ناتوومردم بي دفاع افغانستان

)حقيقت افغاني)

مروري برپيمان نظامي ناتو

پيمان نظامى و منطقه اى آتلانتيك شمالى (NATO) بنا بر ضرورت زمانى و مكانى در ۴ آوريل ۱۹۴۹ با حضور كشورهاى عضو قرارداد بروكسل (شش كشور اروپايى و ايالات متحده آمريكا) تشكيل شد و تا دهه ۱۹۶۰ با عضويت هفت كشور ديگر اروپايى، تركيه، يونان و آلمان غربى سابق به پانزده عضو اروپايى ارتقا يافت (فرانسه در سال ۱۹۶۶ رسماً از شاخه نظامى ناتو خارج شد). تا قبل از فروپاشى شوروى و در دوره جنگ سرد وظيفه ناتو حفظ امنيت اروپاى غربى در مقابل تهاجمات احتمالى شوروى سابق و بلوك شرق بود. البته در اين دوره با توجه به نوسان هاى سياسى و تقسيم به دوره هاى انعطاف ناپذير، تخاصم در نوسان (تركيبى از بحران ها و نشست ها) و دوره انعطاف پذيرى و تشنج زدايى (اوايل دهه ۱۹۷۰) عملكرد ناتو نيز تا حدودى متاثر از اين نوسانات بود. با اين وجود در دوره جنگ سرد و تا سال ۱۹۸۹ مى توان ادعا كرد، اهداف ناتو با فلسفه وجودى اين پيمان تقريباً همخوانى داشته است. 

 فروپاشى ديوار برلين (سمبول نمادين جنگ سرد و بلوك بندى دنيا) در ۱۹۸۹ موجب شد عمر پيمان ورشو و تهديدات شرق عليه منافع غرب خاتمه يابد و احتمال مى رفت ناتو نيز منحل شود، لكن همايش سران ناتو در نوامبر ۱۹۹۱ و در شهر روم اين گمان را زايل كرد زيرا ناتو با ديدگاه هاى جديد ى تحت عنوان «بيانيه صلح و همكارى» فعاليت نوينى را آغاز كرد. اهداف مهم اين اجلاس «قابليت دفاع جمعى» به معنى حفظ نيروهاى نظامى و همكارى با كشورهاى بلوك شرق بر اساس گفت وگو و همكارى و گسترش آن مد نظر قرار گرفت و مقرر شد در كنار مسائل امنيتى و دفاعى به موضوعات سياسى، اقتصادى، اجتماعى و زيست محيطى نيز توجه شود و مسئله هويت، دفاع و امنيت اروپا در داخل آن حل شود. بدين ترتيب در دسامبر ۱۹۹۳ در نشست اعضاى ناتو از پيشنهاد پيوستن اعضاى جديد از شرق و مركز اروپا به ناتو استقبال شد و در اجلاس بروكسل در ژانويه ۱۹۹۴ طرح «مشاركت براى صلح» به تصويب رسيد. به موجب اين طرح اعضاى ناتو امكان مى يابند تا در تمرينات مختلف نظامى به حفظ آمادگى دفاعى خود بپردازند در حالى كه در اجلاس ۱۹۹۳ موضوع بهبود وضع اقتصادى كشورهاى جديدالورود مد نظر بود و وعده هاى متعدد مبنى بر رشد و توسعه اقتصادى در اجلاس ۱۹۹۴ تقريباً به كمرنگى گراييد.

در مارس ۱۹۹۹ پس از پذيرفته شدن عضويت رسمى سه كشور لهستان، جمهورى چك و مجارستان ناتو در پنجاهمين سالگرد تاسيس خود در همان سال ۱۹۹۹ ميلادى مفاهيم جديد و استراتژيك خود مبنى بر بازدارندگى و دفاع، كنترل تسليحات، اختلافات قومى، حقوق بشر، دموكراسى، مقابله با تروريسم و امكان كنترول بحران هاى شرق اروپا را علاوه بر مسائل امنيتى مورد توجه قرار داد و در دوم آوريل ۲۰۰۴ اعضاى اين پيمان به ۲۶ عضو افزايش يافت (ورود رسمى لتونى، استونى، بلغارستان، رومانى، اسلوونى و اسلواكى به ناتو). با توجه به انديشه گسترش جغرافيايى ناتو و دگرگونى هاى ساختارى در فلسفه وجودى ناتو به نظر مى رسيد اين پيمان با بحران و ضعف روبه رو شود، لكن حادثه ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ و حضور و اشغال نظامى افغانستان و عراق توسط ايالات متحده آمريكا و متحدانش روحى تازه به كالبد ضعيف ناتو بخشيد و نقش اين پيمان را پررنگ تر كرد. پس از حادثه فوق نقش منطقه اى ناتو به نقش بين المللى مبدل گشت و حيطه فعاليت اين سازمان به خارج از مرزهاى اروپا نيز تسرى يافت، مى توان ايده گسترش جغرافيايى ناتو به شرق را پس از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ كاملاً حس كرد به طورى كه جورج دبليو بوش در مراسم پيوستن هفت كشور اروپاى شرقى به ناتو اظهار كرد: «اعضاى تازه ناتو به عنوان شاهدان عينى برخى از بدترين جنايات بشرى به اهداف ما، در ناتو شفافيت اخلاقى مى بخشند.»
در ساعات اوليه پس از حادثه ۱۱ سپتامبر بوش اين حادثه را اعلام جنگ عليه تمدن آمريكا، اروپا و جهان آزاد ناميد و اينكه تروريسم بين المللى و كليه كشورهاى متهم به همكارى، بايد مورد حمله و هجوم قرار گيرند، در اين رابطه ايالات متحده استراتژى امنيتى مطلق را سرلوحه اقدامات آتى خود قرار داد و از طرف ديگر تلاش كرد طرح ناتوى آسيايى را به حوزه هاى اقيانوس هند و خاورميانه بكشاند و طرح خاورميانه بزرگ نيز در همين راستا عنوان شد. بنابراين دگرگونى كيفى در ماهيت تهديدات باعث شد مسائلى جديد مانند تروريسم، اشاعه سلاح هاى كشتار جمعى، وجود بنيادگرايان اسلامى در حوزه كاركرد ناتو و... مطرح شود و اهدافى همانند پيشبرد دموكراسى در جهان،  حفظ حقوق بشر، اقدامات انسان دوستانه و همكارى در مديريت بحران هاى بين المللى مد نظر قرار گيرد.
با توجه به فلسفه وجودى ناتو و شرح وظيفه اوليه اين سازمان مبنى بر دفاع از امنيت و حاكميت اروپاى غربى در مقابل بلوك شرق مى توان اذعان كرد كه ايالات متحده آمريكا به عنوان بزرگترين كمك دهنده اقتصادى پس از جنگ جهانى دوم به اروپا و جهان (۵۰ درصد توليد جهانى را در سال ۱۹۴۵ آمريكا دراختيار داشت) و مبتكر طرح مارشال همواره خود را نجات دهنده و بزرگترين كمك رسان به غرب پس از آسيب هاى فراوان ناشى از جنگ جهانى دوم قلمداد كرده، پيمان ناتو نيز در راستاى همين حمايت ها تاسيس و در سال هاى پس از جنگ رشد و توسعه يافته است.

 آنچه امروز اعضاى اوليه ناتو و پيشقراولان اين سازمان را نگران كرده احساسات ناسيوناليستى در ميان ملت ها و به طور كلى پيدايش مفاهيم نوين در نظام امنيتى جهانى است، به خصوص نمى توان نقش مذهب را بر سياست و جنگ قوميت ها ناديده گرفت. جنگ داخلى بوسنى هرزگوين در اوايل دهه ۱۹۹۰ ميان كروات ها، صرب ها و بوسنيايى ها، به تعارض مذهبى بالفعل و واقعى تبديل شد، جنگ داخلى كوزوو نيز در قالب تعارض ميان مسلمانان و مسيحيان قرار مى گيرد، در روسيه كليساى ارتدوكس در سال هاى پايانى دوره كمونيسم به عنوان بازيگر عمده سياسى و اجتماعى فعال شد در حالى كه برخى از جمهورى هاى اين كشور از جمله چچنستان و داغستان در معرض تلاش هاى جدى اسلام گرايان قرار گرفتند. واقعه مسجد بابرى در هند و در ،۱۹۹۱ پيروزى انقلاب اسلامى در ،۱۹۷۹ جنگ خليج فارس در ۱۹۹۱ و ادعاى نقش بازيگرى اسلامى و رهبريت دنياى عرب توسط عراق سكولار _ سوسياليست ملى گرا، تقسيم نيجريه ميان مسلمانان و مسيحيان، چرخش ناگهانى سومالى به سمت تشكيل حكومت اسلامى، جنگ هاى داخلى الجزاير از سال ۱۹۹۲ ميان اسلام گرايان و نيروهاى دولتى، پيدايش گروه هاى نوين سياسى بودايى در تايلند از جمله مواردى هستند كه در دهه هاى هشتاد و نود در صحنه بين المللى جهانى قابل تعمق اند. انتساب بنيادگرايان مذهبى در كليه كشورهاى جهان اعم از اروپايى، آمريكايى، آفريقايى و آسيايى به شكل دادن عمليات تروريستى در گوشه و كنار جهان و به دنبال آن ورود به سرزمين ها و اشغال و دخالت در امور يك كشور به بهانه تعقيب تروريست ها به تدريج به مسئله اى عادى تبديل شده است.
بنابراين امروز تحليلگران غربى به تبعيت از افكار هانتينگتون تئوريسين آمريكايى و طراح «برخورد تمدن ها» فرهنگ هاى سياسى غيرمسيحى در جهان سوم را نظام هاى سياسى غيردموكراتيك مى خوانند (مانند فرهنگ هاى سياسى بودا، هندو و مسلمان). مداخله هاى ظاهراً بشردوستانه! ناتو بر ضد يوگسلاوى در ۱۹۹۹ و جنگ با مردم اين سرزمين، پاكسازى قومى در كامبوج، رواندا و يوگسلاوى سابق، آوارگى و فجايع اجتماعى در سومالى و... روشن كننده هويت فعلى ناتو است و اين حقيقت كه ناتو همزمان با بحران هويت سابق به هويتى جديد دست پيدا كرده كه دربرگيرنده اهداف ايالات متحده آمريكا در اقصى نقاط جهان است مبارزه با انديشه هاى ناسيوناليستى در كشورهاى جهان و سركوب افكار اصولگرايانه خواه اسلامى، بوديسم يا كنفوسيونيسم و به طور كلى هر گونه كسب انرژى از طريق مذهب و ايدئولوژى در قالب مبارزه با تروريسم بين المللى، امروز از اهداف مهم ناتو به شمار مى آيد.

 بديهى است اين افكار در داخل مرزهاى ايالات متحده آمريكا و كشورهاى اروپايى و اعضاى دائمى ناتو نيز قابل تحمل به شمار نمى آيند و وقايع و رويدادهايى از قبيل حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ در خاك ايالات متحده آمريكا و اخيراً انفجار در متروهاى لندن بلافاصله با سرزمين هاى به قول خودشان مادرى تروريسم، مرتبط مى شوند و باز هم همان سناريوى تكرارى القاعده و بن لادن و... و شاخه هاى اروپايى و آمريكايى اين تشكيلات زيرزمينى و غيرقابل رويت با توجه به روند مسائل پيش بينى مى شود كه در آينده هيچ فرد آزاده اى در جهان از آسيب هاى ناشى از اين افكار دور نماند و شاهد خواهيم بود كه بسيارى از خانه ها و حريم هاى خصوصى حتى در قلب كشورهاى اروپايى و ايالات متحده از گزند بازرسى مصون نمانند. بنابراين اگرچه سازمان هايى مانند ناتو در دهه هاى اخير از منطقه اى به بين المللى مبدل شده اند لكن در آينده با مرزهاى فيزيكى قرابتى نخواهند داشت بلكه با آرمان ها، ايدئولوژى ها و مذاهب و باورهاى سياسى كليه مردم جهان در ارتباط و منازعه خواهند بود.

ناتووافغانستان

درسطح جهانی با افشاشدن گسترده شکنجه های ظالمانه ي نيروهای آمريکا درعراق و افغانستان و درزندان گوانتامو،برادعاها وحيثيت واعتبارآمريکا به عنوان"مدافع آزادی ودموکراسی و حقوق بشر"،وداعيه های هژمونی طلبانه اش-بعنوان رهبرجهان آزاد- لطمات جبران ناپذيری واردشد. هم چنين درمواجهه با رقبيان خود چه اروپا و چه رقبای تازه نفسی چون روسيه و چين ازقدرت چانه زنی اش به مقدارمحسوسی کاسته شد. باين ترتيب دکترين بوش که با دومشخصه جنگ پيشگيرانه واقدامات يک جانبه گرايانه مشخص می شد درهردو عرصه با ناکامی های بزرگی مواجه گرديد. واگرزمانی دراوج احساس نيرومندی و پيروزی، ازتقسيم قاره کهن به اروپای پيروجوان وکنارگذاشتن اروپای پيرسخن می راند، با بلاموضوع شدن آن تقسيم بندی، حالا مجبوراست به همان اروپای پيربرای بيرون آمدن ازباتلاق بحران دخيل به بندد. وبعنوان مثال اکنون دولت فرانسه بخود جرئت می دهد تا بدرجاتی بيشترازگذشته، بسود منافع خود واروپا،درسياست ها و قطعنامه ها و مصوبات مشترک جرح و تعديل هائی را به عمل آورد.دراين ميان موقعيت دولت بريتانيا، بدليل تبعيت بی چون وچرايش ازدولت آمريکا ازهمه رقت انگيزتراست . کاربه آنجا کشيده که دردرون صفوف حزب کارگرعليه دارودسته بلرآشوبی بپا شده وبازهم ازمضحکه های تاريخ است که رهبرحزب مارگارت تاچر-حزب محافظه کار- با انتقاد به وابستگی ودنباله روی بيش ازحد بلرازسياست های بوش، درصدد برآمده تا با فاصله گرفتن معناداری ازآمريکا، شرايط را برای بدست گرفتن سکان قدرت توسط حزبش آماده کند. ناکامی بوش درآمريکای لاتين و شکل گيری محورتازه ای برعليه سياست های آن، و تضعيف شديد موقعيت بوش درخود آمريکا ودرافکارعمومی و ونيز دردرون حزب محافظه کار، برکسی پوشيده نيست و پرداختن به آن ها بيرون ازحوصله اين نوشته است.

باوجود گذشت بيش از پنج سال از حضور نيروهاي خارجي به رهبري آمريکا در افغانستان ، خشونت در اين کشور به شدت افزايش يافته است . افزايش فعاليت نيروهاي طالبان در ماههاي گذشته ، موجي از ناامني به ويژه در مناطق جنوب و شرق افغانستان ، ايجاد کرده است . شبکه خبري سي.ان.ان با انتشار گزارشي از عملکرد نيروهاي خارجي در افغانستان تاکيد کرده ، چشم انداز امنيتي در افغانستان روشن نيست و اميد چنداني براي برقراري ثبات در آينده نزديک در اين کشور وجود ندارد . طبق اين گزارش ، اکثر مردم افغانستان معتقدند ،عملکرد نيروهاي خارجي در مقابله با تروريسم بسيار ضعيف و دور از حد انتظار بوده است. در همين راستا فرمانده نيروهاي ناتو در افغانستان نيز در گفتگو با خبرگزاري آسوشيتدپرس گفته است ، اگر در شش ماه آينده ، اوضاع امنيتي افغانستان به صورت محسوس بهبود نيابد ، گرايش به طالبان درميان مردم افغانستان ، افزايش خواهد يافت . واقعيت اين است که گسترش حوزه ماموريت نيروهاي ناتو به سراسر مناطق افغانستان که در هفته گذشته صورت گرفت، حکايت از تشديد ناامني ها در افغانستان دارد . خشونت ها در افغانستان درحالي افزايش مي يابد که نيروهاي خارجي تعهد کرده بودند امنيت را در اين کشور حاکم کنند .

اما با گذشت بيش از پنج سال از حضور قواي خارجي در افغانستان ، نه تنها گروه هاي طالبان و القاعده در اين کشور سرکوب نشده اند ، بلکه دامنه فعاليت هاي تروريستي نيز افزايش يافته است . گسترش ناآرامي ها در افغانستان ، موجبات نارضايتي شديد مردم اين کشور را فراهم ساخته است . مردم معتقدند که ناتو و آمريکا راهبرد مشخصي براي مقابله با تروريسم ندارند و افزايش حضور نيروهاي خارجي در افغانستان ، تنها باعث افزايش تحرکات نيروهاي طالبان و القاعده ميشود. به اعتقاد کارشناسان سياسي ، علت اصلي ناامني ها در افغانستان ، حضور بيگانه ها در اين کشور است . تغيير شيوه مبارزه طالبان با نيروهاي خارجي مانند بمب گذاري و ايجاد کمين ، ‌دشواري هاي زيادي براي نيروهاي ناتو درجهت مقابله با گروه طالبان در افغانستان ايجاد کرده و بر ناکارامدي ناتو افزوده است .به نظر مي رسد تحقق امنيت در افغانستان در يک روند ملي ميسر خواهد بود . تقويت ارتش ملي افغانستان و واگذاري ابتکارعمل امنيتي به دولت کرزي ، يکي از راههاي کاهش ناامني در اين کشور خواهد بود . در حمله هوايي ناتو به ولايت قندهار درجنوب بيش از شصت غيرنظامي کشته شدند.

رسواي درزندان های بگرام، ابو غریب ، گوانتانامو و زندان های سری در کشورهای اروپایی شرقی و نیز حمله هوایی و بمباران روزمره مردم غیر نظامی در شهرهای عراق وافغانستان بهترین گواه بر نظام دمکراتیک و آزادی است که آمریکا برای ملت های منطقه به ارمغان آورده است. همین موضوعات احساس لزوم مقاومت و مبارزه با آمریکا را در وجود ملت های منطقه و نظام های مخالف با سلطه جویی های آمریکا تقویت کرده و به تقویت اراده برای مقاومت در برابر آمریکا و پافشاری بر شکست ارتش آمریکا در منطقه انجامیده است.  روزنامه گاردين نوشت : فاجعه زندان ابوغريب در افغانستان هم بدست آمريکايی ها تکرار شده است.  اين روزنامه در شماره ۱۸ فوريه خود گزارشی ا ز بازداشتگاههای نيروهای آمريکا در افغانستان منتشر کرده است. بی بی سی به نقل از گاردين می گويد:«روزنامه گاردين می نويسد که به هزاران صفحه مدارک و شواهدی دست يافته است که هيات تحقيقاتی ارتش آمريکا از وضع بازداشتگاه های اين کشور بدست آورده و پس از يک دعوی حقوقی طولانی سرانجام در اختيار اتحاديه آزاديهای مدنی آمريکا قرار داده است». گاردين می نويسد که شکنجه ، تجاوز جنسی و تحقير زندانيان به صورتی که در زندان ابوغريب عراق انجام می گرفت در بازداشتگاه های ارتش آمريکا در افغانستان نيز جريان داشته ا ست و سربازان آمريکايی عليرغم رسوايی که افشای ا ينگونه اعمال در زندان ابوغريب در جامعه جهانی به بار آورد ، بر آنچه در بازداشتگاه های افغانستان می گذشت سرپوش می گذاشتند تا از بروز مجدد خشم و انزجار در جهان جلوگيری به عمل آورند.  

عکسهايی که از بازداشتگاهی در جنوب افغانستان به دست آمده و سربازان فرقه ۲۲ پياده نظام آمريکا را در حال شکنجه زندانيان چشم بسته با ايجاد صحنه ساختگی اعدام نشان می داد ، عمدا از بين برده شدند. روزنامه گاردين سپس در ادامه گزارش خود می نويسد که سربازان آمريکايی بعد از ارتکاب اين اعمال با ارعاب و تهديد زندانيان آنان را وادار به سکوت می کردند و روشی را که در مورد يک زندانی در تکريت عراق به کار گرفته شده ، بر اساس شواهد به دست آمده ذکر می کند و می نويسد: به گفته اين زندانی ، سربازان آمريکايی او را آنچنان محکم به صندلی بستند که کتفش دررفت و يک سرباز آمريکايی ، در حالی که او را مورد ضرب و شتم قرار می داد ، تهديدش می کرد که اگر زبانش را باز کند و در اين مورد با کسی حرف بزند ، برای مدت طولانی در زندان نگه داشته خواهد شد و روی آزادی را نخواهد ديد. اين زندانی در تاريخ ۲۳ نوامبر سال ۲۰۰۳ شکايت خود را پس گرفت. يک داکترارتش امريکا که او را مورد معاينه قرار داده بود ، صحت ادعاهای او را مورد تاييد قرار داد اما عليرغم آن ، پرونده اين زندانی ، اکتبر سال گذشته بسته شد.

گاردين سپس به نقل از جميل جعفر ، يکی از وکلای اتحاديه آزاديهای مدنی آمريکا می نويسد:  اين مدرک نشان می دهد که ارتش آمريکا در مورد تحقيق پيرامون آزار و شکنجه توسط سربازان اين کشور جدی نيست. روزنامه گاردين سپس از شخصی موسوم به حسين عبدالقادر يوسف مصطفی در بازداشتگاه ارتش امريکا در پايگاه هوايی بگرام نام می برد که به کلايو استافورد اسميت ، وکيل خود گفته است که دو سرباز آمريکايی به زور او را به روی يک ميز خم کردند و سرباز ديگری يک چوب بيس بال را در مقعد او فرو برد. مورد ديگری که روزنامه گاردين از آن نام می برد به شخصی موسوم به عبدالرحمن احمد الد يماوی مربوط می شود که مدت دوسال دربازداشتگاه های افعانستان و گوانتانامو به سر برده است. به گفته اين فرد ، طی چهل روز بازداشت در بگرام ، از او با بدن برهنه و در وضعيت بسيار شرم آور عکس گرفته شد و در يک قفس ، مدت دو روز با طناب آويزان نگه داشته شده بود. در خاتمه ، گاردين می نويسد که چهارشنبه ۱۶ فبروري ازطرف اين روزنامه با فرماندهی مرکزی نيروهای امريکايی در افغانستان تماس گرفته شد تا در اين باره نظر خود را ابراز دارد ، اما او تنها به ارسال يک پيام ازطريق پست الکترونيک اکتفا کرد حاکی از اينکه تحقيقاتی در اين باره جريان دارد. باوجوداين همه زوروظلم موفقيت چنداني درجبهات جنگ به ملاحظه نميرسد ، طوريکه جنرال  کارل آیکنبری ، فرمانده نیروهای مشترک خارجي درافغانستان می گوید، نیروهای ائتلاف به رهبری ایالات متحده در کمک به مردم افغانستان برای بازپسگیری کشورشان از طالبان و القاعده پیشرفت قابل توجهی داشته اما چالش های امنیتی بزرگی همچنان باقی است  . جنرال آیکنبری در نشست مطبوعاتی ده  مه در پنتاگون به خبرنگاران گفت، " ما به سوی پیروزی می رویم اما جنگ را هنوز نبرده ایم ." او گفت شرایط کلی امنیتی این کشور پیچیده است و در همه مناطق یکنواخت نیست. در حالی که بخش عمده ای از این کشور نسبتا باثبات است، بسیاری از نواحی جنوب غربی آن همچنان شاهد افزایش حملات مبارزان خارجی و بقایای رژیم طالبان و همچنین اختلافات بین قبیله ای و فعالیت های تبهکارانه مرتبط با قاچاق مواد مخدر است . جنرال آیکنبری چهار تحول اصلی که موفقیت آنها تاثیر مهمی در شکل دادن به آینده افغانستان خواهد داشت را برشمرد.

فعاليت نظامي طالبان در ماه ‌هاي اخير بطور قابل ملاحظه‌اي افزايش يافته و موج درگيريهاي جديدي را درجنوب وشرق افغانستان به راه‌انداخته‌اند.  طالبان و حامي اصلي آنها يعني شبكه القاعده پس از حمله نيروهاي خارجي در سال  ۲۰۰۱به دليل پراكندگي و شدت حملات تفنگداران آمريكايي و سردرگمي، مبارزه خود را به صورت پراكنده و بدون برنامه انجام مي‌دادند. در اين دوره اغلب حملات آنان با تلفات سنگين و عدم موفقيت همراه بود.  همچنين درسالهاي ابتدايي به دليل شدت حملات نيروهاي آمريكايي و انگليسي، طالبان حالت تدافعي و گريز از حملات را برگزيده بودند.  مرحله دوم درگيري طالبان با نيروهاي خارجي از اواسط سال ۲۰۰۲ميلادي و پس از ساماندهي اين گروه در نواحي جنوب و شرق افغانستان و نواحي هم مرز مناطق قبايلي پاكستان آغاز شد.  در اين دوره به دليل ايجاد محدود يتهايي از سوي برخي كشورهاي همسايه افغانستان براي فعاليت طالبان ، درگيري با نيروهاي خارجي تا حدودي كاهش يافت. در اين دوره برنامه خلع سلاح مجاهدين و ساير افراد مسلح توسط دولت تازه تاسيس "حامد كرزي" به اجرا گذاشته شد و بسياري از تفنگداران سلاح خود را تحويل دادند.

بمبارد قبلي

تلفات غيرنظاميان در حملات هوايی و زمينی نيروهای آمريکايی در ولايت قندهار بار ديگر نگرانی هايی را در حلقات داخل و خارج از افغانستان در مورد مصئونيت "افراد بيگناه" در جنگ عليه تروريسم در اين کشور افزايش داده است.  مقامات  تاييد کرده اند که در حمله ۲۱ مه، در ولسوالی پنجوايی ولايت قندهار شانزده غيرنظامی کشته و پانزده نفر ديگر زخمی شده اند در حالی که شاهدان عينی، اين تلفات را بيش از صد نفر می خوانند.  يک شهروند ولايت قندهار که در محل درگيری حضور داشته می گويد: " اين حمله تلفات زياد را به مردم محل و خانواده ها وارد کرد. صد و سی صد و چهل نفر در آن کشته شدند و خانواده ها تباه شدند و از بين رفتند." به گفته شاهدان عينی، در اين حمله تعدادی از زنان و کودکان نيز کشته و زخمی شده اند.  حملات هوايی و زمينی نيروهای آمريکايی به قندهار ده ها خانه را ويران کرد و خط زند گی ده ها نفر را تغيير داد.  تازه ترين گزارشها از ولسوالی پنجوايی حاکيست که حدود سه هزار نفر به دليل نا امنی ها از اين ولسوالی کوچ کرده اند. حالا سوال اينجاست که در ميان اين همه اتهام، مقصر اصلی کيست؟ طالبان، نيروهای دولتی و آمريکايی و يا هردو؟  اين سواليست که ظرف چهار سال گذشته بارها تکرار شده ولی جواب مقعولی به آن داده نشده است.

يک قندهاري ميگويد : " ما نه به طالبان پناه داده ايم و نه علاقمند چنين کاری هستيم. تنها تقاضای که ما داريم اين است که بايد با ما برخورد درست شود که اين برخورد را نه طالبان دارند و نه آمريکاييان."  او افزود: "همه (طالبان دولت و آمريکاييان) بر ما يکسان ظلم می کنند." سازمان بين المللی مهاجرت (IOM) می گويد هزاران تن از روستاييان ، با افزايش درگيريها ميان نيروهای و ائتلاف با جنگجويان طالبان، درحال ترک خانه هايشان در ولايت جنوبی قندهار هستند. اين سازمان برآورد می کند که حدود سه هزار روستايی از ولسوالی پنجوايی قندهار آواره شد و به شهر قندهار مرکز ولايت پناه برده اند. به گفته اين سازمان، بيشتر آوارگان، پس از ترک خانه هايشان، تهيدست و وحشت زده به نظر می رسند. درگيری در ولسوالی پنجوايی قندهار که در سی کيلومتری مرکز ولايت قرار دارد، ادامه داشته است. دهها نفر از شورشيان و حدود شانزده غيرنظامی، در اثر حمله هوايی نظاميان تحت فرمان آمريکا به محل هايی که مخفيگاههای طالبان در ولسوالی پنجوايی قندهار خوانده شده، کشته شدند. ساکنان چندين روستای ولسوالی پنجوايی پس از اين درگيريها، مناطق شان را به اميد د ست يافتن به آرامش در خانه های اقوام و دوستانشان در شهر قندهار ترک کرده اند. برخی از اين بيجاشد گان با پای برهنه و با وضعيتی رقت بار، توسط لاری يا تراکتور خانه های خود را رها کرده اند. سازمان بين المللی مهاجرت می گويد اين افراد بسيار وحشت زده هستند و می گويند اگر از طالبان حمايت نکنند مورد ارعاب آنها قرار می گيرند و اگر حمايت کنند، مناطقشان بمباران می شود و توسط نيروهای طرف مقابل کشته می شوند.

اما حامد کرزی، با انتشار يک اعلاميه در مورد اين حادثه ابراز تاسف کرده  )کرزي باهرجنايت فقط افسوس ميخورد وبس ، اين را ميگويند رياست دولت وزمامداري وحکمراني) و در آن از افغانها خواسته شده از "صبر و شکيبايی" کار گيرند. متاسفانه تمام اجراات کرزي درحوادث هاي ناگوارکشورفقط وفقط توظيف کميسيون است که نتيجه آن تااکنون قطعآ به اطلاع مردم رسانده نشده است .

بمباردمان فعلي

ناتو اعلام كرد حدود 70 تن در حملات عليه شبه نظاميان طالبان كشته شده‌اند اما هنوز درخصوص اينكه چه تعداد از اين افراد غيرنظامي بوده‌اند، اطميناني حاصل نشده است . نيروي همكاري امنيت بين‌المللي ‌(ايساف) در بيانيه‌اي پذيرفت، تعدادي غير نظامي به همراه تعداد از شبه نظاميان در حمله‌ي هوايي 24 اكتبر به قندهار كشته شده‌اند . در اين بيانيه آمده است: ايساف معتقد است حدود 70 تن كشته شده‌اند. ما از اين امر راضي هستيم كه گروهي از شبه نظاميان را شناسايي و مورد هدف قرار داديم به علاوه هنوز مشخص نيست چه تعداد غير نظامي در نتيجه‌ي درگيري شبه نظاميان كشته شده‌اند . ساكنان پنجايي اعلام كردند حدود 60 تا 85 غير نظامي در اين حمله كشته شدند . برخي از آن‌ها اعلام كردند هيچ كدام از كشته‌ها از اعضاي طالبان نبودند.

حامدکرزي گويد که مبارزه عليه تروريزم، بايد با در نظر داشت حفظ جان مردم ملکي صورت بگيرد.
کرزي با اعلام اينکه در تماس باقربانيان اين حادثه اطلاعات دست اولي ازجريان حادثه دارد و ابراز تاسف شديد دولت ازآن, افزود : طالبان از گذشته، از خانه هاي مردم و اماکن مقدس به منظور عمليات نظامي استفاده مي کرده اند، ما در تلاش هستيم تا ببينيم آيا در اين حادثه هم طالبان از خانه هاي مردم به ضد نيروهاي ناتو استفاده کرده اند يانه! در پنج سال گذشته، و آن زماني که من در ارزگان بودم، طالبان نه از قرارگاه هاي خود، بلکه از مساجد و خانه هاي مردم به حيث سنگر استفاده مي کردند . کرزي ضمن اعلام نارضايتي خويش از نحوه هماهنگي کنوني براي مبارزه با تروريزم که سبب تلفات غير نظاميان شده است, ايجاد هماهنگي نظامي را در جلوگيري از وقوع همچو حوادث، موثر خوانده گفت: براي هماهنگي بيشتر بايد اردوي ملي تقويت گردد، فعلا طياره ها، پيلوت ها و فرمان جنگ به دست نيروهاي بين المللي است، ما از سه سال به اين سو در تلاش هستيم که نيروهاي افغانستان تقويت گردد.
حامدکرزي در اين رابطه تصريح نمود که براي جلوگيري از بروز تلفات ملکي ما با جامعه جهاني در گفتگو هستيم و در جلسه گروه پاليسي و عمل که به اشتراک مقامات عالي رتبه حکومت و نمايندگان بلند پايه جامعه جهاني و نيروهاي ناتو -آيساف برگزار مي گردد، اين معضله مطرح و مورد غور همه جانبه قرار خواهد گرفت . کرزي بار ديگر برضرورت مبارزه اصولي با تروريزم که منابع اصلي آن در خارج از کشور مي باشد تاکيد نمود واظهار داشت:جامعه جهاني بايد به ريشه هاي تروريزم توجه کند.
 کرزي گفت: مردم در درد و رنج هستند، هر روز مردم ما يا از اثر حملات تروريستي، در بم گذاري، انفجار يا در مبارزه عليه تروريزم قرباني ميشوند. در هر صورت مردم هستند که کشته ميشوند. ازسوي ديگر مردم خواهان بازسازي و امن و صلح هستند. پس معلوم است که تروريستان از بيرون مي آيند. ما دراين رابطه هم با حکومت پاکستان در ارتباط هستيم و هم تصميم گرفته ايم با احزاب و شخصيت هاي پاکستان صحبت نمائيم تا آمادگي هاي لازم را براي تدوير جرگه هاي مشترک افغانستان و پاکستان بگيرم و از طريق آن مسايل را علني ساخته و جنگ مخفي را که با افغانستان به راه افتاده است آشکار سازيم، مردم بايد بدانند که اين قتل و قتال که در افغانستان به راه افتاده از طرف کي و به نفع کيست .

حامد كرزي، يك بار ديگر از نيروهاي خارجي خواست بيشتر مراقب باشند و از آن‌ها خواست با نيروهاي محلي همكاري كنند . كرزاي با جيمز جونز، فرمانده‌ي نظامي ناتو در كاخ رياست جمهوري ديدار كرد . دراین ملاقات طرفین در مورد مبارزه علیه  تروریزم  و مواد مخدر  - همآهنگی بیشتر در اجرای  عملیات نظامی  - معیشت بدیل  برای دهقانان  - اصلاحات در سیستم قضایی  و تقویت  نیروهای  تنفیذ قانون  بحث و گفتگو  نمودند . جنرال جیمز جونز  ضمن اطمینان  از تداوم  حمایت ناتو از روند بازسازی و استقرار  صلح در افغانستان  - اظهار  داشت که ناتو همزمان  با فعالیت  های نظامی  به باز سازی  و تقویت نهاد های  ملی نیز  توجه جدی  خواهد کرد .

عملیات قوای ناتو در ولسوالی های ژیری و پنجوایی قندهار تلفات غیر نظامیان را در پی داشته است.  این عملیات که در روزهای عید سعید فطر آغاز شده و هدف از آن از بین بردن مراکز تجمع طالبان و جلوگیری از عملیات های احتمالی این گروه عنوان شده است، حداقل هفتادتن اهالی ملکی را به خاک و خون کشانده و خساراتی را برای مردم این ولسوالی ها به بار آورده است.  برای چندمین بار است که قوای ناتو از پاکسازی ولسوالی پنجوایی از وجود طالبان سخن می گویند اما باز هم در این ولسوالی درگیری های آغاز می شود که سبب مرگ غیر نظامیان می گردد. حامد کرزی با ابراز تأسف از کشتار اهالی ملکی گفته است که برای بازمانده گان قربانیان این عملیات، کمک های مادی می کند و علل و عوامل این کشتار را در جلسه پالیسی و عمل که قرار است این هفته با اشتراک وزارتخانه های مربوط و فرماندهان ناتو برگزار شود، بررسی خواهد کرد.  همچنین یک هیأت از افراد مطلع و مشران محلی برای بررسی ابعاد تلفات و خسارات وارده به مردم از سوی رییس جمهوری تعیین شده است.

 کشتن اهالی ملکی که بارها و بارها در عملیاتهای مختلف قوای ائتلاف بین المللی و ناتو در نقاطی از جنوب و شرق کشور اتفاق افتاده، پرسشهایی را در افکار عمومی به وجود آورده است. آنچه که مسلم است قوای ایتلاف و ناتو ظاهرا قصد صدمه زدن به غیر نظامیان را ندارند و در هر عملیات دقت و احتیاط لازم نیز صورت می گیرد اما طبیعی است که همیشه نمی توان از خطا جلوگیری کرد و بعضاً اهالی ملکی نیز از عملیاتهای گسترده آسیب می بینند ولی نکته ای که جلب توجه می کند، تکرار حوادث متضرر شدن غیر نظامیان و کشته شدن مکرر اهالی ملکی در عملیاتهای مختلف ناتو است.  برخی از تحلیل گیران معتقدند که تفکیک طالبان از غیر طالبان در مناطق شرقی و جنوبی کشور ناممکن است، یکی به خاطر نفوذ طالبان در میان بافت های اجتماعی این مناطق و دیگر، شباهت های ظاهری طالبان با اهالی ملکی از لحاظ شکل و قیاقه و لباس و امثال آنها که فرق گذاری میان نظامی و غیر نظامی را دشوار می سازد.

 یکی از عوامل رخدادهای تأسف انگیز در مناطق جنوبی و شرقی کشور، فعالیت گسترده باندهای مافیای مواد مخدر و سازمانهای استخباراتی بعضی از کشورهای همسایه برای دادن معلومات نادرست و کشاندن قوای نظامی و امنیتی کشور به عملیات های غیر ضروری است. به گفته برخی شاهدان عینی در این مناطق گاهی نیروهای ایتلاف اشتباهاً یک محفل عروسی را که فیرهای شادیانه در آن صورت گرفته بمبارد کرده اند و یا بر مبنای معلومات نادرستی که در اختیار قوای ایتلاف قرار گرفته اقدام شده که پیامد فاجعه بار داشته است.  نکتۀ مهم این است که هر عملیاتی در جنوب و شرق کشور منجر به تلفات انسانی می شود و چاره ای از جلوگیری آن نیست، چرا که گروههای مسلح طالب اکثراً در پناه مردم و در میان اهالی ملکی سنگر می گیرند و مردم را عمداً به دم تیغ عملیات قوای ناتو برابر می سازند، چرا که طالبان می خواهند با افزایش نارضایتی های مردمی و ایجاد تنفر بیشتر در میان مردم و دولت، موقعیت و جایگاه بهتری برای خود بدست آورند که همین موضوع ایجاب می کند تا دولت و قوای ناتو با دقت و احتیاط بیشتری عمل کنند و زمینه های سوء استفاده را از طالبان سلب کنند.

واکنشها درقبال عمليات کورکورانه ناتو

طالبان پس از آن كه چندين غير نظامي بر اثر بمباران نيروهاي ناتو جان خود را از دست دادند، ناتو را به نسل كشي محكوم كرد و اعلام كرد حملات انتحاريش را شديدتر خواهد كرد. به گزارش رويترز فرمانده نظامي طالبان ملا دادالله  همچنين اين اتهام را كه طالبان ازمردم غيرنظامي به عنوان  سپر انساني استفاده مي‌كند رد كرد. ناتو طالبان را به استفاده ازغيرنظاميان محكوم كرده بود. طالبان در حالي ناتو را به نسل‌كشي محكوم كرد كه روز جمعه بر اثر انفجار يك بمب درولايت ارزگان 14 غيرنظامي كشته شدند. دادالله از طريق تيلفون موبايل در مكان نامعلومي به رويترز گفت :ما مي‌خواهيم به نيروهاي خارجي و بردگانشان اطلاع بدهيم كه شكست آنها در افغانستان اجتناب‌ناپذير است.  مجاهدان طالبان آماده هستند كه تا پاي مرگ بجنگند و در روزهاي آينده فعاليت‌ها و حملات انتحاري خود را به حدي افزايش خواهند داد كه نيروهاي كافر فرصت نكنند استراحت كنند. طالبان اجازه نخواهد داد قاتلان زنان  كودكان افغان در آرامش باقي بمانند و حمله به آنان را ادمه خواهد داد.

حمله هاي هوايي سازمان پيمان ناتو كه باعث كشته شدن حداقل ۶۰ غيرنظامي شد، مشاجرات شديدي را در ايتاليا كه ۱۹۰۰ نيروي نظامي در اين كشور دارد ، بدنبال داشت. روزنامه اونيره  ارگان اسقف‌هاي ايتاليا در شماره جمعه به ‌نقل از  فائوستو برتينوتي رييس مجلس نمايندگان ايتاليا نوشت: نبايد از اين مساله بي‌توجه گذشت.  وي با اشاره به درخواست سازمان ملل مبني بر تحقيق سريع و عميق در اين باره گفت: اين ابتكار بايد مورد حمايت گسترده افكار عمومي قرار گيرد.  وي گفت: وقتي عمليات نظامي باعث كشته شدن غيرنظاميان در هر نقطه جهان مي شود ، ارزش زندگي بشر زير سوال برده مي‌شود.  آرتورو پاريزي  وزير دفاع ايتاليا نيز حملات اخير در افغانستان را تكان‌دهنده خواند و گفت: قبل از هرگونه ارزيابي بايد اطلاعات دقيق در اين باره را كسب كرد.  پائولو فررو  وزير همبستگي اجتماعي ايتاليا نيز گفت: فجايع اينگونه فقط باعث تقويت فضاي نفرت در آن قسمت از جهان مي‌شود.  وي افزود: اين رويداد وحشتناك نشان مي‌دهد كه شرايط افغانستان تبديل به يك جنگ ناگوار شده ‌است، بطوريكه بايد درباره حضور نظامي ايتاليا در اين كشور بازنگري شود.  ويتوريو آنيولتو نماينده چپ گرايان پارلمان اروپا نيز خواستار عقب نشيني ايتاليا از افغانستان شد.  به‌عقيده سورينو گالانته از حزب كمونيست‌هاي ايتاليا، مردم افغانستان ناتو را مسوول اين كشتارها مي‌داند ، بنابراين ايتاليايي‌ها را نيز مسوول مي‌دانند.  همچنان سرمنشی سازمان‌ پيمان‌ ناتو  کشته‌ شدن‌ غيرنظاميان‌‌ را در بمباران‌ سه‌ شنبه‌ ‌ ناتو عليه‌ طالبان‌ فاجعه‌ خواند‌ .

همچنان ديده بان حقوق بشر، نيروهای به رهبری ناتو در افغانستان را به خاطر ناتوانی در جلوگيری از آسيب ديدن غيرنظاميان مورد انتقاد قرار داده است. اين گروه مدافع حقوق بشر که مقر آن در آمريکا است، همچنين از ناتو خواسته است که به خانواده های قربانيان عمليات نظامی در افغانستان غرامت بپردازد. اين اظهارات پس از آن صورت می گيرد که مقامات اعلام کردند که در درگيری های در ولايت قندهار، دهها غيرنظامی کشته شدند. يک سخنگوی گروه ديده بان حقوق بشر گفت که تاکتيکهای نظامی ناتو "به طور فزاينده ای مخاطره آميز می شود و زندگی مردم محل را با خطر روبرو می کند".
 ياپ‌ دو هوپ‌ شفر در پايان‌ ديدار خود با جرج‌ بوش‌ رييس‌ جمهور امريکا در يک‌ کنفرانس‌ خبري‌ گفت‌ کشته‌ شدن‌ غيرنظاميان‌ در اقدامات‌ ناتو يک‌ فاجعه‌ است‌ ولي‌ بايد با ديد باز به‌ اين‌ مسئله‌ نگريست.
 وي مدعي شد:‌ اگرچه‌ کشته‌ شدن‌ غيرنظاميان‌ فاجعه‌ است‌ ولي‌ ما براي‌ برقراري‌ دموکراسي‌ در افغانستان هستيم‌ و طالبان‌ مي‌خواهند دموکراسي‌ و ارزش‌ هاي‌ ما را نابود کنند. طبق يک خبرديگردفتر يوناما، روز جمعه با انتشار بيانيه‌اي، از كشتار افراد غيرنظامي در درگيريهاي جنوب کشور ابراز نگراني كرد. در اين بيانيه تاكيد شده است كه سازمان ملل همواره اعلام كرده است كه حفظ جان افراد غيرنظامي بايد اولويت اول طرفهاي درگير در سراسر جهان باشد. سازمان ملل خواستار تحقيق درباره كشتار غيرنظاميان در بمباران هوايي نيروهاي سازمان پيمانناتو در ولايت قندهار شده و تاكيد كرده است كه بايد حقايق در اختيار مردم اين كشور قرار گيرد.

ضربات قوای اءتلا ف بین المللی بر طالبان درمناطق جنوبی كشور، زمانی صورت میگیرد كه برخی گزارشها حاكی از اصابت چندین بمب برمنازل مسكونی و مكاتب دراین مناطق وكشته وزخمی شدن تعدادی ازاهالی ملكی است.  خبرگزاری‌ها به نقل ازشاهدان عینی گزارش داده اند كه نیروهای هوایی قوای ایتلاف حداقل سه بمب در منطقه نوزاد ولایت هلمند پرتاب كردند كه بر اثر آن تعدادی دكان ویك مكتب تخریب گردید، اما نیروهای بریتانیایی مستقردر این منطقه ادعا کرده اند كه منطقه بمباردمان شده، محل تجمع و انداخت سلاحهای سنگین طالبان بوده و آنها ناگزیرازبمباردمان آن بوده اند، به گفته این سربازان، طالبان ازاین منطقه دست به آرایش نظامی زده و قصد تصرف ساختمانها ومراكزاداری ولسوالی نوزاد را داشتند ولازم بود كه این آرایش نظامی برهم بخورد وپلان هراس افگنان برای تصرف مركز ولسوالی خنثی شود.

این چندمین بار است كه نسبت به هدف گیری غیر دقیق طیارات نظامی ایتلاف انتقاداتی صورت میگیرد و باعث بروزواكنش‌های تند مردمی درمناطق آسیب دیده می شود. چندی قبل حامد كرزی، رییس جمهوری با فراخوان قومندان قوای ایتلاف بین‌المللی، از وی خواست كه هر نوع حملات نظامی سنگین و یا بمباردمان مناطقی كه گمان می رود محل تجمع و پایگاههای عملیاتی طالبان باشد، باید با مشوره وهماهنگی با قوای اردوی ملی ونیروهای امنیتی افغانستان صورت بگیرد. اخیراً شورای امنیت ملی كشور، طی نشستی كه مسؤولان بلند پایه نظامی قوای ایتلاف نیز در آن اشتراك داشتند، بر ضرورت مشوره قوای ایتلاف با وزارت دفاع ملی، قبل از هر گونه عملیات هوایی تأكید كردند وهم مسؤولان نظامی ایتلاف وهم مقامات وزارت دفاع ملی موافقه نمودند كه قبل ازوارد كردن ضربات هوایی برمراكز تجمع طالبان، معلومات مشترك خود از ساحه را ارزیابی كرده و دقیق‌ بسازند.  اما علیرغم پایبندی قوای ایتلاف به این تعهد و كوشش ایشان برای صدمه وارد نكردن برغیر نظامیان، چنین اتفاقاتی گاهی به ناگزیررخ میدهد، مشكل عمده‌ای كه در این زمینه وجود دارد، نفوذ و رخنه مخالفان دولت در میان بافت‌های مردمی و استفاده ازپناهگاه غیر نظامیان و یا كمین گرفتن درمكاتب است كه اگر اقدام جدی صورت نگیرد، ممكن است خطرساز شود.

در برخی مناطق جنوبی كشور، زمینه‌های نارضایتی مردمی از دولت وجود دارد.  این نارضایتی‌ها، یا ناشی ازعدم توازن درتوزیع مقامات اداری میان تیره‌های گوناگون قومی، یا ناشی از قوی بودن تبلیغات طالبان درمقایسه با دولت و یا به خاطر مشكلات عدیده اقتصادی ومعیشتی است كه باعث فقرومحرومیت و سرخورده‌گی وسیع اقشارمختلف مردم از دولت شده است.  در صورتی كه به این گونه مسایل توجه جدی نشود و زمینه‌ها وریشه‌های نفوذ وحضورمخالفان درمیان مردم از بین نرود، هر روز ممكن است كه حوادث تلخی مانند آنچه كه در ولسوالی نوزاد اتفاق افتاد، رخ دهد و هموطنان بیگناهی، قربانی حملاتی شوند كه با هدف نابود كردن پایگاههای مخالفان صورت میگیرد. رفتار خشونت آميز نيروهاي آمريکايي با مردم ، با واکنش شديد مردم وبرخي نمايندگان مجلس شوراي ملي مواجه شده است. نمايندگان مجلس معتقدند رفتار نادرست نيروهاي آمريکايي باعث تشديد خشونت و گسترش ناامني در افغانستان شده است . اين در حالي است که برخي منابع خبري از تحرکات جديد نيروهاي طالبان در چهار ولايت هلمند ، ارزگان ، قندهار و زابل در جنوب افغانستان خبر مي دهند. به گفته ي اين منابع طالبان کنترول بعضي مناطق را به دست دارند. با گذشت بيش ا ز چهار سال از حضور نيروهاي آمريکا در افغانستان ، طالبان همچنان فعال است.

 آمريکاييان که با شعار مبارزه با تروريسم وارد، افغانستان شدند ، در مقابله با نيروهاي طالبان ناکام مانده اند . گسترش ناامني ها و تشديد فعاليت طالبان نشان مي دهد خارجي ها وبخصوص آمريکا تمايلي براي برقراري ثبات و امنيت در افغانستان ندارند . حضور پر رنگ نيروهاي طالبان در مناطق جنوبي ، باعث نگراني گسترده مردم اين کشور شده است . اکنون ا ين سوا ل پيش مي آيد که چرا نيروهاي ائتلاف در مقابله با طالبان ، موفق نبوده اند ؟ ‌واقعيت اين ا ست که آمريکاييان وجود نيروهاي طالبان را براي پيشبرد اهداف خود در افغانستان ، ضروري مي بينند .

بي‌حرمتي عساكر آلماني

 

اخيرا تصاويري از هتك حرمت نظاميان آلماني به اجساد كشته شدگان در افغانستان در رسانه ها به نشر رسيده است. روزنامه بيلد از برلين گزارش داد، تلويزيون آر.تي.ال تصاويري را به نمايش گذاشت که با يک دوربين ديجيتال گرفته شده بود.  در اين تصاوير يک عسكر جمجمه جسدي را مي‌بوسد که بر روي شانه چپش غلتانده شده بود. بنا به اعلام آر.تي.ال اين جسد احتمالا متعلق به يک افسر بوده است. در تصويري ديگر، عسكري نشان داده مي‌شود که مقابل يك جيپ ژست گرفته که روي آن يک جمجمه قرار داده شده است. بر روي اين تصاوير تاريخ 11 مارچ 004 ميلادي ثبت شده است و بر اساس گزارش آر.تي.ال در افغانستان گرفته شده‌اند.

اين گزارش افزود، در همين حال، تصاوير تکان‌دهنده‌اي را که روزنامه بيلد منتشر کرده است، در سال 2003 ميلادي گرفته شده‌اند. بنابراين ظاهرا اين ماجرا فقط يک بار اتفاق نيفتاده است.

مشخص نيست چند مورد ديگر نيز کشف خواهد شد. ثارنوالي پستدام (مسوول قومانداني نيروهاي آلماني در خارج از اين کشور) اعلام کرده است که در حال حاضر در اين رسوايي به هفت تن مظنون است. بنا بر قانون جزاي آلمان اين حرکت عساكر آلماني مي‌تواند به پرداخت جريمه نقدي يا تحمل تا سه سال زندان منجر شود. ويلفريد لمان، لوي ثارنوال آلمان به بيلد گفت: ما درباره يک متهم و شش همدست احتمالي وي تحقيق مي‌کنيم. اين اولين تحقيقات از اين دست به حساب مي‌آيد. بنا به اعلام وزارت دفاع آلمان، دو مظنون ديگر در حال حاضر هنوز عسكر هستند و در مناطق کوهستاني ايالت بايرن آلمان مشغول خدمت‌اند.از سوي ديگر در پي اين رسوايي و انتشار تصاوير بي‌احترامي نظاميان آلماني به اجساد در افغانستان، دولت برلين روز پنجشنبه به سفارتخانه‌هاي خود در مناطق مختلف جهان هشدار داد كه تدابير امنيتي ويژه اتخاذ كنند. وزارت خارجه نيز در پي انتشار اين تصاوير ضمن ابراز تاسف شديد و غير‌منتظره خواندن آنها از دولت آلمان خواسته است در اين باره تحقيق كند.

همچنان دولت نسبت به گزارش های مبنی بر بی‌حرمتی عساكر آلمانی مستقر در افغانستان با جمجمه سر يک انسان ابراز تاثر و نگرانی و اين عمل را شديداً محكوم کرده است.  وزارت خارجه اين عمل را خلاف ارزش های اسلامی خوانده است.  سخنگوی وزارت خارجه ا گفت که دولت از پخش اين گزارش نگران است و از دولت آلمان خواست در اين مورد تحقيق کرده و عاملان آن را مجازات کند.  مقامات سياسی، پارلمانی و نظامی آلمان نيز خواهان روشن شدن جريان واقعه و مجازات عاملان آن شده اند. دولت آلمان تلاش می کند پيامد اين اهانت را حتی المقدور محدود کند.  آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان پس از دريافت اين خبر، مراتب انزجار شديد خود را نسبت به عمل عساكری که گفته می شود در افغانستان با جمجمه يک انسان بازی کرده اند اعلام کرد. فرانس يوزف يونگ، وزير دفاع آلمان و لوي درستيز اردوي اين كشور، اين تصاوير را انزجار برانگيز و اکراه آور خواندند. اين دو مقام ارشد آلمانی اعلام کرده اند که عاملان اين کار به شديدترين وضع مجازات خواهند شد و از اردو اخراج می شوند.

سفارت آلمان درکابل اعلام کرد شش سرباز اين کشور که به جسد يک مقتول افغاني بي حرمتي کرده بودند شناسايي و بازداشت شدند . شتاب سفارت آلمان درکابل در اعلام بازداشت سربازان خطا کار بيش از آنکه خبر بي حرمتي به جسد يک افغاني در رسانه هاي افغانستان انعکاس يابد و يا دولت موضع گيري کند ،حکايت از عمق نگراني از واکنش مردم دارد . درهمين راستا دولت آلمان تدابير امنيتي در سفارت خانه هاي خود را در منطقه خاورميانه تشديد کرده است که اين خود نشان ميدهد دولت آلمان بشدت نگران واکنش منفي جهان است . رسانه هاي آلمان با انتشار خبربي حرمتي به سر جدا شده يک مقتول افغاني و چاپ عکس هايي از اين ماجرا در مطبوعات آلمان که سرجدا شده مقتول به منزله توپ فوتبال وسيله تفريح سربازان آلماني شده است ، اين حرکت ضد انساني را محکوم کرده اند . اما گزارش در اين باره آنقدر روشن بوده است که وزارت دفاع آلمان چاره اي جز اقدام سريع و اعلام شناسايي و بازداشت سربازان خاطي پيش رو نداشته است . منتها بايد ديد که مشکل در کجا قرار دارد و آيا با دستگيري و حتي مجازات سربازان گناهکار آلماني ميتوان اميدوار به پايان دادن به اين گونه اقدامهاي مغاير با حيثيت انسانها در افغانستان شد .

حقيقت آن است که دراين باره خوش بيني چنداني وجود ندارد . اين سربازان آلماني در افغانستان به تنهايي نيستند که با اجساد قربانيان افغان خود بي احترامي مي کنند . سربازان امريکايي و انگليسي نيز قبلا دست به چنين جناياتي زده اند . سوزاندن اجساد مقتولين افغان لااقل در يک مورد بوسيله نظاميان امريکايي در تلويويونهاي آمريکا و اروپا نمايش داده شد . علت ها گسترده تر از اشتباهات نظاميان ناتو در افغانستان است . مغايرت برداشت ها و ارزش هاي نظاميان ناتو باسنت ها و ارزشهاي ديني مسلمانان - احساس خشم و نفرتي که درباره مسلمانان به نظاميان اروپايي و امريکايي آموزش داده ميشود ،ريشه اصلي اين گونه برخورد هاي غير انساني و بدور از خصلت هاي انساني است . فرماندهان نظامي ناتو بيش از سايرين درباره رفتار نظاميان تحت امر خودشان آگاهند و مواردي نظير بي حرمتي به سريک مقتول افغاني بوسيله سربازان آلماني قبل از آنکه در رسانه هاي اين کشور انعکاس يابد قطعا از ديد فرماندهان نظامي ناتو بدور نبوده است . وزارت دفاع آلمان هم نمي تواند از طريق مطبوعات اطلاع پيدا کرده باشد .

 بنا براين پرسش اصلي اين است که وزارت دفاع آلمان چرا قبل از افشاي اين جنايات اقدام بازدارنده اي نکرده است . روشن است که اکنون نگراني از خشم مردم افغانستان و ملت هاي مسلمان منطقه است که وزارت دفاع آلمان را مجبور کرده است سربازان خاطي را باز داشت کند . اما اين که پيش دستي سفارت آلمان درکابل در اعلام اين بازداشت بتواند خشم مردم مسلمان افغانستان را از حضور ناتو و نظاميان امريکايي کاهش دهد ترديدهاي جدي وجود دارد . قابل پيش بيني است که با انعکاس خبراين جنايت سربازان آلماني و بي احترامي به جسد يک مرد مسلمان باعث بروز خشم و نارضايتي جهان اسلام و بويژه در داخل افغانستان شود .

استفاده ازمنابع خبري .

 


بالا
 
بازگشت