بعد از واقعه یازده سپتمبر توسط یک گروپ تروریست های جوان عرب تنفر وانزجار کشور امریکاه رامقابل کشور های عرب وهمچنان برضد همه مسلمین جهان برانگیخت وروابط واحترامی متقابله را که بین جهان اسلام وعیسویت وجود داشت برهم زدوجهان غرب شروع به مذمت دین اسلام نمودند , جری فارویل وپت رابرتسن دو رهبر مذهبی عیسوس ها در مصاحبه های تلویزیون سرتاسری امریکاه اتهاماتی که حاوی از تعصب و کوتا نظری بودبرضد اسلام برشمردو دین اسلام رابه حیث دین پرخاشگر, خشن که فاقد هرنوع ترحم انسانی وعدالت اجتماعی است معرفی نمودوحتی حضرت محمد (ص) پیغمبرنازنین اسلام را تروریست خطاب نمودندوادعای بی اساس وبی معرفت این دورهبر عیسوی باعث تاثر عمیق مسلمین جهان گردید.
چندی قبل یک روزنامه دنمارکی یک سلسله کار یکاتور های حضرت پیغمبر اسلام را نشر نمود که دستاری برسردارد که شکل یک بمب راتمثیل میکندوزیر پوشش آزادی یبان حضرت رسول خدارا یک تروریست معرفی نمودکه این کاریکاتور ها به شئون واحساسات دینی جهان اسلام برخورده وکشور های اسلامی این توهین رابا خشونت ومظاهرات جواب دادند وسران کشور های اسلامی حکومت ودستگاه نشراتی دانمارک را شدیدا تقبیح نمودند, که این کاریکاتور ها اهداف سیاسی داشت و بین کشورهای اسلام وجهان عیسویت یک فاصله ایجاد نمود وزخم های جنگ های صلیبی را که توسط فندامنتالیست های عیسوی براه انداخته شد تازه گردانید, رهبران سایسی امریکاه نیز به نوبه خود توسط مصاحبه ها وتبصره های سیاسی کشور های اسلامی را مورد انتقاد شدید قرار داده وهریک ازاین متخصصین شرق شناس نظر به آگاهی محدود ی که از کشور های اسلامی داشتند با ابراز نظریات مختلف ومنفی کشور های اسلامی را متهم به این ساختند که این کشور ها دریک دوره انحطاط اجتماعی واقتصادی بسر میبرند واز نگاه علم ودانش از جهان غرب به تدریج فاصله گرفته این پسمانی ها با گذشت زمان عمیق تر ویک خلای بزرگی بین کلتور های غربی وکشور های اسلامی ایجاد شده است .
جارج بوش رئیس جمهور امریکاه دریکی ازتبصره های سیاسی اظهار داشت که کشور های اسلامی نظر به پسمانی ها بخصوص دربخش سائینس وتکنالوژی احساس حقارت نموده واین عقده ها بشکل حسادت بروزودرصددتخریب کشور های صنعتی جهان غرب برآمده اند.
گرچه تبصره رئیس جمهور بوش برای مسلمین جهان یک اهانت وخیلی رنج آور است ولی درعین زمان به روشنفکران , پژوهشگران ومفکرین اسلام موقع آنرا میسر میسازدتادر مورد پسمانی های کشور های ا سلامی کاوش وپژوهش را راه اندازی کنند واین ژرفنای نابرابری های اقتصادی واجتماعی را که بین کشور های پیشرفته و جهان اسلام ایجاد شده ازهرنگاه تحت مطالعه وبررسی عمیق قراردهند.
هدف از این مقال به ترازو کشیدن ویامقایسه دین اسلام با عیسویت نیست ,اسلام نه تنها برای مسلمین جهان یک دین است بلکه اسلام هویت وکلتور برای مسلمین جهان است واسلام روی پرنسیپ یگانه پرستی , برابری وعدالت اجتماعی بنایافته ودردین اسلام به مقایسه دیگر ادیان سماوی کمبود ویاخللی نیست .
برای آنکه ما روابط دین اسلام راباپیشرفت های ساینس وتکنالوژی امروز تحلیل ودر این مورد قضاوت های علمی وبی طرف کرده بتوانیم بائیست احساسات دینی ومذهبی را برای لحظه ای چند کنار گذاشته بررسی کنیم که واقعا چرا جهان اسلام ازنگاه علم ودانش از کاروان سریع السیر کشور های صنعتی عقب مانده وروبه انحطاط اند ؟ بائیست تجسس نمود که واقعا سبب وعلت این کمبودی ها وپسمانی ها بخصوص در بخش سائینس وتکنالوژی دین اسلام است ویااینکه عوامل دیگری است که باعث این همه نارسائی ها شده وقطعا به دین اسلام ربطی ندارد؟ برعکس دین اسلام ازجمله یگانه ادیان سماوی است که کسب علم ودانش را برای همه مسلمین جهان یک امر ضروری دانسته ودر قرآن واحادیث نبوی به صراحت لهجه پیروان اسلام را به کسب علم ودانش توصیه نموده ومثل معروف است که میگویند: علم بجوید ولواگردرچین باشد.
اسلام کهن ویابهتر بگویم دوره رنسانس اسلام که مرحله مهم در پیشرفت های علمی دربخش های مختلف به شمار میرود دراثر تحقیقات وکاوش های علمی بخصوص دربخش الجبر, مثلثات,نجوم ، طبابت ,فلسفه,معماری ,کالیوگرافی درجهان نقش برازنده داشت , کتب فلاسفه یونان ودانش گریک به عربی ترجمه شد, دراثر تحقیق وپژوهش علمی نه تنها دانش گریک را مسلمین به تکامل رسانیدند بلکه مزید برآن اختراعات واکتشافات جدیدی را ازخود بجاه گذاشتند, و کشور های اروپائی در قرون وسطی دانش وکاوش جهان اسلام رابه نظر قدر نگریسته به زبان های اروپائی برگرداندند واز آن برای تحقیقات بیشتر علمی استفاده شایان نمودند ومیتوان ادعا نمود که جهان بشریت مرهون این همه پیشرفت های جهان اسلام است .یکی از کشفیات واختراعات مهم جهان اسلام دربخش ساینس ایجاد سیستم اعداد ده گانه ویا سیستم عشر است که بنیان گزار انقلاب ساینس در جهان گردید, استعمال سیستم اعداد ده گانه , الجبر تطبیقی وهندسه فضائی اعراب باعث یک جهش اقتصادی در اروپا گردید که بعد ها منجر به انقلاب صنعتی در انگلستان شد, بنیان گزار الجبر مدرن محمد ابن موسی الخاورزمی بود که کتاب آن تحت عنوان ٍ" المختصرفی الحساب الجبر والمقابلات " بزبان ها ی اروپائی ترجمه گردید. موسس طبایت مودرن دراروپا ابن سیناه بود, صنعت معماری مسلمین عرب در دوشهر مهم غرناطه وقرطبه در کشور هسپانیه تا امروز از عجایب معماری روزگار به حساب میرود تعمیرات مانند کتابخانه ها , مساجد وحرامسرای های عرب به حیث موزیم صنعت معماری حفظ وملیون ها توریست از کشور های غربی به دیدن این عجایب معماری میایند, درنجوم وستاره شناسی مسلمین سر آمد جهان گردید, در حالیکه اروپا درظلمت جهل به اندازه غرق بود که گلیله ادعا نمود که زمین کروی است وکلیسا وی رابدار آویخت, درکشتی رانی مسلمین ابحار سه گانه راپیموده وکشور های متعدد افریقا وآسیای دور ,جزایز هندوچین وفلیپین راکشف نمودند ودر کشتی رانی توسط موقف ستاره ها راه رفت وآمد کشتی ها را دربحر تثبیت میکردند.
مثال های فوق صرف شمه ائی ازپیشرفت , اختراعات واکتشافات دور رنسانس اسلام است که برشمردیم , حال بائیست این سوا ل را مطرح نمود که چرا هزار سال قبل مسلمین جهان پیشقراول جهان درعلوم فلسفی , ساینس وتکنالوژی بودند وامروز یعنی درقرن بیست ویک 52 کشور اسلامی که زیاده از یک بلیون نفوس را درجهان تشکیل میدهند دریک دوره انحطاط فکری وپسمانی های اجتماعی بسر میبرند؟ زیادترین بی سوادان درجها ن درکشور های اسلامی است که حتی دربعضی ازاین کشورها بی سوادان به نود فیصد میرسد، فقر مریضی وگرسنگی دامنگیر این کشور هااست وچشم امید شان بسوی کشور های اروپائی است که این کتله بزرگ انسانی را ازفقر , مریضی وبیچاگی نجات بخشددر حالیکه همه شرایط برای یک رشد اقتصادی کم و بیش در بسیاری از کشور های اسلامی موجود بود واست ولی کشور های اسلامی واقعا به فقر اقتصادی ,خمود وجمود فکری , فرار مغزی ومعضله گوناگون اجتماعی دست وپا میزنند وپروبلم کشور های اسلامی جهان را به مانند یک دایره خبیثه تشبیه میکنند که از این دایره خودرا رهانیدن کاریست بس مشکل .
بیست وپینج سال قبل بسیاری از کشور ها ی هندو چین , هند, کوریا , تایوان وسائیر کشور های هند وچین که نسبت به بعضی از کشور های اسلامی از نگاه اقتصادی به مراتب به سویه پائین اقتصادی قرار داشتند ولی توانستند که در ظرف کمتر ازبیست سال باوجود پروبلم های عظیم اقتصادی واجتماعی دایره خبیثه غربت را بشکنند وامروز از نگاه اقتصادی جلو رفته اند که در احصائیه های جهان دیگر در جمله کشور های عقب مانده محسوب نمی شونددر حالیکه کشور های اسلامی روبه انحطاط اجتماعی وقهقرای اقتصادی واجتماعی در احصائیه های جهان درجه بندی شده اند.
گرچه عوامل پسمانی های کشور های ا سلامی زیاد است ولی من دراین نوشته بطور مختصر صرف سه بخش آنرا یادآور میشوم و امید وارم که روشنفکران دراین بحث سهم فعال گرفته وجنبه ها ویهلوهای دیگر عوامل پسمانی کشور های اسلامی را تحت بحث ومناقشه بگیرند.
اول ًٌٍَُِّّ: بخش اقتصادی : شر ط اساسی برای یک جهش اقتصادی در یک کشور چهار عامل عمده تولیدی که عبارتند از : 1ـ سرزمین های پهناور, 2ـ منابع ثروت طبیعی ( سرمایه ) 3ـ قوای کار انسانی ( کارگران ماهر ومتخصصین در زشته های مختلف وکارگران غیرماهر). 4 ـ اداره ومنجمنت .
این چهار عوامل تولیدی بطور عموم ودر بعضی از کشور ها یک عامل تولید بطور مشخص زیادتر وعامل دیگر تولیدی کمتر وجوددارد ولی کشور های نامبرده نتوانسته اند که از این عوامل تولیدی به منظور انکشاف صنعت استفاده معقول کنند وبخصوص عامل چهارمی که اداره ومنجمنت است سه عامل دیگر را طوری باهم اختلاط میدهد که از ترکیب آن یک تولید که مفدیت اقتصادی را در جامعه ارائه میدارد بمیان میاید- یک مشکل عمده ویا بهتر بگویم نارسائی اقتصادی کشور های اسلامی را نبود اداره منجمنت ویا متخصصین در بخش های مختلف تولیدی میدانند .بطور عموم سیستم اقتصادی کشور های اسلامی زراعتی ویا اقتصاد استهلاکی است , اقتصاد زراعتی یک سیستم اکتفا بخود است که احتیاجات اولیه نفوس کشور را مرفوع میسازد, دراکثر کشور ها دربخش زراعت هنوز هم از وسایل وآلات ابتدائی استفاده میشود واقتصاد زراعتی تابع عوامل جوی است وعوامل جوی تحت کنترول انسان نیست ودر صورت عوامل غیر مساعد جوی قسمت زیاد تولیدات زراعتی از بین رفته وکشور ها به قحطی وگرسنگی روبرو میشوند وبازهم این کشور ها دست نگر کشور های صنعتی اند که توسط کمک های مواد ارتزاقی این کشور ها ازخطر گرسنگی نجات می یابند .
کشور های جهان راازنگاه رشد اقتصادی به سه گروپ تقسیم میکنند : اول : گروپ کشور های صناعتی دوم گروپ کشور های روبه انکشاف وگروپ سومی کشور های عقب مانده ویا کم انکشاف اند ومطرح بحث ما دو گروپ اخیر است واکثر کشور های اسلامی تحت گروپ سومی ویک تعداد کم از این کشور ها در جمله کشور های روبه انکشاف تصنیف میشوند. دراین بحث یک موضوع راباید بخاطرداشت که ثروت ورشد اقتصادی دومفهوم جداگانه را ازنگاه اقتصادی افاده میکند, بطور مثال کشور های اطراف خلیج فارس , امیرات وشیخ نشینان عرب نظربه ثروت بیکران نفت وگاز کشور های ثروت مند جهان اند ولی در جمله کشور های انکشاف یافته محسوب نمی شوند, برای آنکه این کشور ها قادر به تولیدات اشیای صنعتی نبوده بلکه تولیدات صنعتی کشور های پیشرفته جهان را با عایدی که از صدور نفت حاصل میکنند وارد میکنند. فعالیت مهم اقتصادی کشور های اسلامی تجارت است وشغل تجارت بطور عنعنوی درجامعه اسلامی باقی مانده واز جانب دیگر تجارت از نگاه مفدیت مفاد آنی باخود داشته در حالیکه سرمایه گزاری در پروژه های صنعتی یک اندازه وقت بکار دارد تا ازنگاه مولدیت اقتصادی بهر ه برداری شود.
دوم : ساختارسیاسی کشور های اسلامی :
کشور های اسلامی دارای سیستم سیاسی مختلف اند که یک تعداداین کشور ها بخصوص کشور های اطراف خلیج فارس توسط شاهان , امیرهای خودخوانده وشیوخ اداره میشوند وگروپ دیگری از این کشور ها توسط رهبران دیکتاتورمنش وقدرت های نظامی اداره میشوند ودسته دیگرسیستم جمهوری دارند که توسط حمایه وپشتیبانی قدرت های خارجی به مسند قدرت نشسته اند . درنزد جهان غرب اسلام را کشور های عربی تصور میکنند.
رهبران سیاسی وار کان اداری این کشورها توسط خویشاوندان ویااشخاصی که به فامیل شاهی قرابت دارند اداره شده واین رهبران قطعا نزد ملت مسئولیت نداشته فرمان روایان ظالم ومستبد اند وثروت نفت مستقیما توسط امیر ها وشاهان اداره میشود , قرار گزارش دستگاه های نشراتی امریکاه تنها کشور سعودی عرب به مبلغ تقریبا یک تریلیون دالر ( هزار ملیارد )در بانک های امریکائی وموسسات پولی امریکاه سرمایه گزاری نموده وسرمایه گزاری سائیر شیخ نشینان عرب هنوز بطور دقیق معلوم نیست ولی حدث میرود که مجموعا شایدبه انداره مبلغ سرمایه گزاری سعودی عرب باشد, پارلمان وجود ندارد ,واگر پارلمان هم باشد یک شکل تظاهری داشته وپالیسی رهبران سیاسی کشور توسط این نوع پارلمان تائید میشود.
نفوس اصلی کشور های خلیج مردمان بدوی وبادیه نشین بوده, نشرات امریکاه اعراب را مردم خشن وفاقد هرنوع احساس همنوعی وبشر دوستی توصیف میکند که همیش با یکدیگر به جنگ وستیز ورقابت های بی مورد سیاسی وگرفتن انتقام از یکدیگر اند.
موسسه بین المللی کانفرانس اسلامی وموسسه اتحادیه عرب دو ارگان معروف بین الاسلامی وبین العرب اند که از بدو تاسیس تا امروز موفق به کوچکترین یک حل سیاسی کشور های اسلامی وعرب نشده اند, اداره وکنترول کنفرانس اسلامی هم توسط کشور های صاحب نفوذ عرب است که رژیم سیاسی آن از امیال وخواهشات سیاسی کشور های غربی نمایندگی میکنند, کشور های عرب وشیوخ اطراف خلیج فارس دو رول متفاوت سیاسی را در جهان بازی میکنند ازیک طرف این کشور ها فرمان بر وفرمان بردار کشور های غربی بخصوص امریکاه اند واز جانب دیگر رهبران ورهنمای دینی سائیر کشور های جهان اسلام نیز بوده واکثر کشور های فقیر وعقب مانده اسلامی که قسمت اعظم نفوس شان رامردم بی سواد وکم سواد تشکیل میدهند فرمان روایان عرب را رهنمای اسلامی خویش قبول نموده وبه فامیل سلطنتی عرب سعودی لقب خادم الحرمین را داده اند.
سوم : رول رهبران اسلام وروحانیون مذهبی در تحول وانکشاف سائینس وتکنالوژی .
شعار دین اسلام یکتاپرستی , بشر دوستی , عدالت , تحمل نژادی , برادری , برابری و مصامحه است ولی امروز بزرگترین صدمه سیاسی , اقتصادی واجتماعی را در جهان اسلام روحانیون به اصطلاح اسلامی کم سواد که دارای دانش خیلی محدود اسلامی بوده وبه سلسله مراتب چلی , طالب وپیشنماز در مساجد منطقوی وقبیلوی به سمت ملاهی رسیده اند, این گروپ از ملاها ی کم سواد که متاسفانه تعداد شان به مراتب بزرگتراست از رهبران اسلامی که دارای تحصیلات عالی اسلامی واشخاص فهمیده ومنور که دارای استلال قوی وقوه نطق وبیان اند.
ملاهای کم سواد درس تنگ نظری , جهالت , تحجرگرائی , تعصب قومی ومذهبی را به اهالی قریه ومنطقه خویش تزریق وشریعت وفقه اسلام را طوری که خود شان خواسته باشد تعبیروتفسیر میکنند ودین اسلام رابا روش های قومی وقبیلوی خویش مزج ساخته جامعه را به قهقرا کشانیده اند که مثال معروف آن طالبان بود که در مدارس ملاهای دیوبندی پاکستان که توسط وهابی های افراطی عرب تمویل میشونددرس مذهبی را فراه گرفته بودند و ملاه های دیوبندی باریش انبو ونارنجی رنگ روش اسلامی هزار وچهارصد سال را به پیروان خویش تدریس ومخالف هرنوع پیشرفت های بشری دربخش ساینس وتکنالوژی اند وآنرا از اعمال شیطانی شمرده وبرخلاف به پیروان خویش درس تعصب قومی ومذهبی را به اندازه تشویق نمودند که دراین اواخرهر هفته درمساجد پاکستان پیروان ملاهای دیوبندی به مساجد مذاهب دیگر رفته ومردمی را که مشغول عبادت اند با مسلسل بسته وباعث قتل برادران اسلامی میشوند , کلیسای عیسوی ها را با بمب ونارنجک منفجر نموده وباعث قتل مردم بی گناه میشوند ودر افغانستان طالبان بنام دین اسلام چه بدهتی را که روا نداشتند که حرکات غیر انسانی وغیر اسلامی شان جهان را متاثر نمودوبکلی مخالف کسب علم ودانش بوده ودر مساجد توصیه مینمودند که بهترین علم در قرآن است ونباید پسران ودختران به مکاتب بروند وبائیست به مدرسه رفته صرف درس اسلامی را که از ملا ها ی دیوبندی پاکستان کسب نمو ده بودند بالای پسران تطبیق کنند ولی خود این ملاه ها از مزایای تکنالوژی جها ن با خاطر آسوده استفاده میکردند.درایران نیز ملاه ها قدرت سیاسی رابدست داشته وبا چرند وپرند مذهبی خویش ملت بیچاره ایران را گروگان گرفته اند وکشور رابسوی جنگ وتباهی سوق میدهند.
جهان اسلام بائیست با پیشرفت تکنالوژی امروزی با در نظر داشت ارزش های اسلامی همگام شده وبائیست در جهان اسلام یک ریفرم رادیکال در ساحه سیاسی , اقتصادی واجتماعی آمده ودستان مغرض رهبران مذهبی خود کامه و همچنان رهبران سیاسی خود خواه را که نمایندگی ازقدرت های بیگانه نمایندگی میکند هرچه زودتر کوتا گردد.