اکادمیسین دستگیر پنجشیری
زن را " گل شبها " وشبستان، مسا ز
بیگانه ز د نیای د رخشان ، مساز
ای طالب ظلم و زنده گیی بد وی
مهر و مه ما به ابر پنهان ، مساز
" فروغ هستی " به پیشواز هشتم مارچ
پیشینه ء روابط افغانستان با پاکستان
بخش چهارم
دوران صدورانقلاب وضد انقلاب ا ز اتحادشوروی وپاکستان به افغانستان
پس ازلشکر کشی وصدور انقلاب از سوی رهبران بلندپایه ء حزبی ودولتی اتحادشو روی به کشورما و واژگو نسازی دولت حفیظ الله امین درشام 6 جدی 13 58 خورشیدی ، نعره ها ی ا لله اکبر و نهضت به اصطلاح " خود انگیخته وخودجوش " توده ها ، نخست از سوی مرزهای غربی کشور وسپس از نوار مرز استعماری دیورند بلند شد وزبانه کشید و اندک اندک به سراسر کشور گسترش وپهنا یا فت . ازین اوضاع بحرانی سلطنت طالبان احزاب راستی ملی گرا ،تنظیمها وتحریکهای وابسته به نظامیگران پاکستان ،آخوند های خشک اند یش ایران ، کشورهای عربی خاورمیانه ابرقدرتهای دور ونزدیک به بهره برداری گسترده ء تبلیغاتی وسیاسی آغاز نهادند . پاسداران نظامات کهن فیودالی وقبیله یی،اگردر آغاز مخفی صلح آمیز وگهگاه علنی و مسلحانه مقاومت میکرد ، ولی درنتیجه ء تجاوز حضور ونفوذ اتحا د شوروی همچنین درنتیجه ء تلا شهای موذیانه ء نظامیگران پاکستان وپلان پشت پردهء قصر سفید، این جنگها ماهیت سمت وسو و ابعاد گسترده تر بین المللی بخود گرفت .
" بدعت " تشکیل " کمربند سبز " ، از سوی ریگن رییس جمهور امریکا ، بیدرنگ مطرح گردید . این" کمر بند سبز" از اخوان المسلمین مصر و کشورهای خاورمیانه عربی پاکستان ، وها بیان سعودی ومولا نا های دیو بند ی پاکستان ،تشکیل شد . ازان پس ، مهاجرت مردمان نوار مرز استعماری دیورند وولایات غربی ومرکزی به کشورهای همسایه پاکستان و ایران آخوندی ، از سوی پیشوایان طریقه ها ی نقشبندی ( حضرت صبغت لله مجددی ) قادری ( پیر گیلانی ) و پیروان آنا ن درینجا و آنجا با پخش شبنامه ها تشویق گردید .
تاچر صدر اعظم محافظه کاران انگلیس ، باری به پیشواز لشکر آواره گان کشورما به دره ء خیبر آمد این ساده د لان خوشباور را ، به القا ب بلند بالای " جنگاوران مقدس "توصیف کرد همان جنگاوران مقدسی که امروز در پاکستان تحقیر تعقیب قهرا اخراج وزندانی میشوند و ودر آب وخاک خود خانه وکاشانه ندارند دولت اسلامی افغانستان نیز درمورد پذ یرش نگهداری و با زگشت با عزت این قربانیان " جنگ وجهاد " ناتوانی سستی بی مروتی نشان میدهند . اکنون به این پرسشها باید پاسخ گفت که چرا سنگرداران وصاحبان اصیل سرزمین سوخته ء ما از نظر ها افتاده اند ؟ دلیل روشن این پرسش در این واقعیتها ی تلخ نهفته است که گنجبران وصاحبان صنایع جنگی جهان سرمایه، در آن هنگام به نیروی پایان نا پذیر انرژی این " جنگاوران مقدس " نیازمبرم داشتند ،از برکت لشکر آواره گان به گاو صندوقهای صاحبان صنایع جنگی ملیاردها دولار سرازیرواسلحه ومهمات جنگی آنان فروخته میشد . قدرتهای بزرگ سرمایه سالاری جهانی به همکاری اداره ءنظامی پاکستان ودولتهای واپسگرای عربستان سعودی مصر ودیگر اقمار منطقه یی خود ، با بهره بردار ی رندانه از او ضاع پیچیده ء افغانستان ، منا فع ستراتیژیک اداره ء نظامی پاکستان، سلاطین نفتی امریکا بریتانیا ی کبیر جمهوری خلق چین، ایران آخوندی وکشورهای عربی خاورمیا نه را باهم گره زد . وبه این نیرنگ ، تمامی قدرتهای بزرگ دور ونزدیک وکنفرانس ممالک اسلامی برای دفع خطر تجاوز نظامی قشون شوروی فراخواند ه شد آواره گان افغا نستا ن و دهها هزار از " شهادت طلبان " زندانها ی کشورهای عربی خاورمیانه به افزارهای اجرای مقاصد منافقانه نظامی- سیاسی دولت پاکستان مبدل گردید وزیر شعا ر خوشا یند ولی مردمفریبانه ء " آزادی .و. " دهها هزاراز واپسگرایان دوسوی مرز استعماری دیورند مسلح شد وبه اسا س گفتگوهای صریح را د یو یی اسلم بیگ لوی درستیز باز نشستهء پاکستان نصیرالله بابر ، شهزاده ترکی - ا لفیصل و اعتراف جنرال پرویز مشرف (درکتاب خاطراتش ) آموزش نظامی یا فت توسط مولانا های پاکستان مغز شویی وبسیچ شد یکجا با واپسگرایان کشورهای خاورمیانه عربی وافریقا به میدانهای خونین جنگ وبه گوشه گوشه ء افغانستان صادر گردید . کشتی کشتی اسلحه ومهمات جنگی ازسوی امریکا ومصر در کراچی لنگر انداخت وبه زرادخانه های نظامیگران پاکستان انتقال یا فت و از مساعدتهای مالی خارجی نیز در نتیجه ء معاملات پشت پردهء رهبران وفرماندهان مشهور با شخص ضیاءالحق احتمالا از "گاو غدود ی" هم به سنگر داران راستین وفرزندان شهید ان معلولان و معیوبان جهاد ومقاومت مردم افغانستان نرسید .
باید دانست که درهمان فضاء وهوای نظامی- سیاسی نقش اخوان ا لمسلمین مصر کشورهای خاور میانه عربی و پاکستان بیش از دیگران از سوی ضیاءلحق رییس جمهور پاکستان وریگن رییس جمهور امریکا ، برجسته شد این تنظیمها را به نامهای بنیادگرا وافراطی توصیف و به نفع اجرای مقاصد سیاسی ومنطقه یی خود تشخیص کردند .
احزاب سلفی ساخت عربستان سعودی دیو بندیان پاکستان وتمامی سکون پرستان ومخالفان سرسخت نیروهای سیکولار ، ارزشهای اعلامیه ء جهانی حقوق بشرو زنده گیی مدنی را واپسگرا وطرفداران تفریط نامیدند از حضرت صبغت الله مجددی وپیر گیلانی به اوصاف پیر وپیشوای طریقه های صوفیه و اعتدالی ستایش و بهره برداری گردید . به این تنظیمهای طرفدار افراط تفریط و اعتدال ، به تنا سب نقش ، نتایج خرابکاریها ، ودرجه ء قساوت وبرخورد تعصب آمیز آنا ن علیه نیروهای چپی سیکولار و تحولات شتابنده اجتماعی افغانستان ، حقوق و امتیازات مالی اسلحه ومهمات تعیین شد
ولی اینهمه ارزشها وارزشنماها ی امریکا و پاکستان در فردای سقوط دکتر نجیب لله وتصرف قصر صدارت عظما ازسوی احمد شاه مسعود فرمانده شاخه ء نظامی سیاسی شورای نظاربی اعتبار وباطل شد. فرمانده احمد شاه مسعود به نماینده گان استخبارات نظامی پاکستان که پس از سقوط دکتر نجیب لله دردفاتر صدارت جا بجا شده بودند گفته بود: -
" نه من دکتر نجیب لله هستم ونه شما مشاورین شوروی . لطفا دستگاههای مخابرهء خودرا از قصر صدارت عظمی واداره های کشورما بیدرنگ به داخل سفارت خود انتقال دهید وتماسهای خودرا با دولت افغانستان ازمجاری د یپلوماتیک وبر اساس موازین بین ا لمللی تنظیم کنید .."
همچنان سفارت پاکستان و " لانه ء جاسوسی " منطقه یی بازیگران سیاست نفتی جهان درنتیجه تظاهرات واعتراضات خشما گین محصلان میهنپرست دانشگاه و پولیتخنیک وشهر یان کابل نخست بسته شد وسپس ازسوی دولت افغانستان مجبور به رعایت موازین دیپلوماتیک افغانستان مستقل گردید به همین دلیل از همان لحظه های نخستین تصرف کابل توسط نیروهای فرمانده مسعود تا همین امروز ،پاسداران پلنگینه پوش هندوکش بیدارو بطور کلی جبهه ء متحد مقاومت مردم افغانستان ، افتخار کینه وخصومت ادارهء نظامی پاکستان و میراثخوارن استعمار بریتا نیارا کسب کرده است . خارچشم و ما نع عمده ء فعالیتهای سترا تیژیک نظامی سیاسی پاکستان وشرکای منطقه یی وجهانی آن شناخته میشوند به هرحال اصطلا حا ت بنیادگرا معتد ل و واپسگرا ، اساسا ساخته و با فته ء رسانه ها ومطبوعات امریکا بوده است نه میوه وثمرتلخ ، ترش ومیخوش " تفکرنوین" دوران فروپاشی ،بحران و احتضار نظام شوروی .
شایسته گفتن است که معادل این اصطلاحات را من خود با شناخت ترکیب ، ماهیت و خصلت تنظیمهای " کمربند سبز" ساخت ریگن وپاکستان ، در پیشگفتار جلد اول کتاب "ظهور وزوال حزب دموکراتیک خلق افغانستان " ص دوم ، چاپ اول و درسال 1999 میلادی برای نخستین بار درشهر پشاور به اشکال " تندرو " ، " کند رو " و میانه رو" وضع کرده و آگاهانه به کار برده ام .
با توضیح این مطا لب ضروری وشناخت درجه ء خشونت خرابکاری و وابسته گیهای تنظیمهای تندرو کندرو ومیانه رو اینک به افشای اهداف دور ونزدیک توسعه طلبانه پاکستان حامیان بین المللی وشرکای منطقه یی نظامیگران پاکستان آغاز میکنیم .
اگر در دوران حاکمیتهای ضد فیودالی هفتم ثور 1357 خورشیدی ؛ واژگونسازی جمهوری دموکراتیک ا فغانستان ، تسخیر شهر کابل ، ضربه آوردن از هزار جناح، کشتار مردم غیر نظامی وشهروندان بی گناه کابل ، نسل کشی ، تهی کردن اجباری توده ها ی مردم وطن از شهرها ، سربازگیری از صفوف مهاجران اجباری ،ترور کارمندان ومقامات بلندپایه ی لشکری وکشوری ، خرابکاری مکا تب بیمارستانها فابریکه ها پلها و بندهای برق همه وهمه فهرست ناقص اهداف ضد انسانی ووحشیانه ء اداره ء نظامی ومتحدین منطقه یی وبین المللی دولت پاکستان بود؛ شوربختانه در وضع کنونی همان سیا ست ضد انسانی وضد ترقی ادارهء نظامی پاکستان باشدت وخشونت بیشتر ومرگبار تری علیه نهادهای فرهنگی دولت اسلامی ورشد مستقل ملی بویژه علیه کودکان مستعد به آموزش وپرورش وبی گناه مردم جنوب وشرق کشورما جریان دارد .
بیک سخن ، از خاشخا شها ، دانه های مرگ و خارهای که دیروز میراثخواران استعمار بریتانیای کبیر ، نفتخوار جهان ، بویژه آقای جان بولتن نمایندهء سرسخت محافظه کاران امریکا ، دردوسوی مرز استعماری دیورند کاشته بوده اند ؛ امروز" دیگ چینی" فرزندان وسربازان آنان، در وزیرستان و در جنوب وشرق افغانستان شعله های سرکش آتش ، مرگ انتحاری وخود کشی درو میکنند .
به هرحال درین گرهگاه تضادهای حاد بین ا لمللی ، جنگ گرم وسرد میان هردو ابرقدرت شوروی امریکا ،متحدین واقمار آنان تشدید یا فت ، با مقاومت نیروهای مسلح مخالف ومختلف چپی و تنظیمهای تندرو کندرو ومیانه رو افغانستان مقابل شد جنگ وکشتار مردم بیگناه بویژه کودکان وزنان طولانی وطولانی تر گردید . افغانستان به یکی از آ زمایشگاه سلاحهای جنگی ابرقدرتها مبدل شد هیچیکی ازین دوجبهه ء انقلابی وضد انقلابی بر دیگری از طریق جنگهای فرسایشی غلبه نه توانست . کاربجایی کشید که پله ء مصارف جنگی برسود آوری آن سنگینی کرد هردو اردوگاه بیدرنگ تکتیکها ی خودرا تغییر داد . وسر انجام از مجاری ملل متحد زمینهء مذاکره میان اردو گاههای رنجبران و گنجبران جهان، زیر نظارت مستقیم " دیوید س کوردویز" نمایندهء سازمان ملل متحد درشهر" ژنیو" فراهم گردید . وزیران خارجه ء افغانستان وپاکستان هریکی به نما ینده گان فوق العاده ء ملل متحد دید گاهها و مواضع خود را جداجدا مطرح میکرد .
محمد ضیا ء الحق رهبر نظامی پاکستان در برابر ببرک کارمل رهبر حزبی ودولتی افغانستان سخت حساسیت نشان میداد وبه تحریک محافظه کاران کهنه ونو ، انگلیس وامریکا بویژه ریگن حاضر به رسمیت شناختن رژیم ببرک کارمل وهیچگونه سازش ، مصالحه و رفع مناقشه با او نشد . سرانجام گوربا چوف برای مهار زدن بحران اقتصادی سیاسی و اجتماعی درون کشور شورا ها وکاهش فشار بین المللی، بویژه قصر سفید علیه شوروی ، بفکر وذکر برکناری ببرک کارمل ،از رهبری حزب دموکراتیک خلق و ریا ست شورای انقلابی جمهوری دموکراتیک افغانستان افتاد وآب به آسیاب قصر سفید و اداره نظامی پاکستان ریخت . شعار عقب نشینی منظم قشون شوروی از افغانستان "دفاع مستقلانه" و " مصالحه ء ملی " را مطرح کرد برای نیل به این اهد ا ف سیاسی کمسیونی ایجاد شد شواردنازده عضو دفتر سیاسی ووزیر خارجه ء شوروی این کمسیون عالی را رهبری میکرد اعضای دفتر سیاسی بویژه وزیر دفاع ورییس کا. جی .بی ، شوروی ، به حیث ا عضای این کمسیون تعیین شدند . ازان پس کا ر توضیحی وتبلیغاتی در درون حزب دموکراتیک خلق افغانستان بسود دکتر نجیب لله آغاز گردید و آرام آرام ومرحله به مرحله توسط ویکتور پلنچکو سرمشاور حزبی دکتر نجیب لله زمینه ء برکناری ببرک کارمل فراهم شد. و لی کار آگاهان روابط بین المللی و حزبی دوران برژنیف ، به این نظر بود ه اند که ببرک کار مل باید محترمانه سبکدوش شود تا برکناری او به وحدت رهبری وصفوف حزب لطمه نزند . به این تدبیر ،زمینه ء ارتقای دکتر نجیب الله نخست به عضویت دارلانشا ء کمیتهء مرکزی بدون واکنش شدید نیروهای داخلی مساعد گردید و در عمل امور حزبی ودولتی را رهبری میکرد .درین هنگام مبارزه برای حفظ وکسب قدرت سیاسی آغاز شد .دکتر نجیب لله به بازیها ی اوپراتیفی مشغول گردید . درگام نخست با نظرمحمد وزیر دفاع و سید محمد گلاب زوی وزیر داخله ء وطرفداران آنان در دفتر سیاسی و دارالانشاء کمیته ء مرکزی از جمله با دکتر صالح محمد زیری عضو دفتر سیاسی ، میرصا حب کاروال و نیاز مهمند منشیان کمیته ء مرکزی ح.د.خ.ا. داخل مفاهمه ومعامله سیاسی شد . گرایش برتری جویی قومی وقبیله سالاری دردرون حزب دموکراتیک خلق افغانستان درهمان برش مبارزه ء درون حزبی ، با ل وپر کشید
این اتحاد قومی ،نظامی و سیاسی و فرکسیونی ناپایه دارمشروط ومعامله گرانه ، ازسوی طرفداران ببرک کارمل ودیگر شاخه های انشعابی در درون وبیرون حزب بواکنش متقابل مواجه گردید و گروهبند یها ی قومی ومحلی جوانه زد. پر شاخ وبرگ وبر شد . به نام و شکل جنبش ملی –اسلامی سازمان وتوسعه یافت . درین فضای گل آلود سیاسی و سازمانی من نیز پنج ماه پیش از سبکدوشی ببرک کارمل ، از عضویت دفتر سیاسی به بهانه نقض معیارهای اساسنامه ء حزبی در انتصاب ده عضو جدید کمیته مرکزی برسم اعتراض و به دلیل بیماری قلبی خود استعفا کردم . درین انتصاب واقعا معیارهای شایسته گی تخصص سابقه ء کاری آگاهی ترکیب اجتماعی -ملی نامزدا ن جدید کمیته مرکزی ، درنظر گرفته نشده بود .بویژه چشم پوشی از نقش برجسته ء زنده نام استاد خلیل کوهستانی وپیش کشیدن قادرآشنا ازسوی منشیان قندهاری ما ، مرا سخت بر افروخته ساخت ودرپای مصوبه نظر مخالف خودرانوشته وامضاء کردم .
لازم بیاد آوریست که روزی زمینه ء ملاقات تبییف سفیر کبیر شوروی ، در دار لانشای کمیته مرکزی بامن مساعد شد او ازمن خواهش کرد تا نظر مخالف خودرا پس بگیریم وگفت : - " مشاورا ن حزبی شما شایسته گی این کاندیدان کمیته ء مرکزی شمارا بدرستی ارزیابی کرده اند وما از انقلاب شما دفاع مکنیم وخون سر بازان ما در دفاع از انقلاب شما میریزد.و..و .." من درپاسخ ایشان گفتم " انقلابی که از خود دفاع نتواند انقلاب نیست و بگذارید که چنین انقلابی بمیرد " وگفتم که به عادلانه بودن موضع مخالف خود باور کامل دارم ونظر خودرا پس نه میگیرم . چندروز پس جلسه دفتر سیاسی دایر شد استعفایم از عضویت دفتر سیاسی به اتفاق آرا تایید گردید پس ا ز تصویب استعفا ازمیا ن تمامی اعضای دفتر سیاسی تنها جنرال رفیع احساس همدردی نشان داد و تأسف کرد . ولی دیگران ، ازبیم مشاور ان شوروی حتا یک جمله ء تشریفاتی هم بز بان نیاوردند . درهمان برهه ء تاریخ مبارزه پر فراز و فرود اجنماعی بیش از هرزمان دیگر ، به فقر فرهنگی و سیا سیی جامعه ء قبیله یی ما آگاهی ژرف یا فتم وبه این واقعیت تلخ متوجه شدم که اکثر رهبران حزبی ، جز به منافع خود خانواده خیل وتبار، غژدی و قلعه خویش به ارزشهای والای انسانی واصول مبارزه ء اجتماعی چندانی نه می اندیشیده اند .علل شکست و پراگنده گی ما بدون ترس از اشتباه درهمین واقعیتهای تلخ نفوذ بی بند وبار مشاورین حزبی ، تفاوت کفتار با کردار نقض اصول وموازین دموکراتیک اساسنامهء حزبی و در خصلتهای خورده بورژوازیی شهری ، دهقانی روستایی وچوپانی صحرایی و بویژه در ضعف آگاهی وشناخت ما از قو انین تکامل جنبش وجامعه ء کثیر الملة ما نهفته بوده ا ست آرزومندم که رهبران نسل جوان ما ازین سردمهریها ی روزگار وکجروشیهای ما درس عبرت بگیرند هرگز ا صول مرامی وموازین دموکرا تیک اساسنامه ، منافع مردم ، همرزمان و سربازان گمنام خویش را فراموش و تحقیر نه کنند . تا بار دیگر پراگنده ، تیت وپرک نشوند وبه گفته ء هنرمند مردمی میهن ما امیرجان صبوری " قطعه قطعه وذره ذره " نه گردند .
بهر حال هنوز یک سال ازین مبارزات درون حزبی سپری نشده بود که جلسه ء دفتر سیاسی حزب کمونست شوروی دایر شد دران جلسه درباره ء خروج قطعات شوروی ازافغانستان ودفاع مستقلانه ء کشور بر رسی وتصاویب صورت میگرفت اعضای دفتر سیاسی حزب دموکراتیک خلق افغانستان نیز درآ ن جلسه ء تاریخی و سر نوشت ساز دعوت شده بود ند
در ان جلسه ء دکتر نجیب لله منشی کمیته ء مرکزی با الهام از رهنمودهای سر مشاور حزبی خود ، بازگشت قشون اتحاد شوروی ، طرح سیاست مصالحه ورفع مناقشه ء میان جناحهای درگیر جنگ ودفاع ستقلانه را بسود صلح وثبات افغانستان منطقه وشوروی ارزیابی کرد ه بود
ولی دران شرایط دشواروپیچیده ءبین المللی ،پیشبینی تاریخی ببرک کارمل درست مخالف موضعگیری دکتر نجیب لله واین چنین بود که " خروج قطعا ت شوروی نه تنها به زیان صلح وامنیت افغانستان ، بل به زیان اتحادشوروی نیز میباشد " . ببرک کارمل به روشنی به این باور بود ه است که "افغانستان خط اول جبهه وحریم امنیتی اتحاد شوروی است، هرگاه ازافغانستان پسروی شود ؛ فردا نه تنها افغانستان ، بل تاجکستان و ازبکستان نیز مورد تهاجم نیرومند تری ازسوی امپریالزم جهانی ، اقمار وافزارهای منطقه یی آنان قرار میگیرد " . اینک زنده گی وزمان ، صحت پیش بینی ببرک کارمل را بوضوح کامل نشان داد ه است .
سپس دگر جنرال نظر محمد وزیر دفاع ، سید محمد گلاب زوی وزیر امور داخله ویعقوبی وزیر امنیت دولتی ظاهرا " با یک د ل و یک زبان"! ازطرح سیاست مصالحه ملی و عودت قطعا ت شوروی بگونه ء دکتر نجیب لله دفاع کرد ند ، البته این موضعگیری به ببرک کارمل درعمل هوشدار باشی بود که گویا ، د یگر قوای مسلح افغانستا ن به اووفادار نه میباشد ودوران رهبری او به پایان خود نزدیک است .
پس ازین جلسه ، ببرک کارمل به بهانه معالجه به مسکو نگهداری شد مراسم رسم وگذشت نظامی جشن هفتم ثور نیز زیر نظر دکتر نجیب لله آغاز وانجام یافت و منشی نظامی حزب برای نخستین بار خواب مارشالی دید با لباس جنرالی در لوژ . . ظاهرشد بیک سخن شرایط برکناری کارمل به مقیاس ملی وبین المللی " بظاهر!" فرا هم گردید ولی به گفته ء دانشمندی پیشبینی دقیق فردای افغانستان واین آتشفشان خشم وخروش تاریخی قلب آسیا بسیار دشوار میباشد .
ببرک کارمل بادرک مواضع رهبران حزبی هردوکشور بزودی در11ثور 1365 خورشیدی (اول می ) چهار روز پس ازهشتمین سالروزپیروزی قیام هفتم ثور 1357 خورشیدی ودریک روز بارانی بوطن و به ارگ جمهور برگشت ازسوی سازمان زنان رفقا ودوستان نزدیک خویش بصورت غیر رسمی پذیرایی گرم گردید در 12 ثور شماری از فعالان حزبی مظاهره کنان داخل ارگ شدند مکاتب دختران به سود ببرک کارمل وعلیه دکتر نجیب لله وگورباچوف شعارهای سیاسی ونعره های " زنده باد مرده باد " خودرا بلند وبلند تر کردند .خبر این تظاهرات در رسانه های خبری جهان کم وبیش انتشار یافت
درشب 13/ 14 ثور1365 خورشیدی 20تن از اعضای کمیته مرکزی ازحمله محمود بریالی صادقی وانجنیر نعمت و دیگر همباوران وفادار ببرک کارمل توسط خلیل امین زاده فرمانده قطعه موءسسات مکروریان وزارت امورداخله، ازمنا زل شان گرفتار وبه قصر گلخانه ء ارگ جمهوری انتقال یافت .به این ترتیب زمینه ء کودتای سپید و بدون خونریزی دکتر نجیب لله علیه ببرک کارمل فراهم شد . صبح 14 ثور 1365 خورشیدی میر صاحب کار وال ودکتر صالح محمد زیری این دومنشی کمیته مرکزی ، درباره ء گرفتاری هوادارا ن ببرک کارمل با شادمانی غرورآمیز ی به من گزارش دا د ند و مرا از ین کارنامه "درخشان! " حزب وجلسات مشورتیی جناحها ی خلق وپرچم آگا هی بخشیدند . طبق پلان قبلی دارلانشا ء کمیته ء مرکزی حزب دموکراتیک خلق افغانستان ، بزودی 24 عضو کمیته مرکزی جناح خلق درقرارگاه کمیته مرکزی گرد آمد وجلسه دایر شد و این جلسه توسط نوراحمد نور منشی تشکیلات کمیته ء مرکزی دایر گردید درین جلسه انجنیر نظرمحمد وزیر ساختمان ونور احمد نور منشی تشکیلات حزب دربارهء ضرورت و نقش فعا ل دکتر نجیب لله درشرایط دفاع مستقلانه سخنرانی کرد ند وسبکدوشی ببرک کارمل از رهبری ح. د. خ.ا ، بسود مرحله دفاع مستقلانه ومثبت ارزیابی شد ولی منکه از عضویت دفتر سیاسی نزدیک به شش ماه پیش استعفا کرده بودم ؛ این بار تقاضا کردم که تمام اعضای کهنکار دفتر سیاسی و منشیان کمیته ء مرکزی یکجا با ببرک کامل جای خودرا داوطلبانه و لی به شیوه ء دموکراتیک و صلح آمیز ، به نسل جوان و تازه نفس حزب خالی کنند واین پند مردم را بشنوند.که :" آسیا ب پدر کار به نوبت است " (ژرنده که دپلار ده خو په وار ده ) درین صورت حزب با خون نو تحرک تاز ه مییابد ووحدت صفوف حزب در دوران دفاع مستقلانه تقویت میشود گرچی به این پند خلاق مردمی ، تمکین نشد . ولی زنده گی وزمان نشان داد که همه همکاران نزدیک ببرک کارمل از جمله نور احمد نور منشی تشکیلات و معاون شورای انقلابی ، محمود بریالی منشی روابط بین المللی ح.د.خ.ا دکتر اناهیتا دکتر صا لح محمد زیری ظهور رزمجو میر صاحب کاروال جنرال نظر محمد سید محمد گلابزوی جنرال قادر و در نهایت سلطان علی کشتمند ، گام به گام به شیوه های اوپراتیفی ،وبا توسل به سیا ست نیش ونوش از عضویت دفتر سیاسی اخراج تبعید وحتا سلطان علی کشتمند مورد حمله ترور ستی مرموزولی ناکامی قرارگرفت شمار دیگری زندانی بی نقش یا محکوم به اعدام وحبس دوام و در فردای استعفای نجیب به فرمان جناب عبد الرحیم هاتف معاون اول رییس جمهور از زندان پلچرخی پس از دوسال ودو ماه حبس آزاد شدند شایسته گفتن است که خلاف قوانین وارزشهای اعلامیه ء جهانی حقوق بشر یک سال واند ماه این رفیقان دکتر نجیب لله برای خوشی خا طر شاه مخلوع سلطنت طلبان میانه روان واشراف قبایل درسلولهای مجرد وکوته ها ی قفل سپری شد ه بود برخورد هتلر با یهودیان به باورم انسانی تر از دوران دکتر نجیبالله بود هتلر یکبار درکوره های آدم سوزی مخالف خودرا می کشت ولی ازدر ودیوار وچراغ ونان وآب وعسکر وسرباز ومستنطق وزندان با ن این اداره هر روز وهرشب تحقیر شکنجه روانی ومرگ می ریخت .وغرور وکرامت انسان وحتا تحصیلکر ده گان ملکی ونظامی افغانستان واقعا جریحه دار میشد یکی ازهمان محکومان به اعدام دگروال غفور تره خیل بود او صد چره وزخم به تن ویک چشم خودرا درجنگهای هرات به فرمان دکتر نجیب الله ازدست داده ولی شور وطن پرستی و آزادی خواهی درد ل این افسر انقلابی خاموش نشده بود ا وهفتاد مین سالروز آزادی افغانستان را با سه تن از همزنجیران خود با نوشیدن سه پیاله شیر جشن گرفت و حماسه نبرد ش درهمان شب فردای جشن آزادی برایش خوانده شد نام این سروده گوهر آزادی بود واینک برای غلبه برشکستها ی دوران غربت وغربت آفریننان جهان ویادهای تلخ وشیرین "زندانهای وطن" همان سروده را درین جا نقل میکنم
گوهر آزادی
فریاد دلی بشنو ، از افسر آزادی درگوشه ء زندانی از اخگر آزادی
صد زخم به تن دارد این وارث آب وخاک ازپای نه می افتد تاج سر آزادی
با مرگ قوی پنجه انداخت اگر پنجه ازمرگ قوی تر شد شیر نر آزادی
درسینهء سوزانش ،او عشق وطن دارد خورشید صفت تابد د رخاور آزادی
او مهر درخشان است دردیده ودردلها او اختر تابان است ، درسنگر آزادی
صد بار اگر افتد ،یکبار دگر خیزد شوری دگری آرد درپیکر آزادی
دارد به دل امیدی ، تانظم جوان آید درمیهن آزاد ش ،در کشور آزادی
درهم شکند فردا، زنجیر ودر زندان بازوی چکش کوب و آهنگر آزادی
عمریست که جام او از باده تهی باشد ریزید خم می را در ساغر آزادی
گمگشته اگر مارا گنج وگهر دنیا
درصلح جهانی جو رو گوهر آزادی
نا له ء نیلاب
بلاک اول زندان پلچرخی
27 اسد 1370خورشیدی
با ذکر این چاشنی بیداری بخش باید به ذکر گوشه ء دیگری ازین لحظات درد ناک زنده گی پراز دردورنج وطن قصه کرد که در همانروز 14 ثور 1365 جلسهء دیگری از سوی سلطان علی کشتمند صدر اعظم نوراحمد نور سلیمان لایق بارق شفیعی نجم الدین کاویانی و فرید مزدک بطور کلی به اشتراک 25 تن از اعضای رهبری جناح پرچم دایر گردید در پایان طبق پلان پشت پرده ء شوارد نازده وزیرامور خارجه شوروی کریچکوف وزیر امنیت ، ورانتسوف معاون اول وزارت خارجه وسفیر ونماینده ء فوق العاده شوروی درکابل ، وزیران نیر وهای مسلح افغانستان ؛ یکجا با دکتر صالح زیری و زیر مراقبت شدید امنیتی ، نزد ببرک کارمل رفتند وبه او اخطار دادند تا فقط طی یک ساعت استعفای خودرا از رهبری حزب دموکراتیک خلق افغانستان بنویسد . ببرک کارمل با همرزمان ثا بتقدم و وفادار خویش در ارگ ، مشوره کرد واستعفای خودرا با درک پلان مشترک ریشه داررهبری شوروی ودکتر نجیب لله ، نوشت و سپس هرسه گروه مخالف ومختلف حزبی زیر فشار نیروهای مسلح افغانستان و رهبران بلندپایه شوروی به اصطلاح پلنوم 18کمیته ء مرکزی حزب دموکراتیک خلق را در قصر دلکشا دایر کردند .در ین پلنوم دارای گرایشهای ناهمگون و "سه رنگ !" ، ببرک کارمل دکتر اناهیتا ومحمود بریالی حضور نیافته بود و لی سربلند معاون صدراعظم جمهوری دموکراتیک افغانستان گرفتاری همرزمان وفا دار به ببرک کارمل را یک " خیمه شب بازی " مسخره وکود کانه خواند و با قاطعیت کوبید ومن نیز پیش شرطهای خودرا برای دموکراتیزه شد ن زنده گی حزبی مطرح کردم .به این شیوه های غیر دموکراتیک ، استعفای ببرک کارمل و انتصاب دکتر نجیب لله قهرا زیر فشار هماهنگ نیروهای درونی وبین المللی منظورو تصویب گردید و به سود تنظیمهای بنیادگرای ساخت پاکستان، رسمیت وبه اصطلاح " مشروعیت ً!" یا فت وبه این نیرنگ اوپراتیفی فصل دیگری از تاریخ پرفسون وفسوس سازمانی سیاسی ورهبری زیرشعاربه "ظاهر!" " مصالحه ء ملی " درکشور آتشدل ما آغاز گردید و آنگاه دریک لویه جرگه ء سنتی بتاریخ 29-30 نوامبر سا ل 1987 م این بار دکتر نجیب لله شاگرد بی وفای ببرک کارمل ، مغایر اصول وموازین انتخابات دموکراتیک آزاد مخفی ومستقیم به عنوان رییس جمهور افغانستان برای هفت سا ل قدرت بی لگام دولت را موقتا با چنین بازیهای اوپراتیفی -سیاسی تصرف کرد شاید نزد خواننده پرسشی ایجاد شود که چرا سیاست مصالحه ء ملی دکتر نجیب لله با چنین پشتو انه ء محکم بین المللی دولتی و حزبی خود ناکام شد وبه شکست مرگبار منجر گردید ؟ پاسخ این پرسش؛ نخست ؛این داوری درست مردم بوده میتواند که " بار کج به منزل نه میرسد " وسپس عوامل شکست سیاست "مصالحه ء ملی " دکتر نجیب لله ،در بخش پنجم " پیشینه ء روابط افغانستان وپاکستان " بررسی تاریخی وکالبد شگافی میشود
نتیجه بخش چهارم
ازبیان این رویداد های تلخ تاریخ مبارزات توطیه گرانه و عاری از افتخار درون حزبی به این نتایج روشن میتوان دست یافت که :
( 1 : طراح " مصالحه ملی " حزب دموکراتیک خلق افغانستان نبود این طرح تاکتیکی و گذرا برای دوران کوتاه بازگشت بی خطر جانی ومصوء ون نیروهای اشغالگر شوروی از سوی کمسیون عالی حزبی ودولتی شوروی مورد تایید وتصویب قرارگرفته بود .
( 2 : دکتر نجیب لله ، بدون بدست آوردن هیچگونه امتیاز مشخصی ،نخست به تصفیه رهبران دوشاخه ءپرچم وخلق وسرکوب خونین وپراگنده گی نیروهای مسلح جمهوری دموکراتیک افغانستان آغاز وبه سود مخالفان مسلح تنظیمهای بنیادگرا ی ساخت پاکستان ، شاه مخلوغ واشرافیت فیودالی ، پسر وی یکطرفانه و داوطلبانه کرد . از " 64 " ماده ء قانون اساسی بدون کسب اندکترین امتیازی از دشمنان تاریخی مردم بزیان اهداف دور ونزدیک حزب دموکراتیک خلق افغانستان با چشمان بسته عبور نمود وزمینه ء زوال حاکمیت حزب وطن را دیده ودانسته و بدست خود فراهم سا خت
( 3 : دولت اسلامی پاکستان ، اساسا میراثخوار استعمار بریتانیای کبیر عضو پیمان کشورهای مشتر ک المنافع ، وفادار به تخت وتاج سلطنت انگلیس ، عضو پیمان نظامی سنتو ، افزار گوش بفرمان جمهوری خلق چین ، سازمانده فعال طرح " کمر بند سبز " ریگن رییس جمهور امریکا ، مرداب پرورش بنیادگرایی ،تیرورزم بین المللی ، القاعده طاعون طا لبان وواپسگرایی ، شریک عمده ء مافیای مواد مخدر ، دشمن سوگنده خورده رشد مستقل ملی افغانستان وهندوستان و در نهایت غاصب حق خود ارادیت خلق بنگله دیش پشتونخوا بلوچستان سند وکشمیر بوده است .
(4: خلاف شیوه تفکر کلیشه گونه ی بنیادگرا یان و تحلیلگران سیاسی ظاهر بین منطقه وجهان ، تجاوز نفوذ وحضور قشون شوروی درافغانستا ن کاملا جنبه ء پیشگرانه ودفاعی از حریم شوروی داشته است . نه بگونه ایکه تکرار میشود اهداف رسیدن به آبهای گرم وپامال کردن قلمرو پاکستان و آن هم در پایگاه ستراتیژیک ونظامی امریکا وپیمان سنتو ودر نزدیکی جمهوری خلق چین .
( 5 : فروپاشی نظام شوروی پدیدهء رشد نیروهای تولیدی وپوسیده گی مناسبات کهن دران کشور بوده است نه محصول ویژه ءوعمده جنگهای فرسایشی وخرابکارانه تنظیمها وتحریکهای ساخت پاکستان وجهان غرب . دیگر این واقعیت زنده ء جهانی راز پنهانی نیست که پس از "خودکشی " وفروپاشی بیروکراسی پوسیده ء شوروی اینک دولت " روسیه فدراتیو " ، بنا م ،شکل ومضمون دیگر به رهبری پوتین به حیث یک قدرت بزرگ ونیرو مند اقتصادی اروپا ، عضو فعال ناتو وپیمان اتحادیه ء شانگهای واتحادیه ء کشورهای اسلامی سربلنده کرده است در مسایل صلح جنگ اقتصاد جهانی ومبارزه علیه تیرورزم بین المللی وکاهش تشنج منطقه یی وجهانی نقش فعالی ایفا میکند
با کشورهای بیله روس اوکراین کشورهای دموکراتیک ونو ظهورامریکای لاتین وجمهوریهای مستقل آسیای میانه وهندوستان روابط نزدیک اقتصادی تجارتی علمی وفن آوری دارد
از حق استفاده ء صلح آمیز هسته یی جمهوری اسلامی ایران ، هندوستان وحق حاکمیت ملی کشورهای خاورمیانه عربی بویژه از مواضع حکومت منتخب " حما س " ( یا احتما لا " هما س " ) Hamas: شیردرند ه ) پشتیبانی میکند .امکانات بهبود وگسترش مناسبات تجارتی اقتصادی وهمکاریهای فرهنگی وتخنیکی افغانستان وروسیه ء فدراتیو نیز قویا پیشبینی میشود .
(6 :با تجاوز دخا لت مداخله وپیروزی گذرا وویران کارانهء تنظیمهای بنیادگرای القاعده طا لبان اداره ی نظامی پاکستا ن عربستان سعودی وشرکا ی امریکایی آنان درافغانستان زمینه فروپاشی شتابنده ء جمهوری دموکراتیک افغانستان با درد ودریغ فراهم شد و تمامی دست آوردهای اجتماعی اقتصادی فرهنگی دوران استقلال افغانستان موقتة برباد رفت.وهنوزهم با همه مساعدتهای غول آسای جامعه جهانی این زخمهای مزمن التیام نیا فته است و با قاطعیت میتوان گفت که " تا همین مکتب است واین ملا " نه میتوان به بهبود شتابنده ء اوضاع آشفته جامعه بیمار وبلاکش کنونی خود امید روشنی داشت
(7 : پس از تراژیدی 11سپتمبر تجارت جهانی ، بیدرنگ شرایط پیدایی وظهور جبهه بزرگ منطقه یی و جهانیی ضد طالبان ، القاعده وتیروزم بین ا لمللی را فراهم آمد .
اینک امریکا انگلیس ،خلاف تاکتیکهای نزدیکی خود با "کمر بند سبز " دوران ریگن یکجا با سازمان کشورهای اتحادیه شانگهای ، روسیه فدراتیو المان دموکراتیک فرانسه ودیگر کشورهای اروپای شرقی وجنبشهای ملی ودموکراتیک افریقا آسیای میانه وخاورمیانه عربی در دوسوی مرز استعماری دیورند ، در کشتارگاه القاعده وطالبان ظلمت بر " کمر بند سبز " و " جنگاوران مقدس! " تاچر وریگن ضربات کوبنده وارد می آورند . بطورکلی دروضع کنونی نیروهای سرمایه سالاری جهانی ومردمسالاری ،از سوی راست وچپ بزیا ن بنیادگرایان اسلامی طا لبان القاعده وپا لیسی دوپهلوی پاکستان مصر عربستان سعودی سودان سومالی چیچین ایران آخوندی ودیگر کشورهای واپسگرای آسیا افریقا در افغانستان و درهمان گرهگاه تضاد های حاد بین المللی ودر " تلک خرس " دوران جنگ سرد ، سمت وسو یا فته وسنگر گرفته اند . این بار برخلاف گذشته ، منافقان دوپهلوی اداره ء نظامی پاکستان یکجا با افزارهای مزدور عربی عجمی وافغانی خود ، زیر ضربات هما هنگ دشمنان و دوستان نزدیک درونی بیرونی خود قراردارد و روزتاروز اعتبار بین المللی خودرا نزد قصر سفید باداران انگلیسی و جامعه جهاتی می باز ند
( 8: جنرال پرویز مشرف نواز شریف حمیدگل نصیرالله بابر واسلم بیگ این دشمنان سرسخت آزادی دموکراسی ترقی صلح دوستی وهمکاری برابر حقوق ملل ومردمان افغانستان وپاکستان وهندوستان نیز درتنگنای تاریخی مرگباری قرار گرفته اتد و آن روز ها ماهها وسالها چندان دورنیست تا دردادگاهها ی دموکراتیک ومردمی محاکمه ومجازات عادلانه.شوند وبه این صورت همه دیوار های بی اعتمادی وسیمهای خاردار میان ملل و مردمان دوست وبرادر افغانستان و پاکستان فرو ریزد .
به امید غلبه ء آرمانهای سرکوفته ء آزادی صلح دوستی وهمکاری برابر جقوق ملل ومردمان افغانستان پاکستان هندوستان وبنگله دیش وطلوع خورشید صلح وآ زادی درمنطقه وجهان ما
باعرض حرمت
پایان بخش چهارم
اکادمیسین دستگیر پنجشیری
ایالت واشنگتن – امریکا
8 مارچ 2007 م