احمدسعيدی
مبارزات آزادی خواهانه بلوچ ها و مفکوره
بلوچستان آزاد در نقشه سیاسی آینده جهان
بلوچستان که یکی از ایالت های پاکستان که در قسمت شمالغرب آن موقعیت داشته و در میان ایالت های چهارگانه ، یگانه ایالتیست که از حیث منابع و ثروت های طبیعی از شهرت کافی و فراوان برخوردار بوده و از حیث ازدیاد مساحت نیز نسبت به ایالت های پنجاب ، سندهـ و سرحد در فهرست اول درج و ثبت می باشد .
ایالت بلوچستان که در امتداد بحیره عرب موقعیت داشته و اکنون بنابر احداث بندر گوادر که تحت ساختمان قرار دارد ، به اهمیت خویش بیش از پیش افزوده است ، زیرا کامپلکس ساختمانی پروژه بندر گوادر که در ماه مارچ سال (2002) با همکاری فنی و تخنیکی جمهوری مردم چین آغاز گردیده بود و همین اکنون بیش از (500) تن از کارگران ، انجنیران و کارشناسان در آن سرگرم کار و فعالیت اند و هزینه ابتدائی این پروژه مبلغ (7.4) ملیارد دالر امریکائی پیشبینی گردیده است ، که قرار است مرحله اول کار آن الی سال (2010) تکمیل و مرحله دوم و نهائی آن الی سال (2050) آماده بهره برداری خواهد گردید .
پروژه احداث بندر گوادر نه تنها دارای اهمیت اقتصادی و تجارتی بوده ، بلکه اهمیت خاص سیاسی و حتی نظامی را نیز دارا می باشد .
طبق سروی های فنی و جیالوجیکی ، بلوچستان یکی از غنی ترین ایالت از حیث منابع طبیعی بوده ، که از جمله نفت و گاز ، احجار قیمتی ، معادن طلا و ذخایر سرشار و وافر ذغال سنگ آن از اهمیت خاص منطقوی برخوردار می باشد ، با آغاز مبارزات مسلحانه بلوچ ها که علیه حکومت پاکستان از چندین سال بدینسو ادامه داشته و همین حالا بیش از پیش کسب شدت نموده است ، که توجه جامعه جهانی را بطرف خویش معطوف داشته و چنین ایدیا در اذهان حلقات سیاسی در سطح جهانی نیز خطور می نماید که آن روز دور نیست تا یک بلوچستان آزاد و مستقل در میان کشور های افغانستان ، ایران و پاکستان طورمجزا از پاکستان کنونی در نقشه سیاسی جهان ظهور نماید ، زیرا شرایط عینی و ذهنی ساکنان بلوچ با چنین یک تغیر کیفی و بنیادی از همین اکنون در حال تکوین است ، که روز بروز قوام بیشتر را کسب نموده و گام های عملی در راه تحقیق آن ایدیا و طرز تفکر که از مدت ها قبل در ذهن مردمان بلوچ و سایر اقوام دیگر ساکن آن سرزمین خطور می نمود ، پی یکی دیگر برداشته می شود .
مفکوره (بلوچستان آزاد) برای نخستین بار در سال (1992) طرح ریزی گردید و بنابر انتشار یک کتاب که (14) سال قبل در ایالات متحده امریکا تحت عنوان ( The Twin Era Of Pakistan) توسط سید ابوالعالی به چاپ رسیده است .
در آن چنین پیشگوئی صورت گرفته است که الی سال (2006) تحت نام بلوچستان آزاد یک کشور جدید در نقشه سیاسی جهان ظهور خواهد یافت ، که بعد از عربستان سعودی و کویت سومین کشور تولید کننده نفت در جهان عرض وجود خواهد نمود .
در قسمتی از کتاب منتشر شده آمده است که از منطقه پسنی الی گوادر یک میدان هوائی مجهز مطابق با استندرد های بین المللی مانند هانگ کانگ اعمار خواهد گردید ، که اهمیت خاص بین المللی را با خود اختصاص خواهد داد .
در سطور کتاب همچنان علاوه گردیده است ، که بلوچستان در گذشته از انظار بدور نگهداشته شده بود ، در آینده به یک مرکز علمی ، ثقافتی ، تجارتی و حتی سوق الجیشی مبدل خواهد گردید و نسل های آینده شاهد آن خواهد بود ، که بلوچستان و بخصوص مناطق پسنی و گوادر آن دارای پوهنتون ها ، انستیتوت ها ، مراکز علمی و فرهنگی ، احداث جاده های مجهز و مدرن و مراکز تجارتی و بلند منزل های متعدد خواهد گردید ، که البته همین حالا تصور چنین یک ایدیا برای تعداد زیادی غیر ممکن و غیر عملی خواهد بود .
نظریه پردازان بلوچستان آزاد عقیده بر آن اند ، که بلوچستان آینده به حیث کانون علمی و فرهنگی و حتی مرکز عمده امور صحی و طب و طبابت در شرق میانه از شهرت به سزائی برخوردار خواهد گردید ، که البته مشکلات و پرابلم های حوزه کشور های خلیج و کشور های همجوار آن را بوجه احسن مرفوع خواهند ساخت .
سران قبایل بلوچ نیز عقیده برآنست ، که در آینده بلوچستان در خصوص رشد اقتصادی آن کشور های جاپان و المان نقش اساسی درخور اهمیت را بازی خواهد نمود و در عرصه استخراج نفت و گاز و ایجاد پارک های صنعتی و تولیدی که در رشد اقتصاد نقش اساسی را احتوا می نماید ، ایفا خواهد کرد .
در متن و محتوای کتاب مذکور نیز تذکر بعمل آمده است ، که کشور های بزرگ همجوار بلوچستان آزاد را افغانستان ، ایران ، کراچی و حیدر آباد تشکیل نموده و با کشور های متذکره دارای روابط حسن همجواری متکی بر اصل احترام متقابل بوده که تعئین چنین یک موقف مثبت به ثبات اوضاع سیاسی در منطقه مساعدت بیشتر نموده ، که یقیناً امیدوار کننده است .
نویسنده کتاب می افزاید ، که البته مناسبات بلوچستان آزاد آینده با پاکستان بعدی بخصوص با پنجاب حسنه پیشبینی نگردیده است ، زیرا ساکنان بلوچ شاکی اند ، که پنجابی ها بلوچستان را همواره تحت استعمار و استثمار خویش قرار داده و از منابع سرشار طبیعی آن به نفع خویش استفاده نموده و مردمان بلوچ را در فقر ، گرسنگی ، بیکاری ، عدم سرپناه و عدم فراهم آوری تسهیلات ، صحی و تعلیمی از همه نعمات مادی و معنوی محروم نگهداشته شده اند .
هرچند پیشبینی مؤلف کتاب مورد نظر تا الحال تحقق عملی نیافته است ، ولی مبارزات شدید بلوچ ها در امر تطبیق آن همین اکنون به شدت ادامه داشته و این فرضیه سرانجام به یک واقعیت آشکار و انکار ناپذیر به مثابه یک تحول کیفی و بنیادی اجتماعی در خیطه مورد بحث مبدل خواهد گردید زیرا مبارزان آزادیخواه بلوچ تحت نام (بلوچ لیبریشن آرمی) در اهداف مطروحه خویش مصمم و پیگیر بوده و اوضاع سیاسی و روند حوادث چنین حکم می نماید ، که این خواب و خیال انجام و پیامد حقیقی را به ارمغان خواهند آورد و به مثابه یک پدیده که محصول مبارزات پیگیر و پیهم مردمان سرزمین بلوچ اند ، جامه عمل خواهد پوشید .
مبارزات مسلحانه بلوچ ها از سال (2003) الی (2006) نسبت به گذشته ها کسب شدت نموده است و با شیوه های جدید در مقابل عساکر پاکستانی به بکاربرد سلاح ها و تخنیک های جدید عملیات مسلحانه خویش را انجـــام می دهند .
مطبوعات و رسانه های جمعی پاکستان اخیراً معلومات تازه را بدست نشر سپرده است ، که گویا آزادی خواهان بلوچ از طریق (ویب سایت) جداگانه حکومت جلای وطن را اعلام نموده است ، که مرکز این حکومت تا الحال معلوم نیست ، اطلاعات در زمینه حاکیست که برخی از سران قبایل با چنین یک اقدام تفاهم نموده و بتاریخ (12) ماه اپریل سال (2005) از طریق انترنیت اهداف و مقاصد خویش را با بخش یک اعلامیه جداگانه به جهانیان اعلام نموده است ، که البته هیأت رهبری این حکومت جلای وطن تا الحال بصورت مشخص افشأ نگردیده است ، ولی شخصیکه متصـــدی امـــور (ویب سایت) در زمینه می باشد ، بنام میر آزاد خان بلوچ که خود را جنرل سکرتر حکومت جلای وطن معرفی نمود است .
اطلاعات همچنان مشعر است که میر آزاد خان بلوچ از طریق (ویب سایت) مربوطه خویش (خان قلات) را بحیث بادشاه حکومت جلا وطن بلوچستان معرفی نموده است ، میر آزاد خان بلوچ اظهار می دارد ، که تمام مصارفات این حکومت جلای وطن را از فند زاتی خویش تمویل نمـــوده و تا الحال از کدام مرجع دیگر تقاضای را مبنی بر انجام مساعدت های مالی جهت پیشبرد امور مربوطه ننموده است .
میر آزاد خان بلوچ اظهار نموده است ، که بنده اولاً بلوچ و بعداً مسلمان و هدف اساسی آن آزادی ملت بلوچ می باشد ، زیرا بالای مردمان بلوچستان کشور های ایران ، افغانستان و پاکستان قابض می باشد و روی همین منظور بلوچ ها مبارزات آزادی خواهی خویش را علیه حکومت پاکستان که پیکر اصلی بلوچ ها را در تصرف خویش قرار داده است انجام می دهند و تا آخرین لحظه در جهت تحقق اهداف برحق خویش علیه حکومت پاکستان خواهد رزمیدند .
برخی از سران قبایل که همین حالا در میدان های نبرد علیه عساکر پاکستانی می رزمند ، از (ویب سایت) که در مورد مبارزات و چگونگی فعالیت های آنها معلومات را بدست نشر می سپارد ، بی اطلاعی خویش را اظهار نموده ، اما عدۀ دیگر این را نپذیرفته و مدعی اند ، که همه سران قبایل از این بازی سیاسی بصورت کل آگاه و واقف اند که سیر حوادث در زمینه سرانجام به کجا منتهی خواهد گردید .
طرح ریزی پلان مبنی بر ایجاد یک بلوچستان آزاد و مستقل از سال (2000) الی (2005) تا حد امکان آشکار و در انظار عامه نیز مطرح بحث گردید ، هر چند طرح ابتــدائی این پلان بنابـــر نشــر مطالبیکــــه در کتــاب
(The Twin Era Of Pakistan) از طرف یک دانشمند بلوچ به نام سید عبدالعالی در سال (1992) در شهر نیویارک بدست نشر سپرده شد ، اوایل دهه (1990) را وانمود ساخته است ، از متن کتاب بوضـــاحت معلـــــوم می گردد که در عقب این پلان برخی از کشور های بزرگ جهان نیز قرار داشته و تلاش می ورزند ، تا مبارزات مسلحانه بلوچ ها را به منظور ایجاد یک جمهوری بلوچستان آزاد و مستقل به موفقیت برسانند.
از قول یک نویسندۀ پاکستانی که بر مطالب کتاب انتشار یافته مرور نموده است اظهار می دارد که :
"در تشکیل و ایجاد بلوچستان آزاد علاوه از طاقت های بین المللی کشور های دشمن یعنی افغانستان و هندوستان که در جوار پاکستان موقعیت دارد ، نیز دست آشکار داشته و از مبارزات مسلحانه بلوچ ها حمایت و پشتیبانی مادی و معنوی را می نمایند ."
باوجود اینکه جنبش آزادی بخش بلوچ ها تا کنون مؤفقیت های نهائی را بدست نیاورده اند ، ولی این را به صراحت می توان گفت که خاموشی این جنبش نیز از توان حکومت پاکستان دیگر خارج گردیده است و به هیچ صورت نمی تواند شعله های این آتش افروخته شده را خاموش سازد .
دولت مداران پاکستان بملاحظه اوراق تاریخ اظهار می دارد ، که خان قلات بلوچستان را طی یک موافقتنامه به پاکستان ملحق ساخته است ، ولی از جانب دیگر معترف اند ، که برادر کوچک خان قلات یعنی پرنس عبدالکریم خان در سال (1948) علیه حکومت پاکستان درفش آزادیخواهی بلوچستان را برافراشت و اساس این تحریک از آن زمان بدینسو به اشکال و گونه های مختلف جریان یافت ، که اکنون به اوج نهایئ خویش منتهی گردیده است .
از تحلیل و انالیز اوضاع آشوب زده بلوچستان چنین انتباه می توان نمود که همزمان با تصادمات و برخورد های مسلحانه میان جنگجویان بلوچ و نیرو های مسلح پاکستان مداخلات و انجام عملیات تخریبی در ولایات جنوب ، جنوب شرق و جنوب غرب جمهوری اسلامی افغانستان کسب شدت نموده اند که در مقابل نیرو های امنیتی افغانستان با مساعی مشترک قوای ائتلاف تدابیر امنیتی را بیشتر ساخته که در نتیجه آن تعداد زیادی از تخریبکاران تلف و تعداد دیگر دستگیر و باز داشت گردیده اند که در جمله آن اتباع پاکستانی نیز شامل می باشند .
از چنین مدارک و شواهد عینی چنین استنتاج بعمل می آید که دستگاه حاکمه پاکستان به چنین فکر و تصور اند که جنگجویان بلوچ از خاک افغانستان تسلیح و تمویل می گردد که در عوض پاکستان به عملیات تخریبی توسط عمال خویش شدت بخشیده و صلح و ثبات را در برخی از ولایات مرزی را در امتداد خط دیورند بی ثبات ساخته اند که منحیث الگوی آشکار و غیر قابل انکار آنرا باید پنداشت و این در حالیست که مقامات ارشد و بلند پایه جمهوری اسلامی افغانستان همواره با تحکیم روابط و مناسبات دوستانه میان دولتین تأکید ورزیده و خواهان علایق و اعتماد متقابل گردیده اند تا با رعایت اصل حسن همجواری و زیست باهمی مشترکاً زنده گی نموده و صلح و آسایش را برای مردمان هر دو کشور به ارمغان آورند .
همگان می دانند که جمهوری اسلامی افغانستان بیش از مـدت دو دهــه درگیر جنگ های خانمانسوز و ویرانگر بوده و اکنون با مساعی جامعه جهانی می خواهند تا نهاد های ویران شده خویش را مجدداً احیأ و اعمار نمایند که روی همین اصل به هیچصورت بخود اجازه نخواهند داد تا در امور دیگران مداخله نمایند ، زیرا جمهوری اسلامی افغانستان در اوضاع و احوال کنونی در حالتی قرار ندارند تا در امور دیگران مداخله نمایند ولی این دیگران اند که با نیروی نظامی خویش می بالند و از راه توسل به خدغه و نیرنگ باهمسایگان خویش برخورد می نمایند پاکستان علاوه از اینکه نیروی نظامی خویش را تا دندان مسلح ساخته دست به سلاح اتومی نیز یافته است که همواره صلح و ثبات را در منطقه تهدید نموده که چنین يک حالت تهدید آمیز برای جمهوری اسلامی افغانستان و سایر کشور های منطقه قابل قبول نبوده بلکه مستلزم آنست تا جنوب شرق آسیا از سلاح های اتومی بکلی فارغ و منحیث منطقه عاری از سلاح های اتومی اعلام گردد تا مردمان این خیطه در زیست باهمی و صلح پایدار در کنار هم زیست و امرار حیات نمایند .
مردمان صلح خواه جمهوری اسلامی افغانستان و حتی منطقه خواهان آن اند تا جنوب شرق آسیا را فاقد از سلاح های هستوی و کشتار جمعی بنگرند . زیرا یگانه راه رسیدن به امیال و آرزو های نیک انسانی و بشری همانا راه صلح و استقرار ثبات در جهان اند که متضمن واقعی رشد و ارتقأ بشر در این کره خاکی می باشند که بطور پیوسته و متداوم جهت نیل به آن به مبارزات برحق و همیشگی باید ادامه دا د و نباید گذاشت تا مردمان صلح پسند منطقه در زیر سایه خوفناک و مدهش سلاح های اتومی و کشار جمعی در خوف و اظطراب دایمی به سر برند .
اوضاع متشنج و بحران کنونی بلوچستان و وزیرستان از یکسو مخالفت ها و ستیزه گیری های احزاب اپوزیسیون در برابر حکومت از سوی دیگر نه تنها پاکستان را در عمق بحران سیاسی فرو برده است بلکه فقر ، بیکاری ، تنگدستی ، بی سرپناهی ، ارتشأ و بروکراسی در ادارات حکومتی وسعود سرسام آور قیم مواد اولیه و استهلاکی در سر تا سر کشور باعث آن گردید ه است تا پاکستان را در بحران اقتصادی نیز فرو برند و از همه بدتر اینکه یک رقم درشت و پر حجم عاید ملی کشور در تجهیز و تسلیح نیرو های مسلح و سلاح های اتومی به مصرف می رسند که چنین یک حالت عدم هم آهنگی و غیر متوازن را در بیلانس مالی و اقتصادی بوجود آورده است که مسلماً به فقر و تنگدستی اقشار مختلف جامعه گردیده اند که نتایج نگران کننده و غیر قابل کنترول را در پی خواهند داشت .
وضع متشنج کنونی در بلوچستان نمایانگر آنست که حکومت پاکستان از تعقیب سیاست های واقعبینانه در قبال نظام فدرالی و اعاده حقوق ایالت ها کار نگرفته و اکنون کنترول اوضاع از صلاحیت آنها خارج گردیــده است .
قراین ناشی از اوضاع کنونی نشان می دهند در صورتیکه جو سیاسی کنونی بدین منوال ادامه یابند احتمال آن می رود تا حوادث سال 1971 یکباردیگر تکرار گردد زیرا در همان زمان جنرال یحیی خان از تحلیل اوضاع عاجز ماند و جنبش آزادی بخش بنگالی ها را در پاکستان شرقی وقت تحت فشار نظامی قرار داد که سر انجام با ایجاد کشوری جدید بنام بنگله دیش در نقشه سیاسی جهان عرض اندام نمود .
اکنون جنرال پرویز مشرف نیز بدون تحلیل و تجزیه شرائط زمان در بلوچستان لشکر کشی نموده و خواهان آن اند تا به سر نیزه تفنگ جنبش طغیانگر بلوچها را خاموش و کماکان به بکار برد شیوه های نظامی گرانه خویش بالای آنها حکومت نماید اما برخلاف توقعات آنها شرائط کنونی طوری سیر خویش را می پیمایند که با خواست های زمامداران حاکم در تضاد و تناقض صریح قرار دارند .
زیرا شعور سیاسی و اجتماعی مردم بلوچ بیش از پیش رشد و ارتقأ نموده و متناسب با آن در استرداد حقوق سیاسی و اقتصادی وارد صحنه عمل گردیده اند که البته روش سرکوب گرانه حکومت علیه بلوچ ها وضع را وخیم تر ساخته و توسل به زور پیامد های غیر قابل پیشبینی شده را در پی خواهند داشت که بهای آن را زمامداران نظامی پاکستان و بخصوص جنرال پرویز مشرف حاکم نظامی پاکستان خواهند پرداخت .
دولت مردان پاکستان این حقیقت تلخ را باید پذیرفت که عصر کنونی عصر بیداری خلق ها بوده و باید به خواست های برحق آنها با جبین گشاده پاسخ ارائه داشت در غیر آن با طغیان سیل اسائی آزادی خواهان ستیزه جو مواجه خواهند گردید .