درین اواخر وضعیت امنیتی ولایت غور نهایت آسیب پذیر شده است . به دنبال قتل دونفر درمربوطات ولسوالی تیوره وشهرک وسرقت اموال مسافرین در مسیر راه هرات غور در زمستان 1384 نیروهای امنیتی عاملین نا آرامی هارا تشخیص ونتیجتا سید داود از قریۀ پایحصار ولسوالی تیوره وملا مصطفی از ولسوالی شهرک را که عاملین اصلی نا امنی ها در ولایت غور بودند دستگیر نمودند.ملا مصطفی را نیرو های امنیتی هرات به ولایت هرات انتقال دادند وسید داود را به چغچران.اما دیری نگذشت که ملا مصطفی از ارتباطی های سابقه دار امیر اسماعیل خان بوسیلۀ امیر صاحب رها شد وسید داود هم مورد عفو ونوازش والی ولایت وقوماندانی امنیه غور قرار گرفت واز حبس رها گردید.
این افراد که قبل از اسارت به تنهای به راهزنی ودزدی اقدام نموده بودند بعد از رهای از حبس با یکدیگر تأمین ارتباط نموده گروپ منظم را تشکیل دادند وبنام مخالفین دولت با نمایندگان طالبان در ولسوالی باغران ولایت هلمند تماس گرفتند و امکانات پولی وتجهیزات نظامی با خود حمل وبه محل بود وباش برادران وفرزندان عبدالله حافظ در ولسوالی پسابند انتقال دادند. همز مان با بحرانی شدن اوضاع امنیتی در ولایات همجوار غور این فراد عملا وارد عمل شده مخالفین محیطی خویش را که وفادران اصلی دولت اند هدف قرار میدهند.بدین ترتیب هم دساتیر طالبان را عملی مینمایند وپاداش میگیرند وهم عقده های شخصی خود را فرو مینشانند.
این افراد درین اواخر گروپ منظم را تشکیل دادند ودر اولین اقدام ولسوال شهرک وقاضی محکمۀ آنرا طی یک کمین در منطقۀ اوشان ولسوالی شهرک به قتل رسانیدند ومؤفقانه محل حادثه را ترک گفتند .وبعد ازگذشت یکهفته ازین حادثه به چور وچپاول اموال مسافرین در مسیر راه هرات تولک پرداختند واحتمالا همکاران از ولسوالی دور افتاده فارسی ولایت هرات نیز پیدا کرده اند.حال لازم میدانم نگاه عمیق تر به این آشوب گری ها در ولایت غور نموده وعواقب آنرا به بر رسی بگیرم.
اول از نظر مردم...دولت فعلی در واقع از حمایت مردم بر خوردار نیست نه وزیران پایگاه مردمی دارند ونه والی ها وقوماندانان . همه کارمندان عالی رتبۀ دولتی طور سمبولیک بنام متخصص تکنوکرات تقرر حاصل نموده اند .نسبت کم کاری وبه هنری در بین مردم از محبوبیت نسبی هم بر خوردار نیستند. دلسردی مردم از حکومت زمینه فعال شدن طالبان وجاه یافتن ایشان را دربین مردم مساعد ساخته که به درستی میتوان والی وقوماندان امنیۀ ولایت غور را نیز ازین قماش افراد به حساب آورد.
درین اواخر نا رضادیتی مردم غور نسبت به حاکمان شان به اوج خود رسیده است ومردم شاهد درگیری های لفظی مقامات دولتی با نمایندگان مردم میباشند. واین کشمکش های داخلی باعث شده تا والی وقوماندان امنیۀ ولایت غور بجای تماس با مردم با گروپ های مسلح طرفدار طالبان ارتباط بر قرار نمایندوایشان را تشویق مینمایند تا مخا لفین شان را مورد حمله قرار دهند.وقتل ولسوال شهرک وقاضی محکمه نیز یکی ازین نوع دسایس به حساب می رود.
ولسوال شهرک که به اساس وساطت پیر گیلانی منظوری خودرااز وزارت داخله اخذ نمود بود با مخالفت شدید والی مواجه شد. چندین بار مکتوبش را رد کرد اما او به وساطت پیر منظوری مجدد خودرا آورد وسر انجام والی مجبور شد آنرا به وظیفه بفرستد اما روابط شان نهایت خراب بود وبه همین تر تیب قوماندان امنیه .روی همین دلیل بعضی ها میگویند والی ولایت سید داود را به شرط زدن ارباب محمد ولسوال مخالف خود رها ساخت.وملا مصطفی را نیز بعد از رهای به مر کز چغچران خواست وچنین دستور به وی صادر نمود.
والی وقوماندان امنیه بعد از این قول وقرار هردو غور را به قصد کابل ترک کردند زمینۀ هرج ومرج را مساعد ساختند تا در صورت اقدام لجوجانه افراد مسلح که قبلا دستور داده بودند نبود خود در منطقه را دلیل بر وقوع چنین حوادث تعبیرنمایند وهم به مقامات دولتی در کابل نشان دهند که گویا نبود ایشان باعث بی امنیتی درغورشده است. اما مردم از همه این توطئه ها خبر بودند چنانچه باشنده گان شهرک از احتمال وقوع چنین حادثۀ قبلا ولسوال را اطلاع داده بودند وافراد مسلح راهم دیده بودند که با إعتماد کامل از ارتباط با والی وقوماندان امنیه صحبت میکردند.
همان است که فیض الله صالحی قوماندان امنیه ولایت غور در مصاحبۀ خود با خبر گذاری پژواک گفت در ولایت غور هیچ فرد بنام طالبان وجود ندارد قتل های اخیر در اثر دشمنی های سابقه رخ داده است .این حرف هم قابل غور وبر رسی است.همه طرفداران طالبان که غور ترک کرده اند وفعلا به کویته ، قندهار وهلمند سپری میکند واز طالبان دستور میگیرند با مخالفین خود درغور که طرفدار دولت اند دوشمنی سابقه دارند چون ایشان بجرم ارتباط با طالبان زده شده اند کسی آنهارا بخاطر مال ودارائی شان وملکیت های شان فرار نداده است. حقیقت این است که برخی از وابستگان این افراد به خا طر فداری از طالبان از طرف نیروهای طرفدار دولت کشته شده اند وواقعا ایشان با کسانیکه در پهلوی دولت اند دشمن اند وحال که طالبان دوباره تجهیز شده اند میتوانند به آسانی از دشمنان خود انتقام بگیرند. اما قوماندان امنیۀ غور میگوید این اقدام شان قابل تشویش نیست چون این اقدام زادۀ دشمنی های سابقه است. همه جنگ های افغانستان نتیجۀ دشمنی طالبان با مردم است هیچکس از دوستی جنگ نمیکند وخون انسانهارا نمی ریزاند.
باید یاد آور شوم مردم مخالف طالبان که مسلح بودند بنام{ دی دی آر ودایک }خلع سلاح شده اند بدون اینکه دولت به ایشان کوچکترین تضمین امنیتی بدهد.و حال با خلع سلاح شدن مخالفین طالبان افراد طالبان طور آزادانه دوباره فعال شده وسلاح برداشته اند وهم آن عده کسانیکه بخاطر طرفداری از طالبان وجنگ با طرفداران دولت به کویته وهلمند فرارنموده بودند دوباره بر گشته اند طبیعتا ایشان طرفدار طالب ها ودشمنان دیرینه وقسم خوردۀ حامیان دولت اند. بعد از پروسۀ دی دی آرمخا لفین طالبان با دست خالی چون صید بسته به طالبان ویا دشمنان سابقه شان سپرده میشوند.راهزنی ها قتل ها وچور وچپاول هارا مسئولین امنیتی نتیجۀ دشمنی های گذشته میدانند وآساناز زیر بار مسئولیت فرار میکنند.
درست است که از جملۀ قاتلین تنها سید داود طالب نبوده که فعلا به ایشان پیوسته سائرین طالب های مشهور وشنا خته شده اند.واگر فرض کنیم مردم با هم دشمن اند جناب والی صاحب شاه عبدلأحد افضلی به نام مبتکر وقهرمان صلح به غور فرستاده شد کدام یک از گروه های مخالف را آشتی داده است.مردم دولت یار،مردم مرغاب وزه رضا، مردم تیوره، تولک ویا پسابند؟ کدام یک از مخالفین را آشتی داده....؟
حال اگر قوماندان امنیۀ این مردم را دشمن یکدیگر بگوید وخودش به غندی خیر بنشیند .باید نیروهای دولت درولایات هلمند وقندهار وارز گان نیز چنین شعار سر دهند وآسان ادای مسئولیت کنند و به کار دشمنان محیطی مداخله نکنند وبگذارند ملا عمر وملا دادالله با اقوام خود بنام دشمنی های سابقه تصفیۀ حساب نمایند. چون ایشان قبلا پدر آقای کرزی را کشته اند وبه همین تر تیب دشمنی ملا شیر محمد هلمند که کا کایش ملا غفار از طرف طالب ها کشته شده مسئلۀ جدا از پدیدۀ طالب پنداشته شود. اینگونه رفع مسؤلیت مقامات دولتی خیلی مضحک وغیر مسدولانه است.
نقطۀ دیگر اینکه قوماندان امنیۀ غور از حاکمیت دولت در تمام ساحات آن ولایت سخن گفت که این ادعا هم عاری از واقعیت است بعد ازین نیروهای امنیتی غور به هیچصورت امنیت قراء وقصبات را تأمین کرده نمیتوانند چون دشمن گام اول را مؤفقیت آمیز بر داشته طوریکه هم به هدف خود رسیده طالبان را راضی نگهداشتند وهم به تعهدات که به والی وقوماندان امنیه سپرده بودند عمل کردند.حال جرأت شان دوچندان شده در صدد عملیات دوم میباشند.در صورت بحرانی شدن اوضاع جناب والی وقوماندان به کابل میروند. ومردم بی دفاع میماند ودشمنان قسم خورده ایشان بناؤ بر مردم غور است تا بحال خود دل بسوزانند واز همین حال تدامیر امنیتی دفاع شخصی را پیش بین باشند والا با سرد شدن هوا و مسدودیت راه ها بسیاری از مناطق که به مخالفت طالبان شهرت دارند چون گوسفندان بی دفاع از طرف جلادان طالب ها قصابی خواهند شد وباز هم مقامات ولایت غور میگویند مردم با هم دشمنی دارند طبعا دشمنی دارند مخالفین وطرفداران طالبان ازحین ظهور طالبان تا حال با هم دشمن اند این گونه رفع مسؤولیت کردن ها درد مردم بی دفاع را دوا کرده نمی تواند.
من که ازین شعار ها وادعای مقامات ذیصلاح متحیر گشته ام وحیرانم ؟ از ایشان خواهش میکنم در صورتیکه بر تمام مناطق تسلط دارید بفر مایند قاتل های کار مندان شان واضح وآشکار است دستگیر شان کنند. نه خیر در کو های غور کنترول افراد مسلح از توان همین دولت وبه خصوص نیروهای امنیتی غور بیرون است.اگر دولت محبوبیت میداشت ومردم از گشت وگذار طالبان در محیط جلوگیری میکردند جای داشت از کنترول صحبت کرد اما حالا که در برخی مناطق مردم با طالبا مخالفت نمیکنند بسیار دشوار است که به خواب های مقامات دولتی خوشبین بود.