چاه کن درچاه است
جبهه متحدشمال که با اشتراک نیروهای احمد شاه مسعود، استادربانی، رسول سیاف، عبدالرشید دوستم، استادخلیلی، شیخ آصف محسنی، وحیدالله سباوون، قدیرخان،ودیگران که علیه طالبان مقاومت مینمودند بعد ازواقعه یازده سپتمبرامریکا با نیروهای نظامی این کشور همدست شده وعلیه طالبان جنگ نموده آنها راازاریکه قدرت بدورانداختند. این نیروها فکرمیکرند که بعد ازسقوط طالبان کاملاً به اریکه قدرت مینشینند وعلاوه به انتقام ازطالبان به اهداف بعدی خود نیزنایل خواهند آمد. ولی بعداً معلوم شد که موضوع کاملا رنگ دیگر داشت. امریکا به اینطریق خواست دشمن راعلیه دشمن استعمال نموده وبعد ازتضعیف هردوبه اهداف ستراتیژک خود درمنطقه که ازمدت ها قبل روی آن مطالعه انجام داده بود وپلان گزاری کردبود برسد.
امریکایی ها بدودلیل جبهه متحد راخوب نمیبیند، یکی اینکه دراین جبهه اکثرامجاهیدین سابق وبه اصطلاح خودشان تندروان اسلامی قراردارند که حتی به نظرامریکایی ها بدترومضرترازطالبان بودند ودوم اینکه انها بیشتربا کشورهای مخالف منافع ستراتیژک امریکایی ها یعنی روسیه ، ایران و ازبکستان روابط نزدیک داشتند، ولی جونظامی طوری بوجود آمد که امریکایی به خاطرازبین بردن دشمن بالقوه خود القاعده وطالبان مجبورگردید که ازاین نیروها کارگرفته وبه آنها همکاری نماید.
بعد ازتوافقات بن دیده شد که سهم بزرگ دراداره دولت موقت به جبهه متحد داده شده ولی آهسته آهسته درمقابل آنها طورعمل شد که ثابت ساخت امریکایی ها وقوه های ایتلاف نه تنها اینکه متحدان خود راازصحنه دارد آهسته آهسته خارج میسازد وجزدرمناصب تشریفاتی وغیر اجرایی باقی همه یی شان راخلع صلاحیت وقدرت مینمایند. سیاست گزاران اشغال افغانستان ازراه های گوناگون توانستند که دربین اعضای این جبهه اختلاف انداخته وحتی درمقاطع زمانی درگیری های سیاسی وحتی نظامی رادربین شان ایجاد نماید. وزمانی هم فرارسید که امریکا وقوه های ایتلاف بیشتر ازطالبان مخالف حضورنیروهای این جبهه درصحنه سیاسی افغانستان گردیدند، زیرابه طالبان دعوت دراشتراک قدرت دولتی بمیان آمد ولی آنها ازقدرت دولتی دورشده وتوسط تبلیغات رهبران شان ترورشخصیت نیز شدند.
دلیل هراس امریکا وغربی ها ازآنها قسمیکه گفته شد وابستگی این جبهه به کشورهای مخالف منافع غرب بود که ازاین سبب نسبت به طالبان برایشان دشمنان واقعی که تااندازه ازحمایت بین المللی برخوردارهستند معلوم گردید. واینک که قضیه اتمی ایران وتیره شدن روابط امریکا وازبکستان وکشورهای آسایی میانه درمیان است امریکا بیشتر درتلاش است تا نیروهای وابسته به جبهه متحد شمال، مجاهیدین سابق وطرفداران ایران رادرافغانستان تضعیف نموده وازصحنه سیاسی میخواهد آنهارا تجرید نماید و درآینده نیز به خاطرمحو شان ازطریق پلان های مختلف مانند اختلافات ذات البینی، وفشارهای سیاسی ونظامی خلع قدرت وحتی حضور کامل نمایند.
قسمیکه درمطبوعات ومحافل سیاسی واجتماعی افرادوابسته به جبهه متحد سابق ،ایتلاف شمال ومجاهیدن دیده میشود هم اکنون این نیروها وضیعت خود رادرک میکنند ومیفهمندکه امریکا درصدد محووتضعیف آنها است، که درواکنش به این عمل بعضی ازسران این نیروها روزنوروز دردره پنجشیر باهم گرد آمده بودند وقرار گذاشتند که درصورت پذیرفته نشدن خواسته های شان آنها ازپشتیبانی دولت بطورکامل دست خواهند کشید وحتی دوباره جبهات جهاد رابرعلیه نیروهای خارجی ودولت دست نشانده شان آغازخواهند کرد. که این نظرقابل تأمل بوده ودلچسپ به نظرمیرسد.رژیم وقوه های راکه خودشان آوردند اکنون به این باورشدند که باید علیه شان جهاد نمایند. ودرمحافل خصوصی همه بااین باورهستند که کشورشان توسط امریکایی ها ومتحدینش اشغال گردیده وچون طالبان ومتحدان آنها اکنون ادعای مخالفت وجهاد با نیروهای خارجی رادارند تاهنوزآنها خاموش نشسته بودند،واین تاکتیکی بود که برعلیه شان بکارگرفته شد.
واکنون اکثررهبران جبهه متحد سابق ومجاهیدین که باآنهاایتلاف نموده اند به این باورشده اند که اگربخواهند لکه ننگ گذشته راازخود دورنمایند باید که کاری کنند تا ثابت نمایند ادعاهای مخالفین شان که آنها راهمکارباقوت های اشغالگروخارجی میدانندو هم اینکه بلاخره تاریخ کشورآنها رابنام دست نشانده ها وعمال خارجی ها ننامد، بااعمال تلافی جویانه وبه اصطلاح جهاد درمقابل نیروهای اشغالگرواسلام دشمن راآغازنمایند ، ورنه میهراسندکه این متل ( چاه کن درچاه است) درقسمت شان تطبیق خواهد شد. (نفیس افغان)
بالا
بازگشت