سید احمد شاه دولتی فاریابی
13 / 7 / 2007 میلادی
تلاش برای افغانیزه کردن جنگ درافغانستان
**********************************************
تاریخچۀ جنگ و تقابل برای کشور کشائی و یا دفاع از کشور و مسکن زیست نشان میدهـد از روز قابل زیست گردیدن روی زمین برای انسانها چه پیش از طوفان نوح و چه بعد از آن تا امروز جنگ برای اشغال وتسلط و جنگ برای دفاع و حفظ محیط زنده گی با حیات اجتماعی انسانها توام بوده شعله ورشدن جنگ انگیزه های گوناگون داشته است .
در زمانیکه رقابتهای سیاسی و نظامی بین اردوگاه سوسیالیزم وامپریالیزم دردهۀ دوم قرن بیستم توجه جهانیان را بخود جلب کرده هوادارن هردو اردوگاه با استرس دایمی فکر میکردند که اردوی رقیب غلبه خواهد نمود و همه چیز تباه خواهـد شد وبعضی از این هواداران همنوا با مقامات شان با شادمانی واستقبال ازپلانهای اردوگاه مربوط خود مفکورۀ شکست اردوگاه مخالف و برای به قدرت رسیدن بحیث یگانه قدرت جهانی ویکه تازگشتن در عرصۀ جهانی را درسر می پرورانیدند که از سال 1990 به اینسو رویای طلائی امپریالیزم جهانی وقتی درآستانۀ تحقق قرارگرفت که اتحاد شوروی برهبری میخایل گورباچف ازرقابت با امپریالیزم جهانی دست برداشت و مصوبه یی به تائید خط مشی جدید گورباچف از جانب دوما (پارلمان) آنکشورصادر گردید که کشورهای اقمار شوروی یکجا با اتحادشوروی که 72 سال براه سوسیالیزم برای رسیدن به جامعۀ آرمانی عاری ازطبقات رفته بودند که گفته میشد درجامعۀ سویالیزم بخصوص در فاز دوم آن (کمونیزم) رفاه اجتماعی به حد اعلای آن تامین میگرد د ، هرکس به اندازۀ نیازش مصرف میکند هرقدرجامعۀ کمونیستی به تکنالوژی وپیشرفت نایل می آید ساعات کار زحمتکشان و کاریگران تقلیل میابد میزان معاش شان ثابت میماند رفاه اجتماعی در تمام عرصه ها به میزان بالائی صعود مینماید ....
ایالات متحدۀ امریکا که پس ازتغیرمسیرشوروی ازراه کمونیزم براه کپیتالیزم رهبری جهان را درسرداشت برای تضعیف دوقدرت منطقۀ خلیج فارس (عراق وایران) با لطاف الحیل نایرۀ جنگ را بین این دوکشوربا موفقیت مشتعل ساخت ، این جنگ که مدت هشت سال از(1980 تا 1988) تداوم یافت حدود دو ملیون نفرازطرفین کشته وزخمی گردیدند و تنها خسارات مالی وارده به ایران ازاین جنگ 8ساله ، ازطرف مقامات ایران یکصد ملیارد دالربرآورد شده است ، رامسفیلد وزیردفاع امریکا درزمان جورج واکربوش رئیس جمهور بحیث مشاورنظامی صدام حسین رئیس جمهورعراق در توسعه دادن جنگ همکاربود ، عراق و ایران بحیث قدرت های منطقه ، کشورهای نقت خیزخلیج فارس را زیر تاثیرداشتند که به ایالات متحدۀ امریکا به اصطلاح خارچشم محسوب میگردیدند بناءً امریکا بحیث ملای (قصۀ مشهور) منتظربود تا هرکدام ضعیف شود ازآن برای رسیدن به مقاصد خویش سود ببرد چنانچه درسال 1990 به بهانۀ دفاع ازکویت به عراق حمله کرد تاسیسات اقتصادی ونظامی آنرا تا حدی که توانست با راکت وبم تخریب نمود و در ختم جنگ به عراق تحریمات وتعذیرات اقتصادی وضع کرده وقسمتی ازخاک عراق را بنام ( پروازممنوع ) اعلام نموده دفاع ازقلمرو قضائی عراق را به صدام حسین رئیس مشکل ساخت ، کوردهای عراق و سایرافراد مخالف رژیم صدام را که در داخل وخارج فعال بودند با دادن کمک های مالی و پولی تحت الحمایۀ خود قرارداد .
امریکا درسال 1999 برای آزمایش توانائی و عکس العمل روسیه به بهانۀ دفاع ازمردم کساوو(casavo) به یوگوسلاویا که بعضی ها آنرا صربستان مینویسند خلاف مقررات منشور ملل متحد بیدون اخذ مجوزازشورای امنیت با تکیه به نیروی سازمان نظامی ناتو حمله نمود که اگر روسیه از خویشتن داری کارنمیگرفت و بخاطردفاع از یوگوسلاویا آمادۀ دفاع میگشت احتمال اشتعال یک جنگ تمام عیارمنطقه یی وحتی جهانی وجود داشت ، قوای نظامی ناتو که زیر فرمان امریکا عمل مینمود با درک عدم مداخلۀ نظامی روسیه دراین جنگ بیهراس ، یوگوسلاویا را زیر راکت باران وبمباران قرارداد ، در12 اپریل 1999 م بی بی سی ازقول قوماندان ناتو گفت : سه صد طیارۀ جنگی دیگربه 400 طیارۀ جنگی فعلی ناتو دریوگوسلاویا بزودی خواهد پیوست وبمباران شدت خواهد یافت ، منابع روسیه بعد ازمتوقف شدن جنگ درسال 2000م گفتند که سی هزار راکت درمناطق مختلف جنگی درسرزمین یوگوسلاویا توسط نظامیان ناتو پرتاب گردیده است ، امریکا تلاش داشت یکی از شهروندان یوگوسلاویا راکه شخص بی هویت و فاقـد پایگاه اجتماعی وسیاسی باشد بنام رئیس جمهورآنکشوربجای میلا سویچ به اریکۀ قدرت تکیه بدهد وآنرا تابع دیکتات قصرسفید ساخته ، به دست نشاندۀ خود بدل نماید که به این کار توفیق نیافت ، درجریان انتخابات دریوگوسلاویا بیل کلینتن رئیس جمهورامریکا وژاک شیراک رئیس جمهورفرانسه که ریاست دوره یی اتحادیۀ اروپا را نیز برعهده داشت گفتند : اگربجای میلاسویچ شخص دیگری دریوگوسلاویا قدرت را بدست بگیرد تمام تحریمات اقتصادی وتعذیرات وضع شده علیه یوگوسلاویا مرفوع خواهد گردید ، مقامات امریکائی گفتند به رئیس جمهور جدید مبلغ دوملیاد دالرمعاونت مالی داده میشود ، درختم انتخابات ریاست جمهوری یوگوسلاویا که درسال 2000 میلادی صورت گرفت امریکا امیدوار بود کوستا نیتچا رقیب انتخاباتی میلاسویچ پیروزگردد همه چیز برحسب مرام پیش خواهد رفت بنا به همین سبب پیروزی میلاسویچ را زیر سوال برد وتبلیغا تیکه دراین مورد صورت گرفت کوستانیتچا را وادار ساخت که دور دوم انتخابات را نپذیرفته برپیروزی اش پا فشاری نماید که سرانجام تظاهراتی مبنی برپیروزی کوستا نیتچا سازماندهی گردیده به پارلمان ودفاتردولتی هجوم بردند که درنتیجه ، مقامات ارشد تصمیم گیری کوستانیتچا را برندۀ انتخابات اعلام نمودند وقتیکه کوستانیتچا پس ازرئیس جمهورشدن به دیکتات قصرسفید گردن نه نهاد و خواست مشی مستقل خودرا پیش ببرد ، رسانه ها ومطبوعات غربی اورا به ملی عمل نکردن ، ناسیونالیست بودن و امثال آن متهم نمودند ، دوملیارد دالرکمک مالی راکه مقامات امریکا به رئیس جمهورجدید یوگوسلاویا وعده داده بودند مشروط ساختند وگفتند این پول وقتی به رئیس جمهور جدید یوگوسلاویا داده میشود که به آنچه ما میگوئیم به مصرف برسد ، نه برحسب الخواهش رئیس جمهور جدید ! امریکا کوستانیتچا را که دیکته های قصر سفید را نپذیرفته بود با تمام تخریبات یوگوسلاویا تنها گذاشت که حجم تخریبات آن پنج ملیارد دالر تخمین زده میشد ،درماه سپتامبر2000میلادی که بیل کلینتن رئیس جمهورامریکا به مسکو سفرکرده بود ضمن سخنرانی دردومای روسیه گفت : مسکو از حملات امریکا به یوگوسلاویا ناراض است همین قسم امریکا نیزازحملات روسیه به چیچین ناراض است ، امریکا قصد مداخله درامورداخلی روسیه را ندارد اما نمی خواهد از اثر حملات روسیه در چیچین غیر نظامیان کشته شود و مردم ملکی آسیب ببینند وکشته شوند ، بیل کلینتن که این سخنان را با اکت هومانیستی اظهار نموده میخواست عملیات نظامی ناتو دریوگوسلاویا را که هزاران نفر ملکی وغیر نظامی در اثر بمباران وراکت باران کشته شده وصدها خانه درقلمرو یوگوسلاویا تخریب گردیده بود پنهان نماید وبه عبارت دیگر بالای جنایات انجام شده توسط نیروهای نظامی امریکا وناتو پرده بیادازد ، امروزدرعراق وافغانستان نیز هزاران غیرنظامی دراثر حملات نظامی امریکا ومتحدین آن که بنام تامین امنیت وثبات وارد شده اند به خاک وخون کشانیده میشوند ، جورج بوش رئیس جمهورامریکا هنوزهم ادعامینماید که به مردم عراق وافغانستان دموکراسی آورده است مداحان امریکا نیز درهردو کشور میگویند درافغانستان وعراق دموکراسی آمده است ، و میگویند ابرازمخالفت ها ، نارضائیتی ها و جنگها مظهر دموکراسی است مثلا ً وقتی ملالی جویا وکیل مردم ولایت فراه درجریان سخنرانی درپارلمان درکابل که به بنیاگرایان انتقاد نمود ، بعنوان اعتراض علیه اوبعضی ازوکلائی که خودرا مقتدر میدانند بوطل های آب رابسویش پرتاب نمودند ، زمانیکه ازاین وضع به مقامات شکایت صورت گرفت مقامات گفتند این مظهر دموکراسی است ، دربسیاری ازپارلمانها چنین اتفاقات روی میدهد ، درحقیقت اینگونه واکنش درمقابل شکایات عارضین بمعنی عدم سمع شکایات ازجانب مقامات بلند پایه ارگانهای دولتی ومظهر دیکتاتوری است نه مظهر دموکراسی!
امریکا درشب هفتم ماه اکتوبر2001 میلادی نخستین حملات راکتی خود را در افغانستان با کوبیدن خانۀ مسکونی ملاعمر رهبرطالبان درشهر قندهارآغازنمود که اولین قربانی این راکت های کروز رهبری شونده توسط قمرمصنوی فضائی ، پسر12سالۀ بیگناه ملاعمربدبخت بود ، امریکا که این بار برای سرکوبی دست پرورده های نافرمانش(طالبان) ازشورای امنیت مجوزی دردست داشت درظرف دوماه باجلب حمایت نیروهای رزمی ائتلاف شمال(نوردالیانسی)توانست طالبان را ازقدرت ساقط نماید اما بنا به دلایل غیر موجه که هنوزسراپای آن کاملا ًبه مردمان افغانستان وضاحت ندارد تعقیب ومقابله با طالبان را برعهدۀ خود گرفت اما تا کنون نتوانست و یا نخواست طالبان را کاملا ً مهارنموده جلوحملات منظم چریکی وگوریلائی آنهارا بگیرد ، طالبان که عمد تا ً درجنوبی(پکتیکا ، پکتیا ، خوست) درمشرقی (ننگرهار، لغمان ، کنر، نورستان ) درقندهار و توابع آن( هلمند ، اورزگان ، زابل) به فعالیت های رزمی مسلحانه می پردازند درعین حالیکه به جنگ فرسایشی علیه امریکا و دولت افغانستان ادامه میدهند با تاسف که عده یی ازجوانان رشید را به جانبازی غیر مجاز مانند انجام عمل انتحاری تشویق و به کشتن برابر مینمایند و انگیزۀ قتل وکشتارمردم را نیز بدست نیروهای مسلح خارجی وحامیان دولت حامد کرزی میدهند و چریک های طالبان نیزعده یی ازمردمان ملکی را بنامهای قسما قسم به هلاکت میرسانند ، اززمان آغازحملات امریکا به افغانستان هزاران نفر درجنوبی ، مشرقی وقندهار وتوابع آن اعم اززنان ، مردان وکودکان که هیچ رابطه یی باطالبان نداشته اند درتیجۀ بمباری های بی رویۀ نظامیان امریکا قربانی شده اند واین کشتن وقربانی گرفتن ها هنوز ادامه دارد که ازدریچۀ هومانیزم به این صحنه های دلخراش وسبعانه نگاه شود هرقلب سنگینه رابه موم تبدیل نموده طاقت را طاق میسازد و ممکن نیست سیل اشک ازچشمان غمناک بیننده جاری نگردد بیشتر ازپنجسال است افغان کشی درافغانستان ادامه دارد ، دشمنان مردم افغانستان بنام جنگ با تروریزم وطالبان والقاعده وشرکای جرمی آنها مثل گلب الدین حکمتیارومافیای سازمان یافته که به سامان دهی امور کشت ، تولید و قاچاق مواد مخدروصدورآن به ذرایع مختلف به اروپا ، امریکا وسایرقاره ها ادامه میدهند دردریای خون ملت افغانستان بخصوص درجنوب کشوربه قایق آرمان شان سوارگردیده به تاخت وتاز ادامه میدهند تا صید های بیشتری ازآنچه نباید صید شوند ، صید نمایند که مناد یان سازمانهای دفاع ازحقوق بشر وان الحق گویان ، درجلوگیری ازاین قایق رانی در دریای خون افغانها درافغانستان با احساس خستگی خاموش شده اند خداکند که این خاموشی آنها ، سبب تشجیع بیشترصیادان قایق ران در دریای خون در افغانستان نگرد د،،،
زمانیکه عملیات نظامی مشترک خارجی وداخلی بگفتۀ جنرال عظیمی سخنگوی وزارت دفاع بخاطرتصفیۀ مخا لفین دولت ازهوا وزمین درسرزمین قندهار درماه جون آغاز گردید ، سنگینی این عملیات همه مردم را درآن منطقه مات ومبهوت نمود وبیشترین آسیب به افراد ملکی وغیر نظامی رسید که یک پسر بچۀ 12ساله به خبر نگار بی بی سی گفت چند نفرطالبان بالای بام خانۀ ما برآمده هرطرف فیر میکردند که طیاره امریکائی خانۀ مارا بمباران کرد تمام اعضای فامیل من کشته شدند ، شاهدان عینی درقندهار گفتنند دریکروزدرقندهار30 نفرغیرنظامی دراثر بمباران درخانه های شان کشته شدند ، سخنگوی نظامی امریکا درکابل به خبر نگاران گفت درعملیات نظامی ما که بالای مواضع طالبان انجام شد 50 نفرکشته شدند ، همه میدانند که گروپ های جنگی طالبان اکثرا ًبصورت چریکی وگوریلائی درحال جنگ با سربازان داخلی وخارجی حامی دولت افغانستان اند کدام قرارگاه مشخص ندارند ، آنها بصورت زیگزاگ ونوسانی حرکت مینمایند به حامیان دولت افغانستان ضربه میزنند ، درصورت احساس خطر، برای سطرواخفای خود ازکوچه وپسکوچه ها وخانه های مردم استفاده مینمایند ، بمباران این کوچه و پسکوچه ها وخانه های مردم به امید نابود نمودن جنگجویان طالبان به منزلۀ آتش زدن پوستین برای کشتن یکدانه کیک ویا خسک جا گرفته درپوستین است ، اینگونه عملیات نظامی ازدیدگاه حقوق بشری غیرمجاز و به منزلۀ اقدام به قتل عام باشنده گان محله است !
وقتی دریکی ازولسوالی های قندهارعملیات نظامی باشرکت نیروهای داخلی وخارجی ازهوا وزمین آغازگردید آنقدر وحشت آفرین بود که ده ها خانه وکاشانۀ مردم باخاک یکسان شده صدها نفربخاک وخون کشیده کشته ویازخمی گردیده بودند ، بقول رسانه های جمعی سه هزارنفرزنان ومردان با کودکان شان مجبور به فرار ازمنطقه شده خود را به شهر قندهار، رسا نیدند تا احساس امنیت نمایند بی خبر ازاینکه گفته اند (به هر کجا که روی آسمان همین رنگ است ) حامدکرزی رئیس جمهور افغانستان
که برای ابراز تسلیت به مردم ، به قندهار رسیده بود درجمع کثیری ازمردم ضمن سخنرانی تسلیت آمیزخطاب به مردم گفت :
( زه تاسوته اطمینان درکوم چه انشاءالله امنیت تامینوم ، مهم دادی چه تاسوهم باید د طالبا نوجنگیا لیوته د خپل کور او کلیوکی خای مه ورکوی ) حامد کرزی که دورۀ جنگ وجهاد با شوروی را در افغانستان سپری نموده گفتارش درحضور مردم قندهار گیرا ودلنشین نبوده است زیرا مردم همه خلع سلاح شده هستند ، بادی گارد وافراد مسلح محافظ نیز ندارند چگونه میتوانند بادست خالی از ورود جنگجویان وتروریستان طالبان وشرکایش در خانه ومحلۀ شان ممانعت و جلوگیری نمایند ؟ بسیاری ازافراد عادی
درهمان روز پس از استماع سخنان رئیس جمهور کرزی شاید بین خود گفته باشند ( کرزی صاحب شه خبری کوی منگردیر بی چرت او مستی خبری کوی ، مونژخو بادی گاردان نلرو او زمونژ په کلیوکی نظامی کرارگاه نشته چی زمونژ امنیت ونیسی) درحقیقت جنگجویان طالبان را مردم باید بخانه و محلۀ خود راه ندهند گفتن ها، فراموش کردن این ضرب المثل وطنی است که میگویند ( یوخوا پلنگ دی بل خوا پان دی) یکنفرپشتونها ی منطقه که ازبمباران جان سالم بدربرده بود به خرنگاران گفت : ما حریان استیم اگر ازحکومت طرفداری بکنیم طالبان مارا میزند وحلال (ذبح) میکند ، ازطالبان طرفداری هم نکنیم بزور درخانه های ما آمده بسوی امریکائی ها فیر میکند ، امریکائی ها که از زمین آمده نمیتواند بمباران میکنند ، همه را میکشند ، خانه و شیان مارا ویران میکند) رسانه ها دردرهمان وقت دراخبار اطلاعاتی خود گفتند که بمباران آنقدر شدید بود که حدود 3000 نفربشمول زنان وکودکان ازخانه وکاشانۀ خود فرار نموده خود را به شهر قندهار رسانیدند .
وقتی طالبان در13نوامبر2001م با چور وچپاول دارائی بانکها ومغازه های زیورات و طلا فروشی ازکابل فرارنمودند حتی تا دوازدۀ نوامبر( یکروزقبل ازفرار طالبان هم )عده یی ازافراد که دراروپا وامریکا میزیستند ازطالبان دفاع کرده آنهارا فرشتۀ نجات میگفتند و از اجراات نا معقول آنها که از سوی جهان شرق وغرب نادرست و ضد انسانی و مخالف قوانین بین المللی یاد میگردید ولی مرغ مدافعین نابخرد طالبان یک لینگ داشت .
پس ازرویکارشدن حکومت حامد کرزی نیز که نوبت سازوساختار سیستم دولتی و نشنل بیلدینگ میسر گردیده بود همین مدافعین دوآتشۀ طالبان بارها از طریق مصاحبه ها و کنفرانس های خبری میگفتند طالبان خطرجدی نیست جنگسالاران خطر جدی است که منظور ازجنگسالاران ائتلاف شمال بود که علیه حاکمیت طالبان درهمکاری با امریکائی ها می جنگیدند وپس از سقوط طالبان نیزبا حکومت کرزی همکار بودند ودرمحیط زنده گی شان برای برقراری امنیت وثبات تلاش داشتند ، هنوزهم رئیس جمهورکرزی میگوید طالبان به دولت خطر جدی نیست !!
این گفتۀ رئیس جمهور میتواند مبین تمایلات قوم وقبیله گرائی او باشد مفهوم دیگرندارد ، اکنون همه هموطنان پی برده اند که طالبان را بی خطر گفتن مثل آن است که ( گرگ گوسپند گفته شود ) ویا درمورد کارد تیزکه مردم به خصوصیات آن آشنا هستند گفته شود این کارد هیچ چیز را نمی برد ، درحالیکه برای دفع خطرفعالیت های خرابکارانه و تروریستی طالبان وشرکای جرمی آن حدود سی هزار سربازان خارجی وداخلی دریازده ولایت جنوب و جنوب شرق افغا نستان بلاوقفه جنگ وعملیات نظامی جریان دارد ، بتاریخ 17جون 2006 بی بی سی گفت ازآغاز سال روان تا حال یکهزار نفرافغان وچهل سرباز خارجی درجنگ افغانستان کشته شده اند که 30 نفر آنها امریکائی بوده اند ، برای اینکه طالبان در افغانستان خطر جدی است یا نیست شماری ازقربانیان جنگ ازتاریخ 21ماه می تا 30جون امسال به شرح ذیل ارایه میگرد د تا خواننده گان محترم خود قضاوت نمایند :
ارقام تلفات بقول بی بی سی : 21می 70 نفر درقندهار-- 22می 50 نفردر اورزگان -- 25می 76 نفرکشته و71 نفراسیردرقندهار-- بتاریخ 12جون 80 نفرکشته درهلمند --- تاریخ 14 و15 جون 40 نفرکشته درپکتیا --- بتاریخ 17 و نوزدهم جون 70 نفر--- در24 و 25 جون بیشتر از100 نفر--- در29 و 30 جون درهلمند یکصد نفر کشته شده اند
جنرال عظیمی سخنگوی وزارت دفاع بتاریخ 24 جون در کابل به خبر نگاران گفت :هزاران نفرنیروهای ناتو نیزدرکنار سربازان امریکائی و افغان می جنگند آنها قصد دارند منطقه را از وجود آنها ئیکه میخواهند برای نا امن کردن وضعیت تلاش بکنند پاک سازی نمایند .....
با مطالعۀ این ارقام که مسبب اصلی این کشتارطالبان اند خواننده گان محترم قضاوت خواهند نمود که آیا طالبان درکشورخطر جدی اند ویا نه؟ بعضی ها پس ازآنکه رئیس جمهورکرزی درحین سخنرانی در روزمیلادالنبی خطاب به خبر نگاران گفت طالبان باید ( تروریست ) گقته نشوند باسوء استفاده از این گفتۀ رئیس جمهور، طالبان را به ( نیروی مقاومت ) مسمی نمودند که این گفته آنها حضورنیروهای خارجی را زیر سوال بردن وحکومت را دست نشانده وانمود کردن است درحالیکه همین غضب آلودان مدتی پیش تلاش داشتند که بزور خارجی ها یک حکومت متمر کز به شیوۀ امیرعبدالرحمن خان درکابل تشکیل شود وتاکید مینمودند که هرکس وهرگروه که درمقابل دولت مخالفت ومقاومت نماید باید کوبیده شود ، برخورد های جدی اما نادرست حکومت کابل دربرابربرخی ها درهرات ، غورات ، فاریاب ومزارشریف بربنیاد همین مفکوره های متمرکز سازی قدرت بدست رئیس جمهور وتیم او استواربود اکنون همین دوستان دیروزی رئیس جمهور کرزی پوستین را چپه پوشیده سخنان کاملا ًمتضاد با سخنان قبلی خودرا تحویل مردم میدهند و حامد کرزی را آلۀ دست خارجی ، بی اراده وفاقد اهداف ستراتیزی ملی قلمداد میکنند وتاکید مینمایند که با کنار آمدن با نیروی مقاومت مسلح (طالبان) حتی با پذیرفتن مطالبۀ استعفای حکومت موجود به جنگ خاتمه داده شود ، روشنفکران واقعی افغانستان که درخصوص عمران وانکشاف ودموکراتیزه سازی حیات سیاسی واجتماعی مردم درافغانستان وخاتمه بخشیدن به جنگ با درپیشگرفتن شیوه های مسالمت آمیز تقسیم قدرت سیاسی به شکل عادلانۀ آن با ایجاد یک سیستم دولتی غیر متمرکز ودارای خصلت دمو کراتیک که درغرب مروج است دارای طرح ملی وافغانستان شمول بودند ازتغیر موضع گیری این هموطنان استقبال خواهند نمود به شرطی که آنها قصد خد متگاری مختص به طالبان وابسته به القاعده وتروریستان را ازمخزن فکری شان ( پروایدرین ) بکنند وطرح خودرا وسعت داده افغانستان شمول بسازند و به هم آهنگ شدن طرح وعمل قرین گردند .
طالبان که سبب بسته ماندن اکثرنهاد های آموزشی دریازده ولایت کشور درجنوب افغانستان ومعوق ماندن امور آموزشی حدود دوصد وپنجاهزار شاگردان ودانش آموزان شده اند وده ها آموزشگاه را درنقاط مختلف کشوربه آتش کشیده اند صد ها انسان را اعم از داخلی وخارجی که برای عمران وبازسازی درجنوب فعال بودند دستگیر نموده سربریده اند ویا تیر باران نموده اند ، معلمین را درپیش چشم شاگردان ذبح نموده اند مولوی های متبحر راکه مدتها با خود طالبان همکاری داشته اند که نزد مردم ستون دین ودولت یاد میگردیدند در داخل مسجد ویا درعرض راه عبادتگاه ترورکرده اند وخون های پاک آنهارا به کوچه های کثیف ریخته اند که صفحات تاریخ از کارنامه های این طالبان بیدادگر سیاه است وهنوزهم به این سیه کاری های شان با تشویق جوانان نا آگاه به انجام عمل انتحاری که نظر به حکم قرآن واحکام شریعت ناجایزمیباشد ادامه میدهند به این حساب تمام راه های سازش را بروی خود بسته اند هیچ عاقلی سازش باطلبان جنایت کار را ، را طرح نمیکند .
رئیس جمهور کرزی درسال 2002 درآغازین سخنرانی اش گفته بود ازمجموع گروه طالبان 150 نفرآنها جنایتکارو قابل محاکمه ومجازات اند ، این یکصد و پنجا نفرهرکس که باشد درهرجائیکه زنده گی دارد لزوما ً به میزمحاکمه کشانیده شود تا جزای اعمال دیکتاتوری خودرا ببینند وهمان قسم که مردم را عذاب داده بودند عذاب بکشند ، لشکرطالبان که آدم ها وبچه جوانهای نا آگاه وبی خبر از راه ورسم دولتمداری بوده بحیث خادمان تحت فرمان کارنموده اند با آنکه طبق قوانین بین المللی مسئول جوابده اعمال خود هستند مسئلۀ بخشایش جرم آنها مورد مداقه قرار بگیرد ، با مشخص نمودن خوب ازبد ، دولت خواهد توانست امکان زنده گی ارام وبی دغدغه را درمحلات مسکونی آبائی شان فراهم نموده به جنگ نقطۀ پایان بگذارد ودرعملی کردن پلانهای ملی خویش اگر داشته باشد ادامه بدهد .
ایالات متحده امریکا که در افغانستان 18 هزار سرباز و نیروی رزمی دارد که سالانه 14 ملیارد دالر مصارفات نظامی افغنستان را بر عهده دارد برای گریز از این مصارفات وجلوگیری ازخطرات طالبان و شرکای تروریستی آنها ( سازمان القاعده وحزب اسلامی گلب الدین حکمتیار و سایرفونده مینتا لیست های منطقه که در لیست سیاه وزارت خارجۀ امریکا بنام تروریست های بین المللی ثبت و ضبط گردیده است تلاش میکند جنگ با طالبان را از حالت قبلی به حالت افغانیزه دربیاورد ، به همین منظور ازچندی است که درعمیات نظامی ، افراد مسلح مربوط به قوای مسلح افغانستان را به کار میگیرند و برای سرکوب گروه شورشیان طالبان وهوادارآنها وا میدارند ، عملیات هوائی( بمباردمان) که نسبت نبود سلاح مدرن ضد هوائی در دست شورشیان مصؤن است امریکائی ها بدوش میگیرند که اگرضرورت به عمیات هوائی باشد با تامین ارتباط ازطریق وسایل مخابراتی به پرواز می آیند و دور ازدغدغه عمل میکنند ، بخاطر نابود سازی شورشیان به بمبارد مان قصبات وروستا ها با قصاوت سادیستی اقدام مینمایند ، امریکا که با استفاده ازحق کپیتا لاسیون محاکمۀ مجرمان جنگی نظامیان امریکائی را برای خود محفوظ نگهداشته است وقتی هریک از نظامیان امریکا چه سرباز وچه افسر، در افغانستان ویا عراق مرتکب جرایم جنگی شده اند در اثر استغاثۀ مکرر سازمان های مدافع حقوق بشر وسازمان ملل مجبور شده است که این متهمان را به محاکمه بکشاند با براه انداختن تبلیغات وسیع درمورد محاکمۀ نظامیان خود وتعین مجازات به آنها وجهه وچهرۀ خود را با افزار دموکراتیک آرایش داده برای فریب اذهان نقش بازی نموده است و از جانب دیگر با تعین کمترین مجازات یعنی در برابر جرم قتل وشکنجۀ افرا د صرف دوماه حبس وامثال آن نظامیان خود را در مورد شکنجه وکشتار تشجیع نموده اند و گاهی روشهای غیر اخلاقی و غیر قانونی نظامیان امریکائی را در عراق وافغانستان از طریق رسانه های جمعی به نمایش گذاشته ، از آن بمثابه تبلیغات روانی برای تعجیز دیگران سود برده است ،
اتحاد شوروی درافغانستان 10فرقه سرباز وافسر داشت که طبق تشکیلات معادل 120 هزارسرباز میشد که برخی ها آنرا بیشتر ویا کمتر از یکصد هزارسرباز نوشته اند که مصارفات سالانۀ شوروی درافغانستان پنج ملیارد دالربوده است واین موضوع تائید این مقوله است که درجنگ تعـداد نظامیان بالا ومصارف آن کم باشد بیانگر این واقعیت است سلاح های مدرن وغیرمتعارف بلند قیمت برای دفع دشمن بکار برده نشده ویا کمتر بکار برده شده است و اگرمیزان نظامیان کمترو مصارف آن بالاتر باشد بازگو کنندۀ این حقیقت است که سلاح مدرن غیرمتعارف وبلند قیمت مخرب که دارای قدرت تخریبی بیشتربوده برای دفع دشمن زیادتر به کاربرده شده است ، مقامات ایالات متحده امریکا در گذشته ها نیز همیشه کوشیده است به کشوری که تعرض نموده از ساکنین خود کشور برای پیشبرد جنگ و اهداف نظامی اش استفاده نماید ، کوریای جنوبی که مستعمرۀ جاپان بود پس از شکست جاپان درجنگ جهانی دوم مستعمرات آنرا امریکا میخواست تصاحب نماید ، وقتی کوریای جنوبی با استفاده از فرصت خواست بیرق آزادی خود را به احتزاز در آورد ، امریکا بعنوان دفاع از استقلال کوریا قوای نظامی بیشتربه کوریا سوق داد وخواست تعدادی ازمردم محلی را منسجم نموده مسلح ودرمقابل کوریای شمالی که بیشتر متمایل به سیستم رژیم سوسیالیستی وکمونیستی بود بگمارد .جنگ را کوریئیزه نماید ، چین که درسال 1949 به همکاری اتحادشوروی بحیث کشور کمونیستی بوجود آمده بود با کوریای شمالی همکاری داشت نگذاشت امریکا در این راه موفقیت بدست بیاورد همچنان ویتنام که مستعمرۀ فرانسه بود زمانیکه درسال 53 میلادی مبارزان الجزایردر افریقا درفش آزادی خواهی را بلند نمودند فرانسه از ویتنام منصرف شده آنرا به سربازان انگلیستان که به کمک فرانسویها آمده بودند گذاشت نظامیان خود را از ویتنام بسوی افریقا درالجزایر سوق داد سربازان امریکا مستقر درجنوب شرق آسیا به منظور کمک به سربازان نظامی انگلیستان به ویتنام آمدند وبه جنگ درگیرشدند عقب نشینی ازویتنام را بخود ننگ دیده اقدام به ویتنامیزه کردن جنگ پرداختند وخواستند با استخدام وبکار گیری ویتنامی ها ازجنوب درمقابل شمال ویتنام به جنگ ومقابله وادارند که ویتنام شمالی بصورت غیرمستقیم تحت الحمایۀ شوروی وچین قرارگرفت با جلب همکاری ویتکانگی ها متحداً بر ضد امریکائی ها عمل نموده پلان ویتنامیزه کردن جنگ را خنثی نمود ند امریکا با دادن 57 هزارتلفات نظامی ناکام از ویتنام خارج شدند ، امریکا درآغاز با استفاده ازنیروی ائتلاف شمال افغانستان برای ساقط نمودن طالبان از قدرت ، درصورت تداوم جنگ ، نیت افغانیزه کردن جنگ را داشت اما طالبان درآغازمدتی به خاموشی گرائید ند ومصروف سازماندهی سیاسی شدند تا ازشکل مبارزۀ قهرآمیز مسلحانه به شکل مسالمت آمیز وسیاسی بگذرند ودر پشاورسازمان سیاسی را بنام ( خدام الفرقان) تاسیس نمودند اما شاید به مشورۀ عده یی ازافراد بلند پایه که درپاکستان ومنطقه وجود داشت دوباره به شکل قهر آمیزمبارزه چسپیدند وجنگ را علیه حکومت کابل وحامیان آن آغاز نمودند وحا لا ازهردو قطب مبارزه استفاده مینمایند ، در آغاز حکومت حامد کرزی در افغانستان عـده یی ازهواداران طالبان میگفتند طالبان درافغانستان خطر جدی نیست اکنون خطر جدی بودن طالبان را درک نموده اند ومیگویند باطالبان مصالحه صورت بگیرد ، به آنها حق شرکت در دولت داده شود اما رئیس جمهور کرزی هنوزهم میکوید طالبان خطر جدی نیست !! امریکا بادرک این حرکات خطرناک طالبان که هرآن شکست درجنگ ویتنام را در ذهنش تداعی مینماید یکبار دیگر درصدد کاربست تجربۀ ناکام گذشته اش کمربه افغانیزه کردن جنگ درافغانستان بسته است ، شامل ساختن حدود چهار هزارنفر ازافراد مسلح افغان درعملیات نظامی در جنوب وجنوب شرق کشور و تامین معا شات دوهزارملیشه های مسلح درشرق وجنوب که ماهانه چهارصد هزار دالرمیشود نمونۀ بارز این تلاش برای افغانیزه کردن جنگ در افغانستان است که درحقیقت این عمل دامن زدن به جنگ داخلی ومشتعل نگهداشتن شعله های جنگ افتراق ملی وایجاد زمینه های تقابل قومی ، منطقه یی ، لسانی ومذهبی ودریک کلام روی آوردن به همان فارمول مشهور( دیواید اند رول ) است که این بار زیر شعار دموکراسی اعمال میشود که جهات فریبنده گی بیشتر دارد وباهیپونوتیزم مدرن همراه است !!
یگانه خطر جدی به دولت افغانستان و امنیت وثبات آن گروه سیاسی مذهبی است که دریک جبهه نا مقدس با اشتراک طالبان ، گلب الدین حکمتیار و شبکۀ مخرب القاعده و اکستریمیست های منطقه ، همکار با این جبهه است که در راس آن ملادادالله بحیث قوماندان قرار دارد که حامد کرزی رئیس جمهور افغانستان را دست نشانده وشاه شجاع سوم میخواند و امریکا را اشغالگرمیگوید جنگ فرسایشی را با براه انداختن حملات انتحاری وقتل وکشتارادامه میدهد .
در افغانستان که طبق پلان خلع سلاح عمومی از تمام قوماندان ها که حتی درباز گردانیدن امنیت وثبات درکشورفعال بودند سلاح شان گرفته شده به مخازن معین منتقل گردید ، خلاف این پلان خلع سلاح درجنوبی ومشرقی پلان مسلح ساختن ملیشه ها آغاز گردید ، فکر میشود این عمل مقدمه یی برای افغانیزه کردن جنگ است که شاید از سوی پالیسی میکران وتصمیم گرنده گان به ردیس جمهورکرزی مشوره داده واورا وادار نموده اند که ملیشه هائی را درمناطقی که جنگ جریان دارد سازماندهی نموده علیه آشوبگران بگمارد که این عمل جز زمینه سازی برای افغان کشی وافغانیزه کردن جنگ معنی دیگر ندارد ، بعضی ها در داخل وخارج ملیشه سازی مجدد با لای رئیس جمهور کرزی انتقاد میکنند اما نکتۀ مهم و قابل توجه این است که بیدون دستور واجازۀ افراد با صلاحیت و پا لیسی میکرخود حامد کرزی نمیتوانست به این اقدام دست بیازد ، لازم به یاد دهانی است مسلح سازی افراد ملیشه دریک مرحلۀ خاص بد امنی هیچگاه به نفع حکومت تمام نشده است مثلا ً درزمان امیر عبد الرحمن خان در24 مارچ سال 1924 به تعداد شش هزار مردان مسلح قوم منگل ( متون ) مرکز خوست را تصرف نمودند اقوام جدران ، احمد زائی، سلیمان خیل ودیگران به انها پیوستند شورش شکل قیام را بخود گرفت افراد مسلح مر بوط به دولت درنخستین حمله ، با آنها یکجا شد وسلاح کوت را دراختیار آنها گذاست عساکر مستقر در(وزی) نیز به قیام کننده گان پیوستند ، درصفحۀ 162 کتاب نگاهی به عهد سلطنت امانی نوشتۀ سید رسول آمده است : در24ماه اپریل 1924 دوصد نفرافراد قشلۀ میدان ( خوله ) با یکصد قبضه تفنگ مارتینی هینری( Martini Henry ) وشش هزار بسته مهمات تسلیم قوم منگل گردید ند ، (غند میرزکه) با دوصد قبضه تفنگ با مردم شورشی یکجا گردیدند ) در14نوامبر فعالیت های علنی ضد دولتی در( اچین )مرکز حکومتی شینوار آغازشد ، درجرگۀ علی خیل اتحاد وهمبستگی اقوام اعلان گردید آنها فوراً به ( چهاونی کهی)حمله کردند و آنرا تضرف نمودند که ادوات آن (سلاح ومهمات آن )بدست حمله کننده گان افتاد ، محمدگل مهمند فرقه مشرکه از طرف مرکز توظیف شده بود سه غند نفر برای مدافعه و حفظ امنیت مشرقی جلب نماید ، هنوز او بکارآغاز نکرده بود که شیرمحمد خان رئیس تنظیمه مشرقی وارد جلال آباد گردیده با اقوام سرخ رود ، چپرهار ، لغمان وخوگیانی درتماس شد برای دفع قیام شینواری ها به مسلح کردن مردم پرداخت ، مردم پس ازمسلح شدن بجای آنکه از حکومت دفاع نمایند درمقابل حکومت قرار گرفته با شورشیان پیوستند به محاصرۀ جلال آباد آغازکردند واعلامیه هائی پخش کردند که دران گفته شده بود هرکس نفرحکومت را به قتل برساند گویا غذا وجهاد کرده است ( ص190 نگاهی به سلطنت عهد امانی) .
درحقیقت التواریخ تالیف علامه عبدالحق مجددی آمده است محمدگل مهمند در اثنای قیام شینواری ها طور عمدی وظیفۀ عسکری خود را که قوماندان عسکری مشرقی بود ترک گفت ( ص411 ) .
دروقت حاکمیت ببرک کارمل نیز به یک آدم جنوبی وال که بنام کوکوخیل مشهور بود با عقد یک قرارداد که حفاظت امنیت پایه های فلزی برق رسانی را از سروبی تا کابل به عهده گرفته بود مقدار قابل توجهی سلاح ومهمات همراه بامقدار هنگفت پول بنام مدد معاش وکمک مالی ازطرف حکومت داده شد، کوکوخیل پس ازبه چنگ آوردن وجابجا کردن سلاح ، مهمات وپول وثروت با رژیم کابل قطع رابطه کرد و به مخالفین حکومت پیوست ... این ها همه رویداد ها و تجارب تاریخی است که درهر برهه یی از زمان اتفاق افتاده که در فرا راه رژیم ها وحکو مت های خلف منبع الهام وتجربه است 0 برای تقویت خطوط دفاعی کشور در مقابل شورشیان وتروریستان بجای مسلح نمودن ملیشه های قبایلی لازم است داوطلبان رزمی ازهرمنطقۀ کشور که باشد به ارگانهای نظامی مربوط به دولت دربدل همان 200 دالر معاش دریکماه که به ملیشه ها در نظر گرفته شده جذب نموده با آموزشهای لا زم نظامی مجهز با اندیشۀ دفاع از وطن به تامین امنیت وثبات کشور توظیف گردند نتایج بهتر ومطلوب بدست می آید ، در افغانستان باگذشت هر هفته وماهی نا رضا ئیتی ها ی مردم ازدولت و نا امنی ها در کشورافزایایش می یابد و فعالیت خرابکارانۀ طالبان وشرکای جرمی آنها توسعه می پیدا میکند شاید دلایل آن مسایل آتی باشد :
--- تعداد کثیری ازجنگسالاران وقومندان های ارشد گلب الدین حکمتیار وطالبان که تروریستان بین المللی اعلام شده اند بر اساس آ شتی وصلح به ارگان های دولتی جذب گردیدند که احتمالاً همۀ آنها به استثنای چند نفر خسته ازجنگ با تکیه زدن به چوکی های پر درآمد تامین کننده گان ارتباط ازدرون حا کمیت فعلی با رهبران شان که جنگ را به ابعاد وسیع علیه دولت وحامیان آن سازماندهی مینمایند باشند و احتمالاً فغالیت های مخفیانۀ ضد دولتی مطابق به سیا ست انفجار از درون را تعقیب مینمایند به رشوت خوری وفساد درادارات را دامن میزنند وبی اعتمادی علیه دولت را در اذهان عامه افزایش میدهند ، درجهت بی اعتبار کردن دولت تا رسیدن به پرتگاه سقوط آن مخفیانه فعالیت مینمایند ، نشریه چراغ در کابل نوشته است : همایون عینی رئیس امنیت کابل درنشست مشترک با تعادی از اعضای ولسی جرگه از موجودیت جاسوسان در داخل نهاد های امنیتی سخن گفته است ) این جاسوسان شاید ازهمان افرادیکه از شاخه های مربوط جنگجویان مخالف دولت ، به ارگانهای دولتی توظیف شده اند باشند ، چندی پیش رئیس جمهور کرزی نیز وجود جاسوسان درارگا نهای دولتی آنهم در پست های بزرگ ابراز نگرانی نموده هوشدار داده بود که با این جاسوسان عند الموقع برخورد قانونی خواهد شد ، این همه خرابکاران که به عناوین مختلف به دولت نفوذ کرده اند ویا نفوذ داده شده اند پناگاه مهمی برای بمگذاران وانجام دهنده گان حملات انتحاری درکابل وسایر شهرها هستند که افراد تروریستان ، بنام اشخاص پیوسته به دولت وظیفه دارند ، درروزهای سوم وچهارم ماه جولای امسال پنج حملۀ بمی بالای کارمندان دولت درکابل صورت گرفت که دو نفر کشته و49 نفر زخمی گردید که 39 نفرآن افسران وزارت دفاع بودند ، این حمله کننده گان احتما لاً درخا نۀ همان افراد تسلیم شده به دولت که در حقیقت حیثیت حلقۀ رابط با شبکه های فعال خرابکار، درمخالفت با دولت قرار دارند بوده اند که پلان حمله وتخریباتی خودرا با بیغمی درداخل شهر انجام میدهند وفرارکرده به پایگاه مطمئن خویش خودرا میرسانند ، از نظرپولیس مخفی میمانند ونسبت داشتن رابطه با ما مورین ارشد دولت ازمظنون بودن نجات می یابند ، به تعقیب این حادثه پولیس کابل شش نفر دیگر را با مواد انقجاری ، تعدادی ماین وبم دستی ، وسایل قابل
کاربرد به انفجار دادن مواد منجره وماین دستگیر نمود که رهبر این دسته قاری حکیم الله بوده است که ازچهره های با نام ونشان وابسته به تروریستان وجنگجویان مسلح مخالف دولت است ،
--- دلیل دیگر نا رضا ئیتی مردم وزیر انتقاد قرار گرفتن رئیس جمهور کرزی تا سرحد مستعفی ساختن وتصمیم به کنارزدن او ازسوی حامیانش شاید نسبت نبود یک پلان موثر کاری وسترا تیژی ملی برای بهروزی درسطح کشور ویا تما یلات بیش از حد او برای آسیب نرساندن به طالبان وتروریستان باشد که علاوه برتلاش نادرست به جذب آنها درمقامات دولتی که مصیبت ناشی از آن تذکار یافت کوشش او برای منع نمودن ذکر نام طالبان بعنوان تروریست نیزخواهد بود که خطاب به فعالان رسانه ها تاکید کرد که طالبان باید تروریست گفته نشوند و بیشتر ازهمه نبود پلان موثر کابینه در عرصۀ اقتصاد وفرهنگ وسایرعرصه ها است که هم رئیس جمهور وهم کابینه نمیدانند که تاختم دورۀ کاری ریاست جمهوری در کدام عرصه ها چه کارهائی باید انجام گرد د وبکدام کارها حق تقدم داده شود ، بطور مثال برای کاریابی به تحصیل کرده ها وافراد توانمند کارفزیکی وفکری هیچ تدابیروجود ندا رد و اگر وجود دارد کافی نیست ودرجملۀ هیچ می آید ، دروقت راء گیری های انتخابات ریاست جمهوری اعلام شده بود که دوازده ملیون واجدان شرایط راء دهی درکشور وجود دارد ، همۀ این واجدان شرایط کاربه استثنای معدودی که معاش خوردولت ویا تاجران وکسبه کاران ویا دانش آموزان اند که کمیت آنها به یک ملیون نفر بالاتر از هجده سال نمیرسد که شامل واجد ان شرایط راء دهی بودند ، اگر کمیت آنها دوملیون نفرنیزحد س زده شود باز هم به تعداد ده ملیون نفر درافغانستان بی کار وبی روزگارهستند ،
ازمجموع پنجاه هزار فارغ التحصیلان صنوف دوازد ه که ازسراسر کشور به کانکورسال روان شرکت نموده بودند صرفا ً حدود هجده هزارشاگربرگ پیروزی داشتند که بقیه بیش از33 هزارشاگردان بکلوریا پاس بیدون آنکه به کار جذب شوند به سیل لشکر بیکاران کشورپیوستند که یگانه منبع خطر بعدی به دولت محسوب میشود زیرا عـده یی ممکن است در بدل معاش معین به صف مخالفین مسلح ضد دولت پیوسته جنگ را علیه دولت کرزی تقویه نمایند که افزایش اینگونه افراد درصف دشمنان جنگ را خصلت توده یی بخشیده سرانجام سیل بیکاران کشور رانیز به عقب خود خواهد کشید که در آن صورت سیل توپندۀ این حرکت خطرناک سراسر کشور را فرا گرفته به یک حرکت طوفانزا مبدل خواهد گردید که ما نند طوفان کا ترینا درامریکا وسونامی دربحر هند مصیبت خواهد آفرید سردم داران بیغم وبی پلان را بکام خود خواهد کشید ، نسبت نبود احصائیۀ دقیق درافغانستان همه چیز درچوکات حدس وگمانها صورت میگیرد از همین سبب چندی پیش برای فریب اذهان عامه اعلام گردید که درافغانستان دوملیون بیکار وجود دارد وتبصره نمود که بیکاری درآلمان ، انگلستان وسایرکشورها نیز وجود دارد ، درحالیکه امروزمردم آگاهی دارند که برای بیکاران درکشورهای اروپا وامریکا تا پیداشدن کار فراخور حال شان معاش ماهانه مقرر وداده میشود امابیکاری در افغا نستان بمعنی قرارگرفتن درانتظار گرسنگی ومرگ است زیرا نه به بیکاران کار پیدا میشو ونه از طرف دولت مدد معاش دورۀ بیکاری برایش داده میشود 0
هنوز دیر نشده دولت افغانستان لزوماً درمورد پلان گذاری ها توجه نماید ، موضوع ایجاد شغل به فارغ التحصیلان دانشگا ها وبکلوریا پاس ها وآنهائیکه توان کار را دارند جدی بگیرد تا از مواجه گشتن به یک بحران سیاسی واجتماعی در آینده مصؤن بماند سخن دیگر اینکه سیسیتم توتا لیتار وتمرکز قدرت به مرکز، درافغانستان نتیجۀ مطلوب نداد و با شعارهای دموکراتیک سازگاری نشان نداد و درجلب همکاری مردم به دولت موثر وافع نگردید ، بناءً لزوما ً در مورد سیستم دولتی کشور با استشارۀ نخبه گان سیاسی داخلی وخارجی بازبینی مجد د صورت بگیرد زیرا با استفاده از قدرت متمکز، مانند دوران امیرعبد الرحمن خان ورژیم شاهی مطلقه که درهمه امو ارادۀ شخص اول مملکت موثر بود شعار دموکراسی درچوکات آن گنجایش ندارد واین هم قابل قبول مردم نیست که دموکراسی شعار داده شود ودیکاتوری عمل شود ، اگرراه بعدی افغانستان دموکراسی تعین گردیده باشد لازمۀ آن رویکار شدن والی ها ومقا مات ارگانهای ولایات ومحلات مربوط آن از راه انتخابات وگزینش مردم میباشد که هریک از ولایات مطابق به شرایط خاص خودشان مقررات اجرائی را هم آهنگ با قانون اساسی کشور به وجود آورده درشورا های محلی مربوط ولایات شان به تصویب برسانند واجرا نمایند ونماینده گان هر ولایات درپارلمان مرکزی درپایتخت کشور حضور داشته باشند ، والی ها ، ولسوال ها وسایر ارگانهای اجرائی لوایح معین صلاحیت های وظیفوی داشته مطابق آن عمل نمایند .
امریکا درعراق نیز که سالانه 36 ملیارد دالرمصارفات نظمی دارد ، درآغاز با ملغی قراردادن تشکیلات حزب بعث واخراج آن ازکار، تامین امنیت ومقابله با شورشیان مخالف را برعهدۀ خود گرفته از مدتی است تلاش دارد با استخدام افراد مسلح مربوط به قوای مسلح عراق با شورشیان داخلی مقابله نماید گمانه زنی هائی درعراق وجود داردکه میگویند درانفجارات عراق وبراه افتادن جنگ های مذهبی بین اهل تسنن وتشیع عمال غربی ها دست دارند : درمقالۀ که بنام پاینده کاریگر درویب سایت مشعل منتشر گردیده نوشته است : دو افسر انگلیسی که با پوشیدن لباس عربی ، مقادیرقابل توجهی ازپیشرفته ترین مواد منفجره با قابلیت فرمان انفجاراز راه دور را درمنطقۀ شیعه نشین بصره حمل میکردند دست گیر شدند ، تحقیقات اولیه حکایت ازنقش گستردۀ سرویس های اطلاعاتی (استخباراتی) انگلیس درانفجار های دو سال اخیر درعراق میکند ... تاکنون سرنخهای حدود 70 انفجاردرمنطقۀ شیعه نشین عراق بدست آمده است که منجر به کشته شدن بیش از 1500 نفراز زنان ، مردان وکودکان شده است همچنان بسیاری ازاعمال تروریستی که بنام زرقاوی ، گروهای سلفی وهواداران صدام درمناطق شیعه نشین انجام یافته از سوی نیروهای انگلیسی سازمان دهی شده است ، پاینده کارگر ازقول داکتراردستانی استاد دانشگاه نوشته است : به عقیدۀ بسیاری زرقاوی ، القاعده و... تنها اسامی معجولی هستند که نیروهای امنیتی اشغالگران در پناه آنها سیاست های تروریستی خودرادنبال میکنند) حدسیات درافغنستان نیز وجود دارد که میگویند سلاح ومهمات بصورت نا مرعی توسط گماشته های امریکا گاهی دربدل پول نقد که طالبان ازمواد مخدر افغانستان به قسم سهمیه میگیرند به فروش رسانیده میشود وگاهی به قسم قرضه ویا به عنوان کمک توسط معامله گران با طالبان درحقیقت عمال شبکه های جاسوسی امریکا اند در دسترس طالبان قرار داده میشود تا جنگ بلا انقطاع در افغانستان تداوم یافته حضور نیروهای ناتو ، امریکا وانگلیس برای سربراه نمودن اهداف عالی منطقه یی غرب برای مهار نمودن فعالیت های نفوذی ابرقدرت های آسیائی بخصوص روسیه ، چین ، هند پاکستان وایران ازنوعی ازمشروعیت برخور دار باشد0 از19 مارچ 2003 که امریکا به همکاری بریتانیا به عراق حمله نموده آنرا درظرف سه ماه اشغال کردند تا 19 مارچ 2006 م تنها از سربازان امریکا حدود 2600نفر درعراق کشته شده ، صد ها وسایط وطیارات جنگی اشغالگران ازبین رفته است اکنون نظامیان امریکا تاکتیک های خود را در عراق نیزتغیر داده میخواهند خود را به عقب جبهه کشیده افراد مسلح مربوط به حکومت جدید التاسیس عراق را که هنوز مثل حکومت افغانستان حیثیت دست نشانده را دارد به مقدم جبهه جنگ سوق نمایند ، گمانه زنی هائی درعراق وجود دارد که میگویند :اشغالگران تلاش دارند جنگ را عراقیزه نموده خصومت قومی ومذهبی را دامن بزنند وازتنشهای ناشی ازبرخورد های مسلح مذهبی وقومی سود ببرند وبا دامن زدن به اختلافات مذهبی مخالفین خود را از هر قوم وتبار واز هر دین ومذهبی که باشند بدست باز ازبین ببرند و با تبلیغات هم آهنگ وشایعه سازی ها نقش پای قاتل بودن خود را گم کنند وقاتلین آنهارا از مخالفان همدیگر عراقی ها وانمو بکنند ، پیدا شدن گروپ وار اجساد کشته شده گان درگوشه گوشۀ عراق بیانگر این حقیقت است 0 ( ختم )
****************************sasdolati@hotmail.com ************************************************
بالا
بازگشت