حقيقت
دموکراسي را که آمريکاباخود آورد !
پس
از واقعه 11 سپتامبر 2001، نگاه توام با اغماض رسانههاي خبري آمريكا به حربه
شكنجه از سوي دولت بوش، اساسيترين و مهمترين شكست اين رسانههاي در ايفاي
رسالت خبري آنها است.
در پاييز 2001، كه شبكههاي راديويي و تلويزيوني و مطبوعات آمريكا پيرامون حدود
و اختیارات دولت اين كشور و چگونگي كسب اطلاعات از اعضاي دستگير شده گروه
القاعده به بحث و گفتگو پرداختند، مردم تا چند ماه در بهت و حيرت بودند.
مسوولان و
مفسرّان خبري آمريكا علاوه به قانوني بودن شكنجه مظنونين، درباره زمان و چگونگي
شكنجه آنها نيز گستاخانه و بيپروا صحبت ميكردند. حيرت و تاسف مردم زماني به
اوج خود رسيد كه آلن در شويتز، استاد دانشگاه هاروارد و مدعي دفاع از
آزاديهاي فردي، پيشنهاد كرد براي شكنجه افراد مظنون، مجوز كتبي صادر شود.
در اين گفتگو، براي تحريف افكار عمومي و موجه جلوه دادن شكنجهي
زندانيان عبارتها و اصطلاحات خاصي چون «بازجويي بازور» و «تمهيدات خشن» متداول
شد. يكي از مهمترين عبارتها و در اين زمينه «rendition»
است؛ به اين معني كه نيروها يا شبكههاي اطلاعاتي آمريكا مظنونين دستگيره شده
را به كشورهاي خارجي مثل مصر، اردن و مراكش ميفرستند. و بدون نگراني از اعتراض
و مخالفت مردم، آنها را تحت شكنجه قرار ميدهند.
واقعاً كه ما
آمريكاييها انسانهاي صادقي هستيم! شكنجه زندانيان در خارج از كشور به فكر چه
كسي جز ما ميرسيد؟
وقايع تاريخ اخير نشان داده است كه «حُسن تعبير» ميتواند جهان را به جهنم
تبديل كند. يكي از اين حسن تعبيرها خبري است كه روزنامه واشنگتن پست به چاپ
رسيد. در همين رابطه دانا پرليست در گزارش خود مينويسد: «طبق اظهارات ماهواره
اطلاعاتي آمريكا و كشورهاي خارجي، سازمان سيا به طور پنهاني از برخي از اعضاء
مهم، دستگير شده القاعده در منطقهاي واقع در شوروي سابق نگهداري و بازجويي
ميكند.» وي در گزارش خود كه در صفحه اول روزنامه به چاپ رسيده بود، نوشت: «در
اين منطقه سرّي تعدادي زندان مخفي واقع است كه سازمان سيا حدود چهار سال قبل
آنها را تاسيس كرده است. اين زندانها در هشت كشور خارجي ديگر نيز ساخته
شدهاند. هويت و موقعيت دقيق اين زندانها و مراكز سرّي، كه در كاخ سفيد،
سازمان سيا، وزات عدليه و همچنین در اسناد دولتي به «سايتهاي سياه» معروف
هستند، تعداد اندكي از مسوولان دولت آمريكا و رئيس جمهور مقامات عالي رتبه
اطلاعاتي هشت كشور ميزبان مشخص است.
سوال اين است كه چرا دولت آمريكا اسيران خود را مخفيانه در كشورهاي خارجي نگه
ميدارد؟ شايد دولت در حق اسيران مرتكب اعمالي، مثل شكنجه، ميشود كه اين اعمال
در داخل آمريكا غير قانوني محسوب ميشوند.
شايد به همين دليل است كه ديك چني، معاون رئيس جمهور و پورتر گاس، رئيس سازمان
سيا به شدت به محتواي لايحه سناتور جان مك كين، يكي از اسراي جنگ ويتنام،
اعتراض كردهاند، طبق مفاد لايحه مذكور، هرگونه رفتار بيرحمانه و غير انساني
با زندانيان زندانهاي آمريكا، از جمله زندانيان سازمان سيا، ممنوع است.
عليرغم ادعاي
معاونان ديك چني وگاس، آنها نگران اين نيستند كه لايحه فوق در مواقع اضطراري
باعث محدوديت آزادي عمل شبكههاي اطلاعاتي شود. بلكه آنها نگران برچيده شدن
اتاقهاي شكنجهاي هستند كه در حال حاضر در حال فعاليت هستند.
مطبوعات
آمريكا همچنان بيتفاوت و با ديده اغماض به اين مسائل نگريسته و بدون در نظر
گرفتن تبعات اخلاقي اين كار، اعمالي مثل شكنجه زندانيان در خارج از كشور را
توجيه ميكنند. اين كار آنها غير از ترسويي و بزدلي، دليل ديگري ندارد.
در اين زمينه حتي روزنامه واشگتن پست كه پس از افشاي وجود اردوگاههاي كار
اجباري در دولت آمريكا اعتبار زيادي پيدا كرده بود نيز كوتاهي كرده و ايفاي
رسالت خود كه آگاه كردن كامل ملت آمريكاست، شكست خورد. داناپريست مينويسد:
«بنابه درخواست مقامهاي عالي رتبه آمريكا، روزنامه واشنگتن پست از افشاي نام
كشورهاي كه در اين برنامههاي سري شركت دارند، خودداري كرده است.» «مسوولان
واشنگتن پست گفتهاند كه افشاي نام كشورهاي مربوطه ممكن است فعاليتهاي
ضدتروريستي آن كشورها را مختل كند و آنها را هدف اقدامات تلافيجويانه
تروريستها قرار دهد»
به راحتي ميتوان حدس زد كه روزنامه واشنگتن پست با قبول درخواست مقامهاي
دولتي آمريكا سعي دارد خود را از اتهام «وطن فروشي» كه اين روزها دولت مطبوعات
را به آن متهم ميكند، نجات دهد.
بد نيست يادآور شويم كه اين روزنامه حداقل جسارت افشاي شكنجهگاه و زندانهاي
سرّي خارج ازآمريكا را داشته است. اما پس از افشاي اين مطلب، سازمانهاي خبري
ديگر به ندرت به نقد و بررسي اين مساله پرداختند. در واقع پس از آن كه يك
سازمان دفاع از حقوق بشر در واشنگتن اعلام كرد كه زندانهاي مخفي سازمان سيا در
كشورهاي روماني و لهستان مستقر هستند، تنها روزنامهاي كه اين خبر را به چاپ
رساند، روزنامه «فايننشال تايمز» بود.
شگفتيهاي حاصل از اين خبر به حدي زیاد است كه نميتوان تمام
آنها را نام برد. بد نيست بدانيم كه افشاي خبر مذكور، درخواست آمريكا از
جمهوريهاي نوپاي اروپاي شرقي باري همكاري با اين كشور را زير سوال ميبرد.
دهها سال
موضوعاتي خطير پرده آهنين، دولتهاي تحت ستم و ستمگريهاي شوروي سابق متمسك
رايج سياستمداران و رسانههاي خبري آمريكا بود. اما اكنون ميتوان حدس زد كه
توجه دولت بوش به رومانيا، لهستان ديگر جمهوريهاي اروپاي شرقي فقط به اين دليل
بوده است كه سركوبگريهاي شوروي سابق شرايط لازم براي تاسيس «سياستهاي سياه»
آمريكا در خاك اين كشورها فراهم كرده است. شايد بتوان گفت، براي جوامعي كه به
شدت در آرزوي به دست آوردن بخشي از سعادت و رفاه كشورهاي غربي هستند، زیاد مهم
نباشد كه بخشي از خاك كشور خود را به آمريكا بفروشند تا در عوض دولت آمريكا نيز
در اتحاديه اروپا از آنها حمايت كند.
زمان آن فرا رسيده بود، كه دولتمردان آمريكا با گستاخي تمام اعلام كنند كه
آمريكا سردمدار آزادي در سراسر دنياست. اما اكنون كه اين دولت از شكنجه به
عنوان يكي از ابزارهاي سياسي خود استفاده ميكند، آيا باز هم ميتوان چنين
ادعايي كرد؟ متاسفانه جواب اين سوال مثبت است.
آنها با قرباني كردن شرم و با گستاخي تمام، كماكان چنين ادعايي دارند.
طبق
گزارشات موجود از شبكههاي اطلاعاتي آمريكا و كشورهاي خارجي، سازمان سيا در بيش
از دهها كشور خارجي، مراكز عملياتي مشترك تاسيس كرده است. ماموران اطلاعاتي
تمام اين كشورها براي شناسايي و دستگيري تروريستها و همچنين براي نفوذ در
شبكههاي تروريستي و نابودي آنها با ماموران اطلاعاتي آمريكا همكاري دارند.
سازمان سيا بودجه اين مراكز مخفي ضد تروريستي را تامين كرده است و بهترين
فنآوريهاي جاسوسي خود نظير، وسايل ارتباط جمعي سرّي، شبكههاي كامپيوتري
متصل به بانك اطلاعات مركزي اين سازمان و امكانات استراق سمع را نيز در اختيار
مراكز فوق قرار داده است.
ماموران اطلاعاتي آمريكا و همتايان آنها در اين مراكز اطلاعاتي ضد تروريستي،
روزانه دربارهي چگونگي دستگيري مظنونين، اعزام آنها به كشورهاي خارجي براي حبس
و بازجويي و از بين بردن حمايتهاي مالي و لوژستيكي
گروه القاعده برنامهريزي ميكنند.
شبكه مراكز
عملياتي مشترك در واقع نشان دهنده بهترين استراتژي آمريكا براي مبارزه با
تروريسم در خارج از اين كشور ميباشد. آمريكا با تشويق سرويسهاي امنيتي
كشورهاي خارجي و با اعطاي قدرت و اختيار به آنها، با تروريسم خارجي مبارزه
ميكند. اوايل سال جاري، رئيس عمليات سازمان سيا در جلسه غير علني مجلس اعلام
كرد كه با همكاري عوامل سازمان سيا و سرويسهاي اطلاعاتي كشورهاي خارجي، بعد از
حملات 11 سپتامبر سه هزار تروريست در خارج از كشور عراق دستگير و يا كشته
شدهاند.
اطلاعات
اوليه درباره مخفيگاه اعضاي القاعده از سوي سازمان سيا قابل دسترسي است. اما
زماني كه يكي از مراكز عملياتي مشترك به دستگيري فرد مظنوني اقدام كرد، او را
به سرويسهاي امنيتي محلي تحويل ميدهد. همان طور كه مشاهده ميشود در دستگيري
و مراحل بعدي، ردي از سازمان سيا ديده نميشود. به گفته يكي از ماموران مبارزه
با تروريسم رمز موفقيت مراكز فوق در اين است كه فقط ماموران خارجي در عمليات
اين مراكز فعاليت دارند.
اين مراكز در واقع نشان دهنده تغييرات اساسي و مهمي هستند كه پس از حملات سال
2001 در سال و حيطه مسووليتهاي آن به وجود آمده است. امروزه ديگر جذب نظاميان
سياستمداران و جاسوسهاي اطلاعاتي براي به دست آوردن اسرار كشورهاي خارجي، هدف
اوليهي سازمان سيا نيست. بلكه اكنون سيا در صدد ايجاد رابطه با كشورهايي است
كه زماني از آنها انتقاد ميكرده و يا براي از بين بردن دشمن مشترك خود و آن
كشورها اقدامي انجام نداده است.
تغييرات صورت گرفته از سوي جورج تنت:
جورج جي.تنت، رئيس سابق سازمان سيا، در دوران تصديگري خود و به خصوص پس از
حملات 11 سپتامبر تغييرات چشمگيري در داخل اين سازمان به وجود آورد. وي با
همكاري ماموران مراكز سازمان سيا و ماموران مراكز ضدتروريسم در خارج از كشور
كوشيد تا دامنه ارتباطهاي اطلاعاتي سازمان سيا با شبكههاي اطلاعاتي خارجي را
گسترش دهد.
علاوه بر
سياستهاي مشهود سيا، فعاليتها و روابط دوجانبه اين سازمان با كشورهاي خارجي،
مبناي اصلي اين تغييرات بوده است. با وجودي كه كاخ سفيد در سال گذشته به
سياستهاي ديكتاتور مآبانه و سركوب مخالفان از سوي اسلام كريم اف، رئيس جمهور
ازبكستان، شديداً اعتراض كرده بود، فعاليتهاي مشترك ضد تروريستي آمريكا با
تاشكند تا مدّتها ادامه داشت. همچنين با وجود كاهش كمكهاي نظامي وزارت خارجه
آمريكا به اندونزيا به دليل نقض حقوق بشر كمكهاي مالي سازمان سيا به جاكارتا
افزايش پيدا كرد و پس از اتمام بحران، تعامل اطلاعاتي اين سازمان با اندونزيا
گسترش يافت. بهعلاوه با وجود تشديد اختلاف نظر آمريكا و فرانسه بر سر موضوع
حمله به عراق در سال 2003، سرويس اطلاعاتي فرانسه با همكاري سازمان سيا در
پاريس تنها مركز عملياتي چند مليتي را تاسيس كرده و مجموعه عمليات سرّي
گستردهاي را در سراسر جهان به انجام رسانيد.
طبق اظهار مقامات رسمي سيا، اين سازمان در سراسر اروپا، خاورميانه و آسيا مراكز
عملياتي مشترك تاسيس كرده است. علاوه بر اين، مركز چند مليتي پاريس در انگليس،
فرانسه آلمان، كانادا و استراليا نمايندگي دارد.
يكي از ماموران سابق مبارزه با تروريسم ميگويد، مراكز عملياتي مشترك، در
سازمان دهي و قانونمند كردن روابط دو جانبه، كه عمدتاً بدون ضابطه صورت
ميگيرد، بسيار تاثيرگذار بودهاند.
سازمان سيا از صحبت درباره ماهيت اين مراكز عملياتي خودداري ميكند. روزنامه
واشنگتن پست دهها نفر از ماموران پيشين و فعلي سازمان اطلاعات آمريكا و
كشورهاي خارجي، سياستمداران و وكلاي مجلس مصاحبه كرده است. اكثر اين افراد به
شرطي حاضر به مصاحبه شدهاند كه نام آنها فاش نشود. آنها گفتهاند كه به دليل
حساسيت موضوع اجازه صحبت درباره اين مراكز را ندارند.
مراكز اطلاعاتي مبارزه با تروريسم با زندانهاي مخفي كه «سايتهاي سياه» معروف
هستند و در هشت كشور مستقر ميباشند، كاملاً فرق دارند. متخصصان و ماموران
اطلاعاتي ميگويند: طبق قوانين كشورهاي ميزبان، فعاليت زندانهاي مخفي، كه وجود
آنها در اوايل ماه جاري از سوي روزنامه «واشنگتن پست» فاش شد، غير قانوني است.
امّا مراكز اطلاعاتي مبارزه با تروريسم در واقع نشان دهنده گسترش همكاريهاي
اطلاعاتي و تعاملي است كه سالهاي زيادي بهعنوان هدف اصلي سياستهاي خارجي مطرح
بوده است.
گسترش روابط:
اين مراكز
اطلاعاتي، مطابق مراكز مبارزه با مواد مخدر در كشورهاي آسيايي و آمريكاي لاتين
ساخته شدهاند. در دهه 80 با توجه به فساد موجود در شبكههاي اطلاعاتي و پوليس
كشورهاي فوق، سازمان سيا، سردمداران اين كشورها را تشويق كرد تا به اين سازمان
اجازه دهند وظيفهي انتصاب افراد و تامين هزينه آنها را به عهده بگيرد و آنها
را از سازمانهاي خود دور نگه دارد.
طبق اظهارات دو ماهواره سابق سيا در اواخر دهه 90، دو مركز مبارزه با تروريسم
تاسيس شد. اين مراكز وظيفه داشتند شبه نظاميان اسلامگرايي كه از كشورهاي
عربستان سعودي، يمن، مصر و چچن براي شركت در جنگ به بوسني و ديگر بخشهاي
يوگسلاوي سابق ميرفتند را شناسايي و د
ستگير كنند.
پس از حملات يازده سپتامبر، جورج تنت، رئيس وقت سازمان سيا، طرح كلي مبارزه
جهاني عليه تروريسم را به بوش ارائه كرد. اين طرح جزئيات حمله به افغانستان و
از بين بردن پايگاه اصلي گروه القاعده، مبارزه با تروريسم در هشتاد كشور جهان و
همچنين فهرست اسامي كشورهايي كه ممكن بود پس از حمله آمريكا مخفيگاه اعضاي
القاعده باشد را دربر ميگرفت.
طبق اظهارات يكي از ماموران سابق سيا، در صورت حمله به افغانستان فقط چند كشور،
مثل عربستان سعودي، يمن و مناطق روستايي پاكستان و اندونزيا، براي پناه گرفتن
اعضاي القاعده مناسب بودند.
در 17 سپتامبر 2001 بوش با امضاي حكمي فعاليتهاي سرّي را گسترش داد. طبق
اظهارات ماموران سابق و فعلي سازمان سيا، طي اين حكم استفاده از تمهيدات مرگبار
عليه تروريستها و ترغيب و تشويق سرويس اطلاعاتي كشورهاي خارجي براي همكاري با
سازمان سيا تصويب شد. بنا به گفتة اين افراد سازمان سيا همچنين ماموران خود را
از سراسر اروپا، آفريقا، آسيا و خاورميانه به كشورهايي كه از نظر فعاليتهاي
تروريستي در اولويت بودند، اعزام كرد. اين سازمان همچنين نيروهاي شبه نظامي بخش
عمليات ويژه خود را به كشورهاي فوق فرستاد و براي تقويت آنها، از نيروهاي ويژه
ارتش آمريكا استفاده كرد.
اما ماموران سازمان سيا به خوبي ميدانستند كه افسران اين سازمان براي تحقق
اهداف مورد
نظر تنت و معاونان
او كافي نيستند. بنابراين، سازمان سيا سريعاً توجه خود را به سرويسهاي
اطلاعاتي كشورهاي خارجي معطوف كرد. چرا كه بيشتر اين شبكهها اطلاعات جامع و
كاملتري درباره گروههاي تروريستي محلي و حاميان آنها در اختيار داشتند.
سازمان سيا
براي تشويق و ترغيب سرويسهاي اطلاعاتي خارجي رشوههاي زيادي پرداخت ميكرد.
يكي از ماموران اين سازمان ميگويد: «سيل پول جاري بود». طبق اظهارات دو مامور
دولتي، دو سال پس از واقعه سپتامبر بودجه اختصاصي فعاليتهاي سيا 5/21 برابر
شد.
مركز مبارزه با تروريسم سازمان سيا كه سازماندهي مراكز اطلاعاتي ضدتروريسم (CTICS)
و ديگر فعاليتهاي ضدتروريستي را به عهده دارد، براي همتايان خارجي خود كه حتي
از امكانات اوليه نيز بيبهره هستند، موترهاي
نظامي سبك،
تجهيزات ديد در شب، سلاحهاي اتوماتيك و بيسيم خريداري كرد. اين سازمان همچنين
از واحد تجسس، تحليل اطلاعات و تاكتيك نيروهاي ويژه خود، افرادي را براي آموزش
تاكتيكهايي مثل نجات گروگان، حفاظت از اشخاص بسيار مهم و حملات ضد تروريستي به
اين كشورها اعزام كرد. كشورهاي خارجي نيز ماموران خود را براي آموزشهاي ضد
تروريستي و
تحليل اطلاعات به مدارس آموزشي سازمان سيا فرستادند.
همكاريهاي
سازمان سيا و كشورهاي خارجي به عامل ديگري نيز وابسته بود. قوانين مربوط به منع
شنود الكترونيكي و ديگر سيگنالهاي اطلاعاتي كه بنا به گفتة متخصصان بيش از 80
الي 90 درصد اطلاعات موردنياز دولت آمريكا را تامين ميكنند، تعديل پيدا كرد.
تنت دستور داد تسهيلات لازم در اين زمينه فراهم شود.
آژانس امنيت
ملي كه مسؤول سازماندهي، تحليل و انتشار اطلاعات بدست آمده از شنود الكترونيكي
است، به سرعت همكاري خود را با مراكز عملياتي مشترك آغاز كرد و يك مديريت امور
خارجه تشكيل داد كه اكنون وظيفه تبادل اطلاعات و تجهيزات را در چهل كشور جهان
به عهده دارد.
به منظور تشويق رييس جمهور و عوامل اطلاعاتي كشورهاي خارجي براي همكاري با
سازمان سيا معمولاً بوش، ديك چني و وزير امور خارجه شخصاً اقدام ميكردند. اما
قطعي كردن همكاريها و مراحل بعدي آن از سوي روساي سيا، ديگر مقامهاي
عاليرتبه اين سازمان و جورج تنت انجام ميگرفت.
ويژگيهاي شخصيتي جورج تنت، بهخصوص خونگرمي و معاشر بودن وي در مذاكرات خارجي
پس از حملات يازده سپتامبر و همچنين آموزش نيروهاي امنيتي فلسطين، باعث شد
مسلمانان او را به عنوان يك ميانجي صادق بين اعراب و اسرائيل بپذيرند.
او در
برقراري ارتباط با مسوولان شبكههاي اطلاعاتي خارجي بسيار ماهرانه عمل ميكرد.
يك روز در ضيافتي كه به افتخار رئيس يك سازمان اطلاعاتي خارجي ترتيب داده شده
بود مهمانان درباره بوش از تنت سوال كردند. او حتّا به مهمانان گفت كه بوش
صبحها چه ساعتي از خواب بيدار ميشود. وي ضمناً اظهار كرد كه رئيس جمهور او را
با نام كوچك (جورج) صدا ميزند.
يك مقام عاليرتبه فرانسه معتقد است كه تنت مردي جذاب و در عين حال بسيار راسخ
و جدي است.
همكاري سازمان سيا با يمن، كشوري كه مخفيگاه اعضاي القاعده و همچنين محل
اردوگاههاي آموزشي تروريستها بود، يكي از موفقيتهاي بزرگ تنت محسوب ميشود.
علي عبدالله صالح، رئيس جمهور يمن، بر مرزهاي شمالي اين كشور با عربستان كه
تبديل به بهشت افراطگراها شده بود و همچنين بر رقباي خشونتطلب خود هيچ
كنترولي نداشت.
فاريس
ثناباني، يكي از مشاوران رئيس جمهور يمن گفته است كه سفرهاي تنت به يمن پس از
11 سپتامبر باعث شد صالح با سازمان سيا به شكلي غيرقابل پيشبيني همكاري كند.
وي كه در ملاقاتهاي تنت با عبدالله صالح حضور داشت، گفته است تنت شخصاً تلاش
ميكرد تا دلايل وحشت و ناامني مردم يمن را بفهمد. او كسي نبود كه پشت ميز خود
بنشيند و بر مبناي گزارشهاي رسيده، تصميمگيري كند».
طبق اظهارات ماموران اطلاعاتي، پس از حمله آمريكا به افغانستان، عبدالله صالح
بر اين باور بود كه هدف بعدي آمريكا يمن است و تنت نيز سعي نكرد صالح را از اين
اشتباه خارج كند.
گفته ميشود تنت بهخوبي به حرفهاي صالح گوش ميكرد، ايدههاي او را جدي
ميگرفت و هرگز او را سرزنش نميكرد.
تنت براي
همكاري با يمن ميليونها دالر هزينه صرف كرد. او به اين كشور هليكوپتر،
تجهيزات استراق سمع و جليقههاي ضد
گلوله
فرستاد. او در ضمن صد مربي آموزش نيروهاي ويژه ارتش آمريكا را براي تربيت قطعه
ضدتروريسم به يمن اعزام كرد.
تنت همچنين
موافقت صالح را براي استفاده از هواپيماهاي بدون سرنشين مجهز به موشكهاي
هلفاير به منظور شناسايي و كشتن اعضاي گروه القاعده، جلب كند.
در نوامبر 2002، سازمان سيا توانست از اين طريق شش عضو القاعده را در
بيابانهاي يمن به قتل برساند. در بين كشتهشدگان ابوعلي الحارث، طراح حمله به
ناو آمريكايي «كول» نيز ديده ميشد.
طبق اظهارات ثناباني، وجود د
شمنان مشترك
باعث شد، آمريكا و يمن همكاريهاي گستردهاي را آغاز كنند.
يكي از ماموران سابق سيا عقيده دارد كه مبارزه با تروريسم، د
يگر
سياستهاي خارجي اين كشور را تحتالشعاع خود قرار داد و باعث شد آمريكا با
افرادي همكاري كند كه قبلاً هيچگونه تعاملي با آنها نداشت.
در اندونزيا يعني پرجمعيتترين كشور اسلامي جهان و پناهگاه ، يكي از اعضاي مهم
القاعده، سازمان سيا توانست با عبدالله هندروپريونو، رئيس وقت سازمان اطلاعات
اين كشور، طرح دوستي بريزد.
هندرو پريونو
با موهاي رنگ و روغن زده، ژاكتهاي رنگي، نکتايي و جورابهاي همرنگ خود به
افراد متظاهر و خودنما بيشتر شبيه بود تا به يك مقام عاليرتبه. طبق گزارشات
آسوشيتدپرس و ديگر رسانههاي خبري هندرو پريونو، فرمانده سابق نيروهاي ويژه
اندونزيا، از سوي طرفداران حقوق بشر به كشتن بيش از يكصد روستايي غيرنظامي در
سال 1989 متهم شد. طبق گزارشات موجود، او در سال 2004 گروههاي طرفدار حقوق بشر
را نيز تهديد كرد.
طبق گزارشات
منابع خبري كشورهاي استراليا و آمريكا، رئيس پيشين سازمان اطلاعات اندونزيا
درباره ماموران آمريكايي و استراليايي مستقر در اين كشور تجسس ميكرد. علاوه بر
اين گفته ميشود كه عمر فاروق، رهبر القاعده نيز سفارت آمريكا را مدّنظر قرار
داده بود. رابرت اس. گلبارد، سفير آمريكا در اندونزيا، عقيده داشت كه دولت
اندونزيا به عمد و براي تحريف افكار عمومي، عليه گروهي كه در اردوگاه آمريكايي
مستقر در جاكارتا بمبگذاري كرده بودند، وارد عمليات شده بود.
طبق اظهارات يك مامور سازمان سيا، انتخاب هندرو پريونر به عنوان رياست سازمان
اطلاعات كشور اندونزيا باعث شد آمريكا «نفس راحتي بكشد»! وي ميافزايد، هند
روپريونو عليرغم شخصيت بحثبرانگيزي كه داشت، فردي بسيار دقيق و پرتحرك بود و
برخلاف رئيس قبلي، براي همكاري با آمريكا شروط سختي داشت.
جورج تنت علاوه بر تماسهاي تلفوني و ملاقاتهاي رسمي كه با هندرو پريونو داشت،
تجهيزات و خدمات درخواستي او را فراهم ميكرد. طبق اظهارات يكي از ماموران
سازمان سيا پيشرفت هاي اندونزيا در آن زمان از حدّ پيشرفت هاي دهة 70 تجاوز
نميكرد و آنها به شدت در آرزوي داشتن تجهيزات جنگي، تجسس و استراق سمع بودند.
علاوه بر
اين، تنت دو خواسته شخصي هندرو پريونو را نيز اجابت كرد. او هزينه ساخت يك
دانشكده اطلاعاتي يعني موسسه بينالمللي اطلاعاتي در جزيره باتام را تقبّل كرد
و همچنين مقدمات پذيرش يكي از وابستگان نزديك وي در يكي از دانشگاههاي درجه يك
آمريكايي را فراهم كرد.
هندرو پريونو با د
ستگيري يك
فرد مصري به نام محمود ساعد اقبال مدني، كه سازمان سيا معتقد بود با ريچارد
سي.ريد، بمبگذار انگليسي، همكاري دارد، تمايل خود براي همكاري با سيا را به
اثبات رساند.
بهعلاوه او به سازمان سيا اجازه داد تا مدني را براي بازجويي به مصر بفرستد.
سپس او همكاري خود با سازمان سيا را گسترش داد و به ماموران اين سازمان اجازه
داد تا دهها مرد اندونزيايي مرتبط با شبكههاي تروريستي را دستگير كنند. علاوه
بر اين او به سرمايهگذاريهايي كه در راستاي اهداف تروريستي در كشور خود صورت
ميگرفت پايان داد.
هندرو پريونو
همچنين براي دستگيري فاروق كه گمان ميرفت يكي از اعضاي مهم القاعده در جنوب
شرقي آسيا باشد موافقت رهبران سياسي كشورش را جلب كرد. گلبارد ميگويد هندرو
پريونو نيروهاي امنيتي اندونزيا را وادار كرد تا براي د
ستگيري فاروق
با آمريكاييها همكاري كنند. در همكاري با آمريكا كسي قادر نبود به پاي هندرو
پريونو برسد.
پورتر. جي گاس كه حدود يك سال قبل جانشين تنت شد، تغييرات چنداني در سيستم
سازمان سيا به وجود نياورد. به نظر ميرسد كه برخلاف تنت او فردي معاشر و
اجتماعي نباشد و ممكن است همين مسأله باعث شود او در ايجاد همكاري بين سازمان
سيا و سازمانهاي اطلاعاتي خارجي چندان موفق نباشد.
وقتي گاس رشته امور را به دست گرفت، اظهار كرد با وجود اين كه براي اينگونه
همكاريهاي دوجانبه ارزش زيادي قائل است، تمايل دارد در عمليات اطلاعاتي و
جمعآوري اطلاعات، سياست يكجانبهاي را اتخاذ كند.
او در جلسهاي كه با اعضاي سازمان خود داشت، گفت: «هر چند ما در زمينه فعاليت اطلاعاتي، سياستهاي يكجانبهي زيادي را اتخاذ كردهايم، اما به نظر من هنوز اين اقدامات كافي نيستند». او افزود با اتخاذ سياستهاي يكجانبه در سازمان ميتوان افراد مناسب را در مكانهاي مناسب و در جهت تحقّق اهداف مناسب تحت آموزشهاي مناسب قرار داد. طبق برنامهريزيهاي انجام شده قرار است، ماموران زيادي به كشورهاي مختلف اعزام شوند و چندين سال از دوران خد مت خود را و يا شايد تمام آن را در يك كشور سپري كرده و با فرهنگ آن كشور كاملاً آشنا شوند. گاهي ممكن است ارتباط اين افراد با پايگاههاي سازمان سيا كه در سفارت كشورها مستقر هستند نيز كاملاً قطع شود. طبق اظهارات رؤساي مراكز خارجي سازمان سيا و همچنين مقرّ فرماندهي اين سازمان، گاس ملاقاتهاي زيادي با همتايان خارجي خود انجام ميدهد و اينگونه ملاقاتها روزهاي سهشنبه يا پنجشنبه انجام ميشوند. ماموران سيا اعلام كردهاند كه اينگونه اظهارات به معناي تضعيف ملاقاتهاي انجامشده نيست، بلكه نشاندهنده اين واقعيت است كه گاس براي اينگونه امور وقت كافي اختصاص ميدهد. گاس در بازديد اخير خود از فرماندهي عمليات ويژه آمريكا در قطر با روساي سازمان اطلاعات قطر ملاقات نكرد. ماموران سازمان اطلاعات اين كشور اظهار ميكنند كه گاس در اين سفر با آنها ديدار نكرد چرا كه اخيراً چنين ملاقاتي صورت گرفته بود. اما برخي ديگر عقيده دارند كه گاس هرگز فرصت گفتگو با همتايان خود را از دست نميدهد. به هر حال ماموران سابق و فعلي سيا پيشبيني ميكنند كه روابط و همكاري دوجانبه آمريكا با آژانسهاي اطلاعاتي خارجي همچنان ادامه خواهد يافت. آنها همچنين گفتهاند كه روساي سازمان سيا به منظور حفظ موفقيتهاي گذشته روابط و همكاري خود با ديگر كشورها را گسترش خواهند داد. يكي از ماموران اطلاعاتي كه بخش اعظم دوران خدمت خود را در خارج از كشور سپري كرده است ميگويد: « اكثر اين روابط ريشهدار و عميق هستند».
ازمنابع خبري.