احمدسعيدی
شصت یک و مین اجلاس عمومی سازمان ملل متحد
یک بار دیگر نیرنگ های گذشتهء پاکستان را بخاطر روابط با ایالات محتده امریکا به جهانیان افشا کرد
روابط و مناسبات میان ایالات متحده امریکا و پاکستان پیشینۀ بیش از نیم قرن را در بر داشته که طی همین مدت این مناسبات زمانی نهایت دوستانه و زمانی به سردی و با بی میلی گرائیده است ، در زمینه باید گفت که پاکستان زمانی در اطلس جهانی پا به عرصه وجود گذاشت ، که جنگ سرد میان بلاک های شرق و غرب در اوج خویش قرار داشته و این جهان دوقطبی باعث آن گردید تا سران بلاک های شرق و غرب در سراسر جهان در صدد متحدین سیاسی گردند و همزمان به آن تشکیل و ایجاد پیمان های نظامی توأم با مسابقات گسترده تسلیحاتی میان این دو بلاک متخاصم در سطح جهانی گردید ، که در نتیجه آن ایالات متحده امریکا از اتحاد شوروی سابق سبقت جسته و در سال (1949) دست به ایجاد پیمان نظامی (ناتو) یا اتلانتیک شمالی زد و در سال (1954) نیز با ابتکار ایالات متحده امریکا پیمان نظامی (سیاتو) در جنوبشرق آسیا با اشتراک تعداد (8) کشور با شمول پاکستان ایجاد گردید که مرکز آن شهر مانیلا مرکز فلیپین تعئین گردید تا مانع رشد و توسعه نفوذ سیاسی و نظامی اتحاد شوروی سابق در منطقه گردد .
اینکه تضاد میان اردوگاه سوسیالزم و جهان آزاد پیوسته کــسب شــدت می نمود یک سال بعدتر یعنی در سال (1955) با تشویق و ترغیب ایالات متحده امریکا پیمان نظامی (بغداد) یا سیتو با اشتراک کشور های انگلستان ، ایران ، ترکیه ، عراق و پاکستان پایه گذاری گردید ، اما در سال (1958) با تغیرات سیاسی که در عراق بوقوع پیوست و نظام شاهی آن سرنگون گردید مرکز این پیمان از بغداد به ترکیه انتقال یافت .
از این روند سیاسی و نظامی گذشته به صراحت معلوم می گردد که پاکستان در این بازی های سیاسی و نظامی در عمر کوتاهش بنابر بلند پروازی ها ، که در سرشت این کشور ، بی لزوم گره خورده است شامل بوده و می خواست از این مانور و صف آرائی ها در برابر همسایگان خویش یعنی افغانستان و هند به نفع خویش استفاده نماید ، اما سیر حوادث و انکشافات بعدی منجر به آن گردید تا این کشور از فکت های نظامی یاده شده پی یکی دیگر خارج گردد ، که متعاقباً آن فکت های نظامی نیز مورد انحلال قرار گرفت و اعضای آن به پیمان سیاسی نظامی ناتو که بزرگترین پیمان نظامی کشور های غرب به سرکرده گی ایالات متحده امریکا محسوب می گردد پیوستند که اکنون تعداد اعضای پیمان نظامی ناتو به (26) کشور جهان می رسد که پایگاه های آن پیمان در سراسر جهان همین اکنون فعال و پا برجا باقی مانده اند .
پاکستان در سال (1988) دست به آزمایشات هستوی زده و بتاریخ (8) ماه می همان سال نایل به ساخت بمب اتومی گردید که جهان غرب و بخصوص ایالات متحده امریکا از این رویداد که خلاف میل آنها بوقوع پیوست شدیداً نگران گردید ، زیرا به عقیده آنها کشور پاکستان ظرفیت حفظ و حراست چنین سلاح مدهش و خطرناک را نداشته و می تواند خطرات جدی و بلقوه را برای منطقه و جهان ببار خواهند آورد ، طوریکه پیشبینی گردیده بود که خطر آن وجود دارد تا تکنالوژی هستوی از طریق پاکستان به کشور های دیگر صادر گردد که بعداً به صراحت ثابت گردید که تکنالوژی هستوی از طریق پاکستان به ایران ، لیبیا و کوریای شمالی صادر و اکنون برنامه های اتومی ایران و کوریای شمالی به مسائل داغ و جنجال برانگیز مبدل گردیده است که مسلماً برای ایالات متحده امریکا و جامعه جهانی شدیداً مایه نگرانی اند که این موضوع باعث آن گردید تا ایالات متحده امریکا در سیاست خویش در قبال پاکستان عمیقاً اندیشیده و تجدید نظر بعمل آورد .
در حالیکه پاکستان بعد از حوادث خوفناک یازدهم سپتامبر در شهر های نیویارک و واشنگتن بنابر هوشدار های ایالات متحده امریکا از حمایت طالبان در افغانستان دست برداشته و در ائتلاف بین المللی جنگ با تروریزم به مثابه متحد منطقوی ایالات متحده امریکا موضیع جدیدی را اتخاذ نمود ، ولی از آنجائیکه دیده می شود ـ در قلع و قمع دهشت افگنان و گروه طالبان نقش قابل ملاحظه و قاطع خویش را ایفأ ننمود ، بلکه برعکس پاکستان به لانه های تروریستان و دهشت افگنان مربوط سازمان القاعده و گروه طالبان مبدل گردید که از قلمرو پاکستان علیه افغانستان در جهت انجام حملات چریکی و کشتار مردم معصوم و بی گناه استفاده بعمل می آورند .
این امر باعث آن گردید تا روابط میان جمهوری اسلامی افغانستان و پاکستان از مسیر حقیقی منحرف و باعث جنگ شدید تبلیغاتی گردد که مسلماً نیروه های ائتلاف و قوای نظامی ناتو که به منظور استقرار صلح در جمهوری اسلامی افغانستان مستقر گردیده اند از این موقف عدم درک مسئولیت پاکستان خوشنود نبوده و سؤ ظن آنها را در برابر موقف اتخاذ شده پاکستان بیش از پیش شدت بخشید .
اکنون رئیس جمهور افغانستان محترم حامد کرزی با آواز رسا به اسمبله عمومی ملل متحد اعلان کرد که تروریزم از خارج مرز افغانستان تجهیز و تمویل میشود و به افغانستان جهت تخریب کاری روان میگردند باید مرکز تروریزم که آن سوی مرز است از بین برده شود در غیر آن تحکیم صلح در افغانستان امکان پذیر نسیت همزمان با مطلب فوق جنرال آبوزید فرمانده عمومی قوت های امریکا گفته های رئیس جمهور افغانستان تایید نموده و به این مشکل یک بار دیگر تاکید کرد و انکشاف تروریزم را خارج از مرز افغانستان دانست در حالیکه قبلاً کشور های اروپائی نیز مداخله پاکستان را در بیانات خود اعلان کرد بودند همچنان جورج بوش رئیس جمهور امریکا به خبر نگاران در امریکا گفت اگرتثبیت گردد که اسامه بنلادن در پاکستان است دستور گرفتاری یا قتل او را صادر مینماید اما جنرال مشرف به خبر نگاران بعد از اظهارات بوش گفت که ما به امریکائی ها در پاکستان اجازه نمی دهیم و خود ما به این کار اقدام میکنیم.
حالاکه جنرال مشرف با آقای بوش ملاقات نموده است آگهان سیاسی به این بارو اند که رئیس جمهور امریکا موضوعات ذیل را با جنرال مشرف مطرح ساخته است. دهشت افگنان را که از خاک پاکستان علیه جمهوری اسلامی افغانستان عملیات تخریبی را انجام می دهند نیز با جنرال پرویز مشرف مطرح بحث ساخت ولی جنرال مشرف از آن طفره رفته و چنین عنوان نمود که خود پاکستان شکار عمال دهشت افگنان گردیده و هم علاوه نمود که مداخلت ها از آن سوی سرحدات یعنی از جانب افغانستان علیه پاکستان صورت می گیرد که البته مدارک قانع کننده و قابل اقناع را ارائه کرده نتوانست .
جورج بش مسئله داکتر عبدالقدیر را نیز به منظور اینکه از نامبرده تحقیقات بعمل آید تا معلوم گردد که از طریق وی به کدام کشور ها تکنالوژی اتومی صادر گردیده معلومات دقیق و مؤثق در زمینه بدست آیند .
ایالات متحده امریکا تأکید بر آن می ورزد که داکتر عبدالقدیر تکنالوژی غنی سازی یورانیم را طور مخفیانه در اختیار ایران قرار داده است و باید برای جامعه جهانی در زمینه گواهی ارائه بدارد تا با جهانیان ثابت گردد که ایران در پی ساختن بمب اتومی می باشد و ایران تکنالوژی آنرا توسط داکتر عبدالقدیر از پاکستان بدست آورده است .
همچنان بوش برای مشرف خاطر نشان ساخت تا از بین رفتن کامل خطرات احتمالی در افغانستان باقی خواهد ماند و حتی اشارتاً گفت که احتمال آن می رود تا نیرو های امریکائی برای مدت بیست و الی بیست و پنج سال آینده در افغانستان باقی خواهد ماند که این اظهارات نیز برای پاکستان ناخوشنود بوده و نگرانی های پاکستان را بیش از پیش شدت بخشیده و اظهارات اخیر غیر مسئولانۀ جنرال پرویز مشرف در ارتباط با هیأت رهبری جمهوری اسلامی افغانستان ناشی از آن بوده که عناوین مطبوعات پاکستان را با خود اختصاص داده و از جانب مقامات رسمی افغانستان به اسرع وقت با لحن دپلوماتیک مورد تردید قرار گرفت و جنرال پرویز مشرف را از لحاظ روحی مورد فشار قرار داد که البته اکنون به اظهارات خویش نادم و پشیمان خواهد بود زیرا در لحظات حساس و سرنوشت ساز اظهارات احساساتی و میان تهی به ضرر آن جانب خواهد بود که تحت احساسات نا عاقبت اندیشانه قرارد گرفته باشد که مسلماً آن شخص جنرال پرویز مشرف بوده و کدام نفع را بدست نخواهد آورد .
اکنون میتوان موارد ذیل که در پاکستان وجود دارد برعلاوه مثله افغانستان روابط امریکا و پاکستان را از صمیمت به طرف تیرگی ببرد. عبارت اند از
1. عدم استحکام دموکراسی واقعی و عدم احترام با اراده مردم که به مثابه مظهر واقعی رول سیاسی خویش را در امر تحکیم دموکراسی پارلمانی بطور گسترده و همه جانبه ایفا نمایند.
2. تصاحب دو پست عمده و کلیدی توسط یک شخص یعنی جنرال پرویز مشرف .
3. رشد و توسعه افراطیت و بنیاد گرائی که پیامد های نهایت جدی را برای پاکستان و کشور منطقه و حتی جهان به بار خواهد آورد.
4. مو جودیت سلاح اتومی و نگرانی های فضاینده در مورد صدور تکنالوجی هستوی برای برخی از کشور های جهان که نهایت نگران کننده میباشد.
5. عدم توجه به مثله حقوق پشتون ها و بلوچ ها مطابق به قانون سیاسی 1973 پاکستان.
6. عدم سرکوبی تروریستان و دهشت افگنان که در وزیرستان و شمالی و جنوبی و با جوور اجنسی اجتماع کردند و دولت پاکستان با آنها پروتوکل دارد.
7. عدم دست گیری مقامات ارشد طالبان که امتداد مناطق قبایلی و شهر های بزرگ پاکستان سرگرم فعالیت های تخریبکارانه در برابر قوای ائتلاف و سایر نیرو های امنیتی در داخل افغانستان میباشد.
8. تبعید برخی از رهبران احزاب مخالف پاکستان که در جلا وطنی در خارج از کشور بسر می برند.
9. عدم احترام واقعی به حقوق بشر که اعلامیه حقوق بشر مصوب سال 1948 سازمان ملل متحد طور آشکار در تناقض قرار داشته و در تحقوق آن نیز توجه صورت نمی پذیرد.
10. اختلاقات نظر ایالات متحده امریکا و پاکستان در مورد چگونگی برخورد با برنامه هستوی ایران از جمله وضع تعزیرات اقصادی یا حمله احتمالی ایالات متحده امریکا بالای تاسیسات هستوی ایران که طرز عملکرد و شیوه های بکار برد ایالات متحده امریکا و پاکستان سری اند در زمینه با هم در تناقض اند. اکنون که شگاف عمیق بین ایالات متحده امریکا و پاکستان بوجود آمده برای دست اندر کارن سیاست افغانستان لازم است تا در مورد مطابق به منافعه ملی افغانستان گام متین و استواری را بر دارند. لانه های بیرون مرزی شرارت را به جهانیان آشکا را معرفی نمایند.