آ تش در خاور میانه

نوانديش

در پی گروگان گیری دو سرباز اسرا ییلی از سوی حزب الله ء لبنان ، اسراییل خواهان رهایی بدون قید وشرط سربازان خویش گردید. اما حزب الله ء لبنان رهایی آ نان را مشروط به رهایی صدها زندا نی این حزب ساخت که در بازداشت اسرا ییلی ها قرار دارند . اهود المرت صدر اعظم اسراییل در حالیکه این پیشنهاد حزب ا لله رامردود دانست وگفت که :

      پاسخ ما در برابر این رویکرد حزب الله ، بسیار ، بسیار و بسیار سخت خواهد بود.

 پس از آن ماشین جنگی اسراییل به حرکت افتید و بمباردمان هوایی آغاز گردید وجنوب لبنان به حیث محکم ترین پایگاه ء حزب الله به طور متواتر زیر آتش هوایی قرار گرفت و به گفته ء فواد سینیوره صدراعظم لبنان ، در این جنگ تا کنون نهصد کشته ، سه هزار زخمی و یک میلیون لبنانی آواره شده اند. اما در مقابل ، حزب الله با پرتاپ صدها موشک به داخل خاک اسراییل واکنش نشان می دهد. ده هزارسر باز اسراییلی آماده شده اند که به داخل خاک لبنان پیشروی نمایند. تلاش های دیپلوماتیک در قبال توقف این جنگ ادامه دارد ، اما تا هنوز نشانه ء از برقراری آتش بس به نظر نمی رسد.

  مسلماً که حزب الله در آغاز تصور نمیکرد که با گروگان گیری دو سر باز اسراییلی باچنین واکنش شدید  مواجه می شود. اما برای دولت اسراییل فرصتی پیش آمد که با بهره گیری از آن ، دشمن دیرینه ء خود حزب الله را در هم بکوبد تا از مزاحمت آن رهایی یابد. حزب الله در جنوب لبنان قدرت چشم گیر دارد وتقریبآً  یک دولت اعلان ناشده در جنوب لبنان است. حزب الله از پشتیبانی مالی ، نظامی ولوژستیکی ایران و سوریه بر خوردار بوده که کماکان پشتیبانی معنوی این کشور ها را نیز باخود دارد. از سوی دیگر اسراییل می خواهد که در جنگ باحزب الله ، قدرت نظامی خودرا در منطقه به نمایش بگذارد وضرب شصت جنگی خود را در خاور میانه نشان بدهد تا آن همه ادعای که در مورد بر تری نظامی خود دارد ، به ثبوت برساند. به همان دلیل فشار های جهانی را نادیده میگیرد ومی خواهد تا قبل از آتش بس ، حزب الله را از جنوب لبنان براند ودم و دستگاه اورا از هم بپاشد. حزب الله در موقعیت پیچیده ء قرار دارد که ذیلاً از آنها نام می بریم :

  ۱ - تمام مسیر های دریایی ، زمینی و هوایی در جنوب لبنان از سوی اسراییل کنترل می شود و رسیدن کمک نظامی و لوژستیکی از سوی ایران و سوریه ، نامیسر است.

 ۲ - دولت های ایران وسوریه ، تلاش می نمایند که شواهد و اسنادی به دست اسراییل و امریکا نیافتد که مبتنی بر کمک نظامی آنها باشد تا پای شان مستقیماً به جنگ کشانیده نشود. وطبیعی است که در این موقعیت خطیر حزب الله تا چه حدی خودرا تنها احساس می نماید.

 ۳ - دفاع و یا تعرض در جنگ بر شالوده ای ذخایر نظامی استوار است. اگر حز ب الله از این توا نا یی برخوردار نباشد  ، در موقعیت غامض و دشواری قرار خواهد گرفت. تنها پشتیبانی معنوی مردم در جنگ کافی نمی باشد وجنگ قوانین بازی خودرا دارد ونخستین شرط تداوم آن موجودیت وسایل وو سا یط جنگی است. اگر چنین نیست بیش از چهاردهه است که فلسطینی ها پشتیبانی معنوی ملت ها را باخود دارند اما در قبال دفاع از خود در برابر تانک های اسراییلی به سنگ و چوب متوسل می شوند. در نتیجه همین کمبود نظامی است که اسراییل حتی موجودیت آنهارا درباریکه ء غزه تحمل نمی کند .

  ۴ - حزب الله ، حزب شیعی است این خود دولت های سنی مذهب عربی را بیشتر به نظاره میکشاند واز هم پاشیدن این حزب را اگر در ظاهر ابراز نکند ، در باطن بی میل نخواهد بود که چنین حزب قدرتمند شیعی در خاور میانه ، ضعیف گردد ویا از هم بپاشد. حزب که جمهوری اسلامی ایران در پیدایش ، پرورش و تقویت آن نقش سازنده داشته است.

 ۵ - امریکا همانطوریکه کشور های ایران ، سوریه و کوریایی شمالی را محور شرارت نامیده ، حزب الله از نظر امریکا در ردیف  احزاب تروریست قرار دارد. مسلماًامریکا و متحدانش در خاور میا نه تمایل صریح در جهت نابودی حزب الله دارند ودر رسانه ها از حزب الله به عنوان حزب افراطی و بنیاد گرای شیعی یاد میکنند. ترویج این اصطلاح در واقع نشانه گیری دو هدف است:

 الف : حزب الله به حیث حزب افراط گرایی شیعی مانند القاعده ء سنی.

 ب : جمهوری اسلامی ایران به عنوان دولت افراطی شیعی و پشتیبان حزب بنیاد گرایی شیعی در لبنان.

 اینکه گفته می شود که کشور های عربی چرا خاموش اند. بر میگردد به موقعیت مذهبی حزب الله که بر ناسیونالیسم عربی مهر سکوت زده است و اسراییل از این سکوت استفاده ء اعظمی می نماید. اسراییل جنگ را هم در فلسطین وهم در لبنان شدت بخشیده وتلاش می نماید که با نمایش قدرت نظامی خود در منطقه رعب واضطراب بیافریند. چنانچه دیده شد که در کنفرانس اضطراری اسلامی در مالیزی به مقصد آتش بس فوری میان اسراییل وحزب الله تعداد زیاد ی از کشور های عربی شرکت نکردند وآنهای که اشتراک نمودند در سطح وزرای خارجه و معا و نان ریئس جمهور بودند. چون پیشنهاد این کنفرانس اضطراری از سوی ایران صورت گرفته بود و اصولاً باید رو ء سای جمهور این کشورها ، شرکت می کردند.

   اسراییل برای دستیابی به پیروزی ، در طی این ۱۹ روز به بی رحمانه ترین بمباردمان هوایی متوسل گردیده است. دهها تعمیر بلند منزل به تل خاک مبدل گردیده و صدها جسد تکه ، تکه شده از زیر دیوارهای شکسته ، بیرون می گردد و جهانیان همه روزه از طریق رسانه ها ناظر مرگ صدها غیر نظامی اند که اکثریت آنها را کودکان وکهن سالان تشکیل می دهد. طبیعی است که اسراییل با این بر خورد بی رحمانه ء خود در افکار عمومی منزوی می شود و نفرت جهانیان را بر می انگیزد. اگر اسراییل بر بنیاد ادعای خویش نتواند قدرت حزب الله را مهار نماید در واقع شکست خورده است. بر همین بنیاد اسراییل بدون آنکه فشار جهانی را در نظر بگیرد به حملاتش شدت می بخشد و به تلفات غیر نظامیان لبنانی بها نمی دهد. اسراییل می خواهد فاتح میدان جنگ باشد ، چون پیروزی ویا شکست در این جنگ نه تنها در موقعیت سیاسی اسراییل اثر گذار است ، بلکه سرنوشت استراتژی سیاسی خاور میانه را تغیر خواهد داد وابعاد این اثر گذاری تا سوریه ، ایران ، عراق ، فلسطین و حتی افغانستان وپاکستان ، کشانیده خواهد شد. بسیار ساده لوحانه خواهد بود که تصور شود که این جنگ فقط در اثر یک تصادف مشتعل گردیده باشد. از کشته شدن رفیق حراری تا خروج عساکر سوریه از لبنان ، از غوغا پیرامون سلاح هستوی ایران تا شدت عملیات انتحاری در عراق ، از اغمای آریل شارون تا پیروزی اهود المرت صدر اعظم جدید اسراییل ، از پیروزی حماس تا رویکرد عملیات انتحاری طالبان ، همه به نحو به سرنوشت این جنگ خونین گره می خورد و طبیعی است که استراتژی مشتعل ساختن این جنگ در عقب پرده ریخته شده پیروزی آن برای طراحان این استراتژی صید ماهی مراد است وشکست آن شاید رویکردهای جدید و بازبینی های غیر قابل انتظاری را به میان آورد. منتظر زمان باید بود باوجود که این جنگ خونبار جان صدها غیر نظامی را در هردو طرف جبهه می گیرد ، وجدان هر انسان معتقد به روش تفاهم وهمدلی و بیزار از جنگ را می آزارد چون جنگ و خون ریزی به آدمی منش حیوانی می دهد. در پایان به این گفته ء ژان پل سارتر ، اکتفا میکنم که :

     هر انسان که در دنیا میمیرد ، من به نحو از انحا احساس مسئولیت میکنم.

 


بالا
 
بازگشت