي خويش را د رولا يت نيزفعا ل نموده بود که ا زين طريق انواع واقسا م مختلف کتا ب را به خوانند گا ن عرضه مينمود . بعد ا زسا ل 1371تما م اين همه نمايند گي ها ا زفعا ليت بازما نده مانند ديگرموسسا ت وادارا ت فرهنگي به تاراج برده شد . آقاي >ستا نکزي > يکي ا زمعا ونين وقت موسسه کتا ب فروشي بيهقي به مولف اثري ارزشمند ( خسارات وارده به فرهنگ افغا نستا ن ) مي گويد : ا زسال 1357 به اينطرف کم وبيش به تعد ا د ( 2500) عنوا ن کتب مختلف به اين تصدي تسليم دا ده شده و د راوا يل سا ل 1371 د رحد و د (1500) عنو ا ن کتا ب که تعد ا د مجموعي آ ن تقريبآ به د وميليون جلد ميرسيد د رفروشگا ه هاي تصدي مذ کور موجود بو د .
 بتاريخ (8- 10) ثورسا ل 1371 خورشيدي تقريبآ يک ميليو ن جلد کتا ب ا زنمايند گي هاي فروش کتب بيهقي کشيد ه شد ه وبه بها نه کتب سيا سي طعمه حريق گرد يد ه به خا کسترمبد ل گرديد ومتباقي يک ميليو ن جلد کتا ب ديگرطي جنگها وچپا ولها غارت وا زبين برده شد.  با تخمين تقريبي ا ر زش ما لي د ومليو ن جلد کتا ب فوق الذ کرد رمي يا بيم که کشو رما د رپهلوي خسا را ت معنوي ا زين نا حيه خسا را ت هنگفت ما لي را نيز متحمل شد ه است . د رصورتيکه ار زش ما لي في جلد کتا ب را طورا وسط دو دالر آمريکا يي تخمين نمايم مجموعآ بالغ به چها رميليون دالرخواهد شد ، تعيين ا رزش معنوي وعلمي آنرا بجا مي گذ اريم زيرا محا سبه وسنجش ا رزشهاي معنوي با استفاده ا زمعيا رها وميزانها فوق خارج ا زامکا ن است . علا وتآ فروشگا ه ها وسا ختما نها ي تصدي نيزشد يدآ خسا ره مند گرديده وعد ه ا زآنها به کلي ا زبين برده شده اند ،ميز، چوکي ، دفا تر ، لوازم دفتر داري ، وسا يط نقليه و… همه يکسره ا زبين رفته ا ست . يکي ا زکا رمند ان تصد ي به مولف کتا ب فوق الذ کرگفته است : کم ا زکم د وميليون دالر آمريکايي ضرورت ا ست تا فروشگا ه هاي تصدي  مذ کورمجد دآ اعما رووسايل ديگرتخنيکي آ ن تکميل گر د د .
کتا بخا نه حزب وطن وسازما ن جوا نا ن چگونه تاراج شد:؟
کتا بخا نه مرکزي حزب وطن ا زجمله بزرگترين کتا بخا نه هاي کشوربود، اين کتابخا نه د رنتيجه مسا عي چند سا له حزب مذ کوربه غنا مندي ا ش افزوده بود . تعد ا د زياد کتا بها وکلکسيون هاي اخبارومجلا ت گونا گون دا خلي وخارجي د رآ ن حفا ظت مي شد ، با آنکه د رين کتا بخا نه اکثرآ کتا بهاي داراي مطا لب ومضا مين چا پ شده مطابق ا نديشه وروند سيا سي حزب مذ کورجمع آوري شده بود (هرکتا ب به يک بارمطا لعه مي ارزد) با آنهم تعد ا د فراوا ن کتا بهاي علمي ، ا دبي ، تاريخي وهنري د رآ ن موجود بود که حلقا ت علمي مي توانستند ا زآ ن استفا د ه نمايند .
سا ختما ن فزيکي ، وسايل ووسا يط کتا بخا نه که بصورت مجهزوعصري سا خته شده ومصارف زيا دمالي د رآ ن صورت گرفته بو د . اين کتا بخا نه طي جنگها ي سا ل 1371 با هزارا ن عنوا ن کتا ب ، مجلا ت ، اخبار، وسايط وسايل ودفا ترمجهزيکسره چور، غارت وا زانظا رنا پديد شد . د رکتا بخا نه سازما ن جوا نا ن نيزتعد اد قا بل ملا حظه ي کتا بهاي علمي ، تاريخي ، ا دبي ، اخبار ، جرايد ومجلا ت موجود بود که د راثرجنگهاي قد رت طلبا نه سا ل 1371 ما نند تعمير کميته مرکزي سازما ن جوانا ن افغا نستا ن د يگرد رنقشه وجود ندارد . اين ا ست خد مت به فرهنگ وتاريخ پرباروطن .
سرنوشت کتا بخا نه عا مه:
کتا بخا نه عا مه ا زجمله کتا بخا نه هاي بسياربزرگ د رافغا نستا ن بو دکه تا سا ل 1345 خورشيدي – درچوکات وزارت تعليم وتربيه فعاليت نموده وبعدآ به و زارت اطلا عا ت وکلتورمربوط گرديد . اين کتا بخا نه طي پروسه فعا ليت هاي بعد ي خود به تعد ا د (28) با ب نمايند گي د رشهروولسوالي هاي کا بل تا سيس وافتتاح نمو دکه درمجموع به تعد ا د (103095) عنوا ن کتب مختلف د رين نمايند گي ها نگهد اري مي شد ، وبعدآ به تعد ا د(51) با ب نمايند گي ها د رولا يا ت وشهرهاي بزر گ کشور نيزايجاد نمود که به تعد ا د (104971) عنوا ن کتا ب به منظو رمطا لعه د رين نما يند گي ها گذ اشته شده بود.
 کتا بخا نه عا مه تا سا ل 1371 به تعد ا د(79) با ب کتا بخا نه د رسطح کشو رداشت که به تعدا د (208066) عنوا ن کتا ب د رآ نها نگهد اري وغرض مطا لعه د رخد مت هموطنا ن ما قر ا ردا ده شد ه بو د . د رسا ل 1371 کتا بخا نه عا مه نيز ما نند سايرمراکزفرهنگي کشورخسارا ت سنگين را متحمل گرديد ، تقريبآ کليه بخشها وشعبات کتا بخا نه عا مه ا زبين برده شد واکثر کتا بهای آ ن چورو چپا و ل گرديد . به اسا س اخباربي بي سي درآنوقت ) رازق برق سرويس پشتو بي بي سي سا ل 1375 ( به تعد ا د (67000 ) عنوا ن کتا ب ا زکتا بخا نه عا مه سرقت شده ا ست ، ولي عده ا زمسوولين کتا بخا نه عامه اظهارميدا رند د رمجموع بيشتر ا زيکصد هزا رعنو ا ن کتا ب ا زکتا بخا نه عا مه سرقت شده ا ست .
علا وه ا زچوروغارت کتا ب؛ خساراتي زيادي به ساختما ن کتا بخا نه هاي مذ کورکه د رساحات مختلف کشوراعما رگرديد ه بود نيزوا رد شده ا ست اين سا ختما نها يا بکلي ا زبين رفته ويا قسمآ تخريب گر ديده ا ست . تعميرمرکزي کتا بخا نه عا مه نيز د راثراصابت راکت شديدآ خساره مند وهمچنا ن ا زشعبه مجلا ت واخبا ربعضي ا زکلکسيونها ي اخبا ربه سرقت رفته ا ست . تثبيت اندازه تما م خسارا ت وا رده به کتا بخا نه کاربسا دشوا را ست،مسوولين کتا بخا نه اظهارمي دا رند که بيشترا زهزا رميليو ن افغا ني (به پو ل قبلي ) خساره
مالي به کتا بخا نه وارد گرديده ا ست .
با محا سبه تخميني تعد ا ديکصد هزا رعنوا ن کتا بهاي مختلف موجود د رکتا بخا نه که ممکن بيشترا زين رقم با شد ، د رصورتيکه قيمت هرجلد کتا ب را به نرخ روز چهاردالرآمريکا يي تخمين نمايم صرف ا زد رک کتا ب مبلغ چا رصد هزا ردالرخساره به کتابخا نه عا مه وا ردگرديده ، وقتي خسا را ت وارده به وسايل ، وسايط وسا ختما نها ي آنرا که متجاو زا زپنجصدهزا ردالر ا ست نيزبا آ ن جمع نمايم مجموع خساره وا ر ده ما لي تخمينآ يک ميليو ن دالرکه د رسا ل 1376 معا دل به بيست وچا رهزا رميليون افغا ني به نرخ آ ن زما ن بالغ مي شد .

حريفان پشت سر خاريده ميره
وطن از دست شان شاريده ميره
ولي پاداش اين ملت همين است
كه دشنام بر سرش باريده ميره
.

گالري ملي چگونه به تاراج برده شد ؟
گالري ملي دربرج ثورسا ل 1362خورشيدي افتتا ح شد درمرا سم افتتا حيه گالري به تعد اد (200) قلم آثارهنري وتاريخي ا زولايت کند ها ر، مو زيم کا بل وقصرسلطنتي ا نتقا ل وبه نما يش گذ اشته شده بود . اين موسسه د رمنزل غلا م نبي خا ن چرخي واقع آسما يي وات ايجا د وبعدآ به وزارت اطلا عات وکلتورمربوط گرديد .
با وجود آنکه تعمير مذکور محل منا سب به منظورنگهداري آثارگالري ملي نبود با آنهم آثا رفوق الذ کرد رآنجا به نمايش گذ اشته شد . گا لري ملي طي فعا ليت خويش با د رنظرداشت پلا ن وبو د جه همه سا له اثرهنرمندا ن معا صرکشو ررا خريدا ري مي نمود که طي اين پروسه به تعد اد (596) قلم آثارنقا شي ، مينا تو ري ، مجسمه ها وآثارظريفه خريدا ري وبه گا لري ملي تحويل دا ده شده بود . قسمت بيشتر اين آثار را اثرهاي غلا م محمد ميمنه گي ، عبد الغفوربرشنا ، استاد عبد العزيز ، استادغوث الد ين ، ا ستاد يو سف کهزاد ، ا ستا د عطايي ، ا ستا د خيرمحمد ياري ، ا ستا د کريم ، ا ستا د قربا نعلي عزيزي وديگرا ن تشکيل مي دا د. وقتي افرا د مسلح تما م وسا يل ووسا يط قيمتي وزارت اطلا عا ت وکلتو را زقبيل قالين ها ، فرش ها ، موترها ، باد پکه وکولرها را بغارت بردند حرا س وخطرا زبين رفتن گالري ملي نيزمحسوس شد . بتاريخ 23 سنبله سال 1371 به تعد اد چها رتا بلوي ا ستاد غوث الد ين وديگرهنرمندا ن توسط پهره دارا ن به سرقت برده شد .  افراد مسلح مقيم گالري بتاريخ 5 ثورسا ل 1372 به تعد اد 3 قلم آثار هنری ديگر را نيزدزيدند ولي ا زجا نب مسوولين وزارت کوچکترين عکس العمل د رين مورد صورت نگرفت وبه منظورنگهداری باقي ماند ه آثارها کدا م تصميم اتخاذ نگرديد . بتا ريخ 13 ثورسا ل 1372 به تعدا د 29 قلم آثارهنري ونقاشي توسط محا فظين امنيتي بارديگرنيزربو ده شد وبا قي ما نده آثارنيزبه چنين سرنوشت موا جه گرديد .

ا زسرنوشت آرشيف ملي چه مي دانيم ؟

بعضي وزا رتخا نه ها وموسسا ت دولتي ا زچند ين دهه بد ينسو بمنظورحفظ ونگهدا ري
ا سناد مربوط شا ن آ رشيف هاي د رچوکات ادا رات مربوط تهيه وترتيب دا ده بود ند که به گما ن اغلب آ رشيف وزا رت خا رجه قد يمي ترين آ رشيف با شد .
 علا وه ازآ رشيف هاي وزارتخا نه وادارا ت دولتي ، آ رشيف ملي يکي ا زمهمترين وبا ار زش ترين آ رشيف هاي کشورا ست . نظريا ت بيا نگر آ ن اند که مفکوره ايجاد آ رشيف ملي درزمان ريا ست جمهوري سردا رمحمد دا وود د رسا ل 1352 به ميا ن آ مده ا ست . تعميرآرشيف ملي درين زما ن مجد دآ اعما رومزين سا خته شد . اسا س آ رشيف مذ کور را کتا بخا نه خطي وزارت اطلا عا ت وکلتور تشکيل ميد هد که د رماه هاي اخيردولت سردا رمحمد دا وود به تعميرجديد آ رشيف انتقا ل وبه همين ترتيب کارتشکيل آ رشيف ملي آغازيافت . د رخزا ن سا ل 1360 آ رشيف ملي توسط ببرک کارمل رسمآ ا فتتاح ونسخه هاي خطي ، ا سنا د تا ريخي ، نوشته هاي خطي ، کتا ب هاي چا پ شده قد يم ، عکس هاي تاريخي ، کلکسيونها وشماره هاي متفرقه مطبوعا ت قد يم وغيره مواد گونا گون جا بجا گرديد . همچنا ن انتقا ل نسخه هاي خطي کتا بخا نه غزني وکتا بخا نه ظا هرشاه به غنا مندي آرشيف افزود وبه همين گونه يک سلسله اسنا د ديگرا زباقي ولا يات انتقا ل ومقداري هم خريداري وبه آ رشيف تسليم گرد يد . با گذ شت زما ن هزا را ن نسخه خطي به زبا ن هاي د ري ، پشتو ، عربي، ترکي ، اويغوري ، اردو ، سانسکريت وهندي د رآ رشيف جمع آوري وقراراظهارا ت مسوولين مربوط تعدا د مجموعي اسناد فو ق الذ کر بیشترا زده هزا رنسخه ميرسيد .بعضي ا زين نسخه ها ا زنظرهنرخط ومينا توري ا زجمله آثاربا ا رزش وعا لي به شمارمي رود . دوجلد کتاب نسخه خطي طي دهه شصت توسط ادا ره آ رشيف ملي به چا پ رسيد که نسخه هاي خطي آ رشيف د رآ ن معرفي شده بود ، به همين ترتيب طي اين مد ت براي آ رشيف ملي قا نو ن نيز سا خته شد . خوشبختا نه که د ر دورا ن حکو مت تنظيمي به تنا سب مراکزفرهنگي ديگربه آ رشيف ملي خسارات فراوا ن وا رد نگرديده با وجودآ نکه طي اين مدت چند ين بارمورد حملا ت چپا ولگرانه د زدا ن قرا رگرفته ولي چپا ولگران بطورگسترده نتوانستند د ست برد بزنند . بعضي ا زآثا رآ رشيف نسبت عد م امکا نا ت تخنيکي وکمبودوسايل خساره مند شده وکمي سرقت نيزممکن شده با شد . مشکلا ت وکمبود هاي تخنيکي آ رشيف ملي تا برج سرطا ن سا ل 1380 برطرف نگرديده بود ونه امکا نا ت ووسايل به منظور حفظ ونگهد اري آ ثا ر.

به كشو ر بي سوا دا ن سر د بير ا ست
هزا را ن پيا ده د ر بست مد ير است
ر ئيس و ا مر د فتر كه بيني
همه از خويش و قوم هاي وزير ا ست

خسارات که به اکادمي علوم وا رد گرديده ا ست :
اکادمي علوم د رحا کميت ح . د . خ . ا – د رسال 1357ازبخش هاي پشتوتولنه؛ انجمن تاريخ ؛ مرکزتحقيقات بين المللي پشتووانجمن دايرة المعارف د رچوکات شوراي وزيرا ن آن وقت تشکيل شد. درترکيب اکادمي علو م اکاد ميسين ، کاند يد اکا دميسين واعضاي افتخاري شامل بود . اکاد مي علو م داراي رتبه هاي چها رگا نه ذ يل ميبا شد:
- معاون محقق
- محقق
- معا ون سرمحقق
- سرمحقق
پژوهش هاي علمي د ر رشته هاي مختلف علوم ؛ پيش برد تحقيقا ت طويل المد ت علمي به منظور تقويت اقتصاد ملي وغناي فرهنگي و ارزيا بي منا بع آ ب ، خاک ؛ حرارت ؛ انرژي ؛موا د خام و غيرمنابع طبيعي ؛ تعيين ذخايروجستجوي راه هاي موثربراي استفاده ا زآنها ؛ جستجوي راه ها وامکانا ت به منظوراستفاده ا زد ست آوردها وپيشرفت هاي جد يد علمي ؛ تخنيکي د راقتصاد کشور؛ رشد اقتصادي واجتماعي وتهيه ؛ ترتيب وتحقق پلا نهاي درازمد ت وکوتاه مد ت ؛ سهمگيري د رجهت تقويه وحمايه بنياد هاي اقتصادي وفرهنگي د رپرتواهداف عالي وانساني ؛ ا رتقاي سطح دانش وعلم د رافغا نستا ن ؛ تعيين ورهبري تحقيقا ت علمي د ربخش هاي مختلف علم و...
اکا دمي علوم غرض برآورده شد ن اهداف فوق الذکرتلا شهاي موفقانه وپيگير به خرچ دا ده وتعدا د زياد محققين ودانشمندا ن را به سطح کشورتربيه نموده است .اکادمي علو م د رسا حه علوم بشري به شمول تحرير کتا بها ورسا له ها (265) پروژه علمي را الي سا ل 1371اکما ل نموده ا ست ؛ ده ها گرد هما يي وسيمينار هاي علمي خورد وبزرگ وده ها عنوا ن کتاب تحقيقي ؛ تاريخي وادبي که تعدا د مجموعي آن به صد ها هزارجلد ميرسيد به بهترين شکل چاپ وبه نشررسا نده ا ست . اکادمي علوم سهم بارزي د رسطح کشورد رغنا مندي فرهنگ ما ادا نموده ا ست . اکادمي علوم بيش ا زده سمينار وگرد همايي بين المللي تدويرنموده که ا زجمله سمينا رراجع به کوشانيا ن ؛ دهمين سالگرد بين المللي تحقيقات پشتو؛ ابوعلي سينا بلخي ؛ خوشحا ل خا ن ختک ؛ اميرکروروناصرخسروقابل يا د آوري است . باحوادث خونبارسا ل 1371خسارات فراوان وسنگيني به ساختمان هاي اين ا داره وارد وا زجمله ساختما ن مرکزبين المللي زبا ن پشتو ؛ دفترزبان وادبيات پشتو ؛ مجله کابل وتعد ادی ا زادارات ديگربه قرارگاه نظامي تبد يل گرديدند ا زکتاب هاي کتا بخا نه آن بحيث مواد سوخت استفاده نموده وزمانيکه ذخيره کتا بها به پا يا ن رسيد نيروهاي فا تح(!) به کند ن وحريق کلکين ود روا زه هاي عمارت آغازنمودند که تعداد ا زدا نشمندا ن با ديدن چنين حالت وحشت وبربريت به تکاليف گونا گون وبخصوص تکليف قلبي دچارگرديد ند که ا زجمله مي توا ن ازسرمحقق دو ست شينواري نا م برد .

د راتحاديه نويسندگا ن افغا نستا ن چه گذ شت؟ :
اتحاديه نويسندگا ن افغا نستا ن به مثابه يک سازمان اجتماعي د رسال 1359خورشيدي تاسيس ود رتشکيل دولت گنجانيده شد .اين اتحاديه تاسال 1371موفق به برگزاري بيش ا زصد گردهمايي خوردوبزرگ علمي وادبي شده وتوانست دفاترونماينده گي هاي درولايات وشهرهاي بزرگ کشورايجاد نمايد .اتحاديه نويسندگا ن افغا نستا ن طي دوازده سا ل فعاليت پربارخويش مجموعآ (150)عنوا ن کتاب علمي ، ادبي ، تاريخي وهنري رابه زبان هاي د ري وپشتو به چاپ رسانيده ونيزمجله ژوندون وبعدها قلم را دراوقات معين به سطح بالا به زبانهاي پشتوود ري به نشربرساند . تعدا د مجموعي آثارمنتشرشده ا زجانب اتحاديه نويسندگا ن افغا نستا ن تقريبآ به ( 250000 ) ميرسيد که ا زجمله به تعد اد (150000) جلد آن د رکتا بخانه ها وکتا ب فروشي هاي آ ن نگهداري مي شد که د ر جنگهاي ثورسال 1371د ر کابل تمام اين کتابها چوروچپا ول ويا طعمه آتش گرديد.
اتحاديه نويسندگا ن افغانستان علاوه ا زکتابهاي چاپ شده صا حب کتا بخانه بسيارمجهزديگري نيزبودکه درمقراين اتحاديه اعماروساخته شده بود ، د رمجموع د رحدود 3000عنوان کتب بسيارمفيد وحايزاهميت علمي ، ا دبي ، تاريخي ، سياسي وهنري که به زبانهاي مختلف داخلي وخارجي تحريروتاليف گرديده بود د رآنجا موجود بود واين کتابخانه مانند سايرادارات وموسسات توليدي وفرهنگي چوروچپاول وبه تاراج برده شد . تعيين خسارات اين کتابخا نه کارمشکل ا ست ولي اگرارزش مالي هرجلد کتاب را (2) دالرآمريکايي تخمين کنيم ، مصارف مالي تعداد (150000) جلدکتاب ا زبين رفته تحويلخانه ها ومحلا ت نگهداري کتب اتحاديه نويسند گا ن افغا نستان به مبلغ (300000)دالربالغ مي گردد.
همچنان اگرمصارف و ا رزش مالي تعداد (3000) عنوان کتب مختلف در کتابخا نه اتحاديه نويسند گا ن راباوسايل دست داشته ديگرآ ن في جلد کتاب (8) دالر تخمين نمايم قيمت مجموعي آ ن به (34000) دالرخواهد رسيد . همچنا ن خسارات شديد به ساختمان اتحاديه نيزوارد گرديده که اعمارمجدد ويا ترميم اساسي آ ن نيازبه صد ها هزا ردالردارد .

گذ شت آ ن سا لها ي پر غر و رت
گذشت آ ن كيف و روز هاي سرورت
گد ا يا ن ا ز د ر (خيبر ) ر سيد ند
ترا تا را ج كر د ند د ر حضو ر ت

مروري برسرنوشت کتا بخا نه پوهنتون کابل
کتابخا مه مرکزي پوهنتون کابل ا زجمله کتا بخا نه هاي بزرگ کشوربه شما رميرفت . علا وه ا زکتا بخا نه مرکزي پوهنتون فاکولته هاي چها رده گا نه مختلف آ ن، اکثرآ کتا بخا نه هاي مستقل داشته که به (62) با ب مي رسيد . د ررابطه به تعد ا د دقيق ومکمل اين کتا ب ها معلوما ت بدسترس قرا ر ندا رد ، ولي تعد ا د مجموعي آ ن ا زد وميليون جلد بيشترا ست .
انستيتوت طب کا بل نيزکتا بخا نه هاي مشا به داشت که تنها ا زکتا بخا نه مرکزي آ ن به تعد ا د (50000) جلد کتاب دزدي وبه آتش کشيد ه شده ا ست ، علا وه ا زکتا بخا نه مرکزي طب هزا را ن جلد کتا بهاي مختلف تحصيلي ومسلکي وعلمي محصلين که به منظورپيشبرد پروگرا مهاي د رسي آ نها د راين انستيتوت موجود بود ا زبين برده شده اند .
پوليتخنيک کابل نيزدچارهمين سرنوشت شد ، کتا بهاي موجود د رکتا بخا نه مرکزي آ ن ا کثرآ چورو سرقت شد ند . همچنا ن د روزارت خا نه هاي خارجه ، داخله ، امنيت دولتي ،امورسرحد ات ، تعليم وتربيه ، تحصيلا ت عا لي ومسلکي ، عود ت مها جرين ... که تقريبآ همه آ ن دزدي وچپا ول شد ه ا ند . با وجود اينکه برآورد تعد اد کتا بهاي تاراج شده وزارت خا نه هاي متذ کره کارد شوا ر است ولي به اسا س تخمين دانشمند ان ا زيک ميليون جلد تجاوز مي کند .

کتا بهاي کتا بخا نه ا رگ چه شد ؟

کتابخا نه زيبا ومجهزد ربين سا ختما ن هاي تاريخي وقشنگ ارگ نيزوجود داشت که ا زسالهاي متمادي به اينطرف تعد ا د زيا د کتا بهاي تاريخي ، سيا سي ، علمي ، ا دبي وهنري به زبا نهاي د ري ، پشتو ، انگليسي ؛ فرانسوي ، روسي ، آلماني و... وجودداشت .
د رپهلوي کتاب هاي چاپي تعد ا د زيادي نسخه ها ي خطي د ري وپشتو نيزموجود بود ، نسخه هاي خطي که با داشتن ا ر زش واهميت فراو ا ن د رخصوص رشد وغنا مندي ا دب وفرهنگ کشو رتا اکنون موقع چا پ نيا فته بو د ند نيزنگهد اري مي گرد يد . د راثرجنگها وبرخورد هاي مسلحا نه که د رسا ل 1371 خورشيدي – صورت گرفت وچورو چپا ول افرا د جنايت پيشه اين سرما يه فرهنگي ملي ما نيزبه سرنوشت با قي داروندا رکشور د چا رشده به تارا ج رفت .بعد ا زسا ل 1371- چندين بمبا رد ما ن و انفجا رد ر داخل ا رگ صورت گرفت وهزا را ن راکت به آ ن اصا بت نمود که د رنتيجه ا کثر تاسيسا ت وسا ختما ن هاي آ ن شد يدآ خساره مند گرديد ه وکتا ب هاي اين کتا بخا نه نيزبه بازار هاي کباري پشا و ربفروش رسيد .
کتا بخا نه ا رگ ا زحيث ظرا فت وداشتن امکا نا ت وا فردا راي ا رزش فرا وا ن بود .
همچنا ن اين کتا بخا نه يگا نه کتا بخا نه د رسطح کشو ربو د که نه تنها محققين وطن به منظو رتحقيق وريسرج ا زآ ن استفا ده به عمل مي آو رد ند بلکه يک منبع وما خذ معتبرمطا لعه براي شخصيت هاي برجسته سیا سي وحا کما ن قد مه او ل د ولت وحکومت نيزمحسو ب مي گرد يد . )کتا بخا نه هاي دانشمند ا ن چگو نه چورشده ا ند د ر فرصت مسا عد به آگا هي خواهم رساند ).

برج ها ومنا رها ي تاريخي چرا وبه چه جرمي ويرا ن گرد يد ؟

کشورمرد خيزوحما سه آفرين ما د رطو ل تا ريخ مورد تجا وزبيگا نه ها ومعا مله گري هاي عقب پرده قرارگرفته به استقلا ل ملي ، تما ميت ا رضي وحا کميت مرد مي آ ن خد شه وا رد کرد ه ا ند ولي فرزند ان دلير آ ن هربا رپوزد شمن را بخا ک ما ليد ه ومتجا وزين را د رس عبرت دا ده اند ، بخا طرقد رداني وگرامي دا شت استقلا ل وغازيا ن ، مرد م آزاد ه ما با اعما رمنا رها وبرج هاي تاريخي يا د آنا نرا عزيز دا شته اند . سا ختا رسرنوشت خو ن آ لود ه کشو رما چنين ا ست ، بيگا نه ها به بها نه مختلف ويا زورآ زمايي با آنها ا سب هاي شا نرا ازمزرعه سرسبزاين سرزمين عبو ردا ده آرا مش وسکو ن کرسي قد رت مرد م ما را قربا ني اغرا ض خود خواها نه ، خو دپرستا نه وهوسرانيهاي خويش نموده وهيچگا ه ما را راحت نگذ اشته اند که د رنتيجه همين بحرانا ت ، ثروت هاي ما دي ومعنوي کشو رما تا سرحد نا بو دي رسيده ا ست .  فا جعه وبيد ا دگري د رکشو رما با د هه ا ول برج ثورسا ل 1371 خورشيدي – آغازود رجريا ن وزش اين طوفا ن خونين وتبا ه کن تعد ا د زيا دا زآثا رتا ريخي ا زبين رفت ،درين حوا دث فلا کت با ر برجها ومنا رها يا به طورکا مل ويا نيمه ا زبين برد ه شد ند .  مناريکه د رچها ررا هي پل محمود خا ن بنا م برج سا عت شهرت داشت د رقد م ا ول مورد ضربات سلا حهاي ثقيل وتوپخا نه قر ا رگرفت ونيمه تخريب شد که بعد ها به کلي روي زمين هموا رگرد يد .  منارمبا رزنا مور راه استقلا ل ( عبد الوکيل خا ن نورستا ني ) که د رسه را ه دهمزنگ ود رمقا بل ريا ست ترافيک موقعيت داشت ، منا رمذ کور که بصو رت خيلي زيبا ا زسنگ مرمرسا خته شد ه بود با اند وه فرا وا ن د رجنگ هاي قد رت ا زچند طرف مورد خشم وغضب را کت هاي تشنگا ن قد رت و دشمنا ن ملت قرا رگرفته وهنوزنيزنقش زنجيروسا يط زرهد ارد رخرا به هاي آ ن با قي ما ند ا ست .
د رگوشه شرقي با غ وحش کا بل منا ريا د گا ري قهرما نا ن وشهيد ا ن ا ستقلا ل کشو ر موقعيت دا شت که نا مهاي غازيا ن وشهيد ا ن د رآ ن تحريرگرد يده بود ، منا ر فو ق الذ کرقسمآ خسا ره مند وزخم هاي اصا بت مرمي سلا ح خفيف روي بد ن آ ن باقي ماند ه است .
منا ريادگاري سنا توريم کا بل د رمقا بل د روا زه شما لي پوهنتو ن کا بل به شکل بسيا رزيبا جلوه گربود .
   د رسا ل 1310 – 1312 خورشيد ي – براي اولين بارشفا خا نه توبرکلو زبه منظو رجلو گيري ا زا ين مرض تا سيس گرد يد ه واين منا ريا د گا رهما ن شفا خا نه ا ست که با ديزاين وساختما ن خيلي جا لب ا زسنگ مرمراعما رگرد يده بو د. منار مذ کو ربا تا سف که د ست خور ده وبعضي ا زسنگ هاي آ ن ا زمحل اصلي تغيرومور د اصا بت مرمي نيزقر ارگرفته ا ست .
مقبره نا بغه بزرگ شرق ومتفکر دا نا سيد جما ل الد ين افغا ن د رقلب پوهنتو ن کابل واقع است که منارزيبا ي برفرا زآن اعما رگرديد ه بو د ، با اند وه فرا وا ن که هزا را ن مرمي ثقيل وخفيف برمنا رومقبره سيد ا فغا ن اصا بت واين آ رامگا ه چو ن قلب شهريا ن بي دفا ع کا بل غا رغا روخساره شد يد به آ ن وارد کرد ه ا ند . زما نيکه دا خل پوهنتو ن شده غرض بازديد ودعا به مزا رسيد سربزنيم با ديد ن اين همه جفا د رحق دانشگا ه کا بل ومقبر، اشک ا زچشما ن هربا زديد کند ه ميريزد وبه عا ملين اين جنا يت نفرين مي کند .
منا رپيروزي قهرما نا نه مرد م افغا نستا ن ( فتح ميو ند ) به شکل بسيا رزيبا وا سا سي د رقسمت چوک جا ده ميو ند کا بل اعما رو دربخش تحتا ني منا ر اين ( لندي يا تک بيتي به زبا ن پشتو) مشهورکه توسط ملا لي ز ن نا مو رافغا ن وقهرما ن پرافتخا ر ميو ند گفته شد ه ا ست تحرير يا فته بو د که :
که په ميو ند کي شهيد نه شو ي
خدا يرولا ليه بي ننگي ته دي سا تينه

اين منارنيزد رجريا ن جنگ مورد ضربا ت تو پ وتا نک واقع شده که ديگرد رنقشه آ ثارش نيست .تنها جاي آ ن روي زمين به نظرمي رسد که بيا نگروحشت وفا جعه بزرگ گذ شته وبا زگوکنند ه جنايت انسا نهاي وحشي وقا تل ا ست . به همين ترتيب برجها ومنا رهاي تا ريخي که طي اد وا رمختلف تا ريخ د رمراکزبعضي ا زولا يا ت کشورومحلا ت د يگرا عمارگرد يده بو د نيزبطو رمکمل ويا قسمآ تخريب گرد يده ا ند که ميتو ا ن ا زمنا رآزا دي د رپغما ن ( طا ق ظفر) د روا زه تا ريخي لشکرگا ه ومنا رجام هرات که ا زآثا ربا ستا ني به شما رمي ر و د ؛ يا د نمايم . منا رجا م هرات که دا راي 68 مترا رتفا ع بو ده وتوسط يو نسکو د رلست آثا رمشهو رجها ن شا مل گرد يد ه ا ست .

ا ی فلک من گر یه کر د م تو نپر سید ی چر ا ؟                                                

میهنم ر ا یکسر ه  آ نها چپا و ل کر د ه  ا ست .                              

سیستا ن که سا حه جغر ا فیا یی ا ز پشت  د ر هلمند شر و ع منا طق غو ر ،هر ا ت ، فر ا ه ، نیمر و ز

و ز ا بل را در بر میگیر د – د ا ر ای تمد ن پر با ر و با عظمت آ سیا میبا شد . شهر ها با شکو ه ، قلعه ها و بر ج ها ی سر کشید ه و مستحکم و بنا های یا د ما ند نی ا ین منطقه هنوز بعد ا زگذ شت چند ین هز ا رسا له بیا نگرشکو ه و عظمت تمد ن آ ن د و ر ا ن سیستا ن ا ست. بنا ها ی با زما ند ه از شهرغلغله درمرکز سیستا ن قد یم و نیمرو ز ا مر وز ا ز معماریها ی منحصر به عصر خو د بشما ر میرو د. سیستمها ی کا نا لیزا سیو ن ، آ ب کشها ، حما مها ، تپ ها و نلد وا نیها ی تشنا بها ی قصرها ی شهر ا عجا ب ا نگیز ا ست که هر بینند ه ر ا به تعجب و ا مید ا ر د . ا ز مد تها ی د یر بد ینسوا ها لی سیستا ن به عنو ا ن نو عی ا ز تفر یح بعد ا ز هر با ر ا ن و طلو ع آ فتا ب به د شتها ی ا طر ا ف ا ین شهر و ا طر ا ف قصر ها و قلعه ها به گر د ش میپر د ا ختند و در با ز گشت سکه ها ، مو ر ه ها ی گر ا نبها ی عتیقه ، نگین ها ی حک شد ه ای بی نها یت ظر یف و ز یبا ، چور یها ی شیشه یی ز یبا و عتیقه و د ه ها قطعه آ ثا ر ا ز آ و نگ طلا ی تا مجسمه ها ی هفت جوش و برو نزدرسطح زمین میا فتند و با د ست پر به خا نه برمی گشتند و آ نرا به عنوان مو ره شفا بخش استفا ده کر ده آ نرا د ر د هن مشک های دوغ ز نی می بستند . ا مادراین سا حه به دوعلت : دوری ازمرکز و بی توجهی مسوولین فر هنگی د و لتهای گذ شته هیچ گا هی حفر یا ت وتحقیقا ت – با ستا ن شنا سی و علمی صورت نگر فته ا ست . بجزبازدید چند با ستا ن شناس خا ر جی درگذشته ها ی د ورکه آ ثا ر ها ی ا ز ا نجا کشف گر د ید . متا سفا نه ا ز یک د هه گذ شته بد ینسوبعلت عد م مر ا قبت مسو و لین ا ز بنا ها ی تا ر یخی ا ین منطقه و به علت نا بسا ما نی ا قتصا د ی کا ر ی صو ر ت نگرفت و لی قا چا قبر ا ن بد و ن مما نعت و ا ر د ا ین منا طق شد ند که د ر نتیجه هز ا را ن قطعه ا ثا ر ا نتیک و با ا ر زش که جزسرما یه ها ی ملی و ا ز جمله یی میر ا ث ها ی فر هنگی همه ملت بشما ر میر و د  به شکل بسیا ر بی ر حما نه جمع آ و ر ی  مرد م محل نیز آ نچه را که بد ست آ ور ده بو د ند  به خر یدا  ر ا ن و د لالا ن د و ره گرد که ا ز پا کستا ن و ا یرا ن به آ نجا در ر فت و آ مد ا ند بفروش میر سد و هنوز نیزا ین مصیبت ا دا مه د ا ر د . مسوو لین و مقا ما ت کشوری و محلی که و ظیفه شا ن حفظ وحر ا ست ا ز سر ما یه ها ی ملی ا ست جلو ا ین بر با د ی و محوآ ثا ر های فر هنگی و با ستا نی را نمیگیر ند . فا جعه با ر تر ا زآ ن که گرو های کا و شگر و جستجو گر حر فوی و نیمه حرفوی با  - د ستگا ههای ا لکتر و نیکی و سکژ های پیشر فته ر د یا ب باdeep seeker)  ) مجهز میبا شند . منا طق   چو ن : شهر غلغله -  قلعه ها ی ا میر ا ن  - چکنی -  چخا نسور -  چهل برج و د ه ها محل د یگر سیستا ن بخش ا فغا نستا ن کا ملا د ست نخورده بود . آ نها ا ین ا ثا ر ها ی بد ست آ مده ر ا د ر ا یر ا ن و پا کستا ن بفر وش میرسا نند . ا ها لی منطقه معتقد ا ند که گروهای سا زما ن یا فته ا مکا نا ت خود را با پلا نهای مطا لعا تی و تحقیقا تی  ا ز کشورهای همسا یه  ما بد ست می آ ورند .  به همین ترتیب دراوایل سا ل ( 2000 ) یک گروه جستجوگربه حما یت و سر گروپی ولی محمد –  ( ر یگی ) یکتن ازبلو چهای ایرا ن الا صل سا کن درکویته پا کستا ن که برا در زا ده سر د ا ر  مهرا لله خا ن ( ریگی ) ا ز بزرگا ن قو م ( ریگی ) بلوچ ا ست با یکتن همکا ر حرفوی و تعدا دی ا ز ا فر ا د محلی با د ستگاه موسو م به ( deep seeker) به جستجو در شهر غلغله پردا خته  بود ند که د ر نتیجه به جسد مو میا یی شده ای د ست یا فتند که د ر یکی ا ز برج های بد و ن  مد خل قصر شهر غلغله نگهدا ری می شد . جسد که د ر تا بو ت برو نزی جایگزا ری شده بود ر وی سینه ا ین جسد لوح نگا شته شده ا ز طلا و بر سر تا ج طلا یی دا شت جو ا هر ات وسا یر چیز های قیمتی دیگربا جسد د ر تا بو ت همراه بو د .   تابو ت بصورت عمو دی د ر دا خل بر ج گذا شته شده بود واطرا ف و دیوا رهای برج به نحوا ستا دا نه با مواد مو م ما نند تزهین و مومیا یی گرد یده بود تا ا زنفوذ ر طوبت و سا یرمضرا ت د را ما ن با شد ، ولی محمد ( ریگی ) و همرا ها نش جسد مومیا یی شده را ا زشهر غلغله و لا یت نیمروز به ا یا لت            بلو چستا ن  د ر پا کستا ن ا نتقا ل داده ومبلغ ( 500 هزا ر دا لرآ مر یکا ی ) بگفنه یکتن ا ز ا ها لی به همکا را ن خو د داده جسد را خود تصا حب می شود و غرض ا نتقا ل آ ن به ا روپا بعد ا زشکست ا ولی ا ش ا زطر یق بند ر کرا چی آ نرا د و باره به بلو چستا ن می آ ورد تاا زطریق تربت د ر بلو چستا  نبه خار ج ا نتقا ل دهد که توسط موظفین پا کستا نی گرفتا ر و جسد ضبط شده ا ست . ا ین جسد که متعلق به د و ره هخا منشیا ن ا ست .  جسد مو میا یی شده شهز ا د ه یا ملکه ا ی ا ز ----- هخا منشیا ن ا ست که ( 2500 ) تا ( 3000  ) سا ل قدا مت د ا ر د ، دولتهای ایران ، پاکستان  و مصر ادها مالکیت آنرا نمودند و هیاتهایی نیز به غرض تحقیق به پاکستان و محل دستگیری  آن فرستاده اند ، اما متاسفانه مسولین و یا حاکمان سرنوشت مردم افعانستان  ( که در آن زمان طالبان به قدرت بود ) به جز یک تقاضای بی مایه بعد از یک ماه به هیچ اقدام عملی دست نزدند . و در عین زمان افشای انتقال جسد و دستگیری آن در پاکستان ، آنها ادعای الماس کوه نور را عنوان نمودند که به  نحوی تحت پوشش قرار دادن انعکاسات این اثر با ارزش تاریخی و فرهنگی مردم افغانستان  باشد، ما از مقامات دولت کنونی افغانستان و مخصوصآ از سازمان UNSCO و بنیاد میراث فرهنگی افغانستان  خواهشمندیم تابه اساس  کنوا نسیون های مختلف بین المللی  در مورد مالکیت میراث های تاریخی و فرهنگی ، این اثر با ارزش فرهنگی  تاریخی را به صاحبان اصلی آن یعنی افغانها بازگشتانده و در تثبیت ما لکیت افغانها  کمک و همکاری نمایند و تحت سر پرستی UNSCO  قرار دهد.

به را كت سينه كا بل دريد ند
همه بود و نبودش را كشيد ند
به ناموس وطن كرد ند بازي
به دنيا بيني خود را بريد ند
.

اين ها(تفنگداران) كسانى بود ند كه در 1989 هنگاميكه نيروهاى روسيه عقب نشينى نمودند، بر سر حاكميت شهر كابل با يكديگر جنگيد ند و شهر كابل را با خاك يكسان كرده و بر طبق گزارش‏ سازمان ديده بانى حقوق بشرآنان بيش ا ز 50000 ا نسان بيدفاع را به قتل رساندند كه بيشترين آ نها در يكسال كشته شده اند. اينها اكنون، بر افغانستان چيره شده و انحصار، آزار و اذيت مردم و معامله ترياك را بدست گرفته اند. اينها توا نسته ا ند ارتشهاى شخصى بوجود آورند و مردم را بيش‏ از پيش‏ مورد شكنجه، اذيت و آزار قرار دهند، ايجاد رحب و وحشت كنند و به مافياى كشت خشخاش‏ و به صادر كنندگان ترياك به بازارهاى اروپا و آمريكا تبديل شوند.
در طول 17 سال واشنگتن مبلغ 4 ميليارد دالر به جيبهاى ظالمترين و جنايتكارترين مردان روى زمين ريخت.

در يكسرى از گزارشات سازمان ديده بانى حقوق بشر كه اخيرا منتشر شده اند اخبار جناياتى به چاپ رسيده كه بوسيله کانگسترها و سران جنگجوى مناطقى انجام گرفته است كه بوسيله آمريكا و متحدينش‏، بعد ازسقوط طالبان درسال 2001 منصوب گرد يده ا ند" و " در اصل اينها كشور را به گروگان گرفته اند". اين راپور ها به روشنى مى گويند كه اردو‏ و پوليس‏ كه زير فرمان اين سران جنگجو قرار دارد، بدون ترس‏ از مجازات، روستا نشينان را به گروگان گرفته و در زندانهاى شخصى زندا نى و شكنجه مى كند تا مبلغ مورد درخواست، پرداخت گردد؛ كه تجاوز جنسى به دختران، زنان و پسران به وفور انجام مى گيرد؛ كه ساكنين به طور روشن مورد آزار و اذيت، غارت و در معرض‏ قتل هاى فردي وگروهي مى باشند. مدرسه ها را در آتش‏ مى سوزانند. "بسيارى از دختران و زنان از ترس‏ در خانه مى مانند كه اين خود باعث مى شود از رفتن به مدرسه و كار كردن محروم گردند". بطور مثال در شهر هرات در غرب كشور اگر زنى رانند گى نمايد دستگير مى شود؛ آ نها از سفر كردن با مردي كه با آنها قوم و خويش‏ نباشد، محرومند و حتى زنان حق سوار شدن بر تكسى كه راننده آن با آنها فاميل نباشد، ندارند. اگر آنها اين قوانين را رعايت نكنند، دستگير شده و مورد مجازات سختى قرار خواهند گرفت. بنا به گزارش‏ سازمان ديده بانى حقوق بشر، اين اعمال ضد زن، باعث شده اند كه خيلى از زنان و دختران حتى در مواقع ضرورى مانند زمان زايمان نتوانند از امكانات پزشكى و درما نى برخوردار گردند. " يونيسف گزارش‏ مى دهد كه " آمار مرگ زنان در حين زايمان در افغانستان از تمام دنيا بيشتر است .اين را يكى از فعالين زنان به نام ماريا به من مى گويد كه گذشته بهتر از اكنون بود، امروز وضعيت ا فغانستان اين چنين نااميد كننده است . قوانين به نظر مى رسند كه تغيير كرده باشند اما زنان جرئت بيرون رفتن از خانه بدون حجاب را ندارند، زيرا براى حفاظت از جان خود حمل مى كنيم.

سازمانهاى حقوق بشر حامد کرزى را تشويق مينمايند، تا تقاضاهاى توده هاى مردم را دررابطه به تسريع پروسه خلع سلاح برآورده سازد. کنسرتيم مطالعات ودفاع از حقوق بشر که متشکل از سيزده سازمان داخلى وبين المللى است، يکبارديگر به رئيس جمهور منتخب اذعان نموده تا توقعات وخواسته هاى مردم را مدنظربگيرد. دريک راپوريکه درماه سپتمبرسال پار به نشررسيد آ مده است که افغانها ميگفتند: اسلحه را جمع آورى بکنيد:کنسرتيم مذبوردريافت که افغانها از حکومت جديد توقوع تغيرات مثبت را درعرصه امنيت دارند.آ نها ميخواهندتا پروسه خلع سلاح ، اصلاحات درپوليس وا ردوى ملى تسريع گردد. آ نها از حکومت مرکزى ميخواهندتا درين موا رد امنيتى موقف هاى جدى ترى اتخاذنمايد. آنها درموردحرکت بطى پروسه دى دى آر که هدف از آن تجزيه وا ضمحلال نيروهاى مسلح غيرمسوول وبرگردا ندن آ نها به زند گى ملکى ويا جذب آنها درا ردوى منظم ملي وياهم پوليس ملى ميباشد، نگران هستند. باهشتاد وهشت نفر افغانهاى که درين راپور مصاحبه صورت گرفته است ، آنها از حکومت مرکزى ميخواستند، تاغرض کاهش نيروى قوماندانان محلى دست به ا قدام بزند، يکتن مرد درشهرشمالى فيض آباد گفت:مابراى خلع سلاح فرياد ميزنيم ، پس چرا چنين کارصورت نميگيرد.: تقريباً با ٦٥ نفر که مصاحبه انجام يافته است، آنها بدين باوربودندکه خلع سلاح بهترين راه براى صلح وامنيت دوا مدارمحسوب ميشود، يکتن درشهرشرقى جلال آباد گفت: حکومت مرکزى بايد بداند که اين يک بحران است، آنها به تنهائى ا قدام کرده ميتوانند، آ نها بايد درمناطق تحت نفوذ آ نها مداخله بکنند وافرا د مسلح را بايد از صحنه خارج سازند.: راپوردريافتي ميرساند که زنان هنوزهم زمانيکه از خانه بيرون ميشوند، ا حساس امنيت نميکنند، زيراآنها درتحت سايه ترس تفنگداران زند گى ميکنند، يکتن زن درشهرشمالى مزارشريف ميگويد:تفنگداران زمينها ، خانه ها وپسران مردم را گرفته ودختران آ نهارا جبراً وادارميسازندتا باآنها ازدواج نمايند،آ نها خون ملت را ميمکند مردم از حکومت مرکزى ميخواهندتا سلطه خويش را توسعه وگسترش بدهد. گرچه رئيس جمهور کرزى اين مو ضوع را که افغانها فقط بيش ازيک چند نفرجنگ سالار را(آنهم بناء برضرورت) درکابينه وحکومات محلى نميخواهند ،ميدا ند ولى او تاکنون به تعهدات خويش درين عرصه عمل ننموده است. کنسرتيم بدين باوراست که اکنون وقت آن فرا رسيده است تا حکومت آينده درزمينه اقدام نموده وبه خواسته هاى مردم پاسخ مثبت ارايه نمايد. مردم صلح بدون امنيت را نميخواهند، آ نها ميخواهندتا صلحى بوجود آ يدکه از آزاديهاى فردى وجمعى آنها حمايت ودفاع نمايد. افغانها از رئيس جمهور حامد کرزى ميخواهندتابه پروسه دى دى آرسرعت بخشيده وآنرا الى فرارسيدن وقت معينه آن که جون سال ٢٠٠٥ ميبا شد، کاملاً تطبيق نمايد. ازهمين رو افغانها قبل از انتخابات پارلمانى، خواهان اقدامات مؤثر امنيتى ويک اردوى نيرومند ملى که درآن سراغ از قطعات جنگ سالاران ديده نشود،هستند. به اساس راپور اکثرمردم شکايت داشتند که اکثرا فسران پوليس مجاهدين اسبق که تربيه مسلکى نيزند يده اند،هستند ودلچسپى زيادى نسبت کمک به مردم، به تفنگداران دارند، يک خانم درولايت هرات درزمينه گفت : اگرشما به يک اداره پوليس مراجعه نمايد، پوليس به شماميگويد که به قوماندانان مراجعه کنيد.: ا فغانها ميدانندکه اکنون وقت عمل فرا رسيده است، اکنون براى رئيس جمهور وقت آن فرا رسيده است، تا خواسته هاى آنها را برآورده سازد. اعضاى اين کنسرتيم عبارت از انجمن ترقى افغانها ،کميسيون مستقل حقوق بشرافغانستان، موسسه مطالعات وارزيابى افغانستان موسسه اکبر، موسسه بازسازى وتحفظ انرژى درافغانستان، موسسه هماهنگى کمک هاى انسانى، موسسه هماهنگى صلح وا تحاد، موسسه خيريه پاملرنه، موسسه خيريه مرسى کورپس ، موسسه خيريه آکسفام، موسسه خيريه حمايت فدراسيون اطفال وموسسه حقوق ودموکرا سى ، ميباشد.

كشيدند ا ز وطن ما م وطن را
به خاك و خون زدند نام وطن را
زدست هر كه ا مد هر چه كردند
زدند با سنگ غم جا م وطن را
.

متاسفانه بيادداريم که بوش‏ گفته بود" مردم ا فغانستان در آينده از سخاوتمندى آمريكا و متحدينش‏ آگاه خواهند شد."  مطلبى كه در زير مى خوانيد، گزارشى است كه بوسيله جان پيلجرروزنامه نگارانگليسي، بمناسبت پيروزى نيروهاى ائتلاف به سرپرستى آمريكاه برضد "تروريسم" منتشر كرده است. اين گزارش نسبت جالب بودن تااکنون به زبانهاي مختلف ترجمه وبه نشررسيده : در لوموند سيا سى به زبان فارسى اكتبر 2004 بهروز عارفى . فرهاد خسروخاور به فرا نسه، وا صل گزارش به انگليسي نوشته شده است . پس‏ از 11 سپتامبر_ جنك ضد" بخيه تروريستى" افغانستان، جان پيلجر براى اولين بار و براى تهيه گزارشى به آنجا سفر مى كند. او چنين مى نويسد: من در تمامى طول زندگى خود به خيلى از مناطقى كه در آنجا هرج و مرج سياسي حكمفرما بوده سفر كرده ام اما جايى را مثل اينجا نيافتم . اين گزارش‏ در باره خشونت، رشوه خوارى و نااميدى است. اين يك نگاه تيزى است به دروغها، خيانتها و ظلم و ستمى كه افغانستان امروزه را بويژه براى زنان به جهنمى تبديل كرده است. براى آشنائى با مردم و منطقه اطراف راهى كابل مى شود. در تمامى مسير حركت هيچ چيزى از بازسازى بچشم نمى خورد. تنها در محله هائى كه دولت و نيروهاى خارجى در آن مستقر بودند بازسازى انجام شده بود. ويرا نى، بدبختى، فقر وفحشا در گوشه و كنار شهر كابل و ساير شهرهاى افغانستان به عيان ديده مى شود. خودفروشى زنان و دختران در افغانستان بيداد مى كند و به قول سربازانى كه در ماموريت هاى مختلف به كشورهاى ديگر رفت و آ مد كرده بودند در هيج جاى دنيا به اين اندازه خودفروشى و ارزان فروشى را بچشم نديده بودند. لازم به توضيح است كه دايركنند گان خانه هاى فسا د و فروش‏ زنان به سربازان و نيروهاى خارجى با مسئولين دولتى در ارتباط مستقيم هستند. در كنفرانس‏ حزب كارگر انگليس‏ بعد از حمله 11 سپتامبر تونى بلر چند جمله فراموش‏ نا شدنى را بيان و مسئله اى را فاش‏ كرد. اين كه "ما، به مردم افغانستان اين قول را مى دهيم، که شما را تنها نخواهيم گذاشت." اگرطالبان سرنگون شوند، ما با همكارى شما دولتى را كه از پشتيبانى وسيعى برخوردار با شد، براى بازسازى افغانستان و اين همه خرابى و ظلم و ستمى كه بر شما رفته است جانشين خواهيم كرد. دولتى كه تمامى گروههاى قومى و مذهبى را متحد كند. تا شما از فقر و ستمى كه اكنون موجوديت ا نسانى شما را تهديد مى كند، رها يى يابيد." او گفته بوش‏ را تقليد كرد، بوش‏ چند روز قبل ازاو گفته بود : " مردم تحت اختناق افغانستان سخاوت آمريكا و متحدين آن را خواهند شناخت. همزمان كه هدفهاى نظامى را بمباران مى كنيم براى مردان، زنان و كودكان در حال مرگ از گرسنگى و رنجديده افغا نستان از هوا دوا، غذا و ديگر مايحتاج اوليه زندگى خواهيم ريخت. آمريكا دوست مردم افغانستان است." يكا يك كلماتى كه آنها بر زبان راندند، دروغ بود. گفته و تبليغات آنها همه افسانه آفرينى كثيفى بود تا بدين وسيله راه اشغال هردوكشور افغانستان و عراق را برايشان باز كند. اشغال غير قانونى آنگلو _ آمريكايى عراق خيلى بيشتر بحرانى و هرج و مرج آفرين بوده اما شايد ا فغانستان فاجعه زده، فراموش‏ شده، آن اولين "پيروزى" در " جنگ ضدتروريستى" بيشتر شاهد شوك كننده در باره قدرتنمايى آمريكا و انگليس‏ باشد. اين، اولين ديدار من از اين كشور بود. در دوران زندگى ام، به مناطق زيادى سفر كرده ام كه در آنجا هرج و مرج سياسى حاكم بوده است، اما هرگز من جا ي را مثل اين جا نديدم. كابل با خرابه ها، خرده شيشه ها، شن و سنگريزه ها به جاى خيابان، عينا درسدن بعد ا ز1945 در آلمان رابه خاطر مى آورد؛ اين جا انسانها در ساختما نهاى خرد و خمير شده، چون قربانيان زلزله زده، در انتظار رهايى زند گى مى كنند. آنها برق و يا وسائل گرم کننده ندارند؛ آتش‏ افروزى آ نها شبها، از ميان سورا خهاى ديوا رهاى گلوله خورده، سوسو مى زند. در اين شهر بندرت ديوارى وجود دا رد كه بر بدنه ا ش‏ نشانى از گلوله انواع سلاحها نداشته با شد. موترها ى زير و رو شده در چهار راهي ها باقى مانده اند. پايه هاى برق كه در نظر بود نمايشى از بس هاى مدرن را به تماشا گذارند، چون گيره هاى فلزى خم شده اند. بس هاى سيمدار بريكديگر تكيه دا ده ا ند. اين بسها، مجسمه هايى را به خاطر مى آورند كه خمرهاى سرخ از ماشينها برافراشته بودند تا سال سفر را نشان دهند . در سال 2001 مبلغى بالغ بر 10 ميليارد دالر در افغانستان به مصرف رسيد كه بيشترين قسمت آن را آمريكا تأمين كرده بود. بيش‏ از %80 از اين مبلغ خرج ريختن بمب و پركردن جيبهاى سران جنگجو يعنى مجاهدين سا بق گرد يد. آمريكاييها به هر كدام از تفنگداران دهها هزار دالر پول نقد و مقدار مشابعى سلاح دا د ند. « ما به هر كدام از سران تفنگداران كه توا نستيم دست رسى پيدا كنيم، مراجعه كرديم.» اين را يكى از كارمندان سياCIA در زمان جنگ، به خبرنگار روزنامه وال ژورنال استريت گفته بود. به زبانى ديگر،آنها رشوه گرفتند تا به جاى جنگ با يكديگر با نيروهاى طالبان مبارزه نمايند. اين ها كسانى بود ند كه در 1989 هنگاميكه نيروهاى روسيه عقب نشينى نمودند، بر سر حاكميت شهر كابل با يكديگر جنگيد ند و شهر كابل را با خاك يكسان كرده و بر طبق گزارش‏ سازمان ديده بانى حقوق بشر مركز اين سازمان در نيويارك مى باشد ،50000 انسان بيدفاع را به قتل رساندند كه بيشترين آ نها در يكسال كشته شد ند. اينها اكنون، بر افغانستان چيره شده و انحصار، آزار و اذيت مردم و معامله ترياك را بدست گرفته اند. اينها توانسته ا ند ارتشهاى شخصى بوجود آورند و مردم را بيش‏ از پيش‏ مورد شكجه، اذيت و آزار قرار دهند، ايجاد رحب و وحشت كنند و به مافياى كشت خشخاش‏ و به صادر كنندگان ترياك به بازارهاى اروپا و آمريكا تبديل شوند. %90 از هروئين مصرفى در بريتانيا از اين راه تأمين مى گردد. اما با اين وجود، اين دولت روى كار آ مده بعد از سرنگونى طالبان در واقع فقط حكم يك نمايش را دارد؛ اين دولت پولى در بساط ندا رد. يكى از كارمندان وزارت امورانکشاف دهات در كابل، عمر زاخيل وال به من مى گويد كه "كمتر از%20 از كمكهاى خارجى به خزانه دولتى مى رسد، ما حتا پول براى پرداخت حقوق كارمندان دولتى نداريم، از آن كمتر براى پرداخت هزينه هاى بازسازى".

يكي از نام خاك خويش مدهوش
ديگر نام وطن كرده فراموش
يكي تا شام اميدي ندا رد
دگر با زور دالر ميزند جوش
.

آينده حاکميت

در ين د نيا ندارد كس غم ما
به زخم ما نشد كس مرحم ما
به پاكستان و ايران و عرب بين
كه شا د ي ميكنند در ماتم ما

با انتخابات رياست جمهوري وتکيه مجدد کرزي برتاج وتخت بادآورده يکبارديگر فساد مالي‌، رشوه‌ ستاني‌ ، زورگويي ، بي قانوني ، فساداجتماعي ، جنايت اخلا قي ، بزن ، ببروبکش سلاحداران ، بيكاري ، فقر، وجوروچپاول تفنگداران به اوج خود رسيد . خورد و برد قسمت‌ اعظم‌ كمك‌هاي‌ خارجي‌ به‌ وسيله‌ وزارتخانه‌ها و د يگر ارگان‌هاي‌ دولتي‌ و كند بودن‌ شرم‌ آور اعمار مجدد. سران‌ جهادي‌ در زير چشم‌ هزاران‌ عسكر امريكايي‌ و ناتو به‌ توليد و تجارت‌ بيسابقه‌ي‌ هيروئين‌ مشغول‌ بوده‌ كه‌ افغانستان‌ را مجدداً در صدر ليست‌ كشورهاي‌ توليد كننده‌ هيروئين‌ قرار داده‌اند. باوجود ادعاهاي‌ مبني‌ بر «آزادي‌ بيان‌»، فريادها در گلو خفه‌ مي‌گردند و آناني‌ كه‌ جرئت‌ ابراز نظرات‌ غير سازشكارانه‌ شان‌ را دارند با ضرب‌ و شتم‌ و تفنگ‌ و تهديد روبرو مي‌شوند.   در كشوري‌ كه‌ قاتلان‌ محصلان‌، صاحب ‌منصبان‌ معترض‌، داكتر عبدالرحمن‌، حاجي‌ قد ير و صدهاي‌ ديگر هنوز به‌ محاكمه‌ كشانيده‌ نشده‌ اند نمي‌توان‌ داد از انفاذ قانون‌ و د موكراسي‌ زد.   پروسه خلع سلاح آغاز شدو اميدواريهاي را در ميان مردم پديد آورد مردمي که طي بيشترازيک دهه درحاکميت تفنگ هزارا ن قربا ني دادند و کشور خود را نمايشگاه عظيم انواع سلاح هاي سبک و سنگين مي ديدند، درين آرزو بودند که روزي سايه سياه تفنگ را بربالاي سرشا ن نديده واين حاکميت ننگين را براي ابد به گورستا ن تاريخ دفن نمايند . دولت پروسه بنا م جمع آوري سلاح را روي د ست گرفت که ميليون ها دالررا به بادفنا داد، ولي درظاهرارقام هاي ارايه مي گردد که اميد واري هاي کاذبي را به مرد م نويد ميدهد . اما کشتن ، بستن ، بردن ، اختطا ف ، زورگويي ، قاچاق وحشت ، بربريت ، جنگ هاي ذات البيني و مرد م آزاري با گذ شت هرروزوسعت بي سا بقه پيدا مي نما يد . گزارش هايي در دست است که افراد ملبس به يونيفورم پوليس، در اخلال امنيت شهر نقش داشته اند، با اينکه از سوي مقامات دولتي اعلام شده که اين افراد از چوکات اداره پوليس خارج بوده اند و تنها از يونيفورم استفاده کرده اند، اما اين موضوع به قوت خود باقيست که با نبود زير ساخت اقتصادي افزايش بيکاري سبب اخلال در امنيت اجتماعي مي شود. اين موضوع سبب پديد آمدن نوعي کانگستريزم شهري گرديده است .  بيش‌ از پنج سال‌ است‌ كه‌ امريكا و متحد ين‌ درافغانستان‌ حضوردارند اما هنوز هيچ‌ نشاني‌ از ثبات‌ و صلح‌ و امنيت‌ در كشور سراغ‌ نداريم ، زيرا پس‌ از سقوط‌ طالبان‌ ، بايد بدون درنگ به جمع آوري اسلحه ا قدا م ميگرديد نه تنها اقدامي نشد بلکه دست‌ تفنگدارا ن ‌ در نقض‌ حقوق‌ بشر، حقوق‌ زنان‌، دامن‌ زدن‌ اختلافات‌ قومي‌ و مذهبي‌، چور و چپاول‌ با زگذاشته شد . حال‌ نه تنها بر مردم‌ ما بلكه‌ بر اكثر مردم‌ دنيا آشكار گشته‌ است‌ كه‌ با وصف‌ حضور نيروهاي‌ آيساف‌ وادعاهاي‌ بلند بالاي‌ آقاي‌ كرزي‌، هنوز هم‌ افغانستان‌ به‌ عنوان‌ يكي‌ از مراكز فجايع‌ حقوق‌ بشر باقي‌ مانده‌ است: ادامه‌ خشونت‌ عليه‌ زنان‌، حوادث‌ بيشمار تجاوز، تهد يد و ازدواج‌ اجباري‌ توسط‌ افراد مسلح‌ ‌، افزايش‌ بي‌سابقه‌ خود كشي‌ و خو د سوزي‌ زنان‌، تهديد فاميل‌ها تا د ختران‌ خود را به‌ مكتب‌ نفرستند، سوزاند ن‌ مكاتب‌ دخترانه‌، احساس‌ ناامني‌ زنان‌ در كار بيرون‌ از خانه‌، ممنوعيت‌ ظاهر شدن‌ آواز خوانان‌ زن‌ در راديو و تلويزيون‌، افزايش‌ زنان‌ و بيوه‌هايي‌ كه‌ چاره‌اي‌ جز گدايي‌ و روي‌ آوردن‌ به‌ فحشا ندارند و...  درحالیکه دراوضاع کنونی ودر طی کمترازپنج سال این انتظار موجود بود که درعرصه های تأمین امنیت، بازسازی وقانونمداری، طرد فساد اداری ودولتی وسایر نابه سامانی ها کار های بزرگی انجام میشد اما این مامول ها تحقق نیافته باقی مانده وخواست ملت برای ایجاد یک دولت قوی ونیرومند وپاسدار قانون و تأمین کنندهء امنیت وادامه دهندهء بازسازی، تأمین کار ورفاه اجتماعی درحال بدل شدن به یأس تلقی ميشود. حضور نيروهاي جنگ سالاردرادارات مهم امنيتي وسياسي به اين وضعيت بيشتر دامن زده است. تفنگداران با تكيه به نيروي نظامي خويش خواستار هرج ومرج ، چوروچپا ول ، زورگوي وبي قانوني اند.آنچه بیش از همه قابل تأمل واندیشه است اینست که ، نه تنها در ریشه کن کردن سیستم وشیوه های قوماندان سالاری وحاکمیت تفنگ کار موثری صورت نپذیرفته ، بلکه بصورت مستقیم وغیرمستقیم درتقویهء پایه های سیاسی وقدرت اقتصادی آنان موثریت روا داشته شده است . درحالیکه دراوضاع کنونی ودر طی کمترازپنج سال این انتظار موجود بود که درعرصه های تأمین امنیت، بازسازی وقانونمداری، طرد فساد اداری ودولتی وسایر نابه سامانی ها کار های بزرگی انجام میشد اما این مامول ها تحقق نیافته باقی مانده وخواست ملت برای ایجاد یک دولت قوی ونیرومند وپاسدار قانون و تأمین کنندهء امنیت وادامه دهندهء بازسازی، تأمین کار ورفاه اجتماعی درحال بدل شدن به یأس تلقی ميشود. در حقیقت بسیاری از فرماندهان و افراد مسلحی که به نیروهای خارجی به سرکردگی امریکا کمک کردند تا طالبان را سرنگون کند، حالا خود به تهدیدی برای تلاش های دولت کرزی در برقراری صلح تبدیل شده اند.

یکی از ستون های طرح امریکا برای تثبیت اوضاع در افغانستان، تشکیل اردوي ملی است. به عقیده برخی از ناظران، تشکیل نیروهای مسلح امری ا ست تردید آمیز. تاکنون چند هزار سرباز آموزش دیده اند و بخاطر فقدان منابع کافی، دولت توانائی بکارگیری آنان را پس از طی این دوره ندارد. در نتیجه بسیاری از آنها ازاردو فرارمينمايند. تولید تریاک در افغانستان در سالهای اخیر« پس از آنکه طالبان در سال 2001 کشت و برداشت ترياک را ممنوع دانست ، بار دیگر و این بار بشدت در حال گسترش بوده است. افغانستان در سال هاي2002 – 2003و2004 مجددا به عنوان مهمترین منبع تولید تریاک در جهان مطرح گردید و این علیرغم تلاش های کرزی به منظور تحریم تولید این ماده توسط وی بوده است. نیروهای مسلح، به حاکمیت کشور وقعی نمی گذارند. آيا بازسازي متوازن در سطح كشور و تعادل مركز و پيرامون، مبارزه با رشوه خواري و اختلاس و فساد، مبارزه با كشت مواد مخدر و قاچاق مغاير با آزادي هاي مطرح در قانون اساسي است؟چرا بايد اين مسائل از جانب غوغاسالاران به گونه اي بيان شود كه روح توافقات بن را دولتمردان ناديده بگيرند؟ در حال حاضر افغانستان در شرايط بسيار پيچيده اي قرار دارد و دولتمردان اين كشور به همراه تمامي نيروهاي واقعي و دلسوزکشور بايد بدانند كه فرصتي را كه براي بازسازي خود بدست آورده اند بايد با تمام سعي و كوشش خود حفظ كنند . حامد كرزى در مراسم تحليف خود به عنوان رئيس جمهورى قول داد تا از تمام تلاش خود براى مبدل كردن اشك مردم كشور به لبخند استفاده كند.  کدام لبخند ؟ چه وقت وچه زماني اين رويا تحقق پيدا خواهد کرد ؟ آيا با اين همه تفنگداروجنگ سالارامکان دارد که فرموده کرزي جامه عمل بپوشد؟ .

كرزى در مراسم تحليف خود در كابل، در برابر نمايند گان و شخصيتهاى مناطق مختلف كشور، واليان ولايات، روشنفکران وعلماى دينى ومهمانان خارجي سوگند وفادارى به قانون اساسى ياد كرد. كرزى در اين مراسم گفت: «من و همكارانم، به دستور مردم وظيفه داريم به تحقق آرمانهاى آنها پايبند باشيم و در پايان كارمان، افغانستان را كشورى مرفه، امن، با ثبات و برخوردار از احترام در منطقه و جهان بسازيم.» كرزى  تأكيد كرد كه مبارزه كشورش با تروريسم پايان نيافته است، هرچند كه به باور وى، تروريسم ديگر خطر جدى براى اين كشور نيست اما اعمال تروريستى در نقاط مختلف جهان، براى او نگران كننده است. ا و گفت بود كه ادامه همكاريهاى بين المللى، ا ز «شرارت تروريسم» در جهان خواهد كاست. ادامه مبارزه با مواد مخدر، از ديگر بخشهاى بيانيه رئيس جمهور بود. حامد كرزى گفت كه افغانستان در اين راه، به همكارى جدى جامعه جهانى نياز دارد. كرزى افزود: كشورش در سه سال گذشته، پس از گذراندن آزمونهاى سخت، به عنوان عضو سالم جامعه جهانى عرض اندام كرده است. وي در مورد روابط كشورش با كشورهاى همسايه، بر دوستى متقابل با همسايگان تأكيد كرد. كرزى گفت بود : «افغانستان باثبات و امن، به سود همه كشورهاى همسايه و منطقه است.»  اما پرابلم هاي متعدد که کرزي را درمحاصره دارد، ناگذيرمي شود تا درعملکردش کندي پيش آيد به اين مفهوم ، موجوديت سلاح ، افراد مسلح ، مراکزگوناگون قدرت ، نظارت سرد مداران ديروزي براجرات دولت ،  جامعه سنتي ، عد م همکاري روشنفکران و...  موجوديت سلاح وسلاحداران وسرنوشت حقوق بشر تقویت و تسلط جنگسالاران بی رحم بر زندگی مردم و موجودیت تفکر بنياد گرايي و تلاش در جهت تحکیم آن، بر علاوه : استبداد طولانی و تاریخی، نظام مرد سالارانه و پدرسالارانه، از هم گسیختگی تاریخی و اجتماعی، فقر شدید و جانسوز، جهل و تعصب و ده ها عامل دیگر، مانع جوانه زدن ریشه های آزادی و دموکراسی در کشور ا میگردد. سازمان نظارت بر حقوق بشر گزارش مفصلی را در 112 صفحه در ارتباط به وضعیت حقوق بشر در افغانستان را به بررسی گرفته است. درين گزارش سه نوع تخلفات ثبت شده: تعرض خشونت آمیز جنایی ـ دزدی مسلحانه، اخاذی و آدم ربایی توسط نیروهای نظامی، پولیس و شعیات استخبارات ـ تعرض بر مطبوعات و فعالان سیاسی، و نقض جدی حقوق انسانی زنان و دخترا ن ،تخلفات علیه اهالی فضای رعب و ترس در اکثر مناطق افغانستان حکمرواست.

 نیروهای نظامی و پولیس در اکثر مناطق بالای خانه های مردم از طرف شب یورش برده و اهالی ملکی را تاراج مینمایند. آنها به وسایل گوناگون وارد خانه های مردم میشوند، اعضای فامیل را برای ساعتها گروگان میگیرند، با اسلحه تهدید میکنند، اشیای گرانبهای شان را دزدی مینمایند و گاهی به زنان، دختران و پسران فامیل نیز تجاوز میکنند. افغانهای که توسط سازمان مورد مصاحبه قرار گرفته اند، در مورد تعداد زیادی ا ز قضایایی سخن گفته اند که در آن از گرفتاری، لت و کوب، نگهداری مردم برای اخاذی توسط نیروهای نظامی و پولیس و موجودیت زندانهای شخصی ، مطالب فراوانی ثبت گردیده است.  با اندوه خيلي فراوان بعدازاستقرارنيروهاي حافظ صلح بار ديگر تفنگ در اختيار گروپ جنگسالاران فراري ديروزي قرار گرفته و هرروز‌اخبار دردناکي از چور و چپاول و دزدي و راهگيري و ... تفنگداران بي مسئوليت از گوشه و كنار كشور بگوش مي رسد و خبرنگاران داخلي و خارجي از واقعات دلخراش راپور مي دهند .

 بنيا دگرايان بايد بدانند كه محك شخصيت انسان تفنگ نيست. اگر چنين مي بود اسا مه بن لادن ، ملا عمر،‌ گلبدين ، ... و غيره ا شخاص که درپهلوي کرزي لميده اند شخصيتهاي دوست داشتني وبزرگي مي بودند.

 درپنج سال تفنگداران پاتكها خويش را از روي چهاراهي و محل عابرين در ادارات دولتي نصب نموده اند . روز بروز بر تعداد جرم وجنايت افزود ميگردد. چرا جرم و جنايت صد برابرشد ؟ در روز روشن غارت مسلحانه , قاچاق احجار قيمتي , كودك ربايي , اختطاف كارمندان بين المللي , ترورهاي سياسي , غارت كمك هاي بازسازي , رشد عقايد منفور بنيادگرايي, زنداني ساختن زنان و رشد فعاليتهاي روز افزون مامورين مخفي همسايگان , رشد توليد و قاچاق مواد مخدر همه وهمه قصه ي است ا زفشارروزافزون تفنگ وتفنگداران درکشور. اينها همه نتيحه آ نست كه همگي نزد يك ديگر خويش دهان پرآ ب اند كسي ا ز كس نميترسد واطاعت هم نميكنند و جنايت كار قبل از همه حق ا لحساب را اماده ساخته واسطه خودرا خبردار ساخته با خاطر جمع اقدام عملي ميكند . حتي زنان را به حكم خود سنگسار ميكنند وخود بدون ترس وبيم ا زقانون وبازخواست مي کوشد تا چند بلند منزل ديگر اعمار نمايند وتجارت خودرا وسعت ببخشند.

كيست مسول اين همه جفا و جنايات . كجاست فابريكه نساجي بگرامي كه هزاران كارگر در ان نفقه ميکرد ؟ كجاست كارخانه جنگلك , افغان تركاني , پروژه بس هاي برقي وغيره وغيره؟ بااندوه بي پايان پس ا زپيروزي نيروهاي بين المللي برتروريستان قاتل وآدم کش کلمه اسلامي به نام افغانستان يکبارديگرسنجاق شد ما شاهد خود سري هاي زيادي صاحبان کرسي وچوکي دردولت کنوني بوديم که زيرنام شريعت برخلاف نورم های حقوق بين المللي به آن متوسل گرديدند. اما مردم این پرسش را مطرح میسازند که دولت ومسوولین امنیتی آن با اینهمه تشکیلات وسیع وهزینه های گزاف دربرابر اینهمه بی امنی وجنایت که طی سال هاي گذشته درتاریخ کشور ریکارد قایم کرده است، چه استدلالی دارد، مسوولین دولت با ادعا های بلند بالا و بهانه های ناهمگون دربرابر افکار پرسشگر مردم وجهانیان چه پاسخی دارند؟  آیا همین کفایت میکند که میگویند: بیست و پنج سال جنگ درین کشور جریان داشته ودرپنج  سال برطرف نمیشود؟! وبرای آن بیست و پنجسال وقت لازمست؟ یا همینکه میگویند ما هنوز وسایل وامکانات لازم را نداریم...؟ قابل گفتن است که درکشور های دیگر وقتی دریک ادارهء ویا ادارات دولت بی کفایتی رونما میگردد ومسوولین آن از عهدهء انجام وظایف برنمیایند ، بدون تأخیر استعفاء میدهند ویا ازسوی مقامات بالایی از کار سبکدوش میشوند. اما سیستم اداری اجاره داری دولتی درکشور ما مانند سایر موارد ازین امر مستثنی است ومقامات ومسوولین با وجود انواع غفلت وبی کفایتی هنوز هم خود را ذیحق دا نسته با افتخار به کار شان ادامه میدهند.

مگر کرزي اين را نميدا ند که تفنگداران بيش ا زيک دهه بالای خون ملت به تجارت مشغول بودند ؟ مگر داد ومعامله های پيدا وپنهان اين اين تشنگا ن قد رت ؛ مردم رنج کشيده مارا به خاک وخون نکشاند؟ مگر همين ها نبودند که در بدل ويرانه ساختن کشور ؛ قصر های مجلل در داخل وخارج برای خود واقارب خود اعمار نمودند ؟ مگر همين ها نبود که راکتباران شوراي نظاروحزب اسلامي رابرفرق مردم مظلوم کابل اسلامی وقانونی مي خوا ندند؟ مگر همين بنيا د گرايا ن نبود که ميليون هادالر کمک سعودی ، آمريکا ، فرانسه ، جرمني ، پاکستان ، کشورهاي شيخ نشين ... را به حساب های شخصی خويش چه د رزمان به اصطلاح جهاد وچه د رزمان قد رت خويش در خارج واريز نمودند ؟ . مگراينها نبود که چوکی رياست جمهوری را چهار د ست وپا محکم چسپيده بود ؛ به هر کنج وکناری که فرار کردند چوکی را با خود بردند ؟ . داروندار مردم کابل به تاراج رفت وا ز کشته ها پشته ها ساخته شد . مردم کابل حتی فرصت دفن شهدای خويش را نداشته وعزيزان خود را در خانه های خويش به خاک سپردند ولی اينها خمی بر ابرو نياورد . اکنون اين تاجرا ن خون ودلالا ن سيه د ل با ديده درا ئی خا صی خود را نمايندگان مردم جاه ميزنند . غم انگيز تر اينکه کرزی بالای آرزوهای مردم پاگذاشته وجنگسالارانی را که هرگز شانس ورود به دولت وپارلمان را نداشتند ؛ به قدرت وحاکميت شريک ساخته در زد وبند پنهاني وآشکاراز همديگر حمايت نموده وبر گرده مردم سوار شد ند . وچنان نيز شد کرزی وتفنگداران  آنچه ميخواستند کردند ويک بار دگر لويه جرگه ، قانون اساسی ، پستهاي بزرگ دولتي ، رتبه هاي بزرگ نظامي ، پارلمان ونمايندگي هاي سياسي کشوردرخارج بازيچه د ست چند دلال گرديد . ولی عاقبت اين شام صبح گردد واين شب سحر شود و آنگاه مردم اين معامله گران وجنايتکاران را به پای ميز عدالت خواهند کشيد . انتظارميرفت که پارلمان صحنه ای باشد برای بيان درد دلها و سخنان ناگفته ای که سالها در سينه ها انباشته شده بود. اما حضور تفنگداران بي بندوباروقانون نوع مايوسي پديد آورد.  مردم ديگر دریافته اند که کشور مجددآ به تخته شطرنج قدرت ها مبدل شده و اينها نميخواهند از مهره های که سالها برآنا ن سرمايه گذاري کرده اند ببرند. پس هر طوری شده مزدوران خود را بر سر دست نگهمیدارند تا هموا ره با نصب آنان در قدرت سیا سی، داشتن دولت وا بسته به خود در را تضمین کرده باشند. در جايي که تفنگ و زور و دالر مسلط است و مافياي هيروئين و بنيادگرايي دست باز دارد، صحبت از وجود آزادي و دموکرا سي و قانون و عدل مسخره است.

خدا رحمت کند چنگيزيا ن را
زدند با تيربلخ و با ميا ن را
ولي د ل پور بود ند ازتفنگدا ر
به آتش مي کشند ا فغانستان را
.

تظاهرات اخيرشهرکابل که دراثربي احتياطي راننده آمريکايي واعتراضات سال قبل  به هتك حرمت قرآن در گوانتانامو به ولايات كابل، ننگرهار، لوگر، ميدان وردك، تخار، پروان ،بغلان ،بدخشان،غزني و كاپيسا كشانده شد. هزاران تن در اين مظاهرات با سردادن شعارهاي ضد امريكايي و آتش زدن پرچم اين كشور به اهانت بازپرسان امريكايي به قرآن شريف اعتراض كردند. آنان خواهان محاكمه عوامل اين حادثه و عذرخواهي رسمي مقامات امريكايي شده و همچنان از دولت افغانستان خواستند كه اهانت از سوي سربازان امريكايي را محكوم نمايد . اين مظاهرات منجر به کشته شدن و زخمي شدن تعداد ازمردم گرديد و همچنان بعضي ادارات دولتي و موسسات خيريه توسط مظاهره چيان به آتش کشيده شد ومورد حمله قرار گرفت . در اين حال مقامات دولت علت درگيري و به خشونت كشانيده شدن مظاهرات را سوء استفاده مخالفان دولت از احساسات پاك مردم و بي تجربگي پوليس محلي براي كنترول مظاهره و اعتراضات مي داند. وزارت امور داخله، با ارائه آمار ا ز ميزان تلفات و خسارات مظاهرات در نقاط مختلف ، مي گويد كه دشمنان صلح و ثبات در داخل و خارج كشور در به خشونت كشانيدن مظاهرات دست دارند. حامد کرزی اعلام کرد که مخالفان، روابط نزديک کشورش با آمريکا مسئول شورشهای اخير هستند که به قتل مردم ويراني وآتش زدن ادارات انجاميده است. وی گفت که معترضان مخالف " تحکيم روند صلح ا ست." کرزی گفت: " اين افراد مخالف مشارکت استراتژيک بين افغانستان و جامعه بين الملل بخصوص آمريکا هستند. آ نها می خواهند که ما در جامعه بين الملل بدنام شويم." ما ضرب المثل دا ريم که ميگويند : ( خود کرده را نه درد است ونه درما ن ) ويا اينکه گفته اند : ( مشت که بعد ا زجنگ يا د آيد برکله خود بايد زد ) ا ما  کرزي هنوزهم وقت دارند وبه قول معروف ( تا ديرنشده دست ا ززيرالا شه دورکن ).  بلي ! اين بارنيزاگرا زحقايق چشم پوشي صورت نگيرد ريس جمهورخيلي خوب تشخيص دا ده اند که عقب اين تظا هرا ت چه کسا ني قرا ردارند.آری ! کرزی خوب مي داند انا نيکه با گذ شت هرروزاقتد ا ر، صلا حيت ، حکمروايي ، توپ وتانک خويش را ا زدست دا ده اند در پشت اين حوادث وحشتناک قرار داشتند.

ز دیده اشک خو ن جاری نما یم
بنا لم و عز ا د ا ر ی نما یم
وطن ر ا ببينم بر حا ل ز ا ر ش
شب و روز از غمش زاری نمایم
.

برنامه دولت برای رسيدگی به جنايات جنگی

دولت افغانستان برنامه ای را به نام 'برنامه عملی برای رسیدگی به جنایات جنگی' تصويب کرده است که بر اساس آن، ظرف سه سال آينده، نحوه رسيدگی به جنايات جنگی و برخورد با عاملان آن مشخص خواهد شد.  کميسيون مستقل حقوق بشر افغانستان نزديک به يک سال پيش نتيجه يک همه پرسی را با عنوان " درخواست عدالت" در اختيار دولت قرار داد که در آن گزارش گروههای مختلف جامعه در مورد جرايم جنگی و نقض حقوق بشر اظهار نظر کرده بودند.  در واقع برنامه ای که اکنون از سوی دولت تصويب شده مبتنی بر گزارش کميسيون مستقل حقوق بشر است.  فرستاده ويژه سرمنشي سازمان ملل متحد در امور افغانستان، شماری از اعضای کابينه و اعضای پارلمان حضور داشتند که در آن شرکت کنند گان در مورد شيوه رسيدگی به جرايم جنگی با هم تبادل نظر می کنند. .  فرستاده ويژه سرمنشي سازمان ملل متحد ، از راهی که به گفته او دولت افغانستان برای اجرای عدالت در پيش گرفته استقبال کرد و گفت که تکيه بر تجارب کشورهای ديگر در اين زمينه کار ساز نخواهد بود؛ چرا که به عقيده آرنو، مسايل افغانستان بايد از سوی افغانها حل شود.  دکتر دادفر اسپنتا، در اين مراسم تاکيد کرد که اگر تلاش ها برای آشتی نتيجه ندهد، دولت نيز بر اساس قوانين بين المللی از طرح محاکمه جنايتکاران پشتيبانی خواهد کرد.  او گفت: " دولت تا آخرين مرحله تلاش خواهد کرد مسايل را از طريق آشتی و مصالحه حل کند اما اگر نتوانيم از اين طريق با همه به تفاهم برسيم، افرادی که آشکارا نقض حقوق بشر کرده اند به داد گاه کشانده خواهند شد، با اين همه تاکيد می کنم که راه دوم، سياست دولت نيست و اين واکنش تنها در صورتی نشان داده خواهد شد که هيچ راهی به تفاهم باقی نماند."  سيما سمر، رييس کميسيون مستقل حقوق بشر نيز گفت که عفو مجرمان جنگی تنها از صلاحيت های افرادی است که در جنگ ها و کشتارهای دسته جمعی وابستگان خود را از دست داده اند.

گروه ديده بان حقوق بشر در نخستين واکنش نسبت به تصويب برنامه عمل برای رسيدگی به جنايات جنگی در افغانستان، جدیت دولت در برخورد با ناقضان حقوق بشر و جنايت کاران جنگی را زير سوال برده است. سام ضيا ظريفی، از مسئولان اين گروه می گويد:  بايد منتظر ماند و ديد که دولت با افرادی که هم اکنون در مقامهای دولتی و يا پارلمانی قرار دارند، چگونه برخورد خواهد کرد.

او گفت: " حالا مهم ترين مسئله اين است که بايد ببينيم طرزالعمل دولت در اين زمينه چه خواهد بود. بايد ببينيم که آيا دولت مسايل عدل و عدالت را به گوش افرادی که کرسی های دولتی و يا پارلمانی دارند نيز خواهد رساند يا نه. حالا ما شاهد هستيم که برخی از افراد در دولت و يا در پارلمان افرادی هستند که در گذ شته در کشتارها نقش مهمی داشته اند."  ظريفی می گويد که برخورد با اين افراد از وظايف مهم دولت است.  چندين ميليون افغان، قربانی خشونت های چندين ساله در اين کشور شده اند.  در صورت اجرای عدالت و به دادگاه کشانيدن افرادی که در جريان جنگ های داخلی مرتکب جنايت ضد بشری شده اند.

صدای مردم برای تامين عدالت ، عنوان گزارش پنجصد صفحه ای کميسيون مستقل حقوق بشر افغانستان به رييس جهمور است. اين گزارش که سازمان ملل متحد نيز از آن حمايت کرده است، بر اساس نظرخواهی از بيش از چهار هزار شهروند در داخل و خارج کشور تهيه شده است. سيما سمر، رييس کميسيون مستقل حقوق بشر هنگام ارايه اين گزارش به حامدکرزی  گفت که آنها وظيفه خود را انجام داده اند و اکنون دولت بايد برای تحقق خواسته های مردم اقدام کند.  کميسيون مستقل حقوق بشر می گويد که حدود هفتاد درصد از پرسش شوندگان در اين گزارش، خود را قربانی نقض حقوق بشر و جنايات جنگی می دانند. به نوشته تهيه کنند گان گزارش، نود درصد مردم افغانستان خواهان برکناری نقض کنندگان حقوق بشر از مقامهای دولتی و رسمی هستند. بر اساس اين گزارش موارد نقض حقوق بشر شامل شکنجه، اعدام بدون محاکمه، تجاوز جنسی، قتل عام و بمباران غيرنظاميان در دهه های جنگ داخلی می شود.براساس گزارش کميسيون حقوق بشر ، ۶۳ درصد مردم بر اين باورند که جنگهای داخلی کشورشان، مبنای قومی نداشته است، بلکه فرماندهان داخلی و قدرتهای خارجی، از جمله ايران و پاکستان، به مسايل قومی دامن زده اند. ۷۶ درصداز پرسش شوندگان نيز گفته اند که محاکمه جنايتکاران جنگی به ايجاد ثبات و امنيت کمک خواهد کرد. کرزی هنگام دريافت گزارش کميسيون مستقل حقوق بشر گفت که گزارش مورد پذيرش دولت است.کرزی از اينکه صدای هم ميهنانش را می شنود که خواهان عدالت و اجرای قانون هستند، ابراز خرسندی کرد. لوئيز آربر، کميسر عالی سازمان ملل متحد در امور حقوق بشر که برای اعلام پشتيبانی از گزارش کميسيون حقوق بشر  به کابل سفر کرده است نيز در مراسم تقديم گزارش به رييس جمهور شرکت داشت. او گفت در ظرف سه سال گذشته، افغانستان شاهد پيشرفتهای زيادی بوده و اکنون در عرصه حقوق بشر بايد اقدامات جسورانه ای انجام شود.

خانم آربر گفت: بررسی موارد تخلف در گذ شته و حال نکته مهمی است، تا آنهايی که حقوق بشر را پامال کرده اند ديگر قادر به ماندن در قدرت نباشند.

برای بقای صلح و ثبات در کشور بايد يک نظام قضايی مناسب وجود داشته باشد و به تمام اعمال ناروايی که انجام شده پيوسته و به صورت قانونی رسيدگی شود. کميسر عالی سازمان ملل در امور حقوق بشر همچنين گفت که اکنون افغانها اين واقعيت را دريافته اند که بايد به ادامه نقض حقوق شان پايان داده شود.  کميسيون مستقل حقوق بشر می گويد که گزارش اخيرش را، در نتيجه دو سال پژوهش و بررسی در مورد جنايات ضد انسانی در سه دهه گذشته افغانستان تهيه کرده و منتشر کرده است. سيما سمر، رييس کميسيون مستقل حقوق بشر گفته است که هنوز در افغانستان موارد نقض حقوق بشر وجود دارد و افرادی در اين کشور هستند که "خود را به رعايت از قانون ملزم نمی دانند.  سازمان آمریکایی نظارت بر حقوق بشر از حامد کرزی، خواسته از هیچکدام از جنگسالاران و فرماندهان گروه های نظامی در کابینه جد ید ش استفاده نکند. کرزی در انتخابات ماه اکتبر بعنوان رئیس جمهور انتخاب شد. سازمان نظارت بر حقوق بشر می گوید کرزی باید با اتکا به حمایت مردمی موجود، افرادی را که جنایات گذشته به آنها منتسب دانسته می شود را کنار بگذارد. سازمان نظارت بر حقوق بشر نامه اش را با تبریک به کرزی آغاز می کند که اولین رئیس جمهور منتخب است. اما این سازمان در نامه یاد آوری می کند که او مسئول اداره کشوری است که جنگسالاران و فرماندهان محلی هنوز از خشونت و زور و وحشت آفرینی برای مرعوب کردن بخش عظیمی از جمعیت این کشور استفاده می کنند. در این نامه از کرزی خواسته شده که نه تنها از انتساب چنین افرادی در کابینه خود داری کند بلکه برای کاستن از میزان قدرت آنها اقداماتی انجام دهد. بسیاری از مردم از این خواسته سازمان نظارت بر حقوق بشر حمایت می کنند. توجه ویژه این سازمان به عبدالرسول سیاف، معطوف شده که که بخاطر تن در ندادن به خلع سالح نیروهای تحت فرمانش مورد انتقاد قرار دارد. این سازمان همچنین می گوید کرزی باید در مورد حقوق زنان کارهای بسیار بیشتری انجام دهد و بر ارتش امریکا بخاطر بدرفتاری نیروهایش در طی عملیات و رفتار بد با زندانیان فشار بیشتری وارد کند.

زدوريت وطن د ر پیچ و تا بم
نموده داغ هجرا نت کبابم
سرا پا شو ق دیدا ر تو دا رم
بزرگی کن بیا یک شب به خوابم
.

 

 

 

قبلی

 


بالا
 
بازگشت