گل آقا رحیمی

صدام بعد از إعدام

صدام مانند یک دام در روز عید به قربانگاه رفت. صدام حسین دیکتاتور مستبد عراقی که به شهادت تاریخ معاصر یکی از جنایتکارترین مستبدین حاکم در منطقه خاورمیانه بود، در آخرین روزهای سال گذشته و آغاز سال نو مسیحی و در آستانه عید قربان، در 29 دسامبر به دار آویخته شد.

 .در تاریخ بشریت این نخستین انسان است که چون دام رام ومطیع در روز عید قربان قربانی شد.هر چند حضرت اسماعیل ذبیح تا قربانگاه رفت اما قربانی نشد ولی مثلث بوش، مالکی وطالبانی انسانرا بجای حیوان به قربانگاه بردند وبر خلاف عرف دین وکلتور در روش خوشی وسرور وی را با ریسمان حلقه پیچ کردند واین مراسم قربانی را بر طبق کیش وآئین بوش انجام دادند .در روز عید قربان خون حیوان قربانی را می ریزانند اما این قربانی تنها خلع نفس شد وخونی نداشت همان است که در نوع خود بی نظیر است.

به هر حال اعدام صدام وآن هم در روز عید قربان  خارج از مقیاس خرد وموازین عقل صورت گرفت وتوهین بود بر مناسک دین اسلام . درین روز تمام اطفال وخانواده ها که بال شوق شان داشت بسوی فضای بیکران خوشی ها پروازمیکرد با مشاهدۀ صحنۀ هولناک إعدام صدام حسین یکباره وحشت زده شده غبار یأس ونا امیدی بر تمام رویا های شان پرده افگند.

جهان متمدن بجای اینکه در روز های عید نوید سعادت وخوشبختی را به ار مغان بیاورند بر خلاف نورم های پذیرفتۀ شدۀ جهانی با إعدام بی موقع صدام در روز عید صحنه های هولناک ووحشت آفرین را با قساوت وسنگدلی بر روی پردۀ تلویزیون ها به نمایش گذاشتند، اطفال زنان وکودکانیکه انتظار لبخند خود وسائرین را داشتند بجای خوشی وحشت زده شده خودرا به پردۀ سیاه غم پیچاندند لذا این عید نبودچون سعید نبود جائیکه پیام خوشبختی نباشد نوای سرور در گوشها طنین نمی اندازد وگل خنده در لبها نمیشکفد.

* انتخاب روز مجازات صدام حسين، در جريان مناسک حج و عيد قربان، عربستان سعودی وچند دولت عربی ديگر را معترض و حيرت زده کرد.دیگر مسلمانان جهان نوری ا لمالکی صدر آعظم عراق را شخص جبون انتقام جو وبی مبالات میشناسند که کاملا به فرمان خارجی ها از تمام حدود وثغور دین وحتی انسانیت تجاوز کرده است . شاید این عجله بخاطر آن بوده باشد تا امیدواری مخالفین رژیم را به یأس تبدیل واز گسترش خشونت ها بکاهند اما هر گز چنین نخواهد بود.

*جنایات ووحشنی گری های صدام حسین. در دوران قدرتش تخطی وخود کامه گی دیگران را توجیح نمیکند همه میدانند که نوری مالکی با این اقدام عجولانه واطاعت کور کرانه از کاخ سفید خودرا در ردیف انسانهای قرار داده که همه نورم ها وارزش های میهنی واسلامی اش را زیر پا گذاشته است.

صدام که با 25 سال حکومت دیکتاتوری خود بویژه در سالهای آخر حکومتش که با جنگ با ایران، شیمیایی کردن مردم خود و اشغال کویت و سرکوب وحشیانه و شکنجه و کشتار مردم در داخل این کشور مورد تنفر اکثریت عراقی ها و حتی در چشم نزدیکترین اعضای خانواده خود چون دخترانش که همسرانشان به دستور پدر اعدام شده بودند بیشتر به قاتلی شباهت داشت، در آخرین روزهای عمر خود به یمن اعدام بیخردانه او توسط حکومت نوری مالکی و فجایع پس از اشغال در این کشور به قهرمانی برای مردم سنی در این کشور تبدیل شد که نه تنها جنایاتش از خاطره اکثریت مردم سنی این کشور که خود قربانی جنایت های او بودند فراموش میگردد، که به او لقب شهید می دهند و به اعتراض به اعدامش تظاهرات بر پای میدارند.

مشاهده چهره خونسرد و اتکای به نفس او در دادگاهها و بویژه در آخرین دقایق پیش از اعدام و آخرین پیامهای او به مردم عراق به گونه ای که خود را قهرمان مقاومت و مقابله با تجاوز و اشغالگری قلمداد می نماید و تلاوت آیات قرآن و تشهد در آخرین لحظه های حیاتَ، تصویر جنایتکارانه سالهای حکومت استبدادی او را در اذهان بخشی قابل توجهی از مردم عراق به قهرمانی مسلمان و مدافعی در مقابل تجاوز و اشغالگری مبدل نمود.

متاسفانه پس از نزدیک به چهارسال که از اشغال عراق میگذرد، پس از کشته شدن هزاران عراقی و تخریب و ویرانی این کشور، پس از کشتار بیش از سه هزار سرباز امریکایی و مجروح شدن دهها هزار از نیروهای ائتلاف و هزینه کردن چندصد میلیارد دلار بودجه، امروز بیشتر از شصت در صد مردم عراق ایالات متحده را که مدعی رهایی این کشور از یوغ دیکتاتوری صدام است  جز اشغالگری بیش نمی بینند که باید مورد حمله قرارش داد.

 حکومت شیعه جانشین صدام از کمترین اعتمادی در میان جمعیت سنی عراقی برخوردار نیست و با اعدام صدام بر شدت تنفر و دشمنی با آنها افزود. حکومتهای منطقه که همگی در براندازی صدام بدلایل اشغالگری و برقراری حکومت ترور و تجاوز در منطقه با نیروهای ائتلافی همراه بودند، امروز صدام را قهرمان و شهید می نامند و نه تنها از جایگزینی صدام یعنی ائتلاف حکومتی به رهبریت شیعه حمایت نمی کنندکه در صدد براندازی آن برآمده اند.
قرار بود که با صدور دمکراسی به عراق، این کشور مدل تحول برای دیگرکشورهای منطقه گردد. اکنون چهره دیکتاتور جنایتکاری مثل صدام سمبل مقاومت شده، چهره بزرگترین دمکراسی جهان تبدیل به اشغالگر متجاوز گشته، تروریست های القاعده و بنیادگرایان مذهبی بازیگران اصلی میدان سیاست عراق شده اند. در این میان، حکومت های فوق ارتجاعی همچون عربستان سعودی و سایر شیوخ منطقه به بهانه مقابله با خطر گسترش شیعه ایرانی و دفاع از مسلمانان سنی، نقشه جنگ جدیدی را برعلیه مخالفینمذهبی خود چه در عراق وچه در ایران.

* فيلمبرداری رسمی و بدتر از آن فيلمبرداری پنهانی از لحظه اعدام و بعد پخش آن از طريق اينترنت، ضعف و حتی نبود هرگونه کنترل دولت عراق به چنين مراسمی را نشان داد. به ويژه ناسزاگويی شماری از شاهدان رسمی اعدام به شخص محکوم که از هرگونه عرف و رسم اسلامی و بين المللی به دور بود. وبدون تردید به آتش نفاق وشقاق در عراق بیشتر از پیش دامن میزند. همه میدانند که شیخ صدر توسط صدام به قتل رسید وحضور کسانیکه از مقتدی صدر وپدرش حمایت میکردند در محل إعدام این ذهنیت را تقویت میکند که که صدام توسط مالکی ومقتدی صدربر اساس عقده های شخصی به قتل رسیده است نه بخاطر داد خواهی وعدالت خواهی در سطح کل عراق.

* اگر اميد و آرزوی دولت عراق آن بود که با اعدام هرچه زودتر صدام حسين، دوره ای تلخ و تاريک از تاريخ معاصر عراق را به تاريخ نويسان خواهد سپرد، اين آرزو حتی پيش از دفن جسد صدام حسين ار بين رفت.

هنگامی که محاکمه صدام حسين شروع شد هيچکس تصور نمی کرد که امروز عراق دستخوش موجی از خشونت ها و کشتارهای فرقه ای شود و کشتار و ويرانی به صورت امری روزمره در اين کشور درآيد.اما دیدیم بر خلاف انتظار وتوقع ناظرین اوضاع سیاسی ونظامی عراق به کابوس بدل شد که انسان از دیدن آن کاملا وحشت زده میشود.وحال بعد از إعدام صدام هیچ انتظار در جهت بهبودی اوضاع نمی رود.

* طرفداران صدام شيوه اعدام او را نمونه ديگری از وجود حس انتقام جويی در دولت با اکثريت شيعه توصيف کردند. و عزت ابراهيم ال دوری از معاونين سابق رهبری حزب که تحت تعقيب ارتش آمريکا در عراق است، رهبر جديد حزب بعث اعلام شد، با هدف ادامه مقاومت عليه نيروهای خارجی پیمان ومیثاق جدید را بستند لذا إعدام صدام پیامد خوب برای آمریکا وحامیان عراقی اش نخواهد داشت.

در ابتدأ اين اميدواری وجود داشت که علنی شدن تمام اقدامات ظالمانه و فجايع رژيم صدام حسين به روند  آشتی ملی کمک خواهد کرد.ولی محاکمه ای که با قصد مسئول و مقصر شناساندن صدام حسين شروع شده بود با تعجيل وسرعت زیاد پايان يافت. اعدام وی پس از مقصر شناخته شدنش تنها در يک مورد  که مربوط به مرگ ۱۴۸ مرد زن وطفل شیعه در منطقۀ دجيل، بود خلاصه شد، پرونده های ديگری را که به مراتب شمار قربانيان در آن بيشتر از منطقۀ دجیل است و به به قتل ده ها هزار کرد و شيعه مربوط می شود توجه نشده وکاملا بلاتکليف گذاشت.

 إعدام صدام هم آتش خشم حامیان صدام ومخالفین رژیم عراق را شعله ور ترساخت وهم هزاران کرد وشیعه دیگر که انتظار بر ملا شدن جنایات صدام را در محکمه داشتند مآیوس ساخت.این إعدام نوع از معاملۀ سیاسی وعقده گشائی بود که نمیتوان آنرا عدالت نامید بلکه انتقام یک دیکتاتور از دیکتاتور دیگر بود.پیامد این اقدام بوش وهمکاران منطقۀ اش جز اینکه آتش جنگ داخلی را در عراق تشدید نماید هیچ امید واری را برای تشنگان صلح وامنیت به ارمغان نمیآورد.

 


بالا
 
بازگشت